فدیه به چه کسی؟
یکی از آموزه های بنیادین در الهیات مسیحی، آموزه ی فداء است؛ یعنی آدم و حوا و در نتیجه نسل آدمی گناه کار بوده و باید تاوان گناهش را بپردازد. تاوان چیست؟ تاوان را خود خدا معرفی کرده است. تاوان فدا شدن خدا (عیسی مسیح) است.
پرسش:
خدا نافرمانی شده و آدمی باید گناهش را جبران کند؛ اما چرا خدا قربانی شود؟ گنه کرد در بلخ آهنگری
به شوشتر زدند گردن مسگری!
در ضمن این خدای قربانی برای پیشکشی به چه کسی است؟ خدا می خواهد عیسی (خدا) را قربانی (فدیه) کند تا به چه موجودی بالاتر از خود تقدیم کند؟
#فدیه
#عیسی_مسیح
لینک عضویت در کانال👇
http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e
مسیحیت تبشیری/پولسی مدعی است که عیسی مسیح خداست. الوهیت عیسی مسیح توجیه کننده ی خیلی از آیین هاست. این ادعا یکی از پایه ای ترین اعتقادات این دین است.
پرسش و در حقیقت چالش جدی مطرح این است که چنین باور برجسته و پایه چرا این چنین گنگ و مبهم است؟ چرا حتی یک آیه از کتاب مقدس و به روشنی یافت نمی شود که در آن عیسی مسیح خدای عالم توصیف شده باشد؟
#مسیحیت_تبشیری_پولسی
#عیسی_مسیح
#الوهیت
لینک عضویت در کانال👇
http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e
انجیل و جنگ
انجیل هیچگاه مانع از بروز جنگ ها نشده است. ممکن است مدافعان مذهب در جواب بگویند که انجیل آدمیان را به صلح فرا می خواند؛ لیکن متاسفانه تا بحال کسی به این ندا گوش نداده است. مسلما در انجیلها آیاتی بر ضد جنگ وجود دارد؛ مثلاً در یک جا آمده است: خوشا به سعادت آنان که برقرار کننده صلحند! اما آیات نیز هست که کاملا مخالف با این مدعاست؛ از جمله سخنان زیر را به عیسی نسبت میدهند: من نه برای آوردن صلح بلکه برای آوردن شمشیر آمده ام.
----
ولف، کری، مفهوم انجیل ها، ص ۱۴۷
#انجیل
#جنگ
#صلح
#عیسی_مسیح
#کری_ولف
#مفهوم_انجیل_ها
لینک عضویت در کانال👇
http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e
یک پرسش خیلی مهم
مسیحیت تبشیری/پولسی می گوید که عیسی مسیح خداست. این ادعا، سخن بس برجسته ای است! این ادعا از مقومات (ذاتیات) این مذهب است. اگر این مدعا راست و درست باشد، این مذهب به راهی می رود و اگر نباشد به راه کاملا دیگری؛ اما این مدعا نیازمند دلیل است. اگر این ادعا راست و درست باشد، باید در گام نخست در رفتار (گفتار و کردار) عیسی مسیح بیش از هر جای دیگر نمود داشته باشد؛ اما چنین نیست، زیرا:
مقدمه ۱. اگر عیسی مسیح خدا بود، باید به همگان می گفت.
م.۲. یهودیان مخاطبین و بخشی از آن همگان هستند.
م. ۳. یهودیان او را آزار رسانیده و شاخی از خار بر سرش نهادند؛ زیرا او را پادشاه یهود نمی دانستند. آنان به رفتار عیسی درباره ی شریعت اعتراض داشتند.
م.۴. یهودیان در هیچ جای کتاب مقدس به عیسی نگفتند که چرا خود را خدا می دانی؛ در حالیکه دینی توحیدی دارند.
پرسش برجسته و نتیجه آن که:
اگر عیسی خود را خدا می نامید، چرا یهودیان هیچ گاه درباره ی این ادعا، اعتراضی نکردند؟
#عیسی_مسیح
#مسیحیت_تبشیری_پولسی
#یهودیان
لینک عضویت در کانال👇
http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e
هدایت شده از کانال فرق و ادیان
ناقص کردن خدا برای کامل کردن تثلیث
آموزه ی تثلیث از ذاتی که دارای سه شخص است، سخن می گوید. یکی از این شخص ها (عیسی مسیح) زمانی را در دنیا زیست. او در هنگام زیستن در این جهان، به طور کامل، خدا و به طور کامل، انسان شد. این ادعا، سر تا پا، تناقض (contradiction) است؛ اما پاره ای از دفاعیه نویسان مدرن در پی دفاع (توجیه) از این ادعا بر آمده اند؛ برای نمونه آنان برای فرار از تناقض با پذیرش انسان شدن خدا و در مقام رفع تناقض (این که اگر عیسی خداست، باید به عنوان خدا، دانش بیکران و به عنوان انسان، دانشِ اندازه داری داشته باشد) می گویند: خدا از پاره ای از کمالاتش به سود این رویداد، گذشته است! خدای پسر از خیر دانش بیکران می گذرد؛ زیرا انسان یعنی هستومندی با دانش کرانمند.
"I would rather argue that the Son of God set aside the exercise of his omniscience in order to become a human, for, I would argue, being non-omniscient is part of what it means to be human"
-------
https://reknew.org/2014/01/the-incarnation-paradox-or-contradiction/
#تثلیث
#خدای_پسر
#عیسی_مسیح
#خدای_بیکران
#انسان_کرانمند
#دفاع_توجیه
لینک عضویت در کانال👇
http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e
هدایت شده از کانال فرق و ادیان
داستان تثلیث، داستان پر دامنه ای است. جایگاه و نقش – به ویژه – عیسی مسیح در الهیات مسیحی و آموزه ی تثلیث، مایه ی پیدایی دیدگاه ها و مکتب ها شده است. از آریانیسم (( Arianianism تا سابلیانیسم Sabellianism) ) و طیف گسترده ای از تفسیرهای میان این دو در قلمرو اعتقادنامه ی نیقیه همه و همه عرض اندام کرده اند تا چالش های گرداگرد تثلیث را چاره کنند؛ اما بر چون و چراها افزوده اند؛ برای نمونه برای نگهبانی از یگانگی خدا و در همان هنگام پاسداری از تثلیث (خدای پدر، خدای پسر و روح القدس) از هم جوهری (homoousios ) پسر (عیسی مسیح) با پدر سخن می گویند. الهیدانان و سنگربانان دین مسیحیت با طرح یگانگی اوسیا ((ousia و تکثر هیپوستاز (شخص) ها آریانیسم و سابلیانیسم را به زمین زد؛ اما با راه دادن به تفسیرهای گوناگون درباره ی اوسیا بر گنگی بیشتر مساله افزودند. اوسیا چیست؟ ارسطو آن را - در یک معنا - برای تعیین افراد و – در معنای دیگر – برای طبیعت افراد به کار برده است.
Aristotle had used the term to designate both individuals, substances ... and the essential natures of individuals ... So, individual human beings are substances in the first sense, and the human nature ... is a substance in the second sense.*
حال اوسیا در عضوهای تثلیث به کدام معناست و چرا؟ آیا پیامدهای برگرفتن هر معنا پذیرفتنی است؟ آیا از اساس، به کار گیری این اصطلاح موجه است؟
____________
*https://iep.utm.edu/trinity/
#تثلیث
#عیسی_مسیح
#اوسیا
لینک عضویت در کانال👇
http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e
هدایت شده از کانال فرق و ادیان
داستان تثلیث، داستان پر دامنه ای است. جایگاه و نقش – به ویژه – عیسی مسیح در الهیات مسیحی و آموزه ی تثلیث، مایه ی پیدایی دیدگاه ها و مکتب ها شده است. از آریانیسم (Arianianism) تا سابلیانیسم (Sabellianism) و طیف گسترده ای از تفسیرهای میان این دو، در قلمرو اعتقادنامه ی نیقیه، همه و همه سر بر آوردند، تا چالش های گرداگردِ تثلیث را چاره کنند؛ اما بر چون و چراها افزوده اند؛ برای نمونه برای نگهبانی از یگانگی خدا و در همان هنگام، پاسداری از تثلیث (خدای پدر، خدای پسر و روح القدس) از یگانگی اوسیا (homoousios) در پسر و پدر سخن می گویند. الهیدانان و سنگربانان دین مسیحیت با طرح یگانگی اوسیا (ousia) و تکثر هیپوستاز (شخص) ها، آریانیسم و سابلیانیسم را به زمین زدند؛ اما با راه دادن به تفسیرهای گوناگون درباره ی اوسیا بر گنگی بیشتر مساله افزودند. اوسیا چیست؟ ارسطو آن را - در یک معنا - برای تعیین افراد و – در معنای دیگر – برای طبیعت افراد به کار برده است.
Aristotle had used the term to designate both individuals, substances ... and the essential natures of individuals ... So, individual human beings are substances in the first sense, and the human nature ... is a substance in the second sense.*
حال اوسیا در عضوهای تثلیث به کدام معناست و چرا؟ آیا پیامدهای برگرفتن هر معنا پذیرفتنی است؟ آیا از اساس، به کار گیری این اصطلاح موجه است؟
____
*https://iep.utm.edu/trinity/
#تثلیث
#عیسی_مسیح
#اوسیا
لینک عضویت در کانال👇
http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e
هدایت شده از کانال فرق و ادیان
یک پاسخ مسیحی به چگونگی رنج کشیدن و مردن خدا
مسیح چیزیست و بدن عیسوی او، چیزی دیگر. برخی از مومنان، باورهایشان را بخشی از هستی خود و نه داشته های خود، می دانند؛ برای همین نمی توانند از آن ها دل بکنند، هر چند که نامعقول باشند. برای نمونه، مسیحیانی که باور کرده اند، خدا (عیسی مسیح) انسان شد، به صور گوناگون به دفاع از این باور بر خاسته اند. یک روش، مسیح شناسی ابر بالا ultra-high Christology است که بر اساس آن، محمولاتِ مشکل سازِ عیسی، به معنای واقعی کلمه در باره ی مسیح، کلمه ی الهی صادق نیست؛ بلکه مربوط به بدن انسانی اوست. برای بررسی، آپولاریسم را در نظر بگیرید! مسیح شناسی ابر بالا که در شورای قسطنطنیه در 381 و دوباره در شورای کلسدون در 451 رد شد، معتقد است که، عیسیِ تاریخی، انسانی که ظرف نفس ناطقه ی انسانی می شود، ظرف لوگوس شد. مسیح این لوگوس است، و نسبت دادن محمولات عیسوی این چنینی: "تحت سلطه پونتیوس پیلاتس" ، "مصلوب شد" ، " مرد" و " دفن شد" به مسیح، صرفاً مجازی façon de parler است. به بیان دقیق تر، موضوع این محمولات، مسیح نیست؛ بلکه تنها جسمی است که او مدتی برای اداره ی جهان مادی به کار گرفت؛ در نتیجه ، این گونه محمولات، به لوگوس یا سایر افراد تثلیث سرایت نمی کند، بنابراین مشکلی وجود ندارد.
------
https://iep.utm.edu/trinity/
#عیسی_مسیح
#الوهیت
#بیماری_مرگ
#دفاع_پاسخ
لینک عضویت در کانال👇
http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e
هدایت شده از کانال فرق و ادیان
یک توجیه در چگونگی خدا دانستن مسیح
خدا دانستن عیسی مسیح، خرد ستیز است. این آموزه، در درازنای تاریخ، بس حادثه ها آفریده است. داستان رد و قبول، توجیه و توضیح آن، درس ها دارد. یکی از توجیهات چنین است:
«هنگامی که پولس، مسیح ازلی را موجودی به صورت خدا و بنابراین برابر با خدا دانست، مقصود او لزوماً این نبود که او دارای ماهیت ذاتی خدا بوده و لذا خداست. ممکن است منظور او صرفاً بیان این نکته باشد که مسیح در حالت وجود قبلی و ازلی خود، همچون خدا غیر جسمانی بود و هنوز صورت غلام را نپذیرفته بود، یا شبیه آدمیان نشده بود و یا به شکل انسان ظاهر نگشته بود و چون مانند خدا غیر جسمانی بود، با خدا برابر بود.
----
فلسفه ی آباء کلیسا، هری اوسترین ولفسن، ترجمه ی علی شهبازی، ص ۳۳۹.
#عیسی_مسیح
#توجیه
#فلسفه_آباء
لینک عضویت در کانال👇
http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e
هدایت شده از کانال فرق و ادیان
دلیلی روشن در روشن نبودن خدایی عیسی مسیح
الوهیت عیسی مسیح برای ایمان داران کنونی، به گونه ای بدیهی است (بی نیاز از استدلال)؛ اما الهیدانان و مبلغان مسیحی برای تبشیر و تبلیغ از آیات کتاب مقدس در اثبات الوهیت مسیح بهره می برند. بندهایی از نامه های پولس و انجیل یوحنا بخشی از مستندات آنهاست؛ اما "این امر که در اواخر قرن چهارم در مسیحیت کسانی وجود داشتند که با وجود پذیرش رسالههای پولس و انجیل یوحنا، همچنان علیه الوهیت مسیح ازلی احتجاج می کردند، نشان دهنده آن است که در این نوشته ها مطلبی وجود ندارد که بتوان آن را شاهد قطعی بر آن گرفت که پولس و یوحنا اعتقاد داشتند که مسیح ازلی خدا به معنی دقیق کلمه است.
----
فلسفه ی آباء کلیسا، هری اوسترین ولفسن، ترجمه ی علی شهبازی، ص ۳۴۰.
#عیسی_مسیح
#الوهیت
#فلسفه_آباء
لینک عضویت در کانال👇
http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e
هدایت شده از کانال فرق و ادیان
یک استدلال خواندنی در چرایی خدا خواندن عیسی مسیح
در روزگار دفاعیه پردازان، باهم سازی جدیدی که میان اناجیل هم دید و رسالههای پولس و انجیل چهارم به وجود آمد، همین که خدای مسیحی به زاینده ی مسیح زمینی تبدیل شد، زاینده مسیح ازلی نیز تلقی شد. مسیح ازلی، دیگر مخلوق خدا همچون ساخته ی یک صنعتگر نبود؛ بلکه خدا او را همچون فرزند یک پدر بشری پدید آورد و چون خدا او را همچون فرزند یک پدر بشری پدید آورد، او نیز همانند پدرش خدا بود؛ زیرا هر پسر بشری که توسط یک پدر بشری پدید می آید، همانند پدرش انسان است. آن دسته از آبای کلیسا که ذهن فلسفی داشتند برای این نوع استدلال، مویداتی را در این اصل فلسفی یافتهاند که: آنچه پدید می آید ،باید از همان نوعی باشد که آن را پدید می آورد. ارسطو آن را با جمله انسان، انسان می زاید، توضیح می دهد.
----
فلسفه ی آباء کلیسا، هری اوسترین ولفسن، ترجمه ی علی شهبازی، صص ۳۴۰ - ۳۴۱.
#عیسی_مسیح
#الوهیت
#فلسفه_آباء
لینک عضویت در کانال👇
http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e
هدایت شده از کانال فرق و ادیان
چرا حضرت عیسی مسیح به صراحت نگفت که آی مردم! من خدایم؟
دین مسیحیت کنونی بر پایه ی باور به الوهیت (خدا بودن ) عیسی مسیح تبلیغ و ترویج می شود. اگر عیسی خدا نباشد آموزه های اصلی (فداء و ...) بی معنی می شوند. پرسش کلیدی در اینجا این است که امری چنین برجسته و حیاتی (الوهیت عیسی مسیح) که قوام دین بدان بستگی دارد، چرا تا این اندازه مبهم مغلق و محل نزاع است؟ چرا چنین ادعایی به وضوح و سر راست در کتاب مقدس بیان نشده است؟ چرا حضرت عیسی مسیح ع خود به وضوح و صراحت نگفت که ای مردم! من خدا هستم؟ آیا او که خدا بود، نمی دانست که پس از او میلیاردها انسان، دچار سر در گمی، تردید و تشویش می شوند؟
برخی الهیدانان مسیحی در پاسخ می گویند که او از ترس جانش سکوت کرد.
چالش این پاسخ این است که:
۱. مگر در چنین امر حیاتی - که بنا به ادعای مسیحیت، کلید سعادت و رستگاری دو جهان است - تقیه مجاز است؟
۲. مگر در مراسم عشاء ربانی و در آخرین ساعات عمر، از دستگیری اش خبر نداشت؟ آیا در بالای صلیب از مرگش خبر نداشت؟ چرا آن زمان سکوت کرد؟
#الوهیت_عیسی
#چالش_الهیاتی
#عیسی_مسیح
لینک عضویت در کانال👇
http://eitaa.com/joinchat/2778923026Ca3622cab5e