🔹اینجا تهرونه یعنی شهری که ... 2️⃣ از 2️⃣ نمیدانم به کدام سمت میتوان چشم باز کرد که رنگ #شهوت و #تحریک نداشته باشد ، چطور میتوان عابر خیابان بود و دل را در آن و هیاهویش سکنی نکرد ، صدایی از خرابه های حافظه دراز مدتم با ضرب آهنگ دارد به پیش می آید ؛ اینجا تهرونه ، یعنی شهری که .... هرچی که توش میبینی باعث تحریکه اینجا تهرونه لعنتی، یعنی شهری که .... هرچی که توش میبینی باعث تحریکه اینجا تهرونه شهری که ... «هیچکس» ... چرا #هیچکس ، چرا این صدای اعتراضی خودش و هیچ میبینه ، در مقابل کی و چی هیچ شده؟! از اهالی عرفان شنیده ام که میگن بالاترین مرتبه برای سالک رسیدن به فنای فی الله هست ، مرتبه‌ای که جز خدا نبینی و جز او خواهشی نداشته باشی ، حالا درون این شهر و کف خیابان های آن چه میگذرد که نام هنری یک خواننده زیر زمینی که نه بلکه اتفاقا روی زمینی تر از هرکسی در تهران شده هیچ ، نمی‌خوام حرف های فلسفی بزنم و بگم انسان مدرن ته کارش #نهیلیسم و پوچیه و از این حرف ها ، بلکه اگه رهگذر خیابان های تهران باشی و دلت ترمز تقوا نداشته باشه و چشم هات کرکره ، اولش اسیر میشی و بعدش تحقیر ، چه خواهش هایی که در انسان شعله نمی‌کشه و چقدر بین خودت و خواهش هات فاصله با دره های عمیق میبینی و وقتی به خودت نگاه می‌کنی به هیچ بودن خودت می‌رسی که جز #تمنا چیزی ندارد دیگه اگه یه جوان جنوب شهری هیپی باشه که چه نامی با مسمی تر از هیچکس راستش تنفس در این فضا مثل یک #چاه_ویل آدم ها رو میبلعه کرکره تقوا هم تو این فضا بعد یه مدت خراب میشه و دیگه در دلت رو اونجور که باید نمیبنده . اون وقته که شیطان عنان انسان رو دست میگیره و قوای انسان مجرای خواست او خواهد شد و اینها از ثمرات شهریه که بافت جمعیتی و فرهنگی آن به خاطر الگوی شهری از فضا تا #معماری و خصوصا نوع #اقتصاد و البته روابط #سیاسی خلق کرده ... رسیدم فلکه دوم هیچ عطاری بزرگی با اون مشخصات پیدا نکردم و ساعت داره به وقت حرکت اتوبوس نزدیک میشه ، بهتره آروم آروم برگردم ، چند قدم پایین تر ، تو برگشتنی وارد یه عطاری شدم و یه روغن موی بادام ارزان گرفتم که به نظرم بهتر از این روغن های خارجیه که خدا تومن پولشه . ... یک ساعت بعد روی صندلی اتوبوسی نشستم که هرروز تعدادی جوون رو برای جستجوی کارهای پست به تهران میاره ، تا #تهران_پر_طمطراق_و_بزک_شده چِندرغاز کف دستشون بزاره ، چیزی که سیاسیون ساکن ایالات متحده تهران شمالی در تقسیمات بودجه کشوری ازشون دریغ کردن تا سهم متوازنی از پیشرفت و منابع نداشته باشن و این شهر پر از تحریک به قبله آمال در جمهوری اسلامی تبدیل بشه . ✍️ مهدی اخلاقی https://eitaa.com/ommat_Dream

« از آرمانشهر تا ویرانشهر » 🔰#آرمانشهر ، مدینه فاضله یا اتوپیا حکایت از شهر و فضایی آرمانی و رویایی دارد که فیلسوفان هر دوره معمولاً آنرا با بیان تصویری مصور میکنند ، این آرمانشهر ها بعد فیزیکی یعنی #فضا و مکان مطلوب و ایده آل را ترسیم میکنند که انسانها قرار است در یک تلاش #سیاسی #اجتماعی و #علمی به آن برسند ... 📌اما به نظر در #اسلام انسان آرمانی و فاضل محور است نه ابتدا #شهر و بنا و قوانین حاکم بر آن ، انسان فضیلتمند که تحول عالم از تحول او نشأت می‌گیرد ، در برابر نگاهی که فارغ از انسان فضایی میخواهد برای نوع انسان که لذت و بهره بیشتر داشته باشد اما اولی انسانی فضیلت مند میخواهد که #مبارزه برای جهانی پرفضیلت وضعیت بهینه اوست نه خود وضعیت ثابت ، یعنی عاملیتِ متغیرِ رو به رشد اصالت دارد نه مصرف وضعیت ساخته شده . 📌اولی که در پی ارامنشهر است در یک #سراب و توهم به سر میبرد چرا که خود ایده ضد خودش است . انسانی که در پی چراگاهی پربار و راحت برای مصرف و کامجویی میگردد اگر او را با قالیچه سلیمان پرواز دهید و در یک فضای اتوپیایی خواسته شده پیاده کنید به اندک زمانی آنرا تبدیل به دیستوپیا ( ویرانشهر) میکند ، چرا ؟ این انسان خَیًر و مولد نیست بلکه یک مصرف کننده خودخواه است ، اهل دهش نیست تا بیفزاید بلکه اهل مصرف است فلذا میکاهد و آنگاه که منابع مصرف و محدود شد ( تعریف #اقتصاد مدرن ) رقابت منطق طبیعی آن خواهد بود ، در این رقابت قوی تر ها بر ضعیف تر ها چیره میشوند . وقتی عرصه تنگ تر میشود چون کسی نمیخواهد مصرف ، لذت و بهره بی حد و زحمت را از دست بدهد دیگران را برای تولید ابزار لذت و بهره استیلا میکند و شهر نعمت را سراسر نقمت خواهد کرد البته دنیای مدرن مدعیست که با قراداد اجتماعی اجازه تبدیل شدن تضاد ها را به تجاوزها نمی‌دهد اما این بار گروه قویتر و برنده قواعد استیلا را تبدیل قراداد #اجتماعی میکند و اینگونه جهان استیلایی پایانی ندارد ، اما انسان انبیا خود سرچشمه نعمت است یعنی مدام با رفتار ایثارگرانه می افزاید و با روابط اخوت هم افزا میشود ، اولی زایل کننده است دومی زاینده میخواهیم تمایزها را ابتدا مشخص کنیم حالا خواهیم گفت که خود فضا هم برای انسان اولی و هم دومی کارکرد دارد و اصلا نهایتاً کار به #فضا ختم میشود اما خود فضا دو پارادایم پیدا میکند . 📌یکی محل تحقق رذیلت خواهد شد چون رذایل به کمال رسیده وضعیت بهینه اوست که در آرمانشهرش به دنبال آن میگردد و دیگری محل تحقق فضیلت است که انسان فضیلت مند برای تسهیل رفتارش آنرا دست و پا میکند . در واقع هر دو لباس رزم برای جنود عقل و جهل محیا میکنند ... البته واضح است که این دو یعنی فضا و انسان بر هم اثر متقابل دارند اما اسلام از #انسان آغاز میکند که فضا ساز است چون رشد انسان را پی میگیرد اما دیگری در پی رشد نیست فلذا انسان #رشد نیافته را پیشفرض میگیرد و به دنبال فضایی برای ارضای هواهای نفسانی او میگردد که این ارضا جز با تجاوز به حریم دیگران شکل نمی‌گیرد فلذا اگر چه ادعای آرمان شهر دارد اما آنچه در عمل اتفاق می افتد ویرانشهر است . #استعمار ✍️ مهدی اخلاقی https://eitaa.com/ommat_Dream

واکاوی یک کج فهمی از مسئله الگوی زن در اسلام 1️⃣ از 3️⃣ فعالان در حوزه مباحث زنان عمومأ در پی حل معضل زن اجتماعیِ خانه دار هستند یعنی زنی شاخص است که همزمان بتواند در جامعه پا به پای مرد بدود (البته با شئونات اسلامی)و همزمان چراغ خانه ، مادر خانه ، همسر خانه و مدیر خانه خوبی باشد . اما با یک بحران مواجه است و آن اینکه جامعه #زن را پس میزند و از هر راهی وارد میشود به در بسته میخورد ، دستش از اسامی ابر زن هایی که در امور اجتماعی #جهاد کرده اند و حتی مچ مردان را در میادین مختلف خوابانیده و همزمان کدبانوی خانه هم بوده اند پر است اما آنرا نمی‌توانند تبدیل به زیست زنان کنند و عمومیت ببخشند ، یا #خانواده آب میرود یا توان انجام هردو را ندارند و از اشتغال بیرون از منزل منصرف میشوند ،گاهی هم که معدود #زنان آهنینی پیدا میشوند و کفش آهنین میپوشند متوجه می‌شوند که #جامعه حضور زن را پس میزند و انگار با این حجم از وظایف و بار حالا باید در یک سربالایی با شیب تند حرکت کند . و این به عنوان یک ناهنجاری جدی بروز میکند و آنگاه سوال که چرا زن نمی‌تواند سهم پنجاه درصدی از جامعه را داشته باشد ؟ (بماند که در بسیاری موارد با حضور مداوم در جامعه پیچ #حیا هم شل میشود ، لزوماً نه به معنای رابطه نامشروع بلکه در برخورد با نامحرم یک راحتی نامطلوب دینی در گفتار و رفتار پیدا میشود ، و این کاملا جبریست در شرایطی که مدام در معرض ارتباط با مردان است ، #حجاب را اگر یک سپر فرض کنید دائم نمیشود با سپر زندگی کرد ...). دیده ام عزیزانی که برای دست و پا کردن پاسخ ، به چنین نظریه ای رسیده اند که اساساً چون جامعه به خاطر سنت های قدیمی خودش مردسالار بوده ، نگاه مردسالارانه بر ساختارها و #روابط_اجتماعی حاکم است پس برای تعادل بخشیدن به جامعه باید #نگاه_زنانه را هم به آن تزریق کرد تا زنان سهم خودشان را داشته باشند تا #عدالت_اجتماعی شکل بگیرد که هم زن و هم جامعه به نقطه متعادل و شکوفایی برسد ... این نگاه دچار یک اشکال بنیادین است و آنهم اصالت دادن به جامعه در معنای #مدرن است ، چرا که در این دوره تمام نقش ها به جامعه ( #فضای_عمومی) داده شده و لاجرم زن برای ابراز وجود و پیدا کردن نقش باید در این فضا دنبال نقش و جایگاه خودش باشد و باز بدیهیست باید نقشی مساوی با مرد پیدا کند و یک تقسیم کار اجتماعی صورت پذیرد که حالا به خاطر تعبد به #دین خانه داری هم به آن پیوست و ضمیمه شود ( میدانیم که خانواده هم در این نظم فروپاشیده ، و این مسئله در #نظم_مدرن ذاتیست) اما این اصالت بخشی از کجا آمده است که پیشفرض بدیهی گرفته شده ، آیا این نوع تحلیل مسئله ، ناشی از یک انگاره مدرن نیست به جای الگوی دینی؟ (چقدر از وجوه فمنیستی را داراست ) واقعیت این است که نمیشود با ورود تخصصی به یک حوزه فهم دقیقی حتی از همان حوزه پیدا کرد تا زمانی که تصویر کلانتری از نظم اجتماعی #اقتصادی ، #سیاسی و #تمدنی نداشته باشیم ، یعنی مسئله زن یا هر مسئله دیگری به مانند یک قطعه پازل درون یک تصویر بزرگ است که نسبت آن قطعه با قطعات کناری و تصویر کلان ، موقعیت و وضعیت مطلوب و صحیح او را معین می‌کند ، نه اینکه بقیه حوزه ها را ثابت فرض کنیم آنوقت بخواهیم مسئله زن را در یک فضای مدرن و ناهمجنس حل کنیم ... . ادامه ، قسمت دوم 👇 https://eitaa.com/ommat_Dream/1871 ✍️ مهدی اخلاقی https://eitaa.com/ommat_Dream