eitaa logo
پیوندخوبان
205 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
5هزار ویدیو
88 فایل
ترویج فرهنگ مهدویت وخدمت به استان قدس مهدوی
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 «خداحافظ مرد انقلابی» _ آیت‌الله محمد امامی کاشانی نماینده مجلس خبرگان رهبری و امام جمعه موقت تهران دیروز، ۱۲ اسفند ۱۴۰۲، در منزل به علت ایست قلبی دعوت حق را لبیک گفت و به دیدار معبود شتافت. _ وی متولد ۱۰ مهر ۱۳۱۰ بود، او از شاگردان حضرت امام خمینی، آیت الله العظمی بروجردی و آیت الله محقق داماد و علامه طباطبایی بود و ریاست مدرسه عالی را نیز بر عهده داشت. 📸 تصویر و در جبهه‌های جنگ 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
هدایت شده از ثانیه شمار ظهور
❇️یک حکایت برای این روزهای ما: شهید مطهری در کتاب حماسه حسینی در بحث چند نمونه از امر به معروف های غلط، داستانی را نقل می کند. این داستان تا حدود زیادی حکایت ما مؤمنان در این گونه مسائل است. "یك داستان دیگر هم برایتان عرض می كنم: مرد محترمی از طلبه های بسیار فاضل بود. مرد بسیار روشنفكر و متدینی است. اول باری كه این آدم كلاهی می شود، وقتی كه وارد یكی از مجامع می شود، تمام دوستان و رفقایش او را كه می بینند شروع می كنند به حمله كردن و تحقیر كردن. آنچنان او را ناراحت و عصبانی می كنند كه با اینكه طبعاً آدم حلیمی است، برمی گردد یك حرف بسیار منطقی به آنها می زند. می گوید رفقا! من یك حرفی با شما دارم: شما دوست دشمنانتان هستید و دشمن دوستانتان. برایتان توضیح می دهم: من فردی هستم مثل شما؛ مثل شما فكر می كنم، مثل شما به خدا و قرآن و پیغمبر و ائمّه معتقدم، مثل شما درس خوانده ام، مثل شما تربیت شده ام. من با شما در هزار چیز اشتراك دارم. حد اكثر به قول شما یك گناه مرتكب شده ام- اگر این گناه باشد- لباسم را عجالتاً تغییر داده ام، رفته ام دنبال كاری، كسبی، زندگی ای. فرض می كنیم این گناه باشد. شما با من آنچنان رفتار می كنید كه مرا مجبور می كنید كه با شما قطع رابطه كنم. و یك انسان هم كه بی ارتباط نمی تواند باشد، مجبورم بعد از این با صنف مخالف و دشمن شما دوست باشم چون شما دارید به زور مرا از خودتان طرد می كنید. پس به این دلیل، شما دشمن دوست خودتان هستید كه من باشم. ولی شما دوست دشمنانتان هستید. بعد مثال می زند، می گوید: فلان شخص در همه ی عمرش هیچ وقت اساساً تظاهری هم به اسلام نداشته است، علامتی از اسلام در او نبوده، به قرآن و اسلام اظهار اعتقاد نكرده است، معروف است به اینكه ظالم و ستمگر و فاسق و شراب خوار است. همین آدم كه شما از او انتظار ندارید، یك دفعه می بینید آمد به زیارت حضرت رضا. همه تان می گویید معلوم می شود آدم مسلمانی است. این دفعه وقتی او را می بینید، با او خوش وبش می كنید. یعنی از هزار خصلت او نهصد و نود و نه تای آن بر ضد شما و دین شماست. چون از او انتظار ندارید، همینقدر كه یك زیارت حضرت رضا آمد می گویید نه، معلوم شد مسلمان است. اما در مورد آن كسی كه از هزار خصلت، نهصد و نود و نه خصلتش مسلمانی است، یك خصلتش به قول شما خلاف است، به خاطر این خصلت ±می گویید این دیگر مسلمان نیست و از حوزه ی اسلام خارج شد. پس شما دوست دشمنانتان هستید یعنی كمك به دشمنانتان می كنید، و دشمن دوستانتان هستید یعنی در واقع دشمن خودتان هستید. ،_معروف ✅ کانال به سوی خدا 🕋 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┏━━ °•🖌•°━━┓ 🆔 @besooyekhodaa ┗━━ °•🖌•°━━┛
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️حس اعتماد به نفس‏ 🔹امروز علمای و چقدر کوشش می‌کنند که به اصطلاح حس را در انسان بیدار کنند و بجا هم هست. اعتماد به نفسی که در بیدار می‌کند این است که انسان را از هرچه، غیر است از بین می‌برد و به هرچه انسان بخواهد امید ببندد از راه عمل خودش باید امید ببندد، و همینطور پیوند انسان با هر چیز و هر کس از راه است. 🔹شما نمی‌توانید با صلی الله علیه و آله و سلم مرتبط باشید جز از راه ، نمی‌توانید با علیه السلام مرتبط باشید جز از راه ، نمی‌ توانید با سلام الله علیها مرتبط باشید جز از راه ؛ یعنی برای پیوند و ارتباط با پیامبر و اهل بیتش همه راه‌ها جز راه عمل را بسته است. 🔹حدیثی از صلی الله علیه و آله الآن یادم آمد و یادم هست که در ۱۷ - ۱۸ سال قبل که این حدیث را خواندم تحت تأثیر آن قرار گرفتم و دیدم براستی در زندگی صلی الله علیه و آله چه تابلوهای عجیبی پیدا می‌شود که در تاریخ زندگی احدی چنین تابلوهایی و چنین و پرمغزی را نمی‌توانید پیدا کنید. 🔹وقتی انسان فکر می‌کند و می‌بیند که یک مرد امّی در چنان محیطی این طور جمله‌ها در زندگی خودش ساخته است غرق در حیرت می‌شود، و جز اینکه به او اقرار کند راه دیگری ندارد. این حدیث را در کتاب‏ داستان راستان‏ هم نقل کرده‌ام. حدیث این است: صلی الله علیه و آله در یکی از مسافرت‌ هایی که با اصحابشان می‌رفتند (نقل نشده که در کدام مسافرت بوده است) موقع ظهر که شد دستور دادند قافله پایین بیایند. 🔹هر کسی از مرکب خودش پایین آمد، صلی الله علیه و آله هم پایین آمدند و جهتی را گرفتند و به آن سو رفتند. اصحاب فکر کردند که لابد حضرت برای قضای حاجت به آن سو می‌روند. ولی دیدند حضرت پس از آنکه مقداری از شتر خودشان دور شدند برگشتند. خیال کردند که حضرت این محل را مناسب فرود آمدن تشخیص نداده‌اند و آمده‌اند دستور دهند که برویم در جای دیگری پایین بیاییم. 🔹حضرت در حالی که به طرف مرکب خودشان برمی‌گشتند با احدی حرف نمی‌‏زدند. آمدند تا به مرکب خودشان رسیدند. اصحاب دیدند که حضرت دست بردند در خورجین و توبره ‏ای که بر شترشان بود و عِقال، یعنی زانوبند شتر را بیرون آوردند و با آن زانوهای شترشان را بستند و بعد دوباره به راه قبلی خودشان رفتند. فهمیدند که این راه دور را حضرت برگشتند که زانوبند شتر را ببندند. کار به این کوچکی!! عرض کردند: یا رسول الله! اگر شما برای انجام چنین کاری برگشتید چرا به ما فرمان ندادید؟! 🔹این اصحابی که فدایی هستند و اگر پیغمبر بگوید در دریا یا آتش بروید فوراً می‌روند، اینها که جلو شمشیرها می‌روند و افتخارشان این است که فرمان صلی الله علیه و آله را اجرا کنند عرض کردند: یا رسول الله! چرا از دور فرمان ندادید که ما این کار را بکنیم؟حضرت فرمودند: «لا یسْتَعِنْ احَدُکمْ مِنْ غَیرِهِ وَ لَوْ بِقَضْمَةٍ مِنْ سِواک»؛ هرگز از دیگران در کارها کمک نجویید، و لو برای یک امر باشد، و لو برای اینکه یک مسواک از دیگران بخواهید. 🔹یعنی را تا آن حدی که برای شما ممکن است و می‌توانید انجام دهید، از دیگری نخواهید که برایتان انجام دهد. ببینید چقدر بجا! حالا اگر همین جمله را یک وقتی بالای منبر گفته بود، اینقدر اثر نمی‏ بخشید. این جمله را در وقتی می‌گوید که خودش اول می‌کند. غرضم این جهت است که یکی از اصول که تفکر اسلامی را زنده می‌کند، عمل و به است. 📕احیای تفکر اسلامی، مرتضی مطهری (نسخه سایت)، ص ۵۵ - ۵۷ منبع: پورتال جامع استاد شهید آیت الله مطهری @tabyinchannel
⭕️ترس از مرگ 🔹تو که از می‌ ترسی در واقع از خودت می‌ ترسی، چون همرنگ خود اوست؛ مرگ هر کس مانند آینه ای است که در وقت مرگ، چهره شخص را به خودش نشان می‌ دهد. اگر چهره اش زشت و کثیف باشد، وقتی آن را ببيند ناچار از خودش وحشت می‌ کند. 📕آشنایی با قرآن، ج ۷، ص ۷۰ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
⭕️نماز برای این است که بنده یادش نرود خدایی دارد... 🔹 برای این است که یادش نرود خدایی دارد؛ «نماز» برای این است که ما همیشه یادمان باشد که «بنده» هستیم، یعنی چشم بینایی در بالای سر ما وجود دارد، در قلب ما وجود دارد، در تمام جهان وجود دارد؛ یادمان نرود به موجب اینکه هستیم خلقت ما عبث نیست. «بنده» هستیم پس و داریم. 🔹پس اینکه من می‌خوانم، مرتب می‌گویم: الله اکبر، لا حول و لا قوة الا بالله، سبحان الله، و اعلام عبودیت می‌کنم که من هستم، برای این است که همیشه یاد خدا در دل من باشد. فایده آن چیست؟ در این مرحله فایده‌اش این است: یادمان‏ هست که بنده هستیم، یادمان هست که داریم، یادمان هست که قانون‌ خدایی‌ عادلانه‌ای در دنیا وجود دارد؛ به این قانون باید عمل بشود 📕آزادی معنوی، مرتضی مطهری، ص ۴۱ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️نماز برای این است که بنده یادش نرود خدایی دارد... 🔹 برای این است که یادش نرود خدایی دارد؛ «نماز» برای این است که ما همیشه یادمان باشد که «بنده» هستیم، یعنی چشم بینایی در بالای سر ما وجود دارد، در قلب ما وجود دارد، در تمام جهان وجود دارد؛ یادمان نرود به موجب اینکه هستیم خلقت ما عبث نیست. «بنده» هستیم پس و داریم. 🔹پس اینکه من می‌خوانم، مرتب می‌گویم: الله اکبر، لا حول و لا قوة الا بالله، سبحان الله، و اعلام عبودیت می‌کنم که من هستم، برای این است که همیشه یاد خدا در دل من باشد. فایده آن چیست؟ در این مرحله فایده‌اش این است: یادمان‏ هست که بنده هستیم، یادمان هست که داریم، یادمان هست که قانون‌ خدایی‌ عادلانه‌ای در دنیا وجود دارد؛ به این قانون باید عمل بشود 📕آزادی معنوی، مرتضی مطهری، ص ۴۱ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
⭕️بی نیاز شدن روح از بدن‏ 💠شهید آیت الله مرتضی مطهری (ره): 🔹 در نتیجه به خداوند - و تقرب به خداوند در نتیجه عبودیت و اخلاص و خود را فراموش کردن و تذلل در نزد پروردگار و اطاعت محض در برابر پروردگار - می‌رسد به این مرحله که در عین اینکه نیازمند به است، روحش از بدنش بی‌نیاز می‌شود، چطور؟ ما الآن، هم نیازمند به بدن‌مان است، هم نیازمند به روح‌مان. الآن اگر آن روح و قوه حیات ما نباشد، این بدن ما زنده نیست؛ اگر هم این بدن ما نباشد این روح ما در اینجا کاری از او ساخته نیست، نمی‌تواند کاری بکند. 🔹اما آیا همه انسانها همین جورند؟ هم بدنشان نیازمند به روح است و هم روحشان نیازمند به بدن؟ یا اینکه در نتیجه به خدا و ، می‌رسند به این حد که لااقل از بی‌نیاز می‌شود. چطور بی‌نیاز می‌شود؟ یعنی این قدرت را پیدا می‌کنند که به اصطلاح «روح» را از این «بدن» تخلیه کنند (البته در اینجا تخلیه به معنی مردن نیست)، یعنی همان را در مقابل بدن حفظ می‌کنند. 🔹در زمان خودمان، هستند چنین اشخاصی که قدرت دارند تخلیه کنند، یعنی را از منفک کنند به طوری که خودش را مسلط بر این بدن می‌بیند. بدنِ خودش را می‌بیند که در اینجا مثلاً مشغول عبادت است و خودش در جای دیگر سیر می‌کند، را دارد می‌بیند. شیخ شهاب الدین سهروردی، معروف به «شیخ اشراق» عبارتی دارد، می‌گوید ما حکیم را حکیم نمی‌شماریم، مگر آن وقتی که قدرت داشته باشد بر اینکه روح خودش را از بدنش خلع کند. 🔹 می‌گوید ما حکیم را حکیم نمی‌شماریم مگر در آن مرحله‏‌ای که برایش ملکه شده‏ باشد، یعنی هر وقت که اراده کند بتواند روح خودش را از بدنش مستقل و جدا کند. برای ما خیلی این حرفها سنگین و زیاد است. چنین چیزهایی را باور نمی‌کنیم؛ حق هم داریم باور نکنیم، برای اینکه ما خیلی از این مراحل پرت هستیم. ولی از آن بدبینی و باورنکردن‌ های خودتان کمی پایین بیایید... 📕آزادی معنوی (نسخه سایت)، مرتضی مطهری، ص ۶۷ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel