eitaa logo
پرسمان اعتقادی
41.3هزار دنبال‌کننده
9.2هزار عکس
4.4هزار ویدیو
68 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔فلسفه وجوب زنان در چیست ❗️آیا قانون نفقه نوعی توهین به زنان نمی باشد که در قبال خدمت جنسی و غیر جنسی به مرد ، باید از بهره مند شود ❕آیا این توهین به زنان محسوب نمی شود ❕❕ 💠💠 👌در مورد فلسفه وجوب نفقه باید توجه داشت که می فرماید ؛ « الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ » « مردان سرپرست و خدمتگزار زنانند بخاطر برتريهايى كه (از نظر نظام اجتماع) خداوند براى بعضى نسبت به بعضى ديگر قرار داده است و به خاطر انفاقهايى كه از اموالشان (در مورد زنان) مى‏ كنند » ( نساء 34) ❕خانواده يك واحد كوچك است و همانند يك اجتماع بزرگ بايد رهبر و سرپرست واحدى داشته باشد، زيرا رهبرى و سرپرستى‏ دستجمعى كه زن و مرد مشتركا آن را به عهده بگيرند مفهومى ندارد در نتيجه مرد يا زن يكى بايد" رئيس" خانواده و ديگرى" معاون" و تحت نظارت او باشد، قرآن در اينجا مى ‏كند كه مقام سرپرستى بايد به مرد داده شود . 👌اشتباه نشود منظور از اين تعبير استبداد و اجحاف و تعدى نيست بلكه منظور رهبرى واحد با توجه به مسئوليتها و مشورت‏هاى لازم است. ❕اين مسئله در دنياى امروز بيش از هر زمان روشن است كه اگر هيئتى (حتى يك هيئت دو نفرى) مامور انجام كارى شود حتما بايد يكى از آن دو،" رئيس" و ديگرى" معاون يا عضو" باشد و گر نه هرج و مرج در كار آنها پيدا مى ‏شود- سرپرستى مرد در خانواده نيز از همين قبيل است. 💠و اين به خاطر وجود خصوصياتى در مرد است ؛ 1⃣ مانند ترجيح قدرت تفكر او بر نيروى عاطفه و احساساتبه عكس زن كه از نيروى سرشار بيشترى بهره‏ مند است . 2⃣ديگرى داشتن بنيه و نيروى جسمى بيشتر كه با اولى بتواند بينديشد و نقشه طرح كند و با دومى بتواند از خانواده خود دفاع نمايد. ❕ تعهد مرد در برابر زن و فرزندان نسبت به پرداختن هزينه‏ هاى زندگى،و نفقه آنها و پرداخت مهر و تامين زندگى آبرومندانه همسر و فرزند، همه باز گشت به همین سرپرستى او می کند . 📚تفسیر نمونه ج3 ص 370 ❕به دیگر ؛ 👌در اسلام سه نوع وجود دارد: 1⃣نفقه اى كه مالك بايد صرف خود نظیر حیوانات خود بكند. 2⃣نفقه اى است كه انسان بايد صرف فرزندان خود در حالى كه صغير يا فقيرند و يا صرف پدر و مادر خود كه فقيرند و يا خويشاوندان خود (اگر كسى را ندارند و فقيرند) بنمايد. ملاك اين نوع نفقه حقوقى است كه طبيعتاً فرزندان بر به وجودآورندگان خود پيدا مى كنند و حقوقى است كه پدر و مادر به حكم شركت در ايجاد فرزند و به حكم زحماتى كه در دوره كودكى فرزند خود متحمّل شده اند بر پيدا مى كنند. شرط اين نوع نفقه، ناتوان بودن شخص واجب النفقه است. 3⃣نفقه اى است كه مرد در مورد زن مى كند. 👌ملاك اين نوع از نفقه، مالكيت به مفهوم نوع اول و حق طبيعى به مفهوم نوع دوم نيست. حتى عاجز بودن و ناتوان بودن و فقير بودن زن نيز شرط نيست. ❕تفاوت ديگر نفقه زن با دو نوع قبل اين است كه در نوع اول و دوم اگر شخص از زير بار شانه خالى كند و نفقه ندهد، گناهكار است اما تخلّف وظيفه به صورت يك دَين قابل مطالبه و استيفا در نمى آيد يعنى جنبه حقوقى ندارد. ولى در خصوص نفقه زن، اگر از زير بار وظيفه شانه خالى كند، زن حق دارد به صورت يك امر حقوقى اقامه دعوا كند و در صورت اثبات، مرد را محكوم كرده و از مرد بگيرد. 👌تفاوت سوم اين است كه اگر بين نفقه زن و باقى موارد تعارض پيش آيد، نفقه زن مقدّم مى شود چون هم است و هم الزام حقوقى دارد. ❕از نظر اسلام تأمين بودجه كانون خانوادگى، و مخارج زن به عهده مرد است. اگرچه زن چند برابر شوهر نيز ثروت و دارايى داشته باشد به خاطر دلائل زیر ؛ 1⃣ اسلام نخواسته به زن و عليه مرد يا به نفع مرد و عليه زن قانون وضع كند. بلكه در اسلام قوانين با واقع بينى و دورانديشى وضع شده است. مسئوليت و رنج و زحمات طاقت فرساى توليد نسل از لحاظ طبيعت به عهده زن گذاشته شده است. اين زن است كه بايد عادت و رنج ماهانه را تحمل كند، سنگينى دوره باردارى، زايمان و عوارض آن را تحمل نمايد، كودك را شير بدهد و پرستارى كند. ❕اينها همه از نيروى بدنى و عضلانى زن مى‏ كاهد، توانايى او را در كار و كسب كاهش مى‏ دهد. اينهاست كه اگر بنا بشود قانون، زن و مرد را از لحاظ تأمين بودجه زندگى در وضع مشابهى قرار دهد و به زن بر نخيزد، زن وضع رقت بارى پيدا خواهد كرد. و همينها سبب شده كه در جاندارانى كه به صورت جفت زندگى مى ‏كنند، جنس نر همواره به حمايت جنس ماده برخيزد، او را در مدت گرفتارى توليد نسل در خوراك و آذوقه كمك كند. ❕ادامه 👇👇👇
❕ادامه 👇👇👇 2⃣مهم تر آنكه تربيت فرزندان بيشتر بر عهده زنان است و چنانچه قرار باشد زن و شوهر هر دو باشند معمولاً در اين امر خلل وارد مى شود و نسل آينده صدمه خواهد ديد. بى پروا بايد گفت مادرانى كه به خاطر اشتغال، تربيت فرزند را به مهد كودك ها واگذار مى كنند، از پيامدهاى سوء آن در امان نخواهند بود. هيچ كس و هيچ نهادى جاى آغوش گرم مادر و مراقبت ها و هدايت ها و تربيت او را نخواهد گرفت، حتى پدران دلسوز نيز خصلت هاى روحى از جمله عواطف مادرى، صبورى و احساسات لطيف آنها را ندارند . 3⃣به علاوه اينكه زن و مرد از لحاظ نيروى كار و فعاليت هاى خشن توليدى و اقتصادى، مشابه و آفريده نشده اند. بنابراين وجوب نفقه زن بر عهده مرد براى استحكام خانواده و تأمين آسايش بيشتر آن است. ❕اگر بناى بيگانگى باشد و مرد در مقابل زن قد علم كند و به او بگويد ذره‏ اى از درآمد خودم را خرج تو نمى‏ كنم، هرگز زن نيست خود را به پاى مرد برساند. 4⃣گذشته از اينها و از همه بالاتر اينكه احتياج زن به پول و ثروت از احتياج مرد افزونتر است. تجمل و زينت جزء زندگى زن و از احتياجات اصلى زن است. آنچه يك زن در زندگى معمولى خود خرج تجمل و زينت و خودآرايى مى‏كند برابر است با مخارج چندين مرد. به تجمل به نوبت خود ميل به تنوع و تفنن را در زن به وجود آورده است. براى يك مرد يك دست لباس تا وقتى قابل پوشيدن است كه كهنه و مندرس نشده است، اما براى يك زن چطور؟ براى يك زن تا وقتى قابل پوشيدن است كه جلوه تازه ‏اى به شمار رود. اى بسا كه يك دست لباس يا يكى از زينت آلات براى زن ارزش بيش از يك بار پوشيدن را نداشته باشد. توانايى كار و كوشش زن براى تحصيل ثروت از مرد كمتر است، اما ثروت زن به مراتب از مرد افزونتر است. 5⃣بعلاوه زن باقى ماندن زن، يعنى باقى ماندن جمال و نشاط و غرور در زن، مستلزم آسايش بيشتر و تلاش كمتر و فراغ خاطر زيادترى است. اگر زن مجبور باشد مانند مرد دائماً در تلاش و و در حال دويدن و پول درآوردن باشد، غرورش در هم مى‏ شكند، چينها و گره‏هايى كه گرفتاريهاى مالى به چهره و ابروى مرد انداخته است در چهره و ابروى او پيدا خواهد شد. مكرر شنيده شده است زنان غربى كه بيچاره ‏ها در كارگاهها و كارخانه ‏ها و اداره ‏ها اجباراً در تلاش معاشند، آرزوى زندگى زن شرقى را دارند. بديهى است زنى كه آسايش خاطر ندارد، نخواهد يافت كه به خود برسد و مايه سرور و بهجت مرد نيز واقع شود. ❕لذا نه تنها مصلحت زن، بلكه مصلحت مرد و كانون خانوادگى نيز در اين است كه زن از تلاشهاى اجبارى خردكننده معاش معاف باشد. مرد هم مى‏ خواهد كانون خانوادگى براى او كانون آسايش و رفع خستگى و فراموشخانه گرفتاريهاى بيرونى باشد. زنى قادر است كانون خانوادگى را محل آسايش و فراموشخانه گرفتاريها قرار دهد كه خود به اندازه خسته و كوفته كار بيرون نباشد. واى به حال مردى كه خسته و كوفته پا به خانه بگذارد و با همسرى خسته ‏تر و كوفته ‏تر از خود روبرو شود. لهذا آسايش و سلامت و نشاط و فراغ خاطر زن براى مرد نيز ارزش فراوان دارد. ❕زن از جنبه مالى و مادى نيازمند به مرد آفريده شده است و مرد از جنبه روحى. زن بدون اتكاء به مرد نمى‏ تواند نيازهاى فراوان مادى خود را- كه چندين برابر مرد است- رفع كند. از اين رو اسلام قانونى زن (فقط همسر قانونى او را) نقطه اتكاء او معين كرده است. 👌زن اگر بخواهد آن‏طور كه دلش مى‏ خواهد با تجمل زندگى كند، اگر به همسر قانونى خود متكى نباشد به مردان ديگر خواهد شد. اين همان وضعى است كه مع الاسف نمونه‏ هاى زيادى پيدا كرده و رو به افزايش است. ❕فلسفه تبليغ عليه نفقه‏ هم به این بازگشت می کند که مردان اين نكته را دريافته‏ اند و يكى از علل تبليغ عليه نفقه زن بر شوهر همين است كه احتياج فراوان زن به پول اگر از شوهر بريده شود زن به آسانى به دامن خواهد افتاد. 📚مجموعه آثار شهید مطهری ج19 ص 222 👌البته همان خدایی که پرداخت هزینه های زن را بر واجب کرده است ، بر زن هم واجب کرده است که در برابر شوهر باید تمکین داشته باشد و اگر به این نکته توجه نکند حق را ندارد . 📚وسائل الشیعه ج21 ص 517 باب 6 ❕این نه به خاطر آن است که فلسفه نفقه تنها تمکین است ، بلکه به خاطر افزایش توجه زن به اهمیت تمکین است تا مبادا مردان به خاطر کوتاهی زنان در این مساله به انحراف کشیده شده و کانون خانواده و جامعه از هم شود . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔پرسش ❔این که گفته میشود از جمله معجزات قرآن پرده برداشتن از مراحل جنین است چقدر واقعیه ❗️برخی نزدیکان #ملحدم می گویند که دقیقا نظرات قرآن بر خلاف علم روز جنین شناسی است ❕ 💠پاسخ👇👇👇 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔این که گفته میشود از جمله معجزات قرآن پرده برداشتن از مراحل جنین است چقدر واقعیه ❗️برخی نزدیکان می گویند که دقیقا نظرات قرآن بر خلاف علم روز جنین شناسی است ❕❕ 💠💠 👌در قرآن مجيد در لابه ‏لاى آيات مربوط به نشانه ‏هاى توحيد و همچنين دلايل معاد اشارات بسيار پر معنايى به مسأله آفرينش انسان از نطفه و سپس تطورات جنين آمده است، كه بعضى از آنها را مى ‏توان در زمره معجزات علمى قرآن شمرد. از جمله در آيه دوم سوره انسان مى‏خوانيم:« إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِنْ نُّطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَّبْتَلِيهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِيعاً بَصِيراً: «ما انسان را از نطفه به هم آميخته اى‏ آفريديم، و او را مى آزماييم؛ (بدين جهت) او را شنوا و بينا قرار داديم». ❕امْشاج جمع بوده و به معناى شئ مخلوط است؛ در اين‏كه اين نطفه از چه چيز مخلوط است مفسران احتمالات گوناگونى داده ‏اند، گاه آن را اشاره به تركيب نطفه انسان (از اسپرم و اوول) دانسته ‏اند و گاه اشاره به تركيبى از استعدادهاى مختلف (از نظر جسمانى و روحانى، زشت و زيبا، باهوش و كم هوش و ...) ذكر كرده ‏اند؛ و گاه اشاره به تركيب نطفه انسان از مواد مختلفى از فلزات و شبيه فلزات دانسته‏ اند. 👌ولى با پيشرفت علم و گسترش دانشمندان، امروز اين معنا اثبات شده است كه اين قطرات ناچيز منى (كه تعبير ديگرش نطفه است از آب های متعددى كه غدد مختلف بدن ترشح مى‏ كنند تركيب شده است؛ و ترشحات پنج غده منى را درست مى‏ كنند؛ و آنها عبارتند از: دو غده به نام بيضه كه در كيسه‏ هاى تخمى كه نزديك غده پروستات قرار دارند، و ديگرى خود غده پروستات است، و همچنين غده ‏هاى كوپر و ليتره كه در كنار مجارى ادرار قرار دارند. 📚اقتباس از كتاب «مقايسه ‏اى ميان تورات و انجيل و قرآن و علم» نوشته دكتر بوكاى، ترجمه مهندس ذبيح الله دبير صفحه 271. 👌اين آب‏هاى پنج‏گانه با دقيق و حساب شده ‏اى به هم مى ‏آميزند و ماده حيات آفرين نطفه را تشكيل مى ‏دهند. ❕دانشمند فرانسوى، فوق الذکر ، معتقد است تعبير به اشماج كه در قرآن وارد شده؛ اشاره به همين نكته دقيق دارد كه هنگام نزول آيات قرآن از چشم جهانيان و دانشمندان آن عصر، پوشيده و پنهان بوده است. 👌از سوى ديگر در آيه 20 تا 23 سوره مرسلات مى‏ فرمايد: أَلَمْ نَخْلُقْكُمْ مِّنْ مَّاءٍ مَهِينٍ- فَجَعَلْنَاهُ فِى قَرَارٍ مَّكِينٍ- إِلَى قَدَرٍ مَّعْلُومٍ- فَقَدَرْنَا فَنِعْمَ الْقَادِرُونَ: «آيا شما را از آبى پست و ناچيز نيافريديم،- سپس آن را در قرارگاهى مطمئن و آماده (رحم) قرار داديم،- تا مدّتى معيّن؟!- ما توانايى بر اين كار داشتيم، پس ما چه تواناى خوبى هستيم (و امر معاد براى ما آسان است)». 👌دانشمندان جنين‏ شناسى، امروزه با و مشاهدات دقيقى كه از طريق فيلمبردارى‏هاى زنده از تحولات جنين به عمل آمده به اين نكته رسيده ‏اند كه تركيب اسپرم با اوول در بيرون رحم و دهليزهاى منتهى به آن صورت مى ‏گيرد؛ و بعد نطفه منعقد شده به سوى قرارگاه اصلى كه رحم است پيش مى ‏رود و بر ديواره آن مى ‏چسبد. 💠در آيه فوق نيز به وضوح اين معنا ديده مى‏ شود؛ نخست از آفرينش انسان سخن مى ‏گويد؛ سپس از قرار گرفتن او در قرارگاه رحم- توجه داشته باشيد كه واژه ثُمَّ در لغت عرب معمولًا براى عطف همراه با ترتيب و فاصله زمانى به كار مى ‏رود- و به اين ترتيب چيزى كه از چشم همه دانشمندان در آن عصر و قرن‏هاى بعد مستور بوده به وضوح در قرآن آمده است. ❕تعبير به «قرارٍ مكينٍ» (جايگاه امن و امان) نيز تعبير بسيار پر معنايى است، كه مسلماً ابعادش در آن زمان ناشناخته بوده و امروزه با پيشرفت علم و دانش ما مى‏ دانيم كه چه نكات مهمى در رحم به كار گرفته شده است كه آن را به صورت مطمئن‏ترين جايگاه براى جنين در آورده است. 👌گذشته از پرده‏ هاى سه گانه‏اى كه از هر سو جنين را احاطه كرده (پوست شكم مادر، ساختمان رحم، كيسه مخصوصى كه جنين درون آن قرار دارد) هر جنينى در ميان كيسه ‏اى كه اطراف داخل آن را آب لزجى فرا گرفته شناور است؛ و تقريباً در يك حالت بى وزنى، بدون اتكاء بر چيزى در آنجا قرار دارد؛ و بسيارى از ضربه هايى كه از اطراف بر بدن مادر وارد مى‏شود براى او قابل تحمّل است؛ چرا كه در واقع ضربه‏ ها بر كيسه آب وارد مى ‏شود، نه مستقيماً بر خود جنين و به تعبير ديگر كيسه و محتواى آن را مى‏ توان يك دستگاه ضد ضربه ناميد كه مانند فنرهاى نرم اتومبيل ضربه ‏هاى سنگين موجها و دست اندازهاى جاده را خنثى مى‏ كند و از اين گذشته نمى ‏گذارد اعضاى بدن جنين روى هم فشار بياورد زيرا اين فشار براى آن جسم لطيف، مسلماً زيان آور است. 💠ادامه 👇👇👇
🔰ادامه 👇👇👇 ❕به علاوه سرما و گرماى خارج به آسانى به منتقل نمى ‏شود؛ زيرا ناچار است از آن كيسه مملو از آب بگذرد و طبعاً تعديل مى ‏شود و به جنين مى ‏رسد، و گرنه ممكن بود با يك حمام گرفتن مادر با آب سرد يا گرم، وضع جنين به كلى مختل شود. 👌با توجه به اين امور است كه «قَرارٍ مَكينٍ» (جايگاه مطمئن و آرام) بر ما كاملًا آشكار مى ‏گردد. نه تنها جنين جايگاه امن و مناسبى در رحم دارد؛ بلكه اين امنيت و ايمنى در مراحل تولد نيز ادامه دارد. به گفته بعضى از مفسران آن ماده سيال مخصوصى كه جنين در آن شناور است، به هنگام تولد، سبب توسعه دهانه رحم و ضد عفونى كردن مجراى عبور جنين مى‏شود تا به راحتى و در نهايت امنيت از مجرايى كه معمولًا آلوده به انواع ميكرب‏ها است بگذرد و سالم‏ به دنيا آيد. 📚تفسیر پیام قرآن ج8 ص 182 ❕اين نكته نيز شايان اهميت است، كه قرآن مجيد هنگامى كه سلسله مراحل تكاملى جنين را در آيه 12 و 13 و 14 سوره مؤمنون بازگو مى ‏كند، اين‏چنين مى ‏فرمايد ؛ « وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طِينٍ ثُمَّ جَعَلْناهُ نُطْفَةً فِي قَرارٍ مَكِين‏ ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَاماً فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْماً ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ: «ما انسان را از عصاره ‏اى از گل آفريديم.سپس آن را نطفه ‏اى در قرارگاه مطمئن (رحم) قرار داديم. سپس نطفه را به صورت علقه (خون بسته)، و علقه را به صورت مضغه (چيزى شبيه گوشت جويده شده)، و مضغه را به صورت استخوان‏هايى درآورديم؛ و بر استخوان‏ها گوشت پوشانديم؛ سپس آن را آفرينش تازه اى بخشيديم؛ پس و پر بركت است خدايى كه بهترين آفرينندگان است!» 👌«عَلَقَة» از مادّه «عَلَق» (بر وزن شفق) در اصل به معنى علاقه و ارتباط به چيزى است؛ و لذا «عَلَقْ» به معنى خون بسته و زالو نيز آمده است؛ و «علقه» كه يكى از مراحل تكوّن جنين در مادر است از اين رو علقه ناميده شده كه شبيه قطعه خون منعقد شده است. 📚مفردات راغب 👌«مُضْغَة» از مادّه «مَضْغ» به معنى جويدن غذا است؛ و به معنى قطعه‏ اى از گوشت است به اندازه‏ اى كه انسان يكبار مى‏ جود، به شرط اينكه هنوز پخته نشده باشد. اطلاق اين واژه بر يكى از مراحل جنين كه بعد از حالت «علقه» است به خاطر شباهتى است كه با چنين دارد. در اين هنگام جنين به صورت قطعه گوشت سرخ رنگى درمى‏ آيد كه در آن رگ‏هاى فراوان سبز رنگى است‏. 👌نخست به آفرينش انسان از عصاره گِل، و سپس از نطفه ‏اى كه در قرارگاه مطمئن رحم جاى مى‏ گيرد اشاره مى‏ كند؛ و بعد از ذكر اين دو مرحله، به ذكر پنج مرحله ديگر كه مجموعاً هفت مرحله را تشكيل مى‏ دهد؛ مى ‏پردازد: 1- مرحله «علقه» كه نطفه تبديل به بسته‏ اى مى‏ شود كه عروق فراوان در آن وجود دارد.2- مرحله «مضغه» كه اين خون لخته شده به شكل قطعه گوشتى در مى‏ آيد.3- مرحله «عظام» كه سلّول‏هاى گوشتى همگى تبديل به سلّول‏هاى استخوانى مى‏ شود.4- مرحله پوشش استخوان‏ها با گوشت فرا مى ‏رسد كه عضلات سرتاسر استخوان‏ها را فرا مى‏ گيرد .5- در اينجا لحن قرآن عوض مى‏شود و خبر از تحوّل و آفرينش مهم و جديدى درباره جنين مى‏ دهد؛ و به صورت يك تعبير سر بسته و اسرارآميز مى‏ گويد: «سپس آفرينش تازه ‏اى به آن داديم» ❕جالب اين است كه علم جنين‏ شناسى، امروز ثابت كرده كه وقتى جنين مرحله علقه و مضغه را پشت سر گذاشت، تمام ‏هاى آن تبديل به سلول‏هاى استخوانى مى ‏شود؛ و بعد از آن تدريجاً عضلات و گوشت روى آن را مى ‏پوشاند اين معنا با فيلمبردارى‏هاى دقيق و پر هزينه‏ اى كه از تمام مراحل جنين به عمل آمده، نيز به اثبات رسيده است- و اين دقيقاً همان چيزى است كه در آيه فوق آمده كه مى‏ فرمايد: «مضغه را به صورت استخوانهايى درآورديم؛ و بر استخوانها گوشت پوشانديم» و اين يكى از معجزات علمى قرآن مجيد است؛ چرا كه در آن روز چيزى به نام علم تشريح جنين وجود نداشت؛ مخصوصاً در محيط جزيره عربستان كه از ساده ‏ترين مسائل علمى نيز خبرى نبود. 👌 👇👇👇 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
👌 👇👇👇 ❕مرحله آخری که قرآن به آن می کند همان مرحله‏ اى است كه جنين وارد مرحله حيات انسانى مى ‏شود، حس و حركت پيدا مى‏ كند، و به جنبش در مى‏ آ يد كه در روايات اسلامى از آن تعبير به مرحله" نفخ روح" (دميدن روح در كالبد) شده است. 👌اينجا است كه انسان با يك جهش بزرگ زندگى و گياهى را پشت سر گذاشته و گام به جهان حيوانات و از آن برتر به جهان انسانها مى‏ گذارد،درست است كه جنين از همان لحظه اول موجودى است زنده، ولى تا مدّتى در شكم مادر هيچ حسّ و حركتى ندارد؛ و در حقيقت بيشتر شبيه به يك گياه است تا حيوان يا انسان ولى بعد از گذشتن چند ماه روح انسانى در او زنده مى‏شود، و به همين دليل در روايات آمده است كه جنين قبل از آنكه به اين مرحله برسد هرگز ديه كامل ندارد. اما وقتى به اين مرحله رسيد ديه آن ديه كامل يك انسان خواهد بود. 📚تفسیر ج14 ص201 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🔍 #دعا_گرافی 💠 هم‌نشینی ادعیه و تصاویر 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔چگونه می گویید علی در کعبه متولد شده است و دیوار کعبه شکاف خورده است و هم اکنون نیز این شکاف ها قابل مشاهده است در حالی که کعبه بارها تخریب شده است و دوباره بازسازی شده است و اثری نیز از شکاف مذکور نباید در آن باشد ❗️❗️ 💠💠 👌مساله ولادت علی علیه السلام در خانه کعبه و شکافته شدن دیوار خانه کعبه و ورود فاطمه بنت اسد مادر حضرت علی به خانه مورد اتفاق تمام مسلمین اعم از شیعه و سنی است و قابل انکار نمی باشد . 🔶شیخ می نویسد ؛ « علی در خانه کعبه متولد شد و نه پیش از امیر مومنان و نه پس از او کسی درون خانه خدا چشم به جهان نگشوده و این نیست جز کرامت و جلالتی که به پاس مقام و جایگاه بلند آن حضرت از سوی خداوند عطا گردیده است » 📚الارشاد ج1 ص5 👌یزید بن که به همراه عباس بن عبدالمطلب نظاره گر جریان بودند می گوید ؛ « دیدیم که پشت کعبه باز شد و دیوار کعبه شکافت و فاطمه بنت اسد داخل شد و از دید ما پنهان گشت و دیوار کعبه به هم بر آمد ، خواستیم قفل در را بگشاییم اما گشوده نشد پس دانستیم که این امر امری از امور خدای متعال است ، سپس فاطمه پس از چهار روز بیرون آمد در حالی که علی را در دست داشت ...» 