eitaa logo
✳️ جُستارهای قرآنی رحیق
2.8هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
809 فایل
«رحیق» نوشیدنی گوارا و ناب بهشتیان. ۲۵مطففین . مستمع صاحب سخن را بر سر کار آورد غنچهٔ خاموش، بلبل را به گفتار آورد صائب @Sayyedali1997 @s_m_a57
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نساء 40.mp3
7.41M
40 🔅🔅🔅 🔹با بیانی جذاب، شنیدنی و زیبا و آسان وساده و کاربردی ▪️با هشتگ در کانال تمام فایل ها را می توانید گوش کنید. 🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به پناه ببریم. ☑️ ثواب استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مقدس امام صادق علیه السلام @rahighemakhtoom
💢اخلاص امام راحل قدس سره ▪️ گرچه امام راحل (رضوان الله تعالی علیه)در طی این چند سال گذشته که از رحلت آن حضرت می گذرد کاملاً شناخته شده است مطالب فراوانی نثراً و منظماً درباره این شخصیت بازگو شد، لکن هر چه بیشتر درباره این بزرگوار بیاندیشیم به نتایج برتری می رسیم. این بزرگوار در آن کتاب مصباح الخلافه[1] مرقوم خودشان فرمودند معرفت نفس، مفتاح مفاتیح و مصباح مصابیح است؛ یعنی اگر کسی بخواهد هر در بسته ای را باز کند محتاج به کلید است و کلید آن معرفت نفس است، هر جایی را بخواهد گام بگذارد، نیازمند به فروغ و روشنی است چراغ روشن گر آن منطقه معرفت نفس است؛ به این حرف معتقد بودند و عمل کردند و خدای سبحان هم به عمل ایشان آثار فراوانی اهداء کردند. ▪️ بسیاری از ماها در حوزه ها یا دانشگاه ها درس می خوانیم و گاهی هم برابر آن درس هایمان عمل می کنیم، لکن این کلید نیست، این چراغ نیست، این راه رفتن در فضای روشن است یا قدم زدن در یک اتاق باز شده است، این بازکننده درهای بسته نیست. ما کارمان هجرت از جهل به علم است؛ یعنی چه در حوزه و چه در دانشگاه تلاش و کوشش می کنیم، درس می خوانیم و عالم می شویم؛ این کار، کار خوبی است و این قدم، قدم اول است. هجرت از جهل به علم و عالم شدن این هجرت صغری و جهاد اصغر است؛ اما عمده هجرت از علم به معلوم است، نه هجرت از علم به علم! ما یا از جهل به علم حرکت می کنیم که می شویم عالم یا از علمی به علم دیگر حرکت می کنیم که می شویم اعلم. عالم از جهل نجات پیدا کرده و یک سلسله مطالبی را فهمید، اعلم آن فهمیده ها را مبادی قرار داده، مطالبی مجهولی که برای دیگران روشن نیست کشف می کند و می شود اعلم، ولی هر دو در مفاهیم و مبادی و منابع معرفتی سیر می کنند، هیچ کدام به خارج از آن [مفاهیم] راه پیدا نمی کند! مقداری هم بخشی از آن چه را خواندند عمل می کنند، اما کسی که دارای هجرت وسطاست و جهاد اوسط است او از علم به معلوم می آید، به این فکر نیست چیز یاد بگیرد یا اگر یاد گرفت و عالم شد بشود اعلم، این با مفاهیم کار ندارد، با صور ذهنی کار ندارد، با علوم کتاب کار ندارد، می خواهد آن چه را که این الفاظ و مفاهیم از او حکایت می کنند آن را بیابند، این می شود هجرت از علم به معلوم که این هجرت وسطاست و جهاد اوسط است. آن کسی که درس اخلاق می گوید و بحث اخلاقی دارد عدالت را معنا می کند، اقسام عدالت را ذکر می کند، این شخص هم در هجرت صغری و جهاد اصغر به سر می برد این با مفهوم کار دارد، اما کسی که واقعاً عادل شد او یک تلاش و کوشش کرد، جهاد و هجرت کرد از علم به معلوم؛ امام (رضوان الله علیه) این کار را در دروان همان اوایل جوانی انجام داد. ▪️ اگر کسی چهل روز با اخلاص حرکت کند چشمه های حکمت از قلب او بر زبان او جاری می شود، حالا اگر چهل سال این طور بود چطور؟! مرحوم آیت الله بهجت این چنین بود، امام (رضوان الله علیه) این چنین بود، اینها اوحدی از سالکانند؛ منتها هر کدام در رشته خاص خودشان. اگر طبق آن روایت «مَنْ‏ أَخْلَصَ‏ لِلَّهِ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً ظَهَرَتْ ینَابِیعُ‏ الْحِكْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلَى لِسَانِهِ»،[2] نتیجه چهل روزه انفجار حکمت هست از دل بر قلم بنان و بیان، اگر کسی چهل سال این طور زندگی کرد همین طور است! از دوران جوانی تا دوران سالمندی از این بزرگوار جزء اخلاص چیز دیگر نشنیدیم، آن وقت که صحنه مبارزه بود به این فکر نبود ما در این بخش موفق شدیم خودی نشان بدهد، از اعلامیه هایشان، از بیاناتشان، از قلم و آثارشان پیدا بود به اینکه دارد خدا را شکر می کند که بندی از بند هایی که دست و پای اسلام است او باز کرده است. پس اولین خصلت امام این است که او هجرت کرده از علم به معلوم و باور کرده است! [1]. مصباحُ الهِدایَة الی الخِلافَة و الوِلایَة، ص49 و 50؛ «..و برای سالکِ ‏‎ ‎‏عارف، راه ورود به این گونه معارف و تمامی حقایق، شناخت نفس است. پس در ‏کسبِ این معرفت که شاه کلید و چراغ روشنِ هدایت است بکوش که هر کس نفس ‏‎ ‎‏خود را بشناسد به یقین پروردگارش را شناخته است». [2]. جامع الاخبار (للشعیری)، ص94، 📚 درس اخلاق تاریخ: 1388/03/14 🌹🌹🌹 🔰در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم. @rahighemakhtoom
✔️جهت و هدف بکارگیری استعداد 🔰استعدادها انسان از سرمايه‏ هايى سرشار است و با استعدادهايى همراه، از نيروهاى بدنى و عاطفى و غرايز فردى و اجتماعى و عالى گرفته تا مهم ‏تر از اين همه؛ يعنى نيروى رهبرى اينها و جهت دادن به اين همه استعداد. انسان ‏ها گرچه در سرمايه‏ ها با هم تفاوت دارند اما در جهت دادن‏ به اينها و رهبرى اينها همه با هم برابرند. هر كس از تضاد استعدادها برخوردار بود و هر كس بشر بود ناچار از اين جهت دادن و رهبرى كردن برخوردار است. خود اين استعدادها مهم نيستند و كارى كه با دست يا فكر يا نيروى عظيم خود انجام مى‏ دهيم مهم نيست، بل مهم هدف و جهت اين كارهاست كه براى چه از اينها بهره مى‏ گيريم و در چه راهى آنها را به جريان مى‏ اندازيم. و با اين ديد ديگر اختلاف عمل‏ها و اختلاف استعدادها مسأله ظلم و بى ‏عدالتى را به دنبال نمى ‏كشد؛ چون حكمت بر اساس نيازهاى گوناگون، افراد گوناگون تهيه مى‏كند، در حالى كه اين گوناگونى‏ ها ملاك افتخار نيست‏ و در حالى كه از هر كس به اندازه‏اى كه داده ‏اند بازدهى مى‏ خواهند و در حالى كه هنگام پاداش، نسبت سرمايه‏ ها و سودها را مى‏ سنجند، نه سرمايه ‏ها را و نه سودها را. در حالى كه جهت اين نسبت و هدف اين كوشش را در نظر مى ‏گيرند، كه: «انَّما الاعمالُ بالنِّيَّات‏» و «لَيْسَ لِلْإِنْسانِ الَّا مَا سَعَى» و «لايُكَلِّفُ اللّهُ نَفْساً الَّا ما اتيها». استاد علی صفایی حائری کتاب رشد ص ۲۹ @rahighemakhtoom
.☑️طبیعت درنده آدمی 📄من زدم! من کشتم! من پیروز شدم! من دشمن را از بین بردم! اینها سخنان گرگ‌صفتانى است که سرتاسر تاریخ را با پنجه‌ها و دندان‌هاى خود، با خون انسان‌ها رنگین نموده‌اند. «من انسان یا انسان‌هایى را از پاى درآوردم و پیروز گشتم»، جمله‌ای است که تاکنون در فضاى تاریخ طنین انداخته است و احساس می‌شود که پس از این هم چنین خواهد بود. 📄 این طبیعت درندۀ آدمى است که همۀ مصلحان و پیامبران براى تعدیل و تلطیف آن، می‌کوشند و فداکارى در این راه را اولین مادۀ رسالت خود می‌دانند. پلیدتر و نفرت‌آورتر از این طبیعت آدمى و جانگدازتر از آن، نام‌گذارى جنایتکارانه‌اى است که کُشنده را پیروز و کُشته‌شده را شکست‌خورده می‌نامند. 📄مگر کسى نیست که به این نام‌گذارانِ از حیات بى‌خبر بگوید: حالا که در تعدیل و تلطیف طبیعت بشرى و تربیت آن قدم برنمی‌دارید، اقلاً جنایتکاران را با کلمۀ پیروزى مست‌تر و دیوانه‌تر نسازید. اگر شما این کلمه را به کار نبرید و به کلمۀ قاتل کفایت کنید، احتمال آن می‌رود که روزى آن جنایتکاران رویاروى وجدان خود قرار بگیرند و اشکى چند به خودکشى خویشتن بریزند. 📄بیایید، براى خدا و براى احترام قطره‌هاى خون، تابلوهایى را که منظرۀ شکارگاهى را نشان می‌دهد که درندۀ سرمستى حیوان بینوایى را با شکنجۀ فوق تصور از پاى درمی‌آورد، بسوزانید و نابود کنید. حیوانى که نوزادهاى خود را در آشیانه مخفى کرده، براى پیدا کردن غذا کوه‌ها و دره‌ها را درنوردیده با حالت یأس، در دامنۀ کوهى چشم به افق‌هاى دوردست دوخته، باشد که برگ و نوایى براى نوزادان خود پیدا کند و رو به آشیانۀ خود برود، ناگهان درندۀ سرمستى از راه می‌رسد و متلاشى‌اش می‌کند، یا انسان درنده‌تر از وحشى جنگل، نه براى رفع گرسنگى، بلکه براى آنکه تیرش به هدف برسد، آن جاندار بینوا را از حیات لذیذش محروم می‌سازد، نقاش هنرمندى پیدا می‌شود و با حماسه‌اى مانند شراب کهن، درندگان را مست‌تر می‌نماید، این منظرۀ وقیح و جان‌سوز را به صورت تابلو درمی‌آورد و پول‌هایى کلان را از جریان زندگى مردم خارج کرده، هم پول را که براى جریان شئون اقتصادى مردم به وجود آمده است، در آن تابلو راکد می‌نماید و هم حیات مردم را در آن تابلو به پوچی می کشاند. @rahighemakhtoom
خدایا! از تو عذر می‌خواهم @rahighemakhtoom
4_804649366852730910.apk
16.44M
📲 جامع گنجینه : 👈قرْآنِ کریم 👈مفاتیح الجنان 👈نهج البلاغه 👈صحیفه سجادیه 👈رساله 5 تن از مراجع تقلید 🌴🌴🌴🌴🌴🌴 ♻️ ♻️ @rahighemakhtoom
✳️ جُستارهای قرآنی رحیق
#تحلیل_و_بررسی 52 #گفتگو #مقالات #تفسیر_قرآن #آسیبهای_فهم_قرآن #فهم_قرآن 🔅🔅🔅 ✅ آسیب‌های فهم قرآن
53 🔅🔅🔅 ✅ آسیب‌های فهم قرآن 📝 برخی آسیب‌ها ✅ آسیب‌های فهم قرآن با قرآن 📁 ← بر هم زدن آیه‌ها از آسیب‌هایی که در زمینه بهره‌گیری از آیه‌ها در فهم آیات دیگر ممکن است رخ دهد، بر هم زدن آیه‌هاست؛ («ضرب القرآن بعضه ببعض»؛ برخی از قرآن را به برخی دیگر زدن. در چند روایت این موضوع مطرح شده است؛ از جمله: از امام صادق (علیه‌السّلام)) [۷۰] [۷۱] [۷۲] [۷۳] [۷۴] یعنی معانی آیه‌ها را به هم مخلوط کردن و ویژگی آیه‌ها را واژگونه دانستن؛ مثل این‌که آیه محکم را متشابه بدانند و بالعکس. 📐 چنین خطایی در برداشت از آیه‌ها نقص بزرگی بر جای می‌نهد. این آسیب، چنان‌که از روایت نبوی (صلّی‌اللّه‌علیه‌و‌آله) پیداست، در امت‌های گذشته نیز بوده و موجب گمراهی آنان شده است. [۷۵] نتیجه بر هم زدن آیه‌ها پیدایش تناقض میان آن‌ها و تکذیب بعضی از آیه‌ها نسبت ‌به بعضی دیگر است، در حالی‌که بخش‌های گوناگون قرآن مصدق و مؤید یکدیگر است و عدم وجود اختلاف و ناهماهنگی یکی از ابعاد اعجاز این کتاب ارجمند می‌باشد. «افلا یتدبرون القرآن و لو کان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافا کثیرا». [۷۶] 🔅🔅🔅 📂 آسیب‌های فهم قرآن با روایت ضرورت بهره‌گیری از روایات معصومان (علیهم‌السّلام) به عنوان یکی از قراین نا پیوسته در بحث‌های گذشته بیان شد. اکنون به اختصار، آسیب‌هایی که در استفاده و برداشت از منابع روایی برای فهم قرآن وجود دارد اشاره می‌شود: ⏪ ادامه دارد... 🍀🍀🍀 🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. @rahighemakhtoom
✳️ جُستارهای قرآنی رحیق
#تحلیل_و_بررسی 53 #گفتگو #مقالات #تفسیر_قرآن #آسیبهای_فهم_قرآن #فهم_قرآن 🔅🔅🔅 ✅ آسیب‌های فهم قرآن
53 🔅🔅🔅 ✅ آسیب‌های فهم قرآن 📝 برخی آسیب‌ها ✅آسیب‌های فهم قرآن با روایت 📁 ← بسنده کردن به روایات در بحث از فهم قرآن با قرآن، گفته شد که بسنده کردن به یک منبع کاری است ناروا که درهای معارف قرآن را به روی جویای فهم می‌بندد. برخی در بسنده کردن به روایات تا جایی پیش رفته‌اند که هیچ توضیح و تفسیری در کنار روایات تفسیری نیاورده‌اند. تفسیرهایی مانند البرهان و نورالثقلین روایات وارد شده درباره آیه‌ها را جمع‌آوری کرده‌اند، ولی حتی نوع روایات را مشخص ننموده‌اند. پیداست که با این تفکر نمی‌توان به معارف قرآنی رسید؛ زیرا: ⏪ اولا: روایات تفسیری در مقایسه با حجم زیاد آیه‌های قرآن‌ اندک است. ⏪ ثانیا: در بیان روایات مربوط به قرآن، روایاتی وجود دارد که در شرح و تفسیر آیه نیست، بلکه بیان مصداق یا بیان بطن یا تمثل به آیه و مانند آن است. ⏪ ثالثا: در خود روایات، به تدبر و فهم قرآن امر شده و بر این اساس نباید تنها به روایات اکتفا کرد. «یعرف هذا و اشباهه من کتاب الله عز و جل.» [۷۷] ⏪ رابعا:، برای ارزیابی روایات، راه‌هایی قرار داده‌اند که یکی از آن‌ها مخالفت‌ یا موافقت‌ با قرآن است و این فرع بر آن است که قرآن پیش از مراجعه به روایت قابل فهم و تفسیر باشد. 📁 ← پذیرش روایات غیر قابل استناد مهم‌ترین آسیبی که دامن‌گیر طالبان فهم قرآن بوده و در برخی موارد، هنوز هم هست پذیرش روایات غیر قابل استناد است؛ زیرا از این راه دروغ‌های فراوانی به کتاب‌های تفسیری راه یافته و اساس فهم قرآن قرار داده شد است که عمده این دروغ‌ها از سوی راویان اسرائیلی جعل و نشر داده شده و به ویژه، در کتاب‌های اهل سنت نقل شده است. تهمت‌هایی که به حضرت سلیمان (علیه‌السّلام) و داود (علیه‌السّلام) و برخی دیگر از انبیای الهی (علیهم‌السّلام) نسبت داده شده [۷۸] [۷۹] از این طریق وارد فرهنگ اسلامی گردیده است. 📜 بنابراین، جا دارد دقت و وسواس بیش‌تری در استفاده از منابع روایی اعمال شود و ملاک‌هایی که در علم رجال برای آگاهی از احوال راویان وجود دارد و معیارهایی که در تشخیص حدیث صحیح از سقیم در درایه مطرح است مورد توجه جدی قرار گیرد، حتی اگر روایتی از نظر سند عالی بود، ولی مخالف با قرآن یا مسلمات دینی بود کنار گذاشته شود، به ویژه روایاتی که زمینه‌های نزول را بیان می‌کند و در درون با یکدیگر در تعارض‌اند. ⏪ ادامه دارد... 🍀🍀🍀 🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 2- برش 195 پیام های حضرت به همایش ها و کنگره های گوناگون علمی دینی فرهنگی و سیاسی شامل ناب ترین معارف دینی 🔅🔅🔅 📈 برش هایی از پيام به مناسبت بزرگداشت يكصدمين سال تولد علامه طباطبائي(ره) ✅ اصل سوم. كوثر وحي مرده را زنده مي كند، زنده بيمار را درمان، سالم را كامل و تامّ مي نمايد و جامع بين كمال و تمام را مكمّل و متمّم جامعه بشري قرار مي دهد. لذا اين جامه پرنياني براندام متعادل آن جام جهان نما برازنده است كه وي گذشته از ماء الحيات، ماء مَعِيْن نيز مي باشد؛ يعني حيات ساري و احياي جاري، به طوري كه اگر جايي اين حيات برين را فاقد بود، آنجا مرده است. 📁 معناي مرگ و زندگي و تصديق به وجود آنها براي همگان، از لحاظ علم حصولي روشن است، ولي معناي مرگ، گذشته از ادراك مفهوم ذهني آن و نيز صرف نظر از تصديق به تحقّق آن، در موطن مناسب خود دو مرحله ديگر دارد كه خواه و ناخواه پديد مي آيد؛ يكي عبور از علم اليقين به عين اليقينِ مرگ است كه در حال احتضار نصيب انسانِ مهاجر و منتقل از دنيا به برزخ مي شود، و ديگري گذر از عين اليقين به حق اليقينِ موت است كه شخص محتضر بعد از عبور از دوران احتضار آن را كاملاً مي چشد؛ (كلّ نفسٍ ذائقة الموت)؛[ سوره عنكبوت، آيه 57.]چه اينكه جريان دوزخ نيز همين سه مرحله را دارد، حقيقت حيات و بهشت نيز واجد اين سه مرحله بوده و خواهد بود. بر مردان و زنان با تقواست كه در ظلّ اهتمام به قرآن كريم، با همراهي خضر ولايت اين مراحل را طي نمايند. ⏪ مرحله نخست آن ادراك حصولي مفهوم حيات و بهشت و نيز تصديق ذهني به وجود آنها به طور علم اليقين است كه تحصيل آن دشوار نيست. ⏪ مرحله دوم آن شهود حيات و بهشت به طور عين اليقين است كه خالي از صعوبت نيست، هر چند نيل به علم اليقين وسيله صعود به عين اليقين است؛ (كلاّ لو تعلمون علم اليقين لتروّن الجحيم).[ سوره تكاثر، آيات 5 ـ 6.] 📁 آنچه درباره دوزخ آمد، يقيناً در جريان بهشت مطرح است و سرّ نام بردن جحيم براي آن است كه بسياري از مردم از راه انذار، تخويف و تحذير بهتر به مقصد مي رسند، گرچه راه اصلي ادراك درجات معاد محبّت و بعد از آن تبشير و ترغيب و تشويق به بهشت است. 📁 لذا در قرآن كريم مسئوليت رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم در تبشير منحصر نشد، ولي در انذار محصور شد، هر چند اين حصر حقيقي نيست: (إن هو الاّ نذير مبين)،[ سوره اعراف، آيه 184.](إن أنت إلاّ نذيرٌ) [سوره فاطر، آيه 23.]و (إنّما أنا لكم نذير مبين).[ سوره حج، آيه 49.]و مرحله سوم آن زنده و بهشتي شدن به طور حق اليقين است. 📁 همانطوري كه مرده به نحو حق اليقين مرده است، زنده قرآني نيز به طور حق اليقين زنده مي باشد. چنين انسان با تقواي ويژه، حيات قرآني را در تمام هويّت اصيل خود مي يابد و با آن مي انديشد و با آن تصميم مي گيرد؛ يعني انديشه و انگيزه او هر دو قرآني خواهد بود. 🌹🌹🌹 💻برای ترویج و تبلیغ و انتشار آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
✳️ جُستارهای قرآنی رحیق
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 2- برش 195 پیام های حضرت #آیت_الله_جوادی_آملی به همایش ها و کنگر
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 2- برش 196 پیام های حضرت به همایش ها و کنگره های گوناگون علمی دینی فرهنگی و سیاسی شامل ناب ترین معارف دینی 🔅🔅🔅 📈 برش هایی از پيام به مناسبت بزرگداشت يكصدمين سال تولد علامه طباطبائي(ره) علم جوياي يقين باشد بدان وان يقين جوياي ديد است و عيان مي كِشد دانش به بينش اي عليم گر يقين بودي بديدندي جحيم اندر الهاكم بيان اين ببين كه شود علم اليقين عين اليقين آنچه گل را گفت حق خندانش كرد با دل من گفت و صد چندانش كرد [مثنوي معنوي، دفتر سوم، ابيات 4121 ـ 4129.] 📁 مفسّران وحي الهي حيات هاي متفاوت دارند؛ برخي حيات مفهومي و ماهوي دارند كه با ابزار علم اليقين مي فهمند و با همان وسيله از چهره آيات قرآني پرده برمي دارند و مفاهيم ذهني آنها را به ديگران منتقل مي كنند. بعضي حيات مصداقي و فردي دارند، ليكن از منظر عين اليقين. اين طائفه هر چند خود مصاديق مفهوم و افراد خارجي ماهيّت را مي بينند، ولي آنچه به ديگران بازگو مي نمايند، از سنخ مفهوم و ماهيت است، نه مصداق و فرد. البته شايد در جمع اينان، اوحدي از صاحب بصر پيدا شود كه عين اليقين او براي ديگران وسيله شهود گردد و شاگردان خود را همراه با تعليم كتاب و حكمت اشهاد نمايند و ملكوت آيات را به آنان ارايه كند، تا آنها نيز ببينند چيزي را كه مشايخ آنان مشاهده مي نمايند. 📁 حيات قرآني اين دو طائفه علمي است، با اين تمايز كه يكي زنده به علم اليقين است و ديگري زنده به عين اليقين. حيات بعض ديگر عيني است؛ يعني زنده به معلوم اند نه علم، و اين طائفه گرچه نه پيامبراند و نه امام معصوم(عليه‌السلام)، اما همان طوري كه در متون ديني آمده است: «فكانما أدرجت النبوّة بين جنبيه إلاّ إنّه لايوحي إليه»،[ وسائل الشيعه، ج 6، ص 191.]اين گروه، عين اليقين سند علم اليقين آنها است و حق اليقين پشتوانه عين اليقين آنان. نام علاّمه طباطبائي)رضوان الله عليه( را مي توان در اين فهرست يافت و زادگاهش تبريز را مي شود در جدول اماكن اين صحيفه نوراني ثبت كرد؛ به تَرك تُرك اولي‌تر، سيه رويان هندو را كه تُركان راست جانبازي و هندو راست لالايي منم باري بحمد الله، غلام تُرك همچون مَه كه مَه رويان گردوني، از او دارند زيبايي چو او آب است و تو جويي، چرا خود را نمي‌جويي چون او مُشك است و تو بويي، چرا خود را نيفشاني زعشق شمس تبريزي، چو موسي گفته‌ام اَرْني ز سوي طور تبريزي، چرا چون لن نمي‌آيي [ديوان شمس تبريزي.] 🌹🌹🌹 💻برای ترویج و تبلیغ و انتشار آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom