eitaa logo
ساکنین پلاک "8"
145 دنبال‌کننده
11.9هزار عکس
6هزار ویدیو
100 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✳ چرا آخرتی نمی‌شوید؟! 🔻 در کتاب شریف می‌فرماید: هر کسی از روی برگرداند، به بیشتر می‌چسبد. عکس نقیض آن می‌شود: اگر می‌خواهیم از دنیا یک مقدار دست بشوییم، باید اعتقاد به معاد در ما محکم‌تر شود. 🔸 آخوند در اسرارالآیات یک حرف خیلی عالی دارد؛ می‌فرماید: «اگر کسی می‌خواهد از دنیا خارج بشود، باید دنیا را بشناسد. و اگر می‌خواهد به آخرت وارد بشود، باید دنیا را بشناسد.» این تعبیر، دقیق است. بعد ذیل آیه‌ی «وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولَى فَلَوْلَا تَذَكَّرُونَ» (واقعه، ۶۲) توضیح می‌دهد؛ شما نشأة اولی را شناختید، پس چرا پند نمی‌گیرید؟ یعنی چرا آخرتی نمی‌شوید؟ ذکر، آخرتی‌شدن است. «فَلَوْلَا تَذَكَّرُونَ» ذاکر بودن (در این‌جا) یعنی آخرتی‌شدن. پس هرچقدر انسان با دنیا بیشتر آشنا شود -نه‌اینکه وارد دنیا بشود- و درست آن را بشناسد، ورود به آخرت قطعی‌تر می‌شود. از سوی دیگر هرچقدر اعتقاد به آخرت قوی‌تر بشود، خروج از دنیا محقق‌تر و راحت‌تر شده است. 👤 📚 از کتاب | ج ۱ 📖 صفحات ۴۹ و ۵۰ #⃣ @pellake8
✳️ تو با کسی محشوری که دوستش می‌داری! 🔻 یکی از حالات نفْس انسان، و است که باید آن را در مسیر حق به کار گیرد و نتیجه‌ی آن را در لحظه‌ی ، ، و درنهایت، و خالد، مشاهده کند. چه زیباست کلام موجز و پرمغز امیرمؤمنان علیه‌السلام خطاب به حارث همدانی که فرمودند: «یَا حَارِثُ قَصِیرَةً مِنْ طَوِیلَةٍ أَنْتَ مَعَ مَنْ أَحْبَبْتَ وَ لَکَ مَا اکْتَسَبْتَ» ای حارث! آنچه گفتم بپذیر که اندکى است از بسیار (و نمونه‌‏اى است از خروار)، تو با کسى محشورى که دوستش می‌دارى، و براى تو است تمام اعمالى که خود کسب کرده‌‏اى. قرآن کریم نیز می‌فرماید: «يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ» (روزی که ما هر گروهی از مردم را با پیشوایشان می‌خوانیم) (اسراء، ۷۱). 🔸 و چه خوفناک و چه شورانگیز است این جمله‌ی بزرگان که می‌فرمودند: « در راه است!» خوفناک است در جایی که ابدیت انسان گره بخورد با خویشتنی تباه‌شده، و شیاطین و محبوبانی که وصفشان «بِئْسَ الْقَرِين»ُ است. شورانگیز است در جایی که ابدیت انسان گره بخورد با نفسی ارتقایافته در پرتو ، و معیّت با محبوبانی که اولیای طاهرین‌اند و وصفشان «وَحَسُنَ أُولَٰئِكَ رَفِيقًا» است. 👤 📚 از کتاب | ج ۱ 📖 ص ۴۴ #⃣ @pellake8