📚علل الشرایع یک جلدی ص135 📚معانی الاخبار ص62 📚امالی صدوق ص194 📚امالی طوسی ص706 👌امام علیه السلام فرمود ؛ « فاطمه بنت اسد را درد زایمان گرفت ، در حالی که طواف خانه خدا را می کرد ، دیوار کعبه شکافته شد و او وارد کعبه شد و امیر مومنان را در آنجا به دنیا آورد » 📚بحار الانوار ج35 ص23 ❕این مساله مورد تصریح علمای اهل سنت هم قرار گرفته است . 🔶مسعودی می نویسد: «محل تولد علی خانه کعبه است» 📚 مروج الذهب ج1 ص313 👌 حاکم نیشابوری می نویسد ؛ «روایات متواتری در باب ولادت علی بن ابی طالب توسط فاطمه بنت اسد در داخل کعبه وارد شده است» 📚 المستدرک علی الصحیحین ج3 ص550 👌 سبط بن می نویسد ؛ « روایت شده است فاطمه بنت اسد در حالی که باردار بود خانه خدا را طواف می کرد درد زایمان او را گرفت درب خانه کعبه به روی او باز شد او داخل خانه کعبه شد و فرزندش را به دنیا اورد» 📚 تذکره الخواص ص20 👌 گنجی شافعی می نویسد ؛ « امیر مومنان علی شب جمعه سال 30 رجب پس از عام الفیل داخل خانه خدا به دنیا امد کسی پیش تر و پس از ان حضرت داخل خانه کعبه به دنیا نیامده واین از فضایل اختصاصی او است که خداوند به جهت بزرگداشت مقام او عطا کرده است» 📚 کفایه الطالب ص407 👌 می آورد: "«این که امیر مومنان علی در درون کعبه به دنیا امده شهرت جهانی داشته و در کتاب های شیعه وسنی امده واین افتخار نصیب هیچ شخص دیگری نشده است» 📚 شرح الخریده الغیبیه ص15 ❕در نقل دیگری آمده است که در لحظات آخر عمر شریف حضرت علی هر یک از صحابه ایشان به بالین ایشان حاضر می شدند و سوالات خود را مطرح می کردند ، یکی از این افراد صعصعه بن صوحان بود . 👌صعصعه سوال از برتر بودن حضرت امیر بر انبیا می کرد تا انجا که رسید و گفت : ❔ تو برتر هستی یا عیسی؟ علی علیه السلام فرمود: من افضل از عیسی هستم چرا که پس از انکه مریم بواسطه دمیدن جبرییل در گریبان او به قدرت خدا حامله شد همین که زمان وضع حملش شد وحی شد ای مریم از بیت المقدس خارج شو زیرا که این خانه محل عبادت است نه زایشگاه و محل ولادت لذا از بیت المقدس بیرون رفت ودر میان صحرا پای نخله خشکیده عیسی بدنیا امد 👌اما من وقتی مادرم فاطمه بنت اسد را درد زاییدن گرفت به کعبه پناه برد وگفت خدایا بحق این خانه و بحق کسی که این خانه را بنا کرده این درد زاییدن را بر من آسان گردان همان ساعت دیوار خانه شکافته شد ندای غیبی برخاست که ای فاطمه داخل خانه شو،فاطمه مادرم وارد شد و من در همان خانه کعبه به دنیا امدم 📚 شب های پیشاور ص476 ❕بنابراین تولد علی علیه السلام در خانه کعبه و شکاف خوردن دیوار کعبه قابل انکار و نمی باشد . 👌 بعد از ولادت حضرت علی کعبه چندین بار بازسازی و یا بنا شده است ، بنابراین به طور طبیعی باید آثار شکافی که برای تولد حضرت علی در کعبه ایجاد شده بود از بین رفته باشد و این مطلبی است که هیچ یک از شیعیان منکر آن نیستند، و اهمیتی هم ندارد که اثر آن شکاف به دلیل تجدید بنا از بین رفته باشد، چون آنچه که دارد خود اعجاز شکاف کعبه هست که به طور حتم به وقوع پیوست و منابع معتبر شیعه و اهل سنت آن را به وفور بیان کرده اند. 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❔پرسش ❓ می گویند اگر روايات شيعه را با علم رجال بررسی كنيم حدود هفتاد تا هشتاد درصد روايات ضعيف هستند و مذهب سقوط ميكند ایا چنین سخنی راست است❓ 💠پاسخ: ❕معیار صحیح در صحت روایات اعتماد به روایت موثوق الصدوری است. یعنی اگر از هر راهی یقین یا اطمینان کرد روایت از معصوم صادر شده است آن روایت برای ما حجت است.گاهی از بررسی سندی به این نتیجه می‌رسیم گاهی بخاطر شهرت وعمل کردن علما به آن روایت ،گاهی به سبب موافقت آن روایت با سایر روایات، گاهی به سبب موافقت با قرآن،گاهی به سبب نقل علمای بزرگ در کتابشان با تصریح به صحت روایت و... ❗️ایت الله جوادی آملی می فرماید: "از هر راهی که اطمینان به صدور روایت از معصوم صادر شود کافی خواهد بود خواه به عدالت راوی باشد یا به وثاقت وی، به علو متن روایت باشد یا به عمل کردن فقها به متن واسناد به آن در مقام استدلال یا هر راه دیگر" 📚ادب فنای مقربان،ج1 ص87 ❗️آیت الله مکارم می فرماید: "برای پذیرش حدیث وروایت معیار اصلی وثوق واعتماد به روایت است که از طرق مختلف ممکن است به وجود آید گاه سلسله سند با راویان مورد اعتماد، گاه کثرت وتعدد روایت آن هم تر کتب معتبر ومشهور وگاه محتوای بلند وعمیق " 📚پیام امام ج1 ص57 ♻️مبنای قدما از بزرگان امامیه اعتماد به روایت موثوق الصدوری بوده است .توجه انان بیشتر به متن روایات بوده و بر اساس موافقت آن با کتاب و سنت و عقل و...روایت را صحیح می دانستند حتی اگر در سند ضعف وجود داشت و در صورتی که روایتی فاقد این قرائن بود ضعیف و مردود تلقی می شده است . 👌شیخ بهای الدین عاملی می نویسد: «تقسیم خبر به چهار قسم صحیح و حسن و موثق و ضعیف میان بزرگان گذشته امامیه نظیر کلینی و ...شناخته شده نبوده است و میان انان چنین متعارف بوده است که صحیح را بر هر روایتی اطلاق می کردند که از نظر انان اقتضای اعتماد را داشت یا همراه قرائنی بود که باعث اعتماد و اطمینان به آن می شده است» 📚مشرق الشمسین ص3 🔷محمد تقی مجلسی می نویسد: «مراد از صحیح در نزد قدمای اصحاب ما آن خبری است که با قرائن مختلف دانسته شود که از معصوم صادر شده باشد اگر چه از لحاظ سند ضعیف بوده باشد» 📚لوامع صاحب قرانی ج1 ص101 🗯علامه مجلسی می گوید: «مسلک ما در صحت و ضعف حدیث اعتماد به روایت موثوق الصدوری می باشد» 📚ملاذ الاخیار ج1 ص21 🗯شیخ حر عاملی قرائن متعددی را که دال بر صحت خبر می باشد را ذکر می کند به این که؛ «راوی ثقه باشد- حدیث در کتب اربعه باشد- حدیث موافق قرآن باشد- موافق سایر روایات باشد- موافق با ضروریات دین باشد- موافق با مشهور علمای شیعه باشد- موافق با اجماع علمای شیعه باشد .اگر این قرائن باشد حکم به صحت روایت می کنیم اگر چه روایت مشکل سندی داشته باشد» 📚وسائل الشیعه ج30 ص219 فائده7 👌از آنچه گذشت روشن می شود که ملاک در صحت روایت بررسی سندی و رجالی نمی باشد که اشکال شود با بررسی رجالی بسیاری از احادیث باطل میشود بلکه ملاک اعتماد به روایت موثوق الصدوری است به این که اگر چه ممکن است راوی ضعیف باشد اما قرائن دال بر آن است که حدیث صحیح می باشد. ♻️در زندگی روزمره ما نیز چنین است که به هر خبری که قرائن بر صحتش باشد اعتماد می کنیم اگر چه از راوی خبر در گذشته دروغ شنیده باشیم . ❗️مثلا فرد عادلی برای ما از اتفاقی خبر می دهد .پس از آن فرد دیگری که مورد وثوق ما نیست نیز همان خبر را به بیان دیگری به ما می دهد در این جا قرینه بر صحتش گفته اش وجود دارد لذا به خبر او اعتماد می شود. ❗️با این توضیح می گوییم که بیشتر احادیثی که در کتب معتبر ما نقل شده است قابل اعتماد هستند زیرا قرائن مختلف بر صحت آنها وجود دارد 📚هدائه الابرار ص87-89 🗯ادامه پاسخ 👇👇👇
🤔متنی خوندم راجع به اینکه حضرت خضر معلم حضرت موسی بوده حالا سوال اینه که تاوقتی که شخصی مثل خضر بوده که از موسی داناتر بوده چطور شریعت ودین به موسی وحی میشه❔ 💠پاسخ در پرسمان اعتقادی 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔متنی خوندم راجع به اینکه حضرت خضر حضرت موسی بوده و چندبار مقام صبر و اطاعت حضرت رو امتحان کرده که هربار شکست خورده ❕حالا سوال اینه که تاوقتی که شخصی مثل خضر بوده که از موسی داناتر و عالم تر بوده چطور شریعت ودین به وحی میشه و اون میشه راهنمای مردم ❗️پیامبر وقت همیشه از تمام افراد روی زمین داناتروآگاه تره...و چطور پیامبر مرسل و دارای شریعت خودش از شخص دیگه ای تعلیم میدید ❕❕ 💠💠 👌در حديثى از پیامبر گرامی نقل شده است که فرمود ؛ ❕« يك روز موسى در ميان بنى اسرائيل مشغول خطابه بود، كسى از او پرسيد در روى زمين چه كسى از همه اعلم است؟ موسى گفت كسى عالمتر از خود سراغ ندارم، در اين هنگام به موسى وحى شد كه ما بنده‏ اى داريم در" مجمع البحرين" كه از تو دانشمندتر است، در اينجا موسى از خدا تقاضا كرد كه به ديدار اين مرد عالم نائل گردد، و خدا راه به اين هدف را به او نشان داد . 📚مجمع البیان ج6 ص481 👌نظير اين حديث از امام علیه السلام نيز نقل شده است . 📚نور الثقلین ج3 ص275 ❔ در اينجا اين سؤال پيش مى‏آيد كه آيا نبايد پيامبر اولوا العزم و صاحب رسالت فرد زمان خودش باشد ❕ 👌در پاسخ مى‏گوئيم بايد دانشمندترين آنها نسبت به قلمرو ماموريتش، يعنى نظام، تشريع باشد، و موسى چنين بود. ❕قلمرو ماموريت دوست یعنی حضرت خضر قلمرو جداگانه ‏اى بود كه ارتباطى به عالم تشريع نداشت و آن عالم تکوین بود . ❕به تعبير ديگر حضرت خضر از اسرارى آگاه بود كه دعوت نبوت بر آن نبود. 👌اتفاقا در حديثى كه از امام صادق علیه السلام نقل شده با صراحت مى‏ خوانيم كه موسى از خضر آگاه‏تر بود. 📚بحار الانوار ج13 ص303 👌 يعنى در علم عالم تر بود و شايد نيافتن پاسخ براى اين سوال سبب شده است كه بعضى اين موسى را موسى بن عمران ندانند، و بر شخص ديگرى منطبق سازند، اما با حل اين مشكل جايى براى آن سخن باقى نخواهد ماند. 📚تفسیر نمونه ج12 ص515 ❕از حديثى كه از امام على بن موسى الرضا ع نقل شده نيز اين نكته استفاده مى ‏شود كه قلمرو اين دو بزرگوار با يكديگر متفاوت بوده و هر كدام در كار خود از ديگرى آگاهتر بود. 📚بحار الانوار ج13 ص279 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔پرسش ❔آیا راست است که #شیطان فرزندی داشته است که در رکاب حضرت علی در جنگ صفین شرکت کرده است ❗️❗️ 💠پاسخ در #پرسمان_اعتقادی 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔آیا راست است که فرزندی داشته است که در رکاب حضرت علی در جنگ صفین شرکت کرده است ❗️❗️ 💠💠 👌به این نکته در روایات ما اشاراتی شده است . ❕در روایی ما نقل شده است ؛ « شياطين از نژاد ابليس هستند در ميان آنها مؤمن وجود ندارد جز يكى بنام . خدمت پيامبر اكرم رسيد او را بسيار و بزرگ ديد كه هيكلى هراس انگيز داشت باو فرمود تو كيستى گفت من هام بن هيم بن لا قيس بن ابليس. روز كشتن قابيل برادر خود هابيل را چند ساله بودم از چنگ زدن بدين باز ميداشتم و مردم را بآلوده كردن غذا تشويق مينمودم. 👌پيامبر اكرم فرمود: بجان خودم بدى داشته‏اى كه مردم از تو اميد خير داشته‏ اند و حالا كه پيرشده‏ اى ترا فرمان رواى خويش گردانيده‏ اند. ❕او در جواب گفت: اين سخنان را بفراموشى بسپار، اى محمّد! توبه من بدست نوح پذيرفته شد با او در بودم و او را بر نفرينى كه كرد سرزنش كردم و با ابراهيم بودم وقتى در آتش افكنده شد كه خداوند آتش را براى او سرد و سلامت قرار داد و با موسى بودم هنگامى كه خداوند فرعون را غرق كرد و بنى اسرائيل را نجات بخشيد و با هود بودم وقتى قوم خود را نفرين كرد و او را سرزنش كردم و با صالح بودم و او را بر نفرينش سرزنش كردم. 👌تمام كتابها را خوانده‏ام در تمام آنها بشارت بظهور شما ميدادند پيامبران بشما سلام رسانده‏ اند و ميگفتند شما بهترين انبياء و گرامى‏ترين آنهائى بمن از آنچه خدا بر تو نازل كرده مقدارى . ❕پيامبر اكرم بامير المؤمنين عليه السّلام فرمود او را بياموز. هام گفت: من فقط تابع پيامبر يا وصى پيامبرم اين شخص كيست؟ فرمود: اين برادر و وصى و و وزير و من است على بن ابى طالب. 👌گفت درست است اسم او را در كتاب‏ها اليا ديده‏ ام على عليه السّلام او را تعليم نمود. او در ليلة الهرير در جنگ آمد خدمت امير المؤمنين عليه السّلام» 📚بحار الانوار ج27 ص14 📚تفسیر القمی ج1 ص375 📚البرهان فی تفسیر القرآن ج3 ص362 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔پرسش ❔آیا از نظر شرعی و روایات نوشتن و تزیین قرآن با طلا و آب طلا اشکالی دارد و حرام است ❕❕ 💠پاسخ در پرسمان اعتقادی 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔آیا از نظر شرعی و روایات نوشتن و تزیین با طلا و آب طلا اشکالی دارد و حرام است ❕❕ 💠💠 👌تزیین کردن قرآن با طلاو نقره حرام نمی باشد . ❕امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « تزیین کردن قرآن وشمشیر با و نقره اشکالی ندارد و حرام نمی باشد » 📚الکافی ج6 ص475 ❕این عمل اگر چه حرام نمی باشد اما واجب یا مستحب نیز نمی باشد و در روایات به عنوان عملی از آن یاد شده است . ❕محمّد بن ورّاق می گوید قرآنى را كه با آب طلا مُهر خورده و آخر هر ده آيه آن، طلاكارى شده بود و در آخر آن نيز يك سوره با آب طلا نوشته شده بود، به امام صادق عليه السلام نشان دادم. ايشان، به چيزى از آن، جز به نوشتن قرآن با آب طلا، نگرفت و فرمود: «خوش ندارم كه قرآن، جز با مركّب سياه، نوشته شود، چنان كه اوّل بار، نوشته شده بود». 📚التهذیب ج3 ص367 📚وسائل الشیعه ج17 ص162 👌در « روایت دیگری از امام علیه السلام در مورد مردی سوال شد که قرآن را با طلا زینت کرده و پایان هر ده آیه را با طلاکاری کردن مشخص می کند و از این راه کسب درآمد می کند . ❕امام علیه السلام پاسخ داد که این عمل پسندیده نیست . اگر این عمل را ترک کند خداوند برای راه دیگری فراهم می کند »«سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ يُعَشِّرُ الْمَصَاحِفَ بِالذَّهَبِ فَقَالَ لَا يَصْلُحُ فَقَالَ إِنَّهُ مَعِيشَتِي فَقَالَ إِنَّكَ إِنْ تَرَكْتَهُ لِلَّهِ جَعَلَ اللَّهُ لَكَ مَخْرَجاً.» 📚التهذیب ج6 ص366 👌مرحوم علامه محدث می نویسد ؛ « اصحاب و علمای امامیه تصریح کرده اند که تزیین آیات قرآن با طلا کراهت دارد » 📚الحدائق الناضره ج18 ص220 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
نظام تقديم 100.mp3
8.55M
🔈 #شرح_و_بررسی_کتاب_آن_سوی_مرگ 🔇 جلسه بیست و هفتم 🔔 @Aminikhaah_Media
🤔#پرسش ❔شما اصلا بر چه اساسی می گویید خمس واجب است ❕اگر آیه قرآن است آیه مربوطه به خمس #غنیمت جنگی است نه در آمد سالیانه❕❕ #پاسخ_در_پرسمان_اعتقادی 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔شما اصلا بر چه اساسی می گویید خمس واجب است ❕اگر آیه قرآن است آیه مربوطه به خمس جنگی است نه در آمد سالیانه❕❕ 💠💠 👌دلیل ما برای وجوب خمس قرآن و روایات شیعه و اهل سنت می باشد . ❕خداوند می فرماید ؛ « واعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْ‏ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبى‏ وَالْيَتامى‏ وَالْمَساكِينِ وَابْنِ السَّبِيل‏» « بدانيد هر گونه غنيمتى به شما رسد خمس آن براى خدا و براى پيامبر و براى ذى القربى و يتيمان و مسكينان و واماندگان در راه است‏» 🔰انفال 41 ❕موضوع مهمی كه در اين آيه بايد مورد بررسى دقيق قرار گيرد و در حقيقت قسمت عمده بحث در آن متمركز مى‏گردد، اين است كه لفظ" غنيمت" كه در آيه آمده است تنها شامل غنائم جنگى مى‏شود يا هر گونه در آمدى را در بر مى‏گيرد؟. 👌در صورت اول آيه تنها خمس غنائم جنگى را بيان مى‏كند و براى خمس در ساير موضوعات بايد از سنت و اخبار و روايات صحيح و معتبر استفاده كرد و هيچ مانعى ندارد كه قرآن به قسمتى از حكم خمس و به تناسب مسائل جهاد اشاره كند و قسمت‏هاى ديگرى در سنت بيان شود. ❕مثلا در قرآن مجيد نمازهاى پنجگانه روزانه صريحا آمده است، و همچنين به نمازهاى طواف كه از نمازهاى واجبه است اشاره شده، ولى از نماز آيات كه مورد اتفاق تمام مسلمانان اعم از شيعه و سنى است ذكرى به ميان نيامده است، و هيچكس را نمى‏يابيم كه بگويد چون نماز آيات در قرآن ذكر نشده و تنها در سنت پيامبر آمده نبايد به آن عمل كرد، و يا اينكه چون در قرآن به بعضى از غسل‏ها اشاره شده و سخن از ديگر غسل‏ها به ميان نيامده است بايد از آن صرف نظر كرد، اين منطقى است كه هيچ مسلمانى آن را نمى‏پذيرد. بنا بر اين هيچ اشكالى ندارد كه قرآن تنها قسمتى از موارد خمس را بيان كرده باشد و بقيه را موكول به سنت نمايد و نظير اين مسئله در فقه اسلام بسيار زياد است. 💠ولى با اين حال بايد ببينيم كه" غنيمت" در لغت و در نظر عرف چه معنى مى‏دهد؟! آيا راستى منحصر به غنائم جنگى است و يا هر گونه در آمدى را شامل مى‏شود؟ 👌آنچه از كتب لغت استفاده مى‏شود، اين است كه در ريشه معنى لغوى اين كلمه عنوان جنگ و آنچه از دشمن به دست مى‏آيد، نيفتاده است، بلكه هر در آمدى را شامل مى‏شود. 📚تفسیر نمونه ج7 ص175 👌لغت نويسان عرب براى لفظ غنيمت معنى وسيعى ذكر مى كنند كه اختصاص به غنائم جنگى ندارد بلکه هر گونه در آمدی را شامل می سود که برخى را يادآور مى شويم: 1⃣ خليل بن احمد فراهيدى مى گويد: «الغُنمُ: الفَوزُ بالشى‏ء من غير مشقّة». «هر چه را كه انسان بدون رنج به دست آورد، غنيمت است». 📚کتاب العین ماده غنم 2⃣ ازهرى مى گويد: «الغُنمُ الفَوزُ بالشَّى‏ء و الاغتِنامُ انتِهاز الغُنم». «غنم به دست آوردن چيزى است و اغتنام، بهره بردارى از غنيمت است». 📚تهذیب اللغه ماده غنم 3⃣ ابن فارس مى نويسد: «الغُنْمُ أصلٌ صَحيحٌ واحدٌ يَدلّ عَلى افادَةِ شَى‏ء لَمْ يَمْلِك مِنْ قَبلُ ثُمَّ يَخْتَصُّ بِما أُخِذَ مِنَ الْمُشْرِكين». « «غنم يك ريشه بيش نيست كه حاكى از به دست آوردن چيزى است كه پيش تر داراى آن نبوده است و بعد، در مورد غنائم جنگى به كار مى رود». 📚مقاييس اللغة، ماده غنم. ❕در اين جا به همين مقدار از گفتار بزرگان ادب اكتفا مى كنيم، با ذكر اين نكته كه تفسير غنيمت به مطلق «درآمد»، در اغلب لغتنامه هاى عربى وارد شده است ( به نهاية ابن اثير، و قاموس فيروز آبادى، تاج العروس زبيدى، ماده غنم مراجعه فرماييد.) 👌اتفاقاً قرآن اين واژه را در مطلق «سود بردن» به كار مى برد، آنجا كه مى فرمايد: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا ضَرَبْتُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَتَبَيَّنُوا وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقى‏ إِلَيْكُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِناً تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَياةِ الدُّنْيا فَعِنْدَ اللَّهِ مَغانِمُ كَثِيرَةٌ». «اى افراد با ايمان، هنگامى كه در راه خدا گام مى زنيد- براى جهاد سفر مى كنيد- تحقيق كنيد. و به كسى كه بر شما سلام مى كند نگوييد مؤمن نيستى، تا بخواهيد از اين راه به كالاهاى دنيوى دست يابيد، زيرا نزد خداوند بهره هاى فراوانى است».( نساء 94) 👌جمله «فعند اللّه مغانم» در اين آيه، پاداش هاى دنيوى و اخروى را شامل مى شود، هر چند مربوط به درآمدهاى جنگى نباشد، بلكه مى توان گفت مراد از آن، پاداش اخروى است، در مقابل «عَرَضَ الْحَياةِ الدُّنيا»، «كالاهاى زندگى دنيوى». ❕ابن ماجه در سنن خود، از رسول خدا نقل مى كند كه پيامبر به هنگام دريافت زكات مى فرمود:«اللّهُمَّ اجْعَلْها مَغْنَماً وَلا تَجْعَلْها مَغْرَماً». «خداوندا! اين زكات را براى پردازنده آن سود و پاداش قرار ده و آن را ضرر و زيان قرار مده». 📚سنن ابن ماجه ح 1797 👌👌ادامه پاسخ 👇👇 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
👌👌👌ادامه پاسخ 👇👇👇 ❕احمد بن حنبل از رسول خدا نقل مى كند: «غَنِيمَةُ مَجالِسِ الذِّكْرِ الْجَنَّةُ». «سود مجالسِ ياد خدا، بهشت است». 📚مسند احمد ج2 ص330 👌حضرتش ماه رمضان را چنين توصيف مى كند: «غنم للجنّة» «سودى براى بهشت است». 📚همان مدرک ج2 ص377 ❕پس از مجموع كاربردهاى كلمه غنیمت در قرآن و حديث و كتب لغت و استعمالات عرب بر مى‏آيد كه معناى آن مطلق دستاورد انسان است، چه از دشمن يا غير او ، و آیه قرآن نیز تصریح دارد که در هر در آمد و سود بردن انسان خمس است . 📚راهنمای حقیقت ص558 ❕در متون معروف و اصلى تشيّع احاديث فراوانى در زمينه خمس و چيزهائى كه خمس به آنها تعلّق مى‏گيرد، و طرز تقسيم و مصرف و ساير احكام آن رسيده است، كه ذكر تمام آنها در اين مختصر ممكن نيست. در كتاب معروف «وسائل الشّيعه» بيش از هشتاد حديث در پانزده باب مختلف در زمينه احكام خمس از كتب معروف شيعه جمع‏آورى شده است. 💠باب اوّل، درباره اصل وجوب خمس. 💠باب دوم، درباره وجوب خمس در غنائم جنگى. 💠باب سوم، درباره معادن. 💠باب چهارم، نصاب معادنى كه خمس به آن تعلّق مى‏گيرد. 💠باب پنجم و ششم، درباره وجوب خمس در گنج. 💠باب هفتم، درباره وجوب خمس در چيزهائى كه به وسيله غوّاصى از درياها بيرون مى‏آورند. 💠باب هشتم، درباره وجوب خمس در منافع حاصل از تجارت، صنعت و زارعت و مانند آن. 💠و بابهاى ديگر، در مورد طرز تقسيم خمس و مستحقّين آن و بعضى ديگر از موارد وجوب خمس است. 📚وسایل الشیعه ج9 ص483 به بعد کتاب الخمس 👌در باب هشتم كه يكى از مهمترين ابواب خمس مى‏باشد و درباره عوايدى كه از انواع كسبها و تجارتها و صنايع به دست مى‏آيد بحث مى‏كند، ده حديث وارد شده كه عموم فقهاى ما بر طبق آن فتوا داده‏اند، كه هرگونه درآمدى از هرگونه كسبى عايد انسان شود، اگر از مخارج و هزينه ‏هاى گوناگون سال او افزايش داشته باشد، يعنى در آخر سال پس از كسر تمام مخارج، چيزى براى او به عنوان اندوخته باقى بماند، بايد يك پنجم آن را به عنوان خمس به امام يا جانشين امام بدهد، تا در مصارف لازم كه به آن اشاره كرديم مصرف گردد. 📚وسایل الشیعه ج9 ص499 باب 8 ❕يكى از شيعيان به امام جواد عليه السلام نوشت: آيا خمس بر همه چيزهايى است كه كسى بهره مى‏ برد، كم باشد يا زياد؟ از همه انواع درآمد و بر صنعتگران هم هست؟ و چگونه است؟ امام عليه السلام نوشت: «خمس پس از مؤونه و مخارج است.» 📚التهذیب ج4 ص123 👌از اين جواب كوتاه برمى‏آيد كه آنچه را پرسنده گفته، امام عليه السلام تأييد كرده است و كيفيت پرداخت و محاسبه خمس هم ياد شده است. ❕سماعه گويد: از امام كاظم عليه السلام درباره خمس پرسيدم. فرمود: «هر چه كه مردم به دست آورند، كم باشد يا زياد، خمس دارد.» 📚الکافی ج1 ص545 👌ابوعلى بن راشد (از وكلاى امام جواد و امام هادى عليهما السلام) گويد: به حضرت هادى عليه السلام گفتم: مرا دستور دادى كه به كار تو بپردازم و حق تو را بگيرم. به پيروانت گفتم، برخى گفتند: حق امام چيست؟ نمى‏دانستم چه جواب دهم. حضرت فرمود: «خمس بر آنان واجب است» گفتم: در چه چيز؟ فرمود: «در كالا و وسايلشان». گفتم: آنكه تجارت مى‏كند يا چيزى را با دستش مى‏سازد چه؟ فرمود: «اگر بتوانند، پس از هزينه‏ هايشان». 📚الاستبصار ج2 ص55 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❓پرسش ❔آیا می توان از کتب و روایات اهل سنت هم مشروعیت پرداخت خمس در آمد را اثبات کرد زیرا چنان که مطلع هستید آنان می گوید پرداخت خمس در آمد سالیانه مشروعیت ندارد❗️ 💠پاسخ💠 🌀از روایات متعددی از منابع اهل سنت بدست می آید که پیامبر گرامی دستور داد از هرچه انسان بدست می آورد چه سود کسب و یا غیر آن خمس داده شود . ❕برخی از روایات چنین است؛ 1⃣گروهی از عبدالقیس حضور پیامبر آمدند و گفتند مشرکان بین ما و شما هستند و جز در ماههای حرام دسترسی به شما نداریم .به ما توصیه جامعی بفرما که اگر به آن عمل کنیم وارد بهشت شویم دیگران را هم به آن فرا بخوانیم . 👌پیامبر گرامی فرمود: «شما را به چهار چیز فرمان می دهم و از چهار چیز نهی می کنم .شما را فرمان می دهم به ایمان به خدا .آیا می دانید ایمان به خدا چیست ؟ شهادت به یکتایی خدا و ادای نماز و پرداخت زکات و دادن خمس غنائم» 📚صحیح بخاری ج8 ص217 📚صحیح مسلم ج1 ص35 📚سنن نسائی ج1 ص323 👌در این حدیث پیامبر آنان را موظف به پرداخت خمس غنائم کرده است .غنیمت هر چیزی است که انسان بدست می آورد و اعم از دستاوردهای جنگ می باشد . 🔶از جمله علمای لغت که به این معنا تصریح کرده اند ،خلیل و ازهری و راغب است آنجا که می نویسند: «غنم آن چیزی است که انسان بدست می آورد ؛ دستاورد ، آن چه بی مشقت بدست می آید ، هر چه که از دشمن یا دیگری بدست می آید. 📚العین ، تهذیب اللغه ، مفردات ، ماده غنم 🔶قرآن کریم نیز واژه « مغنم » را در موردی به کار برده است که انسان چیزی بدست می آورد هر چند از راه غیر جنگ بلکه از طریق کار عادی دنیوی یا اخروی باشد و از آن با تعبیر « مغانم کثیره» یاد کرده است 🔷نسائ94 ❗️در حدیث مذکور روشن است که پیامبر از آنها نخواست که غنیمت های جنگی را بپردازند چرا که آنان با مشرکین در حال جنگ نبوده اند بلکه به خاطر ترس از آنان غیر از ماه های حرام از قبیله خود نمی توانستند بیرون بیایند پس مقصود از غنائم همان معنای لغوی آن است یعنی آنچه بدست می آورند .بر آنان بود که خمس سودهای خود را بپردازند. 2⃣پیامبر گرامی وقتی عمرو بن حزام را به یمن اعزام کرد در حکم او نوشت: « این عهد و حکمی است از پیامبر خدا به عمرو بن حزام آن گاه که او را به یمن اعزام کرد .او را به تقوای الهی در همه کارهایش دستور داد و این که « از مغانم خمس خدا را بگیرد» ...» 📚فتوح البلدان ج1 ص81 📚سیره ابن هشام ج4 ص265 3⃣آن حضرت به صاحبان قبائل ذی رعین و معافر و همدان نوشت: « اما بعد فرستاده شما برگشت و یک پنجم خمس خدا را از غنائم پرداختید» 📚الوثائق السیاسیه ص227 شماره 110 4⃣به سعد هذیم از قضاعه و به جذام نامه نوشت و واجبات صدقه را بیان کرد و دستور داد که صدقه و خمس را به دو فرستاده اش ابی و عنبسه یا هر که را این دو بفرستند بپردازند» 📚الطبقات الکبری ج1 ص270 6⃣به فجیع و پیروان او نوشت: «از محمد پیامبر به فجیع و پیروان او که مسلمان شده و نماز خوانده و زکات پرداخته اند و خدا و رسولش را اطاعت کرده و خمس در آمد ها و غنائم را برای خدا پرداخت کرده اند» 📚همان مدرک ص304 7⃣همین طور به جناده ازدی و قوم و پیروان او نامه نوشت و پرداخت خمس غنائم را برای انان لازم نمود 📚همان مدرک ص270 8⃣به جهینه بن زید نامه نوشت و پرداخت خمس غنائم را لازم شمرد 📚الوثائق السیاسیه ص265 9⃣به پادشاهان حمیر نوشت: «زکات دهید و از غنائم خمس برای خدا و سهم خاص پیامبر را و آن چه را خداوند بر مومنان به صورت صدقه واجب ساخته می پردازید» 📚فتوح البلدان ج1 ص82 📚سیره ابن هشام ج4 ص258 🔟به بنی ثعلبه بن عامر نوشت: «هر که از آنان مسلمان شد و نماز بر پا داشت و زکات داد و خمس غنیمت و سهم پیامبر را پرداخت...» 📚الاصابه ج2 ص189 📚اسد الغابه ج3 ص34 👌از این نامه ها بدست می آید: 🔶1- رسول خدا از آنها نخواسته اند که خمس غنائم جنگ هایی را که در آنها شرکت داشته اند بپردازند بلکه خمس و صدقه ای را که در اموال آنها بوده می طلبیده است . از آنان خمس می طلبید بدون آنکه شرط کند وارد جنگ شده باشند و غنائمی به دست آورده باشند.بنا براین منظور از غنائم در احادیث یاد شده مطلق در آمد و فایده است. 🔶2- حاکم اسلامی یا جانشین او عهده دار جمع آوری غنائم جنگ پس از پیروزی و تقسیم آنها پس از استخراج خمس آنهایند و هیچ یک از جنگجویان مالک چیزی جز آنچه از لباس و سلاح کشته بدست می آورند نیستند و گرنه دزدی کرده اند. 👌پس وقتی اعلان جنگ و جدا کردن خمس غنائم در دوران پیامبر از شوون پیامبر خداست در خواست خمس از مردم و تاکید بر آن در نامه ها و قرار دادها برای چیست❓ 👌معلوم می شود آنچه را می طلبیده مربوط به غنائم مربوط به جنگ نبوده است بلکه مطلق در آمد مراد بوده است. 📝پرسمان اعتقادی 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔احیانا برخی از دوستان و اساتید دانشگاهی در سند دعای تردید می کنند و می گویند این دعا سند صحیحی ندارد و در کتب معتبر نیامده است و خواندن آن به قصد دعا حرام می باشد ❗️آیا واقعیت دارد ❕❕ 💠💠 👌 دعای کمیل از دعاهاى معروف و مشهور و پربركت است و داراى محتوا ومضامين و انسان‏ساز میباشد، و راه بندگى و عبوديّت، توبه و انابه و كسب نورانيّت دل را به انسان مى‏ آموزد. اگر انسان با توجّه به معانى بلندش، آن را بخواند و در تك تك جملاتش تأمّل كند، بى ‏ترديد در روح و جانش اثر مى‏كند و انقلابى در او ايجاد مى ‏نمايد. 📚مفاتیح نوین ص98 ❕ مطابق روايتى كه «سيّد بن طاووس» نقل میکند حضرت امير مؤمنان عليه السلام به كميل بن زياد فرمود اين دعاى حضرت است، اگر آن را ياد گرفتى، در هر شب جمعه و يا ماهى يك بار و يا لااقل در هر سال يك مرتبه و حتّى در تمام عمرت يك بار آن را بخوان كه براى كفايت از شرّ دشمنان و كسب روزى و آمرزش گناهان مفيد خواهد بود. 📚اقبال سید بن طاووس ص706 👌مرحوم «كفعمى» در «مصباح» از كميل بن زياد نقل مى‏ کند كه ديدم حضرت امير مؤمنان عليه السلام اين را در شب نيمه شعبان در سجده خواند. 📚مصباح کفعمی ص555 👌اين دعاى شريف، علاوه بر كتاب‏هاى فوق، در كتاب «مصباح المتهجّد»، شیخ و «زاد المعاد » علامه نيز آمده است. 📚مصباح المتهجد ص 884 📚زاد المعاد ص61 ❕بنابراین ادعای مجعول و بدون سند بودن این دعای شریف از اساس باطل است . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔آیا حقیقت دارد که نبی به خاطر آنکه دیر ولایت حضرت علی را در عالم قبول کرد در شکم ماهی گرفتار شد ❗️❗️ 💠💠 👌در روایات ما آمده است که خداوند بر ولایت پیامبر گرامی و اهل بیت ایشان را از بشر و انبیاء گرفته است و آن پیامبرانی که در قبول این ولایت کردند قربشان نزد خداوند بیشتر گشت . 🔷امام کاظم علیه السلام فرمود: « ولایت علی در تمام های انبیاء مکتوب و ثبت شده بود و خداوند هیچ پیامبری را مبعوث نکرد مگر آنکه میثاق به نبوت محمد و ولایت علی را از آنان گرفت» 📚الکافی ج1 ص363 🔷امام علیه السلام فرمود: « ولایت ما ولایت خداوند است .ولایتی است که خداوند از تمام انبیاء بر ایمان به ولایت ما پیمان گرفت» 📚الکافی ج1 ص362 🔶پیامبر گرامی در حدیثی از خداوند چنین نقل می کند: « من ولایت علی را در کتب انبیاء گذشته ثبت کردم و در آن ها آوردم که علی وصی تو ای پیامبر است و بر این مساله از تمام بندگانم ( در عالم ذر ) و انبیاء ورسل پیمان گرفتم که من پرودگار هستم و و تو ای پیامبر نبی و علی ولی و امام می باشد» 📚الامالی ج1 ص102 👌امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « انبیاء اولوالعزم به سبب عهد و پیمان بر ولایت پیامبر اسلام و اوصیاء او اولوالعزم شدند » 📚بحار الانوار ج26 ص278 ❕🗯این مضمون در کتب اهل هم مورد اشاره قرار گرفته است. 🔶علامه حموینی روایت می کند: « پیامبر در معراج از انبیاء در مورد علت بعثتشان سوال کرد .آنان پاسخ دادند خداوند ما را بر اقرار به یگانگی خودش و نبوت تو و امامت علی مبعوث گردانید» 📚کفایه الخصام ص348 🔶علامه روایت می کند که پیامبر گرامی فرمود: « در معراج فرشته ای به نزد من آمد تا از انبیاء در مورد علت بعثت آنان سوال کنم .آنان پاسخ دادند ما بر ولایت تو و ولایت علی بن ابی طالب مبعوث شدیم» 📚تفسیر نیشابوری ج25 ص58 ❕در برخی از نقل ها آمده است که یونس در قبول کردن ولایت اهل بیت علیهم السلام کمی تاخیر کرد ، و پس از کمی تاخیر قبول کرد ، خداوند نیز جهت مواخذه اش ، او را در شکم ماهی گرفتار کرد ؛ 📚بحار الانوار ج26 ص333 👌اگر چه این نقل ها در مورد یونس نبی از حیث سندی است اما در صورتی که تاخیر ایشان را حمل بر ترک اولی کنیم و بگوییم ترک کردن قومش و تاخیر در قبول ولایت هر دو موثر در زندانی شدن او در شکم ماهی بوده است ، با این حمل شاید بتوان روایت مذکور را کرد . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🔍 #آیه_گرافی 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔پرسش ❓آیا راست است که حضرت علی وقتی به دنیا آمدند قرآن خواندند❕چگونه قابل قبول است که علی قرآنی را که هنوز نازل نشده بود بخواند❗️❗️ 💠پاسخ💠 ❕در این رابطه روایاتی در مجامع روایی ما نقل شده است . 1⃣مرحوم ابن شهر آشوب روایت می کند؛ « زمانی که فاطمه بنت اسد از کعبه خارج شد علی خطاب به حضرت محمد فرمود :« السلام علیک یا ابت و رحمه الله و برکاته » سپس آیات ابتدایی سوره مومنان را به زبان آورد و فرمود :« بسم الله الرحمان الرحیم قد افلح المومنون ...» .پیامبر فرمود حقا که مومنان به وسیله تو رستگار شدند به خداوند سوگند تو امیر آنانی که با علمت بر آنان حکومت می کنی .آنان مطیع تو خواهند شد به خدا سوگند راهنمای آنان هستی و به وسیله تو هدایت می شوند» 📚مناقب آل ابی طالب ج2 ص174 2⃣این مضمون را شیخ طوسی نیز در امالی خود نقل می کند. 📚امالی طوسی ص708 3⃣فتال نیشابوری نیز نقل می کند: « علی در بدو تولد شهادت به وحدانیت خدا و رسالت پیامبر داد و سپس شروع به خواندن صحف آدم حرف به حرف کرد و تورات موسی و زبور داود را خواند سپس انجیل عیسی را خواند و شروع به خواندن قرآن کرد و قرآن را از اول تا آخر آن خواند ...» 📚روضه الواعظین ج1 ص74 ❗️علامه مجلسی نیز این سه روایت را به نقل از این سه کتاب در بحار الانوار ذکر می کند. 📚بحار الانوار ج35 ص2 باب 1 « تاریخ ولادته ...» 🔴تمام این روایات از حیث سند ضعیف و مردود هستند و قابل استناد نیستند . 🔶حضرت علی علیه السلام به قدری فضائل و مناقب دارد که ما نیازی تمسک به چنین روایات ضعیف برای اثبات فضائل ایشان نداریم چنان که احمد بن حنبل رئیس حنابله چنین می گفت: « فضائلی که برای علی شمارش شده است به اندازه ای است که برای هیچیک از صحابه آنچنان فضائلی ذکر نشده است» 📚مستدرک علی الصحیحین ج3 ص107 ❗️حال بررسی سندی روایات ؛ 1⃣روایت ابن شهر آشوب بدون سند و مرسل است و قابل استناد نیست . ❗️ایشان آن روایت را به دو طریق نقل می کند که هر دو بدون سند است .در یک سند مستقیما از شعبه از قتاده و از انس و عباس بن عبدالمطلب نقل می کند و راویانی دیگر را نقل نمی کند و در سند دوم نیز مستقیما از حسن بن محبوب و او از امام صادق نقل می کند و راویان واسطه ذکر نمی شوند. ❗️روشن است که روایت بدون سند کامل و مرسل ضعیف است و قابل استناد نمی باشد. 2⃣در روایت دوم شیخ طوسی ، جریان مذکور را بدون ذکر سند کامل و مرسلا از راویان ضعیف نقل می کند. 🔶یکی از راویان او احمد بن محمد بن ایوب است که مجهول و ضعیف است . 📚مستدرکات رجال الحدیث ج1 ص423 🔶دیگری عمر بن الحسن القاضی است که او نیز مجهول و ضعیف است. 📚همان مدرک ج6 ص82 🔶دیگری نیز سفیان بن عیینه است که سنی بوده و مورد مذمت علما ما واقع شده است. 📚همان مدرک ج4 ص92 🔶دیگری نیز احمد بن عمر الربیعی است که او نیز مجهول و ضعیف است. 📚همان مدرک ج1 ص386 3⃣روایت سوم نیز که در کتاب روضه الواعظین آمده است بدون سند است و با لفظ « روی » آورده شده است که به هیچ عنوان به چنین روایتی استدلال نمی شود. 📝پرسمان اعتقادی 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
‍ 🤔#پرسش ❔سوالاتی در مورد حضرت خضر #ذهنم را مشغول کرده که آیا راست است ایشان هنوز زنده هستند ❕چرا عمر #طولانی داشتند دلیل خاصی داره ❕❕ 💠#پاسخ_در_پرسمان_اعتقادی 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