سعید دینی
📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙
@ostadahadi
🍏🍏🍏🍏🍎🍎🍎🍎🍎
#خارج_فقه_دوشنبه_97/10/17
#جلسه_56
#فصل_فی_النجاسة_نجاست_دم
#مسأله_2_3_4_5
@ostadahadi
(مسألة 2): المتخلّف في الذبيحة و إن كان طاهراً، لكنّه حرام إلّا ما كان في اللحم ممّا يعدُّ جزءاً منه.
در مسالۀ قبل ثابت شد که #دم_متخلف از نظر فقها پاک است اکنون دربارۀ جواز خوردن دم متخلف بحث می کنیم که جایز است یانه؟ دو فتوا هست:
1) شیخ یوسف بحرانی در حدائق ج5 ص 45می نویسد که: دم متخلف خوردن اشکالی ندارد و 3 دلیل اقامه کرد
أ- آیۀ 28سورۀ انعام: قل لا اجد ما فی اوحی الیّ محرّما علی طاعم یطعمه الا ان یکون میتةً او دما مسفوحا
ایشان از #مفهوم_حصر استفاده می کند یعنی انتفاء عندالانتفاء. آیۀ شریفه اکل حرام را منحصر در مردار خون مسفوح و لحم خنزیر کرد. مفهومش این است که در غیر اینها مثل دم متخلف خوردنش حلال است.
ب- اتفاق اصحاب
ت- روایات محرمات ذبیحه است: اگر گوسفندی ذبح شود چه چیزی از او حلال یا حرام است معلوم می شود که دم متخلف اشکالی ندارد
#استاد_احدی: هر3 دلیل مخدوش است
#اما_آیه: زیرا؛
اولا: حصر در آیه حقیقی نیست بلکه اضافی است و نسبت به زمان نزول ایه 3 تا از محرمات را نام برد چون در زمان نزول ایه، یهودیان برخی اغذیه را برای خود حرام کرده بودند و خداوند این ایه را نازل کرد که محرمات میته و دم و لحم خنزیر است و انچه شما حرام کردید از نظر ما حرام نیست پس این حصر اضافی است نه حقیقی.
ثانیا: اگر حصر درایه حقیقی باشد لازمه اش تخصیص اکثر است چون اغذیه حرام بسیارند و فقط محدود به این 3مورد نیست واگر محصور به این 3مورد کنیم تخصیص اکثر لازم می اید که مستهجن است
ثالثا: اگرحصر حقیقی باشد لازمه اش این است که فتوادهیم به اکل دم غیر مسفوح یعنی نه تنها دم متخلف اکلش جایز است بلکه هردمی که مسفوح نباشد اکلش جایز است درحالی که لم یقل به احد
و #اما_اتفاق اصحاب: اگرمنظور شما از این اتفاق اجماع محصل است ما قبول نداریم چون خیلی از فقها فتوابه حرمت اکل دم متخلف داده اند از جمله صاحب جواهر و شیخ طوسی . واگر مراد شما اجماع منقول است که حجت نیست
و#اما_روایات: اگرچه نسبت ره دم متخلف ساکت است و لسان نداردولی روایت باب اطعمه اطلاق دارد و از اطلاقش می توانیم استفاده کنیم که خوردن دم متخلف حرام است و حلال نیست. دو روایت معتبره به عنوان نمونه
1. روایت ابراهیم ابن عبدالحمید که حضرت فرمود 7 چیز از گوسفند حرام است در اولین مورد فرمود دم.
2. روایت ابن ابی عمیرازعن بعض اصحابنا عن ابی عبدالله ع که فرمود گوسفند 10 چیز خورده نمی شود الفرس یعنی غائط و الدم .
لذا روایات اطعمه و اشربه استثنائی و تقییدی نیامده و نمی توانیم خون متخلف را استثنا کنیم
علاوه براینکه ایۀ حرمت علیکم المیتة و الدم مطلق است. مطلق دم را حرام کرد لذا هیچ دلیلی بر جواز اکل دم متخلف نداریم
#اشکال: از یک طرف دم متخلف را پاک می دانید و حکم به نجاستش نمی کنید و از سوی دیگر اکلش را حرام می دانید کاملا مخالف با ملازمه است چون عقلا بین ایندوتا ملازمه است لازمۀ طهارت دم متخلف جواز و حلیت اکل است.
#جواب: ملازمۀ عقلیه بین مقدمه و ذی المقدمه است بین دو حکم ملازمۀ عقلیه جاری نیست. در کفایه ج 1 قانون استلزامات بیان شد و ثابت شد که شارع مقدس اکل دم متخلف را اجازه نداد پس هیچ ملازمه ای بین طهارت دم متخلف و حلیتش نیست.
فقط یکجا استثنا شده در صورتی که خون داخل گوشت باشد و جزئی از لحم شده باشد درانجا ضرورتی ندارد. مثل جگر.
(مسألة 3): الدم الأبيض إذا فرض العلم بكونه دماً نجس كما في خبر فصد العسكري (صلوات اللّٰه عليه) «1» و كذا إذا صبّ عليه دواء غيّر لونه إلى البياض.
#مساله_سوم: اگر کسی یقین دارد به اینکه #خون_سفید خون بود در این صورت نجس است چون
اولا معاقد اجماع در بارۀ نجاست دم مطلق است حتی خون ابیض را هم می گیرد
ثانیا اطلاق نجاست دم فرقی بین خون سفید و سرخ نمی گذارد
ثالثا رنگ و تغییر ان در نجاست دم تاثیری ندارد .
رابعا عدم قول بالفصل جاری است یعنی بین خون سفید و خون سرخ فقها فرقی نمی گذارند نام این عدم قول به فصل را همان اجماع مرکب می گذارند
خامسا در روایتی امده است که امام عسکری ع را فصد رگ کردند در روایت بحار مجلسی امده و خرج منه دم ابیض کانه الملح. ازامام عسکری خون سفیدی بیرون امد شبیه نمک در روایت کافی امده خرج مثل لبن الحیب از امام خونی شبیه شیر خارج شد. معمولا وقتی فصد می کنند رنگ خون سفید می شود لذا از حضرت پرسیدند که ایا نجس است یا نه حضرت فرمود بله نجس است . پس رنگ عامل تغییر حکم نمی شود.
(مسألة 4): الدم الّذي قد يوجد في اللبن عند الحلب نجس و منجّس للّبن.
#مساله_چهارم: خونی که در هنگام دوشیدن شیر از پستان خارج می شود و در ظرف شیر می افتد هم نجس است و هم منجس است یعنی شیر را هم نجس می کند. چون دم حیوان نفس سائله است لذا نجس و منجس است.
(مسألة 5): الجنين الّذي يخرج من بطن المذبوح و يكون ذكاته بذكاة أُمّه تمام دمه طاهر و لكنّه لا يخلو عن إشكال.
#مساله_پنجم: گوسفندی را ذبح کردند و در رحمش جنین بود ایا خون جنین پاک است؟ بله. چون ذکاته ذکات امه.
#استاد: در این مورد اشکالی نیست که ذکات جنین ذکات مادرش است. منتهی قابل خوردن نیست.
🍃
🌹🍏🍃🌾🌷
🍃🍀🌾🌷➖➖🌷
🔴🍏🍏🍏🍏🍎🍃🌾🍏
📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖
@ostadahadi
🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴📕📕📕⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵🔴🌷🍃
🔵⚫️🔴🔵🔴➖➖➖➖🔴🍃🌷
اما #وجه_اشکال این است که در اینجا یک استصحاب موضوعی دیگری هم هست چون شک در طهارت و نجاست دم متخلف مسبب از شک در بالا بودن سر حیوان یا نفس کشیدن حیوان است استصحاب عدم علو راسه جاری است یا استصحاب عدم ردالنفس جاری است واین اصل سببی است اصل موضوعی است که بر اصل مسببی و حکمی حاکم است. علاوه بران اشکال دیگری هم دارد که استصحاب حکمی حالت سابقه ندارد شرعا ثابت نشده که خون باطن نجس است نجاست بول و خون غائط بعد از بیرون امدن از بدن است نه اینکه داخل بدن باشد اینجا دیگر بحث نمی شود که نجس است یا نه؟
#ان_قلت: ممکن است اشکال سومی شود که استصحاب حکمی به خاطر تبدل موضوعی جاری نیست چون در استصحاب وحدت موضوع متیقنه و مشکوکه جاری است حالت سابقه که حالت متیقنه است موضوعش باطن است نجاستی که در درون انسان است مشکوک ما نجاست ظاهری است و بیرون است لذا وحدت موضوع نیست تبدل موضوع شد لذا جایی برای استصحاب نیست .
به #نظر_استاد این اشکال وارد نیست چون مستصحب ما دم است لذا موضوع واحد است باطنی و بیرونی صفت دم است نه موضوع استصحاب لذا بین موضوع و صفت اشتباه شد تبدل صفت شد نه تبدل موضوع شک در عوارض و اوصاف دم است نه در موضوع.
ایشان در ادامه همین بحث می فرماید و یحتمل التفصیل. این متن بیشتر شبیه رسائل است تا فقه . همه شعب را بیان کرده است.
