eitaa logo
پیوندخوبان
185 دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
6.7هزار ویدیو
98 فایل
ترویج فرهنگ مهدویت وخدمت به استان قدس مهدوی
مشاهده در ایتا
دانلود
حاج آقای شمس حسنیه بیت الرقیه.m4a
حجم: 5.43M
○• -امور خَلقی -امور خُلقی - خوب مثل جواهراتی است که در ما وجود دادد -مثل صبر که است - خوش خلقی جزء وجود آدمی است -جواهرات وجودمان را به امام زمان هدیه کنیم - حقیقت وجودمان را کنیم -الماس و کیمیا را هدیه کنیم -اگر خُلق و اخلاق مان خوب شود باید خَلق مان خوب شود - غذای و طیب و طاهر و  اخلاق را می کند - فحش شنیدن ؛ موجب صورت می شود -رابطه اخلاق با بدن - از امام رضا عالم آل محمد -از دارایی ها بدهیم تا اموال مان و نو باقی بماند ▪︎°▪︎ ؏َـجِّلْ‌لِوَلیِڪَ‌ألْفَـرَج °◇°◇°◇° کانال پیوندخوبان 🍉 @peyvan
4.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📍خطر جدی برای کسانی که تَعییر می کنند! ✍استاد فاطمی نیا درباره عمل قبیحِ تَعییر و عواقب بسیار خطرناک آن توضیح می دهند. 🚨@partoye_hagh
ﺍﻫﺎﻟﯽ يک ﺭﻭﺳﺘـﺎ از عالمی براي سخنراني ﺩﻋـﻮت کردند. عالم قبول مي کند اما در ازاي آن صـد سکه از آنها طلب می کند. مردم کنجکاو سکه ها را تهيـه کرده و در ميدان جمع مي شوند تا ببينند عالم چه مطلب باارزشي میخواهد بیان کند؟! عالم ﺑﺎﻻﯼ ﻣﻨﺒـﺮ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﻭ ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﯽ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ. ﺳﭙﺲ ﺍﺯ ﻣﻨﺒﺮ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺁﻣﺪﻩ ﺑﻪ ﻣردم مي ﮔﻮﯾﺪ: ﺑﯿﺎﯾﯿﺪ و ﭘﻮﻟﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﭘﺲ ﺑﮕﯿـﺮﯾﺪ. ﺍﻫﺎﻟﯽ ﺭﻭﺳﺘﺎ تعجب میکنند و میگویند: علت ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ کردن پول ﭼﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ علت ﭘﺲ ﺩﺍﺩﻥ ؟ عالم لبخند میزند و میگوید: ﺍﻭﻝ ﺍﯾﻨﮑﻪ، ﺁﺩﻡ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺎﺑﺖ ﭼﯿـﺰﯼ ﭘﻮﻝ بپردازد ﺳﻌﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺑﻪ ﻧﺤﻮ ﺍﺣﺴﻦ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﻨﺪ. ﺩﻭﻡ اینکه ﻭﻗﺘﯽ ﺁﺩﻡ ﭘﻮﻝ ﺗﻮﯼ جیبهایش ﺑﺎﺷـﺪ ﺧﯿﻠﯽ ﻗﺸﻨـﮓ ﺻﺤﺒـﺖ میکند. 🔻در این حکایت عالم میدانست که مردم زیاد مایل به شنیدن پند و موعظه نیستند؛ از انها درخواست پول کرد، تا حواسشان را جمع کنند. 🔻انسان برای پیشرفت در زندگی نیاز به کار و تلاش بدنی دارد. و برای پیشرفت اخلاقی،ادبی،اعتقادی، فرهنگی و... نیاز به آموزش و شنیدن پند و موعظه بزرگان دارد. اما امروزه بسیاری از افراد به همه چیز اهمیت میدهند بجز آموزش و یادگیری،کتابخوانی و شنیدن موعظه بزرگان. ♦️لذا حضرت فرمود: گوش های بسیاری از افراد، سنگین شده است برای شنیدن پند و موعظه.
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا قرآن تربیت خانوادگی و وراثت را در شکل گیری اخلاقیات انسان ها موثر می داند؟ (بخش اول) 🔹اوّلين مدرسه براى تعليم و تربيت محيط است، و بسيارى از زمينه هاى اخلاقى در آنجا رشد و نمّو مى كند؛ محيط سالم يا ناسالم تأثير بسيار عميقى در پرورش فضائل اخلاقى، يا رشد رذائل دارد، و در واقع بايد سنگ انسان در آنجا نهاده شود. اهمّيّت اين موضوع، زمانى آشكار میشود كه توجّه داشته باشيم اوّلاً ، بسيار اثر پذير است، و ثانياً آثارى كه در آن سنّ و سال در روح او نفوذ مى كند، ماندنى و پابرجا است! 🔹اين حديث را غالباً شنيده ايم كه (عليه السلام) فرمود: «اَلْعِلْمُ (فى) الصّـِغَرِ كَالنَّقْشِ فى الْحَجَرِ» [۱] (تعليم در همانند نقشى است كه روى سنگ كنده مى شود [كه ساليان دراز باقى و برقرار مى ماند]). بسيارى از سجاياى اخلاقى را از و و برادران بزرگ و خواهران خويش مى گيرد؛ شجاعت، سخاوت، صداقت و امانت، و مانند آنها، امورى هستند كه به راحتى كودكان از بزرگترهاى خانواده كسب مى كنند؛ و رذائلى مانند دروغ و خيانت و بى عفّتى و ناپاكى و مانند آن را نيز از آنها كسب مى نمايند. 🔹افزون بر اين، پدر و مادر از طريق ديگرى نيز كم و بيش به فرزندان منتقل میشود، و آن از طريق و ژنها است. ژنها تنها حامل صفات جسمانى نيستند، بلكه صفات اخلاقى و روحانى نيز از اين طريق به فرزندان منتقل میشود، هرچند بعداً قابل تغيير و دگرگونى است، و جنبه جبرى ندارد تا مسؤوليّت را از فرزندان بطور كلّى سلب كند. به تعبير ديگر، و از دو راه در وضع اخلاقى فرزند اثر مى گذارند: از طريق و ؛ منظور از تكوين در اينجا صفاتى است كه در درون نطفه ثبت است و از طريق ناآگاه منتقل به فرزند مى شود، و منظور از تشريع، تعليم و تربيتى است كه آگاهانه انجام مى گيرد، و منشأ پرورش صفات خوب و بد میشود. 🔹درست است كه هيچكدام از اين دو جبرى نيست، ولى بدون شك زمينه ساز و انسانها است، و بسيار با چشم خود ديده ايم كه فرزندان افراد پاك و صالح و شجاع و مهربان، افرادى مانند خودشان بوده اند و بعكس، آلوده زادگان را در موارد زيادى آلوده ديده ايم. بى شك اين مسأله در هر دو طرف استثنائاتى دارد كه نشان میدهد تأثير اين دو عامل (وراثت و تربيت) تأثير جبرى غير قابل تغيير نيست. با اين اشاره به مراجعه میکنیم و مواردى را كه قرآن به آن اشاره كرده است، مورد بررسى قرار ميدهيم. 🔹در سوره نوح آيه ۲۷، سخن از قوم نوح است، كه وقتى تقاضاى نابودى آنها را به عذاب الهى میكند، تقاضاى خود را با اين دليل مقرون مى سازد، كه اگر آنها باقى بمانند ساير بندگان تو را ميكنند و جز نسلى فاجر و كافر از آنها متولّد نمیشود؛ «اِنَّكَ اِن تَذَرْهُمْ يُضِلّوُا عِبادَكَ وَ لا يَلِدُوا اِلاّ فاجِراً كَفّاراً». اين سخن ضمن اين كه نشان میدهد و مفسد كه داراى نسل تبهكار هستند، از نظر سازمان خلقت، حقّ حيات ندارند و بايد به عذاب الهى گرفتار شوند و از ميان بروند، اشاره به اين حقيقت است كه ، ، و حتّى عامل مى تواند در و عقيده مؤثّر باشد. 🔹قابل توجّه اين كه نوح پيامبر بطور قاطع مى گويد: تمام فرزندان آنها فاسد و كافر خواهند بود، چرا كه موج فساد در جامعه آنها به قدرى قوى بود كه نجات از آن، كار آسانى نبود؛ نه اين كه اين عوامل صددرصد جنبه جبرى داشته باشد و انسان را بى اختيار به سوى خود بكشاند. بعضى گفته اند آگاهى نوح (عليه السلام) بر اين نكته به خاطر وحى الهى بوده، كه به نوح فرمود: «اَنَّهُ لَنْ يُؤْمِنَ مِنْ قَوْمِكَ اِلاّ مَنْ قَدْ آمَنَ» [هود، ۳۶] (جز آنها كه [تاكنون] ايمان آورده اند، ديگر هيچكس از قوم تو ايمان نخواهد آورد!). 🔹ولى روشن است اين آيه، شامل نسل آينده آنها نميشود، بنابراين بعيد نيست كه نسبت به نسل آينده بر اساس امور سه گانه (محيط، تربيت خانوادگى و عامل وراثت) قضاوت كرده باشد. در بعضى از روايات، آمده كه فاسدان قوم نوح هنگامى كه فرزند آنها به حدّ تميز ميرسيد، او را نزد نوح (عليه السلام) مى بردند، و به كودك میگفتند اين پيرمرد را مى بينى، اين مرد دروغگويى است، از او بپرهيز، پدرم مرا اين چنين سفارش كرده (و تو نيز بايد فرزندت را به همين امر سفارش كنى)! و به اين ترتيب ، يكى پس از ديگرى مى آمدند و مى رفتند. [۲] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ۲، ج۱، ص۲۲۴، ب۷ [۲] مفاتيح الغيب، فخرالدين رازى، دار احياء التراث العربى، چ۳، ج ۳۰، ص۶۵۹، [سورة نوح، آية ۲۷] منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️وقت چاره، دوران جوانی است... 🔹 بدانند که وقت چاره، است، چه آن که اگر کسی دل و جان خود را در «جوانی» اصلاح نکند و با آلودگی قلب و روح به پیری رسد، درمان در نهایت دشواری است، زیرا در این صورت، ریشه مستحکم، عادت و بر مملکت دل مسلط خواهد شد؛ 🔹گرچه در عین حال چنین کس نیز باید کند و به رحمت خدا امیدوار باشد و يأس و ناامیدی به خود راه ندهد که: «إِنَّهُ لَا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ». (که تنها گروه کافران، از مأیوس می‌شوند!). 📕 (تلخیص و تحریر کتاب معراج‌السعادة)، ص ۶۰ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️نقش «اسوه ها» و «الگوها» در رشد اخلاقی انسان 🔹یک «گرایش فطری» در بشر هست که داشته باشد، که او در زندگی قرار گیرد. قهرمانی با «کمالات فراوان و ویژگی های برجسته»، که دیگران فاقد آن هستند. چنین گرایشی در ابعاد اجتماعی هم مطرح می‌باشد؛ به همین دلیل است که هر ملتی قهرمان و اسطوره ای، هر چند خیالی دارد، که بخشی از هویت آن جامعه را تشکیل میدهد. این گرایش نقش مهمی در صعود و نزول در بشر دارد. وقتی پوشالی باشد، یا قهرمانی اش را مدیون معیارهای مبتذل و سطح پایین جامعه باشد، قرار دادنش در بهترین حالت، انسانی می‌سازد مثل خودش . 🔹پس ضروری است که هم «معیارهای صحیح و ارزشمند» را شناخت، و هم که با آن معیارها هماهنگ باشد. برای پیروانش شخص (صلّی الله علیه و آله) را بعنوان و معرفی می‌نماید:  «لَقَدْ کانَ لَکُمْ فی رَسُولِ اللهِ اسْوَهٌ حَسَنَهٌ لِمَنْ کانَ یَرْجُوا اللهَ وَ الْیَوْمَ الآخِرَ وَ ذَکَرَ اللهَ کَثیراً». [۱] (یقیناً برای شما در [روش و رفتار] الگوی نیکویی است، برای کسی که همواره به خدا و روز قیامت امید دارد، و خدا را بسیار یاد می کند). 🔹آیت الله العظمی مکارم شیرازی در تفسیر این آیه می‌فرماید: «این آیه ناظر به جنگ احزاب است؛ به نکته مهمّی اشاره میکند و آن اینکه، علیرغم ضعفها و بیتابی ها و بدگمانی های بعضی از تازه مسلمانان در این میدان نبرد عظیم، (صلّی الله علیه و آله) مانند کوهی استوار، مقاومت و ایستادگی کردند؛ از آرایش جنگ های صحیح و انتخاب بهترین روش های نظامی، لحظه ای غافل نمی ماندند، و در عین حال از راههای مختلف برای ایجاد شکاف در جبهه دشمن از پای نمی نشستند؛ همراه دیگر مؤمنان کلنگ به دست گرفتند و خندق کندند، و برای حفظ یارانشان با آنها مزاح و شوخی می کردند؛ برای دلگرم ساختن مؤمنان، آنان را به خواندن اشعار حماسی تشویق می‌نمودند؛ آنی از یاد خدا غافل نبودند، و یارانشان را به آینده درخشان و فتوحات بزرگ نوید می‌دادند. 