✳️ ادعا باید در مرتبه‌ی عمل بروزوظهور داشته باشد 🔻 مرحوم می‌فرمودند: «اگر در زندگیِ روزانه دیدید کسی که ادعا می‌کند است، با کسی که ادعای امام زمانی ندارد و یا اصلا علیه السلام را قبول ندارد، زندگی آن‌ها از صبح تا شب به یک شکل است، معلوم می‌شود که این هم ادعایی بیش نیست.» این فرمایش ایشان خیلی حرف زیبایی است. 🔸 اگر کسی ادعایی دارد، باید در مرتبه‌ی او بروزوظهور داشته باشد. کسی که می‌گوید من اهل کتاب هستم و خداوند را قبول دارم، هم برای من است، با کسی که مشرک است، هر دو می‌خواهند هزار سال در این دنیا بمانند و یا با یک طور برخورد دارند، معلوم می‌شود که او و این فرد مشرک یکی است. 👤 📚 از کتاب | ج ۱ 📖 ص ۱۳۰ 🙏 @pellake8
✳️ پیچِ ایمان! 🔻 آیت‌الله بهجت هر وقت قصه‌ی کسی [امثال شمر و...] را نقل می‌کردند همیشه می‌فرمودند: «فکر نکنید ما از این امور بَری هستیم! باید جای آن پیش بیاید، در همان شرایط ببینیم که ما هم مثل آن‌ها رفتار می‌کنیم یا نه. دنیا خیلی به آن‌ها رو کرده بود.» 🔸 انسان در او خیلی اثر دارد؛ یعنی یک موقع از انسان نعوذ بالله سر زده است، همین باعث می‌شود راحت‌تر از ببُرد. اما یک جایی از انسان سر زده است، به همین خاطر با وجود وسوسه‌ی شیطان، سخت‌تر از آن‌ها می‌بُرد. یعنی همه‌ی اعمالی که انسان به‌طور روزمره انجام می‌دهد دائما دارد این پیچ را شل‌وسفت می‌کند. این‌طور نیست که یک پیچ سفتی تمام مانده باشد و خیال ما راحت باشد که دیگر آن را کنار بگذاریم و بقیه‌ی فضائل را درست کنیم! نه، دائما دارد این پیچ شل‌وسفت می‌شود و آچار آن ‌دست انسان است که از کدام طرف بچرخاند. 🔺 ایستادن در مقابل وسوسه‌های شیطان، محکم کردن پیچ است و اجابت شیطان، شُل کردن آن پیچ و یک دفعه هم ممکن است کاملاً باز شود و از محبت و بلکه ایمان به خداوند سبحان جدا شود. 👤 📚 از کتاب | ج ۱ 📖 ص ۲۱۲ @pellake8
✳️ نگاه دینی به ابتلائات 🔻 به ما سفارش کرده‌اند که را برای دیگران و بالارفتن درجات و برای خود، ببینید. یعنی احساس کنید که خداوند تبارک و تعالی با این سختی می‌خواهد ما را کند. فلذا باید باشیم و بگوییم خدایا اگر آن کار بدی را که من کردم پیدا کنم که چه گناهی بوده، حتماً و به‌طور ویژه از آن می‌کنم و جبران هم می‌کنم. پس باید را برای خود، ریختن سیئات ببینیم و برای دیگران، ارتقای درجه. این نگاهی است که دین به ما یاد می‌دهد. 👤 📚 از کتاب | ج ۱ 📖 ص ۱۱۹ @pellake8
✳️ تو با کسی محشوری که دوستش می‌داری! 🔻 یکی از حالات نفْس انسان، و است که باید آن را در مسیر حق به کار گیرد و نتیجه‌ی آن را در لحظه‌ی ، ، و درنهایت، و خالد، مشاهده کند. چه زیباست کلام موجز و پرمغز امیرمؤمنان علیه‌السلام خطاب به حارث همدانی که فرمودند: «یَا حَارِثُ قَصِیرَةً مِنْ طَوِیلَةٍ أَنْتَ مَعَ مَنْ أَحْبَبْتَ وَ لَکَ مَا اکْتَسَبْتَ» ای حارث! آنچه گفتم بپذیر که اندکى است از بسیار (و نمونه‌‏اى است از خروار)، تو با کسى محشورى که دوستش می‌دارى، و براى تو است تمام اعمالى که خود کسب کرده‌‏اى. قرآن کریم نیز می‌فرماید: «يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ» (روزی که ما هر گروهی از مردم را با پیشوایشان می‌خوانیم) (اسراء، ۷۱). 🔸 و چه خوفناک و چه شورانگیز است این جمله‌ی بزرگان که می‌فرمودند: « در راه است!» خوفناک است در جایی که ابدیت انسان گره بخورد با خویشتنی تباه‌شده، و شیاطین و محبوبانی که وصفشان «بِئْسَ الْقَرِين»ُ است. شورانگیز است در جایی که ابدیت انسان گره بخورد با نفسی ارتقایافته در پرتو ، و معیّت با محبوبانی که اولیای طاهرین‌اند و وصفشان «وَحَسُنَ أُولَٰئِكَ رَفِيقًا» است. 👤 📚 از کتاب | ج ۱ 📖 ص ۴۴ #⃣ @pellake8
✳️ پیچِ ایمان! 🔻 آیت‌الله بهجت هر وقت قصهٔ کسی [امثال شمر و...] را نقل می‌کردند همیشه می‌فرمودند: «فکر نکنید ما از این امور بَری هستیم! باید جای آن پیش بیاید، در همان شرایط ببینیم که ما هم مثل آن‌ها رفتار می‌کنیم یا نه. دنیا خیلی به آن‌ها رو کرده بود.» 🔸 «اعمال» انسان در «تصمیم‌گیری» او خیلی اثر دارد؛ یعنی یک موقع از انسان نعوذ بالله «معصیتی» سر زده است، همین باعث می‌شود راحت‌تر از «ائمه» ببُرد. اما یک جایی «طاعتی» از انسان سر زده است، به همین خاطر با وجود وسوسهٔ شیطان، سخت‌تر از آن‌ها می‌بُرد. یعنی همهٔ اعمالی که انسان به‌طور روزمره انجام می‌دهد دائما دارد این پیچ را شل‌وسفت می‌کند. این‌طور نیست که یک پیچ سفتی تمام مانده باشد و خیال ما راحت باشد که دیگر آن را کنار بگذاریم و بقیهٔ فضائل را درست کنیم! نه، دائما دارد این پیچ شل‌وسفت می‌شود و آچار آن ‌دست انسان است که از کدام طرف بچرخاند. 🔺 ایستادن در مقابل وسوسه‌های شیطان، محکم کردن پیچ «ایمان» است و اجابت شیطان، شُل کردن آن پیچ و یک دفعه هم ممکن است کاملاً باز شود و از محبت «اهل‌بیت» و بلکه ایمان به خداوند سبحان جدا شود. 👤 📚 از کتاب | ج ۱ 📖 ص ۲۱۲ #⃣ https://eitaa.com/pellake8
✳️ چرا راضی به حیات دنیا می‌شویم؟! 🔻 کسی که از «معاد» و ذکر آن غافل شد، از «حقیقت» غافل شده است. وقتی از حقیقت غافل شد، به این شخص «غافل» اطلاق می‌شود و او «اهل دنیا» شده است: «رَضُوا بِالحَياةِ الدُّنْيا». ‼️ این که راضی به حیات دنیا می‌شوند، عُقلایی هم هست؛ کسی که برای خود یک حقیقتی بعد از این دنیا قائل نیست، قطعاً بقای خود را در همین جا می‌بیند. پس تمام قوای خود را برای این‌جا سرمایه‌گذاری می‌کند؛ یعنی تمام قوایی را که خداوند داده است برای اینکه بتواند تمام مراحل کمال را تا ابدیت طی بکند، تمام این قوای نامحدود را در شصت، هفتاد، هشتاد سال عمر دنیا سرمایه‌گذاری می‌کند. لذا «رَضُوا بِالْحَياةِ الدُّنْيا» واقعاً به حیات دنیا اعتقاد و رضایت پیدا می‌کند. این «رضایت» یک اعتقاد قلبی است. البته این هم مراتب دارد و متناسب با مراتب رضایت به دنیا معلوم می‌شود که چقدر منکر معاد است. 👤 📚 از کتاب | ج ۱ 📖 ص ۵۱ https://eitaa.com/pellake8
✳️ ثمرهٔ ملکات دوران جوانی 🔻 رسول خدا (ص) می‌فرماید: «الْمُسْلِمُ إِذَا ضَعُفَ مِنَ الْكِبَرِ يَأْمُرُ اللَّهُ الْمَلَكَ أَنْ يَكْتُبَ لَهُ فِي حَالِهِ تِلْكَ». وقتی مُسلِمی ضعیف شد به جهت پیری، خداوند تبارک و تعالی امر می‌کند مَلکی را که بنویسد برای او در این حال پیری او «مَا كانَ يَعْمَلُ وَهُوَ شَابٌ نَشِيطٌ مُجْتَمِعٌ» اعمال جوانی او را که خیلی سرحال و سرکیف بود، نشیط و مجتمع بود. این یک بحث بسیار عالی است. یعنی اگر کسی در جوانی حرکتی را شروع کند و انجام دهد، حقیقت او با این عمل عجین می‌شود و اگر در پیری توان انجام آن را از دست بدهد، می‌خواهد آن را انجام دهد، ولی نمی‌تواند -البته قبلاً انجام می‌داد- عیناً همان عمل برای او نوشته می‌شود. و حتی اگر هزار سال عمر کند، برای او عمل این هزار سال نوشته می‌شود. 🔸 پس اگر انسان عملی را شروع کرد و در جوانی این عمل در وجود او تثبیت و ملکه شد، بعد از جوانی این عمل دیگر تمام‌شدنی نیست. اما برعکس اگر کسی در جوانی آن عمل را انجام نداد و یا گاهگاهی بود و در پیری خواست این کار را بکند، در عمل به آن افتان‌وخیزان می‌شود. 👤 📚 از کتاب | ج ۱ 📖 صفحات ۱۰۶ و۱۰۷
✳️ باهوش‌ترین مؤمن! 🔻 از رسول خدا (ص) سؤال شد: زیرک‌ترین مؤمنان چه کسی است؟ «سُئِلَ رَسُولُ اللهِ ص أَيُّ الْمُؤْمِنِينَ أَكْیَسُ» حضرت فرمودند: کسی که بیشتر به یاد مرگ است و برای آن مهیاتر است. «أَكْثَرُهُمْ ذِكْراً لِلْمَوْتِ وَ أَشَدُّهُمُ اسْتِعْدَاداً لَهُ» هر چه یاد مرگ بیشتر باشد، شخص باهوشتر است. 🔸 تعبیر به «أَشَدُّهُمُ اسْتِعْدَاداً لَهُ» خیلی جالب است. شدت استعداد و آمادگی؛ یعنی اگر بگویند الآن، می‌گوید باشد، آماده‌ام، اما طلب مرگ نکرده است و «أَكْثَرُهُمْ ذِكْراً لِلْمَوْتِ»، یعنی در هر جایی و هر کاری که می‌خواهد بکند، یاد او هست که اگر امروز قرار است بمیرد، آیا این کار را ادامه می‌داد؟ یعنی دائماً یاد مرگ هست. یاد مرگ جزو ذکرش است، منتها ذکری که دائماً سرلوحهٔ همهٔ کارهایش باشد. هر روز صبح احساس می‌کند که این بیداری پس از مرگ است و شب، انتهای بودن اوست. زندگی و امور چنین شخصی يک طور دیگری شکل می‌گیرد تا يك كسی که گمان می‌کند حالا حالاها که هست! 👤 📚 از کتاب | ج ۱ 📖 ص ۱۵۵ #⃣