شهر پاسخ 🌍
قسمت سوم 🔴«وَ كَانَ ثَمَّ شَيْءٌ فَيَكُونَ أَكْبَرَ مِنْهُ» يعني «حتي يکون أکبر منه»؛ من جوابي ند
💠 براي ديگران اين «أفعل» وصف است
يا◀️ وصف تعييني است يا ◀️وصف تفضيلي.
🔘 يک وقت ميگوييم فلان شخص أفضل است
يعني اين وصف تعييني نيست چون غير از او هم
کساني هستند ولي اين نسبتاً أفضل از ديگران
است.
🔘 يک وقت وصف تعييني است يعني او
«بالقول المطلق» أفضل است؛ چه اينکه اولويت
هم همين طور است
🔘يک وقت ميگوييم فلان شخص اُولی است
يعني ديگران هم همين حدّ را دارند منتها
مستحب است که اين ولايت را بپذيرد اين امامت
را بپذيرد يا اين سرپرستي يا مديريت را بپذيرد.
🔘يک وقت ميگوييم نه، الا و لابد او بايد ب
بپذيرد.
🔴 اين کلمه أفعل گاهي تفضيلي است گاهي تعييني.
#من_محمد_را_دوست_دارم
@darshainabazqoran
💢 آنچه در بخش سوره مبارکه( أحزاب ) آمده است که
🕋النَّبِيُّ أَوْلَي بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِمْ
🔅اين اولويت تعييني است.
در همان سوره در جريان طبقات ارث هم آمد که
اينها کساني هستند که ورثه ميت، طبقات میت
🕋 بَعْضُهُمْ أَوْلى بِبَعْضٍ
✔️اين اولويت تعييني است؛
🔶طبقه اول اُولی ست نسبت به طبقه دوم تعييناً،
🔸 طبقه دوم اُولاست نسبت به طبقه سوم تعييناً،
نه ⛔️ تفضيلاً.
#من_محمد_را_دوست_دارم
@darshainabazqoran
✅همين معنا را وجود مبارک پيغمبر "صلي الله
عليه و آله و سلم" در جريان غدير درباره حضرت
امير"صلوات الله و سلامه عليهم اجمعين"ذکر
کرده است که :
💠«مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاه» يعني وجود
مبارک علي بن ابيطالب "عليه افضل صلوات
المصلين "اُولاي تعييني است نه تفضيلي.
🔹در موارد ديگر که چند نفر از بزرگان سمتي
دارند ولي برخيها در بعضي از جهات فضيلتي
دارند گفته ميشود که فلان شخص اُولاست اين
اولويت⏪ اولويت تفضيلي است نه⏪ تعييني.
#من_محمد_را_دوست_دارم
@darshainabazqoran
🌻پیامبر اکرم(ص)
⚠️دزدترین مردم کسی است که به خاطر سرعت وشتابزدگی ازنماز خودکم کند،نماز چنین انسانی همچون جامه مندرسی درهم پیچیده شده،به صورت اوپرتاب میگردد.
📚میزان الحکمه،ج۵
@darshainabazqoran
شهر پاسخ 🌍
✅همين معنا را وجود مبارک پيغمبر "صلي الله عليه و آله و سلم" در جريان غدير درباره حضرت امير"صلوات
💠اين کلمه "أکبر"هم چنين است
🔸 در غالب موارد ميتواند تفضيلي باشد .
🔸در بعضي از موارد ميتواند تعييني باشد.
♦️ اما وجود مبارک امام صادق(سلام الله عليه)
ميفرمايد اين نه اولويت تعييني است نه اولويت
تفضيلي.
✅ اين "الله اکبر"، "أکبر" وصف نيست اين بيان
نفي وصف است "اللَّهُ أَكْبَرُ مِنْ أَنْ يُوصَفَ"
نميشود گفت خدا بزرگتر از ديگران است
تفضيلاً يا بزرگتر از ديگران است تعييناً.
🔘اين ناظر به نفي وصف است او برتر از آن است
که وصف بشود، چرا؟
چون اگر ما گفتيم او از ديگران برتر است حالا
تعييناً يا تفضيلاً، بايد ديگراني را ثابت بکنيم بعد
بگوييم اين از همه آنها «بالضرورة» بزرگتر است
ولی چیزی در کار نیست .غیراز خدا چیزی
نیست .
@darshainabazqoran
⏺ حالا او را توضيح ميدهند که خلقت پس
چيست؟
💫پس اين آسمان و زمين کيستند
💫بنيآدم و ديو و دد کيستند
همه اينها سرجايشان هستند؛ اما:
✨همه هر چه هستند از آن کمترند
✨ که با هستيش نام هستي برند
✨ چه سلطان عزت الم برگشود
✨جهان سر به جيب عدم در گشود
🌈همه هستند؛ اما همه در برابر او نيستند همه ظهور
او هستند سايه او هستند صورت مرآتيه او
هستند آيت او هستند.
#کرونا
@darshainabazqoran
⏪ بنابراين امور فراواني است که نبايد اينها از
هم جدا بشود:
1⃣ اينکه اين روايت در صدد اين است که "أکبر"
درباره ذات اقدس الهي وصف نيست، نه وصف
تفضيلي و نه وصف تعييني.
براي اينکه اگر گفتيم او اين صفت را دارد که
بزرگتر از چيز ديگري است بايد چيز ديگر باشد
حالاها تعیینا یا تفضیلا او بزرگتر باشد ، ولی
وقتی چیزی دیگری نیست او "أکبر " نخواهد
بود ، سالبه به انتفای موضوع است
.
#کرونا
@darshainabazqoran
2⃣ يک وقت است وصف ذاتي است مثل "عليمٌ،
قديرٌ، حيٌّ" و مانند آن.
3⃣ يک وقت ميگوييم او "أعلم" است او
"افضل" است او "أکبر" است او " أرجح "است
اين بايد متعلقي باشد آن "مفضّل عليه" باشد تا
بگوييم رجحان آن تعييني است يا تفضيلي.
✳️حضرت فرمود چيزي نيست تا شما بگوييد
خدا «أکبر» از اوست.
عرض کرد که پس معناي "الله اکبر" چيست؟
⏪فرمود: "اللَّهُ أَكْبَرُ مِنْ أَنْ يُوصَفَ"؛ او در صدد
نفي وصف است نه اثبات صفت به عنوان
کبريايي و اکبر بودن که تعييني است يا تفضيلي.
#کرونا
@darshainabazqoran
🤔پس "الله اکبر" معنايش چيست؟
فرمود: "اللَّهُ أَكْبَرُ مِنْ أَنْ يُوصَف".
☑️ اينکه در بعضي از نصوص آمده است که قرآن
را اهل بيت(عليهم السلام) بايد معنا کنند، اينها
عِدل قرآناند حقيقت قرآن نزد اينهاست؛ اين گونه
از تفسيرها و ترجمهها نزد احدي نيست.
🔘 آنچه به ذات اقدس الهي بر می گردد
با اين تفسير نزد احدي نيست، آنچه به وحي و
نبوت برميگردد با اين تفسير نزد احدي نيست،
آنچه به حقيقت رجوع "إلي الله" و 'لقاء الله" و
مانند آن برميگردد با اين تفسير نزد احدي نيست.
🔴 اينها قرآن ناطقاند عِدل قرآن کريماند
حقيقت قرآن نزد اينهاست و مانند آن.
#کرونا
@darshainabazqoran
💢در روايت دوم که آن را هم باز مرحوم کليني
از وجود مبارک امام صادق(سلام الله عليه) نقل
کرده است:
مردي در حضور آن حضرت عرض کرد:
"اللَّهُ أَكْبَرُ"! حضرت خودش فرمود: «اللَّهُ أَكْبَرُ مِنْ
أَيِّ شَيْءٍ»؟
🔅 اينها در جلسه خصوصي با خواص اصحاب اين لطايف توحيدي را لطايف قرآني را لطايف وحي و نبوت را تبيين ميکردند.🔅
🔹وقتي کسي خدمت حضرت عرض کرد
«الله اکبر»؛ حضرت فرمود: «اللَّهُ أَكْبَرُ مِنْ أَيِّ
شَيْءٍ»؟ چون غالباً اين اکبر را وصف ميدانند
متعلق ميطلبد.
آن شخص عرض کرد: «مِنْ كُلِّ شَيْءٍ»؛ خدا از هر
چه در عالم هست بزرگتر است.
آنگاه «فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع حَدَّدْتَهُ»؛ خدا را
محدود کردي، چرا؟ براي اينکه خدايي هست،
اشياء فراواني هم هستند خدا از آنها بزرگتر
است. اگر خدايي هست اشياء فراواني هستند
پس مرز خدا محدود است، يعني خدا حدّش تمام
شده نوبت به موجود ديگر ميرسد.
#کرونا
@darshainabazqoran
✅اگر ما دو موجود داشته باشيم هر دو محدود
هستند؛
چون اگر يکي نامتناهي باشد جا براي غير
نميگذارد؛ اگر دو موجود داشتيم
يکي 👈ألف و يکي 👈یِاء»،
هم «ألف» محدود است هم «باء»،
چرا؟ چون اگر "الف" نامتناهی باشد مجال
و جا و مقطع و موضعي براي «باء» نميگذارد
اگر دو تا خط داشتيم حتماً هر دو متناهياند؛
خط گرچه يک بُعدي است عدم تناهي آن فقط در
طول است، اگر ما يک خط نامتناهي داشتيم الاو
لابد در اين مسير خط ديگر وجود ندارد؛ ممکن
است در عرض آن بالاتر از آن، پايين از آن،شمال
آن،فوق آن ،تحت آن خطوطی باشد،چون خط یک
بعد دارد وآن طول است .
ومثالهای دیگر در مورد سطح و حجم نیز بیان
شده است .
#کرونا
@darshainabazqoran
🔴 اينها تشبيه معقول است به محسوس. حالا
اگر يک وجود نامتناهي داشتيم جا براي غير
نميگذارد اگر گفتيم او "عليمٌ"،، ممکن است شيء
ديگري هم عليم باشد. اما اگر گفتيم او «أکبر»
است و معناي «أکبر» اين است که او از شيء
ديگر بزرگتر است، بايد بپذيريم که خدا ـ معاذالله
ـ متناهي است او محدود است مرزش تمام
ميشود نوبت به شيء ديگر ميرسد. حالا آن
شيء ديگر اگر مباين بود که دو روايت در نهج
البلاغه است که اينها مباين با خالقاند؛آگنجا
بايد معناي خاص بينونت را پيدا کرد و بايد پيدا
بشود چه اينکه شده است. در آنجا اگر مباين
باشد نميتواند ذاتاً آيت باشد. اينکه خدا
فرمود: ":وَ جَعَلْنَا اللَّيْلَ وَ النَّهَارَ آيَتَيْنِ اگر آيت
است و نشانه است مباين که نميتواند نشانه مباين باشد.
#کرونا
@darshainabazqoran
⏹ به هر تقدير اگر چيزي در قبال "الله"-
معاذالله ـ موجود باشد، حتماً "الله " بايد متناهي
باشد. بنابراين اين "الله اکبر" در صدد نفي وصف
است، نه اتّصاف خداي سبحان " بأنه أکبر من
ماعدا" فرمود اين طوري که شما معنا
کرديد "حَدَّدْتَهُ" او را محدود کرديد. عرض
کرد: "كَيْفَ أَقُولُ"؛ پس من در معناي الله اکبر
چه بگويم؟ فرمود: "قُلِ اللَّهُ أَكْبَرُ مِنْ أَنْ يُوصَفَ"؛
خدا بزرگتر از آن است که وصف بشود.
#کرونا
@darshainabazqoran
💢 درروايت سوم هم آمده است که کليني در
روايت أبي بصير "عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام"
دارد که دعاي «عِنْدَ الْحَجَرِ الْأَسْوَدِ إِلَی أَنْ قَالَ: اللَّهُ
أَكْبَرُ مِنْ خَلْقِهِ اللَّهُ أَكْبَرُ مِمَّا أَخَافُ وَ أَحْذَرُ» که اين
روايت سوم بايد به برکت روايت اول و دوم معنا
بشود.
✳️ مرحوم صاحب وسائل جمع فقهي کردند آن
دو تا روايت اول را گفتند :
که کراهت دارد، اين روايت سوم را حمل بر جواز
کردند؛ در حالي که روايت اول و دوم برهان است؛
وقتي برهان شد حکم کراهت و امثال کراهت را
برنميدارد.
☑️اگر معناي «الله اکبر» اين است که خدا که از
چيز ديگر بزرگتر است👈 يعني خدا هم موجود
است ديگران هم موجود هستند، خدا بزرگتر از
آن است واما اگر بگوئیم👇👇👇
🔸ديگران جلوه او هستند نه در برابر او!
🔸آيت او هستند نه در برابراو
🔸 سايه او هستند نه در برابر او!
🔴 ما ديگري را نميبينيم فقط آيت را ميبينيم؛
همان طوري که ليل و نهار را ۰۰چون نشان اوست
و در برابر او نيست او را محدود نميکند.
#کرونا
@darshainabazqoran