اسلام و لباس وارونه(۵)
✍️عثمان بدون پروا حکومت کرد، او قطیعه را گسترش داد؛ بدین معنا که به خویشاوندان خود بدون دلیل، فراوان می بخشید و همین تبعیض ها عثمان را سرنگون کرد.
نوبت به معاویه که رسید، او سراغ ظواهر و انحراف رفت و برای این مقصود، فرقه ی مرجئه را ایجاد و بلکه تقویت کرد، تا بگوید: بگذارید امویان هر طوری که می خواهند حکم برآنند و عمل کنند؛ چرا که عمل اهمیتی ندارد و آنچه که مهم است ایمان و طهارت قلبی است. معاویه یک انحراف ایجاد کرد و این انحراف با از بین رفتن فرقه ی مرجئه و حکومت امویان از میان نرفت؛ یعنی روح انحراف همچنان به حیات خود ادامه داد!
عباسیان نیز چنین بودند، بلکه آنها دو تجربه از سرنوشت عثمان و حکومت امویان را داشتند و با آن ۵۰۰ سال حکومت کردند.
🔻آیت الله جوادی آملی می نویسد: حسین بن علی علیه السلام در برابر اسلام امویان قرار گرفت، چنان که امیرمؤمنان علیه السلام نیز در برابر همین اسلام قرار گرفته بود؛ یعنی معاویه ای که می خواست با علی علیه السلام بجنگد، نمی توانست چهره ای همانند قبل از فتح مکه داشته باشد، بلکه تنها با ابراز اسلام اموی می توانست با اسلام علوی بجنگد، از این رو نامه های علوی و اموی تقریبا یکسان بودند و فقط کارشناسان فصاحت و بلاغت اند که می توانند نامه ی علی علیه السلام را ببویند و تشخیص دهند و برای دیگر اهل ادب، تشخیص نامه ی اموی و علوی آسان نبود؛ زیرا در نامه های امویان، دعوت به خدا پرستی، پرهیز از گناه، برحذر بودن از جهنم، توصیه به زهد و تقوا و ترک دنیا فراوان آمده است؛ چندان که به خودشان اجازه داده اند علی بن ابی طالب علیه السلام را که بهشت ممثل است نصیحت کنند و او را جهنم بترسانند. عباسیان نیز با همین روش، با ائمه معصوم علیهم السلام جنگ کردند و چنین نبود که منصور دوانیقی با چهره ی کفر با امام صادق علیه السلام پیکار کند، بلکه عباسیان در لباس اسلام عباسی با امام صادق و دیگر امامان علیهم السلام جنگ می کردند(کوثر کربلا ص ۱۱۷ و ۱۱۸)
#نور_نما
#اسلام_و_لباس_وارونه
اللّهمَعجّللولیڪالفرج 🌱
@noornama
کتاب شناسی مهدوی | کمال الدین شیخ صدوق
- تولد شیخ صدوق: ایشان در یک خانواده ی مذهبی و علمی متولد شده و داستان ولادت ایشان چنین است:
على بن حسين موسى بن بابويه، همسرش دختر عمويش بود ولى از او صاحب اولاد نمىشد تا اينكه نامهاى به شيخ ابو القاسم بن روح نوشت كه از امام زمان عليه السّلام بخواهد كه آن حضرت دعا كند تا خداوند اولاد فقيهى به او عطا نمايد. پاسخ اين گونه آمد: «أَنَّ عَلِيَّ بْنَ اَلْحُسَيْنِ بْنِ مُوسَى بْنِ بَابَوَيْهِ كَانَتْ تَحْتَهُ بِنْتُ عَمِّهِ لَمْ يُرْزَقْ مِنْهَا وَلَداً فَكَتَبَ إِلَى اَلشَّيْخِ أَبِي اَلْقَاسِمِ بْنِ رَوْحٍ أَنْ يَسْأَلَ اَلْحَضْرَةَ لِيَدْعُوَ اَللَّهَ أَنْ يَرْزُقَهُ أَوْلاَداً فُقَهَاءَ فَجَاءَ اَلْجَوَابُ إِنَّكَ لاَ تُرْزَقُ مِنْ هَذِهِ وَ سَتَمْلِكُ جَارِيَةً دَيْلَمِيَّةً تُرْزَقُ مِنْهَا وَلَدَيْنِ فَقِيهَيْنِ فَرُزِقْتُ مُحَمَّداً وَ اَلْحُسَيْنَ فَقِيهَيْنِ مَاهِرَيْنِ وَ كَانَ لَهُمَا أَخٌ أَوْسَطُ مُشْتَغِلٌ بِالزُّهْدِ لاَ فِقْهَ لَهُ» تو از اين همسرت صاحب اولاد نمىشوى، ولى به زودى كنيزى ديلمى را مالك مىگردى و از او خداوند دو فرزند فقيه به تو عطا مىنمايد». پس على، صاحب دو پسر فقيه ماهر به نامهاى محمد و حسين شد. و آن دو، يك برادر وسطى نيز داشتند كه زاهد بود ولى از «فقه» بهرهاى نداشت.
- پدر شیخ صدوق: ایشان از علما و فقهای مشهور زمان خود بود، دکه ی کوچکی در بازاز قم داشته و از راه تجارت امرار معاش می کرده و ساعاتی از روز خودش را هم مشغول تدریس و تبلیغ احکام بوده و یک شخصیت بسیار بزرگ علمی داشته و اولین استاد شیخ صدوق هم ایشان بوده.
- انگیزه نگارش: شیخ صدوق انگیزه ی خود را از نگارش این کتاب، دفاع از مسأله غیبت بیان میکند. او مینویسد: بعد از سفر به مشهد و زیارت علی بن موسی الرضا(ع) به نیشابور رفتم. در آنجا شیعیانی که به دیدن من میآمدند و شبهاتی را درباره امام زمان(ع)مطرح کردند که من هم سعی فراوانی در حل آن شبهات نمودم, تا آنکه به قم آمدم. در آنجا نیز شیخ نجم الدین ابو سعید محمد بن حسن بن محمد بن احمد بن علی بن صلت قمی به دیدارم آمد. او نیز از من درخواست نگارش کتابی در این باره داشت و من هم به ایشان وعده اجابت دادم, تا آنکه شبی امام زمان(ع) را درخواب دیدم. آن حضرت به من فرمود: «چرا کتابی درباره غیبت نمینویسی تا خداوند به وسیله آن حوائجت را برآورده سازد؟». عرض کردم: «ای فرزند رسول خدا! من در این باره چند کتاب نوشتهام». آن حضرت فرمود: «اینک کتابی بنویس و در آن به غیبتهای پیامبران الهی اشاره کن!». پس از آن از خواب بیدار شدم و بر آن شدم تا این کتاب را به نگارش درآورم
- ساختار کتاب: مجموع روایات این کتاب ۶۲۱ حدیث است که از ۸۸ راوی نقل و از از کتاب سلیم، التنبیه فی الإمام، سیره ی ابن اسحاق و... استفاده کرده است و کتاب خود را در ۶۳ باب تنظیم کرده. این کتاب مقدمه ی طولانی هم دارد که پاسخگوی بسیاری از شبهات است.
اللّهمَعجّللولیڪالفرج 🌱
@noornama
[ برخورد امام زمان با کلیدداران کعبه ]
قُلْ لَهُمْ قَالَ لَكُمْ أَبُو جَعْفَرٍ كَيْفَ بِكُمْ لَوْ قَدْ قُطِعَتْ أَيْدِيكُمْ وَ أَرْجُلُكُمْ وَ عُلِّقَتْ فِي اَلْكَعْبَةِ ثُمَّ يُقَالُ لَكُمْ نَادُوا نَحْنُ سُرَّاقُ اَلْكَعْبَةِ فَلَمَّا ذَهَبْتُ لِأَقُومَ قَالَ إِنَّنِي لَسْتُ أَنَا أَفْعَلُ ذَلِكَ وَ إِنَّمَا يَفْعَلُهُ رَجُلٌ مِنِّي .
... به ايشان(کلیدداران کعبه)بگو كه: ابو جعفر به شما پيغام داد، چگونه خواهيد بود اگر دستها و پاهايتان بريده شود و در كعبه آويخته گردد، سپس به شما گفته شود: فرياد كنيد كه ما دزدان كعبهايم؛ پس هنگامى كه خواستم برخيزم فرمود: البته من خود آن كار را نمىكنم، بلكه آن را مردى از خاندان من انجام خواهد داد.
غیبت نعمانی ص ۲۳۶
اللّهمَعجّللولیڪالفرج 🌱
@noornama
کتاب شناسی مهدوی | کفایة الأثر علی بن محمد خزار قمی رازی
این کتاب روایات اهل تسنن و شیعه که بیانگر تعداد جانشینان پیامبر است را جمع آوری نموده و در گوشه هایی از روایات به مقوله ی مهدویت و وجود نازنین امام زمان علیه السلام نیز اشاره شده است و بنابراین این کتاب خاصا در مورد امام زمان علیه السلام تألیف نشده است.
- انگیزه نگارش: ابن خزار می گوید: «فإن الذی دعانی إلی جمع هذه الأخبار عن الصحابة و العترة الأخبار فی النصوص علی الٱئمة الأبرار أنی وجدت قوما من ضعفاء الشیعة و متوسطیهم فی العلم متحیرین فی ذلک متعجرفین...» آنچه مرا به جمع آوری این اخبار از صحابه و عترت برگزیده در نص بر امامان نیکوکار ترغیب کرد، این بود که گروهی از شیعیان را دیدم که به لحاظ علمی، ضعیف یا در حد متوسط بوده و در این باره سرگردان و گلایه مند بودند و از شبهات زیاد شکایت داشتند و گروه های معتزلی مذهب نیز برای مشتبه ساختن امر و معکوس جلوه دادن حقیقت، مخالفان را یاری می کردند»(کفایة الأثر ص ۶۴)
و ایشان در جای دیگر همین کتاب می گوید: «و لولا أن قصدی فی إیراد هذه الأخبار إثبات الحجة لا غیر لأوردت أضعافها، ولکن کرهت التطویل إذ الحجة ثابته.. » اگر هدف من در بیان این اخبار، تنها اثبات حجت نبود، چندین برابر آن را ذکر می کردم؛ ولی از طولانی شدن آن کراهت داشتم، زیرا با همین احادیث هم حجت ثابت است(کفایة الأثر ص 409)
- ساختار کتاب: در این کتاب ۱۸۹ روایت در ۳۸ باب به ترتیب اسامی افراد نقل شده است.
- اهمیت و اعتبار کتاب: علامه مجلسی می گوید: «کتاب کفایه، کتابی شریف است که مانند آن در امامت تألیف نشده است و این کتاب و مؤلفش در اجازه ی علامه حلی و دیگران ذکر شده اند»(بحار ج ۱ ص۲۶ و ۲۹).
این کتاب همچنین از آن جهت مهم است که روایات متعددی را از انحصار ائمه در عدد دوازده ذکر کرده است و ابطال کننده ی همه ی مدعیان دروغینی است که این عدد را کم و یا زیاد می کنند.
اللّهمَعجّللولیڪالفرج 🌱
@noornama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درهای شهر علم به دست تو باز شد
اسلام پایِ مکتب تو سرافراز شد🏴
#شهادت_امام_صادق🖤
#امام_صادق
#امام_زمان
#نور_نما
اللّهمَعجّللولیڪالفرج 🌱
@noornama
[روایت نامعتبر و بلکه جعلی در کوه خضر]
کامل این روایت چنین است: «در آخرالزمان مهدی بیرقش را در قم برمی افرازد و سپس به کوه سفید می رود، این کوه سفید کنار دهی بنام جمکران است که مسجدی در آنجا قرار دارد و مهدی از آنجا می آید»
📍این روایت در کتاب عصر ظهور نقل شده و برخی سخنوران نیز به آن استناد کرده و بلکه مدعی آن شده اند؛ بطوری که یکی از این عزیزان، متعلق این روایت را مسجد سلیمان خوانده است و به اهالی این منطقه بشارت می دهد که مهدی به اینجا خواهد آمد! در حالی که اصل این روایت در کتاب انوارالمشعشعین آمده و ما نتوانستیم طریقی که این روایت از آن نقل شده است را بیابیم.
برخی از محققین همانند آقای محمد شهبازیان این روایت را جعلی خوانده اند و انگیزه ی جعل آن را هم قمی بودن نویسنده ی کتاب عنوان کرده اند!
📍متاسفانه نشر این روایت، باعث سوء استفاده برخی از مدعیان دروغین نیز شده است، مانند علیرضا پیغان که با استناد به این روایت می گوید: ما دو قائم داریم؛ یک قائم قمی که من هستم و یک قائم دیگر که در مکه است. او مدعی بود که امام زمان علیه السلام از دنیا رفته و در جمکران دفن شده اند و امام سیزدهم هم در اصفهان زندگی می کند و خودش هم بعنوان امام چهاردهم در قم است. علیرضا پیغان سال ۷۱ ادعای خود را آغاز کرد و در نهایت سال ۸۹ اعدام شد.
اللّهمَعجّللولیڪالفرج 🌱
@noornama