eitaa logo
نکته های ناب نوحه ، نکات ناب ، فاطمیه
6هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
19 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
گدا لحن خود را عوض کرد و بجای شکر خدا، امام را دعا نمود مسمع نقل می کند: در سرزمین منی محضر امام صادق بودیم ، مقداری انگور که در اختیار ما بود که می خوردیم ، گدایی آمد و از امام کمک خواست. امام دستور داد یک خوشه انگور به او بدهد! گدا گفت: احتیاج به انگور ندارم اگر پول هست بدهید! امام فرمودند: خداوند به تو وسعت دهد. گدا رفت و امام چیزی به او نداد . گدا پس از چند قدم که رفته بود شد و برگشت و گفت: پس همان خوشه انگور را بدهید! اما امام دیگر آن خوشه را هم به او نداد. گدای دیگری آمد. امام سه دانه انگور به ایشان داد،. گدا گرفت و گفت : سپاس آفریدگار جهانیان را که به من روزی مرحمت کرد ! خواست برود ، امام فرمود: بایست! برای تشویق وی دو دست را پر از انگور نمود و به او داد . گدا گرفت و گفت : شکر خدای را که به من روزی عطا فرمود. امام باز خوشش آمد، فرمود: بایست و نرو! آن گاه از غلام پرسید: چقدر پول داری؟ غلام: تقریباً بیست درهم . فرمودند: آن ها را نیز به این فقیر بده ! سائل گرفت . باز زبان به سپاسگزاری گشود و گفت: خدایا! تو را شکرگزارم، پروردگارا این نعمت از تو است و تو یکتا و بی همتایی. راهی شد که برود، امام پیراهن خود را از تن بیرون آورد و به فقیر داد و فرمودند: بپوش! گدا پوشید و گفت: خدا را سپاسگزارم که به من لباس داد و پوشانید . سپس روی به امام کرد و گفت: به شما جزای خیر بدهد . جز این دعا چیزی نگفت و برگشت و رفت. مسمع میگوید: ما گمان کردیم که اگر این دفعه نیز به شکر و سپاسگزاری خدا می پرداخت و امام را دعا نمی کرد، حضرت چیزی به او عنایت می کرد و همچنان کمک ادامه می یافت. ولی چون لحن خود را عوض کرد بجای شکر خدا، امام را دعا نمود به این جهت کمک ادامه پیدا نکرد و حضرت احسانش را قطع نمود. بحار جلد ۷، ص ۲۸۵. و جلد ۱۲ ص ۳۴۱ به جمع ما بپیوندید http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
18-bazri-L_119697.mp3
2.61M
امروز دل شیعیان به عشق حضرت علیه الســـلام می‌ تپد تا به بهـــانه میـــلادش وصف و ایشـــان را بگـوینـد فـرارسیــدن و ولادت‌ امـــام باقـــر علیـــه الســـلام مبــارکـــ♡ـــ باد. ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
دلی را که زنگار گرفته ، گاهی وقت ها یک تلنگر به خود می آورد. شخصی بود به نام فضیل بن عیاض. او هم شرابخوار بود ، هم راهزن بود و هم قمارباز ؛ خلاصه همه کار انجام میداد. روزی شنید خانه ای هست که خانمی در آن تنهاست و اموال زیادی نیز در آن خانه است با خود گفت: خیلی خوب شد. امشب از دیوار خانه بالا می‌روم؛ هم فسادم را انجام می دهم هم خانه را می کنم . نیمه شب از دیوار خانه بالا رفت . از درون خانه صدای قرآن به گوشش رسید. رسیده بود به این آیه : ألَمْ یَأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ . ﺁﻳﺎ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻫﻞ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻭﻗﺖ این ﻧﺮﺳﻴﺪﻩ ﻛﻪ ﺩل‌هاﻳﺸﺎﻥ ﺑﺮﺍﻯ ﻳﺎﺩﺧﺪﺍ ﻧﺮم ﻭ ﻓﺮﻭﺗﻦ ﺷﻮﺩ؟ سوره حدید ، آیه ۱۶ فضیل بن عیاض بالای دیوار ، لحظه ای به فکر فرو رفت. چرا دیگر! دیگر وقتش رسیده است . همان لحظه از دیوار پایین آمد. فضیل کرد و شد یکی از بزرگترین عباد. طوری که بزرگان پای درس اخلاقش میرفتند دل که سیاه شد، لازم است که انسان با خدای خود خلوت کند . این خلوت باخدا ، خیلی برای انسان سود دارد و او را به مقام عالی می‌رساند. فرصت ماه مبارک را از دست ندهیم به جمع ما بپیوندید http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
حاج آقا اگر کسی محاسن نداشت ، چه کار کنه؟ ایام ماه رجب بود و هر روز دعای یا مَن اَرجوه لِکُلِّ خَیر را می خواندیم. روحانی قبل از مراسم، برای اون دسته از دوستان که‌ بلد نبودند ، توضیح میداد برادران وقتی به عبارت یا ذوالجلال و الاکرام رسیدید ، در ادامه آن جمله حَرِّم شَیبَتی عَلَی النّار آمده ، باید با دست چپ، محاسن خود را بگیرید و انگشت سبابه دست دیگر را به چپ و راست حرکت دهید هنوز حرف حاج‌آقا تمام نشده بود که یکی از بچه های شوخ و بسیجی، از انتهای جمع بلند شد و گفت حاج آقا اگر کسی نداشت ، چه کار کنه؟ حاج آقا هم کم نیاورد و در جواب او گفت محاسن بغل دستی‌اش را بگیره چاره‌ ای نیست، فعلاً دوتایی استفاده کنند تا بعد!! با این جمله ‌ها زدند زیر خنده به جمع ما بپیوندید http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
هر کس را می‌ خواهی بشناسی ، در وقت عصبانیت و خشم بشناس بعضی آدم‌ها مثل خشکند! تا عصبانی می‌ شوند، آتش می‌ گیرند و همه جا را دودآلود می‌ کنند . همه جا را تیره و تار کرده، اشک آدم را جاری می‌کنند ولی بعضی‌ ها این طور نیستند؛ مثل هستند وقتی حرفی را می‌زنی که ناراحت میشوند و آتش می‌گیرند، بوی جوانمردی و انصاف می‌ دهند و "گذشت"، انگیزه‌ی انتقام را در آن‌ ها خاموش می‌کند. برای همین می‌ گویند: هر کس را می‌ خواهی بشناسی ، در وقت عصبانیت و خشم بشناس علیه السلام: مَن غَضِبَ عَلَيكَ ثَلاثَ مَرّاتٍ وَلَم يَقُل‌فيكَ سوءا فَاتَّخِذهُ لِنَفسكَ خَليلاً؛ هر كس سه بار بر تو خشم گرفت ولى به‌تو بد نگفت، او رابراى خود به دوستى انتخاب كن منبع: معدن الجواهر ، صفحه ۳۴ به جمع ما بپیوندید http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
Karimi-ShabShahadatImamHadi1393-002.mp3
5.96M
علیـه السلام چـراغ فروزان هدایت بود و یـاور و راهنمـای همیشه امـت ؛ کـتـــاب دانـــایی و پارسـایی و زهـد را به هم درآمیخته بـود و از مدینه تا سامرا ، نـور و روشنایی ریخته بود امـام هادی علیه السلام را خدمت همه شما خـــوبــان تسلیت عـــرض مینمایم ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
درخواست کرد که امام دستور دهند شیر، ساحر را برگرداند. متوکل از هر راهی تلاش میکرد امام هادی علیه السلام را کند و شخصیت وعظمت او را درهم شکند. روزی فردی را به سراغ شعبده باز و جادوگری فرستاد که اهل هندوستان و از دشمنان اهلبیت علیهم السلام به شمار می آمد متوکل به جادوگر هزار دینار طلا داد که علیه السلام راتحقیر و شرمنده کند. او نیز قبول کرد و در مجلس مهمانی متوکل ، کنار حضرت هادی علیه السلام نشست. ودر قرص نانی عمل سحر انجام داد؛ به گونه‌ای که وقتی امام دست مبارک خودرا به طرف نان دراز کرد ؛ نان به هوا پرید، و حاضران خندیدند و به خیال خام خودشان حضرت را تحقیر کردند. در کنار جادوگر بالشی قرار داشت که روی آن تصویر شیر بود. امامِ کائنات و صاحب ولایت دست مبارکش را بر آن تصویر نهاد و فرمود: این فاسق را بگیر . با عنایت الهی و امام آن تصویر به شیر درنده تبدیل شد و درجا ساحر هندی را پاره کرد و بلعید کسانی که در آن جمع بودند ، مبهوت ومتحیر ماندند. متوکل از امام هادی علیه السلام کردکه امام دستور دهند شیر ، ساحر را برگرداند. حضرت فرمودند: او را دیگر نخواهی دید. آیا تو دشمنان خدارا بر دوستان او مسلط میکنی؟ این جمله را فرمود و مجلس متوکل را ترک گفت منابع : بحار الانوار، جلد ۵۰ ، ص۱۴۴، ح ۲۸؛ کشف الغمّة، جلد۲، صفحه۳۹۲؛ تجلیات ولایت، ص۴۸۰ به جمع ما بپیوندید http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
باید دری برای مناجات وا شــود ، تـا بی دوای گناهم دوا شود باید کسی که‌نزد خدا دارد آبـرو ، وقت به یاد دلم در دعا شود شب آرزوهـــاست ، بـا هر زبان ، با هـر عقیده در هر کجا و هـــر زمانی کـــه با از خـــدا خواهشی داریـد. ما را بی‌ نصیب از دعاهایتان نگذارید ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
در پی آنم که به اندازه یک عمر از تو طلب کنم... خدایا مرا ببین ، تنها به خاطر آرزوها و هایم به درگاه رحمتت آمدم سپاس، از آنِ پروردگار آرزوها و امید هاست. خداوند مهربانی که هرقدر از او بخواهیم، خسته نمیشود و هرقدر عطا کند ، از اقیانوس بیکران نعمت هایش کاسته نخواهد شد خداوندا درهای رحمت تو همواره به‌ روی بندگان باز است‌و دست عطایت گشاده. بندگان توهر زمان که صدایت کنند پاسخ می دهی و اگر آرزو کنند می‌ بخشی. امشب اما شب دیگری است شب آرزوهاست. امشب، من تمام دعاها و آرزوهای عمرم رایک جا به درگاهت آورده‌ام امشب، در پی آنم که به اندازه یک عمر از تو طلب کنم... تنها کسی هستی که وقتی آرزوهایم رابا او در میان مینهم، احساس خفت و نمی کنم . تنها تویی آنکه دوست دارم تمام غم هایم را برایش مو به مو شرح دهم. می‌دانم هرگز به آرزوهایم نمیخندی. هرگز حاجت‌های مرا به سخره نمیگیری و هرگز من را بخاطر آرزوهایم تحقیر نمیکنی . من در حضور مولایم حتی از کوچکترین آرزوهایم چشم نمی پوشم و به من آموخته ای خواستن و طلب کردن را؛ که همیشه نیکی ها را طلب کنم که تنها از تو بخواهم واز غیر تو هیچ نخواهم. پروردگارا گنج های تو نامتناهی است و هر قدر کنی، کاستی نمییابد پس، از تو روز افزون طلب میکنم و تمام خیرها و خوبی‌ها را یک جا از تو می خواهم محتاج هستم و فقیر، تنهایم نگذار و سینه‌ام رابا صبر گشایش بده. عنایت کن و مشکلاتم را آسان کن به جمع ما بپیوندید http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 یک میخ اگر راست باشد هر چه هم ضربه بخورد پیشتر رفته و محکم تر و مقاوم تر خواهد شد ، به همین خاطر هم قرآن به ما میگوید بیایید راستی و صداقت پیشه کنید. اینجاست که هیچ کس نمی تواند به شما آسیب بزند. و ان تصبروا و تتقوا لایضرکم کیدهن شیئا اگر اهل شکیبایی باشید ، اگر تقوا پیشه کنید و در یک سخن ، راستی و درستی پیشه کنید هیچ کس نمی تواند به شما آسیب بزند اما اگر صداقت را پیشه نکنید و کج بشوید و کج رفتار باشید مثل همان میخ کج می مانید ؛ و هر چه ضربه بخورید بیشتر کج می شوید. مثل شاخه هاى گيلاس. استاد رنجبر ┈┈┈┈┈┈┈┈┈ همراه ما باشید با نکته های ناب http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
گويند پادشاهی نیمه شب دیدکه زندانی‌اش بی گناه است. پس آزادش کرد و گفت حاجتی بخواه زندانی گفت وقتی خدایی دارم که نیمه ی شب تو را می کند تا مرا آزاد کنی، نامردیست از دیگری حاجت بخواهم وَ مَنْ یتَوَکلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ. و هرکس بر خدا کند خـدا برایـــش کافی است ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
هر مرد و زن مسلمانی که یک روز از رجب را روزه بدارد از ثوبان غلام پیامبر صل الله علیه و آله نقل شده که : با جمعی در خدمت جایی می‌رفتیم. عبورمان به گورستانی افتاد. پیامبر کمی در میان قبرها ایستاد وسپس راه افتادند. من عرض کردم توقف شمادر قبرستان به چه خاطر بود؟ حضرت گریه کرد وما نیز محزون و گریان شدیم سپس فرمودند: ثوبان اینان در قبرها معذّبند، چنانکه من‌ ناله آنها را شنیدم و دلم بحال آنها به رحم آمد و از خدا خواستم آنها را تخفیف دهد وخداوند اجابت فرمود. ای‌ ثوبان اگر اینها در ماه رجب روزه گرفته بودند، در قبرهایشان عذاب نمی شدند. عرض کردم آیا روزه و عبادت در ماه از عذاب قبر ایمنی می دهد؟ فرمود آری سوگند به آنکه مرا به حق فرستاد هر مرد و زن مسلمانی که‌یک روز از رجب را روزه بدارد و یک شب آن را به عبادت برخیزد ، و جز رضای خدا نظری نداشته باشد عبادت هزار سال در نامه ی اعمالش ثبت گردد که روزهایش را روزه و شب‌هایش را به عبادت گذرانده باشد و... منبع: بحارالانوار ، جلد۴۹ ، صفحه۳۹ به جمع ما بپیوندید http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
وقــتی در عین نا امیــدی کـسی مــی شـــوی، یعــنی تـو هنـــوز بنــده ی منتخب خـدایی ، پــس به خاص بودنت ببال و بـــه الـــطاف پروردگارت به دنیــا لبخند بــزن. لـبخند مهمان لبتون ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
اگه شما غذا در یخچال خونتون دارید لباس هم به تن دارین و یک سقف هم بالا سرتون هست و جایی برای خوابیدن دارین پس شما از ۷۵ درصد از کل مردم جهان ثروتمند ترین. اگه شما الان پول در کیفتان هست و کمی هم پول خرد دارید تا هرکجا بخواهید بروید پس شما جزو ۱۸ درصد مردم پولدار دنیا هستین. اگه شما زنده هستین با سلامتی بیشتر از مریضی پس شما نسبت به میلیونها آدمی که طی این هفته خواهند مرد لطف بیشتری از خداوند نصیبتان شده. اگه شما می توانید این پیام را براحتی بخوانید و بفهمید شما از ۳ میلیارد انسانی که در جهان هستند و نمی توانند ببینند و بخوانند یا از مشکل عقب ماندگی ذهنی رنج می برند خوشبخت تر هستید. زندگی همش شکایت و حسرت خوردن نیست، زندگی یعنی هزاران دلیل برای شکرگذاری به درگاه خداوند مهربان و لطیف ...این متن زیبا را ارسال کن برای نا امید ها و عزیزانتون به جمع ما بپیوندید در نکته های ناب http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
در این عمری که می‌ دانی فقط چندی تو مهمانی، به جان و دل تـو عاشق باش را مراقب بـاش، مراقب باش ﺗﻮ به‌آنی دل مــوری نرنجـانی ، کــه در آخر تو می‌مانی و مشتی که از آنی! ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
به امید این که روزی بشر از خرافات رهائی پیدا کند يك نفر در وارد دهی شد و توی برف دنبال منزلی می‌گشت ولی غريب بود ومردم ده هم غريبه داخل خانه‌ هاشان راه نمیدادند ، همين‌طور كه داخل كوچه‌‌ های روستا می گشت ديد مردم به خانه‌ای زياد رفت و آمد می كنند از کسی پرسيد ، اين جا چه خبره؟ گفتند زنی درد زايمان دارد و سه روز است پيچ و تاب می خورد و تقلا می كنه ولی نمیزاد. ما دنبال می‌گرديم و از بخت بد دعانويس هم گير نمیآید. مرد تا اين حرف را شنيد گفت : دعانويس را خداوند برای شما رسونده، من بلد هستم هزار جور دعا ميدانم فورا مرد مسافر را با عزت زیاد وارد کردند، خرش راطويله بردند، خودش را هم زير كرسی نشاندند ، بعد قلم و كاغذ آوردند تا دعا بنويسد. مرد روی کاغذ چیزهایی نوشت و به آنها گفت اين را در آب بشوريد و آب آن را بدهید زائو بیاشامد . از قضا تا آب دعا را به زائو دادند، زائو زائيد وبچه صحيح و سالم به دنيا آمد مردم کلی پول و غذا به مرد دادند و بعد ازچند روزی که هوا خوب شد او را راهیش کردند. بعد از رفتنش یکی از اهالی کاغذ دعا را برداشت تا ببیند چه ! دید نوشته خودم بجا، خرم بجا ، ميخوای بزا ، ميخوای نزا. عبید زاکانی به جمع ما بپیوندید در نکته های ناب http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
راه زندگی فقط برای عبور کـــردن نیست ، باید در آن رابه طعم حقیقی تجربه کنی ذهنی که کاملا معطوف به آینــده است و چیـــزی جز هدف نمی بینـد ، فراموش می کنـــد کـه از اکنـــونش بهتـریـن را ببـــرد... ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
چه خوب می‌ شد در همه حال راضی به رضای خدا بودیم کشاورزی تنها یک اسب برای کشیدن گاوآهن داشت. روزی اسبش فرار کرد همسایه‌ها به او گفتند: چه بد اقبالی! پاسخ داد: به رضای خدا یک روز بعد اسب او با دو اسب دیگر برگشت . همسایه ها به او گفتند: چه خوش شانسی. او گفت : راضی ام به رضای خدا پسرش وقتی در حال تربیت اسب ها بود افتاد و پایش شکست. ها گفتند چه اتفاق ناگواری! او پاسخ داد: راضی ام به رضای خدا چندروز دیگر ماموران سربازگیری به روستای آنان آمدند برای بردن مردان به ؛ اما پسر کشاورز را نبردند همسایه‌ها گفتند: چه خوش شانسی! او گفت: راضی ام به رضای خدا و این داستان ادامه دارد . همان طور که زندگی ادامه دارد و خدا هيچ گاه بنده اش را نمی‌ آزارد. او عاشق ترين معشوق است به جمع ما بپیوندید در نکته های ناب http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
همگی رهگذر هستیم به ‌کسی نگیرید دل بی ‌کینه قشنگ است به همه مهر بورزید به خدا مهر قشنگ است بشناسید خدا را هرکجا یاد و نام خدا هست سقف آن خانه قشنگ است ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
بعضى از انسان‌ ها آن‌ قدر کینه دارند که هرچه محبّت ... نقل است که شخصی میخواست زیر زمین خانه‌ اش را تعمیر کند. در حین تعمیر، به لانه‌ی مارى برخورد که چند بچه مار در آن بود . آنها را برداشت و در کیسه‌‌ ریخت ودر انداخت وقتى مادر مارها به‌ لانه اش برگشت و بچه‌ ها را ندید ، فهمید که از طرف صاحبخانه بلایى سر آنها آمده است؛ به همین دلیل کینه او را برداشت مار براى انتقام ، تمام زهر خود را در کوزه آبى که در زیر زمین بود ریخت از آن طرف مرد ، از کار خود پشیمان شد و همان روز مارها را به لانه‌ شان بازگرداند. وقتى مادر بچه‌ هاى خود را صحیح و سالم دید ، به دور کوزه ی آب پیچید و آنقدر آن‌را فشار داد تا کوزه شکست و آب روی زمین ریخت این حکایت کینه مار است، امّا همین مار، وقتى دید ، کار بد خود را جبران کرد ، امّا بعضى از ما انسان‌ ها آنقدر کینه دارند که هر چه محبّت ببینند ، ذرّه‌اى از کینه‌شان کم نمیشد. امیرالمومنین علی علیه‌السلام فرمود دنيا كوچک تر و حقيرتر و ناچيزتر از آن است كه در آن از ها پيروى شود. غررالحكم ، جلد ۲ ، صفحه ۵۲ به جمع ما بپیوندید در نکته های ناب http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
اون مـردی که توی گرما و خیابـونها رو جارو میکشه، از شـدت خستگی کنار خیابون هــم خـوابش می بره ، غــذایـش را نمی خـوره که شب بده به بچه هاش لازم نیسـت بـره، همین جـوری هـم قهـرمانه مـراقب قهرمـان‌ ها باشیم و دستکش‌ ها رو روی زمـیـن نـنـدازیـم .... ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
جوان دعا گفت و پا بر آب نهاد و از روی آن گذشت واعظ به مردم می‌گفت: هر کس دعا را از روی اخلاص بگوید، می‌تواند از روی آب هم بگذرد، مانند کسی که در خشکی راه می‌رود. ساده و پاکدل، که خانه اش در خارج از شهر بود و هر روز می بایست از رودخانه می گذشت ، در پای منبر بود وقتی جوان سخن را از واعظ شنید، بسیار خوشحال شد . هنگام بازگشت به خانه ، دعا گویان ، پا بر آب نهاد و از گذشت . روزای بعد هم کار جوان همین بود ودر دل از واعظ سپاسگزاری می کرد . آرزو داشت که راهنمایی واعظ را جبران کند یک روز واعظ رابه منزل خود دعوت کرد تا از او پذیرایی کند . واعظ نیز جوان پاکدل را پذیرفت وبا راه افتاد . چون به رودخانه رسیدند، جوان دعا گفت و پا بر آب نهاد و از روی آن گذشت ، ولی واعظ سر جای خود ایستاده بود و گام بر نمی‌داشت جوان گفت: ای بزرگوار! تو خود، این راه و روش را به ما آموختی و من از آن روز چنین می‌ کنم پس چرا اینک جای خود ایستاده‌ ای، بگو و از روی آب گذر کن! واعظ آهی کشید و گفت حق همان است که تو میگویی، اما دلی که تو داری ، من ندارم به جمع ما بپیوندید در نکته های ناب http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
اجر عظیم گرفتن روزه در ماه مبارک رجب امام صادق علیه السلام فرمودند روز رستاخیز سروشى از درون عرش ندا می دهد این الرجبیون؟ رجبی‏ون کجا هستند؟ گروهى برمی‌خیزند که‌چهره‏‌ شان براى مردم می‌ درخشد، برسرشان تاج پادشاهى از مروارید و یاقوت است . همراه هر یک از ایشان هزار فرشته از راست و هزار فرشته از سوى چپ ایستاده ‏اند و به او می ‏گویند اى بنده خدا!! کرامت خداى بر تو گوارا باد از عرش هم ندا می ‏آید که اى بندگان من : به عزت و جلال خودم جایگاه شما را گرامى و عطاى شما را جزیل قرار می دهم و غرفه ‏هایى از بهشت به شما ارزانى می ‏دارم که از زیر آن جوی‌ها جارى است و جاودانه درآن خواهید بود و پاداش برای عمل ‏کنندگان چه نیکوست ، شما براى من در ماهى، ‏ی مستحبى گرفتید که حرمت آن ماه را بزرگ وحق آن را واجب کرده ‏ام. اى فرشتگان من! این بندگان و کنیزکان مرا به بهشت برید. امام‌صادق علیه السلام اضافه فرمود که این پاداش کسى است که چیزى از  را روزه بگیرد، هرچند یک روز از دهه اول یا دوم یا آخر آن باشد. روضة‌ الواعظین، جلد۲ ص۴۰۲ به جمع ما بپیوندید در نکته های ناب http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
بشـر تـا زمانی که زنـدگی را به عنوان چیزی مقدس بـاور نــداشته باشـد و بـه خـود به چشم بـــرادر نگاه نکند . زندگی دیگــران را تبــاه می کـند همه می خواهـند بشریت را دهند ، اما هیچ کس به تغییردادن خویش نمی اندیشد. ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
خدایا به حق این بارانِ رحمتت مرا حاکم نیشابور کن .. حاکم نیشابور برای گردش بیرون از شهر رفته بود ، در این حین مردی در زمین کشاورزی خود مشغول کار بود تا او را دید به کاخ برگشت و دستور داد کشاورز را به کاخ بیاورند. کشاورز بی‌نوا با ترس در مقابل تخت حاکم ایستاد به دستور حاکم لباس گران بهایی به او پوشاندند. و گفت بهترین قاطر را به همراه افسار و خوب به او بدهند سپس حاکم ازتخت پایین آمد و گفت می‌توانی بر سر کارت برگردی ولی همین که کشاورز بی‌نوا خواست حرکت کند که حاکم کشیده محکمی پس گردن او نواخت همه ی اطرافیان حیران از آن عطا و بی‌ اطلاع از این جفا ، مات بودند . حاکم پرسید: مرا میشناسی؟ کشاورز گفت آری شما حاکم نیشابور و تاج سر رعایا و مردم هستید حاکم به کشاورز گفت قبل از این هم مرا میشناختی؟ کشاورز با درماندگی سرش را پایین انداخت . حاکم گفت: به‌خاطر داری بیست سال قبل در یک شب بارانی که در رحمت خدا باز بود دوستت گفت خدایا به حق این بارانِ رحمتت مرا حاکم نیشابور کن .. تو محکم بر گردنش زدی که ای ساده دل! من سال هاست از خدا یک قاطر با پالان برای کار کشاورزیم میخواهم هنوز اجابت نشده آنوقت تو حکومت را از خدا می خواهی؟ یک باره خاطرات گذشته در ذهن دهقان مرور شد حاکم گفت این هم قاطر و پالانی که می خو‌استی ، این کشیده هم تلافی همان کشیده ای که به من زدی. فقط می خواستم بدانی که برای خداوند دادن نیشابور ، یا قاطر و پالان فرق ندارد. فقط ایمان واعتقاد من و تو به خداست که فرق دارد به جمع ما بپیوندید در نکته های ناب http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50