سعید دینی
📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙
@ostadahadi
🍏🍏🍏🍏🍎🍎🍎🍎🍎
#درس_خارج_اصول_97/9/20
#جلسه_41
#حجیت_خبر_واحد
#وجوه_استدلال_به_آیه_نفر
#وجه_سوم_شیخ_رسائل
بحث ما در دلالت آیه نفر بود.
#مرحوم_شیخ: قائل است به عدم دلالت آیه نفر بر حجیت خبرواحد. چون وجوب حذر اطلاق ندارد حذر بشرط علم واجب است شامل غیر علم نمی شود.
#مرحوم_خوئی: قائل به اطلاق است ایشان اصالة البیان جاری می کنند یعنی اگر شک کردیم که آیا در زمانی که علم به حکم پیدا نشد ظن به انذار پیدا شد حذرواجب است یا نه؟ اصالة البیان محکم است مولا در مقام بیان بود اگرعلم را در وجوب حذر دخیلی می دانست می فرمود و چون نفرمود و آیه را مطلق گذاشت پس حذر واجب است حتی در صورت ظن به انذار.
#استاد: در تفسیر آیه شریفه 3 احتمال برخی از این احتمالات مستند به روایت است با وجود احتمالات ثلاثه چگونه اصالة البیان جاری می کنید؟
1-آیه شریفه وظیف مومنان نسبت به جهاد را مشخص کردآیا مردم مدینه همگی باید به جهاد بروند یانه؟ آیه 120 سوره توبه می گوید اری همه باید بروند ماکان لاهل المدینه ومن حولهم من الاعرآب ان یتخلفوا عن رسول الله هیچکس حق ندارد از فرمان رسول خدا تخلف کند همه باید به جهاد بروند آیه 122 یعنی آیه نفر مخصص این آیه شد از هر طائفه ای عده ای بروند و عده ای محضر رسول خدا بمانند و احکام شرعیه را یاد بگیرند مستند این احتمال تفسیر امام باقر است. تبیان ج5 ص 323.
2-آیه وضعیت مومنان را گزارش می دهد در صدد انشای حکمی نیست وضعیت مومنان مدینه این بود که هم باید به جبهه بروند و هم باید احکام را یادبگیرند و به تبلیغ بروند این احتمال هم مستند به امام صادق و امام عسکری است.
3-آیه در صدد انشای حکم است منتهی مومنین باید تقسیم کار کنند عده ای جهاد بروند و عده ای درس بخوانند
پس احتمالات بر مدارسه امرمی چرخد اینجاست که باید مراد از تفقه را بفهمیم که چیست آیا خصوص مسائل فرعیه است یا اصول عقائد است مثل معرفت امامت چنانچه در صحیحه آبن شعیب و عبدالاعلی بود یا اعم از مسائل فرعیه و اصول عقائد است با این وجود اصالة البیان معنا ندارد.
#محقق_نائینی: قائل به اطلاق وجوب حذراند. ایشان مقدماتی را ذکر می کنند در مقدمه 3 می فرماید لینذروا عام است وعموم استغراقی دارد یعنی فرد فرد هر طائفه ای موظف اند که علم فقه را یاد بگیرند و انذار کنند لازمه اش این است که یحذرون هم مطلق باشد یعنی بر فرد فرد جامعه مسلیمن واجب است که انذار منذررا قبول کنند خواه علم بیاورد یا علم نیاورد. چون اگر وجوب حذررا مقید به علم کنید لازمه اش این است که انذار از موضوعیت بیفتد و مقید به جائی باشد که مفید علم است پس انذار از کارافتاد و فقط در صورت علم مفید است دامنه اش وسیع نیست و هر طلبه ای یا مومنی که مردم را انذار کند نیازی نیست چون علم اور نیست در واقع دایره عموم استغراقی را ضیق کردید در حالی که کار درستی نیست .
