eitaa logo
نوحه سرایان سنتی مشهد مقدس
10.6هزار دنبال‌کننده
341 عکس
8 ویدیو
1.8هزار فایل
ارائه دهنده: نوحه_ذکر_دم بازاری_پاره دم_اشعار_سرود مدیریت: رئوف (مشهدالرضا ع) ۰٩٣٨٣۰٧۰۰٣٢ ارتباط با ادمین @A_Rauof
مشاهده در ایتا
دانلود
دوبیتی از هر چه جوان در عالم او سَرتر بود حیدر صفت و دلاور و دلبر بود با چهره ی او "غدیر" ثابت می شد از بس که "علی" شبیه "پیغمبر" بود...! @nohe_sonnati
در شهرِ پُر غَمی که نَمانده ست مَحرمی تو دافعَ البلایی و تو رافعَ الغَمی در شهرِ شوره زار و نمکزار زخمی ام تنها برای این دلِ زخمی تو مَرهمی در هر قَدم زدن به تو ناگاه می رسم بر هرچه مَقصدست همیشه مُقَدمی ای از بهشت آمده، ای بهترین بهشت امیدِ مَردمانِ من و این جهنمی در این هوای خسته نسیمِ ملایمی بَر این کویرِ تَف زده بارانِ نَم نمی شَب های صحنِ تو همه را مَست می کند بَه بَه چه گنبدی چه شکوهی چه پرچمی صَحنِ اتابکی دَمِ ایوانِ آینه هی دسته دسته رونَقِ ماهِ مُحَرمی حاشا اگر خُلاصه کنم در حرم تو را وقتی تو ماورای هر آن چه که دیدمی ما گرمِ وصفِ گُنبد و گلدسته های تو غافل از این که تو شرفِ عرشِ اعظمی شاعر خیال کرده که همسایه ی شماست بانو تو سایه سارِ تمامیِ عالمی ای تو ز کوهِ خضرِ نبی تکیه گاه تر ای آن که مثلِ پایه ی افلاک محکمی ای یک نگاه کوچکِ تو مُرده زنده کن ای آن که دَم به دَم ، دَمِ عیسی بن مریمی دریا و رود و جنگل و صحرا و کوه و دشت بانو تو در هر آن چه که دیدم مُجسمی گاهی میان جذبه ی رنگین کمانی و گاهی به روی نرمیِ گلبرگْ شبنمی باران و ابر و نور و مَه و آسمان تویی مانند کهکشانِ خدایی ، مُنَظمی هر کس به قَدرِ ظرفِ خودَش از تو نوش کرد دریای بیکران تو در این شعرها کمی عمری اگرچه شاعرِ این شهر بوده ایم بانو ببخش شأنِ تو را کم سروده ایم از تو رها ، به وصفِ خیابان رسیده ایم در وصفِ تو به مزه ی سوهان رسیده ایم حاشا اگر خلاصه کنم در حرم تورا بانو کمک نَما نشوم یک حرمسرا بانو برای شاعری ام تو بهانه ای آیینی است پیشِ تو هر عاشقانه ای تنها نه من! زمین و زمان سینه چاکِ توست هر جایِ این جهان بشوَم خاک ، خاکِ توست تنها برای مردمِ قُم نیست یاری ات بانو کمک نَما نکنم انحصاری ات...! @nohe_sonnati
چارپاره یک بارِ دیگر هفتِ ذی الحجّه آمد ولی حالا مزارِ تو خالی شده از جمعِ یارانت حجاج رفتند از کنارِ تو از غربتت هر سال می سوزم وقتی کمی فرصت نمی ماند وقتی که حتی یک نفر روزِ هجرانِ تو پیشَت نمی ماند صحنِ تو بویِ کربلا دارد عاشق فقط می فهمد این بو را بینِ تمام گریه های خود بینِ زیارت های عاشورا می خواهم امشب شاعرَت باشم رخصت بگیرم از نگاهِ تو هر بَند بَندش نور خواهد شد شعری که باشد در پناهِ تو از نسلِ باران از دو خورشیدی بابایِ تو یک شیر زن دارد خون رگت تنها حسینی نیست تو مادرت خونِ حسن دارد قدرِ تو را خورشید می داند عطرِ تو در تورات می ماند! عشق از نگاهَت باده می نوشد علم از شکوهَت مات می ماند من شک ندارم بی نگاهِ تو هر عالِمی خودکامه خواهد شد من شک ندارم با نگاهِ تو دیوانه هم عَلامه خواهد شد از آسمانَت نور می بارَد بَر دفترِ شیخِ کُلینی ها تاریخ هم پایِ تو می گریَد در کاروانی از حسینی ها در کودکی دیدی هزاران غم حتی تمامِ جنگ ها را هم از کربلا تا کوفه می دیدی خون گریه های سنگ ها را هم آن روزهای سردِ پاییزی دستِ قضا هَمبازی ات را بُرد داغِ سه ساله داغِ سنگینی است سنگین تر از دستی که بر او خورد!!! شاعر شدم تنها به عشقِ تو تا شعر من با بودنَت باشد شعرم کُمیتی می شود آقا وقتی صِله پیراهنَت باشد @nohe_sonnati
دوبیتی وَ (مُسلم) عاشقِ پَندِ عَلی بود حُسینی بود و دلبَندِ عَلی بود هـَمه گُفتَند فَرزَندِ است وَلی اِنگار فَرزَندِ عَلی بود... @nohe_sonnati
دوبیتی پایانِ مَسیرِ او پُر اَز آغاز اَست با بال و پَرِ شڪَسته دَر پَرواز اَست ای توبه بیا تَجرُبه ثابت ڪردَہ ست این روضه ی حُرّ اَست ڪه طیب ساز اَست... @nohe_sonnati
کوفیان منتظر و در صدد آزارند نکند داغ تورا روی دلم بگذارند پسرم خیمه همینجاست مرا گم نکنی پسرم دور نشو سنگ دلان بسیارند پسرم دستِ خودَت نیست اگر تنهایی این جماعت همه از اسم علی بیزارند! این جماعت همه امروز فقط آمده اند داغِ هفتاد و دوتا گُل به دلم بگذارند سنگ ها...هلهله ها...پیکر تو...یک لشکر وای این قوم چرا این همه خنجر دارند؟ عصرِ امروز جوانان حرم جسمت را باید از هر طرفِ دشتِ بلا بردارند دیدی آخر تو به معراج رسیدی پسرم باید انگار تو را پیش خودم بسپارند... @nohe_sonnati
ای خسته از جماعتِ غرقِ ریا حسین ای دل بریده از همه ی رنگ ها حسین بر قتلِ تو فقیهِ دروغین بداد رأی ای کشته ی شیوخِ مقدس نما حسین سَمتِ تو از تمامی مردم فراری ام ای با غریب های جهان آشنا حسین ای بی کفن رها شده ی دشتِ کربلا ما را به حالِ خود تو نکردی رها حسین در حقِ دشمنانِ خودَت هم تو سال ها کردی به جای لعنت و نفرین دعا حسین امیدِ عابدان شده بعد از نماز حج امیدِ عاشقان شده بعد از خدا حسین آری برای یاری او استخاره ها کردند مؤمنان و نماندند با حسین معیار اگر که پینه ی پیشانی است و ریش تنها نبود این همه اربابِ ما حسین ننگا به ما که بی ادبانه برایِ مان گشته خلاصه در عطش و کربلا حسین من از حسینِ مُختَصِ هیئت گریختم از این حسین راهِ زیادی است تا حسین او را اگر که زنده شود باز می کُشند یک عِدّه زاهدانه و با ذکرِ یا حسین! ای کشته ی حسادت دنیا حسین جان ای تشنه ی مُقطَع الاعضا حسین جان… @nohe_sonnati
دوبیتی نَفَهـمیدَند مَعنایِ وَلی را رَهـا ڪَردَند حَقِّ مُنجَلی را که می بُردَند با دَستانِ بَسته عَلی ابنِ حُسینِ ابنِ عَلی را...! @nohe_sonnati