eitaa logo
ققنوس
1.4هزار دنبال‌کننده
241 عکس
96 ویدیو
4 فایل
گاه‌نوشته‌های رحیم حسین‌آبفروش... نقدها و‌ نظرات‌تان به‌روی چشم: @qqoqnoos
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«کاش بیدار شوم...» کاش بیدار شوم، آمده باشی به خراسان بعدِ کرمان و بشاگرد و گلستان و لرستان کاش بیدار شوم، اول اخبار تو باشی سرزده، سر زده باشی به دوتا شهر و دهستان رفته باشی سفر خارجه و زود بیایی بروی باز به محروم‌ترین نقطه ایران با عبای گِلی و عینک و عمامه خاکی پای درد دل مردم بنشینی کف میدان! -زاهدان- تا به کسی خسته نباشید بگویی یا کلنگی بزنی، مدرسه‌ای را به مریوان... کاش بیدار شوم، زائر مشهد شده باشم شب میلاد رضا باشد و خوش باشم و خندان کاش بیدار شوم، زیرنویس خبر امشب فقط از باد بگوید، فقط از بارش باران ✍️ @qoqnoos2
«تصویر ملت ابراهیم...» تصویر را نه در مزبله اینستاگرام، که در همین کوچه‌پس‌کوچه‌های شهر باید جست‌وجو کرد... ، بر مسلک امامان‌شان، حنیف‌اند و عفیف... را با برهنگی چه نسبت؟ این خبر را برسانید به مدعیان دروغین ایران‌پرستی و ایران‌دوستی که حتی سنگ‌تراشه‌های باستانی هم بر خطای فهم و راه آنان گواه‌اند... صاحبان تمدن و تاریخ و ارباب فرهنگ و هنر بشریت هستند... حیا و عفت را در چادر خاکی و چهره معصوم این دخترکانی جست‌وجو کن که در مکتب تربیت مادر خود، این‌گونه به میدان آمده‌اند... از اول‌صبح برای مراسم تشییع آمده‌اند، بعد از نماز صبح در کنار مادر، خواب‌شان برده... با عکس‌هایی از ... @qoqnoos2
«آن دست پرچروک حنابسته...» (سروده افشین علا در وصف مادر شهید رئیسی) واکر به دست، پیرزنی خسته می‌رفت سوی تخت خود آهسته در آتش فراق پسر می‌سوخت می‌گفت با غریبه و وابسته: «آیا ز خاک پر زده فرزندم؟ آیا کبوترم ز قفس رسته؟» بیرون خانه منتظرش بودند مردم چه ناشناس چه برجسته هر دم برای تسلیت از هر سو می‌آمدند در صف پیوسته مثل کبوتران حرم پر زد مشهد به سوی آن زن وارسته هرچند او برای پذیرایی جایی نداشت درخور و شایسته حتی نداشت خانه دلبازی مشرف به صحن و گنبد و گلدسته اما شبیه بال ملائک بود آن دست پرچروک حنابسته ✍ @qoqnoos2
ققنوس
«تصویر ملت ابراهیم...» تصویر #ملت_ابراهیم را نه در مزبله اینستاگرام، که در همین کوچه‌پس‌کوچه‌های ش
«ما بچه‌های دهه شصت...» ما بچه‌های دهه‌شصت، دهه بمباران‌های هوایی و آژیرهای خطر، دهه دیدارهای رویایی امام در جماران، دهه تشییع‌های میلیونی، دهه حیات اسطوره‌های انقلاب، دهه «خمینی، ای امام...»، دهه «ای مجاهد! شهید مطهر...»، دهه و و و کی فکر می‌کردیم، سال‌ها بعد لحظات تولد اسطوره‌های دیگری را شاهد باشیم... ، ... و این، ظرفیت عظیم انقلاب اسلامی است، انقلاب اسلامی زایا است، انقلاب اسلامی مانا است... و راز مانایی آن، زایایی اوست... این‌ها ظرفیت عظیم گفتمان سترگی است که حضرت روح‌الله بنیان گذاشت و هنوز این باغ، بر می‌دهد... این روزها، روزهای حساسی است، ما در لحظات تولد یک اسطوره زندگی می‌کنیم... صحنه‌ای که غبار حجاب معاصرت، مانع از آن است که به وضوح به تماشا بنشینیم... (عکس: سال‌ها پیش، ابتدای دهه ۶۰، تشییع اولین رییس‌جمهور شهید، محمدعلی رجایی...) @qoqnoos2
هدایت شده از شعر انقلاب
مهمان در مجلس انس شهدایی امشب در حلقۀ اصحاب وفایی امشب ای خادم آستان قدس رضوی! مهمان غریب‌الغربایی امشب ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
هدایت شده از جامعه ایمانی مشعر
🚩 لبیک یا امام 🔻«رئیسی بهشتی شد» بزرگداشت (ع) رییس‌جمهور شهید و شهیدان خدمت در مقتل شهید بهشتی و ۷۲ تن ▫️با قرائت: استاد ▫️با روایت‌گری: حاج ▫️با سخنرانی: حجت‌الاسلام ▫️با نوای: حاج حاج حاج کربلایی حاج حاج حاج ⏱ جمعه|۱۴۰۳/۳/۴|بعدازنمازمغرب‌وعشاء 📍تهران|میدان بهارستان| نرسیده به چهارراه سرچشمه| کوچه شهید صیرفی‌پور| یادمان شهدای هفتم‌تیر| مجموعه‌فرهنگی سرچشمه| 💠 جامعه‌ایمانی‌مشعر@www1542org
«به این عکس‌ها خوب خیره شو!» به این عکس‌ها خوب خیره شو! دنیا! دنیای گنگ و کر و کور! چشم‌هایت را باز کن! نگاه کن! خیره شو! درست ببین... اگر دنبال می‌گردی، به چهره این پیرزن خوب نگاه کن! به چروک دستانش... به چشم‌هایش.‌.. چه بخوانم برای گوش سنگینت که تو اصلاً فهمی از چنین رابطه‌ای نداری... تو چه می‌دانی ولاء چیست و‌ سرچشمه ولایت کجاست؟ دنیای ما با تو، فقط اشتراک در واژه است و در معنا دنیایی فاصله... ما واقعی‌اند، حقیقتی‌اند، صاحب جان و روح‌اند... نه اهل مجاز و مجازی... @qoqnoos2
هدایت شده از محسن قنبریان
🔹 مردان جمهوری اسلامی! بقعه ای که شفاء می دهد، امامزاده اش قلابی نیست! دستگاه حکومتی که هربار یکی از رجالش از دست می رود، فضایلشان بیشتر هویدا میشود، فاسد نیست. در قرآن، حکومت مردمیِ اسلامی، "حسنه دنیا" است (۴۱نحل) جمهوری اسلامی، حرم است؛ هنوز راه "شهادت" و "خدمت" درش باز است و اهلش را حاجت می دهد. "شجره طیبه" است، "اُجتُثَّت مِن فُوقِ الاَرض" نیست. "تُوتِی اُکُلها کُلِّ حِین" است[۲۴ تا ۲۷ ابراهیم]؛ چند کرم و لانه موریانه، میوه اش را تلخ نکرده است. همین سالها چند دزدِ دین باز در کسوت مناصب را با سلیمانی، زاهدی، رئیسی، عبداللهیان، آل هاشم و... مقایسه کنید؛ کدامیک رجال جمهوری اسلامی اند؟! فکر می کردی بعد سلیمانی دیگر طلای ناب در این دستگاه پیدا نشود؟! معدن طلا، طلا می دهد؛ اندازه و عیارش فرق می کند. پ.ن: ممنون که امام رضا(ع) را برای مردم ایران گذاشتی! بعضی نگران بودند دین باز باشی و گفتند امام رضا(ع) را خرج دنیایت می کنی! امام رضا(ع) روز تولدش خوب ازت دفاع کرد؛ رضوان الله علیک! محسن قنبریان ☑️ @m_ghanbarian
شمس‌الشموس خادمت آمد، ببخشمان بال و پرش، دلش... همه را ما شکسته‌ایم @qoqnoos2
آن بالابالاها بخندید به حال ما... خوش‌به‌حال‌تان... 🚩 به وقت دلتنگی ... ۱:۲۰ بامداد... @qoqnoos2
هدایت شده از KHAMENEI.IR
❤️ویژه ساعت شهادت شهید سلیمانی 🌷سلام خدا بر شهیدان؛ سلام خدا و اولیاء او بر این جانهای تابناک که هم زندگی و هم مرگشان مایه‌ی اعتلای جامعه اسلامی است، و همواره چنین باد ان‌شاء‌الله... 💗 💻 Farsi.Khamenei.ir
«با چه عنوانی خطابت کنیم؟» (پیام تسلیتی که در همان خط اول زمین‌گیر شد...) با چه عنوانی خطابت کنیم؟ رییس‌جمهور هیأتی... که هم بر منبر هیأت دیده بودیمت، هم در میانه روضه، آقای روضه‌خوان! همان روزی که در جمع هیأت‌های کشور «کرامتناالشهادة» را شرح می‌دادی... باید گمان‌مان می‌رفت... با چه عنوانی خطابت کنیم؟ رییس‌جمهور اربعینی... که تو را در مشایه دیده بودیم، که تو را در موکب امام رضا(ع)، دیده بودیم... اصلا خودت موکب‌دار بودی... با آمدنت، اربعین برای ما رنگ‌وبوی دیگری گرفته بود و طعم خدمت به مردم شیرین‌تر شده بود... با چه عنوانی خطابت کنیم؟ رییس‌جمهور شهدائی... که تو را در راهیان نور دیده بودیم، در کانال کمیل، در خیِّن و شلمچه و طلاییه... تو را در علقمه، هنگام روایت‌گری از شهداء دیده بودیم... با چه عنوانی خطابت کنیم؟ رییس‌جمهور امام‌رضایی... که نام تو با حضرت رضا(ع)، گره خورده بود، که تو خودت خادم‌الرضا بودی و دوران شیرین خادمی‌ات برای حضرت رضا(ع)، چه خاطره شیرینی را برای‌مان رقم زد... که اصلاً همه نشانه‌ها گواه بر همین وصف تو هستند، هشتمین رییس‌جمهور! خادم‌الرضا! در روز میلاد امام رضا(ع) ردای خدمت بر تن کردی و در شب میلاد هشتمین امام، امام رضا(ع)، به دیدار یار شتافتی... حتی چهلمت هم میلاد موسی‌بن‌جعفر(ع) شده... آه! از چشم‌های کور ما... مگر در عصر قهر آسمان و زمین، در دوران انقطاع وحی و بعثت انبیاء، معجزه چگونه باید رخ دهد؟ با چه عنوانی خطابت کنیم؟ رییس‌جمهور مردمی... که آه! از این عنوان... این عنوان بی‌چاره‌مان کرده... حضورت در چادر زلزله‌زدگان، به‌آب‌زدنت در میانه سیل، عبا و عمامه خاکی‌ات، خانه کوچک مادرت، برادران ساده و بی‌نشانت، پیرمرد باصفای قمی که مانند فرزندازدست‌داده‌ها بر سر و سینه می‌زد و آن یکی که با واکر، خودش را به تشییع رسانده بود... پیرزنی که انگار هنوز امید داشت برگردی... ▫️▫️▫️ قرار بود برایت پیام تسلیت بنویسم، اما خط اول، در همان عنوان خطابت زمین‌گیر شدم... پیام را نوشتند و منتشر کردند و‌ من هنوز در همان خط اولم... @qoqnoos2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«شمشیر شرقی انقلاب اسلامی...» آه! آه! کاش در میان این قومِ مؤمنانِ پیغمبرندیده بودم... آه! آه! شَوقاً إِلى رؤيتهم... دوست‌داشتنی، حق‌جو و حق‌طلب... بزرگ، زیبا... انقلاب، انقلابی... شمشیر شرقی انقلاب اسلامی... ▫️▫️▫️ این صدای پرشکوه را خوب گوش کنید... این مردمان شبه‌قاره‌اند که با زبان جهانی مقاومت، فریاد می‌کنند... هم‌چنان که دانشجویان دانشگاه‌های کلمبیا، فلوریدا، امرسون و... به همین زبان فریاد «مرگ بر آمریکا» سر دادند... هم‌چنان که مردمان سرزمین خورشید، ژاپن... هم‌چنان که... زبان، مشترک است و البته هر کدام را لهجه‌ای... و این‌بار، اینان به لهجه شیرین کشمیری... زبان فارسی دوباره عالم‌گیر می‌شود، زودتر از آن‌که فکرش را می‌کردیم... ▫️▫️▫️ هیبت این صدا و شوکت این جمعیت، معصومیت و امیدی که در چشمان این بچه‌ها موج می‌زند، اعتقاد و باور سلیم این مردمان ستم‌کشیده، طلیعه اتفاقات مهمی در آینده تاریخ است... این صدا می‌تواند بنیان ساختارهای رسانه‌های پوشالی غرب را فرو بریزد... چه کنیم که در رساندن این صدا به گوش جهان، دستان ما کوتاه است و گوش جهان هم سنگین‌تر از آن‌چه باید... ▫️▫️▫️ خوب گوش کنید، این صدای مردمان مظلوم و غریب کشمیر است: «خامنائی رهبر است وارث پیغمبر است اباالفضل علمدار خامنائی نگه‌دار ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند» @qoqnoos2
هدایت شده از هادی سعیدی فرد
اپیزود اول: "بُهت" ✍🏻 💠@hadisaeedifardd
هدایت شده از هادی سعیدی فرد
اپیزود اول بُهت!! یکشنبه خیلی خسته بودم، عصر بود که به خانه رسیدم، فرصت را غنیمت شمردم و پشت چشمی گرم کردم. بیدار که شدم، دست به گوشی بردم و اولین پیام را از کانالِ ایتای دیدم: "" یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله قرائت دعای توسل برای سلامتی مسئولان کشوری"" کمی برایم عجیب بود، دعای توسل!! به دقیقه نکشید که از شش جهت در طوفان کلمات و واژه‌ها له شدم؛ بالگرد، رئیس جمهور، ورزقان،جستجو، فعلا خبری نیست!!! جهت آرام تر شدن ذهنم، دست به گوشی شدم تا برای اینکه کمی از شر اوهام و تفأل های بد خلاص شوم، چند خطی بنویسم!! اما هر چه کردم ناخودآگاه تعدادی فریمِ بهم پیوسته مثل نگاتیو های آپارات از جلوی چشمم رد میشد: 🔹پیامک آقا رحیم!(@qoqnoos2)در بعد از نماز صبح ۱۳ دی ۱۳۹۸ که با "نسأل الله منازل الشهدا..." شروع شد؛ ، 🔹"اللَّهُمَّ إِنَّا لَا نَعْلَمُ مِنْهُ إِلَّا خَیْرا …" که با بغض و گریه ی جمعیت همراه بود 🔹سکانس های آخر ، موقعی که در جلسه حزب شروع به سخنرانی میکند... همه ی این عکس و فیلم ها باعث شد که هیچ نتوانم بنویسم... فیلم نذر هشت صلوات ، به نیت سلامتی آقای را دیدم شروع به و "اَمّن یُجیب" و"یاٰ دافِعَ البلایاٰ" کرده بودم و مثل کارگر محبوسی که در معدن ذغال سنگ فروریخته در جستجوی نور امید بود و با آوار کلمات نا‌‌امیدی در حال مبارزه، به کاوش در فضای مجازی و صفحات و کانال های شبکه های اجتماعی برای رسیدن به سرنخی ادامه میدادم تا اینکه باز آب سرد ریخت روی آتش دلمان: امیدواریم خداوند متعال رئیس جمهور و و همراهان ایشان را به آغوش ملت برگرداند. همه برای سلامت این جمع خدمت‌گزار دعا کنند. ملت ایران نگران و دلواپس نباشند، هیچ اختلالی در کار کشور به وجود نمی‌آید. "ایران، ایران امام رضاست" و من همچنان در میان این همه و و و ، در "بُهت" فرورفته بودم. «پایان اپیزود اول» ✍🏻 💠@hadisaeedifardd
هدایت شده از هادی سعیدی فرد
اپیزود دوم: "ای مرد! در میانه میدان چه میکنی؟ " ✍🏻 💠@hadisaeedifardd
هدایت شده از هادی سعیدی فرد
اپیزود دوم: "ای مرد! در میان میدان چه میکنی" شب را تا صبح، بیمارستان بودم. همراهی بیمار را بهانه کردم و تقریبا تا صبح پلک روی هم نگذاشتم. قدم به قدمِ بچه های و و و دنبال رئیس جمهور کشور میگشتم. از ناچاری متوسل به رفقای تبریز میشدم. چند باری به حوزه هنری زنگ زدم و با خاتم مرتبط شدم و خبرهای مردمی‌سازی رو لحظه ای از دست نمی دادم. اما دریغ از یک خبر! در این وانفسای بی‌خبری و سیل صلوات و دعای جمعی، باز شعر پیشتاز بود: "ای مرد! در میان میدان چه میکنی" "عصای موسی هنر" کار خود را کرد و حرف دل را که بغض و نگرانی سد راهش شده بود از مسیر حلقه های اشک راهی گونه نمود. را رصد میکردم، آنجا هم خبری نبود روایت ها را که میخواندی، بیشتر میسوختی!! میشد گفت آنچه که در آن ساعات جستجو رخ داد شبیه باز شدن زبان کسی بود که مدت ها توان صحبت از دست داده و الان مجالی برای فریاد و کلام بی لکنت پیدا کرده بود کلی "دوستت دارم های نگفته ای" را می‌توانستی ببینی که یکباره به سمت رئیسی "مظلوم و محجوب" روانه شده بود. گمان میکنم خیلی روی رفاقت زمانه حساب باز کرده بودیم و رئیس جمهور را از قضا و قدر مستثنا نموده بودیم میگفتیم برای تعریف از خوبی ها و دیدن نقاط قوت و بیان تفاوت ها با گذشته فعلا وقت هست... چه روایت ها و اسرار مگویی از گفته شد... چه طرح هایی کشیده شد... تازه تازه آدم میفهمید این سیدِ غریبِ تنها در میانِ شیطنت دشمن و کج فهمی بعضی از دوستان، چقدر رفیق و دلباخته و عاشق دارد. همه چیز مساعد یک خبر جنجالی بود: "هم اکنون بالگرد حامل رئیس جمهور و همراهان پیدا شد. آیت الله رئیسی دچار جراحات سطحی شده اند اما حال عمومی ایشان رضایت بخش است." اما دریغ... ✍🏻 💠@hadisaeedifardd
هدایت شده از هادی سعیدی فرد
اپیزود سوم: "یاران" ، "سید شریف" ✍🏻 💠@hadisaeedifardd
هدایت شده از هادی سعیدی فرد
اپیزود سوم: "یاران" ، "سید شریف" رعایت شرط و و کرده بود و رئیس جمهور را در سفر همراهی میکرد. مگر میشود نماینده در استان، را تنها بگذارد. همان روحانی مردم‌دارِ شعر‌دوست، همان که بلد بود سوار تاکسی و مترو شود! همان که میتوانست با کسبه و کارمند ها صحبت کند! همان که به جلسات هفتگی هیأت ها بدون خطکشی های کوته نگرانه سر میزد! همان که در مصلی فاصله از بین مردم و مسئول برداشته بود! همان که به سینما میرفت! بله، همان حاج آقای معروف تبریزی همان که برای پدرش هم، پدر بود!! همان سیدی که میگفت تبریز دو امام جمعه شهید دارد و ان شاءالله سومی هم من خواهم بود " آیت الله محمد‌علی آل هاشم" در جمعی بودم، یکی از رفقای هنرمند تبریزی میگفت بیاییم ژانری تعریف کنیم از متن پیامک های عموم مردم که با سید رد و بدل شده؛ نقداً تعدادی از پیامک های دو نفر از آن جمع با آقای آل هاشم را خواندم، بی تعارف به اندازه چند جلسه درس اخلاق و حکمرانی بود. غم به اندازه غم برایمان جانکاه بود و بی خبری کماکان سوهان روح! ✍🏻 💠@hadisaeedifardd
🔰معاونت پژوهش با همکاری گروه علمی تربیتی مطالعات اسلامی زنان جامعه الزهرا سلام الله علیها برگزار می کند. 🔆پنل تخصصی «مسئله تحمیلی حجاب از باورها تا هنجارها!» 🎙رئیس: سرکار خانم دکتر ریحانه کارپرور (مدرس حوزه و دانشگاه، پژوهشگر و عضو گروه علمی تربیتی مطالعات اسلامی زنان جامعه الزهرا سلام الله علیها) 🎤دبیر علمی: سرکار خانم نجمه صالحی (مدرس حوزه و دانشگاه، پژوهشگر و دبیر انجمن علمی پژوهشی تاریخ معاونت پژوهش جامعه الزهرا سلام الله علیها) 🔸اساتید ارائه کننده: 🎙سرکار خانم فاطمه میری طایفه فرد (عضو شورای انجمن علمی پژوهشی تاریخ معاونت پژوهش جامعة‌الزهرا سلام الله علیها) موضوع: حجاب زنان ایران از منظر سفرنامه نویس فرانسوی (شاردن) 🎙سرکار خانم دکتر زهرا دلاوری پاریزی (مدرس حوزه و دانشگاه، عضو شورای انجمن علمی پژوهشی کلام معاونت پژوهش جامعة‌الزهرا سلام الله علیها) موضوع: مقایسه تاثیر مبانی توحیدی و اومانیستی بر کیفیت و کمیت حجاب 🎙سرکار خانم عفت عرب زاده (پژوهشگر موسسه شناخت و عضو انجمن علمی پژوهشی مطالعات زن و خانواده معاونت پژوهش جامعة‌الزهرا سلام الله علیها) موضوع: بررسی لایحه حجاب و عفاف بر پایه فکری رهبری 📌لینک مجازی: https://online.jz.ac.ir/rbhyyb897yoy 🗓زمان: سه شنبه 1403/03/08، ساعت 9 الی 11 🏢مکان: جامعه الزهرا سلام الله علیها، معاونت پژوهش، طبقه سوم 🌐کانال معاونت پژوهش 🆔https://eitaa.com/jz2602
هدایت شده از از نسل روح‌الله
به‌نام خدا، به‌یاد خدا، و برای خدا ان‌شاءالله «وجه مشترک همه ما بغضی بود در گلو...» روز یک‌شنبه ۳۰ ارديبهشت بود که استاد منطق، هنگام تدریس مثل همیشه نبود... حالی آشفته داشت... کلاس که تمام شد، برخلاف همیشه، استاد بلافاصله رفتند سراغ گوشی و بالاوپایین‌کردن کانال‌ها... مثل همیشه رفقا برای «خسته‌نباشید» گفتن و خداحافظی‌کردن خدمت استاد رفتند، ولی حال نگران استاد این «خسته‌نباشید»ها را تبدیل کرد به فضولی‌کردن در تلفن همراه استاد و خبری که توسط یکی از بچه‌ها بلند خوانده شد: «سقوط بالگرد رئیس‌جمهور در نزدیکی ورزقان!» نگاه بچه‌هایی که داشتند می‌رفتند برگشت؛ نگاه‌ها پریشان، بهت‌زده و نگران شد... - چی؟ - هلیکوپتر رئیسی توی سفرش به آذربایجان غربی توی کوه سقوط کرده! ▫️▫️▫️ حالا تمام صحبت‌ها بر سر همین موضوع بود و برای بچه‌هایی که به گوشی هوشمند دست‌رسی نداشتند، کلاس و گوشی استاد تبدیل شده بود به پایگاه خبری در کل مدرسه، حتی برای پایه‌های دیگر... استاد تا حدود یک‌ساعت بعد از کلاس هم مانده بود برای پاسخ به نگرانی‌های بچه‌ها... پس از اینکه استاد رفتند، دیگر راه دیگری نداشتیم جز این‌که برای گرفتن خبر جدید با گوشی‌های دکمه‌ای رادیو گوش کنیم و سهمی جز تکرار خبر سقوط چیزی عایدمان نمی‌شد... بعضی دیگر نیز با خانواده‌ها تماس می‌گرفتند تا شاید خبر جدیدی بشنوند... همان شب یکی از بچه‌ها پشت تلفن، مادرش را آرام می‌کند، مادری که نگران است از این حادثه با بغضی درگلونشسته... ▫️▫️▫️ ساعت خاموشی می‌شود با چشم‌هایی که خواب برای‌شان معنای بی‌بخاری داشت! صبح بعد از طلوع آفتاب تنها خبری که رسیده بود پیداکردن لاشه هلیکوپتر بود که هنوز به لاشه نرسیده بودند... ساعت ۷ صبح همه با کوهی از نگرانی به کلاس می‌رویم، همه حال‌مان خراب است مثل استاد... پس از اتمام کلاس راهی حجره می‌شویم و با گوشی دکمه‌ای به رادیو وصل می‌شوم... «آیت‌الله رئیسی رئیس جمهور ایران در سانحه هوایی شهید شدند» اولین بار است که با چنین خبر ناگواری مواجه می‌شوم... هرکس حالی دارد، یکی سرش را گرفته، دیگری به دیدار مشت می‌زند و من هم می‌روم که لباس سیاهم را بپوشم، لباسی که برای هیأت آورده بودم... وجه مشترک همه ما بغضی بود که در گلو بود، به کتابخانه می‌رویم برای برداشتن کتاب که تلویزیون مدرسه با اجازه معاونت آموزش روشن شده است، تصاویر شهید رئیسی را نشان می‌دهد در شهرهای مختلف، بین روستاهای دورافتاده، بین گل‌ولای برای درد مردم... اینجا بود که بعض همه ترکید و گریه‌ها شروع شد، ولی گریه‌ها صدا نداشت. ▫️▫️▫️ کتاب را برداشته و سر کلاس نشستیم با چشمانی اشک‌آلود، استاد شروع کرد: «بسم‌الله الرحمن الرحیم انا لله و انا اليه راجعون ان‌شاءالله که ما هم مثل ایشون شهید بشیم...» بعد این جمله گریه‌های بی‌صدای سالن مطالعه در کلاس جان گرفته بود... در این شرایط استاد چه کار می‌توانست بکند؟ جز این‌که با صحبت‌کردن این جمع بچه‌های ۱۶ساله را آرام کند... بعد از حدود ۲۰ دقیقه گریه و صحبت‌کردن‌های استاد، کلاس به شکل رسمی شروع می‌شود... درس امروز اسم فاعل بود و فاعل يعنی انجام‌دهنده کار، همین هم دوباره تلمیحی داشت به کننده و کاری‌بودن شهید رئیسی برای مردم... این کلاس تنها کلاسی بود که معلمش با بغض درس می‌داد. کلاس تمام شد... انتهای کلاس به کناردستی‌ام گفتم: «این‌جوری نمی‌شه، باید وقتی که رفتیم حجره روضه بگیریم» انگار که این سخن دونفری‌مان را استاد شنید و گفت که کلاس را با سلامی به امام‌حسین(ع) تمام کنیم... سه‌بار سلام دادیم و استاد شروع کرد به روضه‌خواندن... این روضه‌ خودجوش تسکین درد و فشاری بود که بر ما وارد شده بود و یاد روضه‌خوانی شهید رئیسی افتادم که می‌گفت اگر می‌خواهید برای چیزی گریه کنید برای امام‌حسین گریه کنید «إنْ كُنْتَ باكِياً لِكُلِّ شَئ فابك عَلى الحُسَيْن»... ✍ 🆔@Rouhollah_313
🚩 بیانیه مهم🚩 🔻 بیانیه بسیار مهم جامعه فعالان مردمی اربعین درباره گردهمایی فعالان مردمی اربعین 🔹صفحه ۱ از ۲ به‌نام‌خداوندِ حسین‌بن‌علی(ع) بعد از گردهمایی فعالان مردمی اربعین، سال گذشته در حرم حضرت روح‌الله(ره)، عزم خادمان جامعه فعالان مردمی اربعین، جزم شد تا در سال جاری، اتفاق بزرگ‌تری رخ دهد و اجتماع قلوب اصحاب آخرالزمانی سیدالشهداء(ع) در گستره‌ای وسیع‌تر و در نقطه‌ای متفاوت رقم بخورد، همه برنامه‌ریزی‌ها برای برگزاری گردهمایی باشکوه دوهزاروپانصد نفری فعالان اربعین در کرمانشاه، نجف و کربلا، انجام گرفته بود و برای برگزاری کاری با این ابعاد انسانی و جغرافیایی و... ضمن اطلاع‌رسانی به نهادهای مسؤول در داخل و خارج کشور، حجت‌الاسلام سردار غلامرضا اباذری، رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در کشور عراق، هماهنگی نمایندگان شورای مرکزی با سردار مجید نامجو، جانشین محترم رئیس ستاد توسعه و بازسازی عتبات عالیات، نهایتِ هماهنگی با دستگاه‌های ذی‌ربط از جمله معاون محترم امنیتی و انتظامی وزیر کشور، دبیر شورای امنیت کشور و رئیس ستاد مرکزی اربعین حسینی(ع)، سردار سرتیپ دکتر سیدمجید میراحمدی صورت گرفت و الحق و الانصاف، ایشان و همکاران‌شان هم نهایت هم‌کاری و هم‌راهی را در این مسیر داشتند... ▫️▫️▫️ در حین انجام هماهنگی‌های نهایی همایش در عراق بودیم که خبر ناگوار شهادت رییس‌جمهور و هم‌راهان‌شان، همه ما را سوگوار نمود و کشور را وارد شرایط پیچیده‌ای کرد. در شرایطی که برادران ما در وزارت کشور باید سازوکار انتخابات را فراهم می‌کردند و از سویی همه دستگاه‌های امنیتی و انتظامی، برای حفظ ثبات و امنیت کشور، تلاش مضاعفی می‌نمودند، دیگر خروج این جمعیت از کشور در این زمان، حکیمانه به نظر نمی‌رسید. ▫️▫️▫️ از طرف دیگر در شرایط حساس پیش‌آمده، اجتماع اصحاب جبهه حق و جریان حلقه‌های میانی را بیش از هر زمان دیگری احساس می‌کردیم. باید زبان‌های گویا و ذهن‌های فعالی که نفوذ کلمه و تأثیرگذاری اجتماعی داشتند، گرد هم جمع می‌شدند تا بدنه جامعه و متن مردم، دچار یأس و ناامیدی نشوند، از حیرت و پراکندگی درآمده و با صلابت و اقتدار به راه خود ادامه دهند. ▫️▫️▫️ بخش معظمی از این جبهه فرهنگی اجتماعی مردمی، در میدان بزرگ اربعین، جلوه‌گر بودند و «نهمین گردهمایی فعالان مردمی اربعین» و «نهمین همایش هیأت‌های فعال در عرصه اربعین»، فرصت مغتنمی بود تا این جمع نورانی گرد هم آمده و ضمن هماهنگی و هم‌افزایی هرچه‌بیش‌تر در حوزه تخصصی اربعین، با آگاهی بیش‌تر، هم‌دلانه‌تر این مقطع زمانی را سپری کنیم و نیز اجتماع بزرگ خادمان اربعین، بستر مناسبی بود تا از اقدامات و زحمات دولت اربعینی و رییس‌جمهور شهید که خود خادم اربعین بود، تجلیل به عمل آید و سیره ایشان مورد بازخوانی قرار گیرد. از این رو برنامه‌ریزی‌های لازم برای برگزاری «نهمین‌گردهمایی فعالان‌مردمی‌اربعین» و «نهمین‌همایش هیأت‌های‌فعال درعرصه‌اربعین» با عنوان «خادم‌الرضا(ع)، خادم‌الحسین(ع)» (بزرگداشت رییس جمهور اربعینی، شهید جمهور سیدابراهیم‌رئیسی) در همان زمان ازقبل‌پیش‌بینی‌شده، این‌بار در مشهد مقدس و با ظرفیت پنج‌هزار نفر، صورت پذیرفت و جلسات هماهنگی شکل گرفت‌. در این مرحله هم با همراهی و هماهنگی رئیس ستاد مرکزی اربعین حسینی(ع)، جناب‌آقای دکتر سیدمجید میراحمدی، جزییات برنامه تنظیم گردید و قرار بر این شد برای اولین‌بار، با همکاری و هماهنگی ستاد مرکزی اربعین کشور، گردهمایی برگزار گردد. ▫️▫️▫️ کار عظیمی بود، جمعیتی به استعداد یک لشکر کامل، از اقصی‌نقاط کشور در مشهد مقدس جمع شوند و در همایشی کنار هم به بحث و نظر بپردازند. اسکان این جمع، خودش یک شهر می‌طلبید که بعد از پی‌گیری‌های مفصل و هماهنگی زائرشهر رضوی، جمعیت را به ناچار تا چهارهزار نفر کاهش دادیم. مکانی که این جمعیت را برای گردهمایی، کنار هم جا دهد، خودش داستانی داشت که الحمدلله حل شد. فرایند حمل‌ونقل و جابه‌جایی این جمعیت در اوج تعطیلات که بلیط هواپیما و قطار و اتوبوس، به سختی پیدا می‌شد با تدبیر رئیس ستاد مرکزی اربعین و وزارت کشور و هماهنگی استاندارها برای تأمین اتوبوس به نتایج خوبی رسید. ▫️▫️▫️ همه چیز از مقدمات یک اتفاق بزرگ حکایت می‌کرد، یک گردهمایی باشکوه که پیش از این، با این کم‌وکیف سابقه نداشته است. با خودمان می‌گفتیم یا موفقیتی شگرف رقم خواهد خورد که موجبات تعالی ساختار و بدنه جبهه فرهنگی انقلاب را فراهم خواهد کرد یا خدای‌ناکرده اندک آبرویی که به‌واسطه خادمی این دستگاه جمع کرده‌ایم، بر باد خواهد رفت. با بررسی همه جوانب و مشورت با دل‌سوزان، وقتی به تکلیف رسیدیم، عزم‌مان را جزم کردیم و یاعلی گفتیم. ▫️▫️▫️
🔻 بیانیه بسیار مهم جامعه فعالان مردمی اربعین درباره گردهمایی فعالان مردمی اربعین 🔹صفحه ۲ از ۲ ▫️▫️▫️ هم‌چنان‌که در طول این سال‌ها با عمل اثبات کرده بودیم، خط قرمز ما هم ورود در مسائل جناحی و حزبی و افراد و گروه‌های سیاسی بوده و هست و تمام تلاش خود را کردیم تا در برنامه‌ریزی این گردهمایی، خط اصیل اسلام ناب که در اندیشه رهبران انقلاب اسلامی امتداد داشته، تقویت گردد و نه جریان‌های سیاسی و حزبی و... تا جایی که هرکسی شائبه نامزدی در انتخابات داشت، مشروط بر عدم نامزدی، دعوت گردید و‌ حتی از دعوت افرادی که به انتساب فرد و جریان خاصی شهرت داشتند، امتناع گردید. این نکته امری بوده که در طول این سال‌ها همواره مورد توجه و عنایت خادمان جامعه فعالان مردمی اربعین بوده و هست و خدا را شاکریم که تا امروز بر این عهد پای‌بند بوده‌ایم. ▫️▫️▫️ در میان شب‌ها و روزهایی که پرتلاطم و پرسرعت، وقایع یکی از پس دیگری می‌آمد، در وسط این دور تندی که بچه‌ها روزوشب‌شان را به هم دوخته بودند و عملیات‌های سنگینی را از پس هم پیش می‌بردند، در آستانه بزرگ‌ترینِ این عملیات‌ها، علی‌رغم همه هماهنگی‌هایی که شرح بخشی از آن بیان شد، ناگاه پیامی همه ما را به هم ریخت، بخشی از مسؤولان قطعاً دل‌سوز نظام، با شائبه این امر که ممکن است از این اجتماع سوءاستفاده انتخاباتی صورت بگیرد، با برگزاری گردهمایی مخالفت کرده بودند. در فاصله کوتاه رسیدن این پیام، با تمام اجزاء و اکناف نظام، ارتباط گرفته شد و از کانال‌های مختلف برای رفع این مشکل و سوءتفاهم تلاش کردیم، برخی اقدامات خلاف اخلاق و انتشار پیام‌هایی غیررسمی و خارج از مدار تقوا و اخلاق هم شرایط را متشنج‌ و آشفته‌تر نمود، عده‌ای در راه بودند، جماعتی بلیط خریده بودند، عده‌ای از راه‌های دور، خودشان به سختی جایی جور کرده بودند و با خانواده راهی شده بودند، بسیاری از استان‌ها وسط برنامه‌ریزی و درگیری برای اعزام، متوقف شده بودند... روز و شب بسیار سختی گذشت... اما علی‌رغم همه پی‌گیری‌ها، اراده برخی از عزیزان نظام بر عدم برگزاری گردهمایی بود... البته باکی نبود که به هر تقدیر گردهمایی برگزار شود، از ابتدای این راه، آبروی خود را برای معامله آورده بودیم، اما بیش‌تر نگران آسیب به خادمان سیدالشهداء(ع) و مصلحت کلان این دستگاه و خیمه بودیم... ▫️▫️▫️ در چنین شرایطی، ضمن تشکر از هم‌کاری برادرانه و صمیمانه خادم‌الحسین(ع)، سردار دکتر سیدمجید میراحمدی، حجت‌الاسلام سردار غلامرضا اباذری، مهندس مجید نامجو و نیز هم‌سنگران عزیزی که برای تمهید مقدمات این همایش، شبانه‌روزی زحمت کشیدند و هنوز هم در تلاش هستند، از تمام خادمان دستگاه سیدالشهداء(ع)، فعالان مردمی اربعین که برای این گردهمایی دعوت گردیده بودند، با کمال ادب و احترام و تواضع و خاکساری، عذرخواهی کرده و خود را متعهد به جبران هزینه‌های احتمالی واردشده می‌دانیم. طبیعتاً برای این امر خادمان شما در ستاد مرکزی جامعه فعالان مردمی اربعین، با مدعوین محترم ارتباط برقرار خواهند کرد. از عزیزانی هم که به دل جاده زده و یا به‌هیچ عنوان امکان تغییر در برنامه خود را ندارند، طبق برنامه قبلی، میزبانی خواهیم نمود. همین‌جا هم از مسؤولان و دست‌اندرکاران مربوطه دعوت می‌کنیم برای دل‌جویی و تفقد، در جمع این خسته‌دلان حضور پیدا نمایند. امیدواریم به‌زودی شرایط برای برگزاری گردهمایی در تاریخی مناسب و با هماهنگی‌های لازم فراهم گردد. نسأل‌الله منازل‌الشهداء یک‌شنبه سیزدهم خرداد ۱۴۰۳ خادم جامعه فعالان مردمی اربعین رحیم آبفروش 💠 جامعه فعالان مردمی اربعین ❇️ @jarbaein
ققنوس
🔻 بیانیه بسیار مهم جامعه فعالان مردمی اربعین درباره گردهمایی فعالان مردمی اربعین 🔹صفحه ۲ از ۲ ▫️▫
ولی خسته بودیم و یاران همدل... شاید این متن مؤدبانه‌ترین و آرام‌ترین متنی بود که می‌توانستم در این شرایط بنویسم، تازه بماند که بخش‌هایی از متن هم با نظر اهل مشورت، جرح و تعدیل شد... لغوکردن چنین برنامه‌ای، آن هم در این شرایط زمانی، باعث شد تا کمی، کمی و تنها کمی، از تلخی جام زهری را که امام نوشید، احساس کنیم... حقیقتاً از همه عزیزانی که برای حضور در این گردهمایی زحمت کشیدند، با تمام وجود عذرخواهی می‌کنم و از برادران عزیزم که روزهاست برای برپایی هرچه بهتر این برنامه زحمت می‌کشند، کمال تشکر را دارم... باز هم باید «ولی خسته بودیم و یاران همدل» بخوانیم و با هم زمزمه کنیم: مریز آبروی سرازیر ما را به ما بازده نان و انجیر ما را خدایا اگر دستبند تجمّل نمی‌بست دست کمانگیر ما را کسی تا قیامت نمی‌کرد پیدا از آن گوشه کهکشان تیر ما را ولی خسته بودیم و یاران همدل به نانی گرفتند شمشیر ما را ولی خسته بودیم و می‌برد توفان تمام شکوه اساطیر ما را طلا را که مس کرد، دیگر ندانم چه خاصیتی بود اکسیر ما را ✍ @qoqnoos2