این قاعده در فقه هم تنزیل دارد .درباره عدم انفعال آب دو دسته ادله داریم:
دسته اول: اینکه آب کر بر اثر ملاقات با نجس منفعل نمی شود اذا بلغ الماء قدر کر لم ینجسه شیئ – دسته د وم: گویند که آب جاری منفعل نمی شود بینشان تعارض افتاد در اینجا گفته اند اگر حکم به عدم انفعال را منحصر به آب کر کنیم لغویت لازم می اید چون در حدیث دیگر عدم انفعال حکمی است که مترتب بر آب جاری شد پس دائره عدم انفعال وسیع است برای حل تعارض باید گفت اگر آب جاری آب قلیل بود منفعل می شود در اینجا هم اگر لینذروا را منحصر به علم کنیم لغویت لازم می اید چون دائره لینذروا وسیع است وفرد فرد طوائف مدینه را شامل می شود وقتی لینذروا عام و مطلق شد لعلهم ینذرون هم عام و مطلق می شود.
#اشکال_استاد: مفاد آیه نفر تعلیم احکام شرعیه به مجاهدینی است که از جهاد برگشتند تعلیم، موجب علم متعلّم می شود گویا آیه می خواهد بفرماید که ولیعلّموا قومهم اذا رجعوا الیهم پس حذر در آیه برخواسته از تحصیلاتی است که موجب علم شد نظیر اینکه قران می گوید فسالوا اهل الذکر برای اینکه سوال از اهل علم تحصیل علم می اورد پس آیه می خواهد بگوید به نافرین فقه را یاد بدهید تا انها عالم به احکام شوند بخاطر نفر به جهاد جاهل نمانند لذا از اول لینذروا مطلق نیست لینذروا ای یعلّموا تعلیم و تدریس علم می اورد . لذا از اشکال شیخ دفاع کردیم و آیه اطلاق ندارد و نمی تواند حجیت خبر واحد را اثبات کند.
🍃
🌹🍏🍃🌾🌷
🍃🍀🌾🌷➖➖🌷
🔴🍏🍏🍏🍏🍎🍃🌾🍏
📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖
@ostadahadi
🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴📕📕📕⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵🔴🌷🍃
🔵⚫️🔴🔵🔴➖➖➖➖🔴🍃🌷
سعید دینی
📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙
@ostadahadi
🍏🍏🍏🍏🍎🍎🍎🍎🍎
#درس_خارج_فقه 97/9/21
#جلسه_41
#فصل_فی_النجاسة
#مسأله_10
#حیات_مستقر_حکم_میته_آدمی
ایا انسان مرده نجس است
کسانی که قائل به نجاست میت ادمی اند به دو دسته از روایات تمسک کرده اند
دسته اول روایات نجاست میته است: وقتی این روایات میته را نجس می دانند فرقی بین میته ادم و غیر ادم نگذاشته
اشکال ما این است که میته به معنای غیر مذکی هست مساله تذکیه و عدم تذکیه برای حیوانات است نه برای انسان پس موضوعا انسان از ادله عمومات روایات میته خارج است
دسته دوم روایات خاص اند مثل صحیحه حلبی عن ابی عبدالله ع قال سالته عن الرجل یصیب ثوبه جسدالمیت از امام صادق پرسیدم لباس مردی به بدن میت اصابت می کند فقال ع یغسل ما اصاب الثوب ان جائی که از لباس به بدن میت اصابت کرد انرا بشوئید
روایت دوم از ابراهیم بن میمون استقال سالت اباعبدالله ع عن رجل یقع ثوبه علی جسدالمیت مردی که لباسش را روی بدن میت می اندازد قال ع ان کان غسَّل المیت فلا اغسل ما ...اگر میت را شستند و غسل دادند نیازی به شستن لباس نیست والا فاغسل ما اصابک منه لباس را بشورالبته در صورتی که بدن میت سرد شده باشد
#تقریب_استدلال به این دو حدیث: انصراف است . شستن لباس انصراف دارد به اینکه میت ادمی نجس است و نیز انصراف دارد به اینکه بدن یا لباس مرطوب است رطوبت بدن به لباس سرایت کرد پس اگر بدن میت و لباس خشک باشد لباس نجس نمی شود
انصراف دوم قطعا از ذوق فقهی است که چیزی که خشک است موجب نجاست نمی شود
#اشکالاتی براین استدلال وارد است :
1- انصراف دو قسم است :یکی انصراف بدوی ودیگر انصرافی است که از غلبة الاستعمال به دست می اید یقینا این انصراف بدوی است چون در روایت امر به شستن کرد شستن فقط در نجاسات نیست در اموری که مخالف طبع بشر است که از ان تعبیر می کنند به شئ مستقذر یعنی شیئی که قذارت دارد و منافات با طبع بشر است در انجا هم ائمه امر به شستن کردند مثل برخی از حیوانات صغیری که خون جهنده نداشتند نجس نبودندلکن امام ع فرمود که دست خود را بشویید یادرباۀ دست زدن به غائط یا جیفه خشک فرمودند دست خود را بشویید قبلا گذشت که این امر به شستن یک امر بهداشتی است پس هرجا اغسل امده دلیل برنجاست شیئ نیست لذا این انصراف شما انصراف بدوی است.
2- نجاست بردو قسم است یکی نجاست عینیه قطعا انسان نجاست عینیه ندارد و مثل سگ نیست چون اگر نجاست عینیه داشت مکلف به فروع و اصول نبود دوم نجاست حکمیه : ان است که شارع حکم به نجاست کند در قران سوره مائده ایه 3 وقتی اقاسام نجاسات را می شمارد در ردیف ان اقسام انسان را نمی گذارد و نیز در روایات ما در بخش اقسام نجاسات انسان را نمی گذارد پس ماباید ثابت کنیم که الانسان نجس صرف اغسل نمی شود که دلالت بر نجاست کند. نظر مرحوم شاه ابادی هم همین بود که بدن میت نجس نیست.
3- از کجا می گوئید امر اغسل دلالت بر وجوب می کند شاید دلالت بر کند بویژه اینکه در اخر روایت دارد اذا برد میت زمانی که بدن میت سرد شود اتفاقا در صنعت پزشکی ثابت شده که وقتی بدن گرم است ویروس ها داخل بدن به بیرون منتقل نمی شود لکن وقتی سرد شد میکروبها از بدن به بیرون سرایت می کند لذا این امر به شستن از باب نجاست نیست بلکه از باب تنظیف است.
4- این دو روایت با قاعده مسلم فقهی منافات دارد. کل شیئ یابس ذکی هر چیزی که خشک است پاک است یعنی در صورت برخورد لباس با ان مانعی ندارد .
موثقه ابن بکیر قلت لابی عبدالله ع الرجل یقول ولا یکون عندالماء اب ندرد فینسب ذکره بالغائط امام فرمود کل شیئ یابس ذکی چون الان خشک شده نجس نیست.
5- اطلاق میته دربارۀ ادم در روایات نیامده بلکه در ایات و روایات این واژه ها امد- انتقل الی ربه – تتوفی- روح اورا قبض کردم . روح او منتقل به برزخ شد روحش به عالم دیگر کوچ کرد-و نیز ذائقة الموت که به تعبیر علامه جوادی او مرده نیست بلکه زنده است که مرگ را می چشد و فقط منزلش جدید می شود.
سوال: اگر بدن میت را میته نمی گویند چرا امر به شستن پارچه روی میت می کنند؟ جواب: امر به شستن امر تعبدی است در امر تعبدی کشف و استکشاف نیست مثلا فرض فاقطعوا ایدیهما کشف کنیم که صرف اینکه جراحت وارد کنید یا نصفش را ببرید یا پای او را قطع کنید اشکال ندارد . چنین چیزی صحیح نیست چون امر تعبدی است و نمی توان هرچیزی را به ان اضافه کرد لذا از این امر نمی شود نجاست فهمید فقط شستن این پارچه را امر فرمود اما دلالتی بر نجاست بدن میت ندارد مثل امر غسل مس میت که بعد از لمس دستور به غسل داده شده ایا می توان گفت که حالا که به میت دست زدید معنایش این است که میت نجس است پس اگر منظور نجاست باشد باید با دست زدن به هر نجسی غسل کرد در حالی که چنین نیست.
🍃
🌹🍏🍃🌾🌷
🍃🍀🌾🌷➖➖🌷
🔴🍏🍏🍏🍏🍎🍃🌾🍏
📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖
@ostadahadi
🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴📕📕📕⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵🔴🌷🍃
🔵⚫️🔴🔵🔴➖➖➖➖🔴🍃🌷