🍃
🌹🍏🍃🌾🌷
🍃🍀🌾🌷➖➖🌷
🔴🍏🍏🍏🍏🍎🍃🌾🍏
📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖
@ostadahadi
🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴📕📕📕⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵🔴🌷🍃
🔵⚫️🔴🔵🔴➖➖➖➖🔴🍃🌷
سعید دینی
📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙
@ostadahadi
🍏🍏🍏🍏🍎🍎🍎🍎🍎
#خارج_فقه_سه_شنبه_97/10/18
#جلسه_57
#فصل_فی_النجاسة_نجاست_دم
#مسأله_6_7
@ostadahadi
(مسألة 6): الصيد الّذي ذكاته بآلة الصيد في طهارة ما تخلّف فيه بعد خروج روحه إشكال و إن كان لا يخلو عن وجه و أمّا ما خرج منه فلا إشكال في نجاسته.
#مساله_ششم: اگربا الت صید حیوانی را صید کند خون از بدن حیوان خارج شود انگاه در درون این صید مقداری خون بماند ایا این متخلف در درون صید پاک است یا نجس است؟
#مرحوم_سید درعروه : فتوای به نجاست این خون می دهد منتهی ابتدا می گوید اشکال بعد می فرماید «و ان کان لا یخلو عن وجهٍ» پس معلوم می شود حکم به نجاست را بیشتر قبول دارد تا حکم به پاکی را.
#استاد_احدی: حکم به طهارت؛ خون متخلف درون صید پاک است به دو دلیل:
1- سیرۀ قطعیۀ متشرعه هست: همۀ علما و فقها از این خون اجتناب نمی کنند و نمی کردند و خون متخلف درون شکم صید را پاک می دانند
2- اطلاق دلیل جواز اکل صید است: روایات باب صید بطور مطلق به ما اجازه داده است که این صید را میل کنید و تفصیل نداد بین اینکه درون صید خون متخلف هست یا نه. از اطلاق این روایات استفاده می شود که خون متخلف درون صید پاک است. روایات وسائل ج 16 ص208 باب2و نیز ص 228 باب16و نیز ص 230 باب 28 و نیز ص 233باب22.
البته آن خونی که از صید بیرون می ریزد نجس است چون آهو چه سربریده شود و چه با آلت صید شکار شود خونش مسفوح است و نجس است
(مسألة 7): الدم المشكوك في كونه من الحيوان أو لا محكوم بالطهارة كما أنّ الشيء الأحمر الّذي يشكّ في أنّه دم أم لا كذلك، و كذا إذا علم أنّه من الحيوان الفلاني، و لكن لا يعلم أنّه ممّا له نفس أم لا، كدم الحيّة و التمساح، و كذا إذا لم يعلم أنّه دم شاة أو سمك، فإذا رأى في ثوبه دماً لا يدري أنّه منه أو من البقّ أو البرغوث يحكم بالطهارة و أمّا الدم المتخلّف في الذبيحة إذا شكّ في أنّه من القسم الطاهر أو النجس فالظاهر الحكم بنجاسته عملًا بالاستصحاب و إن كان لا يخلو عن إشكال و يحتمل التفصيل بين ما إذا كان الشكّ من جهة احتمال ردّ النفس فيحكم بالطهارة؛ لأصالة عدم الردّ و بين ما كان لأجل احتمال كون رأسه على علو فيحكم بالنجاسة عملًا بأصالة عدم خروج المقدار المتعارف.
#مساله_هفتم: خون مشکوک: 5صورت دارد:
1) می دانم این مایع دم است ولی نمی دانم دم حیوان است یانه؟ چون احتمال می دهم خون مصنوعی باشد یا احتمال می دهم خونی باشد که نشانۀ عظمت آن وجود مقدس است مثل وجود مقدس سیدالشهداء در روز عاشورا(حتی در بیت المقدس سنگی را بر می داشتند خون جاری می شد) دراینجا حکم به طهارت خون می شود و نیز استصحاب عدم ازلی جاری است اصل این است که این خون از ازل مال حیوان نبوده است چون ادلۀ نجاست دم، فقط دم حیوان را نجس می داند لذا غیر دم حیوان اصالة الطهاره جاری است
2) شیئ سرخ رنگی را دیدم نمی دانم خون است یا رنگ است در اینجا هم این شیئ پاک است به دلیل جریان قاعده طهارت و استصحاب عدم کونه دما ازلا جاری است
3) می دانم این خون حیوان است نمی دانم حیوان ما له النفس سائله هست یا ما لیس له النفس السائله هست مثلا می داند خون مار است ولی نمی دانم مار خون جهنده دارد یا نه؟ دراینجاهم پاک است چون شک در نجاست دم ناشی از شک در خود این حیوان شده است لذا اصالة عدم الکون حیوان مما له نفس سائله جاری است.
4) میدانم این دم است ولی نمی دانم دم شاة است یا سَمَک است مثلا خونی بر لباس من اصابت کرد نمی دانم این خون کدام حیوان است خون پشه است یا دست خودم است یا گوسفند است نمی دانم. دراینجا هم حکم به طهارت می شود با اینکه می دانم گوسفند نفس سائله است و پشه نفس سائله نیست ولی این خون مرددد بین این دوتاست حکم به طهارت می شود
5) دم متخلف در درون ذبیحه نمی دانم این دم متخلف جزء دم طاهر است یا جزء دم نجس است؟ به لحاظ اینکه شک دارم که موقع بریدن سر سر حیوان بالا بود یا پائین بود؟ نفس می زد یا نفس نمی زد؟ اگر سرش بالا بود و نفس می زد قدری از خون بیرون را داخل شکم برد نجس است ولی اگر سرش پائین بود یا نفس نمی زد دم درون شکمش پاک است.
#مرحوم_سید: حکم به نجاست کرد چون در اینجا استصحاب حکمی جاری است نجاست دم قبل از تذکیۀ حیوان ثابت است بعد از تذکیۀ حیوان اگر شک کنیم استصحاب بقاء ثبوت نجاست سابقه جاری است آنگاه خودش براین نظر اشکال می کند و می گوید و ان کان لا یخل عن اشکال این نظر خالی از اشکال نیستاما #وجه_اشکال این است که در اینجا یک استصحاب موضوعی دیگری هم هست چون شک در طهارت و نجاست دم متخلف مسبب از شک در بالا بودن سر حیوان یا نفس کشیدن حیوان است استصحاب عدم علو راسه جاری است یا استصحاب عدم ردالنفس جاری است واین اصل سببی است اصل موضوعی است که بر اصل مسببی و حکمی حاکم است. علاوه بران اشکال دیگری هم دارد
خارج اصول خبر واحد جلسه60.mp3
7.39M
خارج اصول ادله حجیت خبر واحد جلسه60
خارج فقه نجاسات جلسه58.mp3
5.44M
خارج فقه زخم جراحت. جلسه58
سعید دینی
📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙
@ostadahadi
🍏🍏🍏🍏🍎🍎🍎🍎🍎
#خارج_اصول_چهار_شنبه_97/10/19
#جلسه_60
#حجیت_خبر_واحد_استدلال_به_سیره_عقلا
@ostadahadi
#مرحوم_اصفهانی دو مطلب را فرمودند که از نظرما مخدوش است.
1- #مطلب_اول: این بود که شارع رئیس عقلاست وقتی عقلا قبل از نزول آیات ناهیه به خبر ثقه عمل می کردند شارع هم به عنوان رئیس عقلا با آنهاست به همین خاطر نمی توانیم تصور کنیم که شارع این آیات ناهیه را برای ردع سیره آورده است.
#نقد_استاد: این نظریه کاملا با آیات قران مخالفت دارد چون در آیات قران، خطابات اقسامی دارد یکی خطاب عام مثل یا ایهالاناس و دیگری خطاب خاص مثل اولوا الباب و ..و دیگری خطاب خاص الخاص مثل یا ایهاالرسل و اخرین خطاب خطاب اخص الخاص مثل یا ایها النبی . کلیۀ خطابات در خطاب یا ایهاالنبی سهیم اند ولی یا ایهاالنبی در خطابات دیگران سهیم نیست صاحبان عقل تدوۀ مردم و مومنان در خطاب به پیغمبرسهیم اند یعنی اگر به پیغمبرفرمودزنان شما مثل بقیۀ زنان نیستند دراینجا خطاب اخص است یعنی زنان پیغمبر ام المومنین اند و کسی حق ندارد با آنها ازدواج کنند پس شارع رئیس عقلاست ولی تابع عقلا که نیست بسیاری از خطابات مخصوص خودپیغمبراست و ربطی به تودۀ مردم ندارد همۀ مردم در خطاب به پیغمبر سهیم نیستند مخاطب به خطاب پیامبران نیستند لذا نباید قاعدۀ رئیس العقلا بودن باعث شود مارا دربارۀ سیرۀ عقلا برحجیت خبرثقه مجاب کند چون خطابات قرآنی مختلف اند.
2- واما #مطلب_دوم_اصفهانی: موضوع آیات ناهیه با موضوع خبرثقه تباین دارند شامل یکدیگرنمی شوند موضوع ایات ناهیه ظن من حیث انه ظن است ولی موضوع خبرثقه ثقه من حیث انه ثقه است لذا خروج خبرثقه از آیات خروج تخصصی است.
#نقد_استاد: این مطلب در صورتی قبول است که ما تباین بین دو موضوع را بدانیم درحالی که روایات ذیل ایۀ شریفه موضوع ایات را کل مالایعلم گرفته¬اند یعنی آیات، ما را از عمل به غیر علم نهی می کنند خبرثقه علم نمی آورد شماباید ثابت کنید که خبرثقه به منزلۀ علم است پس وقتی ثابت نشد، باید اعتراف کنیم که خبر ثقه موضوع آیات ناهیه است علاوه براینکه اگر ما قبول کنیم که آیات ناهیه خبرثقه را نمی گیرد وخبرثقه از اول خروج تخصصی داشت پس چرا درباب اصول دین ازاین ایات استفاده می کنید براینکه خبرثقه دراصول دین حجت نیست چون در اصول دین علم لازم است لذا تباین موضوع ثقه با موضوع ایات، ثابت نشده است. چگونه با هم متباین اند در حالی که آیات ناهیه را رادع خبرثقه در اصول دین میدانید.
#راه_حل_مرحوم_نائینی که خیلی ها پذیرفتند. #سید_فشارکی و #مرحوم_حائری در درر و #امام نیز به همین سبک امده. مرحوم نائینی در دوجا مطرح کرده است. یکی در فوائدالاصول ج4 ص 313 در بحث استصحاب ایشان درانجا قائل به تخصص است مثل اقای اصفهانی. به این طریق:
آیات ناهیه مارا از عمل به غیرعلم نهی می کند این ایات نمی توانند رادعیت از سیره داشته باشند چون سیره عقلا در مباحث خبرثقه و ظهورات الفاظ مبنایش این است که اینها علم اند وقتی خبرثقه علم شد پس خبرثقه تخصصا از تحت ایات ناهیه خارج است.
کلام دوم ایشان در اجودالتقریرات است درانجا قائل به حکومت است یعنی سیرۀ عقلا حاکم بر آیات ناهیه است.
چون #فرق_بین_تخصص_وحکومت این است که #تخصص خارج شدن تکوینی موضوع دلیل از موضوع دلیل دیگر است مثلا مولا گفت اکرم العالم تکوینا جاهل عالم نیست و وجوب اکرام ندارد اما #حکومت خروج تکوینی نیست بلکه خروج موضوع دلیل از موضوع دلیل دیگر به تعبد است. مثلا روایات درباۀ شک در نماز و رکعات نماز فراوان است مثل اذا شککت فابن علی الاکثر وقتی لا شک لکثیرالشک صادر شد موضوع شک در ادله را ازبین برد خروج موضوعی لا شک لکثیرالشک از اذا شککت فابن علی الاکثر خروج تعبدی است دراینجا هم سیرۀ عقلا خبر ثقه را از تحت آیات ناهیه خارج کرد به خروج تعبدی نه به خروج تکوینی چون سیره خبرثقه را علم عرفی می داند و علم عرفی علم عام است در مقابل علم عقلی که علم خاص است. ایات ناهیه عمل به غیر علم هم علم عرفی است پس هرجا عرفا علم گفته نشود عمل به آن حرام است طبق آیات ناهیه و سیره خبر ثقه را علم عرفی می داند پس خبر ثقه خروج موضوعی از ایات ناهیه دارد بلحاظ اینکه خبر ثقه را شاعر قبول کرده است پس خروجش تعبدی است گاهی هم در همانجا اسمش را تخصیص می گذارد بجای حکومت می گوید تخصیص یعنی سیره مخصص ایات ناهیه می شود لذا گفتند کلام ایشان مضطرب است که شما حکومت را پذیرفتید یا تخصیص را.
اما #ورود چیست: انجائی است که خروج تکوینی و وجدانی است ولی به سبب تعبد است مثل قبح عقاب بلا بیان جایی که بیان بیاید دیگر لا بیان نیست. بیان لا بیان را تکوینا می برد اما به برکت یک ایه یا روایتی باید بیاید.
🍃
🌹🍏🍃🌾🌷
🍃🍀🌾🌷➖➖🌷
🔴🍏🍏🍏🍏🍎🍃🌾🍏
📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖
@ostadahadi
🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴📕📕📕⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵🔴🌷🍃
🔵⚫️🔴🔵🔴➖➖➖➖🔴🍃🌷