eitaa logo
خط رهبری
3.6هزار دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
2.9هزار ویدیو
131 فایل
🔰«خط رهبری»: صفحه ویژه تولیدات مربوط به رهبر انقلاب در خبرگزاری #فارس ✔️ تبیینِ شخصیت، مواضع، مطالبات و نظام فکری حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 | روزی که آیت‌الله خامنه‌ای ممنوع‌التفسیر شد 📝 «به مجرد ورود به مشهد که سال چهل‌وسه بود، جوانها و روشنفکرها و یک عده از افرادی که خب دورادور با ما یک آشنائی‌هایی داشتند و اینها، شنیدند من آمدم و بناست بمانم، آمدند دور و ور ما و از من خواستند که من برایشان جلسات درس و این چیزها درست کنم. ما هم شروع کردیم. از سال چهل‌وسه چندین اقدام من کردم. یک اقدام، شروع یک درس قرآن بود، که درس تفسیر بود، برای یک عده‌ای از مردم که جوان‌ها و دانشجوها و محصلین و اینها می‌آمدند، بعد درس‌هایی در شروع کردم؛ درس‌های فقه و اصول برای طلاب، که اگر چه که درس فقه و اصول بود، واقعاً هم فقه و اصول بود، اما در لابلای مباحث فقهی و اصولی، مباحث سیاسی اینها را مطرح می‌کردیم و شاگردهای من، آن کسانی که آن روز آن درس‌های من می‌آمدند، بعدها همه‌شان جزو کسانی بودند که در میدان‌های و مبارزه و کارهای انقلابی جزو افراد برجسته و نام‌آور بودند، الان هم هستند. الان هم در مشهد شاگردهای آن روزِ ما خوشبختانه هر کدامی مسؤولیت مهم ارزنده‌ای را از کارهای انقلابی و پرزحمت بر دوش دارند. 🔸 بعد، یک درس تفسیر شروع کردم، که در حوزه‌ی علمیه‌ی مشهد هیچ درس تفسیری تا آن وقت نبود و لااقل به طور عمومی نبود. بعد از این‌که من درس تفسیر را شروع کردم که سال چهل‌وهفت بود خیال می‌کنم یا چهل‌وشش بود یا چهل‌وهفت بود، که درس تفسیر شروع کردم، بعد البته یک درس تفسیر ارزنده‌ی خوبی از طرف یکی از علمای بزرگ مشهد شروع شد لکن تا آن زمانی که ما شروع کردیم درسی نبود و آن درس هم مجمع طلاب و فضلا و جوانهای پرشور حوزه‌ی علمیه بود و این درس پنج سال ادامه پیدا کرد یعنی از سال چهل‌وهفت یا چهل‌وشش، چهل‌وهفت این درس شروع شد تا سال پنجاه‌ویک ادامه داشت، و سال پنجاه‌ویک این درس را تعطیل کرد که من بعد تبدیلش کردم به درسی از عقاید، یعنی کلام جدید شروع کرده بودم. 🔹 بعد باز پیرو این دیدم که جوان‌های دانشجو کمتر می‌توانند به این درس طلبه‌ها که در حوزه‌ی علمیه و در مرکز حوزه، مدرسه‌ی میرزاجعفر، میرزاجعفرِ آن روز، تشکیل می‌شد که مرکز و قلب حوزه‌ی علمیه بود، کمتر می‌توانند آن‌جا بیایند، من یک درسی مخصوص شروع کردم، درس تفسیر قرآن که بسیار پرشور و جالب بود و بیشترِ آن کسانی که در آن درس‌ها شرکت می‌کردند،بلکه همه‌شان شاید، آن عده‌ی چند صد نفری که شرکت می‌کردند، بعدها همه جزو این گروههای مبارز و بودند، البته بعضی راه درست را تا امروز هم ادامه دادند، بعضی هم در این ریخت و پاشهای انحرافی که ما در این مدت داشتیم، بدبختانه دچار انحراف شدند و از راه‌های دیگر رفتند، به‌هرحال آن‌جا یک پایه‌ی متینی بود برای ارائه‌ی تفکر اسلامی و آشنایی جوان‌ها با قرآن. ساواک هم مرتباً مزاحم بود دیگر، یعنی مسأله‌ی یک بار و دوبار و ده بار نبود، مرتب اذیت می‌کردند، می‌کردند، درس را تعطیل می‌کردند، من را می‌خواستند، شاگردها را می‌خواستند، اندک چیزی را بهانه می‌گرفتند. بالأخره هم بعد از مدتی آن درس را تعطیل کردند، این درس تفسیر جوان‌ها را هم مثل آن درس دیگر تعطیل کردند و بنده شدم در مشهد، یعنی سخنرانی اگر می‌کردم یک جایی اشکال نداشت اما تفسیر قرآن حق نداشتم بگویم.» ۱۳۶۰/۰۷/۱۹ ➕ مروری بر خاطراتِ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از دوران مبارزات و پیروزی انقلاب @rahbari_plus
🔰 | زاهد ناشناخته - ۱ ⏪ روایتی از زندگی آیت‌الله حاج سیدجواد حسینی خامنه‌ای 📝 آیت الله حاج سید جواد حسینی خامنه‌ای روحانی زاهد و ساده‌زیست اهل آذربایجان بود که در نهایت بعد از سالها درس و بحث در نجف اشرف راهی شد و آنجا سکنا گزید. 🔸 روحانی معروف و زاهدی که هنگام رحلت در مشهد علاقه مندان زیادی داشت اما تمام دارایی اش بعد از ۹۱ سال عمر با عزت و ۵۰ سال و دینی و امامت جماعت، یک خانه محقر در یکی از محلات فقیر نشین مشهد و ۴۵ هزار تومان وجه نقد بود. * فرزند آیت الله سید حسین خامنه ای 🔹 حاج سید جواد خامنه‌ای فرزند آیت الله سید حسین خامنه‌ای از روحانیون و حامی مشروطه‌ی آذربایجان بود. بی جهت هم نبود که شیخ محمد خیابانی، دیگر روحانی مبارز و از رهبران مشروطه‌ی هم به دامادی وی درآید و با حاج سید جواد نسبت سببی پیدا کند. کسی تصور نمیکرد که فرزند حاج سید جواد و برادرزاده‌ی همسر رهبر مجاهدان آذربایجانی سال ها بعد به مهم ترین چهره‌ی استقلال طلبانه، و ضد استکباری تبدیل شود. * متولد نجف اشرف 🔸 سید جواد حوالی پاییز ۱۲۷۴ هجری شمسی در اشرف به دنیا آمد. در همان دوران خردسالی بود که خانواده اش به تبریز بازگشت. به همین دلیل هم او از همان زمان در جریان حوادث و رخدادهای قرار داشت. احتمالاً خاطراتی از فعالیت های شوهر خواهر خود شیخ محمد خیابانی داشته باشد. نوجوان بود که پدرش آیت الله سید حسین خامنه ای درگذشت؛ دروس مقدماتی را در تبریز گذراند؛ حوالی سال های ۱۲۹۷ هجری شمسی بود که راهی مشهد شد؛ سفری که مسیر زندگی او را تغییر داد. از او نقل میکنند که به نزدیکانش گفته بود اگر زندگی اینی است که در مشهد میگذرد ما تا پیش از این عمرمان را به بیهودگی گذرانده ایم. هم جواری با زندگی او را وارد مرحله‌ی جدیدی کرده بود. / منبع: نشریه "خیمه" @rahbari_plus
خط رهبری
🔰 #گزارش | خودش برای خرید خانه می آمد - ۱ ⏪ آیت الله سید جواد خامنه ای به روایت اهالی سرشور مشهد 🔸
🔰 | خودش برای خرید خانه می آمد - ۲ ⏪ آیت الله سید جواد خامنه ای به روایت اهالی سرشور مشهد * پرهیز از شهرت 🔸 مرحوم آیت الله حاج سید جواد حسینی خامنه ای از مجتهدان ساکن مشهد بود. ایشان از شخصیت های برجسته علمی اخلاقی و سلوکی بودند مناعت طبع و ساده زیستی و گوشه گیری ایشان سبب شد با وجود برخورداری از جایگاه والای علمی و فضایل برجسته اخلاقی از حضور در عرصه های شهرت به شدت پرهیز کند شجره آیت الله سید جواد حسینی خامنه ای به سید احمد بن محمد بن حسن بن حسین بن حسن افطس بن علی اصغر بن امام زین العابدین می رسد که به سلطان العلما احمد معروف است و با پنج واسطه به امام زین العابدین میرسد. پدر آیت الله سید جواد خامنه ای حضرت آیت الله سید حسین خامنه ای معروف به پیش نماز تبریزی است. 🔹 سید جواد خامنه ای در یکم آذر ۱۲۷۴ در اشرف به دنیا آمد. دو سه ساله بود که همراه با خانواده اش به تبریز رفت وی بعد از تحصیل مقدماتی و چند سال پس از فوت پدر در سال ۱۳۳۶ قمری راهی مشهد شد و آن طور که بعدها می گفت را بهشت یافت و قصد کرد برای همیشه در سایه سار امام هشتم زندگی کند. / منبع: نشریه "خیمه" @rahbari_plus
🔰 | راز عمامه سفید سیّد - ۱ 📝 رهبر انقلاب درباره علت عمامه سفید بر سر گذاشتن پدرشان ✏️ نویسنده: «مرتضی نجفی قدسی» 🔸 آیت الله سید جواد خامنه‌ای یکی از برجسته‌ترین علمای شهر مشهد در دوره معاصر بودند. حدود چهل سال پیش در یکی از سفرها که به مشرف شده بودم، توفیقی یار شد تا خدمت یکی از عالمان مهذب و با تقوا شرفیاب شوم. این عالم پرهیزکار حضرت آیت الله حاج سید جواد خامنه‌ای والد بزرگوار رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه‌ای بود. 🔹 خانه‌ای که این روحانی وارسته در آن می‌زیست، منزلی بسیار ساده و قدیمی و با امکانات محدودی بود که در وهله اول بسیار متعجب شدم ایشان با اینکه فرزندان نامداری دارد و حداقل یکی از آنها رئیس جمهور کشور است و دیگران نیز هر کدام دارای مقامات و مراتبی هستند، مع‌ذلک در چنین خانه‌ای محقر و و در یک اتاق کوچک شاید ۹ متری در کنار انبوهی از کتاب‌های بسیار قدیمی زندگی میکند و عجیب‌تر آنکه این پیرمرد و پیرزن سالخورده خدمتکاری نداشتند و در عین حال با میهمان اینقدر گشاده رو بودند و من خود شرمنده شدم که چرا مزاحمت برای آن ها ایجاد کرده‌ام. 🔸 اینکه ایشان در عین توانایی، و ذی طلبگی را پیشه خود کرده بودند، بسیار درس‌آموز بود. مخصوصاً وقتی که عیال ایشان سینی چایی را در دست گرفته و با زحمت از پله های طبقه پائین به بالا می‌آمد تا از میهمان پذیرایی کند. به هر حال صفا و ساده‌زیستی آنها بسیار مرا تحت تأثیر قرار داد. قبلاً از مراتب تقدس و تقوی و پرهیزکاری حضرت آیت الله حاج سید جواد خامنه‌ای شنیده بودم، ولی مشاهده وضع و حال زندگی ایشان که در عین توانایی ساده زیستی و ذی طلبگی را پیشه خود کرده بودند، بسیار درس آموز بود. 🔹 در این دیدار ایشان توصیه فرمودند که هر وقت برای زیارت حضرت امام علی بن موسی الرضا به مشرف می‌شوید، سعی کنید از زیارت جامعه کبیره غافل نشوید و این را هم مطمئن باشید که حضرت به عموم زائرین نظر لطف دارند و زائری نیست که از زیارت مشهد مقدس بی بهره برگردد. / منبع: «نشریه خیمه» @rahbari_plus
خط رهبری
🔰 #گزارش | راز عمامه سفید سیّد - ۱ 📝 #خاطره رهبر انقلاب درباره علت عمامه سفید بر سر گذاشتن پدرشان
🔰 | راز عمامه سفید سیّد - ۲ 📝 رهبر انقلاب درباره علت عمامه سفید بر سر گذاشتن پدرشان 🔸 در مراتب علمی حضرت آیت‌الله سید جواد خامنه‌ای همین بس که ایشان از سه عظیم الشان در نجف اشرف یعنی حضرات آیات عظام: میرزا محمد حسین نائینی، سید ابوالحسن اصفهانی، شیخ محمد حسین غروی اصفهانی (مشهور به کمپانی) اجازات اجتهادی خود را دریافت کرد. ایشان پس از مراجعت از نجف در مشهد مقدس اقامت میکنند و در مسجد جامع گوهرشاد و مسجد صدیقی یا مسجد ترک ها در بازار فرش فروش‌ها در نزدیکی حرم مطهر اقامه نماز جماعت می‌کردند و از آنجا که در زهد و قداست برای عموم متدینین شناخته شده بودند بسیاری از مقدسین در نماز جماعت ایشان حاضر می شدند. * از نماد سیادت تا عمامه سفید 🔹 یکی از مراتب قداست ایشان رعایت بسیاری از بود که به عنوان نمونه وقتی در نماز جماعت ایشان شرکت کردم با عمامه مشکی و نماد سیادت بودند ولی در منزل با عمامه سفید در اتاق کتابخانه شان نشسته بودند و چون بسیار تعجب کردم از ایشان پرسیدم حضرت آقا شما که سید هستید چرا عمامه سفید بر سر گذاشته اید که ایشان پاسخ دادند: «استحباب در این است که انسان همیشه یک دستار سفیدی بر سر داشته باشد و من چون سید هستم هرگاه بیرون و مسجد میروم با عمامه مشکی می روم ولی به محض اینکه به خانه می آیم عمامه ام را عوض میکنم و عمامه سفید را بر سر میگذارم» این ماجرا نمونه‌ای از رعایت مستحبات توسط این عالم مهذب بود و از مراتب و قناعت ایشان هم حرف های زیادی هست که مطلب به درازا می کشد. 🔸 دیدار حضرت آیت ا... حاج سید جواد خامنه‌ای که براستی تجسم و فضیلت بود برایم بسیار مغتنم و روحبخش بود دوست داشتم همچنان در محضر ایشان بنشینم و جمال ایشان را زیارت کنم، ولی با نزدیک شدن اذان ظهر و آماده شدن ایشان برای تجدید وضو و نماز از خدمت ایشان مرخص شدم، ولی با خاطره‌ای دلنشین و شاید نورانیت سفر ما در آن سال، همین فیض ملاقات ایشان بود. @rahbari_plus
خط رهبری
🔰 #گزارش | راز عمامه سفید سیّد - ۲ 📝 #خاطره رهبر انقلاب درباره علت عمامه سفید بر سر گذاشتن پدرشان
🔰 | راز عمامه سفید سیّد - ۳ 📝 رهبر انقلاب درباره علت عمامه سفید بر سر گذاشتن پدرشان * خاطره ماندگار رهبر معظم انقلاب 🔸 اینجا مناسب میدانم به خاطره زیبایی از زبان رهبر معظم انقلاب اشاره داشته باشم که روزی در ضمن در جمع پاسداران در اهمیت احسان به والدین چنین بیان فرمودند: «بنده اگر در زندگی خود در هر زمینه ای توفیقاتی داشته‌ام، وقتی محاسبه میکنم، به نظر می‌رسد که این توفیقات باید از یک کاری که من برای یکی از والدینم کرده‌ام باشد. 🔹 مرحوم پدرم در سنین پیری تقریباً بیست و چند سال قبل از فوتش، که مرد ۷۰ ساله‌ای بود به بیماری آب چشم که چشم انسان را می‌کند، دچار شد. 🔸 بنده آن وقت در بودم. تدریجاً در نامه‌هایی که ایشان برای ما می‌نوشت، این روشن شد که ایشان چشمش درست نمی‌بیند من به مشهد آمدم و دیدم که چشم ایشان محتاج دکتر است. مدتی ایشان را به دکتر بردم و بعد برای تحصیل به قم برگشتم، چون من از قبل ساکن قم بودم. 🔹 باز ایام تعطیل شد و من مجدداً به رفتم و کمی به ایشان رسیدگی کردم و دوباره برای تحصیلات به قم برگشتم اما معالجه پیشرفتی نمی کرد. در سال ۱۳۴۳ خورشیدی بود که من ناچار شدم ایشان را به تهران بیاورم. چون معالجات در مشهد جواب نمی‌داد، امیدوار بودم که دکترهای تهران، چشم ایشان را خوب خواهند کرد. 🔸 به چند دکتر که مراجعه کردیم ما را مأیوس کردند گفتند: هر دو چشم ایشان معیوب شده و قابل معالجه و اصلاح نیست. البته بعد از دو سه سال یک چشم ایشان شد و تا آخر عمر هم چشمشان میدید، اما در آن زمان مطلقاً نمی دید و باید دستشان را می گرفتیم و راه میبردیم. لذا برای من غصه درست شده بود. 🔹 اگر پدر را رها میکردم و به قم می‌آمدم، ایشان مجبور بود گوشه‌ای در خانه بنشیند و قادر به و معاشرت و هیچ کاری نبود، و این برای من خیلی سخت بود. 🔸 ایشان با من هم یک به‌خصوصی داشت. با برادرهای دیگر این قدر انس نداشت. با من دکتر می رفت و برایش آسان نبود که با دیگران به دکتر برود. 🔹 بنده وقتی نزد ایشان بودم برایشان کتاب میخواندم و با هم بحث علمی میکردیم و از این رو با من مأنوس بود. برادرهای دیگر این فرصت را نداشته و یا نمی‌شد. به هر حال من احساس کردم که اگر ایشان را در مشهد تنها رها کنم و خودم برگردم و به قم بروم. ایشان به یک موجود معطل و از کار افتاده تبدیل می‌شود و این مسأله برای ایشان بسیار سخت بود. برای من هم خیلی بود. از طرف دیگر اگر می خواستم ایشان را همراهی کنم و از قم دست بردارم، این هم برای من غیر قابل تحمل بود. 🔸 زیرا با قم انس گرفته بودم و تصمیم گرفته بودم تا آخر عمر در قم بمانم و از قم خارج نشوم. اساتیدی که من در آن زمان داشتم، به خصوص بعضی از آنها، اصرار داشتند که من از قم نروم. می‌گفتند اگر تو در قم بمانی ممکن است که برای آینده مفید باشی؛ خود من هم خیلی دلبسته بودم که در قم بمانم، بر سر یک دوراهی گیر کرده بودم. این مسأله در اوقاتی بود که ما برای معالجه ایشان به تهران آمده بودیم. روزهای سختی را من در حال گذراندم. @rahbari_plus
خط رهبری
🔰 #گزارش | راز عمامه سفید سیّد - ۳ 📝 #خاطره رهبر انقلاب درباره علت عمامه سفید بر سر گذاشتن پدرشان
🔰 | راز عمامه سفید سیّد - ۴ 📝 رهبر انقلاب درباره علت عمامه سفید بر سر گذاشتن پدرشان 🔸 یک روز دیگر خیلی ناراحت بودم و شدیداً در حال تردید و نگرانی و اضطراب به سر می بردم. البته تصمیم من بیشتر بر این بود که ایشان را به مشهد ببرم و در آنجا بگذارم و به قم برگردم. اما چون برایم خیلی سخت و ناگوار بود، به سراغ یکی از دوستانم که در همین چهار راه حسن آباد تهران منزلی داشت رفتم، مرد و آدم با معرفتی بود. 🔹 دیدم خیلی دلم تنگ شده، تلفن کردم و گفتم: شما وقت دارید که من پیش شما بیایم؟ 🔸 گفت: بله، عصر تابستانی بود که من به منزل ایشان رفتم و قضیه را گفتم. گفتم که من خیلی دلم گرفته و ناراحتم و علت ناراحتی من هم همین است و از طرفی نمی‌توانم را با این چشم نابینا تنها بگذارم، برایم سخت است. از طرفی هم اگر بنا باشد پدرم را همراهی کنم من دنیا و آخرتم را در قم میبینم و اگر اهل دنیا هم باشم، دنیای من در قم است، اگر اهل آخرت هم باشم، آخرت من در قم است، دنیا و آخرت من در قم است. 🔹 من باید از دنیا و آخرتم بگذرم که با پدرم بروم و در مشهد بمانم. تأمل مختصری کرد و گفت: شما بیا یک کاری بکن و برای خدا از قم دست بکش و برو در مشهد بمان، خدا دنیا و آخرت تو را میتواند از قم به مشهد منتقل کند. من تأملی کردم و دیدم عجب حرفی است. انسان میتواند با خدا کند! من تصور میکردم دنیا و آخرت من در قم است: اگر در قم میماندم، هم به شهر قم علاقه داشتم، هم به حوزه قم علاقه داشتم و هم به آن حجره ای که در قم داشتم، علاقه داشتم. 🔸 اصلاً از قم دل نمی‌کندم؛ و تصورم این بود که و من در قم است. دیدم این حرف خوبی است و برای خاطر خدا، پدر را به مشهد می‌برم و پهلویش می مانم. خدای متعال هم اگر اراده کرد میتواند دنیا و آخرت من را از قم به مشهد بیاورد. تصمیم را گرفتم. دلم باز شد و ناگهان از این رو به آن رو شدم؛ یعنی کاملاً راحت شدم، و همان لحظه تصمیم را گرفتم و با حال آسودگی به منزل آمدم. 🔹 والدین من که دیده بودند که من چند روزی است ناراحتم، تعجب کردند، گفتم: بله؛ من تصمیم را گرفتم که به مشهد بیایم. آنها هم اول باورشان نمی شد، از بس این تصمیم را امر بعیدی میدانستند که من از قم دست بکشم. خلاصه آن که به رفتم و خدای متعال توفیقات زیادی به ما داد. به هر حال به دنبال کار و وظیفه خود رفتم، اگر بنده در زندگی توفیقی داشتم، اعتقادم این است که ناشی از همان برّی است که نسبت به پدر، بلکه به پدر و مادرم انجام داده‌ام. این قضیه را گفتم برای این که شما توجه بکنید که مسأله چقدر در پیشگاه پروردگار مهم است.» 🔸 لازم به ذکر است که رهبری معظم پس از مراجعت از قم به مشهد، ضمن رسیدگی و خدمتگزاری به پدر و مادر، به فعالیت علمی خود هم به شدت ادامه دادند و از محضر بزرگانی چون حضرات آیات: سید محمد هادی میلانی، شیخ مجتبی قزوینی و شیخ هاشم قزوینی و دیگر بزرگان کسب فیض کردند و به مراتب والای نیز دست یافتند و همزمان به فعالیتهای انقلابی و مبارزاتی هم می پرداختند که شرح آنها فرصت جداگانه‌ای می طلبد. @rahbari_plus
خط رهبری
🔰 #گفت‌و‌گو | پدر به روایت پسر - ۱ 🔸 سیدهادی خامنه‌ای سومین پسر مرحوم آیت‌الله سیدجواد حسینی خامنه‌
🔰 | پدر به روایت پسر - ۲ 📝 گفت‌و‌گو با سید هادی خامنه‌ای درباره خاطرات و زندگی ناگفته پدرش * مرحوم پدرتان در نجف از محضر چه کسانی بهره بردند؟ 🔸 در نجف از شاگردان آقاضیای عراقی و آقای نایینی بودند و مدتی نیز در درس مرحوم آیت‌الله سید ابوالحسن اصفهانی حاضر می شدند. یکی از هم دوره‌ای های ایشان در زمان تحصیل در نجف آیت الله میلانی بودند که در سال ۱۳۳۳ از نجف به مشهد آمدند و حوزه علمی مشهد را رونق بخشیدند و شاگردان زیادی تربیت کردند. یکی دیگر از هم دوره‌ای های مرحوم پدرم که از کوچکی در تبریز با هم آشنا و بلکه هم درس بودند، است. 🔹آنچه از سال‌های دهه ۴۰ شمسی به بعد در خاطرم مانده، این است که خانواده ما با خانواده علامه ارتباط زیادی داشتند. علامه و خانواده‌شان هر ساله برای یک‌ ماه یا بیشتر در اقامت می کردند. کتاب‌هایی را که علامه لازم داشتند، من از کتابخانه پدر به امانت میگرفتم، زیر بغل می زدم و در محل سکونتشان تحویل می‌دادم. بعد از استفاده ایشان دوباره کتاب‌ها را به خانه می آوردم و در پدر قرار می‌دادم. * ایشان در مشهد محفل درسی نیز داشتند؟ 🔸 با وجود مراتب علمی بالایی که پدر ما داشت، هیچ‌گاه کرسی تشکیل نداد، اگرچه خصوصی و محدود شاگردانی داشتند که نزد ایشان درس می‌خواندند. من دو نفر از آنان را که از علمای محترم تبریز و مشهد بودند، می شناسم. حاج‌میرزا نصر‌الله شبستری از درس خوانده‌های نجف، و حاج میرزا حسین عبایی از اهل علم مشهد و امام جماعت یکی از مساجد، مقداری از تحصیلاتشان را نزد مرحوم پدر ما گذراندند. 🔹 آقای شبستری به نجف بازگشتند و خود را در آنجا ادامه دادند اما مرحوم آقای عبایی در مشهد ماندند. آن طور که آقای عبایی برای من نقل میکرد تعبیرشان این بود که پدر ما برای ایشان پدری کردند و حتی واسطه ازدواجشان با همسری خراسانی شدند. 🔸 البته پدرم شاگردان دیگری نیز داشتند که نزد ایشان «» می‌خواندند. یعنی می‌آمدند منزل ما و پدرم تدریس خود را انجام می‌دادند و می‌رفتند. برنامه‌های تدریسشان در همین حدود بود. 🔹 پدرم بعد از نماز مغرب و عشا در مسجد صدیقی‌ها سخنرانی کوتاهی داشتند. در ماه مبارک نیز به همین بهانه مباحثی برای نمازگزاران مطرح می‌کردند. @rahbari_plus
خط رهبری
🔰 #گفت‌و‌گو | پدر به روایت پسر - ۴ 📝 گفت‌و‌گو با سید هادی خامنه‌ای درباره خاطرات و زندگی ناگفته پدر
🔰 | پدر به روایت پسر - ۵ 📝 گفت‌و‌گو با سید هادی خامنه‌ای درباره خاطرات و زندگی ناگفته پدرش * در یکی از اسناد ساواک نام مرحوم پدرتان در فهرست علمای مخالف حکومت پهلوی آورده شده بود. ایشان چه رویکردی در مخالفت با حکومت پهلوی داشتند؟ 🔸 مواجهه پدر ما با باز می‌گردد به زمان مشروطه و مشروطه‌خواهان تبریز و جنگ و گریزهای مبارزان آن خطه همچون مرحوم شیخ محمد خیابانی، ستارخان، باقرخان و شهید میرزا علی آقا ثقةالاسلام. ایشان گاهی از زدوخوردها و جنگ‌هایی که در محله امیرخیز تبریز رخ می‌داد، برایمان مطالبی بازگو می‌کردند. بعد از آنکه در ساکن شدند، ورودی به فعالیتهای مبارزاتی و سیاسی نداشتند و اجازه هم ندادند که از جایگاه و چهره علمیشان سوء استفاده کنند و این امتیاز و افتخار در مقایسه با برخی چهره‌های روحانی برای ایشان ثبت و محفوظ است. 🔹 به هر حال، دلش می‌خواست از شخصیت‌های روحانی معروف و صاحب عنوان بهره‌برداری کند و در این میان بودند کسانی که آگاهانه یا ناآگاهانه به رژیم نزدیک می‌شدند، اما پدر ما ابدا در چنین میدانی وارد نشدند، اگرچه ادعایی هم برای سیاست ورزی و مبارزه با رژیم نداشتند؛ هر چند که در جریان نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی با روحیه‌ای مثبت و با نگاهی همراه با نهضت برخورد می‌کردند، زیرا را از سال‌ها پیش می‌شناختند و در آن دوران خاطره خوشی از ایشان داشتند. * مرحوم امام خمینی با پدرتان ارتباط داشتند؟ 🔸 امام خمینی وقتی به مشهد تشریف می‌آوردند، میزبانشان مرحوم میرزا علی اکبر نوقانی از علمای فاضل مشهد بود. در یکی از سفرهای امام خمینی به مشهد مرحوم آقای نوقانی به پدر ما می‌گویند که یکی از آقایان از آمده‌اند و دید و بازدید دارند. از این‌رو ایشان هم برای اولین بار با امام دیدار می‌کنند. 🔹 بعد از این دیدار پدر ما به آیت الله سیدهاشم میردامادی، گفته بودند: «از حاج آقا روح‌الله خیلی خوشم آمد. روحانیت، معنویت و متانت و ابهت خاصی در ایشان هست.» این شناخت و آشنایی اول و ارتباط‌های دیگر سبب شد که وقتی مبارزات دهه ۴۰ شمسی آغاز شد و ایشان اخبار فعالیت‌های امام را شنیدند، نظر مساعد نشان دادند و تا پیروزی انقلاب نیز این روحیه مساعد و نظر را نسبت به حرکت سیاسی امام داشتند و هیچ گاه واکنش متفاوت و منفی نشان ندادند، حتی آن زمان که ایشان را به واسطه فعالیت‌های ما، از نظر روحی تحت فشار قرار می‌دادند. @rahbari_plus
خط رهبری
🔰 #خاطره | پدر، عشق، پسر - ۱ 📝 نگاهی به خاطرات قدیمی مرحوم حاج علی شمقدری درباره آیت الله سید جواد
🔰 | پدر، عشق، پسر - ۲ 📝 نگاهی به خاطرات قدیمی مرحوم حاج علی شمقدری درباره آیت الله سید جواد خامنه‌ای * مخالفت پدر با اعتصاب غذای آیت الله خامنه ای در زندان خود رهبر معظم انقلاب نقل فرموده‌اند که در مقطعی از مبارزات علیه رژیم منحوس پهلوی اقدام به در زندان کردند و آقا سید جواد پس از اطلاع از این اقدام رهبر معظم انقلاب به ایشان توصیه نمودند که به فکر سلامتی‌شان هم باشند و رهبر معظم انقلاب تا زمانی که پدرشان اجازه ندادند، این اقدام را ادامه ندادند. * بلافاصله درس را رها کردند زمانی که ایشان برای تحصیل در نجف اقامت داشتند، آقا سید جواد در اثر بیماری تب شدیدی کردند و رهبر معظم انقلاب پس از اطلاع از این وضعیت با وجود علاقه‌ای که به ادامه تحصیل در نجف داشتند بلافاصله درس را رها کرده و به مشهد بازگشتند و در به ادامه تحصیل پرداختند. * کم تر در مباحث سیاسی وارد می شدند عمده تلاش ایشان در مباحث علمی و تدریس علوم دینی می‌گذشت و کم تر در مباحث سیاسی وارد می‌شدند اما پدر بزرگ و خانواده مادری رهبر معظم انقلاب به طور فعال در مبارزات علیه شرکت داشتند که شرح تفصیلی آن در کتاب شرح اسم که پیرامون زندگی رهبر معظم انقلاب نگاشته شده آمده است. زندگی ساده و در عین حال همراه با آقا سید جواد خامنه ای مشهور بود و ظاهر منزل ایشان که اکنون با نام حسینیه آیت الله خامنه‌ای در مشهد شناخته می‌شود خود شاهدی بر این مدعاست و زندگی و اخلاق زاهدانه ایشان را نشان می‌دهد. / منبع: «نشریه خیمه» @rahbari_plus
خط رهبری
🔰 #گفت‌و‌گو | روایتی از محله چهارباغ تا مسجد صدیقی ها - ۴ 📝 گفت‌وگو با محمدمهدی عبدخدایی درباره خاط
🔰 | روایتی از محله چهارباغ تا مسجد صدیقی ها - ۵ 📝 گفت‌وگو با محمدمهدی عبدخدایی درباره خاطراتش از آيت‌الله سیدجواد خامنه‌ای * آیا خاطره‌ای از ایشان در ذهن دارید؟ 🔸 پس از ۲۸ مرداد ۱۳۲۲ خورشیدی برای شرکت در کنگره «موتمر اسلامی» به اردن سفر کرد. اندیشمندان و انقلابیون زیادی نظیر سید قطب، آیت الله طالقانی و میرزا خلیل کمره‌ای نیز در آن جا حضور داشتند. ما نیز قرار بود در این سفر نواب صفوی را همراهی کنیم اما دولت به من و آقای خلیل طهماسبی ویزا نداد. 🔹 من در مشهد ماندم و آقای خلیل طهماسبی نیز به مشهد سفر کرد. من و او در مسجد گوهرشاد علیه شاه صحبت کردیم. آقای طهماسبی پشت سر آیت الله سید حسن قمی نماز می‌خواند و پس از نماز به ایراد سخنرانی می‌پرداخت. کلانتری وقت جمعی اراذل اوباش را اجیر کرده بود تا سخنرانی من و طهماسبی را به هم بزنند. ما سخنرانی تندی علیه شاه کردیم پس از آن شهربانی اطلاعیه‌ای علیه طهماسبی منتشر کرد که باید او ظرف ۲۴ ساعت را ترک کند. 🔸 همان شب من با پدرم به منزل آمدیم. پدرم گفت ما وعده داریم امشب خانوادگی به منزل آیت‌الله خامنه‌ای برویم. همه به آن جا رفتیم. ایشان به من گفت: من مايلم را ببینم. من به ایشان گفتم: امشب طهماسبی دستگیر شد. این نشان از این مساله بود که مرحوم آیت‌الله جواد خامنه‌ای به نواب صفوی و فدائیان اسلام علاقه‌مند بوده است. 🔹 صبح خبر دادند که طهماسبی را به تهران بردند. همان روز پیامی از به مشهد فرستاده شد. محتوای این پیام این بود که: «استاد خلیل طهماسبی با احترام وارد شد. به دشمنان بگویید تنبیه می‌شوند.» رو نوشتی از این تلگراف نیز برای من فرستاده شد. من نیز آن را به آیت الله خامنه‌ای نشان دادم. @rahbari_plus
خط رهبری
🔰 #یادداشت | عالمی ناشناخته، تحت الشعاع فرزندش 📝 احمد مروی، تولیت آستان قدس رضوی 🔸 آیت‌الله سیدجو
🔰 | با فقر اسناد روبرو هستیم 📝 سیدامید موذنی، معاون پژوهشی پژوهشگاه شهید صدر 🔸 یکی از بزرگترین آسیب‌های فرهنگی در هر جامعه این است که پیشینه و ریشه‌های‌ جامعه به خوبی معرفی نشود و نسبت به داشته‌ها و میراث معنوی‌مان دچار غفلت شویم و از این رو برای جلوگیری از این آسیب ضرورت دارد که برای شناخت و معرفی عالمان ربانی که هر یک حلقه‌ای از سلسله مبارک عمل به سنت و معارف اهل بیت علیهم السلام بوده‌اند، به طور ویژه اقدام کنیم. 🔹 همان طور که سلسله مبارکه علما در تاریخ به حفظ و انتشار سخنان گهربار معصومین و حفظ نظری این معارف اهتمام داشتند، با تلاش برای تحقق معارف، اخلاق و سلوک اهل بیت در وجود خودشان، تحقق عینی این معارف را نسل به نسل ادامه داده اند؛ یعنی سخن و معارف اهل بیت را عمل کرده‌اند و با تمام وجود و با معیار و پرهیز نشان داده‌اند که عمل به معارف اهل بیت چه حیات طیبه‌ای را برای انسان رقم میزند 🔸 وقتی می خواهیم درباره افرادی چون آیت‌الله حاج سیدجواد حسینی خامنه‌ای صحبت کنیم با مواجه هستیم، در حالی که ایشان شخصیت بزرگی هستند و نبود منابع درباره ایشان اندوهبار است. 🔹 آیت‌الله سیدجواد خامنه‌ای تا ۳۷ سالگی که در نجف بودند از علمای تراز اول شیعه اجازه گرفته‌اند که این نشان دهنده عظمت علمی ایشان است و در عرصه اخلاقی و سلوکی هم اگر بخواهیم در عصر حاضر شخصیت نمونه‌ای را در ویژگی‌های مثل زهد و تقوا مثال بزنیم نمی‌توانیم از ایشان یاد نکنیم. 🔸 ایشان در دوران خفقان پهلوی و با همه دشواری‌های آن زمان بر حفظ لباس روحانیت اصرار کردند و فرزندانشان را نیز معمم کردند تا این سلسله جليله علم قطع نشود. ایشان پس از بازگشت از نجف بیش از ۵۰ سال در حضور داشتند که در این دوره از ابتدا تا انتها، حتی روزی که فرزندشان رئیس جمهور کشور می‌شوند تغییری در زندگی زاهدانه ایشان دیده نمی شود. البته متأسفانه ابعاد مختلف این سلوک و منش به دلیل غفلتی که بوده آن طور که باید ثبت و ضبط نشده است. 🔹 خاندان آیت‌الله حاج سیدجواد حسینی خامنه‌ای خاندانی علمی هستند و امروز از این خاندان، فقیهی عالی مقام در جایگاه رهبری هستند اما گذشته از شخصیت رهبر معظم انقلاب، سایر اعضای این خاندان مانند پدر و برادر آیت الله سید جواد خامنه‌ای نیز از علما و شخصیت های مهم معاصر در دوران مشروطه بوده‌اند که باید از منظر خاندانی نیز به این شخصیت توجه ویژه ای شود. 🔸 از جمله اسناد مهمی که در این مدت یافت شده میتوان به برخی آثار علمی و اجازات اجتهاد آیت‌الله سید جواد خامنه‌ای و علمای خاندان ایشان اشاره کرد. افزون بر آثار علمی مربوط به ایشان، اسناد مختلفی مانند حدود ۵۰ نامه از ایشان به شاگردشان مرحوم آیت‌الله نصر‌الله شبستری به دست آمده که در نوع خود حاوی مطالب ارزشمندی است. همچنین مقداری از تقریرات ایشان از دروس فقه و اصول آیت الله نائینی موجود است که متأسفانه ناقص است و امیدواریم با همکاری کسانی که با ایشان ارتباط داشتند و به واسطه این نشست اطلاعات بیشتری در این باره کسب کنیم. / منبع: «نشریه خیمه» @rahbari_plus