🔹همین امور سبب حفظ جمعیّت اندک مسلمین در برابر گروه عظیم احزاب، که از نظر ظاهری کاملًا برتری داشتند، شد؛ این ایستادگی و مقاومت عجیب، سرمشقی‌ برای‌ همه بود. قرآن کریم می‌فرمايد:  « (در میدان جنگ احزاب) بود برای آنها که امید به خدا و روز رستاخیز دارند، و خدا را بسیار یاد می‌کنند». نه تنها در میدان جنگ احزاب که مصداق محسوب می‌شد، (صلی الله علیه و آله) و بودند، بلکه در میدان و مبارزه با هوی و هوس های نفسانی و تهذیب اخلاق نیز «اسوه و سرمشق بسیار مهمّی» بودند و می‌باشند؛ 🔹و آن کسی که بتواند گام در جای گام‌های آن بزرگوار بنهد، این راه پر فراز و نشیب را با سرعت خواهد پیمود. قابل توجّه اینکه در این آیه، علاوه بر مسأله «ایمان به خدا و روز جزا» (لِمَنْ کانَ یَرْجُوا اللهَ وَ الْیَوْمَ الآخِرَ)، روی نیز تکیه شده است، و با ذکر جمله «وَ ذَکَرَ اللهَ کَثیراً» نشان می‌دهد، آنهایی که بسیار به یاد خدا هستند، از هدایت های چنین پیشوایی الهام می‌گیرند، زیرا و ، آنها را متوجّه مسئولیّت های بزرگشان می‌کند، در نتیجه به دنبال رهبر و پیشوایی می‌گردند، و کسی را بهتر از (صلی الله علیه و آله) برای این کار نمی یابند». [۲] پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره احزاب، آیه ۲۱ [۲] اخلاق در قرآن، جلد ۱، ص۳۷۱ منبع: وبسایت اهل البیت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️برای جلب نظر مخالفین و اصلاح آنها از چه روشی باید استفاده کرد؟ 🔹بسیار دیده شده است، افراد با فضیلت و دانشمندى، بر اثر عدم آشنایی به «فنون بحث و استدلال»، و «عدم رعایت جنبه‌هاى روانى»، هرگز نمى توانند در افکار دیگران نفوذ کنند. به عکس، افرادى را سراغ داریم که به آن حد از نظر علمى نیستند، ولى در جذب قلوب، و تسخیر دلها، و نفوذ در افکار دیگران، پیروز و موفق‌اند. علت اصلى آن است که، «نحوه‌ طرح‌ بحث‌ها»، و «طرز برخورد با طرف مقابل»، باید با اصولى از نظر و توأم باشد، تا جنبه هاى منفى را در طرف مقابل تحریک نکند، و او را به و وادار نسازد، بلکه به عکس او را بیدار کرده و روح و را در او زنده کند. 🔹در اینجا مهم این است که: بدانیم، انسان تنها «اندیشه» و «خرد» نیست تا فقط در برابر قدرت استدلال تسلیم گردد، بلکه، علاوه بر آن، مجموعه اى از عواطف و احساسات گوناگون ـ که بخش مهمى از روح او را تشکیل مى دهد ـ در وجود او نهفته است که باید آنها را به طرز صحیح و معقولى اشباع کرد. ، این راه و روش را به ما آموخته، که چگونه در برابر در عین طرح بحث هاى منطقى، چنان آن را با بیامیزیم، که در اعماق روح آنها نفوذ کند. این است که: طرف مقابل احساس کند، گوینده واجد اوصاف زیر است: 1⃣به گفته هاى خود ایمان دارد، و آنچه را که مى گوید از اعماق جانش برمى خیزد. 2⃣هدفش از بحث، و است، نه برترى جوئى و تفوق طلبى. 3⃣او هرگز نمى خواهد طرف را کند و خود را بزرگ نماید. 4⃣او آنچه مى گوید از طریق مى گوید، و منافع شخصى و خصوصى در این کار ندارد. 5⃣او براى طرف مقابل قائل است، و به همین دلیل در تعبیرات خود در بحث را فراموش نمى کند. 6⃣او نمى‌خواهد طرف را بى جهت برانگیزد، و اگر درباره موضوعى به اندازه کافى بحث شده، به همان قناعت مى کند، و از در بحث و به کرسى نشاندن حرف خویش، پرهیز دارد. 7⃣او است و جانب انصاف را هرگز از دست نمى دهد، هر چند طرف مقابل، این اصول را رعایت نکند. 8⃣او نمى خواهد افکار خود را بر دیگران تحمیل کند، بلکه علاقه دارد در دیگران ایجاد کند، تا در عین آزادى، این خود جوشى آنها را به حقیقت برساند. 🔹دقت در آیات و طرز برخورد (صلى الله علیه و آله) ـ به فرمان خدا ـ با که توأم با ریزه کاری هاى جالبى بود، گواه بسیار زنده اى بر بحث هاى بالاست. او گاه، تا اینجا پیش مى رود که حتى دقیقاً تعیین نمى کند: ما در طریق هدایتیم و شما در طریق گمراهى، بلکه مى گوید: «ما یا شما در طریق هدایتیم یا در ضلالت»، [۱] تا در فکر فرو روند که نشانه هاى هدایت و ضلالت در کدامین گروه است؟ 🔹و یا این که مى گوید: «روز قیامت خداوند در میان همه ما داورى مى کند و هر کس را به آنچه لایق است جزا مى دهد». [۲] البته انکار نمى توان کرد که اینها، همه در مورد کسانى است که امید هدایت آنها باشد، و الا با و ستمگر و بى رحم که امیدى به پذیرش آنها نیست، قرآن طور دیگرى برخورد مى کند. [۳] پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره سبأ، آیه ۲۴ [۲] سوره سبأ، آیه ۲۶ [۳] در جلد شانزدهم «تفسير نمونه»، در ذيل «آيه ۴۶ سوره عنكبوت» نيز بحث مشروحى در اين زمينه آمده است. 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازي، دار الکتب الإسلامیه، چ ۲۶، ج ۱۸، ص ۱۰۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️بر اساس روایات اسلامی چگونه مردم می توانند با سرعت از «پل صراط» بگذرند؟ 🔹از پاره اى روايات استفاده مى شود كه سرعت عبور مردم از بستگى به ميزان «ايمان» و «اخلاص» و «اعمال صالح» آنها دارد. 🔹در حديثى از امام صادق (عليه السلام) مى خوانيم: «مِنْهُمْ مَنْ يَمُرُّ مِثْلَ الْبَرْقِ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَمُرُّ مِثْلَ عَدْوِ الْفَرَسِ وَ مِنْهُمُ مَنْ يَمُرُّ حَبْواً وَ مِنْهُمْ مَنْ يَمُرُّ مَشْياً وَ مِنْهُمْ مَنْ يَمُرُّ مُتَعَلِّقاً قَدْ تَاُخُذُ النَّارُ مِنْهُ شَيْئاً وَ تَتْرُكُ شَيْئاً!». [۱] (بعضى مانند برق از آن مى گذرند، و بعضى همچون اسب تيزرو، بعضى با دست‌ و زانوها، بعضى همچون پيادگان و بعضى به آن آويزان مى شوند [و مى گذرند] گاه آتش دوزخ از آنها چيزى را مى گيرد و چيزى را رها مى كند). 🔹آری گروهى با سرعت در سايه و از اين جاده خطرناك مى گذرند. علاوه بر این بدون شك ارتباط با پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله) و خاندان‌ رسول‌ الله مى تواند عبور از اين را آسان سازد. 🔹در حديثى از پيغمبر اكرم (صلی الله علیه و آله) مى خوانيم: «اِذا كانَ يَوْمُ الْقِيامَةِ وَ نُصِبَ الصِّراطُ عَلَى جَهَنَّمَ لَمْ يَجُزْ عَلَيْهِ اِلا مَنْ كانَ مَعَهُ جَوازٌ فيه وَلايَةُ عَليِّ بْنِ اَبيطالِب (عليه السلام)!» [۲] (روز هنگامى كه روى جهنّم قرار داده شود، تنها كسانى از آن عبور مى كنند كه اجازه اى داشته باشند و در آن اجازه، ولايت‌ علی‌ بن‌ ابيطالب (عليه السلام) بوده باشد). 🔹نظير همين معنا به تعبير ديگر درباره بانوى اسلام حضرت فاطمه (عليها السلام) آمده است. بديهى است ولايت امام على (عليه السلام) و حضرت فاطمه (علیها السلام) از ولايت پيغمبر (صلى الله عليه و آله) و علاقه به قرآن و اسلام و ساير پيشوايان معصوم جدا نيست، در واقع تا ارتباطى از نظر و و با اين پيشوايان بزرگ برقرار نباشد، عبور از ممكن نيست، و در اين زمينه روايات متعددى وارد شده است. [۳] پی نوشت‌ها؛ [۱] الأمالی، ابن بابويه، كتابچى‏، چ۶، ص۱۷۷. [۲] الأمالی، طوسى، دارالثقافة، ‏چ۱، ص۲۹۰. [۳] علاقمندان براى آگاهى بيشتر مى توانند به بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، بيروت‏، ۱۴۰۳ق، چ دوم، ج ۸، ص ۶۸، باب ۲۲ (الصراط)، روايات ۱۲ تا ۱۷ مراجعه كنند. 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ نهم، ج ۶، ص ۱۴۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel