eitaa logo
پاسخ‌ سرای اصفهان
1.4هزار دنبال‌کننده
423 عکس
98 ویدیو
4 فایل
سرایی برای پاسخ به سوالات شما در موضوعات عقاید، اخلاق، احکام و مشاوره. وابسته به دفتر تبليغات اسلامی اصفهان💐 ارتباط با مدیر: @alijani110 ✅ فقه و احکام: @SALEHIAMIR ✅ مشاوره: @Maharat123 ✅ کلام و عقاید: @khameneieshQ ✅ اخلاق و تربیت: @islamic_ethic
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پرسش: تکبر چه حالتی هست و چرا بعضی از افراد دچار تکبر می‌شوند؟ پاسخ: یکی از رذایل مهم اخلاقی که ‌ام‌الفساد و ریشه سایر مفاسد اخلاقی است تکبر است. تکبّر در لغت به معنای خودبرتربینی و بزرگی فروختن به دیگران است. (1) و در اصطلاح اخلاق، تکبّر بدین معنا است که آدمی خود را بالاتر از دیگری ببیند و معتقد شود که بر غیر، برتری و رجحان دارد و دیگری را کوچک شمارد. (2) بنابراین در تکبر نوعی مقایسه کردن خود با دیگران وجود دارد. در بیشتر موارد تکبر جایی اتفاق می‌افتد که انسان، صاحب فضیلت و برتری مادی و معنوی است و در این حالت، شخص نسبت به آنچه خداوند از رزق مادی و معنوی نصیبش کرده شکرگزار و متواضع نبوده و به خاطر دارا بودن آن فضیلت، خود را برتر از دیگران می‌داند. فضائلی همچون علم، اعمال و رفتار نیک و یا برتری‌های ظاهری همچون اصل و نسب و حسب، جمال و زیبایی و حسن ظاهر، داشتن مال و ثروت فراوان و یا قدرت و نیروی جسمانی و مقام و منصب و موقعیت‌های سیاسی و اجتماعی همه و همه ازجمله مواردی است که می‌تواند در ایجاد تکبر در شخص مؤثر باشد. وقتی انسان به جایگاه و شأن واقعی و حقیقی خود پی نبرده نباشد و امتیاز خود به‌عنوان خلیفه‌الله بودن در زمین را ارزش ننهد، به دنبال کسب ارزش از امتیازات مادی و معنوی در زندگی است تا بدین‌وسیله آن امور را ابزاری برای خودبرتربینی بکار گیرد. تکبر، قدرت و نیروی تواضع در انسان را تقلیل داده تا جایی که حتی به انسان اجازه نمی‌دهد که در برابر حق تسلیم گردد. بنابراین انسان برای از بین بردن تکبر در وجود خویش باید به وجود خودش نگاهی اندازد و سرآغاز و سرانجام خود را نیک بنگرد تا بدین‌وسیله به ناچیز بودنش یقین پیدا نماید. همان‌گونه که در روایت آمده است: «عَجِبْتُ لِابْنِ آدَمَ أَوَّلُهُ نُطْفَةٌ وَ آخِرُهُ جِیفَةٌ وَ هُوَ قَائِمٌ بَیْنَهُمَا وِعَاءً لِلْغَائِطِ ثُمَّ یَتَکَبَّرُ»(3) «از فرزند آدم تعجب می‌کنم که آغاز او نطفه [بدبو] و آخرش مردار [گندیده] و وسط آن دو، ظرفی برای مدفوع است؛ بااین‌حال، تکبر می‌ورزد!» انسان می‌تواند با ابراز بندگی و تعبد در برابر خداوند و مخصوصاً از طریق نماز و همچنین سجده کردن بسیار و نهادن بالاترین عضو از بدن یعنی پیشانی بر خاک در کاهش تکبر و خودبرتربینی گام بردارد. پی‌نوشت‌ها: 1. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج ‌5، ص 126 2. فیض کاشانی، المحجة البیضاء ج 6، ص 233 3. الشیخ الحر العاملی، وسائل الشیعة،، ج 1، ص 235 @pasokhsara
💠 🔹 آیت‌الله خامنه‌ای: زکات مال بر شخص غيربالغ واجب نيست، ولى اگر خمس به مال او تعلّق بگيرد، بر ولى شرعى او پرداخت آن واجب است، مگر خمسِ سودِ حاصل از تجارت با اموالِ او يا به منافع کسبش که پرداخت آن بر ولى واجب نيست، بلکه بنابر احتياط در صورتى که سود حاصله باقى بماند اداى خمس آن بر خود طفل بعد از تکلیف، واجب است. 🔹 آیت‌الله سیستانی: اگر بچّۀ نابالغ یا مجنون، درآمد و منافعی را از کسب یا غیر کسب - هرچند از هدایا باشد - مالک شود و در بین سال در مؤونۀ او مصرف نشود، خمس به آن تعلّق می‌گیرد و بر ولیّ شرعی بچۀ نابالغ یا مجنون ‌واجب است‌ که خمس آن‌ را از مال بچّه یا دیوانه بدهد و چنانچه ولیّ شرعی، آن را پرداخت نکند، بر نابالغ پس از بلوغ و بر مجنون بعد از هوشیاری، واجب است که خمسش را بدهد. همچنین حکم مذکور شامل سایر موارد تعلّق خمس - مانند خمس حلال مخلوط به حرام، معدن، گنج - نیز می­شود. همچنین، اگر مال حلال مخلوط به حرام داشته باشد، ولیّ شرعی او باید به احکامی که دربارۀ مال حلال مخلوط به حرام گفته می­شود، عمل نماید. 🔹 آیت‌الله مکارم: هرگاه بچّه صغير درآمدى داشته باشد و از هزينه سال او اضافه بماند؛ بنابر احتياط واجب بايد بعد از آن که بالغ شد؛ خمس آن را بدهد. 📚 منابع: مجموعه احکام خمس از سایت دفتر رهبر معظم انقلاب، سؤال ۳۱۹، توضیح المسائل آیت‌الله مکارم، مسئله ۱۵۲۱، توضیح المسائل جامع آیت‌الله سیستانی، جلد۲، مسئله ۵۶۰ 📚 @pasokhsara
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍️نگرانی والدین ازآینده فرزند نوجوان: ....آگاهی از ویژگی ها و مشکلات دوره ی نوجوانی از سوی والدین و دست اندرکاران تربیتی، از جمله: کشمکش بین استقلال و وابستگی، طغیان علیه مراجع قدرت، شکل گیری هویت فردی، چگونگی ارضای نیازهای جدید (جنسی)، عدم کنترل رفتار و هیجانات (ناشی از تغییرات جسمی و روانی دوران بلوغ)، ترس از آینده، دغدغه ی اقتصادی، تعارض بین خواسته های والدین و گروه هم سالان، ترس و اضطراب و به هم ریختگی ارتباط با دیگران، در این دوران و برای تمامی جوامع طبیعی است، و به شناخت ما از نوجوانان، و ارائه ی راه کارهای مفید به آنان کمک می کند. در مجموع می توان گفت، برای کاهش مشکلات نوجوان، شناخت شخصیت نوجوان، استفاده از روش نادیده گرفتن، ایفای نقش راهنمایی به جای دستوری، آموزش، اعتمادسازی، برقراری رابطه ی دوستانه، ارتباط کلامی به عنوان مقدمه ای برای ارتباط عاطفی، تأکید بر محبت و پرهیز از خشونت، الگوهای رفتاری والدین، پرهیز از مناقشات زندگی، گوش دادن، آگاهی از نقاط ضعف نوجوان و برطرف کردن آن، انتظار به اندازه، مشورت با نوجوان، فعال بودن نقش پدر در تربیت نوجوان و پذیرش بدون قید و شرط آنان، ضروری به نظر می رسد. برای مثال درک این مسأله که نوجوانان در برقراری ارتباط ضعف دارند؛ اما واقعاً خواهان ارتباط کلامی با والدین شان هستند، گام مهمی در از میان رفتن رنجش والدینی است که نوجوانان خود را کم حرف و گوشه گیر می دانند. @pasokhsara ..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پرسش: من خيلي از خداوند دور شده‌ام و اصلاً به خواندن نماز اهميت نمي‌دهم از شما مي‌خواهم كمكم كنيد تا مشکل کاهل بودن من در نماز حل شود؟ پاسخ: ( بخش اول) براي اقامه نماز حقيقي و انس و علاقه به آن نكات زير را به دقت مطالعه نماييد: 1. آلوده شدن به گناه اگر نياز قلب را با غذاي اصلي آن كه حال و هواي معنوي و الهي است، پاسخ ندهيد و قلب را با گناه پُر كنيد، پس از مدتي به گناه عادت مي‌كند و ديگر ميل آن به عبادت و رابطه با خدا كم مي‌شود. وقتي نياز روح به آرامش‌ با مُسكّن‌هايی مثل موسيقي، فيلم، عكس، رابطه حرام و ... جواب داده شود، روح تمايلي به راز و نياز با معبود حقيقي پيدا نمي‌كند. روح انسان هر چه بيشتر با گناه انس پيدا مي‌كند، تمايل او به عبادت و بندگي خدا كم مي‌شود تا جايي كه ديگر هيچ ميلي به عبادت و نماز پيدا نمي‌كند. سمّ كشنده‌ي گناه، دل را بيمار مي‌كند و پس از مدتي او را مي‌ميراند. 2. خدا را نشناخته‌ایم فرض كنيد به يك جشن دعوت شده‌ايد. وقتي وارد شديد يك جاي خالي بود و شما بدون اعتنا به اطرافيان خود نشستيد. پس از مدتي به شما بگويند اين شخصي كه كنار شما نشسته‌است مثلاً فلان مدير‌كل يا وزير يا هنرپيشه يا ورزشكار مشهور است. آيا رفتار و حركات شما تغيير نمي‌كند؟ آيا تمايل شما براي صحبت كردن و هم‌كلام شدن با او بيشتر نمي‌شود؟ تا وقتي او را نمي‌شناختيد تمايلي به هم صحبت شدن با او نداشتيد امّا پس از شناخت موقعيت و جايگاه او، تمايل شما براي ارتباط با او بيشتر مي‌شود. واقعيت اين است كه خداي خود را نشناخته‌ايم. خدايي كه حتي يك لحظه از ما غافل نيست. همه‌ي آسمانها و زمين به فرمان اوست. خدايي كه اگر يك لحظه نظر لطف خود را از ما برگرداند، نابود مي‌شويم. خدايي كه غرق در رحمت و نعمتهاي او هستيم و بيش از تمام موجودات عالم حتي مادر، ما را دوست دارد. اويي كه حتي وقتي ما به او پشت كرده‌ايم، او به ما رو مي‌كند و ما را به لطف و رحمت خود دعوت مي‌كند. ما را مي‌بيند و از تمام احوال ما باخبر است. خدايي كه گره تمام مشكلات ما به دست اوست. البته ممكن است بگوئيد اين‌ها را مي‌دانيم ولي آنچه مهم است دانستن نيست بلكه باور‌داشتن و اعتقاد است. فرق اين دو مثل اين است كه يك فرمول يا مطلب علمي را حفظ كرده‌باشيد ولي نفهميده باشيد. كسي كه با تمام وجود اين همه لطف و عنايت خدا را درك كند، در برابر او شرمنده مي‌شود و تشكر و نماز خواندن حداقل كاري خواهد بود كه انجام مي‌دهد. در حقيقت چون خدا را نشناختيم، فكر كرديم او غايب است در حالي‌كه همه جا حاضر است و ناظر. آيا انسان در برابر كسي كه حاضر و ناظر است، گناه مي‌كند؟ ادامه دارد... @pasokhsara
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پرسش: من خيلي از خداوند دور شده‌ام و اصلاً به خواندن نماز اهميت نمي‌دهم از شما مي‌خواهم كمكم كنيد تا مشکل کاهل بودن من در نماز حل شود؟ پاسخ: (بخش دوم) براي اقامه نماز حقيقي و انس و علاقه به آن نكات زير را به دقت مطالعه نماييد: 1. عبادت در برابر چه كسي؟ وقتي پزشك دارويي براي ما تجويز مي‌كند، سرِ ساعت آن را مصرف مي‌كنيم و مراقب هستيم كه به تاخير نيفتد. چون مي‌دانيم اين داروها براي سلامتي ما چه اثري دارند. اما درباره‌ي نماز؛ اصلاً چرا بايد نماز بخوانيم؟ نماز خواندن به چه دردي مي‌خورد؟ اگر نماز نخوانيم چه مي‌شود؟ با چه كسي صحبت مي‌كنيم؟ چه مي‌گوئيم؟ يكي از دلايل بي‌ميلي به نماز همين است كه شناخت و معرفت حقيقي نسبت به اثرات و فوايد نماز نداريم. اگر مي‌دانستيم با ترك نماز، آنقدر از انسانيت خود دور و پَست و حقير مي‌شويم كه حتي جنازه ما ارزش تشييع نخواهد داشت؛ اگر احتمال مي‌داديم كه آخرتي هست و در آنجا شرط نجات فقط نماز است؛ اگر باور داشتيم كه تنها راه آرامش روح و روان ما ارتباط با خدا و نماز است؛ آيا باز هم نسبت به نماز كم‌توجه بوديم؟ پيامبر مهرباني و رحمت مي‌فرمايند: «اي اباذر! هر گاه مؤمني به نماز مي‏ايستد، به اندازه فاصله‏اش تا عرش الهي، بر او نيكي مي‏ريزد و خداوند متعال فرشته‏اي را بر او وكيل مي‏كند كه ندا بدهد: اي فرزند آدم! اگر بداني كه در نمازت چه هست و با چه كسي مشغول مناجاتي، هرگز خسته نمي‏شوي و به چيز ديگري روي نخواهي‌كرد.» وقتي نماز خواندن حتي به اندازه يك مسابقه فوتبال يا فلان فيلم براي ما ارزش ندارد، مسلماً ميلي به آن نخواهيم داشت. براي درمان اين درد بايد با فلسفه و فوايد نماز و اهميت و عظمت آن آشنا شد. مطالعه‌ي كتابها و روايت‌هايي در اين زمينه مي‌تواند مفيد باشد. 2. نشناختن خود چرا به اين دنيا آمده‌ام؟ چرا بايد زندگي كنم؟ هدف من در زندگي چيست؟ چه چيزي باعث رشد و رسيدن من به خوشبختي مي‌شود؟ من به چه چيزهايي نياز دارم؟ چون نفهميديم براي چه به اين دنيا آمده‌ايم تمام همّ و غممان اين شد كه فلان تيم ببرد يا ببازد. عشقمان شد فلان بازيگر، هنرپيشه يا خواننده. فكر و ذكرمان شد فلان رابطه. تمام ارزشمان اين شد كه چطوري تيپ بزنيم، موهايمان چطور باشد و چه آرايشي به كار ببريم. حرف آخر اين‌كه ارزش خودمان را نشناختيم و خيلي خودمان را دست كم گرفتيم. آن چيزي كه ارزش سجده ‌كردن ملائكه را داشت آن روح الهي است كه خدا در ما انسان‌ها دميده ‌است. آن‌قدر ارزش داشت كه نگفت سجده كنيد. گفت: در برابر اين انسان، به حالت سجده به خاك بيفتيد. ارزش ما به اين است كه خدايي بمانيم. قيمت ما فقط خداست. اگر به كمتر از اين قانع شديم، خيلي ارزان خود فروشي كرده‌ايم. راه خدايي ماندن هم، اطاعت و بندگي خداست. نماز به ما اين قيمت را مي‌دهد و اين روح الهي را هر روز در ما زنده مي‌كند. قرآن كريم مي‌فرمايد: يا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَي اللَّهِ اي مردم! شما ( همگي) نيازمند به خدائيد. ما فقير او هستيم و هميشه بر سر سفره‌ي كَرَم او نشسته‌ايم ولي او از روي لطف و كَرَم، آنچنان با ما كريمانه رفتار كرده‌است كه فراموش كرده‌ايم بر سر سفره‌ي نعمت چه كسي نشسته‌ايم. اگر حقيقتاً اين فقر و بيچارگي خود را مي‌فهميديم، مي‌دانستيم كه پناهي جز او نداريم و بايد از او كمك بگيريم و راه كمك گرفتن از او نماز است: وَ اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ و از صبر و نماز ياري بگيريد. ادامه دارد... @pasokhsara
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پرسش: من خيلي از خداوند دور شده‌ام و اصلاً به خواندن نماز اهميت نمي‌دهم از شما مي‌خواهم كمكم كنيد تا مشکل کاهل بودن من در نماز حل شود؟ پاسخ: ( بخش آخر) براي اقامه نماز حقيقي و انس و علاقه به آن نكات زير را به دقت مطالعه نماييد: 1. رفيق نارفيق يك دقيقه رفقايي كه با آنها رفت و آمد داريد را مرور كنيد. چقدر اهل نماز هستند؟ اگر اهل نماز نيستند مطمئن باشيد يكي از علّتهاي كم ميلي شما به نماز همين مسأله هست. ممکن است بگویید من حواسم خيلي جمع است. با آنها رفت و آمد دارم، اما اخلاق و رفتار آنها در من اثري ندارد. شك نكنيد شيطان بهتر از اين نمي تواند كلاه سر آدم بگذارد كه انسان اين قدر به خودش اعتماد كاذب داشته باشد. آخر مگر مي شود انسان با كسي دوست باشد و هيچ اثري از او نگيرد؟ حضرت امام صادق علیه‌السلام مي‌فرمايند: « كسي كه با رفيق بد همنشين شود سالم نمي‏ماند و سرانجام به ناپاكي آلوده مي‏شود.»(1) آیا مي توان ادعا كرد رفيق من هيچ تأثيري بر من ندارد؟ حداقل تاثير رفيق بد اين است كه انگيزه و ميل انسان را به كارهاي خوب كم مي‌كند.(اگر او را گمراه نكند.) اين سخن زيباي پيامبر اكرم خواندني است كه می‌فرمایند: «حكايت همنشين بد مثل [كوره] آهنگري است اگر جرقه هاي آتش آن تورا نسوزاند بوي بد آن به تو مي‌رسد.»(2) نقش دوست در زندگي ما آنقدر زياد است كه در روز قيامت حسرت عده‌اي از جهنميان به خاطر رفاقت با بعضي افراد گمراه است. «يا وَيْلَتي‏ لَيْتَني‏ لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَليلاً (3) اي واي بر من، كاش فلان (شخص گمراه) را دوست خود انتخاب نكرده بودم!» بنابراين در قطع يا حداقل كم كردن رابطه با افراد بي نماز و از سوي ديگر رفاقت با دوستان متدين و اهل نماز شك نكنيد. 2. غفلت گاهي همه موارد گفته شده را مي‌دانيم ولي آنچنان زندگي، ما را سرگرم كرده كه از بسياري از حقايق غافل مي‌شويم. مي‌دانيم خدايي هست، آخرت و حساب و كتابي هست، روزي هست كه براي تك تك اعمالمان بايد جواب پس بدهيم، مي‌دانيم، اما غافل شده‌ايم. بعضي اوقات اينقدر غافل مي‌شویم كه ديگر فرصت جبراني نخواهد بود. قرآن كريم مي‌فرمايد: « وَ اقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ فَإِذا هِيَ شاخِصَةٌ أَبْصارُ الَّذينَ كَفَرُوا يا وَيْلَنا قَدْ كُنَّا في‏ غَفْلَةٍ مِنْ هذا بَلْ كُنَّا ظالِمين(4) و وعده حقّ [قيامت‏] نزديك مي‏شود در آن هنگام چشمهاي كافران از وحشت از حركت بازمي‏ماند (مي‏گويند:) اي واي بر ما كه از اين (جريان) در غفلت بوديم بلكه ما ستمكار بوديم!» بعضي اوقات لذت بعضي گناهان يا شيريني بعضي سرگرميهاي دنيا و زندگي ما را حسابي غافل مي كند، طوري كه از نياز جان خود غافل مي شويم. پي نوشت‌ها: 1 . تحف العقول عن آل الرسول ص، ص 376. 2. نهج الفصاحة ص714. 3 . سوره مباركه فرقان آيه 28. 4. سوره مباركه انبياء آيه 97. @pasokhsara
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا