| #تلنگــر🌱 |
يك حقيقت دردناك !🥀
• مؤذن اذان می گويد🔊
• موبايل اذان می گويد🔊
• كامپيوتر اذان می گويد🔊
اما همچنان نماز به تأخير می افتد💔
تا اينكه #اللّٰه متعال هم امور
شخص را به تأخير می اندازد.🥲
تاخیر در ازدواج💍
تاخیر در فرزندآوری 🤱
تاخیر در یافتن شغل👨💻
تاخیر در... 😢😔
[ #نمازاولوقت📿]
🪴@payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صحبت های ارزشمند
استاد الهی قمشه ای
🪴@payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸پیشرفت معنوی در تحمل سختی های زندگی
اجر صبر بر #بداخلاقی همسر
#همسرداری
#پیشرفت_معنوی
#صبر
🪴@payableme_kosar
🔷️روابط عمومی و بسیج رسانه ناحیه مقاومت بسیج اردکان برگزار میکند:
🎤دوره یک روزه آموزش مقدماتی خبرنگاری و خبرنویسی📝
📚با تدریس استاد عمویی خبرنگار با تجربه صدا و سیمای استان یزد
📣ویژه بسیجیان بالای ۱۵ سال
🕢زمان پنجشنبه ۳ آبان ۱۴۰۳ از ساعت ۷:۳۰ تا ۱۱:۳۰ صبح
📌مکان سالن سنایی اداره آموزش و پرورش شهرستان اردکان
⏱آخرین مهلت ثبت نام اول آبان ماه ۱۴۰۳
🔰بسیجیان علاقمند میتوانند جهت ثبت نام از طریق نرمافزار پیام رسان ایتا به آیدی زیر پیام دهند:
@ali_d_87
https://eitaa.com/ali_d_87
#دوره_آموزشی
#آموزش_خبرنگاری
•خبرگزاری بسیج اردکان•
🆔 @basijnews_ardakan
🔻 کتاب بی آرام
به روایت خانم زهرا امینی
نوشته: فاطمه بهبودی
ناشر:انتشارات سوره مهر
قسمت دوم:
پانزدهم فروردین ماه ۱۳۶۰ نامزد شدیم. از آن روز انگار دنیا رنگ دیگری گرفت. همۀ چیزهای معمولی برایم زیبا شده بود. گاهی نیشگونی از خودم میگرفتم ببینم خوابم یا بیدار همه اش می ترسیدم یک دفعه از خواب بپرم و همۀ اینها را خواب دیده باشم.
دقیقاً از همان روز، هر کاری میخواستیم انجام دهیم مامان ربطش میداد به عروسی من و می گفت: "حالا باشه بعد". اولین فرزندش بودم و نگران بود آن طور که باید نتواند از پس کارها بربیاید.
چند وقتی بود بابا این دست و آن دست میکرد. مغازه اش را تعمیر کند..
اردیبهشت ماه آن سال، دیگر دل را به دریا زد و کارش را شروع کرد. بیست روزی از دومین ماه بهار گذشته بود. یک روز که از مدرسه برگشتم اسماعیل را توی حیاط دیدم. آن قدر ذوق کردم که زبانم بند آمد و نتوانستم سلام کنم. اسماعیل پیش دستی کرد. جواب دادم و تندی رفتم توی اتاق. از خجالت سرخ شده بودم و رویم نمی شد از اتاق بیرون بیایم. گوشم را گذاشته بودم پشت در و دل سپرده بودم به صدای قدم هایش. یک مرتبه صدایش را شنیدم که گفت: "دایی، ما عملیات بزرگی داریم. بعدش کارم زیاد میشه. میخوام با اجازه شما، قبلش زهرا خانوم رو ببرم." از لای در نگاه کردم سرش را زیر انداخته و منتظر جواب بابا بود. بابا من و من کرد..
- من حرفی ندارم اما می بینی که دستم توی بنایی مونده.
اسماعیل و برادرش امیر، آستینها را بالا زدند و کمک دست بابا شدند. شبانه روز کار کردند تا نانوایی بابا روبه راه شد.
تاریخ مراسم را گذاشتند. با حاج خانم و اسماعیل همراه شدم و رفتیم بازار یک حلقه سبک انتخاب کردم. خرید عروسی ام همین بود.
