✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️آیا قرآن تربیت خانوادگی و وراثت را در شکل گیری اخلاقیات انسان ها موثر می داند؟ (بخش اول)
🔹اوّلين مدرسه براى تعليم و تربيت #كودك محيط #خانواده است، و بسيارى از زمينه هاى اخلاقى در آنجا رشد و نمّو مى كند؛ محيط سالم يا ناسالم #خانواده تأثير بسيار عميقى در پرورش فضائل اخلاقى، يا رشد رذائل دارد، و در واقع بايد سنگ #زيربناى_اخلاق انسان در آنجا نهاده شود. اهمّيّت اين موضوع، زمانى آشكار میشود كه توجّه داشته باشيم اوّلاً #كودك، بسيار اثر پذير است، و ثانياً آثارى كه در آن سنّ و سال در روح او نفوذ مى كند، ماندنى و پابرجا است!
🔹اين حديث را غالباً شنيده ايم كه #امام_على (عليه السلام) فرمود: «اَلْعِلْمُ (فى) الصّـِغَرِ كَالنَّقْشِ فى الْحَجَرِ» [۱] (تعليم در #كودكى همانند نقشى است كه روى سنگ كنده مى شود [كه ساليان دراز باقى و برقرار مى ماند]). #كودك بسيارى از سجاياى اخلاقى را از #پدر و #مادر و برادران بزرگ و خواهران خويش مى گيرد؛ شجاعت، سخاوت، صداقت و امانت، و مانند آنها، امورى هستند كه به راحتى كودكان از بزرگترهاى خانواده كسب مى كنند؛ و رذائلى مانند دروغ و خيانت و بى عفّتى و ناپاكى و مانند آن را نيز از آنها كسب مى نمايند.
🔹افزون بر اين، #صفات_اخلاقى پدر و مادر از طريق ديگرى نيز كم و بيش به فرزندان منتقل میشود، و آن از طريق #عامل_وراثت و ژنها است. ژنها تنها حامل صفات جسمانى نيستند، بلكه صفات اخلاقى و روحانى نيز از اين طريق به فرزندان منتقل میشود، هرچند بعداً قابل تغيير و دگرگونى است، و جنبه جبرى ندارد تا مسؤوليّت را از فرزندان بطور كلّى سلب كند. به تعبير ديگر، #پدر و #مادر از دو راه در وضع اخلاقى فرزند اثر مى گذارند: از طريق #تكوين و #تشريع؛ منظور از تكوين در اينجا صفاتى است كه در درون نطفه ثبت است و از طريق ناآگاه منتقل به فرزند مى شود، و منظور از تشريع، تعليم و تربيتى است كه آگاهانه انجام مى گيرد، و منشأ پرورش صفات خوب و بد میشود.
🔹درست است كه هيچكدام از اين دو جبرى نيست، ولى بدون شك زمينه ساز #صفات و #روحيّات انسانها است، و بسيار با چشم خود ديده ايم كه فرزندان افراد پاك و صالح و شجاع و مهربان، افرادى مانند خودشان بوده اند و بعكس، آلوده زادگان را در موارد زيادى آلوده ديده ايم. بى شك اين مسأله در هر دو طرف استثنائاتى دارد كه نشان میدهد تأثير اين دو عامل (وراثت و تربيت) تأثير جبرى غير قابل تغيير نيست. با اين اشاره به #قرآن_مجيد مراجعه میکنیم و مواردى را كه قرآن به آن اشاره كرده است، مورد بررسى قرار ميدهيم.
🔹در سوره نوح آيه ۲۷، سخن از قوم نوح است، كه وقتى تقاضاى نابودى آنها را به عذاب الهى میكند، تقاضاى خود را با اين دليل مقرون مى سازد، كه اگر آنها باقى بمانند ساير بندگان تو را #گمراه ميكنند و جز نسلى فاجر و كافر از آنها متولّد نمیشود؛ «اِنَّكَ اِن تَذَرْهُمْ يُضِلّوُا عِبادَكَ وَ لا يَلِدُوا اِلاّ فاجِراً كَفّاراً». اين سخن ضمن اين كه نشان میدهد #افراد_فاسد و مفسد كه داراى نسل تبهكار هستند، از نظر سازمان خلقت، حقّ حيات ندارند و بايد به عذاب الهى گرفتار شوند و از ميان بروند، اشاره به اين حقيقت است كه #محيط_جامعه، #تربيت_خانوادگى، و حتّى عامل #وراثت مى تواند در #اخلاق و عقيده مؤثّر باشد.
🔹قابل توجّه اين كه نوح پيامبر بطور قاطع مى گويد: تمام فرزندان آنها فاسد و كافر خواهند بود، چرا كه موج فساد در جامعه آنها به قدرى قوى بود كه نجات از آن، كار آسانى نبود؛ نه اين كه اين عوامل صددرصد جنبه جبرى داشته باشد و انسان را بى اختيار به سوى خود بكشاند. بعضى گفته اند آگاهى نوح (عليه السلام) بر اين نكته به خاطر وحى الهى بوده، كه به نوح فرمود: «اَنَّهُ لَنْ يُؤْمِنَ مِنْ قَوْمِكَ اِلاّ مَنْ قَدْ آمَنَ» [هود، ۳۶] (جز آنها كه [تاكنون] ايمان آورده اند، ديگر هيچكس از قوم تو ايمان نخواهد آورد!).
🔹ولى روشن است اين آيه، شامل نسل آينده آنها نميشود، بنابراين بعيد نيست كه نسبت به نسل آينده بر اساس امور سه گانه (محيط، تربيت خانوادگى و عامل وراثت) قضاوت كرده باشد. در بعضى از روايات، آمده كه فاسدان قوم نوح هنگامى كه فرزند آنها به حدّ تميز ميرسيد، او را نزد نوح (عليه السلام) مى بردند، و به كودك میگفتند اين پيرمرد را مى بينى، اين مرد دروغگويى است، از او بپرهيز، پدرم مرا اين چنين سفارش كرده (و تو نيز بايد فرزندت را به همين امر سفارش كنى)! و به اين ترتيب #نسلهای_فاسد، يكى پس از ديگرى مى آمدند و مى رفتند. [۲] #ادامه_دارد...
پی نوشتها؛
[۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ۲، ج۱، ص۲۲۴، ب۷
[۲] مفاتيح الغيب، فخرالدين رازى، دار احياء التراث العربى، چ۳، ج ۳۰، ص۶۵۹، [سورة نوح، آية ۲۷]
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#تربیت #وراثت #اخلاق
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️امام علی (علیه السلام) در نامه ۳۱ نهج البلاغه، چه فوایدی را برای «تفکّر» بیان فرموده است؟
🔹#امام_علی (عليه السلام) در بخشی از نامه ۳۱ #نهج_البلاغه مى فرمايد: «وَ مَنْ تَفَكَّرَ أَبْصَرَ» (هر كس #انديشه خود را به كار گيرد #حقايق را مى بيند و #راه_صحيح را انتخاب مى كند). اهمّيّت #تفكر در همه امور #دنيا و #آخرت چيزى نيست كه بر كسى مخفى باشد و تمام #افراد_پيروزمند و موفق همين راه را پيموده اند.
🔹#قرآن_مجيد در اين باره مى فرمايد: «قُلِ الْعَفْوَ كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآياتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُون * فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ ... » [۱] (اينچنين خداوند #آيات را براى شما روشن می سازد، شايد #انديشه كنيد! * [تا انديشه كنيد] درباره #دنيا و #آخرت! ... ).
پی نوشت:
[۱] سوره بقره، آيات ۲۱۹ و ۲۲۰
📕پيام امام اميرالمومنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلامية، تهران، ۱۳۸۶ش، چ۱، ج۹، ص۶۳۴
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#تفکر #انديشه
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️دیدگاه اسلام در مورد «سؤال کردن» چیست؟
🔹هر انسانى در برابر انبوهى از #مجهولات و #مشكلات درباره خود و ديگران قرار دارد، كه گاه مربوط به مسائل #مادّى است و گاه #معنوى و كليد حلّ آنها غالباً #سؤال از #آگاهان و انديشمندان است. به همين دليل، #خداوند در عالَم تكوين و تشريع، درهاى #سؤال را به روى انسان گشوده است. از نظر تشريع در دستورات اسلامى نه تنها اجازه #سؤال به هر كس و درباره هر چيز داده شده است، بلكه به سؤال كردن امر كرده است. #قرآن_مجيد در دو آيه مى فرمايد: «فَاسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَاتَعْلَمُونَ» [۱] (از #آگاهان #سؤال كنيد اگر نمى دانيد).
🔹اميرمؤمنان #امام_علی (عليه السلام) در بعضى از كلمات پرمعنايش در #نهج_البلاغه ميفرمايد: «وَ لَا يَسْتَحِيَنَّ أَحَدٌ إِذَا لَمْ يَعْلَمِ الشَّيْءَ أَنْ يَتَعَلَّمَهُ» (هيچ گاه كسى در فراگيرى #علم و #سؤال از مجهولات، شرم و حيا به خود راه ندهد). آرى، #سؤال كردن عيب نيست. عيب آن است كه انسان پرسش نكند و در #جهل و نادانى باقی بماند. جالب اين است كه در خطبه ۱۶۲ #سؤال كردن را #حقّى براى هر كس ذكر فرموده و اين معنا در مورد #جوانان و #نوجوانان بسيار مهمتر است، چرا كه آنها داراى مجهولات فراوان از نظر تكوين و #آفرينش هستند.
🔹خداوند نیز، #حسّ_كنجكاوى و جستجوگرى را در ذات انسان قرار داده است. #انسان، همواره مايل است از چيزهايى كه نمى داند، بپرسد و بداند. اين حسّ در جوانان و نوجوانان شديدتر است؛ به سبب همان نيازى كه دارند، گاه آن قدر پدر و مادر را سؤال پيچ مى كنند كه داد و فريادشان بلند مى شود؛ در حالى كه وظيفه آنها اين است كه با محبّت و مدارا به اين نياز روحى شان پاسخ مثبت دهند. آنچه را مى دانند، در اختيارشان بگذارند و آنچه را نمى دانند به كسانى كه مى دانند ارجاع دهند.
🔹بعضى فكر مى كنند اگر از مسائل #اصول_عقايد سؤال كنند نشانه كفر و بى اعتقادى است، در حالى كه اين پرسش ها براى #تحقيق بيشتر و استحكام بخشيدن به #عقيده است. #دانشمندان و آگاهان، به ويژه #عالِمان_دينى وظيفه دارند كه در هر حال و در هر شرايط، براى پاسخ به #سؤالات اعلام آمادگى كنند و با محبّت و احترام از #پرسش_كنندگان استقبال كنند و فراموش نكنند كه بر اساس روايتى كه از اميرالمؤمنين #امام_على (عليه السلام) نقل شده، چنين وظيفه اى بر دوش دارند: «خداوند از #افراد_نادان، پيمانِ فراگيرى علم نگرفته، مگر آنكه پيش از آن از #دانشمندان، پيمان آموزش گرفته است». [۳]
🔹اين بحث را با ذكر چند حديث پر معنا پايان مى دهيم؛ #امام_صادق (عليه السلام) يكى از يارانش به نام «حمران بن أعين» را تشويق به سؤال كرد و فرمود: «مردم به اين علت، #هلاك و گمراه مى شوند كه #پرسش نمى كنند». [۴] #امام_علی (عليه السلام) مى فرمايد: «دلها قفل شده است و كليد آن، #سؤال است». [۵] از #رسول_خدا (صلّی الله علیه و آله) روايت شده كه: «#علم، خزانه هايى است و كليدهاى آن #سؤال است. خدا شما را رحمت كند، همواره سؤال كنيد؛ چرا كه چهار گروه براى آن پاداش داده مى شوند: سؤال كننده، پاسخ گوينده، كسانى كه در آنجا مستمعند و آنها كه بدان ها علاقه مندند». [۶]
🔹در تاريخ آمده كه: «در روز جنگ جمل، مرد عربى به #اميرمؤمنان (عليه السلام) عرض كرد: اى اميرمؤمنان! تو مى گويى خداوند يگانه است؟ [منظور از اين يگانگى چيست؟] مردم از هر سو به او حمله كردند. گفتند: اى مرد عرب، نمى بينى تمام فكر اميرمؤمنان متوجّه جنگ است؟ [هر سخن جايى و هر نكته مقامى دارد!] #امام (عليه السلام) فرمود: او را رها كنيد. چيزى كه اين مرد عرب مى خواهد، همان چيزى است كه ما از اين قوم مى خواهيم [ما هم از اين گروه، توحيد و يگانگى مى طلبيم و جنگ براى فراگيرى اين تعليمات مقدّس است]». [۷]
پی نوشتها؛
[۱] نحل، آيه ۴۳؛ انبياء، آيه ۷. [۲] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت، قم، چ ۱، ص ۴۸۲، حکمت ۸۲. [۳] الكافی، دارالكتب الإسلامية، چ ۴، ج ۱، ص ۴۱. [۴] الكافی، همان، ص ۴۰. [۵] غرر الحكم و درر الكلم، دارالكتاب الإسلامی، چ ۲، ص ۷۶، حکمت ۱۴۶۵. [۶] كنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، صفوة الس مؤسسة الرسالة، چ ۵، ج ۱۰، ص ۲۳۰، ح ۲۸۶۶۲. [۷] شرح آن را در كتاب التوحيد، ابن بابويه، جامعه مدرسين، چ ۱، ص ۸۳، باب ۳ (معنى الواحد و التوحيد و الموحد) مطالعه فرماييد.
📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، چ اول، ج ۶، ص ۲۹۵
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#سوال #پرسش
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️منظور از چشم و گوش معنوى چیست؟
🔹#شنوايى و #بینایى دو گونه است: #مادّى و #معنوى؛ به همین دلیل بسیار مى شود در مورد کسانى که چشم و گوش دارند و یا زنده و سالم اند، اما #حقایق را درک نمى کنند مى گوييم: آنها کور و کرند و یا اصلاً مرده اند؛ زیرا واکنشى را که باید یک «انسان شنوا و بینا»، یا یک انسان زنده، در برابر #حقایق از خود نشان دهد، نمى دهند.
🔹در #قرآن_مجید اینگونه تعبیرات فراوان دیده مى شود، و شیرینى و جاذبه خاصى دارد؛ بلکه #قرآن به #حیات_مادّى و بیولوژیکى که نشانه آن تنها «خور و خواب و نفس کشیدن» است چندان اهمیت نمى دهد، و همواره روى حیات و #زندگى_معنوى و انسانى که آمیخته با #تکلیف و #مسئولیت و احساس و درد و بیدارى و آگاهى است تکیه مى کند.
🔹#نابینایى و #ناشنوایی و #مرگ_معنوى از خود انسان ها سرچشمه مى گیرد، آنها هستند که بر اثر ادامه #گناه و اصرار و لجاجت در آن، به این مرحله مى رسند؛ زیرا همانطور که اگر انسانى مدت ها چشم خود را ببندد، تدریجاً بینایى و دید خود را از دست خواهد داد و شاید روزى به کلّى نابینا شود، اشخاصى که #چشم_جان خود را در برابر #حقایق ببندند، تدریجاً #قدرتدیدمعنوى خود را از دست خواهند داد!
📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازي، دارالکتب الإسلامیه، چ سی و نهم، ج ۵، ص ۲۷۲
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#بصیرت
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️امام علی (عليه السلام) در حکمت ۱۲۶ نهج البلاغه چگونه به لزوم آباد كردن «آخرت» اشاره می نماید؟
🔹#امام_علی (عليه السلام) در بخشی از حکمت ۱۲۶ «نهج البلاغه» مى فرمايد: «وَ عَجِبْتُ لِعَامِرٍ دَارَ الْفَنَاءِ وَ تَارِكٍ دَارَ الْبَقَاءِ». (تعجب مى كنم از كسى كه #دار_فانى را آباد مى كند، ولى #دار_باقى را ترك مى نمايد و به فراموشى مى سپارد). همه با چشم خویش در اين #جهان_فانى می بینیم که هر روز گروهى #مرده و گروهى دیگر #متولد شده و جاى آنها را مى گيرند، سپس همين گروه جاى خود را به گروه هاى ديگر مى دهند.
🔹كاخ هاى زيبا در گذر زمان به ويرانه اى مبدل مى شود و باغ هاى پر از گل و گياه روزى پژمرده خواهند شد. همه چيز در #گذر است و همه چيز رو به #فنا مى رود. با این حال آيا #عقل و #منطق به انسان اجازه مى دهد كه تنها در آبادى اين #دار_فانى تلاش کند، اما سرای جاویدان #آخرت را فراموش نماید و گامى در طريق عمران و آبادى آن از طريق ايمان و #اعمال_صالح بر ندارد؟
🔹#قرآن_مجيد در رابطه با #دنيا و #آخرت تعبيرات بسيار پر معنايى دارد؛ از جمله در «آیه ۶۴ سوره عنكبوت» مى فرماید: «وَ مَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الآخِرَةَ لَهِىَ الْحَيَوَانُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ» (اين زندگى #دنيا چيزى جز #سرگرمى و بازى نيست، و فقط سراى #آخرت، سراى زندگى [واقعى] است، اگر مى دانستيد). همچنین اميرمؤمنان #امام_على (عليه السلام) در حديثى مى فرماید: «اَلدُّنْيا مُنْتَقَلَةُ فَانِيَةٌ إنْ بَقِيَتْ لَكَ لَمْ تَبْقَ لَهَا» [۱] (#دنيا منتقل مى شود و #فانى مى گردد، اگر [فرضاً] براى تو باقى بماند تو براى او باقى نمى مانى).
پی نوشت:
[۱] غرر الحكم و درر الكلم، محقق، رجائى، سيد مهدى، دار الكتاب الإسلامی، قم، ۱۴۱۰ق، چ دوم، ص ۹۶، قصار ۱۸۲۶
📕پيام امام اميرالمؤمنين (ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۱۳، ص ۵۶
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#دنیا #آخرت
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️چرا نباید از «شیطان» پیروی کرد؟
🔹از عوامل مهم #سقوط در كانون قهر و #غضب_الهى، تسليم #شياطين شدن و زمام اختيار خود را به دست آنها سپردن است؛ چنان كه #قرآن_مجيد در «آیه ۱۸ سوره اعراف» مى فرمايد: هنگامى كه #شيطان رانده درگاه خدا شد خداوند به او خطاب كرد: «قَالَ اُخْرُجْ مِنْهَا مَذْمُوماً مَدْحُوراً لَّمَنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ لَاَمْلَئَنَّ جَهَنَّمَ مِنْكُمْ اَجْمَعِينَ» (فرمود: از آن [مقام] با ننگ و خوارى بيرون رو، سوگند ياد مى كنم كه هركس از #انسانها از تو پيروى كند #جهنّم را از همگى آنها پر مى سازم).
🔹گرچه در اين آيه سخن از خصوص #ابليس، رئيس شياطين است، ولى مى دانيم #خط_شياطين كه همه پيرو ابليساند، همه جا يكى است و پيروى از شياطينِ جنّ و انس، پيروى از #ابليس محسوب مى شود و سرنوشت همه اين پيروان، سقوط در #دوزخ است. آنها با «وعده هاى دروغين»، «تزئين شهوات»، «دعوت به گناهان»، «منع از خيرات» و «تشويق به انحرافات»، پيروانِ خود را از #خدا دور ساخته و به آتش قهر و #غضب او گرفتار مى سازند. [۱]
پی نوشت:
[۱] شبيه همين معنا در سوره لقمان، آيه ۲۱ و سوره ابراهيم، آيه ۲۲ نيز آمده است.
📕پيام قرآن، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، چ نهم، ج ۶، ص ۲۸۴
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#ابليس #شیطان
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️آیا آفرینش «روح» با آفرینش سایر موجودات متفاوت است؟
🔹با اينكه #قرآن_مجيد به هنگام ذكر آيات الهى مربوط به آسمان و زمين، و گياهان و حيوانات، بسيارى از جزئيات آنها را شرح مى دهد، ولى هنگامى كه به مسأله #روح مى رسد تنها مى فرماید: «قُلِ الرُّوْحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّى وَ ما أُوتِيْتُمْ مِنَ الْعِلْمِ اِلّا قَلِيْلا» [۱] (بگو #روح از «فرمان پروردگار» من است، و علم شما براى فهم #اسرار آن ناچيز است). و يا مى فرماید: «وَ نَفْسٍ وَ ما سَوّاها» [۲] (قسم به كسى كه جان آدمى را نظام بخشيد).
🔹يا تعبير به انشاء خلق ديگر كرده و می فرماید: «ثُمُّ اَنْشَأناهُ خَلْقآ آخَرَ» [۳] (بعد از تكامل نطفه ما #آفرينش_جديدى به انسان داديم). همچنین در آیه دیگر #روح را به خودش نسبت داده و می فرماید: «وَ نَفَخْتُ فِيْه مِنْ رُوحِى» [۴] (و در او از #روح_خود [روحى شایسته و بزرگ] دمیدم). همه اين تعبيرات حاكى از آن است كه #آفرينش_روح با آفرينش ساير موجودات متفاوت است؛ و اين نيست مگر به خاطر «پيچيدگی مسأله روح و اسرار فوق العاده» آن.
پی نوشتها؛
[۱] قرآن کریم، سوره اسراء آیه ۸۵
[۲] همان، سوره شمس، آیه ۷
[۳] همان، سوره مومنون، آیه ۱۴
[۴] همان، سوره حجر، آیه ۲۹
📕پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، تهران، چاپ نهم، ۱۳۸۶ش، ج ۲، ص ۱۲۲
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#روح
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️#امام_علی (علیه السلام) در خطبه ۱۵۷ نهج البلاغه برای تشويق مردم به «انجام نیکیها» و «ترک بدیها» چه می فرمايد؟
🔹#امام_علی (عليه السلام) در خطبه ۱۵۷ #نهج_البلاغه در ادامه کلامی که درباره اهمیّت #تقوا و فراهم کردن #توشه برای #آخرت فرموده، براى ترغيب و تشويق مردم به #خيرات و #نيكی ها و پرهيز از #بدى ها از دو منطق مؤثر بهره مى گيرد. نخست مى فرمايد: «عِبَادَ اللهِ، إِنَّهُ لَيْسَ لِمَا وَعَدَ اللهُ مِنَ الْخَيْرِ مَتْرَكٌ، وَ لَا فِيمَا نَهَى عَنْهُ مِنَ الشَّرِّ مَرْغَبٌ» (اى بندگان خدا! آنچه را خداوند #وعده_نيك بر آن داده است، جاى ترك نيست، و آنچه را از #بدیها نهى كرده قابل دوست داشتن نمى باشد!).
🔹اشاره به اينكه آن كس كه #امر و #نهى كرده و وعده #پاداش و #كيفر داده يك فرد عادى نيست كه جاى گفتگو و ترديد در آن باشد؛ #خداوندِقادرقهار چنين فرموده است.
و در تعبير دوّم مى فرمايد: «عِبَادَ اللهِ، احْذَرُوا يَوْماً تُفْحَصُ فِيهِ الْأَعْمَالُ، وَ يَكْثُرُ فِيهِ الزِّلْزَالُ، وَ تَشِيبُ [۱] فِيهِ الْأَطْفَالُ» (اى بندگان خدا! از روزى كه #اعمال بررسى دقيق مى شود، بر #حذر باشيد؛ روزى كه تزلزل و #اضطراب در آن بسيار است و كودكان در آن پير مى شوند).
🔹در آن روز، تمام #اعمال، هر چند ظاهراً كوچك و #ناچيز باشد، با دقت و #سختگيرى بررسى خواهد شد؛ همان گونه كه #قرآن_مجيد مى فرمايد: «يَا بُنَىَّ إِنَّهَا إِنْ تَكُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِّنْ خَرْدَلٍ فَتَكُنْ فِى صَخْرَةٍ أَوْ فِى السَّمَاوَاتِ أَوْ فِى الْأَرْضِ يَأْتِ بِهَا اللهُ إِنَّ اللهَ لَطِيفٌ خَبِيرٌ» (اگر به اندازه سنگينى #دانه_خردلى [كار نيك يا بد] باشد و در دل سنگى يا در [گوشه اى از] آسمان ها و زمين قرار گيرد خداوند آن را [در قيامت براى #حساب] مى آورد؛ خداوند دقيق و آگاه است).
🔹و منظور از فزونى زلزله در آن روز، تزلزل افكار و لرزيدن دلها از هول محشر و وحشت از نتيجه #اعمال است. درست است كه در پايان اين جهان، #زلزله به معناى حقيقى، تمام جهان را به لرزه در مى آورد و همه چيز زير و رو مى شود، ولى آنچه در بالا آمده مربوط به #صحنه_محشر است كه در آنجا زلزله به معناى حقيقى آن وجود دارد؛ بلكه هر چه هست اضطراب است و وحشت و تزلزل خاطرها. تعبير به «تَشِيبُ فِيهِ الْأَطْفَالُ» كنايه از #شدّت و عمق وحشت آن صحنه است كه در تعبيرات روزمرّه نيز به كار مى رود.
🔹مى گوييم حادثه به اندازه اى سنگين است كه انسان را پير مى كند؛ همان گونه كه در «قرآن مجيد» مى فرمايد: «فَكَيْفَ تَتَّقُونَ إِنْ كَفَرْتُمْ يَوْماً يَجْعَلُ الْوِلْدَانَ شِيباً» [۱] (اگر كافر شويد، چگونه خود را [از عذاب الهى] بر كنار مى داريد، در آن روز كه #كودكان را #پير مى كند؟!). بعضى چنين پنداشته اند كه پير شدن اطفال در آنجا به معناى حقيقى آن است، نه معناى كنايى، ولى اين احتمال بسيار بعيد است؛ زيرا در آن روز طفلى كه محكوم به مجازات الهى باشد و بر اثر وحشت گرفتار پيرى زودرس شود، وجود ندارد. [۴]
پی نوشت:
[۱] «تشيب» از ماده «شيب» (بر وزن عيب) در اصل به معناى سفيد شدن مو است و معمولا به پيرى اطلاق مى شود و «شيب» (بر وزن سيب) جمع «اَشْيَب» به معناى پيران يا سپيدمويان است در مقابل «شباب» و «شبيبة» كه به معناى جوانى است.
[۲] سوره لقمان، آيه ۱۶
[۳] سوره مزّمّل، آيه ۱۷
📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ۱۳۸۶ش، چ اول، ج ۶، ص ۱۷۶
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#تقوا #اعمال #آخرت
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️فلسفه تكرار بعضی از مطالب در «قرآن مجيد» چيست؟
🔹يكی از ويژگى هاى #قرآن_مجيد اين است كه برخی از مطالب آن بارها #تکرار شده است. مانند «اصحاب الايكة» كه چند بار در «قرآن» مطرح شده است؛ اما چرا «اصحاب الايكة» در «قرآن» تكرار شده، و در چهار سوره مختلف مطرح گرديده است؟ چرا تاريخ برخى از پيامبران مانند حضرات #ابراهيم، #موسى، #نوح و #عيسى (عليهم السلام) در آيات مختلف قرآن مجيد تكرار شده است؟ فلسفه اين تكرار چيست؟
🔹جواب: علما و مفسّران به اين سؤال، دو جواب داده اند: جواب اوّل اينكه: «#تاريخ_انبياء درس هاى عبرت انگيزِ متعدّد و فراوانى دارد» و #قرآن_مجيد از زاويه هاى مختلف به آن نگريسته و ما را به آن درس ها رهنمون مى شود. به عنوان مثال، گاه از اين زاويه به داستان #حضرت_موسى (عليه السلام) نگاه مى شود كه چگونه آن حضرت در دامان فرعون پرورش يافت؛ در حالى كه او براى نابودى موسى (عليه السلام) تمام فرزندان پسر بنى اسرائيل را به قتل مى رساند و تنها دختران را زنده نگه مى داشت.
🔹آرى! اگر خداوند اراده كند عليرغم قصد فرعون، قاتل او را در دامان خودش پرورش مى دهد؛ و گاه از اين زاويه به داستان آن حضرت نگاه مى شود كه با جسارت، شجاعت، با دستى خالى و بدون سپاه و لشكر در مقابل فرعونى كه ادعاى خدايى مى كرد و همه چيز در اختيار داشت، قد علم كرد و شجاعانه دعوتش را ابلاغ نمود؛
🔹و گاه از اين زاويه به داستان آن حضرت نگاه مى شود كه با تكيه بر لطف و عنايت الهى جادوى تمام ساحران مصر را باطل كرد و آنها را وادار به تسليم نمود. بنابراين #داستان_انبياء، درس هاى مختلفى دارد و «قرآن مجيد» از زواياى مختلفی به آن پرداخته است، و در حقيقت اين امر، تكرارى نيست؛ گرچه در ظاهر تكرار شده است.
🔹جواب دوم اينكه: #فصاحت و #بلاغت اقتضاء مى كند كه #مطالبِ_مهم تكرار گردد. اينكه در «سوره الرحمن» آيه شريفه «فَبِأَىِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ» تكرار شده، بدان جهت است كه خداوند متعال در اين سوره، «نعمت هاى مختلف مادّى و معنوى» را بيان كرده و پس از ذكر هر نعمتى از انسان سؤال مى كند كه كدام نعمت از نعمت هاى الهى را مى تواند انكار كند؟ نتيجه اينكه #فلسفه_تكرار، يا «پرداختن به يك موضوع از زواياى مختلف» است، يا «اهميّت آن موضوع»، سبب تكرار شده است.
📕داستان ياران، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسه امام على بن ابى طالب (ع)، چ اول، ص ۲۵۴
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#قرآن
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️امام علی (علیه السلام) چگونه ارزش فرصت عمر را برای بدست آوردن سعادت اخروی به یارانش یادآور می شود؟
🔹#امام_علی (عليه السلام) در آخرين بخش از خطبه ۹۴ #نهج_البلاغه، طىّ بيانى كوتاه و بسيار پرمحتوا، تذكّراتى بسيار آموزنده بيان مى فرمايد. نخست مى فرمايد: «إِعْمَلُوا، رَحِمَكُمُ اللهُ». (به #عمل بپردازيد، خدا شما را رحمت كند!). سپس به مسير اشاره كرده، مى فرمايد: «عَلَى أَعْلَامٍ بَيِّنَةٍ»؛ (و بايد #اعمال شما بر طبق نشانه هاى روشن [كتاب خدا و سنّت معصومين (عليهم السلام) بوده باشد]).
🔹سپس اين نكته را يادآورى مى كند كه تشخيص اين راه و مقصد آن، كار مشكلى نيست: «فَالطَّرِيقُ نَهْجٌ يَدْعُو اِلَى دَارِ السَّلَامِ». (راه، روشن است و شما را به خانه امن و امان [بهشت و سعادت جاويدان] دعوت مى كند). آنگاه به فرصت هاى بسيار گرانبهايى كه مردم در اختيار دارند و غالباً به آن توجّه ندارند، اشاره كرده و طىّ هشت جمله، جوانب مختلف اين «فرصت های گرانبها» را روشن مى سازد.
🔹حضرت مى فرمايد: «وَ أَنْتُمْ فِی دَارِ مُسْتَعْتَبٍ، عَلَى مَهَلٍ وَ فَرَاغٍ، وَ الصُّحُفُ مَنْشُورَةٌ وَ الْأَقْلَامُ جَارِيَةٌ، وَ الْأَبْدَانُ صَحِيحَةٌ وَ الْأَلْسُنُ مُطْلَقَةٌ، وَ التَّوْبَةُ مَسْمُوعَةٌ، وَ الْأَعْمَالُ مَقْبُولَةٌ». (شما در سرايى هستيد كه مى توانيد از #خطاهاى_خود، [در پيشگاه خداوند] عذرخواهى كنيد و رضايت او را جلب نماييد، #مهلت كافى و فراغت خاطر [براى انجام حسنات و كسب فضايل] داريد، #پروندههاى_اعمال گشوده و قلم ها آماده نوشتن است [و اين، فرصت گرانبهايى است كه نبايد آن را از دست دهيد]، بدن هاى شما سالم و زبان ها آزاد است [و آماده انجام هر كار خير و بيان هر سخن نيكى هستيد]، #توبه پذيرفته مى شود، و #اعمال مقبول مى گردد).
🔹از يك سو، #وسايل_سعادت فراهم، و از سوى ديگر، #موانع_راه قابل برطرف كردن است؛ اگر از اين #فرصتها استفاده نشود، به راستى جاى تأسّف است! به خصوص اينكه، هيچ تضمينى سپرده نشده كه اين فرصت گرانبها تا كى پايدار مى ماند؛ ممكن است در يك لحظه كوتاه، همه چيز پايان گيرد؛ درهاى #توبه بسته شود، پرونده هاى #اعمال مختومه گردد، #قلمها از نوشتن حَسَنات باز ايستد، #بدنها عليل و ناتوان به بستر بيمارى افتد، #زبانها از كار بيفتد و هيچ گونه راه بازگشتى وجود نداشته باشد! #قرآن_مجيد بارها هشدار داده و همگان را به اين حقيقت توجّه مى دهد كه بعد از #مرگ، پشيمانى و ندامت سودى ندارد، و تقاضاى بازگشت به دنيا و جبران تقصيرات به جايى نمى رسد.
🔹در آیات ۱۰ و ۱۱ سوره منافقون مى فرمايد: «وَ أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِىَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ فَيَقُولَ رَبِّ لَوْلاَ أَخَّرْتَنِي إِلَى أَجَلٍ قَرِيبٍ فَأصَّدَّقَ وَ أَكُنْ مِنَ الصَّالِحِينَ». (از آنچه به شما روزى داده ايم انفاق كنيد، پيش از آن كه #مرگ يكى از شما فرا رسد و بگويد: پروردگارا چرا #مرگ مرا مدّت كمى به تأخير نينداختى تا در راه خدا صدقه دهم و از #صالحان باشم!)؛ و بلافاصله مى افزايد: «وَ لَنْ يُؤَخِّرَ اللهُ نَفْساً إِذَا جَاءَ أَجَلُهَا وَ اللهُ خَبيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ». (خداوند هرگز #مرگ كسى را هنگامى كه #اجلش فرا رسد، به تأخير نمى اندازد و خداوند به آنچه انجام مى دهيد آگاه است).
📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، چ اول، ج ۴، ص ۲۷۲
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#عمر #فرصت
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد