🌹سواد زندگی
دست های خدا باش برای برآوردن رویای انسان دیگری جز خودت.
🔇 خنثی نباش، بی تفاوت نباش، اگر دیدی کسی گره ای دارد و تو راهش را می دانی، سکوت نکن.
👌اگر دستت به جایی می رسید دریغ نکن.
🌟 معجزه زندگی دیگران باش.
این قانون کائنات است، معجزه زندگی دیگران که باشی، بی شک کس دیگری معجزه زندگی تو خواهد بود.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
▶🆔 iGap.net/partoweshraq
▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
پرتو اشراق
💠❓📚 ✍💠 #پــرســمــان
❓سئوال: ماجرای اقرار #حجرالاسود به امامت #امام_سجاد(ع) چه بود؟
❓مگر #محمد_حنفیه امامت امام سجاد(ع) را قبول نداشت؟
✅ پاسخ:
⚜ شیخ بزرگوار کلینی و دیگران از علمای شیعه از امام باقر (علیه السلام) نقل می کنند:
🔅«پس از کشته شدن امام حسين محمد حنفيه از امام علي بن الحسين خواست تا در خلوت با او صحبت کند، آنگاه که به خدمت امام رسيد عرض کرد:
🔅فرزند برادرم، ميداني که پيامبر خدا وصيت و امامت را بعد از خود به اميرمؤمنان داد و سپس به امام حسن و بعد از او به امام حسين واگذار کرد و پدر شما به شهادت رسيد، و براي جانشينی بعد از خودش وصيتي نکرد و ميداني که من، عموي شما و با پدرت با يک ريشهام و زاده علي ميباشم.
🔅من با اين سن و سبقتي که بر شما دارم، از شما که جوانيد به امامت سزاوارترم پس با من در مسأله جانشيني و امامت کشمکش و درگيري نداشته باش».
⚜ امام علي بن الحسين در پاسخ عمويش، محمد حنفيه، با لحني ملايم و دلسوزانه فرمود:
🔅«اي عمو از خدا بترس و چيزي را که حقّت نيست مخواه، من تو را موعظه ميکنم که مبادا از نادانان باشي، اي عمو همانا پدرم قبل از آنکه عازم عراق شود به من در اين باره وصيت کرد و ساعتي قبل از شهادتش نيز با من تجديد عهد نمود، و اين سلاح رسول خدا است که پيش من است، متعرّض اين امر مشو که ميترسم عمرت کوتاه و حالت دگرگون شود. همانا خداي عزّوجل، امر وصيت و امامت را در نسل حسين مقرّر داشته است».
⚜ آنگاه امام براي اينکه مطالب را به شکل عيني براي عمويش اثبات کند فرمود:
🔅«اگر ميخواهي اين مطلب را بفهمي، بيا نزد «حجرالاسود» رويم و از او داوري بخواهيم و مطالب را از آن بپرسيم».
⚜ امام باقر(ع) ميفرمايد:
«اين گفتگو ميان آندو در مکه بود تا اين که به حجرالاسود رسيدند. علي ابن الحسين به محمد حنفيه فرمود:
🔅اول تو به درگاه خدا دعا کن و از خدا بخواه تا حجرالاسود را به صدا درآورد و مطلب را از او بپرس.
محمد، با زاري و دعا به پيشگاه خدا از حجرالاسود خواست که مطلب را بيان کند. ولي حجر پاسخي نداد. عليبن الحسين فرمود:
🔅اي عمو، اگر تو وصي و امام بودي جوابت را میداد».
🔅محمد گفت: پسر برادر، اينک تو دعا کن و از خدا بخواه.
⚜ «علي بن الحسين به آنچه خواست دعا کرد، سپس فرمود:
🔅«اي حجر، از تو ميخواهم به آن خدايي که ميثاق پيامبران و اوصياء و همه مردم را در تو قرار داده است، وصي و امام بعد از حسين را به ما خبر ده؟! حجر، چنان بلرزه درآمد که نزديک بود از جاي خود کنده شود، سپس خداي عزوجل او را به سخن آورد و به زبان عربي فصيح گفت:
بار خدايا، همانا وصيت و امامت، بعد از حسين ابن علي به علي بن الحسين بن علي بن ابيطالب، پسر فاطمه دختر رسول خدا رسيده است. پس محمد حنفيه از سخن خود برگشت و پيرو علي ابن الحسين گرديد».
📚 الکافی، ج ١، ص ٣۴٨.
📗 دلائل الامامه، ص ٢٠٧.
📚 مناقب آل ابی طالب، ج ۴، ص ١۴٧.
📚 الاحتجاج، ج ٢، ص ٣١۶.
📚 بحارالأنوار، ج ۴۶، ص ١١٢.
⚜ شیخ عباس قمی می نویسد:
🔅«محمد حنفیه با این عمل می خواست که شبهات و اوهام مستضعفین برطرف شود، او می خواست که بر آنهایی که او را امام می دانستند حقیقت و مقام و منزلت امام سجاد را نشان دهد تا بدانند او امام است و محمد حنفیه در امر امامت منازعه ای نداشت و مقام او بالاتر از آن است که این توهم در مورد او برود».
📚 منتهی الامال، ج ٢، ص ١١٣٨.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
8⃣ داستان « #ضرب_المثل از آنهاست که نان را پشت در می مالند!!»
👳♂ مردی بود که هم فقیر بود و هم خصیص!!
🏙 تصمیم گرفت که با پسرش به شهری رفته و به کارهای ساختمانی مشغول شوند.
💰 پدر تصمیم گرفت که پول زیادی خرج نکند و دست رنجش را پس انداز کند.
👳♀ و به پسرش هم گفت باید خیلی صرفه جویی کنیم حتی در غذا خوردنمان، پسر گفت باشد، چلو، پلو نمی خوریم، اما نان و پنیر که می خوریم؟
👳♂ پدر گفت: نان و پنیر؟ بله نان و پنیر می خوریم.
🍪 فردای آن روز پدر مقداری پنیر خرید و توی شیشه گذاشت و یک نان هم خرید و وسط سفره گذاشت و گفت:
👳♂ بسم الله بخور!
👳♀ پسر تکه نانی برداشت و می خواست در شیشه ی پنیز را باز کند و بخورد!!
👳♂ پدر گفت: چه می کنی؟ مگر نگفتم که باید صرفه جویی کنیم؟
👳♀ پسر گفت: نان بی پنیر که خوردن ندارد!!
👳♂ پدر گفت: نان را به شیشه ی پنیر بمال و بخور از آن به بعد هر دو صبح تا عصر کار می کردند.
🍪 نانی می خریدند و آن را به شیشه ی پنیز می مالیدند از قضا روزی مجبور شدند جدا از هم کار کنند.
🌇 عصر که شد پسر نانی خرید و به خانه برگشت اما هر چه دنبال کلید گشت پیدا نکرد!!
👳♀ بسیار گرسنه بود. فکری به خاطرش رسید.
🚪 نان را تکه کرد و به در خانه مالید و خورد.
👳♂ در این لحظه پدر رسید و از او پرسید چه می کنی؟
👳♀ پسر گفت: نان و پنیر می خورم خیلی گرسنه ام بود!!
👳♂ پدر عصبای شد و گفت: یک شب نمی توانستی نان بدون پنیر بخوری؟
👳♀ پسر شرمنده شد و سرش را پایین انداخت.
👌از آن پس به افراد خصیص که حاضر نیستند برای نیازهای اصلی زندگی پول خرج کنند می گویند:
🍪🚪 «از آنهاست که نان را پشت در می مالند».
goo.gl/g9yvHW
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
4.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 ببینید
📏 روسری که سانت سانت رفته عقب، سانت سانت باید برگرده سر جاش!
🎙استاد رائفی پور
🌐 @partoweshraq
💠🕯💠 #سـیـره_اهـل_بیـٺ (علیهم السلام)
🌹امام سجاد (علیه السلام):
فرزندم با پنج کس همنشینی و رفاقت مکن:
✨١- از همنشینی با دروغگو پرهیز کن؛
♦زیرا او همه چیز را بر خلاف واقع نشان می دهد، دور را نزدیک و نزدیک را به تو دور می نمایاند.
✨٢- از همنشینی با گناهکار و لاابالی بپرهیز؛
♦زیرا او تو را به بهای یک لقمه یا کمتر از آن می فروشد.
✨٣- از همنشینی با بخیل بر حذر باش؛
♦که او از کمک مالی به تو آنگاه که بسیار به آن نیازمندی، مضایقه می کند.
✨۴- از همنشینی با احمق (کم عقل) اجنتاب کن؛
♦زیرا او می خواهد به تو سودی رساند؛ ولی به زیان تو می انجامد.
✨۵- از همنشینی با «قاطع رحم»، (کسی که با خویشاوندان قطع رابطه نموده است) بپرهیز؛
♦که او در سه جای قرآن لعن و نفرین شده است.
📚 مجموعه ورام / ج ۲ / ص ۱۵.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
#روایت