#ادامه ۳
#داستان ۳
...دیدی حکمتی داشته.
خدا خواسته اون ۸همکار لغو کنن که سوار ماشین من بشی و نمیری.
تو فکر رفت و لبخند زد.
من اونموقع به شدت ۴میلیون تومن پول لازم داشتم و هیچ کسی نبود به من قرض بده.
رفتم خونه و کادو مسافر رو باز کردم.
تو صفحه اول کتاب یک سکه تمام چسبونده بود!حکمت خدا دو طرفه بود.
هم اون مسافر زنده موند و من هم سکه رو ۴میلیون و چهارصد هزار تومن فروختم و مشکلم حل شد.
ما از آینده و حکمت خدا خبر نداریم.
اینارو راننده برای من تعریف کرد و من دیگه بابت دزدی باطری و زاپاسم ناراحتیمو فراموش کردم.
#تلنگر #حکمت_خدا #حکایت
✅موسسه فرهنگی هنری سریر ققنوس طوس
https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7
#ادامه ۳
#داستان ۳
...دیدی حکمتی داشته.
خدا خواسته اون ۸همکار لغو کنن که سوار ماشین من بشی و نمیری.
تو فکر رفت و لبخند زد.
من اونموقع به شدت ۴میلیون تومن پول لازم داشتم و هیچ کسی نبود به من قرض بده.
رفتم خونه و کادو مسافر رو باز کردم.
تو صفحه اول کتاب یک سکه تمام چسبونده بود!حکمت خدا دو طرفه بود.
هم اون مسافر زنده موند و من هم سکه رو ۴میلیون و چهارصد هزار تومن فروختم و مشکلم حل شد.
ما از آینده و حکمت خدا خبر نداریم.
اینارو راننده برای من تعریف کرد و من دیگه بابت دزدی باطری و زاپاسم ناراحتیمو فراموش کردم.
#تلنگر #حکمت_خدا #حکایت #راننده_اسنپ
✅موسسه فرهنگی هنری سریر ققنوس طوس
https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7
#ادامه ۲
#داستان ۲
...به جانسون گفت من دارم می رم اما اگه امکان داره این کیسه پول رو توی خونت نگهدار تا من از شهر برگردم.
جانسون هم پول رو گرفت و رفیقش رو تا دروازه خروجی بدرقه کرد. وقتی داشت به خونه
برمی گشت،سر راه رفت پاتوق خودش و شروع کرد با دوستاش تفریح کردن.هوا دیگه داشت
کم کم تاریک می شد و جانسون با دوستاش خداحافظی کرد.اما دوستاش گفتن
هنوز که زوده!اونم گفت که پولهای پیتر توی خونست و باید زودتر بره
خونه و از پولها مراقبت کنه. خلاصه خداحافظی کرد و رفت. وقتی رسید خونه سریع غذاشو خورد
و رفت توی اتاقش. پولها رو هم گذاشت توی صندوقش و گرفت تخت تخت خوابید. بی خبر از
اتفاقی که در انتظارش بود ...بله درست حدس زدید. چند نفر شبونه ریختن توی خونه و پولها رو با خودشون بردند!جانسون
صبح که از خواب بیدار شد متوجه این موضوع شد و از ناراحتی داشت سکته می کرد!از ناراحتی
لب
به غذا هم نزد...
#حکایت #رازداری #تلنگر #دوستی #رابطه
✅موسسه فرهنگی هنری سریر ققنوس طوس
https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7
#ادامه ۳
#داستان ۳
...دم دمای غروب بود که دید پیتر اومده تا
پولها رو با خودش ببره.وقتی ماجرا رو براش تعریف کرد،پیتر به جای اینکه ناراحت
بشه و از دست جانسون عصبانی باشه،شروع کرد به خندیدن و گفت می دونستم که بازم مثل همیشه نمی تونی جلوی زبونت رو بگیری. اما اصلاً نترس.
چون من فکرشو می کردم که این اتفاق بیافته.به خاطر همین چند تا سکه از آهن
درست کردم و توی اون کیسه ریختم و اصل سکه ها رو توی خونه خودم نگه داشتم
خونه من امن تر از تو بود.الآن هم اصلاً نگران و ناراحت نباش شاید از دست
من و این رفتارم ناراحت بشی،اما این درسی برات می شه که همیشه مسائلی رو که دیگران
با تو در میون میگذارند توی قلبت محفوظ نگه داری و به شخص ناشناسی راز دلت رو بازگو نکنی!
#حکایت #رازداری #تلنگر #دوستی #رابطه
✅موسسه فرهنگی هنری سریر ققنوس طوس
https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7
#ادامه
#داستان ۲
...اوبه کشاورز گفت که می خواهد این محبتش را جبران کند وحاضر است در عوض کار بزرگی که او انجام داده هرچه بخواهد به او بدهد.
مردثروتمند گفت حال که تو پسرم را نجات دادی من هم پسر تو را مثل پسر خودم می دانم.پس اجازه بده هزینه تحصیل او را در بهترین مدارس ودانشگاه ها بپردازم.
کشاورز موافقت کرد و پسرش پس از چند سال از دانشگاه علوم پزشکی لندن فارغ التحصیل شد و به خاطر کشف یکی از بزرگ ترین ومهم ترین داروهای نجات بخش جهان که پنی سیلین بود به عنوان یک دانشمند مشهور شناخته شد. آن پسر کسی نبود جز الکساندر فلیمینگ
چند سال گذش،دست بر قضا پسر مرد ثروتمند به بیماری لاعلاجی مبتلا شد و این بار الکساندر پسر کشاورز که امروز یک دانشمند برجسته بود با داروی جدیدش بار دیگر جان آن پسر را نجات داد
جالب است بدانید که آن مرد ثروتمند و نجیب زاده کسی نبود جز لرد راندلف چرچیل و پسرش هم کسی نبود جز وینستون چرچیل
#محبت_بی_منت #تلنگر #محبت #الکساندر_فیلیمینگ #راندلف_چرچیل #وینستون_چرچیل
✅موسسه فرهنگی هنری سریر ققنوس طوس
https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7
#ادامه
#داستان ۲
... ایوب علیه السلام فرمود: هشتاد سال نعمتهای الهی به ما رسید، حال به هفت سال بلاء نباید به خداوند اعتراض کرد؟ و باید یاد او در هم حال بود!
آنقدر زن اعتراض و اشکال کرد و طرحهائی غیر معقول داد تا ایوب ناراحت شود!! فرمود (از پیش من دور شو که دیگر تو را نبینم).
چون زن رفت ایوب خود را تنها و بی پرستار دید و سجده الهی کرد و به مناجات خدای پرداخت و خداوند دعای ذاکر و حامد خود را مستجاب کرد، و همه نعمتها را دوباره به او عطا کرد!
زن ایوب پیش خود فکر کرد او مرا از پیش خود رانده، صلاح نیست او را تنها بگذارم، چون پرستاری ندارد، از گرسنگی تلف میشود.
چون به جایگاه ایوب بیامد اثری از ایوب ندید، فقط جوانی را مشاهده کرد، شروع به گریه کرد، جوان گفت: چرا گریه میکنی؟ شوهر پیری داشتم آمدم او را نیافتم. اگر او را ببینی میشناسی؟ گفت: آری، چون به جوان خوب نگریست دید شباهت به شوهرش دارد، آن جوان گفت: من همان ایوب هستم.
#تلنگر #شکرگزاری #نعمت #بلا #حضرت_ایوب
✅موسسه فرهنگی هنری سریر ققنوس طوس
👇🌸👇🌸👇🌸👇🌸👇🌸
https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7
#ادامه ۲
#داستان ۲
با لبخند لپشو گرفتمو گفتم چند؟
ـ فالی۲۰۰۰تومن
داخل کیفمو نگاه کردم اما دریغ از حتی یه۱۰۰۰تومنی
با ناراحتی نگاش کردمو گفتم عزیزم اصلا پول خرد ندارم
گفت:
ـ اشکال نداره،یه فال مهمون من باشید
از اینهمه تفاوت بین آدمها به ستوه اومدم
صبح رو به خاطر آوردم،یه فروشنده ی بالغ و به ظاهر عاقل، که صاحب یه مغازه ی لوکس توو بهترین نقطه ی شهر تهران بود،از ۱۵۰۰تومن ناقابل نگذشت
اما یه دختر بچه ی هفت،هشت ساله ی فال فروش از یه دو هزاری گذشت
💠همین تلنگرای کوچیک باعث میشه ما آدما بهمون ثابت بشه که “مرام و معرفت” نه به سنه،نه به داراییه،نه به سطح سواد آدما
معرفت یه گوهر نابه که خدا نصیب هر آدمی نمیکنه
#حکایت #تلنگر #مهربانی #بخشندگی
✅موسسه فرهنگی هنری سریر ققنوس طوس
https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7
#ادامه
#داستان ۲
... بعد آن را در تشت آب سرد فرو میکنم، و تمام این کارگاه را بخار آب میگیرد، فولاد به خاطر این تغییر ناگهانی دما، ناله میکند و رنج میبرد. باید این کار را آن قدر تکرار کنم تا به شمشیر مورد نظرم دست بیابم. یک بار کافی نیست».
آهنگر مدتی سکوت کرد، سیگاری روشن کرد و ادامه داد:«گاهی فولادی که به دستم میرسد، نمیتواند تاب این عملیات را بیاورد. حرارت، ضربات پتک و آب سر، تمامش را ترک میاندازد. میدانم که این فولاد، هرگز تیغهی شمشیر مناسبی در نخواهد آمد»
باز مکث کرد و بعد ادامه داد:«میدانم که خدا دارد مرا در آتش رنج فرو میبرد. ضربات پتکی را که زندگی بر من وارد کرده، پذیرفتهام، و گاهی به شدت احساس سرما میکنم. انگار فولادی باشم که از آبدیده شدن رنج میبرد. اما تنها چیزی که میخواهم، این است : «خدای من، از کارت دست نکش، تا شکلی را که تو میخواهی، به خود بگیرم. با هر روشی که میپسندی، ادامه بده، هر مدت که لازم است، ادامه بده، اما هرگز مرا به کوه فولادهای بی فایده پرتاب نکن.
#تلنگر #حکایت #مشکلات #سختی #حکمت_الهی #آهنگر #فولاد
✅موسسه فرهنگی هنری سریر ققنوس طوس
👇🌸👇🌸👇🌸👇🌸👇🌸
https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7
#ادامه
#داستان ۲
...وقتی زبیده از خواب بیدار شد از خوشحالی ماجرای بهشت خریدن و خوابی را که دیده بود برای هارون تعریف کرد.
صبح زود، هارون یکی از خدمتکارانش را به دنبال بهلول فرستاد. وقتی بهلول به قصر آمد، هارون به او خوش آمد گفت و با مهربانی و گرمی از او استقبال کرد. بعد صد دینار به بهلول داد و گفت:
- یکی از همان بهشت هایی را که به زبیده فروختی به من هم بفروش.
بهلول، سکه ها را به هارون پس داد و گفت:
- به تو نمی فروشم.
هارون گفت:
- اگر مبلغ بیشتری می خواهی، حاضرم بدهم.
بهلول گفت:
- اگر هزار دینار هم بدهی، نمی فروشم.
هارون ناراحت شد و پرسید:
- چرا؟
بهلول گفت:
- زبیده خاتون، آن بهشت را ندیده خرید، اما تو می دانی و می خواهی بخری، من به تو نمی فروشم!
#حکایت #بهلول #سکه #بهشت #زبیده #صدقه
✅موسسه فرهنگی هنری سریر ققنوس طوس
https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7
#ادامه
#داستان ۲
...ابراهیم تا شب به خانه نیامد.همه خانواده ناراحت بودند که برای ناهار چه کرده.اما روی حرف پدر حرفی نمی زدند.
شب بود که ابراهیم برگشت.با ادب به همه سلام کرد.بلافاصله سؤال کردم:ناهار چیکار کردی داداش؟! پدر درحالی که هنوز ناراحت نشان می داد اما منتظر جواب ابراهیم بود.
ابراهیم خیلی آهسته گفت:تو کوچه راه می رفتم،دیدم یه پیرزن کلی وسائل خریده،نمی دونه چیکار کنه و چطوری بره خونه.من هم رفتم کمک کردم.وسایلش را تا منزلش بردم.پیرزن هم کلی تشکر کرد و سکه پنج ریالی به من داد.
نمی خواستم قبول کنم ولی خیلی اصرار کرد. من هم مطمئن بودم این پول حلاله،چون براش زحمت کشیده بودم.ظهر با همان پول نان خریدم و خوردم.
پدر وقتی ماجرا را شنید لبخندی از رضایت بر لبانش نقش بست. خوشحال بود که پسرش درس پدر را خوب فراگرفته و به روزی حلال اهمیت می دهد.
📚سلام بر ابراهیم ج1
#روزی_حلال #تلنگر #خاطره #زندگی_شهدا #شهید_ابراهیم_هادی
✅موسسه فرهنگی هنری سریر ققنوس طوس
https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7
#ادامه
#گرانی ۲
...
۱.از ترس افزایش قیمت ها به بازار ارز و طلا، بدون علم هجوم نبرید.چون هم باعث زیان سما به طور مستقیم میشود (چون علم بازار ندارید) و هم این افزایش تقاضا موجب افزایش قیمت ها میشود (و این یعنی ضرر مجدد ما مردم)
۲.شروع به مطالعه در زمینه اقتصاد کنید و سطح دانایی خودتان را بالا ببرید. همچنین برای هر تصمیمی #مشاوره بگیرید.
۳. اگر کارمند هستید به دنبال این باشید تا #کارآفرینی کنید. باید افزایش درآمد داشته باشید.
۴.اگر شغل آزاد دارید با مطالعه و مشورت سطح درآمد خود را افزایش دهید و مسیر شغلی خود را بهینه کنید
۵.همیشه ۴۰ درصد درآمد خالص ماهانه ی خود را پس انداز کنید. و زمانی که این پس انداز تجمیع شد، آن را تبدیل به طلا کنید. تا از کسر ارزش آن به جهت تورم جلوگیری کنید. توجه کنید که زمان مناسب برای خرید طلا را از #مشاور بپرسید.
این پس انداز باید به زودی تبدیل به سرمایه ی فعال شود
۶.فرزندان خود را از کودکی با کار و کسب درآمد آشنا کنید. تحصیل صرف حاصل چندانی در این شرایط ندارد. مهارت و هنر سناخت بازار مهم است.
۷.توجه کنید که طلا و ارز سرمایه منفعل است بودن آن از نبودنش و یا نگهداری پول نقد بهتر است اما باید به فکر ایجاد کار و تبدیل سرمایه منفعل به سرمایه فعال باشید، یعنی کارآفرینی.
حرف بسیار و زمان اندک
ان شالله با قدرت از مشکلات عبور کنیم
#کارآفرینی #ارز #طلا #سرمایه_فعال #سرمایه_منفعل
✅موسسه فرهنگی هنری سریر ققنوس طوس
👇🌸👇🌸👇🌸👇🌸👇🌸
https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7
شنبلیله گیاهی معطر و پرخاصیت است که وقتی در برنج استفاده میشود، هم ارزش غذایی آن را افزایش میدهد و هم طعم و عطر خاصی به غذا میبخشد
🔹 خواص شنبلیله در برنج:**
1️⃣ بهبود هضم غذا 🥗
🔹 شنبلیله دارای فیبر بالاست که به هضم بهتر برنج کمک کرده و از یبوست جلوگیری میکند.
2️⃣ کاهش قند خون 🩸
🔹 ترکیبات موجود در شنبلیله به کاهش قند خون کمک کرده و گزینهای مناسب برای افراد دیابتی است.
3️⃣ افزایش آهن و تقویت خونسازی 💪
🔹 شنبلیله سرشار از آهن و اسید فولیک است که به رفع کمخونی و افزایش انرژی کمک میکند.
4️⃣ کاهش چربی خون و سلامت قلب ❤️
🔹 مصرف شنبلیله در برنج میتواند به کاهش کلسترول بد (LDL) و سلامت قلب و عروق کمک کند.
5️⃣ تقویت سیستم ایمنی 🛡
🔹 ویتامینها و آنتیاکسیدانهای موجود در شنبلیله، باعث تقویت سیستم ایمنی و مقابله با بیماریها میشود.
6️⃣ افزایش شیر مادران 🤱
🔹 در طب سنتی، شنبلیله برای مادران شیرده توصیه شده، زیرا به افزایش تولید شیر کمک میکند.
7️⃣ تقویت مو و جلوگیری از ریزش مو 💆♀️
🔹 شنبلیله دارای پروتئین و لسیتین است که موها را تقویت کرده و از ریزش آن جلوگیری میکند.
⭕️در ادامه از طریقه استفاده از شنبلیله در غذا صحبت می کنیم..
#ادامه دارد..
#شنبلیله #خواص_شنبلیله #تغذیه_سالم #طب_سنتی #سلامت_بدن #برنج_مقوی
💠 موسسه فرهنگی ققنوس
https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7