eitaa logo
مؤسسهٔ قرآن و عترت علی بن موسی الرضا(ع)
2.7هزار دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
3.5هزار ویدیو
15 فایل
تهران- خیابان ایران- شهید مهدوی پور- ۱۲۱ ☎️تلفن تماس: ۳۳۵۴۵۸۵۹ -۳۳۵۴۵۸۶۰ ویژه خواهران 📆شنبه تا چهارشنبه ۸ تا ۱۲ ↙️ مسئول آموزش: @N_1311 ↙️ ادمین کانال: @yazahra1442 ↙️ مسئول واحد ازدواج: @aleyasin46 ↙️ کتابخانه شهید پورمحمدی: @RAZ110
مشاهده در ایتا
دانلود
📇 خلاصه تفسیرآیه اول سوره مبارکه 🎤: برگرفته از جلسات تفسیر ایت الله (سایت اسراء) 🔶 چون سورهٴ مبارکهٴ «سبأ» در مکه نازل شد و عناصر محوری سوَر مکّی اصول دین و خطوط کلی فقه و اخلاق و حقوق است بعد از بیان حمد خدا نسبت به نعمت های دنیا و حمد خدا نسبت به نعمت های آخرت و علم و قدرت و مدیریت خدا نسبت به آسمان ها و زمین، فرمود جریان معاد یک امر ضروری است نعمت دنیا را هیچ کس منکر نیست مگر ملحد، آن که خالق عالَم و پروردگار را نمی شناسد بقیه چه مشرک چه غیر مشرک از موحدان نعمت الهی دنیا را قبول دارند اما نعمت آخرت را هم ملحدان انکار می کنند هم مشرکان، ملحد انکار می کند چون اصل خالق و رب را قبول ندارد مشرک انکار می کند برای اینکه خیال می کند انسان با مردن می پوسد و حقیقت او به عنوان یک ذرّه گم شده در اشیای عالم پراکنده است و قابل احیا نیست. 🔸﴿الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَهُ مَا فِی السَّماوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَلَهُ الْحَمْدُ فِی الْآخِرَهِ وَهُوَ الْحَکِیمُ الْخَبِیرُ 🔹فرمود: ﴿الْحَمْدُ لِلَّهِ﴾ چرا برای خداست؟ برای اینکه خلقت آسمان و زمین، نعمت اوست این سفره را او پهن کرده و هر که باشد محمود است پس؛ 1⃣ خدا محمود است. 2⃣ آخرت هم برای اوست که بهشت را آفریده که ﴿الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ﴾، وقتی بهشتی ها وارد بهشت شدند این گونه خدا را حمد و سپاس می گویند خدا را شکر که به ما بهشت داد خدا را شکر که هر جا بخواهیم بیارمیم، می آرمیم. خدا را شکر که همه غم و غصه را از ما زدود. این حمدِ بهشتی هاست در برابر این نعمت، پس ﴿لَهُ الْحَمْدُ فِی الْأُولَی﴾،و ﴿لَهُ الْحَمْدُ فِی الْآخِرَهِ﴾ در برابر هر نعمتی باید انسان سپاسگزار باشد. 🔹به چه دلیل قیامت حق است؟ به دلیل اینکه او است ﴿وَهُوَ الْحَکِیمُ﴾ مگر می شود حکیم کاری را انجام بدهد و بی اثر باشد هر که هر چه کرد، بکند. در سورهٴ مبارکهٴ «ص» فرمود ما چیزی را به عنوان باطل خلق نکردیم. مستحضرید که حرکت هدف دار است. حرکت، غیرمتناهی باشد محال است یعنی چیزی دائماً حرکت بکند! خب برای چه دارد حرکت می کند؟ کجا می خواهد برود؟! حرکت، به سمت چیزی رفتن است لذا ممکن نیست حرکت، نامتناهی باشد. حرکت الاّ ولابد باید به دارالقرار برسد. فرمود اگر به دارالقرار نرسد هر کسی نتیجه کار خودش را نبیند که می شود باطل ما باطل خلق نکردیم. @qurantehran
📇 خلاصه تفسیرآیه هشتم سوره مبارکه 🎤: برگرفته از جلسات تفسیر ایت الله (سایت اسراء) 🔹کیفیت اهانت منکرین معاد به پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) و نتیجه کار اینها: ▪️فرمود اینها حرفشان این است بعد اهانتی که به وجود مبارک پیغمبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) می کنند این است که ﴿أَفْتَرَی﴾ ▪️این الف باب افتعال آن حذف شده است اصلش این بود «أإفتری» آن همزه قطع مانده آن همزه وصل حذف شده ﴿أَفْتَرَی﴾ یعنی «أإفتری» ﴿عَلَی اللَّهِ کَذِباً﴾ ▫️ اینها مشرک بودند منتها در توحید ربوبی شرک می ورزیدند آیا به خدا دروغ بستند یا _ معاذ الله _ دیوانه اند که ذات اقدس الهی در جای دیگر فرمود: ﴿وَمَا صَاحِبُکُم بِمَجْنُونٍ﴾ و مانند آن، به این عقل کل می گفتند جِنّه است بعد فرمود نه خیر، هیچ افترایی در کار نیست این هم عقل ممثّل است ﴿بَلِ الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَهِ﴾ اینها دو کار دارند: 1⃣ بیراهه می روند 2⃣ در گودال می روند ▪️ آن گودال چون مهم بود آن را اول ذکر کرد، این بیراهه را چون به اندازه آن مهم نبود آخر ذکر کرد. چون اول انسان بیراهه می رود بعد می افتد در گودال ولی اول آن گودال را ذکر کرده فرمود: ﴿بَلِ الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَهِ﴾ اینها ﴿فِی الْعَذَابِ﴾ هستند چون بیراهه می روند و خیلی از صراط مستقیم پَرت اند به آن گودال می افتند ﴿بَلِ الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَهِ فِی الْعَذَابِ﴾ ▪️ و به لحاظ پایان کار، از نظر راه هم خیلی پَرت اند ﴿وَالضَّلاَلِ الْبَعِیدِ﴾. @qurantehran
📇 خلاصه تفسیرآیه ۱۵ سوره مبارکه 🎤: برگرفته از جلسات تفسیر ایت الله (سایت اسراء) 🔹 بعد از جریان شکر آل داوود می رسیم به جریان کفر ورزیدن قوم سَبأ، سَبأ اسم یک سرزمین است. اما سبأ در قرآن دو جا ذکر شده یکی در ماجرای بلقیس و یکی هم اینجا که هر دو مربوط به جریان سلیمان (سلام الله علیه) است. در اینجا سبأ اسم یک قبیله است مثل قبیله بنی تمیم، قبیله کذا آن نام آن بزرگ قبیله و بزرگ خاندان بود او را می گفتند، پس سبأ مکان و شهر و کشور نیست قبیله است. ▪️ فرمود مسکن این قبیله، جایی بود که ذات اقدس الهی همه ها را در آن جا اسباغ کرده به وفور آفریده ﴿لَقَدْ کَانَ لِسَبَإٍ فِی مَسْکَنِهِمْ آیَهٌ﴾ این یک علامت الهی بود که وقتی وارد این قبیله می شدی که در اینجا زندگی می کردند، دو طرفش باغی بود پربرکت ﴿آیَهٌ﴾ این آیت الهی بود که خدای سبحان این منطقه را از هر نظر متنعّم کرد ﴿جَنَّتَانِ عَن یَمِینٍ وَشِمالٍ﴾ یکی طرف راست و یکی طرف چپ. 🔹 میدانید این چپ و راست و جلو و دنبال اعتباری است، به لحاظ خود آدم است، انسان وقتی جایی که ایستاده است یمینی دارد و یساری، اَمامی دارد و خلفی، وقتی که برگشت کاملاً این جهات چهار گانه برمی گردد اما فوق و تحت برنمی گردد اگر کسی هم بالانس بزند سرش را بگذارد زمین پایش را بگذارد هوا این طور نیست که فوق و تحت عوض بشود بالا و پایین عوض بشود می گویند پایش به طرف بالاست سرش به طرف پایین است آن جهات چهار گانه را می گویند اعتباری است اما این دو جهت را می گویند طبیعی. 🔹 فرمود دست راست آن هم باغ پربرکتی است دست چپ آن هم باغ پربرکتی است و خدای سبحان هم به اینها حالا به وسیله انبیا یا هر که بود. فرمود اینها برکات الهی است ربّ شماست و اینها را به جا مصرف کنید و صرف نعمت در این شکر است شکرِ عملی است و عرض ارادت به پیشگاه ذات اقدس الهی و از دستورهای او هم عملی و قولی است ﴿وَاشْکُرُوا لَهُ﴾. 🔹﴿بَلْدَهٌ طَیِّبَهٌ وَرَبٌّ غَفُورٌ﴾ طیّب بودن گاهی به لحاظ است نظیر ﴿کَلِمَهً طَیِّبَهً کَشَجَرَهٍ طَیِّبَهٍ أَصْلُهَا ثَابِت ٌوَفَرْعُهَا فِی السَّماءِ﴾ و گاهی است که فرمود: ﴿بَلْدَهٌ طَیِّبَهٌ﴾ یعنی فضای سالم، هوای سالم، محیط سالم نه حیوانات گزنده و درنده ای در آن هست نه حشرات موذی هست نه سرمای زیاد هست نه گرمای زیاد هست برای پرورش گیاهان و گل ها و میوه ها آماده است. 🔹 پروردگار شما هم که غفور است اگر استغفار کنید می بخشد اگر عبادت کنید پاداش می دهد. 🔹 پس را خدا داد که فرمود: ﴿کُلُوا مِن رِّزْقِ رَبِّکُمْ﴾ این آیت هم الهی است که این را از هر گزندی کرده از شما خواسته که این نعمت را مصرف کنید بیهوده نروید و اگر هم لغزش دارید از پروردگار غفورتان طلب کنید ﴿بَلْدَهٌ طَیِّبَهٌ وَرَبٌّ غَفُورٌ﴾ اینها نِعم الهی است که خدای سبحان به اینها داده. @qurantehran
📇 خلاصه تفسیرآیه ۲۳ سوره مبارکه 🎤: برگرفته از جلسات تفسیر ایت الله (سایت اسراء) 🔸 حق است اما دو عنصر محوری دارد: شافع باید مأذون باشد؛ مشفوع له هم باید مأذون له باشد. چه کسی شفاعت بکند و از چه کسی شفاعت بکند هر دو عنصر اذن می خواهد. 🔹ذات اقدس الهی به اینها اذن نداد که از شماها شفاعت کنند نه اینها مأذون اند نه شما مأذون له، پس چرا اینها را عبادت می کنید؟! 🔸 فرمود شفاعت حق است اما باید مأذون باشد اینها نیستند، له باید مرتضی المذهب باشد شما نیستید،... این دو آیه، محدوده شفیع و مشفوع له را مشخص می کند انبیا و اولیا و اهل بیت(علیهم السلام) شفیع هستند چون خدا به آنها اذن داد و مؤمنین، مشفوع له هستند برای اینکه مرتضی المذهب هستند، مرتضی المذهب کسی است که دینی و مذهبی را قبول بکند که خدا راضی است یعنی دینِ خداپسند، دین خداپسند هم در اوایل سوره «مائده» مشخص شد که فرمود: ﴿الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلاَمَ دِیناً﴾ پس ، می شود دینِ خداپسند، یک مسلمان موحد، مرتضی المذهب است این می تواند مشفوع له باشد اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) هم که مأذون اند در شفاعت و نیز اولیای الهی و انبیای الهی(علیهم السلام) این سِمت را دارند، اما اصنام و اوثان، هیچ کدام از این سِمت ها را ندارند ﴿وَلاَ تَنفَعُ الشَّفَاعَهُ عِندَهُ إِلَّا لِمَنْ أذِنَ لَهُ﴾. 🔹وقتی این وحی در صحنه قیامت درباره اذن به شفاعت صادر شد خیلی ها هراسناک بودند، بسیاری مدهوش شدند و نه بیهوش، وقتی این فزع از دل ها برطرف شد دل ها آرام شد و به حالت عادی آمدند، این اوساط از فرشته ها یا اولیا به آن برترها و اوحدی و بزرگ ترها می گویند: ﴿مَاذَا قَالَ رَبُّکُمْ﴾ خدا چه گفت؟ چه دستوری رسید؟ این وحی که آمد چه دستور تازه ای آورد؟ ﴿حَتَّی إِذَا فُزِّعَ عَن قُلُوبِهِمْ قَالُوا مَاذَا قَالَ رَبُّکُمْ﴾ 🔸 می گویند: ﴿قَالُوا الْحَقَّ﴾ حق ظهور کرده است آن روزی که حق ظهور بکند به هیچ وجه جا برای باطل نیست. حق فرمود یعنی دستور حق رسید ﴿وَهُوَ الْعَلِیُّ الْکَبِیرُ﴾. 🔹این آیه محلّ بحث که دارد اگر فزع برطرف بشود بعضی ها از بعضی سؤال می کنند که جریان چه بود؟ این دلهره از دل های اینها که کَنده شد اینها آرام شدند می گویند چه خبر بو؟ چه شد؟ چطور زبان ها بند آمد؟ چه حادثه ای پیش آم؟ چه کسی حرف زد؟ البته اینها درجاتشان یکی نیست، بعضی ها مطیع اند، بعضی ها مطاع اند از آنها که در درجه برترند سؤال می کنند که چه بود چه شد چه حادثه ای اتفاق افتاد؟ آنها پاسخ می دهند و آن که علیّ کبیر است که ذات اقدس الهی است فوق اینهاست، 🔸اگر شفیع مشخص شد چه کسانی هستند، مشفوع له که مرتضی المذهب هستند مشخص شد چه کسانی هستند در آن روز که مسئله شفاعت حق است قبل از اینکه شفاعت بکنند ﴿حَتَّی إِذَا فُزِّعَ عَن قُلُوبِهِمْ﴾ این فزع گرفته شد آن اضطرار و دلهره که ﴿لاَ یَتَکَلَّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَقَالَ صَوَاباً﴾ گرفته شد آن گاه به حرف می آیند ﴿قَالُوا مَاذَا قَالَ رَبُّکُمْ﴾ خدا چه فرمود. آنها که برترند، آنها شاید مجاز باشند بگویند: ﴿قَالُوا الْحَقَّ﴾ یعنی خدا حق گفت، پروردگار حق گفت، مطلب حق بود ﴿قَالُوا مَاذَا قَالَ رَبُّکُمْ قَالُوا الْحَقَّ وَهُوَ الْعَلِیُّ الْکَبِیرُ﴾ علوّ او آن روز ظهور می کند، کبریایی او آن روز ظهور می کند. غرض آن است که این بخش پایانی، ارتباط مستقیمی با ابطال سخنان مشرکان ندارد می فرماید شما بالأخره خدا را می پرستید برای چه خدا را می پرستید و برای چه بت ها را شریک قرار می دهید می گویید: ﴿هؤُلاَءِ شُفَعَاؤُنَا عِندَ اللَّهِ﴾ یا می گویید: ﴿مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِیُقَرِّبُونَا﴾ برای اینکه مشکل شما را حل بکند مشکل شما یا جذب منفعت است یا دفع مضرّه، شما که جزء اوحدی اهل ایمان نیستید که بگویید «حُبّاً» عبادت می کنم، عبادت احرار را داشته باشید اینها را می خواهید از غیر خدا اینها ساخته نیست. @qurantehran
📇 خلاصه تفسیرآیه ۳۲ سوره مبارکه 🎤: برگرفته از جلسات تفسیر ایت الله (سایت اسراء) 🔹در آيه ۳۲ همه فعلها به صورت فعل ماضي است تعبير از آن به فعل ماضي براي اينكه مستقبل محقّق‌الوقوع در حكم ماضي است آن وقت به جاي اينكه بفرمايد: «يقول الذين» مي‌فرمايد: ﴿قَالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا أَنَحْنُ صَدَدْنَاكُمْ عَنِ الْهُدَي بَعْدَ إِذْ جَاءَكُم﴾ 🔹 اين صحيفه‌هاي الهي, دعوت‌نامه است آن ﴿فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا﴾ دعوت‌نامه است، براي شما حق آمده است ﴿قَد تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ﴾ شده است. خب مي‌خواستيد حرف ما را گوش ندهيد ﴿بَعْدَ إِذْ جَاءَكُم﴾ 🔸يك وقت است كسي در اثر جهل به موضوع، جهل به حكم، خط، سهو، نسيان، اضطرار، الج، اجبار به گناه تن در داد كه بر اساس حديث رفع گناه نيست «رفع عن امّتي تسع»، اينها كه گناه نيست! اما اگر كسي به طرف گناه رفته است كيفر مي‌بيند مستكبران به مستضعفان مي‌گويند حق به طرف شما آمد، نصاب بلوغ را گذراند بنابراين ﴿بَلْ كُنتُم مُّجْرِمِينَ﴾. 🔹 مستكبرين در جواب مي‌گويند كه ما هيچ علّيتي براي تبهكاري شما نداريم راه باز بود اينها جزء شياطين‌الانس هستند حرف‌هاي اين شياطين‌الانس با آن ابليس اصلي يكي در مي‌آيد ابليس اصلي مي‌گويد من دعوت كردم شما خواستيد نياييد من غير از دعوت يعني وسوسه، كار ديگري نكردم عقل و فطرت از درون، شما را دعوت كردند، انبيا و اولياي معصومين(عليهم السلام) از بيرون شما را دعوت كردند خب شما مي‌خواستيد به آن دعوت‌ها پاسخ بدهيد. همان حرف را مستكبران ابليس‌صفت به مستضعفان مي‌گويند: ﴿قَالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا أَنَحْنُ صَدَدْنَاكُمْ عَنِ الْهُدَي بَعْدَ إِذْ جَاءَكُم﴾ 🔸در دنيا كه هدايتي را معتقد نبودند در آخرت كه برايشان روشن شد كه مي‌گويند: ﴿رَبَّنَا ابْصَرْنَا وَسَمِعْنَا﴾ مي‌فهمند وحي و نبوّت، هدايت بود. 🔹 در قيامت به مستضعفان مي‌گويند اين هدايت الهي در دنيا به شما رسيده است. ما كه جلوي شما را نگرفتيم ما كرديم ما لانه فساد و مركز فساد درست كرديم. شما مي‌خواستيد نياييد! ﴿أَنَحْنُ صَدَدْنَاكُمْ عَنِ الْهُدَي بَعْدَ إِذْ جَاءَكُم بَلْ كُنتُم مُّجْرِمِينَ﴾ شما تبهكار بوديد اهل جُرم بوديد به دنبال ما راه افتاديد. @qurantehran
📇 خلاصه تفسیرآیه ۴۰ سوره مبارکه 🎤: برگرفته از جلسات تفسیر ایت الله (سایت اسراء) 🔸در آيه چهل فرمود: ﴿وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعاً﴾ يعني مشركاني كه عابدند و معبودهاي آنها هر كه هست همه اينها را در قيامت خدا جمع مي‌كند ﴿ثُمَّ يَقُولُ﴾ اين قولش سؤال است ﴿ثُمَّ يَقُولُ﴾ خداي سبحان كه حاشر همه است به ملائكه مي‌فرمايد آيا اين بت‌پرست‌ها شما را عبادت مي‌كردند ﴿أَهؤُلاَءِ إِيَّاكُمْ كَانُوا يَعْبُدُونَ﴾ خب عده‌اي ملائكه را عبادت مي‌كردند.  🔹 بعد از اينكه در اين سوره مباركه «سبأ» كه در مكه نازل شد اصول دين را تبيين فرمود و مشكل اصلي مشركان را هم درباره اصول دين بيان كرد، فرمود در قيامت عابد و معبود، همه را ما جمع مي‌كنيم چه آنها كه فرشته‌ها را عبادت مي‌كردند چه آنها كه قدّيسين بشر را عبادت مي‌كردند، چه آنها كه بت‌ها را عبادت مي‌كردند همه را جمع مي‌كنيم.   🔸 بعد وقتي محكمه تشكيل شد از فرشته‌ها سؤال مي‌كنيم كه اينها شما را عبادت مي‌كردند يا نه، فرشته‌ها در كمال ادب اولاً تسبيح و تنزيه دارند مي‌گويند: ﴿سُبْحَانَكَ﴾ بعد اصلاً عبادت آنها نسبت به خود را مطرح نمي‌كنند كه آنها نسبت به ما عابد بودند و ما معبود آنها بوديم اصلاً ذكر نمي‌كنند فقط مي‌گويند اينها جن را عبادت مي‌كردند اكثري‌شان به جن مؤمن بودند و هرگز ما به اين كار راضي نبوديم؛ لكن تصريح نمي‌كنند كه آنها ما را عبادت كردند و ما راضي نبوديم. اين در ولايت نشان مي‌دهد كه بين اينها و غير خدا هيچ رابطه‌اي نبود. @qurantehran
📇 خلاصه تفسیرآیه ۴۹ سوره مبارکه 🎤: برگرفته از جلسات تفسیر ایت الله (سایت اسراء) 🔹 ﴿قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا يُعِيدُ﴾ فرمود ما باطل را مغزكوب مي‌كنيم يعني حق را مثل تير قذف مي‌كنيم به مغز باطل مي‌رسد دِماغ و مغز باطل را مي‌كوبد و باطل از بين مي‌رود وقتي از بين رفت و مُرد حرفي براي گفتن ندارد. 🔹 نظام الهي كه مستقر شد نه جا براي باطل‌هاي كهنه است نه جا براي باطل‌هاي تازه. وجود مبارك پيغمبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) وقتي وارد مكه شدند و مكه را فتح كردند در آنجا همين آيه را خواندند و بت‌ها را ريختند دور ﴿جَاءَ الْحَقُّ﴾ وقتي حق آمد نه مجالي و جايي براي باطل‌هاي قبلي است نه جايي براي باطل‌هاي جديد. 🔹 بَدأ يعني ابتدا ﴿وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا يُعِيدُ﴾ يعني نه باطل ابتدايي نه باطل عودي، نه آن عادات و سنن باطل گذشته بايد برگردد نه باطل‌هاي جديدي بايد خودش را نشان بدهد اگر حق، باطل را مغزكوب كرد و آن را از بين برد جا براي باطل نيست چون مُرد و اگر ـ خداي ناكرده ـ باطلي چه باطل كهنه چه باطل جديد در نظامي راه پيدا كرد معلوم مي‌شود حق كاملاً نيامده بود. 🔹فرمود وقتي حق آمده حق اين‌طور نيست كه التقاطي باشد، حق اين‌طور نيست که اختلاطي باشد، حق اين‌طور نيست تلفيقي باشد. حق، نيست كه يك روز با اين‌قدر بسازد يا اين‌طور بسازد اصلاً با باطل نيست لذا جا براي باطل در نيست نه باطلِ كهنه و فرسوده، نه باطل نو و تازه در آمده ﴿قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ﴾ باطل يعني باطل نو باطل يعني عود باطل گذشته. در بيانات نوراني حضرت امير(سلام الله عليه) در عهدنامه مالك اين است كه بدترين وزر، وزراي رژيم سابق‌اند «إِنَّ شَرَّ وُزَرَائِكَ مَنْ كَانَ لِلْأَشْرَارِ قَبْلَكَ وَزِيراً» مبادا آنها را كه در دستگاه‌هاي ديگران كار مي‌كردند بياوري خب اين باطل است. 🔹 وقتي باطل مُرد نه جا براي نوآوري آن است نه جا براي بازگشت مطالب كهن آن است. @qurantehran
📇 خلاصه تفسیر آیه ۴ - سوره 📚 مفسر: حجت الاسلام محسن (تفسیر نور) 🔹وَ إِنْ يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ وَ إِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ 🔸ترجمه: و اگر تو را تكذيب مى ‏كنند (نگران مباش زيرا) پيامبران پيش از تو (نيز) تكذيب شده ‏اند، و همه ‏ى كارها به سوى خداوند بازمى ‏گردد. 🔹پيام‏ها: 1⃣ همه ‏ى انبيا مخالف داشته ‏اند و تكذيب حقّ، شيوه‏ ى دائمى كفّار است. «كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ» 2⃣ تاريخ تكرار مى‏ شود. يُكَذِّبُوكَ ... كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ‏ 3⃣ كفّار با شخص كارى ندارند، با راه و هدف مخالفند هر كس نداى حقّ سر دهد مورد تكذيب قرار مى‏ گيرد. «يُكَذِّبُوكَ- مِنْ قَبْلِكَ» 4⃣ تاريخ، بهترين مايه‏ ى تسلّى در برابر مشكلات است. «كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ» 5⃣ تكذيب مردم، ضربه ‏اى به حقّانيّت وحى نمى‏ زند، تكذيب شدگان پيش از تو همان فرستادگان ما بودند. «كُذِّبَتْ رُسُلٌ» 6⃣ توجّه به معاد، انسان را در برابر حوادث تلخ مقاوم مى‏ كند. يُكَذِّبُوكَ ... إِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ 7⃣ مخالفان حقّ بدانند كه لجاجت‏هاى آنان فراموش و رها نمى‏ شود. «تُرْجَعُ الْأُمُورُ» @qurantehran
📇 خلاصه تفسیر آیه ۱۲ - سوره 📚 مفسر: حجت الاسلام محسن (تفسیر نور) 🔹وَ ما يَسْتَوِي الْبَحْرانِ هذا عَذْبٌ فُراتٌ سائِغٌ شَرابُهُ وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ وَ مِنْ كُلٍّ تَأْكُلُونَ لَحْماً طَرِيًّا وَ تَسْتَخْرِجُونَ حِلْيَةً تَلْبَسُونَها وَ تَرَى الْفُلْكَ فِيهِ مَواخِرَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ 🔻ترجمه: دو دريا يكسان نيستند: اين يكى شيرين، لطيف (و) نوشيدنش گواراست، و آن يكى، شور و تلخ است، ولى شما از هر دو گوشت تازه مى‏ خوريد و زيور (و مرواريد) بيرون مى ‏آوريد و مى ‏پوشيد. كشتى ‏ها را در آن مى‏ بينى كه امواج را مى‏ شكافند تا از فضل او (روزى) طلبيد و شايد شكرگزار باشيد. 🔺نكته‏ ها: «عَذْبٌ» به معناى شيرين، «فُراتٌ» به معناى لطيف، «سائِغٌ» به معناى گوارا «مَواخِرَ» جمع «مأخرة» به معناى شكافنده است. 🔹زندگى افراد؛ گاهى شيرين است و گاهى تلخ. 🔸گاهى همراه شهرت است و گاهى همراه گمنامى. 🔹گاهى همراه غناست، گاهى همراه فقر. 🔸گاهى با سلامتى است و گاهى با بيمارى. ليكن اگر انسان، صيّاد، غوّاص و ناخداى خوبى باشد، در همه ‏ى شرايط متضادّ مى ‏تواند موفّق باشد. وَ مِنْ كُلٍّ تَأْكُلُونَ ... وَ تَسْتَخْرِجُونَ‏ 🔸بهره‏ گيرى از ماهى و استخراج مواد زينتى و كشتيرانى، بركاتى است كه با تلاش انسان همراه است وگرنه بركات دريا بسيار است، از جمله: تشكيل ابرها از بخار دريا، تصفيه هوا، پرورش انواع موجودات آبزى. 🔹پيام‏ها: 1⃣ اول از شيرينى ‏ها بگوييد. (با آن كه اكثر درياها آب شور و تلخ دارند ولى در بيان قرآن اول آب شيرين ذكر شده است.) «هذا عَذْبٌ- هذا مِلْحٌ» 2⃣ خام خوارى و تحريم گوشت، مورد قبول اسلام نيست. «تَأْكُلُونَ لَحْماً» 3⃣ دريا، بستر خوراك، پوشاك و مركب انسان است. «تَأْكُلُونَ- تَلْبَسُونَها- تَرَى الْفُلْكَ» 4⃣ در تغذيه بايد به سراغ گوشت تازه رفت. «لَحْماً طَرِيًّا» 5⃣ انسان به زيبائى گرايش فطرى دارد و بهره بردن از زينت مورد قبول اسلام است. «تَسْتَخْرِجُونَ حِلْيَةً تَلْبَسُونَها» 6⃣ نعمت‏هاى الهى فضل اوست. ما از او طلبى نداريم. «مِنْ فَضْلِهِ» 7⃣ رزق و فضل الهى در سايه تلاش و كوشش خود انسان بدست مى ‏آيد. «لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ» 8⃣ توجّه به نعمت، زمينه ‏ى شكوفا شدن روح شكرگزارى است. «تَشْكُرُونَ» @qurantehran
📇 خلاصه تفسیر آیات ۱۹تا ۲۲ - سوره 📚 مفسر: حجت الاسلام محسن (تفسیر نور) 🔺وَ ما يَسْتَوِي الْأَعْمى‏ وَ الْبَصِيرُ «19» 🔺وَ لَا الظُّلُماتُ وَ لَا النُّورُ «20» 🔺وَ لَا الظِّلُّ وَ لَا الْحَرُورُ «21» 🔺وَ ما يَسْتَوِي الْأَحْياءُ وَ لَا الْأَمْواتُ إِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَنْ يَشاءُ وَ ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ «22» 🔸كلمه «ظل» به معناى سايه 🔹 كلمه «حرور» به معناى باد داغ و سوزان است. 🔸در اين آيات، مؤمن و كافر به چهار چيز تشبيه شده ‏اند كه نتيجه اين چهار مقايسه و تشبيه آن است كه مؤمن از نظر شخصيّت و سرنوشت با كافر يكسان نيست. 🔹مؤمن به بينا و كافر به نابينا. 🔸مؤمن به نور و كافر به تاريكى. 🔹مؤمن به سايه آرام بخش و كافر به باد سوزان و داغ. 🔸مؤمن به زنده و كافر به مرده. 🔹مؤمن، رو به رشد و حركت است، زيرا هم چشم حقيقت‏ بين، هم نور دارد، هم نفس پاك و هم دل زنده. امّا كافر حاضر نيست حقيقت را ببيند و به خاطر سنگدلى، آن را نمى ‏پذيرد و به دليل ظلمات جهل و تعصّب و تحجّر در راه حقّ حركت نمى ‏كند. 🔹پيام‏ها: 1⃣ مقايسه خوبى‏ ها و بدى‏ ها و كمالات و كمبودها، يكى از بهترين راه‏هاى آموزش و تعليم است. وَ ما يَسْتَوِي الْأَعْمى‏ ... 2⃣ راه حقّ يكى بيش نيست. «النُّورُ» به صورت مفرد آمده) ولى راه‏هاى انحرافى زياد است. «الظُّلُماتُ» 3⃣ مؤمنان، مردمى زنده دل و برخوردار از حيات حقيقى هستند. ايمان به فرد و جامعه حيات مى‏ بخشد و كفر عامل مرگ فرد و جامعه است. «ما يَسْتَوِي الْأَحْياءُ وَ لَا الْأَمْواتُ» 4⃣ رسالت پيامبر هشدار است نه اجبار «ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ» 5⃣ شرط أثرگذارى تبليغ آمادگى مردم است وگرنه تبليغ پيامبر نيز بى اثر خواهد بود. «ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ» @qurantehran
📇 خلاصه تفسیر آیه ۳۱ - سوره 📚 مفسر: حجت الاسلام محسن (تفسیر نور) 🔸وَ الَّذِي أَوْحَيْنا إِلَيْكَ مِنَ الْكِتابِ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ إِنَّ اللَّهَ بِعِبادِهِ لَخَبِيرٌ بَصِيرٌ 🔸و آن چه از كتاب به سوى تو وحى كرديم، همان حقّ است كه تصديق كننده ‏ى كتاب‏هاى پيش از آن است؛ قطعاً خداوند نسبت به بندگانش خبير و بينا است. 🔹 پيام‏ها: 1⃣ در قرآن، سخن باطل، خرافه، گزافه و بى منطق وجود ندارد. «هُوَ الْحَقُّ» 2⃣ ميزان حقّانيّت هر كلام و كتابى، قرآن است. «هُوَ الْحَقُّ» 3⃣ كتب آسمانى، مؤيّد يكديگرند. «مُصَدِّقاً» 4⃣ خداوند هم به نياز بشر به وحى آگاه است، و هم به لياقت پيامبر براى دريافت وحى. ( «لَخَبِيرٌ» آگاه از باطن و «بَصِيرٌ» آگاه از ظاهر است.) «بِعِبادِهِ خَبِيرٌ بَصِيرٌ» @qurantehran
📇 خلاصه تفسیر آیه ۳۹ - سوره 📚 مفسر: حجت الاسلام محسن (تفسیر نور) 🔸هُوَ الَّذِي جَعَلَكُمْ خَلائِفَ فِي الْأَرْضِ فَمَنْ كَفَرَ فَعَلَيْهِ كُفْرُهُ وَ لا يَزِيدُ الْكافِرِينَ كُفْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ إِلَّا مَقْتاً وَ لا يَزِيدُ الْكافِرِينَ كُفْرُهُمْ إِلَّا خَساراً 🔹او كسى است كه شما را در زمين جانشينان (پيشينيان) قرار داد؛ پس هر كس كفر ورزد بر ضررش خواهد بود و كافران را كفرشان جز دشمنى و خشم نزد پروردگارشان نمى‏ افزايد، و كافران را كفرشان جز خسارت نمى ‏افزايد. 🔸مراد از خليفه بودن انسان در اين آيه، يكى از سه امر است: ✔️ جانشينى ملّت‏ها از ملّت‏ها ✔️ جانشينى فرزندان آدم از انسان‏هاى پيش از خلقت آدم ✔️ جانشينى انسان از خداوند 🔹 «مقت» به معناى غضب شديد است كه در قرآن در مورد چهار چيز بكار رفته است: ◀️ كفر. لا يَزِيدُ الْكافِرِينَ كُفْرُهُمْ ... إِلَّا مَقْتاً ◀️ زنا. «إِنَّهُ كانَ فاحِشَةً وَ مَقْتاً» ◀️ گفتن و عمل نكردن. «كَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا ما لا تَفْعَلُونَ» ◀️ سخن بى منطق. «يُجادِلُونَ فِي آياتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطانٍ أَتاهُمْ كَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللَّهِ» 🔸 پيام‏ها: 1⃣ جانشينى انسان در زمين بايد عامل شكر باشد نه كفر. جَعَلَكُمْ خَلائِفَ ... فَمَنْ كَفَرَ (شما نيز رفتنى هستيد و ديگران جانشين شما خواهند شد، در اين چند روز دنيا كفر نورزيد.) 2⃣ كفرِ انسان به ضرر خود اوست و ضربه ‏اى به خدا نمى‏ زند. «فَعَلَيْهِ كُفْرُهُ» 3⃣ كفّار، كفر خود را به گردن نياكان يا جامعه نياندازند. «فَمَنْ كَفَرَ فَعَلَيْهِ كُفْرُهُ» 4⃣ خطرات و آثار كفر محدود نيست و هر لحظه گسترش مى ‏يابد. لا يَزِيدُ الْكافِرِينَ .. إِلَّا مَقْتاً ... إِلَّا خَساراً 5⃣ كفر به خودى خود، عامل خسارت است، گرچه كافر عمل فاسدى انجام ندهد. «لا يَزِيدُ الْكافِرِينَ كُفْرُهُمْ إِلَّا خَساراً» 6⃣ بيان خطرات گناه، عاملى براى بازداشتن گناهكار است. «مَقْتاً- خَساراً» @qurantehran