eitaa logo
بنیاد بین المللی غدیر قزوین
2.6هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
2.7هزار ویدیو
179 فایل
﷽ 💠کانال بنیاد بین المللی غدیر استان قزوین ویژه اطلاع رسانی ⁦✍️⁩ #مسابقات_ملی_کتابخوانی⁦ ⁦✍️⁩ #کلاس_های_نهج_البلاغه ⁦✍️⁩ #اخبار_غدیری_و_بازتاب_خبری به دوستداران خدمت به مکتب اهل بیت(ع) ارتباط با ادمین و مسئول تبادل و تبلیغات https://eitaa.com/Hosein7174
مشاهده در ایتا
دانلود
از ابوحمزۀ ثمالى آمده كه گفت: به حضرت ابوعبدالله صادق(عليه السّلام) گفتم: ابوجعفر حضرت باقر(عليه السّلام) مى‌فرمودند: خروج سفيانى از امور حتمى است. فرمودند: آرى و اختلاف بنى العباس و قتل نفس زكيه و خروج قائم[عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف] از امور حتمى است‌. عرض كردم: آن ندا چگونه است‌؟ فرمود: منادى اوّل روز از آسمان ندا مى‌كند: به تحقيق حق با على(عليه‌السّلام) و شيعيان اوست، سپس ابليس(لعنه‌الله) در آخر روز بانگ مى‌زند كه: به تحقيق حق با عثمان(لعنة‌الله‌علیه) و پيروان او است، و در آن هنگام باطل‌جويان به ترديد دچار خواهند شد. كمال‌الدين، جلد ۲، صفحه ۵۴۲ در بحار از عياشى از عجلان ابوصالح روايت است كه گفت: شنيدم ابوعبدالله صادق(عليه السّلام) مى‌فرمودند: روزها و شب‌ها پايان نمى‌يابد تا اين‌كه منادى از آسمان بانگ زند: اى اهل حق جدا شويد؛ اى اهل باطل جدا شويد؛ پس ايشان از يكديگر جدا خواهند شد. راوى مى‌گويد: عرض كردم: أصلحك‌الله، آيا پس از اين ندا باز هم اين‌ها با آن‌ها مخلوط مى‌شوند؟ فرمودند: خير، خداوند در قرآن مى‌فرمايد: مٰا كٰانَ اَللّٰهُ لِيَذَرَ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلىٰ مٰا أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتّٰى يَمِيزَ اَلْخَبِيثَ مِنَ اَلطَّيِّبِ‌؛ (سوره آل عمران، آيه ۱۷۹) خداوند مؤمنان را به حالى كه شما در آن هستيد وانگذارد تا اين‌كه پليد را از پاكيزه جدا سازد. بحارالأنوار، جلد ۵۲، صفحه ۲۲۲ مکیال‌المکارم، جلد۱، صفحه ۳۲۲
ترجمه حدیث ۲۶۳ امام صادق(عليه‌السّلام) و ايشان از پدران بزرگوارش روايت كنند كه در وصيّت پيامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) به حضرت على(عليه‌السّلام) آمده است: اى على! آيا شما را نسبت به كسى كه از نظر اخلاق از همۀ شما به من شبيه‌تر است آگاه سازم‌؟ گفتند: آرى اى رسول خدا! فرمودند: آنكه خُلقش از همه نيكوتر و بردبارى‌اش از همه بيشتر و نسبت به خويشاوندانش از همه نيكوكارتر و انصافش دربارۀ خود از همه سخت‌تر باشد.
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۷[و من خطبة له عليه‌السلام و قد قالها يستنهض بها الناس حين ورد خبر غزو الأنبار بجيش معاوية فلم ينهضوا] : وَ لَقَدْ بَلَغَنِي أَنَّ اَلرَّجُلَ مِنْهُمْ كَانَ يَدْخُلُ عَلَى اَلْمَرْأَةِ اَلْمُسْلِمَةِ وَ اَلْأُخْرَى اَلْمُعَاهِدَةِ فَيَنْتَزِعُ حِجْلَهَا وَ قُلْبَهَا وَ قَلاَئِدَهَا وَ رُعُثَهَا مَا تَمْتَنِعُ مِنْهُ إِلاَّ بِالاِسْتِرْجَاعِ وَ اَلاِسْتِرْحَامِ به من خبر رسيده كه مردى از لشكر شام به خانۀ زنى مسلمان و زنى غير مسلمان كه در پناه حكومت اسلام بوده وارد شده، و خلخال و دستبند و گردن بند و گوشواره‌هاى آنها را به غارت برده، در حالى كه هيچ وسيله‌اى براى دفاع، جز گريه و التماس كردن، نداشته‌اند. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮سپس امام عليه السّلام از ميان جنايات اخو غامد و لشكر غارتگرش، انگشت روى نقطۀ حسّاس و بسيار دردناكى گذاشته و مى‌فرمايد: به من خبر رسيده است كه يكى از آنها، به خانۀ زن مسلمان و زن غير مسلمان ديگرى كه در پناه اسلام جان و مالش محفوظ بوده، وارد شده و خلخال و دستبند و گردن بندها و گوشواره‌هاى آنان را از تنشان بيرون آورده است، در حالى كه هيچ وسيله‌اى براى دفاع از خود، جز گريه و زارى و التماس نداشته‌اند، اشاره به اين كه احدى از مسلمانان آنجا به دفاع اين زن مسلمان و زن غير مسلمانى كه در پناه اسلام بوده، برنخاسته است! گويى، خاك مرگ بر سر همۀ آنها پاشيده بوده‌اند كه چنين ننگ آشكارى را براى خود پذيرفته‌اند، هم اموالشان به يغما رفته و هم نواميسشان مورد تعرّض قرار گرفته و هم پناهندگانشان مورد ظلم و ستم واقع شده‌اند. اين نكته قابل توجه است كه واژه «استرجاع» در كلمات مفسران نهج البلاغه، به دو معنا تفسير شده: نخست به «گريه و زارى كه توأم با هق‌هق و رفت و آمد صدا در گلو» است و ديگر گفتن كلمه «إِنّٰا لِلّٰهِ‌ وَ إِنّٰا إِلَيْهِ‌ رٰاجِعُونَ‌» كه معمولا در مصائب سخت كه كارى از دست انسان ساخته نيست، گفته مى‌شود. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
در ضمن حديثى طولانى از حضرت ابوجعفر باقر(عليه‌السّلام) آمده كه فرمودند: پس قائم[عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف] بين ركن و مقام بپاخيزد و نماز گزارد، وزيرش هم با اوست. سپس مى‌گويد: اى مردم! ما خداوند را به يارى مى‌طلبيم بر كسانى كه به ما ظلم كردند و حقّ ما را غصب نمودند، هر آن‌كه دربارۀ خدا با ما محاجّه دارد من شايسته‌ترين افراد نسبت به خداوند هستم، و هركه دربارۀ آدم با ما گفتگو نمايد من نزديك‌ترين مردم به آدم هستم، و هركه دربارۀ نوح با ما محاجّه كند من نزديك‌ترين افراد به نوح هستم، و هركه دربارۀ ابراهيم با ما محاجّه دارد، من نزديك‌ترين افراد به ابراهيم هستم، و هرآن‌كه دربارۀ محمّد(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) با ما محاجّه كند، من نزديك‌ترين افراد به محمّد(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) هستم، و هركه دربارۀ پيغمبران با ما محاجّه كند، ما شايسته‌ترين مردم نسبت به انبياء هستيم، و هركس دربارۀ كتاب خدا با ما گفتگو كند، ما نزديك‌ترين مردم به كتاب خداييم، ما و هرمسلمان امروز شهادت مى‌دهيم كه بر ما ظلم رسيده و رانده شده‌ايم، و به ما ستم كرده‌اند و از شهر و اموال و خاندان خود بيرون شده‌ايم، ما امروز خداوند و تمام مسلمانان را به يارى مى‌طلبيم. به خدا سوگند! سيصد و چند مرد كه در ميان آن‌ها پنجاه زن وجود دارد، مى‌آيند و در مكّه جمع مى‌شوند بدون وعده‌گذارى قبلى همچون ابرهاى پائيزى پى‌درپى، و همين است كه خداوند مى‌فرمايد: أَيْنَ مٰا تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اَللّٰهُ جَمِيعاً إِنَّ اَللّٰهَ عَلىٰ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ؛ (سوره بقره، آیه ۱۴۸) هركجا باشيد خداوند همگى شما را مى‌آورد، به راستى كه خداوند بر هرچيزى توانا است. آن‌گاه مردى از خاندان پيغمبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مى‌گويد: اين است آن آبادى كه اهل آن ستمكارند، سپس او از مكّه خارج مى‌شود درحالى‌كه كسانى كه با او هستند همان سيصد و سيزده نفرند كه بين ركن و مقام پس از ديدن فرمان پيامبرخدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و پرچم و سلاح حضرتش با او[قائم‌ عجل‌الله‌تعالی] بيعت مى‌كنند، و اين درحالى است كه وزيرش همراه اوست، پس منادى در مكّه به نام و امر [ولايت] او از آسمان ندا مى‌دهد تا این‌که اهل زمین صدایش را می‌شنوند. بحارالأنوار، جلد۵۲، صفحه ۲۲۳ مکیال‌المکارم، جلد۱، صفحه ۳۲۳
ترجمه حدیث ۲۶۴ امام صادق(عليه السّلام) از پدران بزرگوارش روايت كند كه رسول‌خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمودند: دو سخن، نادر و شگفت انگيز است آن دو را برداشته و تحمّل كنيد؛ يكى سخن حكمت آموزى كه از نادانى صادر شود به اين سخن روى آوريد و ديگرى سخن نابخردانه‌اى كه از حكيمى صادر شود از اين سخن چشم پوشى كنيد.
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۷[و من خطبة له عليه‌السلام و قد قالها يستنهض بها الناس حين ورد خبر غزو الأنبار بجيش معاوية فلم ينهضوا] : ثُمَّ اِنْصَرَفُوا وَافِرِينَ مَا نَالَ رَجُلاً مِنْهُمْ كَلْمٌ وَ لاَ أُرِيقَ لَهُمْ دَمٌ فَلَوْ أَنَّ اِمْرَأً مُسْلِماً مَاتَ مِنْ بَعْدِ هَذَا أَسَفاً مَا كَانَ بِهِ مَلُوماً بَلْ كَانَ بِهِ عِنْدِي جَدِيراً لشكريان شام با غنيمت فراوان رفتندبدون اين كه حتّى يك نفر آنان، زخمى بردارد، و يا قطرۀ خونى از او ريخته شود، اگر براى اين حادثۀ تلخ، مسلمانى از روى تأسّف بميرد، ملامت نخواهد شد، و از نظر من سزاوار است!. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮حضرت، سپس مى‌افزايد: آنها بعد از اين همه جنايات، با غنائم فراوانى به شهر و ديار خود بازگشته‌اند بى آن كه حتّى يك نفر از آنان آسيب ببيند يا قطره خونى از آنها ريخته شود. امام(عليه السّلام) در اين بيان گويا از مطلبى كه اعماق وجود او را مى‌سوزاند، پرده بر مى‌گيرد و آن اين كه چرا مسلمان با ايمان، آن قدر در برابر حوادث، سستى به خرج دهد كه دشمن، بدون هيچ رادع و مانعى، به سرزمين او حمله كند اموال او را به غارت برد، حتى متعرّض نواميس او شود و بدون كمترين ضايعات، با دست پر، به خانۀ خود برگردد؟! آرى هيچ مسلمان غيرتمندى نمى‌تواند چنين حادثۀ دردناكى را تحمّل كند و اگر كسى از غصه و اندوه بميرد، جاى سرزنش نيست. جالب اين كه تجاوز به حريم و گرفتن زينت آلات زنان مسلمان و غير مسلمان و هتك احترام آنها در يك رديف شمرده شده و اين نشان مى‌دهد كه اوّلا اسلام، تا چه حدّ براى نواميس مردم اهمّيّت قائل است و ثانيا، تا چه اندازه خود را متعهد به دفاع از اقليت‌هايى كه در پناه اسلام زندگى مى‌كنند مى‌داند. به هر حال مقصود امام(عليه السّلام) بيان عمق فاجعه‌اى است كه انجام شده است. بديهى است اين سخن، ويژۀ ديروز و زمان‌هاى گذشته و حملۀ لشكر معاويه به شهر انبار نبوده و نيست، بلكه يك قاعدۀ كلّى است كه در زندگى مسلمانان امروز و فردا نيز صادق است. گويى امام(عليه السّلام) مسلمانان امروز را كه مورد تهاجم شرق و غرب غارتگر قرار گرفته و اموال و نواميس‌شان را به خطر انداخته‌اند و در دفاع از خود در برابر اين خونخواران و غارتگران، سستى به خرج مى‌دهند، مخاطب ساخته و همين سخنان را براى آنها بازگو مى‌كند كه اگر مرد مسلمانى، از تجاوز دژخيمان به سرزمين‌هاى مقدّس اسلامى و تجاوز به قبلۀ نخست آنها و غارت منابع و اموال و هتك نواميس و اعراضشان، از اندوه و غصه بميرد، در خور سرزنش نخواهد بود. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
در غيبت نعمانى از حضرت ابوجعفر باقر(عليه السّلام) روايت شده كه فرمودند: هرگاه از جانب مشرق آتشى شبيه به هردى [بسيار زرد] مشاهده كرديد كه سه يا هفت روز روشن باشد، منتظر فرج قائم آل‌محمد[عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف] باشيد ان‌شاءالله تعالى كه خداوند شكست‌ناپذير و حكيم است. سپس فرمودند: صيحه جز در ماه رمضان - ماه خدا - نخواهد بود، و آن صيحۀ جبرئيل است بر اين مردم. آن‌گاه فرمودند: منادى از سوى آسمان به نام حضرت قائم[عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف] بانگ مى‌زند كه هرآن‌كه در مشرق و هرآن‌كه در مغرب است آن را مى‌شنود، خوابيده‌اى نماند مگر آن‌كه بيدار شود، و ايستاده‌اى نماند مگر اين‌كه به زانو درآيد، و هيچ نشسته‌اى نماند مگر اين‌كه بپاخيزد از وحشت آن صدا، پس خدا رحمت كند كسى كه از آن صدا عبرت بگيرد و پاسخ‌گوى آن شود، كه آن صداى جبرئيل روح الامين است. و فرمودند: اين صدا در شب جمعه بيست و سوم ماه رمضان خواهد بود، در آن شك نكنيد و بشنويد و اطاعت نماييد و در آخر روز صداى ابليس لعين بلند مى‌شود كه ندا مى‌كند: فلانى مظلوم كشته شد تا مردم را به شك و ترديد اندازد و گرفتارشان كند.... الغیبة نعمانی، صفحه ۲۵۳ مکیال‌المکارم، جلد۱، صفحه ۳۲۳
ترجمه حدیث ۲۶۵ امام صادق(عليه السّلام) از پدر بزرگوارش و ايشان از جدّش از على(عليه السّلام) روايت كند كه رسول‌خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: هيچ چيزى با چيز ديگر جمع نشده كه جمعشان از جمع بردبارى و دانش برتر باشد.
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۷[و من خطبة له عليه‌السلام و قد قالها يستنهض بها الناس حين ورد خبر غزو الأنبار بجيش معاوية فلم ينهضوا] : فَيَا عَجَباً عَجَباً وَ اَللَّهِ يُمِيتُ اَلْقَلْبَ وَ يَجْلِبُ اَلْهَمَّ مِنَ اِجْتِمَاعِ هَؤُلاَءِ اَلْقَوْمِ عَلَى بَاطِلِهِمْ وَ تَفَرُّقِكُمْ عَنْ حَقِّكُمْ شگفتا! شگفتا! به خدا سوگند، اين واقعيّت قلب انسان را مى‌ميراند و دچار غم و اندوه مى‌كند كه شاميان در باطل خود وحدت دارند، و شما در حق خود متفرّقيد. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮در اين بخش از خطبه، امام به تحليل ديگرى دربارۀ عوامل شكست و عقب نشينى مردم كوفه و عراق، توأم با ملامت و سرزنش مى‌پردازد، باشد كه با اين بيان روح خفتۀ آنها را بيدار كند و پيش از آن كه اوضاع كشور آنها، بدتر شود بپا خيزند و به دفع دشمن بپردازند. نخست مى‌فرمايد: «شگفتا، شگفتا! به خدا سوگند! قلب را مى‌ميراند و غم و اندوه را (به روح انسان) سرازير مى‌كند كه آنها (شاميان غارتگر) در مسير باطل خود، چنين متّحدند و شما، در طريق حقّتان، اين گونه پراكنده و متفرّق، هميشه، تعجّب و شگفتى، از امورى است كه با جريان طبيعى، سازگار نيست و علل ناشناخته يا نامأنوسى دارد. طبيعت امر چنين اقتضا مى‌كند كه طرفداران حق به خاطر ايمان محكمى كه به آن دارند، محكم بايستند و از آن دفاع كنند، ولى طرفداران باطل چون انگيزۀ نيرومندى براى دفاع از آن ندارند، نسبت به حمايت از آن سست و ناتوان باشند، ولى اگر ديديم طرفداران حق پراكنده و بى‌اراده و سست و ضعيفند، امّا طرفداران باطل متّحد و منسجم و در راه خود مصمّم هستند، سبب شگفتى مى‌شود. اهل عراق، پيشوايشان على(عليه السّلام) بود كه گذشته از وصيّت مسلّم پيامبر اكرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) دربارۀ ولايت او، همۀ مردم مكّه و مدينه، از مهاجران و انصار و غير آنها و غالب مناطق ديگر، با او بيعت كردند و دلائل حقّانيتش، از افكار و اعمال و زهد و عدالتش نمايان بود، امّا غارتگران شام به دنبال مردى طغيانگر و جاه‌طلب كه سوابق زشت خاندان او در اسلام و جاهليت، بر كسى پوشيده نبود، سر به شورش در برابر امام بر حق برداشته بودند با اين حال آيا جاى تعجّب نيست که آنها پشت سر پيشواى خود بايستند و اينها اين چنين پيمان شکنى کنند؟! 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
از عبدالله بن سنان آمده كه گفت: در خدمت حضرت ابى‌عبدالله صادق(عليه السّلام) بودم كه شنيدم شخصى از [قبيلۀ] همدان مى‌گفت: اين سُنّيان ما را سرزنش مى‌كنند و به ما مى‌گويند: شما مى‌پنداريد كه آواز دهنده‌اى از آسمان به نام صاحب اين امر[قائم‌ عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف] بانگ خواهد زد، آن حضرت تكيه داده بود، خشمگين شد و راست نشست، سپس فرمودند: اين سخن را از من نقل نكنيد و از پدرم نقل كنيد كه هيچ اشكالى براى شما نخواهد داشت، من شهادت مى‌دهم كه از پدرم (عليه‌السّلام)شنيدم مى‌فرمودند: والله اين مطلب در كتاب خدا كاملا روشن است كه مى‌فرمايد: إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِمْ مِنَ اَلسَّمٰاءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْنٰاقُهُمْ لَهٰا خٰاضِعِينَ‌؛ (سوره شعرا، آیه ۴) هرگاه بخواهيم از آسمان آيتى فرودآوريم كه گردن‌هايشان در برابر آن خاضع بماند. پس آن‌روز احدى در زمين باقى نمى‌ماند مگر اين‌كه در مقابل آن نشانه گردن كج كند و همۀ اهل زمين وقتى بشنوند صدايى از آسمان بلند است كه: آگاه باشيد كه حق با على‌بن‌ابى‌طالب و شيعيان او است، ايمان مى‌آورند. و چون فرداى آن‌روز شود ابليس بر هوا رود تا جايى كه از چشم زمينيان مخفى گردد، آن‌گاه بانگ مى‌آورد كه: توجه كنيد حق با عثمان بن عفان[لعنة‌الله‌علیه] و پيروان او است زيرا كه او مظلوم كشته شد خونش را مطالبه كنيد. حضرت فرمودند: پس در آن هنگام خداوند مؤمنان را با قول ثابت بر حق استوار مى‌سازد كه همان نداى اوّل است، ولى آن‌ها كه در دلشان مرض هست - كه مرض به خدا قسم دشمنى ما است - در شك مى‌افتند، در آن هنگام از ما دورى جويند و ما را اهانت مى‌كنند و مى‌گويند: منادى اوّل سِحرى بود از سِحرهاى اين خاندان. سپس حضرت أبوعبدالله صادق(عليه السّلام) اين آيه را تلاوت كرد: وَ إِنْ يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَ يَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ؛ (سوره قمر، آيه ۲) و چون آيتى ببينند روى برتابند و مى‌گويند:سِحرهاى پى‌درپى است. الغيبة نعمانى، ۷۳ مکیال‌المکارم، جلد۱، صفحه ۳۲۴
ترجمه حدیث ۲۶۶ امام صادق(عليه السّلام) از پدران بزرگوارش از على(عليه السّلام) روايت كند كه رسول‌خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمودند: سوگند به خدايى كه جانم در دست اوست هيچ چيزى با چيز ديگر جمع نشده كه جمعشان برتر از جمع بردبارى و علم باشد.
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۷[و من خطبة له عليه‌السلام و قد قالها يستنهض بها الناس حين ورد خبر غزو الأنبار بجيش معاوية فلم ينهضوا] : فَقُبْحاً لَكُمْ وَ تَرَحاً حِينَ صِرْتُمْ غَرَضاً يُرْمَى يُغَارُ عَلَيْكُمْ وَ لاَ تُغِيرُونَ وَ تُغْزَوْنَ وَ لاَ تَغْزُونَ وَ يُعْصَى اَللَّهُ وَ تَرْضَوْنَ زشت باد روى شما و از اندوه رهايى نيابيد كه آماج تير بلا شديد!.به شما حمله مى‌كنند، شما حمله نمى‌كنيد؟! با شما مى‌جنگند، شما نمى‌جنگيد؟! اين گونه معصيت خدا مى‌شود و شما رضايت مى‌دهيد؟ 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮اينجاست كه امام(عليه‌السّلام)، شديدا ناراحت مى‌شود و آنها را زير شلاّق سرزنش و ملامت مى‌گذارند، چرا كه سزاوار چنين سرزنش تند و تلخى بودند؛ مى‌فرمايد: «روى شما زشت باد! و همواره غم و اندوه قرينتان باشد! چرا كه (آن چنان سستى و پراكندگى به دشمن نشان داديد كه) هدف تيرها قرار گرفته‌ايد. پى در پى، به شما حمله مى‌كنند و شما به حملۀ متقابل دست نمى‌زنيد، با شما مى‌جنگند و شما، با آنها پيكار نمى‌كنيد! معصيت خدا مى‌شود و شما با اعمال نادرستتان به آن رضايت مى‌دهيد! در واقع امام(عليه السّلام) دليل سرزنش خود را نسبت به آنان، در اين چند چيز خلاصه مى‌كند كه ريشۀ همه يك امر است و آن سستى و تنبلى و بى‌تفاوتى به خرج دادن است تا آنجا كه دشمن، چنان جسور مى‌شود كه پى در پى حمله مى‌كند غارت مى‌كند، و خون بى‌گناهان را مى‌ريزد و آنها تماشاچى اين صحنه‌هاى غم انگيز و زشت و ناروا هستند! 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir