#دیگران
🔘 معضلات امروز در ادارهٔ جامعه، قبل از هر چیز، بیانگر عجز و ناتوانی مدل کارشناسیِ موجود، در ادارهٔ یک جامعه مذهبی است.
«باید برای قشر دانشجو این واقعیّت را روشن کنید که حاکمیّت نظام کارشناسی در دست کارشناسان است. کدام وزارتخانه است که بخش کارشناسی آن دست غیرکارشناس باشد؟
اگر میبینید که نقائصی در کار تصمیمگیران نظام وجود دارد از باب این است که تصمیم تصمیمسازان نظام، یعنی همانهایی که با آمار و ارقام و نمودار سروکار داشته و براساس مبانی غیرالهی به ارائه طرحهای کارشناسی مبادرت میکنند، بر سبیل صواب نیست. لذا اگر امروز شاهد بروز معضلات جدّی در امر اداره جامعه هستیم قبل از هر چیز بیانگر عجز و ناتوانی «مدل کارشناسی» موجود در اداره یک جامعه مذهبی است، نه اینکه این نقص را بتوان به عجز دین در امر اداره منسوب کرد. یعنی این «مدل کارشناسی» نمیتواند جامعه متدین را اداره کند، پس به دروغ این ناتوانی را به دین نسبت میدهند.
کدام یک از کارشناسهای ـ مثلاً ـ بانک مرکزی، از استفاده نمودن از «معادلات کارشناسی» خود منع شدهاند؟ وقتی که سبد قیمتها را بررسی میکنند آیا بر اساس «مدل» خودشان نمونهبرداری میکنند و یا براساس نظرات حوزه؟ پس ترسیم نمودار تصمیمسازی، به دست «کارشناس» است و «تصمیمگیران» تقصیری ندارند. البته تصمیمسازان هم دقیقاً براساس معادلات علمی و کارشناس تصمیم میگیرند، اما همه سخن اینجاست که این معادلات، با روح جامعه ما نمیسازد. ازاینرو، این واقعیّت را باید اعلام نمایند و بگویند که ناتوانی معادلات موجود، در خواندن روحیات یک ملت است که این مشکل را به وجود آورده است.
البته این معادلات در جوامعی که براساس «مادهپرستی» شکل گرفته است کارآیی دارد؛ یعنی جوامعی که دارای انگیزهها، اندیشهها و ابزارهای مادی هستند با همین معادلات، گذران عمر میکنند و البته در جهت اهداف مادی خودشان حرکت میکنند». ۱۳۷۵/۷/۳
مرحوم علامه سیدمنیرالدین حسینیهاشمی (بنیانگذارِ فرهنگستانِ علومِ اسلامیِ قم)
@qavami
#دیگران
🔘 مدینهی فاضله تجسد روح نبی اکرم صلوات الله علیه است
🔺 چطور با ولایت باطل میشود جامعهپردازی کرد اما با ولایت حق نمیشود؟!
کفار میخواهند چنین القا کنند که با انگیزههای معنوی هرگز نمیتوان جامعه ساخت. حرف سکولاریستها همین است؛ به نظر آنها دین و روابط ایمانی مربوط به حوزهی خصوصی است؛ حوزهی اجتماعی با روابط ایمانی شکل نمیگیرد. آنها میخواهند چنین القا کنند که اصلاً انگیزههای ایمانی قابل اندازهگیری و کمّیسازی نیست؛ در حالی که خود آنها انگیزههای مادی را کمّیسازی میکنند؛ آن را ریالی میکنند و بر اساسِ آن حقوق میدهند؛ بر اساس شدّتِ روانیِ اشخاص به دنیا منصب و کارآمدی و حقوق در نظر میگیرند؛ یعنی برای #شدت_روانی اشخاص معادلهی #کمی درست میکنند و آن را با ریال اندازه میگیرند. منصبهای #مدیریت را نه فقط با مهارتهای ذهنی و عملی بلکه با شدت روانیِ روحی تعیین میکنند؛ اگر کسی شدت روحی لازم را نداشته باشد به او آن منصب را نمیدهند. برای حضور در راندمان اقتصادی اشخاص، قیمت تعیین میکنند؛ اما وقتی نوبت به انگیزههای معنوی میرسد میگویند که «اینها قابل اندازهگیری نیست؛ اینها را به حوزهی خصوصی ببرید؛ با اینها نمیشود جامعهپردازی کرد». آیا با ولایت باطل میشود جامعهپردازی کرد اما با ولایت حق نمیشود؟! ولایت باطل برای عرصهی اجتماعی است و ولایت حق برای عرصهی خصوصی؟! معنای سخن آنها همین است.
ما میخواهیم بگوییم جامعه باید حول محور ولی علیه السلام شکل بگیرد. جامعهی مؤمنین جامعهای است که تمدن آن تمدن #حول_امام است. أئمه «أرکانَ البِلاد» هستند، «أرکانَ البِلاد» یعنی چه؟ آیا فقط مقصود بلاد معنوی است یا واقعاً بَلَد باید حول امام شکل بگیرد؟ بَلَدی که حول امام شکل میگیرد، «بلدَ الأمین» است؛ بلد الأمین که در قرآن آمده است، در روایات ما به نبی اکرم صلوات الله علیه تفسیر شده است؛ ایشان واقعاً مدینه است. «أنا مَدینةُ العِلم». کسی این را قرارداد نکرده است. وقتی این مدینه تحقق پیدا میکند، میشود #مدینه_فاضله ؛ اما اگر هم مدینهای که تحقق پیدا میکند مدینهی شیطانی بود، میشود مدینهی ظلمانی؛ یعنی یک طرف تجسد روح نبی اکرم صلوات الله علیه است و طرف دیگر تجسد روح شیطان، این مدینه، هم در دنیا و هم در عوالم بعد.
🔺 میرباقری، سیدمحمدمهدی. سمت خدا؛ دریچهای به سمت جامعه ولایی. قم. کتاب جمکران. ۱۳۹۵
@qavami
#دیگران
#تحول_علوم_انسانی #علم_دینی
#تمدن_نوین_اسلامی
🔘 هر تمدنی یک پارادایم علمی برای خود ایجاد کرده است
🔺 علم صرفاً یک جریان پیشرفت خطی نیست
نگاه #پوزیتیویستی به علم، معتقد است تاریخ تحولات علم یک جریان خطی انباشتی است که صورت اولیه آن در اعصار کهن باستانی ظهور کرد و بعد به مرور پیشرفت کرد تا به علم امروز رسید. علم امروز صورت کامل علم بشری است؛ کاملترین صورت آن و علوم گذشته صورتهای جاهلانه و ناقص علم امروزی اند: همین حرفهای رایجی که امروز وجود دارد مبنی بر این که علم پیشرفت کرده و یا تکنولوژی پیشرفت کرده است. کتابهای درسی تاریخ علم متاسفانه در کشور ما بر این مبناست.
با طرح دیدگاههای #پل_فایرابند، #توماس_کوهن ، و تا حدی #لاکاتوش و عدهای دیگر، نگاه مدرن و پوزیتیویستی به علم شکست و این تلقی به وجود آمد که علم اینگونه نیست که یک جریان انباشتی خطی بوده که از همان نقطه صفر در عصر باستان شروع شده و پیشرفت کرده و ما امروز در اوج پیشرفت علم هستیم و از قبلیها بیشتر میدانیم. نه، اینگونه نیست.
کوهن در «تئوری پارادایمها» میگوید هر تمدنی، به تعبیر ما هر #عالم_تاریخی، یک پارادایم علمی برای خود دارد. در ذیل آن پارادایم یک صورت علمی ایجاد کرده است و با از بین رفتن هر تمدن، پارادایم علمی آن تمدن نیز رفته است. طبق گفته کوهن این پارادایمها با یکدیگر قابل مقایسه نیستند و نمیشود گفت کدام بهتر و یا بدتر یا کدام قویتر و کدام ضعیفتر است. بلکه فقط میتوانیم از ظهور و آمد و رفت پارادایمها حرف بزنیم.
به این ترتیب میتوانیم از پارادایم علم شرقی، پارادایم #تمدن_اسلامی، پارادایم علم یونانی–رومی و پارادایم قرون وسطایی سخن بگوییم.
🔺 شهریار زرشناس
@qavami
#دیگران
🔘 گاهی يک عده از مقدّسين که میخواهند به آیتالله خامنهای حمله کنند، دعای بر حضرت ولی عصر(عج) میکنند!
🔺 این دعا ازقبیلِ گریههایِ مقدّسینِ نهروان است.
🔻 مرحوم سید مُنیرالدّین حسینیِ هاشمی:
«در زمان شاه، فردی بود که با یک "پاسبان" خُردهحساب پيدا کرده بود. او میخواست دقدلی خودش را بر سر پاسبان در بياورد. میگفت زنده باد شاه، و توی گوش پاسبان میزد! دادوقال میکرد و پُشتِسرِهم میگفت زنده باد شاه!
پاسبان که دستپاچه شده بود میگفت: من که به شاه جسارتی نکردم. ولی او میگفت "این پدرسوخته، احترام به شاه نگذاشت" و توی گوشِ پاسبان میزد!
حالا گاهی يک عده از مقدسين که میخواهند به آیتالله خامنهای حمله کنند، دعای بر حضرت ولی عصر(عج) میکنند! میگویند: مظالم چقدر زياد است! آقا خودت بيا و درست کن؛ هيچ کس نمیتواند.
به نظر ما اين حرف، بهمعنای نفی آن حکومتی است که حضرت ولی عصر(عج) ايجاد فرمودهاند.
ای بیانصاف! در دنيا نور اسلام درخشيده، و رئيس کفار، از [نورِ] اسلام دارد پِلک میزند. رژیم صهیونیستی که، در سالی که جنگ ششروزه اعراب و اسرائيل بود، در نزدِ يک عده بهعنوان قدرت لايزال شناخته میشد، حالا به دست بچههای حزبالله به ذلّه درآمده؛ سرمايهداران يهودی امريکا به ذلّه در آمدهاند. آمریکا تحريم اقتصادی میکند، در بوق هم میکند، ولی شکسته میشود؛ نفوذ کلمهاش از بين رفته.
خدا میداند، آنهايی که اهل عبادتاند و اهل امور سياسی نيستند، مقدار زيادی از زمان را بايد نماز شکر بگذارند و دعایِ به آیتالله خامنهای و دعایِ به اين پرچم بکنند.
آن [نوع] دعایِ به امام زمان(عج)، از دعاهای خطرناک است. در آن دعایِ به امام زمان(عج)، شکرانهٔ لطف امام زمان(عج) نيست. آن دعا، ازقبيلِ گريههای مقدسينِ نهروان است.» ۷۵/۵/۳۰
@qavami
#دیگران
🔘 معضلات امروز در ادارهٔ جامعه، قبل از هر چیز، بیانگر عجز و ناتوانی مدل کارشناسیِ موجود، در ادارهٔ یک جامعه مذهبی است.
🔻مرحوم علامه سید مُنیرالدّین حسینیِ هاشمی:
«باید برای قشر دانشجو این واقعیّت را روشن کنید که حاکمیّت نظام کارشناسی در دست کارشناسان است. کدام وزارتخانه است که بخش کارشناسی آن دست غیرکارشناس باشد؟
اگر میبینید که نقائصی در کار تصمیمگیران نظام وجود دارد از باب این است که تصمیم تصمیمسازان نظام، یعنی همانهایی که با آمار و ارقام و نمودار سروکار داشته و براساس مبانی غیرالهی به ارائه طرحهای کارشناسی مبادرت میکنند، بر سبیل صواب نیست. لذا اگر امروز شاهد بروز معضلات جدّی در امر اداره جامعه هستیم قبل از هر چیز بیانگر عجز و ناتوانی «مدل کارشناسی» موجود در اداره یک جامعه مذهبی است، نه اینکه این نقص را بتوان به عجز دین در امر اداره منسوب کرد. یعنی این «مدل کارشناسی» نمیتواند جامعه متدین را اداره کند، پس به دروغ این ناتوانی را به دین نسبت میدهند.
کدام یک از کارشناسهای ـ مثلاً ـ بانک مرکزی، از استفاده نمودن از «معادلات کارشناسی» خود منع شدهاند؟ وقتی که سبد قیمتها را بررسی میکنند آیا بر اساس «مدل» خودشان نمونهبرداری میکنند و یا براساس نظرات حوزه؟ پس ترسیم نمودار تصمیمسازی، به دست «کارشناس» است و «تصمیمگیران» تقصیری ندارند. البته تصمیمسازان هم دقیقاً براساس معادلات علمی و کارشناس تصمیم میگیرند، اما همه سخن اینجاست که این معادلات، با روح جامعه ما نمیسازد. ازاینرو، این واقعیّت را باید اعلام نمایند و بگویند که ناتوانی معادلات موجود، در خواندن روحیات یک ملت است که این مشکل را به وجود آورده است.
البته این معادلات در جوامعی که براساس «مادهپرستی» شکل گرفته است کارآیی دارد؛ یعنی جوامعی که دارای انگیزهها، اندیشهها و ابزارهای مادی هستند با همین معادلات، گذران عمر میکنند و البته در جهت اهداف مادی خودشان حرکت میکنند». ۱۳۷۵/۷/۳
@QAVAMI