پنجم خردادماه مصادف با سوم شعبان، روز میلاد امام حسین، قرار پیوندمان شد. سفره عقد را در خانه بابا چیدند. عاقد به خانه آوردند و صیغه مان را جاری کرد. برای مراسم عروسی به خانه حاج خانم رفتیم. زندگی مشترکمان را در یکی از اتاقهای خانه حاج خانم شروع کردیم.
از وقتی عراق به کشورمان حمله کرده و اهواز نا امن شده بود، حاج خانم خانه ای در اصفهان کرایه کرده بود. گذشته از این، آقا یوسف هم پیگیر درمان نسرین خانم(خواهر اسماعیل) در اصفهان بود. نسرین خانم میگفت: "زهرا، سبب خیر شدی من داداشیم رو.ببینم. از وقتی عراق حمله کرد، یا داداشی جبهه بود یا من بیمارستان بودم."
نسرین خانم توی بمباران مسجد جواد الائمه سخت مجروح شده بود. بعد از دو هفته که در بیمارستان اهواز بستری بود گفتند دیگر کاری از ما برنمی آید؛ ببریدش تهران. خودشان کارهای اعزام به تهران و پذیرشش را در بیمارستان مصطفی خمینی انجام دادند. نسرین خانم یک بار تعریف کرد فقط داداشیام اسماعیل، از رفتنم به تهران خبر داشت. توی فرودگاه که دیدمش دلم قرص شد من را تنها نمی فرستند به شهر غریب. اما خوشی ام یک دقیقه هم دوام نداشت. صدای آژیر خطر پیچید و وضعیت قرمز شد. گرومپ گرومپ بمباران فرودگاه را برداشت. چنگ انداختم به پیراهن داداشی که جفتم ایستاده بود. بعد از مجروحیتم، هر صدای بلندی از جا میکندم و وحشت میکردم. داداشی دلداری ام داد که فاصله هواپیماهای عراقی تا فرودگاه ما زیاد است. اما من مثل بید میلرزیدم. طولی نکشید که در هواپیمای سی ۱۳۰ باز شد. برانکارد من را هل دادند توی هواپیما. صدا کردم: «داداشی!» پرستار گفت: «برادرت با همراه ها می آد؛ اینجا فقط بیمارا و پزشکا!» ترس برم داشت. زدم زیر گریه. فکر اینکه قرار است تنهایی به تهران بروم مضطربم کرده بود. اشک و خونم قاطی شده بود. یک مرتبه دکتر داد زد: "با خودت چیکار کردی؟ دهنت خونریزی کرد." اشک هایم بی اختیار می ریختند و به خونریزی توجه نداشتم. یک مرتبه دیدم در سی ۱۳۰ باز شد و داداشی هراسان آمد تو، دهانم را پاک کرد و گفت: نسرین چی کار کردی که فرستادن دنبالم؟ فکر نمیکردم این قدر ترسو باشی! گفتم که باهات میآم. جفتم نشست. همین که کنارم بود آرام گرفتم. وقتی نسرین خانم اینها را میگفت با خودم فکر میکردم
راست میگویدها.. حضور اسماعیل به آدم آرامش می دهد. آن روز مهمان ها که رفتند و من و اسماعیل تنها شدیم به زمین زیر پایم نگاه میکردم و توی دلم میگفتم من دارم روی ابرها زندگی میکنم. مگر می شود توی دنیا باشی و این قدر حالت خوب باشد! چشم میبستم و باز میکردم و با خودم میگفتم راستی راستی من زن اسماعیل شدم. آن قدر اسماعیل را میخواستم که وقتی داشتیم ازدواج میکردیم نه کارش برایم مهم بود نه اینکه خانه دارد یا ندارد، حقوق دارد یا ندارد! فقط خوشحال بودم که دارم با «اسماعیل» ازدواج میکنم .
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
✾࿐༅•••{🌼🦋🌼}•••༅࿐✾
@payame_kosar
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
4_5791935884542609352.mp3
21.06M
💬 قرائت دعای "عهــــد"
🎧 با نوای علی فانی
هدیه میڪنیــم به امام زمــان ارواحنافداه ❤️🌹
•┈••••✾•☘️🌸☘️•✾•••┈•
@payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ «پرونده گناه»
🔅 جوونا ما گناه میکنیم نامه اعمالمون رو دست مهدی میدن...
👤 حاج مهدی رسولی
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْبحق
حضࢪٺزینبڪبرۍ سلاماللهعلیها🤲🏻
~•~🌿꧁🌹꧂🌿~•~
@payame_kosar
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
⭕️ پیامِ #شهید ابراهیمِ هادی
🔷اگر خانم ها حریم رابطه با نامحرم را حفظ کنند، خواهید دید که چقدر آرامش خانواده ها بیشتر می شود. صدای بلند در پیش نامحرم، مقدمه ی آلودگی و گناه را فراهم می کند. اگر حریم ها رعایت شود، نامحرم جرأت ندارد کاری انجام دهد.
#حجاب_حیا
#رعایت_حریم_نامحرم
~•~🌿꧁🌹꧂🌿~•~
@payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱🌸
🔴پیشگیری از زردی نوزاد در ماه های آخر بارداری
در این ویدیو با حضور دکتر کردافشاری در مورد پیشگیری از زردی نوزاد در ماه های آخر بارداری شدن می کنیم.
#جهاد_فرزند_آوری
#نکات_بارداری
~•~🌿꧁🌹꧂🌿~•~
@payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️شبهه: انسانیت، بهترین دینه؟اصلا دین بالاتره یا انسانیت؟ چرا انسانیت کافی نیــــست!؟
#ضد_شبهه
~•~🌿꧁🌹꧂🌿~•~
@payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 جبههی انقلاب را گسترش بدهید
♦️ جبههی انقلاب را گسترش بدهید؛ یارگیری کنید؛ حذف نکنید. بعضیها که به اسلام و انقلاب معتقدند، در فلان مسئله با شما موافق نیستند؛ این موجب طرد نشود. البتّه منظور جذب منافق و آدم بیاعتقاد نیست. ۹۹/۲/۲۸
#جبهه_انقلاب
#ایران_قوی
~•~🌿꧁🌹꧂🌿~•~
@payame_kosar
❌ شایعه : کیف ۳۲ هزار دلاری همسر یحیی سنوار از جیب مردم ایران
رژیم خبیث صهیونیستی وقتی فهمید با انتشار فیلم لحظات آخر شهید یحیی سنوار چه گندی زده و چهره اسطوره ای او رو به جهانیان نشون داده ، حالا داره سعی می کنه با شایعات این چنینی او رو تخریب کنه...
در حالیکه تصویر کیف واقعی همسر ایشان که در تونل تصویربرداری شده یک کیف معمولی را نشان میدهد که شباهتی با آن کیف لاکچری ندارد
#ضد_شبهه
~•~🌿꧁🌹꧂🌿~•~
@payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر چقدر از خوشمزگی این بیورینگ بادمجون بگم کم گفتم
یه پیش غذای بین المللی و مجلسی که خیلی رخ قشنگی داره تو سفره🤭
یه چیزیم بگم من این پیش غذا رو با نون باگت دوست دارم که خودش یه وعده ای کامله🤭😅
بادمجون،سینه مرغ،گردو،جعفری تازه یا خشک،سس مایونز،نمک،زردچوبه،فلفل سیاه،پودر زنجبیل،سیر
با این مواد بالا میتونی یه غذای فوق العاده جذاب و خوشمزه برای اهل خونه بسازی😊
#آشپزی
~•~🌿꧁🌹꧂🌿~•~
@payame_kosar
#نمازشد
وقت اذان کہ میرسد
بہ حق هم دعا کنیم
باز شود گره ز کار
خداے خود صدا کنیم
چقدر شکستہ قلبها
چقدر غصہ است بہ دل
قرارمان محبت است
بہ حق هم رواکنیم
"عباداتتون قبول حق
#نماز_اول_وقت
@payame_kosar
#گزارش_تصویری
🔷 برگزاری حلقه صالحین پایگاه مهدیه با حضور خانم غفورزاده
موضوع : کتاب زندگي به سبک بهشت
اعمال قبل از خواب
فواید آیت الکرسی
همراه با سفره صلوات و دعای حدیث کساء
✳️ همراه با دعا برای پیروزی جبهه ی مقاومت
#حلقه_صالحین
#پایگاه_مهدیه
#حوزه_مقاومت_بسیج_کوثر_اردکان
☘☘☘☘☘
╭┅─•❀♡❀♡•─┅╮
@payame_kosar
╰┅─•❀♡❀♡•─┅╯
#گزارش_تصویری
❇️ جلسه تفسیر سوره حمد با بیان شیوای سرکار خانم هاتفی در مسجد دوازده امام برگزارشد .
#حلقه_صالحین
#پایگاهحضرتعلیبنابیطالبع
#حوزه_مقاومت_بسیج_کوثر_اردکان
─═༅🍃🌹🍃༅═─
@payame_kosar