✨#قصص_قرآنی
✨#حضرت_ادریس_عليه_السلام
✨#قسمت_اول
👈#ویژگیهای
حضرت #ادریس علیه السلام
🌴يكى از پيامبران كه نامش در قرآن دو بار آمده(انبياء، 85، مريم، 56)و در آيه 56 سوره مريم به عنوان #پيامبر_صديق ياد شده، #حضرت_ادريس است كه در اين جا نظر شما را به پاره اى از #ويژگى هاى او جلب مى كنيم:
🌴ادريس كه نام اصيلش اخنوخ است در نزديك كوفه در مكان فعلى مسجد سهله مى زيست. او #خياط بود و مدت سيصد سال عمر نمود و با پنج واسطه به آدم عليه السلام مى رسد. #سى_صحيفه از كتابهاى آسمانى بر او نازل گرديد. تا قبل از ايشان مردم براى #پوشش بدن خود از #پوست_حيوانات استفاده مى كردند، او #نخستين كسى بود كه #خياطى كرد و طرز دوختن لباس را به انسانها آموخت و از آن پس مردم به تدريج از لباسهاى دوخته شده استفاده مى كردند.
🌴او بلندقامت و تنومند و نخستين انسانى بود كه با قلم خط نوشت و بر #علم نجوم و #حساب و #هيئت احاطه داشت و آنها را تدريس مى كرد. كتابهاى
آسمانى را به مردم مى آموخت و آنها را از اندرزهاى خود بهره مند مى ساخت، از اين رو نام او را #ادريس 👇
(كه از واژه درس گرفته شده) نهادند.
🌴خداوند بعد از وفاتش، #مقام_ارجمندى در بهشت به او #عنايت فرمود و او را از #مواهب_بهشتى بهره مند ساخت.
🌴ادريس عليه السلام بسيار درباره #عظمت_خلقت مى انديشيد و با خود مى گفت: اين آسمانها، زمين، خلايق عظيم، خورشيد، ماه، ستارگان، ابر، باران و ساير پديده ها داراى پروردگارى است كه آنها را تدبير نموده و سامان مى بخشد، بنابراين او را آن گونه كه #سزاوار_پرستش است، پرستش كن.
📚(بحار، ج 11،ص 270 - 280)(كامل ابن اثير، ج 1،ص 22.)
✍ادامه دارد۰۰۰۰۰
https://eitaa.com/noor133Qoran/25594
لینک شروع داستان
﷽ 🟠 نورالقرآن 🟠
✨#قصص_قرآنی ✨#حضرت_ادریس_عليه_السلام ✨#قسمت_سوم 👈قسمتى از سنتها و دستورهاى ادريس عليه السلام 🌴اى
✨#قصص_قرآنی
✨#حضرت_ادریس_عليه_السلام
✨#قسمت_چهارم
👈مبارزه ادريس با طاغوت عصرش
🌴#ادريس عليه السلام تنها به #عبادت و #اندرز مردم #اكتفا نمى كرد، بلكه به جامعه توجه داشت كه اگر ظلمى به كسى شود، از #مظلوم_دفاع كند و در برابر #ظالم، #ايستادگى نمايد. به عنوان نمونه به داستان زير توجه نماييد:
🌴در عصر او پادشاه #ستمگرى حكومت مى كرد، ادريس و پيروانش از اطاعت شاه سر باز زدند و مخالفت خود را با طاغوت، آشكار ساختند، از اين رو آنها را از اطراف دستگاه آن شاه جبار، به عنوان #رافَضى (يعنى ترك كننده #اطاعت شاه) خواندند.
🌴روزى شاه با نگهبانان خود در بيابان، به سير و سياحت و شكار مشغول بود كه به زمين مزروعى بسيار خرم و شادابى رسيد، پرسيد: اين زمين به چه كسى تعلق دارد؟
🌴اطرافيان گفتند: به يكى از پيروان ادريس.
🌴شاه #صاحب آن ملك را خواست و به او گفت: اين ملك را به من بفروش. او گفت: من عيالمند هستم و به محصول اين زمين #محتاجتر از تو مى باشم و به هيچ عنوان از آن دست نمى كشم.
🌴شاه بسيار خشمگين شد، و با حال خشم به قصرش آمد، چون همسرش او را #خشمگين يافت، علت را پرسيد و او جريان را بازگو كرد و با همسرش در اين مورد به #مشورت پرداخت، و به اين نتيجه رسيدند كه #رهنمودهاى_ادريس، مردم را بر ضد شاه، #پرجرأت و #قوى_دل كرده است.
🌴همسر شاه كه يك زن ستمگر و بى رحم بود گفت: من #تدبيرى مى كنم كه هم تو صاحب آن زمين شوى و هم مردم با #تبليغات_وارونه، رام و خام شوند.
🌴شاه گفت: آن #تدبير چيست؟
🌴زن كه حزبى به نام ازارقه (چشم كبودها) از افراد خونخوار و بى دين تشكيل داده بود، به شاه گفت: من جمعى از حزب ازارقه را مى فرستم تا صاحب آن زمين را به اينجا بياورند و همه آنها #شهادت بدهند كه او #آيين تو را ترك كرده، در نتيجه كشتن او جايز مى شود، تو نيز او را مى كشى و آن سرزمين خرم را تصرف مى كنى.
🌴شاه از اين نيرنگ استقبال كرد و آن را اجرا نمود و پس از كشتن آن مرد، زمينهاى مزروعى او را تصرف و غصب نمود.
🌴حضرت ادريس از جريان #آگاه شد و شخصاً نزد شاه رفت و با #صراحت به او #اعتراض كرده، آيين او را باطل دانست و او را به #سوى_حق_دعوت نمود، و سرانجام به او گفت: اگر توبه نكنى و از روش خود برنگردى، به زودى #عذاب_الهى تو را فراخواهد گرفت، و من پيام خود را از طرف خداوند به تو رساندم.
🌴همسر شاه، به او گفت: هيچ #ناراحت مباش، من نقشه قتل ادريس را طرح كرده ام، و با كشتن او #رسالتش نيز #باطل مى شود.
🌴آن #نقشه اين بود كه چهل نفر را #مخفيانه_مأمور_كشتن_ادريس كرد، ولى ادريس توسط مأموران مخفى خود، از جريان آگاه شد و از محل و مكان هميشگى خود به جاى ديگر رفت، و آن چهل نفر در #طرح خود #شكست خوردند
🌴مدتها گذشت تا اين كه عذاب قحطى، كشور شاه را فرا گرفت كار به جايى رسيد كه زن شاه، شبها به گدايى مى پرداخت تا اين كه شبى سگها به او حمله كردند و او را پاره پاره نموده و دريدند. #بلاى_قحطى نيز بيست سال طول كشيد و سرانجام، آنها كه باقى مانده بودند به ادريس و خداى ادريس ايمان آوردند و كم كم بلاها رفع گرديد. و ادريس پيروز شد.
(اقتباس از كمال الدين شيخ صدوق،ص 76 و 77)
✍ادامه دارد....
📚محمدی اشتهاردی
https://eitaa.com/joinchat/1362690062C752fb4e28d
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
﷽ 🟠 نورالقرآن 🟠
✨#قصص_قرآنی ✨#حضرت_ادریس_عليه_السلام ✨#قسمت_چهارم 👈مبارزه ادريس با طاغوت عصرش 🌴#ادريس عليه السلا
✨#قصص_قرآنی
✨#حضرت_ادریس_عليه_السلام
✨#قسمت_پنجم
👈قبض روح ادريس عليه السلام بين آسمان چهارم و پنجم
🌴امام صادق عليه السلام فرمود:
يكى از فرشتگان، #مشمول_غضب_خداوند شد.
خداوند #بال_و_پرش را شكست و او را در جزيره اى انداخت. او سالها در آن جا در #عذاب به سر مى برد تا وقتى كه ادريس عليه السلام به پيامبرى رسيد. او خود را به ادريس عليه السلام رسانيد و عرض كرد: اى پيامبر خدا! دعا كن خداوند از من #خشنود شود، و بال و پرم را #سالم كند.
🌴#ادريس براى او #دعا كرد، او خوب شد و #تصميم گرفت به طرف آسمانها #صعود نمايد، اما قبل از رفتن، نزد ادريس آمد و #تشكر كرد و گفت: آيا حاجتى دارى كه مى خواهم احسان تو را جبران كنم.
🌴ادريس گفت: آرى، دوست دارم مرا به آسمان ببرى، تا با #عزرائيل_ملاقات كنم و به او #اُنس بگيرم، زيرا #ياد_او_زندگى_مرا_تلخ كرده است.
🌴آن #فرشته، ادريس عليه السلام را بر روى #بال خود گرفت و به سوى #آسمانها برد تا به #آسمان_چهارم رسيد، در آن جا #عزرائيل را ديد كه از روى #تعجب سرش را #تكان مى دهد.
🌴ادريس به #عزرائيل سلام كرد، و گفت: چرا سرت را حركت مى دهى؟
🌴عزرائيل گفت: #خداوند_متعال، به من فرمان داده كه #روح تو را بين آسمان چهارم و پنجم #قبض كنم، به خدا عرض كردم: چگونه چنين چيزى ممكن است با اين كه بين آسمان چهارم و سوم، #پانصد سال راه فاصله است، و بين آسمان سوم و دوم نيز همين مقدار فاصله.
(و من اكنون در سايه #عرش هستم و تا #زمين_فاصله_فراوانى_دارم و ادريس در زمين است،
❌چگونه اين #راه_طولانى_را_می پيمايد و تا #بالاى_آسمان_چهارم مى آيد!!
آن گاه عزرائيل همانجا روح ادريس عليه السلام را #قبض كرد.
اين است سخن خداوند (در آيه 57 سوره مريم) كه مى فرمايد:
🍃وَ رَفعناهُ مَكاناً عَليّاً🍃
✨و ما ادريس را به مقام بالايى ارتقاء داديم.✨
(تفسير نور الثقلين، ج 3،ص 350)
🌴پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمود:
در #شب_معراج، مردى را در #آسمان_چهارم_ديدم، از #جبرئيل پرسيدم: اين مرد كيست؟
جبرئيل گفت: اين #ادريس است كه خداوند او را به #مقام_ارجمندى_بالا آورده است.
به ادريس_سلام كرد و براى او #طلب_آمرزش نمودم، او نيز بر من سلام كرد و برايم طلب آمرزش نمود.
📚(تفسير نور الثقلين، ج 3،ص349و350)
💥پايان داستان زندگى ادريس عليه السلام
https://eitaa.com/noor133Qoran/25825
لینک پایان داستان ادریس علیه السلام