🔹خاندانش #بنىهاشم كه از بهترين طوايف عرب بودند. «پدرى» همچون #عبدالله و «جدّى» چون #عبدالمطلب، «عمويى» همچون #حمزه و #ابوطالب و «عموزاده اى» مانند #امام_علی و #جعفر و فرزندانى همچون #حضرت_زهرا و #ائمه_معصومين (عليهم السلام) داشت. #مكّه حرم امن الهى زادگاه او بود و هجرتگاهش #مدينه طيّبه مركز گروهى از مردم ايثارگر و فداكار بود. دعوت خود را از آنجا گسترش داد و صداى او در تمام جهان پيچيد.
🔹«اسره» كه از مادّه «اسر» (بر وزن عصر) به معناى قدرت و قوّت گرفته شده، اشاره به خاندان #بنىهاشم و فاميل نزديك حضرت است. «شجره»، اشاره به ريشه اصلى اين خانواده است كه به #حضرت_ابراهيم (عليه السلام) باز مى گردد و «اغصان معتدل» اشاره به شاخه هاى او همچون عبدالمطلب، ابوطالب، حمزه، جعفر، اميرمؤمنان علی و ائمه هدى (علیهم السلام) مى باشد كه از نظر #فضل و #كمال و عدم اختلاف همچون شاخه هاى هماهنگ يك درخت بودند و «ثمار»؛ (ميوه ها)، #علوم و دانش هايى است كه از اين خاندان در طول تاريخ نصيب مردم شد.
🔹آنگاه به سراغ معرفى «برنامه هاى عملى #پيامبر» (صلی الله علیه و آله) میرود و میفرمايد: «أَرْسَلَهُ بِحُجَّةٍ كَافِيَةٍ، وَ مَوْعِظَةٍ شَافِيَةٍ، وَ دَعْوَةٍ مُتَلَافِيَةٍ». «خداوند او را با دليل كافى و اندرز شافى و دعوت اصلاح گرانه، فرستاد». آرى، او داراى #دلايل #عقلى، #فطرى و انواع #معجزات_حسّى بود و انسانها و جامعه هاى بيمار را با سخنان خود درمان كرد و ويرانى هاى فراوانى از عصر جاهليّت - كه در تمام شئون اجتماعى وجود داشت - اصلاح و آباد ساخت. «دعوت #پيغمبر_اكرم» (صلی الله علیه و آله) از نظر ريشه با حجت و #برهانقانعكننده همراه بود و از نظر محتوا، #برنامهاى_شفابخش در بر داشت، و از نظر نتيجه به اصلاح مفاسد و ترميم ويرانیهاى فكرى و اخلاقى و اجتماعى منتهى شد.
🔹#امام_علی (عليه السلام) سپس به كارهاى مهمّى كه #پيامبر_اكرم (صلی الله علیه و آله) انجام داد پرداخته، چنين میفرمايد: «أَظْهَرَ بِهِ الشَّرَائِعَ الْمَجْهُولَةَ، وَ قَمَعَ بِهِ الْبِدَعَ الْمَدْخُولَةَ، وَ بَيَّنَ بِهِ الْأَحْكَامَ الْمَفْصُولَةَ». «خداوند به وسيله او احكام ناشناخته [الهى] را آشكار ساخت و بدعت هايى كه به نام دين در شريعت الهى وارد شده بود ريشه كن كرد و احكامى را كه اكنون نزد ما روشن است بيان داشت». در واقع #پيامبر_اكرم (صلی الله علیه و آله) به سه كار مهم دست زد: #عقايد_حقّه را آشكار ساخت؛ #بدعتها و #خرافات را از ميان برداشت و #احكام_الهى را به طور روشن براى همه مردم تبيين كرد كه هريك از اينها با مجاهدات بسيار و تحمّل رنجهاى فراوان صورت گرفت.
📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، چ اول، ج ششم، ص ۲۶۶
منبع؛ وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#پيامبر #پیامبر_اکرم
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
🌺 ۵۰ خصلت از خصوصیات اخلاقی پیامبر اکرم حضرت محمد مصطفی (ص)
✔️بیشک تأسی به سيره و سنت آن حضرت براساس آيهکريمه «و لکم في رسولالله اسوه حسنه» و از جمله آنچه در اين مطلب به آن اشاره شده، راهگشای مشکلات و مسائل مبتلا به جامعه مسلمانان خواهد بود.
۱- هنگام راه رفتن با آرامی و وقار راه میرفت.
۲- در راه رفتن قدمها را بر زمين نمیکشيد.
۳- نگاهش پيوسته به زير افتاده و بر زمين دوخته بود.
۴- هرکه را میديد مبادرت به سلام میکرد و کسی در سلام بر او سبقت نگرفت.
۵- وقتی با کسی دست میداد دست خود را زودتر از دست او بيرون نمیکشيد.
۶- با مردم چنان معاشرت میکرد که هرکس گمان میکرد عزيزترين فرد نزد آن حضرت است.
۷- هرگاه به کسی مینگريست به روش ارباب دولت با گوشه چشم نظر نمیکرد.
۸- هرگز به روی مردم چشم نمیدوخت و خيره نگاه نمیکرد.
۹- چون اشاره میکرد با دست اشاره میکرد نه با چشم و ابرو.
۱۰- سکوتی طولانی داشت و تا نياز نمیشد لب به سخن نمیگشود.
۱۱- هرگاه با کسی، هم صحبت میشد به سخنان او خوب گوش فرا میداد.
۱۲- چون با کسی سخن میگفت کاملا برمیگشت و رو به او مینشست.
۱۳- با هرکه مینشست تا او اراده برخاستن نمیکرد آن حضرت برنمیخاست.
۱۴- در مجلسی نمینشست و برنمیخاست مگر با ياد خدا.
۱۵- هنگام ورود به مجلسی در آخر و نزديک درب مینشست نه در صدر آن.
۱۶- در مجلس جای خاصی را به خود اختصاص نمیداد و از آن نهی میکرد.
۱۷- هرگز در حضور مردم تکيه نمیزد.
۱۸- اکثر نشستن آن حضرت رو به قبله بود.
۱۹- اگر در محضر او چيزی رخ میداد که ناپسند وی بود ناديده میگرفت.
۲۰- اگر از کسی خطايی صادر میگشت آن را نقل نمیکرد.
۲۱- کسی را بر لغزش و خطای در سخن مواخذه نمیکرد.
۲۲- هرگز با کسی جدل و منازعه نمیکرد.
۲۳- هرگز سخن کسی را قطع نمیکرد مگر آنکه حرف لغو و باطل بگويد.
۲۴- پاسخ به سوالی را چند مرتبه تکرار میکرد تا جوابش بر شنونده مشتبه نشود.
۲۵- چون سخن ناصواب از کسی، میشنيد. نمیفرمود: «چرا فلانی چنين گفت» بلکه میفرمود: «بعضی مردم را چه میشود که چنين میگويند؟»
۲۶- با فقرا زياد نشست و برخاست میکرد و با آنان هم غذا میشد.
۲۷- دعوت بندگان و غلامان را میپذيرفت.
۲۸- هديه را قبول میکرد اگرچه به اندازه يک جرعه شير بود.
۲۹- بيش از همه صله رحم به جا میآورد.
۳۰- به خويشاوندان خود احسان میکرد بی آنکه آنان را بر ديگران برتری دهد.
۳۱- کار نيک را تحسين و تشويق میفرمود و کار بد را تقبيح مینمود و از آن نهی میکرد.
۳۲- آنچه موجب صلاح دين و دنيای مردم بود به آنان میفرمود و مکرر میگفت هرآنچه حاضران از من میشنوند به غايبان برسانند.
۳۳- هرکه عذر میآورد عذر او را قبول میکرد.
۳۴- هرگز کسی را حقير نمیشمرد.
۳۵- هرگز کسی را دشنام نداد و يا به لقبهای بد نخواند.
۳۶- هرگز کسی از اطرافيان و بستگان خود را نفرين نکرد.
۳۷- هرگز عيب مردم را جستجو نمیکرد.
۳۸- از شر مردم برحذر بود ولي از آنان کناره نمیگرفت و با همه خوشخو بود.
۳۹- هرگز مذمت مردم را نمیکرد و بسيار مدح آنان نمیگفت.
۴۰- بر جسارت ديگران صبر میفرمود و بدی را به نيکی جزا میداد.
۴۱- از بيماران عيادت میکرد اگرچه دور افتادهترين نقطه مدينه بود.
۴۲- سراغ اصحاب خود را میگرفت و همواره جويای حال آنان میشد.
۴۳- اصحاب را به بهترين نام هايشان صدا میزد.
۴۴- با اصحابش در کارها بسيار مشورت میکرد و بر آن تاکيد میفرمود.
۴۵- در جمع يارانش دايره وار مینشست و اگر غريبهای بر آنان وارد میشد نمیتوانست تشخيص دهد که پيامبر کداميک از ايشان است.
۴۶- ميان يارانش اُنس و اُلفت برقرار میکرد.
۴۷- وفادارترين مردم به عهد و پيمان بود.
۴۸- هرگاه چيزی به فقير میبخشيد به دست خودش میداد و به کسی حواله نمیکرد.
۴۹- اگر در حال نماز بود و کسی پيش او میآمد نمازش را کوتاه میکرد.
۵۰- اگر در حال نماز بود و کودکی گريه میکرد نمازش را کوتاه میکرد.
#استاد_نظافت #پیامبر #حضرت_محمد #تربیت_دینی
کانال استاد محمدجواد نظافت 👇
🆔 @ostadnezafat
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️حضرت زهرا (سلام الله علیها) نزد پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) از چه جایگاه و منزلتى برخوردار بودند؟
🔹#حضرت_فاطمه (سلام الله علیها) دختر #پیامبر_اکرم (صلی الله علیه و آله) کوثر فیض بخشى است که #خداوند_متعال به وجود او، شماتت دشمنان پیامبر را، که آن حضرت را بى نسل و فرزند توصیف مى کردند، پاسخ داده و #سوره_کوثر را نازل فرموده است: «انّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ...». سرور زنان عالم، نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله) #جایگاه_والایى داشت، تا آنجا که درباره او فرمود: «فاطمة بَضعةٌ مِنّى، فَمن اَغضبها فقد اَغْضَبنى» [۱] (#فاطمه پاره تن من است، هر که او را به #خشم آورد، مرا به خشم آورده است).
🔹میدانیم که به خشم آوردن #پیامبر (صلی الله علیه و آله)، موجب آزار اوست و هر که او را بیازارد، عذابى دردناک در انتظارش است، چرا که خداوند در آیه ۶۱ سوره توبه فرموده است: «آنان که #پیامبر_خدا را آزار مى دهند، عذابى دردناک براى آنان است». در روایتى دیگر است که آن حضرت، خشم و رضاى او را موجب خشم و رضاى خداوند دانسته و فرموده است: «اى #فاطمه! خداوند به خاطر خشم تو خشم مى گیرد و با رضاى تو راضى مى شود». [۲]
🔹این، مقام والایى براى #حضرت_زهرا (سلام الله علیها) است، که خشم و رضاى او، معیار خشم و رضاى خداوند به حساب آمده و این بر #عصمت او دلالت مى کند؛ خداوند چون عادل است و حکیم، جز بر کافر و گنهکار غضب نمى کند و جز از مؤمن و مطیع، راضى نمى شود. #حضرت_فاطمه (سلام الله علیها) در سایه این کرامت، در زبان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) «سرور زنان جهان» گشت و آن حضرت فرمود: اى #فاطمه! آیا نمى خواهى سرور زنان جهان و سرور زنان مؤمن و سرور زنان این امت باشى؟» [۳]
🔹با آن که #حضرت_فاطمه (سلام الله علیها) #معصوم است و گناه نمى کند، لیکن پیامبر نیست، چون میان عصمت و نبوت تلازمى نیست. حضرت مریم (سلام الله علیها) نیز به تصریح قرآن کریم معصوم بود: «إِنَّ اللهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَاصْطَفاکِ عَلى نِساءِ الْعالَمِینَ» [۴]، اما پیامبر نبود. خبر دادن از پاکى حضرت مریم (سلام الله علیها) پس از برگزیدگى او، بر پاکى او از گناهان و مخالفت او با آیین شرک که در زمان او حاکم بود دلالت مى کند. اما این که پیامبر نبود، روشن است و نیازى به بیان نیست، پس «دختر خاتم انبیاء» نیز «سرور زنان جهان» است و همچون مریم پاک، #معصوم است و پیامبر نیست.
پی نوشت:
[۱] فتح البارى (شرح صحیح بخارى)، ج ۷، ص ۸۴؛ صحیح بخارى، ج ۶، ص ۴۹۱، (باب علامات النبوه) و ج ۸، ص ۱۱۰، (باب المغازى)
[۲] مستدرک حاکم، ج ۳، ص ۱۵۵؛ مجمع الزواید، ج ۹، ص ۲۰۳
[۳] همان، ص ۱۵۶
[۴] سوره آل عمران، آيه ۴۲
📕سیماى عقاید شیعه، آیت الله جعفر سبحانی، مترجم: جواد محدّثی، نشر مشعر، چاپ دارالحدیث، بهار ۱۳۸۶، ص ۲۴۴
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#حضرت_فاطمه
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️امام علی (علیه السلام) برای مقابله و جنگ با اصحاب «جمل» چگونه استدلال می نمایند؟
🔹#امام_علی (عليه السلام) در پایان خطبه ۱۷۲ #نهج_البلاغه پس از اشاره به جنایات #لشکریان_جمل در بصره چنين مى فرمايد: «فَوَاللهِ لَوْ لَمْ يُصِيبُوا مِنَ الْمُسْلِمِينَ إِلَّا رَجُلاً وَاحِداً مُعْتَمِدِينَ لِقَتْلِهِ، بِلَا جُرْمٍ جَرَّهُ، لَحَلَّ لِی قَتْلُ ذلِكَ الْجَيْشِ كُلِّهِ، إِذْ حَضَرُوهُ فَلَمْ يُنْكِرُوا، وَ لَمْ يَدْفَعُوا عَنْهُ بِلِسَانٍ وَ لَا بِيَدٍ دَعْ مَا أَنَّهُمْ قَدْ قَتَلُوا مِنَ الْمُسْلِمِينَ مِثْلَ الْعِدَّةِ الَّتِي دَخَلُوا بِهَا عَلَيْهِمْ!».
🔹[ترجمه فرمایش حضرت:] (به خدا قسم، حتى اگر يك تن از #مسلمانان را به عمد و بى هيچ جرمى كشته بودند، قتل همه آن لشكر بر من روا بود؛ زيرا همه آنان در كشتن آن مرد حاضر بوده اند و كشتن او را #منكر نشمرده اند و به دست و زبان ياريش نكرده اند [و به اين ترتيب، همدستِ مفسدان فى الارض بودند] و حال آنكه، از #مسلمانان به شماره سپاهيانى كه به شهر داخل كرده بودند، #كشتار كرده اند.).
🔹در اينجا پرسش و پاسخى از سوى شارحان «نهج البلاغه» مطرح شده و آن اینکه: چگونه #اميرالمؤمنين (علیه السلام) مى فرمايد: اگر آنها حتى يك نفر را مى كشتند قتل تمام لشكرشان جايز بود، تا چه رسد به اين كه به تعداد خودشان از #مسلمين بى گناه كشتند. اين نابرابرى را با چه عنوانى از عناوين فقهى مى توان تفسير كرد؟ در اينجا در مجموع چهار جواب به اين سؤال داده شده است كه عبارتند از:
1⃣بعضى پاسخ گفته اند: آنها عملا نشان دادند كه #كشتن_مسلمان را مباح مى شمرند و اين نوعى انكار #ضروريات_دين است و به اين ترتيب #مرتدّ مى شوند.
2⃣برخى گفته اند: كشتن آنها به دليل #نهى_از_منكر بوده است؛ زيرا اگر نهى از منكر هيچ راهى جز اين نداشته باشد، مجاز است.
3⃣سوّمين و بهترين جواب اين است كه آنها مصداق #مفسدفىالارض بودند؛ چرا كه لشكرى به راه انداختند و #بيعت خود را شكستند و در بخشى از كشور اسلام، #فساد_عظيمى به راه انداختند؛ بنابراين داخل در آيه شريفه مى شوند كه: «إِنَّما جَزاءُ الَّذينَ يُحارِبُونَ اللهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَساداً أَنْ يُقَتَّلُوا...». [۱]
و اگر #امام_علی (عليه السلام) مى فرمايد: گناه آنها اين بود كه در برابر فجايع آنان سكوت كردند و در واقع مقدمه اى است براى اثبات #مُحارب و مفسد بودن آنها.
4⃣پاسخ چهارمى نيز در اينجا مطابق مذهب پيروان اهل بيت (عليهم السلام) وجود دارد و آن اينكه هر كس بر #امام_معصوم (عليه السلام) و بر ضدّ #حكومت_اسلامى خروج كند، #كافر است؛ همان گونه كه «خواجه نصير الدين طوسى» در «تجريد العقائد» [۲] مى گويد: «و محاربوا عَلِىٍّ كَفَرَةٌ» (كسانى كه با #امام_علی (عليه السلام) به جنگ برخيزند #كافرند)؛ زيرا مى دانيم #پيامبر (صلى الله عليه و آله) به #امام_على (عليه السلام) خطاب كرده، فرمود: «حَرْبُكَ حَرْبِي»؛ [۲] (جنگ با تو جنگ با من است).
🔹در اينجا پرسش ديگرى مطرح است و آن اينكه اگر همه آنها مستحق قتل بودند ـ به سبب اينكه گروهى از مسلمين را حتّى قبل از جنگ كشتند ـ چرا #امام (عليه السلام) بعد از پيروزى، تمام همدستان #طلحه و #زبير را قصاص نفرمود؟ حتى #عايشه به حكم محاربه با امام مسلمين و قيام بر ضدّ #حكومت_اسلامى و ايجاد فساد در زمين مستحق قتل بود؛ ولى چنان كه مى دانيم اميرالمؤمنين (عليه السلام) او را با احترام به مدينه بازگرداند؟
🔹پاسخ اين پرسش روشن است و آن اينكه اوضاع به قدرى طوفانى و شرايط بحرانى بود كه اگر امام (عليه السلام) دست به چنين كارى مى زد، #مخالفان به آسانى مى توانستند توده هاى #عوام_مسلمين را بر ضدّ او بشورانند؛ لذا در نقلى از عمروعاص مى خوانيم كه به عايشه گفت: «اى كاش در روز #جنگ_جمل كشته شده بودى!» عايشه به او گفت: «بى پدر چرا؟» عمرو گفت: «تو از دنيا مى رفتى و وارد بهشت مى شدى! و ما كشتن تو را بزرگترين دستاويز بر ضدّ #علی قرار مى داديم». [۳] به هر حال، اين افتخارى است براى #امام_علی (عليه السلام) كه از باقيماندگان #جمل صرف نظر كرد و با اين كار خود، #جامعه_اسلامى را نجات داد.
#مآخذدرمنبعموجوداست
📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ۱۳۸۶ش، چ اول، ج ۶، ص ۴۹۷
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#امام_علی #جنگ_جمل
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️«تجسّم اعمال» در روایات اسلامی چگونه مطرح و بازتاب داده شده است؟ (بخش اول)
🔸در #روايات_اسلامى اعم از احاديثى كه از طرف شيعه يا اهل سنت رسيده است مسئله #تجسّم_اعمال بازتاب گسترده اى دارد، به گونه اى كه مرحوم شيخ بهائى در يكى از سخنانش مى گويد: «تَجَسُّمُ الأعْمالِ فى النَّشْأَةِ الاُخْرَوِيَّةِ قَدْ وَرَدَ فى اَحادِيثَ مُتَكَثِّرَة مِنْ طُرُقِ الْمُخالِفِ وَ الْمُؤالِفِ». [۱] (#تجسّم_اعمال در جهان ديگر در احاديث زيادى از طرق موافقين و مخالفين نقل شده است). در اينجا از ميان آنها به احاديث زير قناعت مى كنيم:
1⃣در حديثى از #پيغمبر_اكرم (صلى الله عليه و آله) مى خوانيم: «قيس بن عاصم» [صحابى مشهور] مى گويد با جماعتى از «بنى تميم» خدمت #پيامبر (صلی الله علیه و آله) رسيدم؛ عرض كردم: اى پيامبر خدا! ما را موعظه كن، موعظه اى كه از آن بهره مند شويم؛ زيرا ما جمعيتى هستيم كه از بيابان ها عبور مى كنيم [و دور از شهر زندگى داريم] #رسول_اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «اِنَّ قَيْسُ! اِنَّ مَعَ الْعِزّ ذُلّاً وَ اِنَّ مَعَ الْحَيَاةِ مَوْتاً وَ اِنَّ مَعَ الدُّنْيَا آخِرَةً، فَاِنَّ لِكُلِّ شَيْءٍ حَسِيباً و اِنَّ لِكُلِّ اَجَلٍ كِتاباً وَ اِنَّهُ لَابُدَّ لَكَ يَا قَيْسُ مِنْ قَرِينٍ يُدْفَنُ مَعَكَ وَ هُوَ حَيٌّ وَ تُدْفَنُ مَعَهُ وَ اَنْتَ مَيِّتٌ، فَاِنْ كانَ كَريماً اَكْرَمَكَ وَ اِنْ كانَ لَئِيماً اَسْلَمَكَ، ثُمَّ لَا يُحْشَرُ اِلَّا مَعَكَ وَ لَا تُحْشَرُ اِلَّا مَعَهُ وَ لَا تُسْئَلُ اِلَّا عَنْهُ، فَلَا تَجْعَلْهُ اِلَّا صَالِحاً، فَاِنَّهُ اِنْ صَلُحَ آنَسْتَ بِهِ وَ اِنْ فَسَدَ لَا تَسْتَوْحِشْ اِلَّا مِنْهُ وَ هُوَ فِعْلُكَ»
🔹[ترجمهی فرمایش حضرت:] (اى قيس [همراه] با عزّت، ذلّت است و با حيات، مرگ و با دنيا، آخرت و هر چيزى حسابگرى دارد و هر اجلى كتابى، اى قيس! تو #همنيشنى خواهى داشت كه با تو دفن مى شود؛ در حالى كه او #زنده است و تو با او دفن مى شوى، در حالى كه تو مردهاى، اگر او گرامى باشد تو را گرامى مى دارد، و اگر پست باشد تو را تسليم [بدبختى] مى كند؛ او فقط با تو #محشور مى شود، تو نيز فقط با او و تنها از او سؤال مى شوى، پس آن را #صالح قرار ده؛ چرا كه اگر #صالح باشد موجب آرامش تو است و اگر فاسد باشد مايه وحشت تو است و او #عمل تو است!).
🔹جالب اينكه در ذيل اين روايت آمده است كه: «قيس بن عاصم عرضه داشت: يا رسول الله! دوست دارم اين كلام در قالب اشعارى ريخته شود تا به آن در برابر كسانى كه نزد ما هستند مفتخر باشم و آن را ذخيره كنم، #پيامبر (صلى الله عليه وآله) دستور داد حسان بن ثابت را حاضر كنند؛ ولى مردى بنام صلصال بن صلصال در خدمت حضرت حاضر بود، عرض كرد: اى رسول خدا! ابياتى به نظرم رسيده گمان مى كنم موافق مقصود قيس باشد، فرمود: بخوان!
🔹او اشعارى خواند كه بعضى از آن چنين است: «تَجَنَّبْ خَليطاً مِنْ مَقالِكَ اِنَّما قَرينُ الْفَتى فى الْقَبْرِ ما كانَ يَفْعَلُ؛ وَ لَنْ يَصْحَبَ الْاِنْسانَ مِنْ قَبْلِ مَوْتِهِ وَ مِنْ بَعْدِهِ اِلَّا الذَّى كانَ يَعْمَلُ!» (از #سخنان_پراكنده بپرهيز كه همنشين انسان در قبر، #اعمال اوست. و هيچ چيز قبل از #مرگ و بعد از مرگ با انسان مصاحبت نمى كند مگر #عمل او). [۲]
2⃣در حديث ديگرى از ابو بصير از امام باقر يا امام صادق (عليهم السلام) آمده است: «هنگامى كه #بنده_مؤمن مى ميرد همراه او در #قبر شش صورت وارد مى شود كه يك صورت از همه زيباتر است... صورتى در طرف راست، صورتى در طرف چپ، صورتى در پيش رو، ديگرى در پشت سر، ديگرى در پائين پا و آن صورتى كه از همه زيباتر است بالاى سر او قرار مى گيرد، و هرگاه عذابى از سمت راست آيد صورت سمت راست مانع مى شود و همچنين از پنج جهت ديگر.
🔹صورتى كه از همه زيباتر است خطاب به بقيه كرده مى گويد: شما كيستيد؟ خدا جزاى خيرتان دهد، صورت طرف راست مى گويد: من #نمازم و آن كه دست چپ است مى گويد من #زكاتم و آن كه پيش رو است مى گويد: #روزهام و آنكه پشت سر است مى گويد: #حج و عمره ام و آنكه پايين پاست مى گويد: من #نيكىهايى هستم كه نسبت به برادرانت كردى؛ سپس آنها به آن صورت زيبا مى گويند: تو كيستى كه از همه زيباترى ... مى گويد: «اَنَا الْوَلَايَةُ لِآلِ مُحَمَّدٍ (صلى الله عليه و آله)» [۳] (من ولايت آل محمّدم!)». #ادامه_دارد...
#مآخذدرمنبعموجوداست
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
📕پيام قرآن، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، تهران، ۱۳۸۶ش، چ ۹، ج ۶، ص ۱۰۴
#اعمال
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️نقش «اسوه ها» و «الگوها» در رشد اخلاقی انسان
🔹یک «گرایش فطری» در بشر هست که #قهرمانی داشته باشد، که #الگوی او در زندگی قرار گیرد. قهرمانی با «کمالات فراوان و ویژگی های برجسته»، که دیگران فاقد آن هستند. چنین گرایشی در ابعاد اجتماعی هم مطرح میباشد؛ به همین دلیل است که هر ملتی قهرمان و اسطوره ای، هر چند خیالی دارد، که بخشی از هویت آن جامعه را تشکیل میدهد. این گرایش نقش مهمی در صعود و نزول #اخلاق در بشر دارد. وقتی #قهرمان پوشالی باشد، یا قهرمانی اش را مدیون معیارهای مبتذل و سطح پایین جامعه باشد، #الگو قرار دادنش در بهترین حالت، انسانی میسازد مثل خودش #مبتذل.
🔹پس ضروری است که هم «معیارهای صحیح و ارزشمند» را شناخت، و هم #الگویی که با آن معیارها هماهنگ باشد. #دین_اسلام برای پیروانش شخص #پیامبر_اکرم (صلّی الله علیه و آله) را بعنوان #الگو و #اسوه معرفی مینماید: «لَقَدْ کانَ لَکُمْ فی رَسُولِ اللهِ اسْوَهٌ حَسَنَهٌ لِمَنْ کانَ یَرْجُوا اللهَ وَ الْیَوْمَ الآخِرَ وَ ذَکَرَ اللهَ کَثیراً». [۱] (یقیناً برای شما در [روش و رفتار] #پیامبر_خدا الگوی نیکویی است، برای کسی که همواره به خدا و روز قیامت امید دارد، و خدا را بسیار یاد می کند).
🔹آیت الله العظمی مکارم شیرازی در تفسیر این آیه میفرماید: «این آیه ناظر به جنگ احزاب است؛ به نکته مهمّی اشاره میکند و آن اینکه، علیرغم ضعفها و بیتابی ها و بدگمانی های بعضی از تازه مسلمانان در این میدان نبرد عظیم، #پیامبر_اکرم (صلّی الله علیه و آله) مانند کوهی استوار، مقاومت و ایستادگی کردند؛ از آرایش جنگ های صحیح و انتخاب بهترین روش های نظامی، لحظه ای غافل نمی ماندند، و در عین حال از راههای مختلف برای ایجاد شکاف در جبهه دشمن از پای نمی نشستند؛ همراه دیگر مؤمنان کلنگ به دست گرفتند و خندق کندند، و برای حفظ یارانشان با آنها مزاح و شوخی می کردند؛ برای دلگرم ساختن مؤمنان، آنان را به خواندن اشعار حماسی تشویق مینمودند؛ آنی از یاد خدا غافل نبودند، و یارانشان را به آینده درخشان و فتوحات بزرگ نوید میدادند.
🔹همین امور سبب حفظ جمعیّت اندک مسلمین در برابر گروه عظیم احزاب، که از نظر ظاهری کاملًا برتری داشتند، شد؛ این ایستادگی و مقاومت عجیب، سرمشقی برای همه بود. قرآن کریم میفرمايد: «#رسول_خدا (در میدان جنگ احزاب) #اسوه_نیکویی بود برای آنها که امید به خدا و روز رستاخیز دارند، و خدا را بسیار یاد میکنند». نه تنها در میدان جنگ احزاب که مصداق #جهاد_اصغر محسوب میشد، #پیغمبر_اکرم (صلی الله علیه و آله) #اسوه و #الگو بودند، بلکه در میدان #جهاد_اکبر و مبارزه با هوی و هوس های نفسانی و تهذیب اخلاق نیز «اسوه و سرمشق بسیار مهمّی» بودند و میباشند؛
🔹و آن کسی که بتواند گام در جای گامهای آن بزرگوار بنهد، این راه پر فراز و نشیب را با سرعت خواهد پیمود. قابل توجّه اینکه در این آیه، علاوه بر مسأله «ایمان به خدا و روز جزا» (لِمَنْ کانَ یَرْجُوا اللهَ وَ الْیَوْمَ الآخِرَ)، روی #یاد_خدا نیز تکیه شده است، و با ذکر جمله «وَ ذَکَرَ اللهَ کَثیراً» نشان میدهد، آنهایی که بسیار به یاد خدا هستند، از هدایت های چنین پیشوایی الهام میگیرند، زیرا #ایمان و #ذکر_خدا، آنها را متوجّه مسئولیّت های بزرگشان میکند، در نتیجه به دنبال رهبر و پیشوایی میگردند، و کسی را بهتر از #رسول_خدا (صلی الله علیه و آله) برای این کار نمی یابند». [۲]
پی نوشتها؛
[۱] سوره احزاب، آیه ۲۱
[۲] اخلاق در قرآن، جلد ۱، ص۳۷۱
منبع: وبسایت اهل البیت
#پيامبر #پيامبر_اکرم #الگو
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️در منابع اهل سنت چه روایاتى درباره امام حسن مجتبی (علیه السلام) از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نقل شده است؟
🔸کتاب هاى اهل سنّت سرشار از فضائل و مناقب #امام_حسن_مجتبی (علیه السلام) از زبان #رسول_خدا (صلى الله علیه و آله) است؛ به عنوان نمونه:
1⃣ترمذى به سندش از ابن عباس نقل کرده: «کان رسول الله (صلى الله علیه و آله) حامل الحسن بن علىّ على عانقه فقال رجل: نعم المرکب رکبت یا غلام، فقال النبى: و نعم الراکب هو». [۱] (روزى #رسول_خدا (صلى الله علیه و آله) #حسنبنعلى را بر دوش خود سوار کرده بود؛ شخصى عرض کرد: اى پسر! خوب مرکبى را سوار شده اى. پیامبر (صلى الله علیه و آله) فرمود: او نیز خوب راکبى است).
2⃣ابن کثیر به سندش از جابر بن عبدالله نقل کرده که #رسول_خدا (صلى الله علیه و آله) فرمود: «من سرّه ان ینظر الى سیّد شباب اهل الجنّة فلینظر الى الحسن بن على». [۲] (هر کس دوست دارد تا به آقاى جوانان اهل بهشت نظر کند، باید به #حسنبنعلى نظر نماید).
3⃣متقى هندى به سندش از عایشه نقل کرده که گفت: «#پیامبر (صلى الله علیه و آله) همیشه #حسن (علیه السلام) را مى گرفت و او را به خود مى چسبانید، آن گاه مى فرمود: «اللّهم انّ هذا ابنى و أنا أحبّه فاحبّه و احبّ من یحبّه». [۳] (بار خدایا! همانا این فرزند من است و او را دوست دارم، پس تو نیز او را دوست بدار و نیز هر کس که او را دوست مى دارد دوست بدار).
4⃣مسلم در صحیح خود از ابوهریره نقل کرده که #رسول_خدا (صلى الله علیه و آله) درباره #حسن (علیه السلام) فرمود: «اللّهم انّى اُحبّه فاحبّه و أحبب من یحبّه». [۴] (بار خدایا! همانا من او را دوست دارم، پس تو نیز او را دوست بدار، و هر کس که او را دوست دارد، دوست بدار).
5⃣همچنین او از براء بن عازب نقل کرده که گفت: #حسنبنعلى را بر دوش پیامبر (صلى الله علیه و آله) مشاهده کردم در حالى که حضرت مى فرمود: «اللّهم انّى اُحبّه فاحبّه». [۵] (بار خدایا! همانا من او را دوست دارم، تو نیز او را دوست بدار).
6⃣از پیامبر (صلى الله علیه و آله) در حدیث روایت شده که فرمود: «لو کان العقل رجلا لکان الحسن». [۶] (اگر قرار بود عقل در شخصى مجسّم گردد آن شخص #حسنبنعلى بود).
7⃣براء بن عازب از رسول خدا (صلى الله علیه و آله) نقل کرده که درباه #امام_حسن (علیه السلام) فرمود: «هذا منّى و أنا منه و هو یحرم علیه ما یحرم علىّ». [۷] (این از من و من از اویم و آنچه بر من حرام است بر او نیز حرام مى باشد).
پی نوشتها؛
[۱] سنن ترمذى، ج ۵، ص ۳۲۷. [۲] البدایة و النهایة، ج ۸، ص ۳۵. [۳] کنز العمال، ج ۱۳، ص ۶۵۲، رقم ۳۷۶۵۳. [۴] صحیح مسلم، ج ۷، ص ۱۲۹. [۵] صحیح مسلم، ج ۷، ص ۱۲۹. [۶] فرائد السمطین، ج ۲، ص ۶۸. [۷] کنز العمال، ج ۷، ص ۱۰۷
📕اهل بیت از دیدگاه اهل سنت، على اصغر رضوانى، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۸۵ ه.ش، ص ۱۹
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#امام_حسن
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️وسعت «علم غيب» امام علی (علیه السلام) تا چه حدّ است و چرا جزئيات آن را براى همگان بيان نكرده است؟
🔹#امام_علی (ع) در بخشی از خطبه ۱۷۵ #نهج_البلاغه به گوشه اى از علم خود به #اسرار_غيب و «حوادث آينده» اشاره كرده، ميفرمايد: «وَاللهِ لَوْ شِئْتُ أَنْ أُخْبِرَ كُلَّ رَجُل مِنْكُمْ بِمَخْرَجِهِ وَ مَوْلِجِهِ وَ جَمِيعِ شَأْنِهِ لَفَعَلْتُ، وَ لكِنْ أَخَافُ أَنْ تَكْفُرُوا فِيَّ بِرَسُولِ اللهِ». (به خدا سوگند! اگر بخواهم ميتوانم هريك از شما را از آغاز و پايان كارش و از تمام شئون زندگانى اش آگاه سازم؛ ولى از آن ميترسم كه اينكار، سبب كافر شدن شما به رسول خدا شود [و درباره من غلوّ كنيد و آن حضرت را به فراموشى بسپاريد]).
🔹در حديثى میخوانيم: روزى پيامبر اكرم (ص) نشسته بود که #امام_علی (علیه السلام) وارد شد؛ #پيامبر (ص) فرمود: «إِنَّ فِيكَ شَبَهاً مِنْ عِيسَى بْنَ مَرْيَمَ وَ لَوْلَا أَنْ تَقُولَ فِيكَ طَوَائِفٌ مِنْ أُمَّتِي مَا قَالَتِ النَّصارى فِي عَيسَى بْنَ مَرْيَمَ لَقُلْتُ فِيكَ قَوْلاً لَا تَمُرُّ بِمَلَإ مِنَ النَّاسِ إِلَّا اَخَذُوا التُّرَابَ مِنْ تَحْتِ قَدَمَيْكَ يَلْتَمِسُونَ بِذلِكَ الْبَرَكَةَ». [۱] (تو به عيسى بن مريم شباهتى دارى [از نظر زهد و عبادت] و اگر از اين بيم نداشتم كه گروه هايى از امتم درباره تو [غلوّ كنند و] همان بگويند كه درباره عيسى بن مريم گفتند، سخنى درباره تو میگفتم كه از كنار هيچ جمعيّتى از مردم عبور نمیكردى، مگر آنكه خاك زير قدمهاى تو را براى تبرّك بر مى گرفتند!).
🔹#اميرالمؤمنين (ع) در ادامه اين بحث به دو نكته اشاره ميفرمايد: نخست اينكه من اين #اسرار را در اختيار گروهى از خاصّان با ايمان و پرظرفيت و سرّ نگهدار ميگذارم و ديگر اينكه من آنچه میگویم از خودم نمیگويم؛ همه اين امور را از #رسول_خدا (ص) شنيده ام؛ در قسمت اوّل ميفرمايد: «أَلا وَ إِنِّی مُفْضِيهِ إِلَى الْخَاصَّةِ مِمَّنْ يُؤْمَنُ ذلِكَ مِنْهُ». (آگاه باشيد! من اين #اسرار را به خاصّانى كه از عدم انحراف و غلوِّ آنها در حق خود مطمئنم خواهم سپرد).
🔹اين گروه، افرادى همانند «كميل بن زياد»، «رشيد هجرى»، «اصبغ بن نباته»، «ميثم تمّار» و «حبيب بن مظاهر» بوده اند كه هر يك حافظ بخشى از اين اسرار محسوب میشدند. در تاريخ زندگى آنها مى خوانيم كه در مواقع حسّاسى پرده ها را بالا میزدند و گوشه اى از آن اسرار را فاش میكردند كه در تواريخ مذكور است. هنگامى كه شاگردان ايشان، حامل چنين اسرار و داراى چنين مقاماتى باشند، پيداست كه استاد آنها در چه پايه و مقامى بوده است!!
🔹سپس به مطلب دوّم پرداخته، مى فرمايد: «وَ الَّذِی بَعَثَهُ بِالْحَقِّ، وَاصْطَفَاهُ عَلَى الْخَلْقِ، مَا أَنْطِقُ إِلَّا صَادِقاً، وَ قَدْ عَهِدَ إِلَيَّ بِذلِكَ كُلِّهِ، وَ بِمَهْلِكِ مَنْ يَهْلِكُ، وَ مَنْجَى مَنْ يَنْجُو، وَ مَآلِ هذَا الاَمْرِ. وَ مَا أَبْقَى شَيْئاً يَمُرُّ عَلَى رَأْسِي إِلاَّ أَفْرَغَهُ فِی أُذُنَيَّ وَ أَفْضَى بِهِ إِلَيّ». (به خدايى كه محمّد را به حقّ برانگيخت و او را از ميان مردم برگزيد، سوگند ياد میكنم كه من سخنى جز راست نمیگويم و #پيامبر همه اينها را به من تعليم داد، و از هلاكت آن كس كه هلاك میشود و نجات آن كس كه نجات مى يابد و پايان اين امر [خلافت] مرا آگاه ساخته، [خلاصه] هيچ حادثه اى بر من نمى گذرد، مگر اينكه او آن را در گوشم فرو خوانده و علم آن را در اختيارم گذارده است).
🔹آيا تعليم #پيامبر (ص) در مورد اين #اسرار به صورت بيان جزئى و مشروح هر واقعه بوده يا اينكه آن حضرت، اصول و كلياتى به #امام_على (ع) آموخت كه از هر بابى هزار باب گشوده میشد؛ و يا اينكه موارد، مختلف بود، گاه به اصول كلى قناعت میكرد و گاه به جزئيات مى پرداخت؟ احتمال سوّم نزديكتر به نظر میرسد. اين مطلب دقيقاً بر ما روشن نيست و خدا و رسولش از آن آگاه ترند؛
🔹ولى اينقدر می دانيم كه #امام_علی (ع) در موارد مختلف پيشگويی های فراوانى نسبت به آينده كرده كه همه آنها دقيقاً واقع شد و نمونه هاى مختلفى از آنها در خطبه هاى متعددى از #نهج_البلاغه بيان شده است كه اگر گردآورى شود، خود، كتاب جالب و پرمعنايى خواهد شد. البتّه همانگونه كه ذكر شد، هيچيك از اينها علم غيب ذاتى ـ كه مخصوص خداوند متعال است ـ نمى باشد؛ بلكه آموزه هايى است كه از آموزگار بزرگى همچون #پيامبر (ص) به آن حضرت رسيده و به تعبيرى كه در خطبه ۱۲۸ آمده است: «إِنَّمَا هُوَ تَعَلُّمٌ مِنْ ذِی عِلْم»، می باشد.
پی نوشت؛
[۱] الكافی، دار الكتب الإسلامية، چ۴، ج۸، ص۵۷
📕پيام امام اميرالمومنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلاميه، چ۱، ج۶، ص۵۳۳
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#امام_علی
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️برای جلب نظر مخالفین و اصلاح آنها از چه روشی باید استفاده کرد؟
🔹بسیار دیده شده است، افراد با فضیلت و دانشمندى، بر اثر عدم آشنایی به «فنون بحث و استدلال»، و «عدم رعایت جنبههاى روانى»، هرگز نمى توانند در افکار دیگران نفوذ کنند. به عکس، افرادى را سراغ داریم که به آن حد از نظر علمى نیستند، ولى در جذب قلوب، و تسخیر دلها، و نفوذ در افکار دیگران، پیروز و موفقاند. علت اصلى آن است که، «نحوه طرح بحثها»، و «طرز برخورد با طرف مقابل»، باید با اصولى از نظر #اخلاق و #روان توأم باشد، تا جنبه هاى منفى را در طرف مقابل تحریک نکند، و او را به #لجاج و #عناد وادار نسازد، بلکه به عکس #وجدان او را بیدار کرده و روح #حقطلبى و #حقجوئى را در او زنده کند.
🔹در اینجا مهم این است که: بدانیم، انسان تنها «اندیشه» و «خرد» نیست تا فقط در برابر قدرت استدلال تسلیم گردد، بلکه، علاوه بر آن، مجموعه اى از عواطف و احساسات گوناگون ـ که بخش مهمى از روح او را تشکیل مى دهد ـ در وجود او نهفته است که باید آنها را به طرز صحیح و معقولى اشباع کرد. #قرآن، این راه و روش را به ما آموخته، که چگونه در برابر #مخالفان در عین طرح بحث هاى منطقى، چنان آن را با #اصول_اخلاقى بیامیزیم، که در اعماق روح آنها نفوذ کند. #شرط_نفوذ این است که: طرف مقابل احساس کند، گوینده واجد اوصاف زیر است:
1⃣به گفته هاى خود ایمان دارد، و آنچه را که مى گوید از اعماق جانش برمى خیزد.
2⃣هدفش از بحث، #حقجوئى و #حقطلبى است، نه برترى جوئى و تفوق طلبى.
3⃣او هرگز نمى خواهد طرف را #تحقیر کند و خود را بزرگ نماید.
4⃣او آنچه مى گوید از طریق #دلسوزى مى گوید، و منافع شخصى و خصوصى در این کار ندارد.
5⃣او براى طرف مقابل #احترام قائل است، و به همین دلیل در تعبیرات خود #نزاکت در بحث را فراموش نمى کند.
6⃣او نمىخواهد #حس_لجاجت طرف را بى جهت برانگیزد، و اگر درباره موضوعى به اندازه کافى بحث شده، به همان قناعت مى کند، و از #اصرار در بحث و به کرسى نشاندن حرف خویش، پرهیز دارد.
7⃣او #منصف است و جانب انصاف را هرگز از دست نمى دهد، هر چند طرف مقابل، این اصول را رعایت نکند.
8⃣او نمى خواهد افکار خود را بر دیگران تحمیل کند، بلکه علاقه دارد #جوششى در دیگران ایجاد کند، تا در عین آزادى، این خود جوشى آنها را به حقیقت برساند.
🔹دقت در آیات #قرآن و طرز برخورد #پیامبر (صلى الله علیه و آله) ـ به فرمان خدا ـ با #مخالفان که توأم با ریزه کاری هاى جالبى بود، گواه بسیار زنده اى بر بحث هاى بالاست. او گاه، تا اینجا پیش مى رود که حتى دقیقاً تعیین نمى کند: ما در طریق هدایتیم و شما در طریق گمراهى، بلکه مى گوید: «ما یا شما در طریق هدایتیم یا در ضلالت»، [۱] تا در فکر فرو روند که نشانه هاى هدایت و ضلالت در کدامین گروه است؟
🔹و یا این که مى گوید: «روز قیامت خداوند در میان همه ما داورى مى کند و هر کس را به آنچه لایق است جزا مى دهد». [۲]
البته انکار نمى توان کرد که اینها، همه در مورد کسانى است که امید هدایت آنها باشد، و الا با #دشمنان_لجوج و ستمگر و بى رحم که امیدى به پذیرش آنها نیست، قرآن طور دیگرى برخورد مى کند. [۳]
پی نوشتها؛
[۱] سوره سبأ، آیه ۲۴
[۲] سوره سبأ، آیه ۲۶
[۳] در جلد شانزدهم «تفسير نمونه»، در ذيل «آيه ۴۶ سوره عنكبوت» نيز بحث مشروحى در اين زمينه آمده است.
📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازي، دار الکتب الإسلامیه، چ ۲۶، ج ۱۸، ص ۱۰۰
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️منظور از «اهل ذکر» در آیه «فاسئلوا أهل الذکر» چه کسانى هستند؟
🔹خداى متعال در «آیه ۴۳ سوره نحل» مى فرماید: «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ» (اگر این موضوع را نمى دانید بروید و از اهل اطلاع بپرسید). #ذِکر به معنى آگاهى و اطلاع است و #اهل_ذکر مفهوم وسیعى دارد، که همه آگاهان و اهل اطلاع را در زمینه هاى مختلف، شامل مى شود، و اگر بسیارى از مفسرین «اهل ذکر» را در اینجا به معنى علماى اهل کتاب تفسیر کرده اند نه به این معنى است که، #اهل_ذکر مفهوم محدودى داشته باشد، بلکه در واقع از قبیل تطبیق کلى بر مصداق است.
🔹در روایات متعددى که از ناحیه #اهل_بیت (علیهم السلام) وارد شده، مى خوانیم: اهل ذکر #امامان (علیهم السلام) هستند، از جمله در روایتى از #امام_رضا (علیه السلام) که در پاسخ سؤال از آیه فوق فرمود: «نَحْنُ أَهْلُ الذِّکْرِ وَ نَحْنُ الْمَسْئُولُونَ» [۱] (ما #اهل_ذکریم، و از ما باید سؤال شود). و در روایت دیگرى #امام_باقر (علیه السلام) در تفسیر همین آیه فرمود: «الذِّکْرُ الْقُرْآنُ، وَ آلُ الرَّسُولِ أَهْلُ الذِّکْرِ، وَ هُمُ الْمَسْئُولُونَ» [۲] (#ذکر، قرآن است، و اهل بیت پیامبر (صلى الله علیه و آله) #اهل_ذکرند، و از آنها باید سؤال کرد).
🔹در بعضى دیگر مى خوانیم: «ذکر» شخص #پیامبر (صلى الله علیه و آله) است و #اهل_بیت او «اهل الذکر» هستند. [۳] روایات متعدد دیگرى نیز به همین مضمون رسیده است. در بسیارى از تفاسیر و کتب اهل سنت، نیز روایاتى به همین مضمون مى خوانیم از جمله در تفسیرهاى دوازده گانه معروف اهل سنت از «ابن عباس» در ذیل آیه فوق چنین نقل شده که: «هُوَ مُحَمَّدٌ وَ عَلِىٌّ وَ فاطِمَةُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ (علیهم السلام) هُمْ أَهْلُ الذِّکْرِ وَالْعِلْمِ وَ الْعَقْلِ وَ الْبَیانِ» (اینان محمّد و على و فاطمه و حسن و حسین (علیهم السلام) هستند آنها #اهل_ذکر، و اهل علم و عقل و بیان اند).
🔹این نخستین بار نیست ما در روایاتى که در تفسیر آیات قرآن وارد شده، بیان مصداق هاى معینى را مى بینیم که مفهوم وسیع آیه را هرگز محدود نمى کند؛ و همان گونه که گفتیم: #ذکر به معنى هر گونه آگاهى و یادآورى و اطلاع است، و #اهل_الذکر، آگاهان و مطلعین را در همه زمینه ها در برمىگیرد. ولى، از آنجا که #قرآن_مجید نمونه بارز یادآورى و علم و آگاهى است به آن #ذکر اطلاق شده و همچنین شخص #پیامبر (صلى الله علیه و آله) نیز مصداق روشن «ذکر» است.
🔹به همین ترتیب #امامان_معصوم که اهل بیت او و وارث علم او هستند، روشن ترین مصداق «اهل الذکر» اند. ولى، قبول این مسأله هیچگونه منافاتى با عمومیت مفهوم آیه و همچنین مورد نزول آن ـ که دانشمندان اهل کتاب اند ـ ندارد، و به همین دلیل علماى اصول و فقهاى ما در مباحث مربوط به «اجتهاد و تقلید» و پیروى ناآگاهان در مسائل دینى از آگاهان و مجتهدین به این آیه استدلال کرده اند.
پی نوشتها؛
[۱] تفسیر «نور الثقلین»، ج۳، ص۵۵ و ۵۶
[۲] همان مدرک
[۳] همان مدرک
📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازى، دارالکتب الإسلامیه، چاپ بیست و هفتم، ج ۱۱، ص ۲۷۰
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️آیا تربیت خانوادگی و وراثت در شکل گیری اخلاق انسان موثر است؟ (بخش دوم و پایانی)
🔸بى شك نخستين مدرسه هر انسانى دامان #مادر و آغوش #پدر اوست، و در همين جا است كه نخستين درسهاى «فضيلت» يا «رذيلت» را مى آموزد؛ و اگر مفهوم #تربيت را اعم از «تكوينى» و «تشريعى» در نظر بگيريم نخستين مدرسه، رحم مادر و صلب پدر است كه آثار خود را بطور غيرمستقيم در وجود #فرزند مى گذارد، و زمينه ها را براى #فضيلت و #رذيلت آماده مى سازد. در احاديث اسلامى تعبيرات بسيار لطيف و دقيقى در اين قسمت وارد شده كه به بخشى از آن ذيلاً اشاره مى شود:
7⃣در حديثی پيامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) می فرماید: «ما نَحَلَ والِدٌ وَلَدَهُ اَفْضَلَ مِنْ اَدَب حَسَن». [۱] (بهترين بخششى يا ميراثى كه #پدر براى فرزندش مى گذارد، همان #ادب و #تربيت_نيك است).
8⃣امام سجّاد (عليه السلام) در همين زمينه تعبير رسایی فرموده است؛ حضرت ميفرمايد: «وَ اِنَّكَ مَسُؤُولٌ عَمّا وَلِّيْتَهُ بِهِ مِنْ حُسْنِ الاَْدَبِ وَ الدَّلالَةِ عَلى رَبّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الْمَعُونَة لَهُ عَلى طاعَتِهِ». [۲] (تو در برابر آنچه ولايتش برعهده تو گذارده شده است [از خانواده و فرزندان] مسئول هستى نسبت به تربيت نيكوی آنها و هدايت به سوى پروردگار و اعانت او بر اطاعتش).
9⃣اميرالمؤمنين (عليه السلام) در يكى از كلمات خود تعبيرى دارد كه نشان مى دهد خُلق و خوى #پدران ميراثى است كه به #فرزندان مى رسد؛ حضرت ميفرمايد: «خَيْرُ ما وَرَّثَ الاْباءُ اَلاَْبْناءَ اَلاَْدَبَ». [۳] (بهترين چيزى كه #پدران براى فرزندان خود به ارث مى نهند ادب و تربيت صحيح و فضائل اخلاقى است).
🔟امام على (عليه السلام) در نهج البلاغه، به هنگام شرح شخصيّت و بيان موقعيّت خود براى ناآگاهانى كه او را با ديگران مقايسه مى كردند مى فرمايد: «وَ قَدْ عَلِمْتُمْ مَوْضِعى مِنْ رَسُولِ اللهِ بِالْقِرابَةِ الْقَريبَةِ وَ الْمَنْزِلَةِ الْخَصيصَةِ وَضَعَنى فى حِجْرِهِ وَ اَنَا وَليدٌ يَضُمُّنى اِلَى صَدْرِهِ ... يَرْفَعُ لى كُلَّ يَوْم عَلَماً مِنْ اَخْلاقِهِ وَ يَأمُرُنى بِالاِْقتِداءِ». (شما قرابت و نزديكى مرا با #رسول_خدا و منزلت خاصّم را نزد آن حضرت به خوبى مى دانيد؛ كودك خردسالى بودم #پيامبر مرا در دامان خود مى نشاند و به سينه اش مى چسباند... او هر روز براى من پرچمى از #فضائل_اخلاقى خود مى افراشت و مرا امر مى كرد كه به او اقتدا كنم و اين خلق و خوى من زائيده آن تربيت است).
🔹جالب اينكه امام در لابهلاى همين سخن، هنگامى كه از خلق و خوى پيغمبر اكرم (صلی الله علیه و آله) بحث مى كند، چنين مى فرمايد: «وَ لَقَدْ قَرَنَ اللهُ بِهِ مِنْ لَدُنْ اَن كانَ فَطيماً اَعْظَمَ مَلَك مِن ملائِكَتِهِ يَسْلُكُ بِهِ طَرِيقَ الْمكارِمِ وَ مَحاسِنَ اَخْلاقِ الْعالَمِ لَيْلَهُ وَ نَهارَهُ». [۴] (از همان زمان كه #رسول_خدا از شير بازگرفته شد، خداوند بزرگترين فرشته از فرشتگان خويش را مأمور ساخت تا شب و روز وى را به راه هاى #مكارم_اخلاق و صفات نيك جهان سوق دهد).
🔹بنابراين #پيامبر (صلی الله علیه و آله) خود نيز از تربيت يافتگان فرشتگان بود. درست است كه اخلاق و صفات روحى #انسان اعم از خوب و بد، از درون او برمیخیزد و با اراده او شكل مى گيرد، ولى انكار نمى توان كرد كه زمينه هاى متعدّدى براى شكل گيرى اخلاق خوب و بد وجود دارد، كه يكى از آنها #وراثت از پدر و مادر و همچنين #تربيت_خانوادگى است؛
🔹و اين مسأله قطع نظر از تحليل هاى علمى و منطقى، شواهد عينى و تجربى فراوان دارد كه قابل انكار نيست. به همين دليل براى ساختن فرد يا جامعه آراسته به زيورهاى اخلاقى، بايد به مسأله #وراثت_خانوادگى و تربيت هايى كه از نونهالان در دامن مادر و آغوش مادر مى بينند توجّه داشت و اهمّيّت اين دوران در ساختار شخصيّت انسانها را هرگز فراموش نكرد.
پی نوشتها؛
[۱] كنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، ج ۱۶، ص ۶۲۴. [۲] بحارالأنوار، ج ۷۱، ص ۶، باب ۱. [۳] غرر الحكم و درر الكلم، ص ۳۵۹، ح ۸۸. [۴] نهج البلاغة (صبحی صالح)، شريف الرضى، فيض الإسلام، ص ۳۰۰، خ ۱۹۲ (خطبه قاصعه).
📕اخلاق در قرآن، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، مدرسه الامام على بن ابيطالب(ع)، چ اول، ج ۱، ص ۱۷۱
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#تربيت #تربیت_فرزند
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️آثار تربیتی «نماز» (بخش سیزدهم)
🔸#نماز، یکی از «فروع دین اسلام» بوده و عبادتی است که پنج بار در روز با شرایط خاص بر مسلمانان واجب شده است. این #فریضه_الهی باعث رهایی از خودمحوری و خودشیفتگی میشود، و روحیه مردمگرایی را در انسان زنده میکند. #نماز موجب تنزیه وجدان اخلاقی میشود، به این صورت که یکی از مظاهر وجدان اخلاقی احساس گناه است و نماز باعث آمرزش گناهان میگردد.
3⃣1⃣تقویت مسئولیت اجتماعی
🔹#انسان، موجودی مدنیالطبع است و ذاتاً گرایش به ارتباط های اجتماعی دارد. جوهره تعالیم دین نیز، ناظر به پرورش ابعاد فردی و اجتماعی انسان، هر دو میباشد. بر این اساس #نماز که علم و نشانه دین است، لزوماً باید با مسائل مهم اجتماعی نظیر مسئولیت پذیری ارتباطی معنادار داشته باشد. شاید اینگونه بتوان تعبیر و تبیین نمود که #نماز با حفظ شرایط آن، موجب لطافت روح و دقت دل و تیزی احساسات میشود.
🔹راز و نیاز با خدا در روح و روان آدمی، تاثیرات، همچون حساس شدن نسبت به عالم هستی و احساس همنوایی با دیگران ایجاد میکند و در نتیجه آمادگی لازم برای احساس وظیفه و مسئولیت نسبت به دیگران، به وجود میآورد و محرکی برای رسیدگی به دردها و رنجهای مجرمین میشود.
🔹اهمیتی که #نماز_جماعت در سفارشات معصومین (علیهمالسّلام) یافته است، شاید از آن رو میباشد که علاوه بر عبادات و انجام تکالیف الهی، مردم به دردها و رنجهای یکدیگر آگاه شده و میتوانند در رفع آنها بکوشند. «در روایت آمده است که: #رسول_خدا (صلّی الله علیه و آله) به #نماز_جماعت مشغول بود؛ چون صدای گریه طفلی به گوشش رسید، نماز را زودتر به پایان برد (تا مادر آن کودک که در نماز جماعت حاضر بوده، سراغ فرزندش رود و او را آرام کند) .[۱]
🔹اهمیت توجه به مردم و رنجهایشان از اینجا، آشکار میشود که #پیامبر (صلّی الله علیه و آله) نمازی را که ستون دین است و جان پاک ایشان، مشتاق آن بوده، کوتاه میکنند تا مادری به طفل گریان خود رسیدگی کند و مانع رنج بیشتر او شود و این امر خود نشات گرفته از توجه به روح و معنای نماز میباشد. #ادامه_دارد...
پی نوشت:
[۱] دیلمی، حسین، هزار و یک نکته درباره نماز، ص۲۲۱
منبع: ویکی فقه
#نماز
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد