eitaa logo
پیوندخوبان
204 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
5هزار ویدیو
87 فایل
ترویج فرهنگ مهدویت وخدمت به استان قدس مهدوی
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ریشه یابی «بی‌ حجابی» و «بد حجابی» (بخش اول) 🔸وقتی به فلسفه و ریشه‌ «حجاب» می نگریم، می بینیم، از «عوامل خوشبختی» است و موجب «سلامتی روحی و روانی و تکامل فرد و جامعه» می گردد،؛ و و ، سقوط و انحطاط معنوی و فکری و پیامدهای شوم بیماری روانی و در نهایت جسمی را به ارمغان می‌آورد. گوهر و در صدف وجود نهفته است، لذا نباید از جسم و ظاهر جسمانی خود به عنوان کالایی شهوت انگیز استفاده کنند و چشم های هرزه را به خود متوجه نمایند. علل و عوامل مختلفی در مقوله‌ نقش دارند، که در این نوشتار به مواردی چند از آنها، با توضيحی مختصر در مورد هر کدام می‌پردازیم. 1⃣«پیروی از هوی و هوس های نفسانی» 🔹بی شک در وجود ، غرائض و امیال گوناگونی است که همه‌ آنها برای ادامه‌ حیات او ضرورت دارد. سرچشمه و بی خبری است. برخی به خاطر هوا و خویش به فکر تنوع لباس، آرایش و در جامعه می پردازند، تا اینکه خود را به هر مردی ارائه کنند. برخی از اینگونه زنان به جز شیک پوشی، ، لذت جویی، خوشگذرانی، به چیز دیگری نمی اندیشند و بهترین اوقات زندگی خود را به قدم زدن در کوچه و خیابان ها و پارک ها می گذرانند؛ خلاصه آنجا که و بی حجابی است، نه پای دین در میان است و نه پای عقل. در آنجا چیزی جز و بلا نیست، در آنجا چیزی جز بیچارگی و و نخواهد بود. 2⃣«جلب توجه و کسب جایگاه» 🔹 موقعیت طلب است و همواره می خواهد در میان مردم از جایگاهی خاص و در خور توجه برخوردار باشد. بعضی از افراد با تحصیل علم و دانش و کسب فضائل اخلاقی و معنوی و یا اجتماعی، جایگاهی بدست می آورند، و برخی از افراد که فاقد این ارزش ها هستند، با و جاذبه های طبیعی و ساختگی زنانه خود و ، سعی در جلب توجه دیگران دارند، تا به کمبودهای عاطفی و یا اجتماعی خود پاسخ دهند، اما این ها دلیل بر شخصیت و ارزش آنها نمی باشد. 3⃣«خودنمایی» 🔹با توجه به آفرینش توأم با زیبایی و لطف ظاهری و با احساسات و عواطف باطنی و تمایل به خودنمایی که در وجود زن به طور محسوس و قوی به چشم می خورد، زمینه تحریک پذیری و ایجاد هیجان و تحریک در دیگران توسط او امری طبیعی است؛ و اگر ویژگی های یاد شده را با آرایش و لباس های محرک و نامناسب و حرکات مهیج بیامیزد و در معرض دید قرار دهد، چه و را بوجود می آورد که زمینه ساز اضطراب و نگرانی و پریشانی در روح و روان افراد می شود. (علیه السلام) در مورد می فرماید: «شمار کسانی که در اثر و انحرافات جان خود را از دست می دهند، بیش از تعداد افرادی است که در اثر مرگ طبیعی می میرند». ... منبع؛ راسخون به نقل از خبرگزاری مهر @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چه رابطه اى بین «ایمان» و «بصیرت» وجود دارد؟ 🔹مسأله مهم در زندگى ، این است که: را آنچنان که هست درک کند، و در برابر آن موضع گیرى صریح داشته باشد. پندارها، پیش‌داورى ها، و تمایلات انحرافى، حب و بغض ها، مانع از درک و دید - آنچنان که هست - نگردد، و مهم‌ترین تعریفى که براى فلسفه شده است همین است، «درک حقایق اشیاء آنچنان که هست». به همین دلیل، یکى از مهم‌ترین تقاضاهایی که (علیهم السلام) از خدا داشتند این بود: «اللّهُمَّ أَرِنِى الأَشْیاءَ کَما هِىَ» (خداوندا، و موجودات را آن گونه که هست به من نشان ده)، تا ارزش ها را به درستى بشناسم و آن را ادا کنم. 🔹و این حالت بدون میسر نیست، چرا که هوا و هوس هاى سرکش، و ، بزرگترین و سدّ این راه است، و رفع این حجاب، جز در پرتو و ، امکان پذیر نیست. لذا در «آیه ۴ سوره نمل» می خوانیم: «إِنَّ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ زَیَّنّا لَهُمْ أَعْمالَهُمْ فَهُمْ یَعْمَهُون» (کسانى که به ایمان ندارند، را براى آنها مى دهیم، و سرگردان مى شوند). در نظر آنها پاکى، نزد آنها زیبا، افتخار، و و سیه روزى ها سعادت و پیروزى محسوب مى شود. آرى، چنین است حال کسانى که در گام مى نهند و آن را ادامه مى دهند. 🔹واضح است وقتى کار زشت و را انجام داد، تدریجاً و زشتیش در نظر او کم مى شود، و به آن مى کند، پس از مدتى که به آن خو گرفته، و توجیهاتى براى آن مى تراشد. کم کم به صورت زیبا و حتى به عنوان یک وظیفه در نظرش جلوه مى کند، و چه بسیارند و آلوده اى که به راستى به اعمال خود افتخار مى کنند و آن را نقطه مثبتى مى شمارند. این دگرگونى ارزشها، و به هم ریختن معیارها در نظر انسان، که نتیجه اش شدن در بیراهه هاى زندگى است، از بدترین حالاتى است که به یک دست مى دهد. 🔹جالب اینکه در آیه مورد بحث و یکى دیگر از آیات قرآن [۱] این به «خدا» نسبت داده شده است، در حالى که در هشت مورد به «شیطان»، و در ده مورد به صورت فعل مجهول (زُیِّنَ) آمده است، و اگر درست بیندیشیم، همه بیانگر یک واقعیت است. اما اینکه به نسبت داده شده است به خاطر آن است که او در عالم هستى است، و هر موجودى تأثیرى دارد که به خدا منتهى مى شود؛ آرى این خاصیت را در قرار داده که تدریجاً به آن خو مى گیرد، و او دگرگون مى شود، بى آنکه مسئولیت انسان از بین برود و یا براى خدا ایراد و نقصى باشد. (دقت کنید) 🔹و اگر به یا نسبت داده شود، به خاطر این است که و بدون واسطه، آنها هستند. و اگر گاه به صورت آمده، اشاره به این است که ، چنین اقتضا مى کند که بر اثر ، ایجاد حالت، ، عشق و مى کند. با توجه به آیه فوق، نمونه آشکار و عینى این معنى را در زندگى گروهى از خود به روشنى مى بینیم. آنها به مسائلى افتخار مى کنند، و جزو تمدنش مى شمارند که در واقع چیزى جز و آلودگى و نیست. 🔹آنها لجام گسیختگى و را نشانه «آزادى»، و آلودگى زنان را دلیل بر «تمدن»، مسابقه در را نشانه «شخصیت»، غرق شدن در انواع را، مظهر «حرّیت»، آدم کشى و و را دلیل بر «قدرت»، خرابکارى و سرمایه هاى دیگران را، «استعمار» (آباد سازى!)، به کار گرفتن وسائل ارتباط جمعى را در مسیر زننده ترین برنامه هاى ضد اخلاقى دلیل بر «احترام به خواست انسان ها»، زیر پا گذاردن حقوق محرومان را، نشانه «احترام به حقوق بشر»!، 🔹اسارت در چنگال ، ، ننگ ها و رسوايى ها را، «شکلى از آزادى»، و و به دست آوردن اموال و ثروت از هر طریقى که باشد دلیل بر «استعداد و لیاقت»!، رعایت اصول و داد و به حق دیگران نشانه «بى عرضگى و عدم لیاقت»، و دروغ و پیمان شکنى و و تزویر را نشان «سیاست» می شمارند. خلاصه و ننگین شان آنچنان در نظرشان داده شده است، که نه تنها از آن احساس نمى کنند، که به آن و مباهات نیز مى کنند، و پیدا است چهره چنین جهانى چگونه خواهد بود، و راهى را که به سوى آن مى رود کدام سو است؟! پی نوشت: [۱] سوره انعام، آیه ۱۰۸ 📕تفسیر نمونه، دار الکتب الإسلامیه، چاپ بیست و پنجم، ج۱۵، ص۴۲۶ و ۴۲۳ منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel