eitaa logo
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
2.8هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
776 فایل
«رحیق» نوشیدنی گوارا و ناب بهشتیان. ۲۵مطففین . @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
(تفسیر وقرآن پژوهی) 🔅🔅🔅 📌نگاشت5:نکته ها و پیام های کلی آیات11تا17 سوره طارق وَ السَّماءِ ذاتِ الرَّجْعِ «11» وَ الْأَرْضِ ذاتِ الصَّدْعِ «12» إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ «13» وَ ما هُوَ بِالْهَزْلِ «14» إِنَّهُمْ يَكِيدُونَ كَيْداً «15» وَ أَكِيدُ كَيْداً «16» فَمَهِّلِ الْكافِرِينَ أَمْهِلْهُمْ رُوَيْداً «17» سوگند به آسمان باران‌زا. سوگند به زمين كه (براى خروج گياهان) برشكافته است. كه همانا اين قرآن سخنى است قاطع. و هزل و شوخى نيست. همانا كافران پيوسته نيرنگ مى‌كنند. و من نيز تدبير مى‌كنم. پس كافران را مهلت ده و اندك زمانى آنان را به خود واگذار. ▫ «رجع» به معناى باران است، شايد به خاطر رجوع بخار آب به زمين به صورت باران. ▫ «صدع» به معناى شكافته شدن زمين براى رويش گياهان است. «هزل» به معناى سخن بى‌محتوا است. «كيد» يعنى طرح و نقشه مخفيانه و غافلگيرانه. ▫ «مهل» و «امهل» به يك معنا هستند و براى تأكيد در دو قالب آمده‌اند و هر دو به معناى مهلت دادن است. «رُوَيْداً» به معناى مهلت اندك است. 🔸 آسمان و زمين براى توليد گياه، نظير پدر و مادر براى تولد انسان هستند. 🔸 نزول باران و آمادگى زمين، بسترى براى رشد گياهان است. نزول قرآن و آمادگى انسان نيز زمينه براى رشد انسان‌هاست. نام قرآن در كنار نام باران آمده است. 🔸 براى زدودن شك، هم بايد منطقى سخن گفت و هم قاطع. سوگندهاى پى در پى خداوند، براى رفع هرگونه شك و ترديد از مخالفان و تقويت اعتقاد و باور مؤمنان است. 🔸 «لَقَوْلٌ فَصْلٌ» به جاى «لقول فاصل» يعنى قرآن، سراسر فصل است و ميان حق و باطل فاصله مى‌اندازد. نظير اينكه مى‌گوييم: فلانى شكر است، يعنى يك پارچه شيرينى است. 📐 پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: به زودى فتنه‌ها در ميان شما ظاهر خواهد شد. پرسيدند راه نجات چيست؟ فرمود: «كتاب الله فيه نبأ من قبلكم و خبر ما بعدكم و حكم ما بينكم هو الفصل» قرآن كه اخبار پيشينيان و آيندگان و داورى شما در آن است. آن كلامى است كه حق را از باطل جدا مى‌كند. در ادامه فرمودند: «و من ابتغى الهدى فى غيره اضله الله» هر كس هدايت را در غير قرآن جستجو كند، خداوند او را گمراه مى‌كند. ✅ 1- قيامت، روز بروز و ظهور افكار و كردار آدميان است. «يَوْمَ تُبْلَى السَّرائِرُ» ✅ 2- انگيزه‌ها وروحيات انسان، در قيامت او اثر دارند. «يَوْمَ تُبْلَى السَّرائِرُ» ✅ 3- قيامت، روز افشاى اسرار و شرمندگى است: «تُبْلَى السَّرائِرُ» و انسان نيز براى كتمان يا جبران گذشته خود نمى‌تواند كارى بكند. «فَما لَهُ مِنْ قُوَّةٍ وَ لا ناصِرٍ» ✅ 4- رجعت انسان در قيامت، همچون رجعت آب بخار شده دريا، از آسمان به زمين است. «عَلى‌ رَجْعِهِ لَقادِرٌ- وَ السَّماءِ ذاتِ الرَّجْعِ» ✅ 5- ارزش هر موجودى وابسته به آثار وبركات آن است. «ذاتِ الرَّجْعِ‌- ذاتِ الصَّدْعِ» ✅ 6- قرآن، فرقان و جداكننده حق از باطل است، نه رمان و غير واقعى. «إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ وَ ما هُوَ بِالْهَزْلِ» ✅ 7- نيرنگ كفّار، دائمى، سخت و حتمى است، از آن غافل نشويد. «إِنَّهُمْ يَكِيدُونَ كَيْداً» ✅ 8- برخورد خداوند با انسان، متناسب با عمل اوست. اگر در راه خير قدم بردارد، خدا هدايتش مى‌كند: «جاهَدُوا فِينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ» «1» و اگر به دنبال كيد باشد، گرفتار كيد الهى مى‌شود. «يَكِيدُونَ كَيْداً وَ أَكِيدُ كَيْداً» ✅ 9- قرآن، ميزان تشخيص حق از باطل است. «إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ» ✅ 10- كافران با خدا طرفند و تدبير خداوند سخت است. «يَكِيدُونَ كَيْداً وَ أَكِيدُ كَيْداً» ✅ 11- آنان مسلمانان را غافلگير مى‌كنند ما نيز آنان را غافلگير مى‌كنيم. يَكِيدُونَ‌ ... أَكِيدُ ✅ 12- در برخورد با دشمن، نه خود عجله كنيد و نه از خدا عجله بخواهيد. «فَمَهِّلِ الْكافِرِينَ» ✅ 13- غفلت از دشمن هرگز، ولى مهلت دادن مانعى ندارد. «أَمْهِلْهُمْ» ✅ 14- سعه صدر، شرط لازم براى رهبرى است. «أَمْهِلْهُمْ» ✅ 15- مقدار مهلت به دشمن، به قدرى نباشد كه فرصت را از شما بگيرد. «رُوَيْداً» ‌🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom
💢 عرش الهی 🔹 اگر کسی از این «معارج» که «الصَّلَاةُ مِعْرَاجُ المُؤْمِن‏»[1]است قدم به قدم بالا رفت ـ اینکه گفتند «قُرْبَةٌ إِلَی اللَّه‏» همین است که قدم به قدم انسان بالا می‌ رود ـ ترقّی می ‌کند، این «معارج» را یکی پس از دیگری طی می ‌کند و به عرش الهی نزدیک می ‌شود که از آن به بعد بعضی از قلوب هستند که «قَلْبَ‏ الْمُؤْمِنِ‏ عَرْشُ‏ الرَّحْمَنِ‏».[2] در روایات ندارد که اگر کسی مؤمنی را برنجاند و آبروی او را ببرد عرش خدا به لرزه در می‌ آید؟! آن عَرش ﴿الرَّحْمانُ عَلَی الْعَرْشِ اسْتَوی﴾[3] که نیست، بلکه همین عرشی است که خدای سبحان از آن به عنوان «عَرش» الهی یاد کرده است که قلب مؤمن «عَرْشُ‏ الرَّحْمَن‏» است و این شخص با «عَرش» الهی رابطه پیدا کرد، این اگر آسیب ببیند می ‌لرزد! خیلی ‌ها هستند که به همین «عَرش» وابسته‌ هستند! گاهی یک انسان می‌ تواند عذاب را از یک مملکت به دور بدارد! 🔹 همین زکریای بزرگواری که در همین شیخان دفن است، ایشان از شاگردان وجود مبارک امام رضا (سلام الله علیه) بود، به حضرت عرض کرد که حالا سنّ من بالاست، قدمای اصحاب، دوستان ما و رفقای ما رحلت کردند و جوان‌ ها روی کار آمدند، اجازه می ‌دهید من از قم بیایم بیرون؟ فرمود: نه! در قم باش که خدا به برکت تو عذاب را از آن منطقه بر می‌ دارد، همان‌ طوری که به برکت پدرم موسی بن جعفر عذاب را از بغداد بر‌داشت؛[4] این می ‌شود «عَرشِ» خدا! هر کسی که این‌ طور نیست! اگر کسی به این جا برسد، ممکن است توجه به او مثل توجه به «عَرش» خدا و بی ‌اعتنایی به او بی ‌اعتنایی به «عَرش» خدا باشد. این در بعضی از روایات است ـ نه همه ـ که اگر قلب فلان مؤمن را کسی به درد بیاورد «عَرش» خدا می ‌لرزد؛ آن عَرشی که ﴿اسْتَوی‏ عَلَی الْعَرْش﴾ ظاهراً منظور آن نیست، مگر حالا انسان حجّت الهی باشد، ولی عصر باشد، پیغمبر باشد، امام زمان باشد که آن حساب دیگری دارد؛ امّا افراد عادی و مؤمنان همین‌ هایی هستند که قلب اینها «عَرْشُ‏ الرَّحْمَن‏» است. [1]. مفاتیح الغیب، ج‏1، ص، 226. [2]. بحارالانوار، ج55، ص39. [3]. سوره طه، آیه5. [4]. الإختصاص، ص87؛ «عَنْ زَكَرِیا بْنِ آدَمَ قَالَ‏ قُلْتُ لِلرِّضَا(علیه السلام) إِنِّی أُرِیدُ الْخُرُوجَ عَنْ أَهْلِ بَیتِی فَقَدْ كَثُرَ السُّفَهَاءُ فَقَالَ لَا تَفْعَلْ فَإِنَ‏ أَهْلَ‏ قُمَ‏ یدْفَعُ‏ عَنْهُمْ بِكَ كَمَا یدْفَعُ عَنْ أَهْلِ بَغْدَادَ بِأَبِی الْحَسَنِ(علیه السلام)‏». 📚 درس تفسیر سوره مبارکه غافر ـ جلسه 11 تاریخ: 1393/11/13 🆔 eitaa.com/EsraTvEitaa ☘️☘️☘️ ‌🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom
استاد 💢کفر و ایمان 🔁 در اين سوره گذشته از سنجش معبودها و توضيح عامل ‌هاى شرك، به اين نكته پى مى‌ بريم كه ايمان و كفر به معاد و ايمان و كفر به الله، از ايمان و كفر به خود انسان مايه مى ‌گيرد. كفر به انسان، كفر به ادامه انسان و كفر به الله را همره مى‌آورد. انسانى كه خودش را باور نكرد و از خودش جز دهانى نديد، هيچ احتياجى به خدا نخواهد داشت و براى خود ادامه ‌اى نخواهد ديد... 🔁كفر و ايمان از انسان شروع مى ‌شود و به ادامه او و به الله مى‌ رسند؛ «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّه ». ما در اين سوره از پيوند ايمان به معاد و ايمان به الله، نشان مى ‌بينيم همان‌طور كه در تمام قرآن «يؤمنون بالله و اليوم الآخر » با هم همراهند؛ چون اين هر دو ايمان از يك پستان شير مى‌ نوشند و از يك جام سيراب مى ‌شوند و آن هم ايمان به خويشتن است. 🔁جوانى مى‌ پرسيد كه چه شده كه خدا با اينكه مى ‌گويند حتى ميان ما و خود ما واسطه است و ما را به خودآگاهى و خودخواهى رسانده، اين همه مورد انكار و شك و كفر قرار مى ‌گيرد. گفتم: كفر به خدا، از كفر به انسان مايه گرفته. تو كه خودت را در همين سطح از تكرار و ابتذال و تنوع ديده‌ اى، ديگر به حركتى دست نخواهى زد و به تحركى دست نخواهى يافت 🔁و اين است كه جهتى نامحدود نخواهى خواست، كه تو را با اين اشتهاى كور، يك لقمه دنيا هم كافى است و زيادى است و بيشتر از رفاه براى تو ضرورتى ندارد. هدى و جهت يابى نمى‌ خواهى، بشرى و ادامه نمى‌ خواهى و اين است كه نه به اين جهت پيوندى خواهى داشت و نمازى به پا خواهى كرد؛ «يُقِيمُونَ الصَّلوة» و نه با جامعه و مردم خويش ارتباطى خواهى داشت؛ «يُؤتُونَ الزَّكوة» و نه ادامه‌اى خواهى پذيرفت، كه تو با كارهاى زينت شده و بزك شده دل خوشى و سرگردانى. 🔁در يك مدار بسته در رفت و آمدى، كه جهتى ندارى و جريانى را نخواسته‌اى و اين است كه تو با آن نيروى عظيم و آن تركيب حركت ساز در پشت ديوارهاى ابتذال، رنج بدى خواهى داشت و در ادامه‌ات خسارت بارتر خواهى بود... «اُولئکَ الَّذَينَ لَهُمْ سُوءُ العَذابِ وَ هُمْ فِى الاْخِرةِ هُمُ الاَْخْسَرُونَ ». 📝 استاد 📚 کتاب ، صفحه ۵۲ @einsad ‌🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کتاب ادب فناي مقربان جلد2 استاد علامه 🔁 آثار 1 ▫ هر موجودي داراي اثر يا آثاري است كه از آن آثار، به وجود مؤثر پي مي‌بريم؛ چنان‌كه از طريق آثار مي‌توان بين مؤثرها فرق گذاشت. بدين ترتيب، اگر وجود چيزي، عيني و واقعي باشد، حتماً بايد داراي اثر باشد؛ مگر آنكه وجود آن، موهوم باشد يا از حيث وجودي، آن‌قدر ضعيف باشد كه بي‌خاصيت و بي‌اثر گردد. ▫ در اين صورت، چنين موجودي را در شمار معدوم مي‌انگارند. عقل نيز داراي آثار و نتايجي مثبت و فراوان است؛ چنان كه جهل نيز داراي پي‌آمدهاي منفي بسيار است و در آيات و روايات به آثار عقل اشاره شده است كه برخي از آنها را بيان مي‌كنيم: ✅ 1. كسب تجربه و به كار بستن آن: «لا يُلسع العاقل من جُحر مرّتين»[بحار، ج1، ص132.]؛ عاقل از يك سوراخ، دوبار گزيده نمي‌شود. ▫️ اين حديث به گونه‌اي ديگر نيز نقل شده است: «إنّ المؤمن لا يُلْدَغُ من جحر مرّتين».[همان، ج19، ص346. به گفته ابن اثير، «يلدغ» و «يلسع» به يك معناست و «جُحر» به معناي سوراخ مار است (النهاية، ج4، ص248، «لسع»). ابو هلال عسكري گويد: «لدغ» گزيدني است كه با دهان باشد؛ مانند گزيدن مار، امّا «لسع» گزيدني است كه به وسيله دُم باشد؛ مثل گزيدن زنبور و عقرب. اگرچه اكثر اهل لغت گفته‌اند: فرقي بين اين دو نيست (الفروق اللغوية، ص463، ش1860؛ نيز ر.ك: اقرب الموارد، ج2، ص1141، «لسع»). در روايتي كه از امام صادق(عليه‌السلام) رسيده، «لسع» را به افعي كه با دهان مي‌گزد، و «لدغ» را به عقرب كه با دُم نيش مي‌زند، نسبت داده است (بحار، ج6، ص152). ] ▫️ از اميرالمؤمنين(عليه‌السلام) رسيده است: «العقل لا ينخدع»[شرح غررالحكم، ج1، ص116.]؛ عقل، گرفتار خدعه نمي‌شود. ▫️ «حفظ التجارب رأس العقل»[همان، ج3، ص407.]؛ اساس عقل، حفظ تجربه‌هاست. ⬅️ ادامه دارد... ‌🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
👌مفهوم اصلی ولایت در گفتمان قرآنی ‌ ⚒جامعه نیاز دارد که بطور ویژه روی برخی مسائل دینی پایه‌ای از جمله مسئله ولایت، مفهوم و جایگاه آن بیشتر کار کند و بیشتر بداند. برخی صورت بندی‌های کلیشه‌ای دیگر پاسخگو نیست. 🔅 تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom
😔کدامیک از ما برای این پالایش آماده‌ایم و ابزارهای لازم برای آن را کسب کرده‌ایم؟! ‌‌ 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom
The blessed existence of Hazrat Amir (AS) said: Did you think that a necessary judgment(Qadha) and will is inevitable and inviolable? No! Divine judgment(Qadha) is reserved in its place, but our authority is also reserved in its place. God has a judgment, a general principle that every human being dies; There is also a measure(Qadri), measure that a person has a certain amount of life if he observes these conditions, and if he does not observe hygiene, for example, he has a certain amount of life; This is considered as Qadr(Destiny) and former called Qadha(Divine Judgement). 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom
📌ولایت الله 📄 راستى كسانى كه براى خود رؤياها را و قدرت طلبى‌ها را حاكم كرده‌اند، اينها حتى از يقين و شناخت خويش بهره نمى‌برند. 📄 كسانى كه براى خود خط‌هايى كشيده‌اند و راه هايى مشخص كرده‌اند، ولايت الله را تحمل ندارند. 📄 در نجف آن وقت كه بيش از يك قلعه و آب شور و وادى گرم چيزى نداشت و در آن وقت كه جايگاه عابدها و از دنيا گذشته‌ها و دست شسته‌ها بود، 📄كسانى جمع بودند كه از خود مى‌پرسيدند: چه شده با اينكه ما به اندازه ياوران امام هستيم و سر بر فرمانيم و به اين گوشه گليم انداخته‌ايم، امام خروج نمى‌كند و ظاهر نمى‌شود...؟ 📄 اين مسأله رفته رفته جا باز كرد و ذهن‌ها را گرفت و آنها را به جواب خواهى كشاند و اين بود كه كسانى را از ميان خود انتخاب كردند و از آنها هم يك نفر بيرون كشيدند و براى حل داستان روانه كردند... 📄 اين گل سر سبد، همين كه از قلعه بيرون آمد و به وادى رسيد، از كنار وادى، به خواب يا مكاشفه، ديد كه به شهرى رسيده، پرسيد و به دست آورد كه شهر امام است. اشكش و شوقش و التهابش به جايى رسيد كه خود را نمى‌شناخت. اجازه‌اش نمى‌دادند... تا آنكه اجازه بگيرند. بيچاره مى‌تپيد كه مبادا راهش ندهند ولى راهش دادند 📄و اجازه خدمت خواست، بارش دادند و به امام رسيد، با شورها و گلايه‌ها و زمزمه‌ها و شوق‌ها و از انتظارها گفتن و از دوست به دوست ناليدن... تفقدى ديد و بشارت شنيد كه ظهور نزديك است. در خانه‌اى منتظر ماند تا خبرش بدهند و راه بيفتد. در اين خانه برايش همسرى انتخاب كردند، همسرى كه دريا را مى‌مانست و آبشار را و نسيم را و طوفان را؛ دريا در چشمش و آبشار در گيسوانش و نسيم در حركاتش و طوفان در عشقش... انس گرفت و هنوز كام نگرفته، صداى شيپورها بلند شد و بر در كوبيدند كه خواجه كى به در آيد... با التهاب، سرخورده بر در ايستاد و شنيد كه احضارش مى‌كنند. گفت: آمدم... هان آمدم... برويد كه رسيدم... به خانه درآمد كه كام بگيرد و هنوز كام نگرفته بود و در آتش مى‌سوخت، كه بر در كوبيدند كه بر در دروازه‌ايم و آماده، برخيز... با زبان گره خورده گفت: برويد كه گفتم مى‌رسم... و داخل شد و هنوز جز آتش و سوز چيزى نچشيده بود كه دوباره به راهش انداختند و صدايش كردند. او خروشيد كه مگر امام وقت شناس نيست... گفتم برويد مى‌آيم... اين بگفت و خود را در ميان وادى، در كنار قلعه ديد... و ديگر هيچ... 📄 راستى كسانى كه براى خود به اندازه نيم ساعت خط كشيده‌اند و برنامه گذاشته‌اند،نمى‌توانند ولايت الله را تحمل كنند 📄 و اين است كه از يقين‌ها و حتى انتظارهاى خود هم چشم مى‌پوشند تا چه رسد به فرعون‌هايى كه تمام تاريخ را براى خود خط كشى كرده‌اند و با آرزوها خودشان را بسته‌اند و حتى به ظلم و علو هم رسيده‌اند...كه اينها با ولايت حق چه مى‌كنند و هدى را چگونه تحمل خواهند كرد... و چگونه ايمان خواهند آورد.كسانى كه شغل ثابتى براى خود دارند، نمى‌توانند دستورهاى تغيير دهنده را بپذيرند. 📄 بايد با نقش ثابت و بدون هيچ گونه پيشى جستن و شغل ثابت گرفتن، آماده دستور بود و مهم‌ترها را مشخص كرد تا بتوان ولايت را پذيرفت. 📝استاد 📚 کتاب ، صفحه ۵۴ ▶️ @einsad 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 2- برش 211 🔅🔅🔅 📈 پيام به مناسبت افتتاح مركز بسيج جامعه پزشكي استان قم ⏪ گرچه در قلمرو فرشتگان مجالي براي اهريمن بيرون و ديو درون نيست، زيرا معصومان الهي از آسيب دسيسه خارج و گزند وسوسه داخل مصون اند؛ چه اينكه در بهشت برين جايي براي رهزن بيگانه و راهبُر آشنا نخواهد بود، زيرا مظهر عدل و حكمت خدايي از پيرايه لَغْو و تأثيم منزّه و از آلودگي رِجز و رِجْس مبرّا است، ليكن در منطقه انسانيت كه تلفيقي از موجود طبيعي و فراطبيعي است و معجوني از، (اِنّي خالقٌ بشراً من طينٍ) [سوره ص، آيه 71.]و از (نَفَخْتُ فيه مِن روحي) [سوره ص، آيه 72.]است، هم تدليس ابليس بيرون وجود دارد و هم تلبيس نَفس امّاره درون. براي رهايي از مكر خارج و كيد داخل اجتهاد محقّقانه لازم است كه دوست از دشمن و سود از زيان و خير از خطر جدا شود و هم جهاد متحققانه واجب است تا مهاجمانِ كمال و جمال از سرزمين هستي انسان طرد گردند، و طامعان كج انديش از حيطه وجودي سالكِ مجاهد رانده شوند تا رسيدن به مقصود سامي ميسور گردد. ⏪ همان طوري كه در حلّ مسائل رياضي رعايت سلسله اعداد و مراتب احكام آن لازم است، در گشودن مطالب رياضتِ مشروع نيز عنايت به مراحل تزكيه و مدارج تهذيب واجب خواهد بود؛ يعني بر هر نيروي مجاهدي لازم است، اوّل دشمن مجاور و مهاجمِ نزديك را دفع نمايد، آن گاه به طرد دشمن دور و راهزنِ بعيد اهتمام ورزد، لذا خداي سبحان مبارزه با كافرانِ مزاحم نزديك را مقدّم دانست و چنين دستور داد: (يا ايّها الذين آمنوا قاتِلوا الذين يَلُونَكُم من الكفّارِ وَلْتَجِدوا فيكم غِلْظَةً وَاعْلَموا أنّ اللّهَ مَعَ المتّقين).[ سوره توبه، آيه 123.] 🌺🌺🌺 🔅 در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.یاریگر ما در انتشار این دغدغه باشید. تفسیر و قرآن پژوهی 🆔 @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 2- برش 212 🔅🔅🔅 📈 پيام به مناسبت افتتاح مركز بسيج جامعه پزشكي استان قم ⏪ نزديك ترين دشمن به انسانِ سالكِ در راه خدا همانا هواي طغيان و هوس سياه است، بايد با سِلاح صَلاح و فَلاح اين عدوي خانگي را رام كرد؛ چه اينكه معلّم جامعه بشري حضرت اميرمؤمنان)عليه السلام( فرمود: «وانّما هِي نَفْسي اَرُوضُها بِالتَّقْوي لِتَأتِي آمنةً يَوْمَ الخوفِ الاكبرْ» [نهج البلاغه، نامه 45.] يعني اين نَفْسم را با پرهيزكاري رياضت مي دهم، تا در قيامت كه روز هراسناك است، در امان باشد. ▪ با رام نمودن دشمن خانگي توان طرد هر دشمن خارجي آسان است؛ گر شود دشمن دروني نيست باكي از دشمن بروني نيست ⏪ رسالت بسيج، به ويژه بسيج فرهيختگان علي، انجام آن جهاد منظوم و اين اجتهاد مَنْضود، به نحو مستوفي و احسن است، زيرا نزديك ترين گروه به مردم دردآشنايان آنان اند. انديشوران، طبيبان، اساتيد، پژوهشگران و نويسندگان متعهد، گذشته از آنكه «گليم خويش بدر مي برند زآب»، سعي بليغ دارند تا بگيرند غريق را، زيرا براي نجات از بحر توفنده غواصان ماهر لازم است كه دريا را چون صحرا درنوردند و آب را همچون خاك تسخير كنند تا سفر بحري را نظير سير بَرّي ميسّر سازند؛ سرانجام هر دو جهان معمور و مأمن خواهد شد: اگر ديو طبيعت را بِهِشتي هم اينجا و هم آنجا در بهشتي ⏪ براي پاسداري از حرم دين كه پايه انقلاب اسلامي و مايه پيروزي بر خصم در دفاع مقدس هشت سال بود، لازم است اساتيد و محققان بسيجي در تبيين معناي خواب و بيداري روحي بكوشند اولاً، و در بيدار نگه داشتن همگان، به ويژه نسل جوان دريغ ننمايند ثانياً، تا كيان دين با ظهور بقيّةالله(ارواح من سواه فداه) شكوفا گردد ثالثاً. 🌺🌺🌺 🔅 در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.یاریگر ما در انتشار این دغدغه باشید. تفسیر و قرآن پژوهی 🆔 @rahighemakhtoom
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
#تدبر #فهم_قرآن #قرآن #امکان_فهم_قرآن 📌 ضرورت تدبر از دیدگاه قرآن کریم در قرآن کریم ۴ آیه داریم ک
📌 ضرورت تدبر از دیدگاه قرآن کریم در قرآن کریم ۴ آیه داریم که موضوع تدبر در قرآن اشاره کرده است در ذیل به این آیات و نکات قابل استفاده از آن می پردازیم: ⏪ آیه سوم: « أَفَلاَ یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ کَانَ مِنْ عِندِ غَیْرِ اللّهِ لَوَجَدُواْ فِیهِ اخْتِلاَفًا کَثِیرًا » [ سوره نساء، آیه ۸۲٫ ترجمه: آیا در قرآن تدبر نمی‌کنند و اگر از جانب غیر خدا بود در آن بسیار اختلاف می‌یافتند؟] 🔹 کلام غیر خدا دارای اختلاف فراوان است؛ و قرآن که کلام خداست عاری از هر گونه اختلاف است. این نکته از قسمت دوم آیه: «و لو کان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافا کثیرا» و با توجه به نافیه بودن ادات شرط «لو» استفاده می­شود. 🔹 تدبر در قرآن راه علم به هماهنگی و عدم اختلاف در قرآن و در نتیجه اثبات کلام الله بودن قرآن است. این نکته از ارتباط «أفلا یتدبرون القرآن» با قسمت دوم آیه استفاده می­شود. 👈ادامه دارد 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
کتاب ادب فناي مقربان جلد2 استاد علامه #جوادی_آملی 🔁 آثار #عقل 1 ▫ هر موجودي داراي اثر يا آثاري است
کتاب ادب فناي مقربان جلد2 استاد علامه 🔁 آثار 2 ✅ 1. پيروي از بهترين آرا: (فبشّر عباد الّذين يستمعون القول فيتّبعون أحسنه أُولئك الّذين هديهم الله و أُولئك هم أُولوا الألباب)[ سوره زمر، آيات 17 ـ 18.] ▫️ به بندگان من كه سخن‌ها را مي‌شنوند و بهترين آن را تبعيت مي‌كنند، بشارت بده، آنان كساني هستند كه خدا هدايتشان كرده و آنان صاحبان خرد هستند. ✅ 3. درس آموزي از حقايق عالم: (إنّ في خلق السموات و الأرض و اختلاف اللّيل و النّهار و الفلك الّتي تجري في البحر بما ينفع النّاس و ما أنزل الله من السماء من ماء فأحيا به الأرض بعد موتها و بثّ فيها من كلّ دابّة و تصريف الرّياح و السحاب المسخّر بين السّماء و الأرض لايات لقوم يعقلون)[ سوره بقره، آيه 164]؛ ▫️ در آفرينش آسمان‌ها و زمين وآمد و شد شب و روز و كشتي‌ها كه براي منفعت بخشيدن به مردم در درياها در حركتند و آبي كه از آسمان نازل كرده و به وسيله آن، زمين مرده را زنده گردانيد و از هر جنبنده‌اي در آن گسترانيد و [همچنين در] گردش بادها و ابرهايي كه مسخّر بين زمين و آسمان است [در همه اين امور] آيات و نشانه‌هايي [از قدرت خدا] براي كساني هست كه انديشورند. ادامه دارد... ‌🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
هدایت شده از ذخیره
صدا۰۱۲۶.aac
3.39M
✅گروه پاسخ به شبهات فرهنگی سحاب ✴️شماره ۲ ✅:📣 شبهه :آیا ویروس کرونا در قرآن ذکر شده است ؟ https://eitaa.com/dianatteb
📌 نور الهی ⏪ ﴿وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ یعَلِّمُكُمُ اللَّه‏﴾،[1] در كتاب‌ های حوزوی و دانشگاهی این اصل پذیرفته است كه «مَن فَقَدَ حسّاً فَقَدْ فَقَدَ علماً»[2] این کار حوزوی و دانشگاهی است؛ یعنی اگر كسی حسّی را از دست داد، علم ناشی از آن حسّ را هم از دست می دهد؛ این حرفی است که حداقل چهار هزار سال در حوزه و دانشگاه هست، از قبل از ارسطو بوده ولی از ارسطو به بعد این دیگر اصل رسمی است؛ «مَن فَقَدَ حسّاً فَقَدْ فَقَدَ علماً». اگر کسی سامعه نداشت از فنّ آهنگ‌ ها محروم است, اگر كسی باصره نداشت از مناظر طبیعی محروم است، «مَن فَقَدَ حسّاً فَقَدْ فَقَدَ علماً». اگر كسی گوش نداشت چگونه می‌تواند عالِم بشود، حرف چه كسی را بشنود؟! اگر كسی چشم نداشت كتاب چه كسی را مطالعه كند؟! این یک چیز معقول و مقبول هم هست، همه ما قبول کردیم و پذیرفتیم. ⏪ اما حرف تازه‌ ای كه انبیا آوردند این است كه «مَن فَقَد تقوی فَقَدْ فقدَ علماً»، اگر كسی تقوا را از دست داد، علم خاصّ از آن ناحیه را هم از دست می ‌دهد؛ این حرف تازه ‌ای است كه انبیا آوردند. فرمود: ﴿وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ یعَلِّمُكُمُ اللَّه‏﴾. در سوره «انفال» فرمود: ﴿إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یجْعَلْ لَكُمْ فُرْقانا﴾،[3] حرف تازه پیغمبران این است كه اگر كسی طهارت و پاكی و امنیت و امانت را از دست داد، برخی از علومی كه از آن راه نصیب بشر می‌ شود را از دست می ‌دهد. شما اگر مشرق یا مغرب بروید این حرف را غیر از انبیا کسی دیگر نیاورد. مشرق یا مغرب بروید این حرف که انسان چشمه ای ازدرون جان خود دارد این را غیر از انبیا کسی نیاورد. همه می‌ گویند انسان باید درس بخواند یاد بگیرد، این یك طرف قضیه است، آن تمام شدنی است؛ یعنی انسان گاهی به جایی می‌ رسد كه اعضا و جوارح خودش را از دست می ‌دهد، نه چشمی دارد كه مطالعه كند و نه گوشی دارد كه حرف بشنود؛ اما دل انسان همیشه با دل‌ آفرین است: سلسله موی دوست حلقه دام بلاست *** هر که در این حلقه نیست فارغ از این ماجراست[4] این یك راه خاصّی است. این آیات بالصّراحه روشن می ‌كند ﴿إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یجْعَلْ لَكُمْ فُرْقانا﴾, ﴿وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ یعَلِّمُكُمُ اللَّه‏﴾. [1]. سوره بقره، آیه282. [2]. تفسیر كنز الدقائق و بحر الغرائب، ج‏7، ص506. [3]. سوره انفال، آیه29. [4]. سعدی، دیوان اشعار، غزل شماره 47. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1396/05/05 🆔 eitaa.com/EsraTvEitaa 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
نساء 57.mp3
14.9M
🔅🔅🔅 🔹با بیانی جذاب، شنیدنی و زیبا و آسان وساده و کاربردی ▪️با هشتگ در کانال تمام فایل ها را می توانید گوش کنید. 🌴🌴🌴 🔅 در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.یاریگر ما در انتشار این دغدغه باشید. 📝ثواب انتشار و استفاده این فایل را تقدیم می کنیم به پیشگاه حضرت امام علی بن موسی الرضا علیه السلام و کریمه ی اهل بیت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانسنگ (162) 🔅🔅🔅 صراط الذين انعمت عليهم غير المغضوب عليهم و لا الضالين (آیه 7،سوره حمد) 📌 لطايف و اشارات ✅ 5- سيره نعمت يافتگان ◀ قرآن كريم همراه با معرفى برخورداران از نعمتهاى الهى و تبيين نعمتهايى كه به آنان عطا شده است، سيرت آنان را نيز بازگو مى كند تا راه بهره ورى از نعمتها را به انسانها بياموزد. از اين رو در تشريح سخنان حضرت موساى كليم (عليه السلام ) مى فرمايد: قال رب بما انعمت على فلن اءكون ظهيرا للمجرمين (سوره قصص، آيه 17)؛ بار خدايا به پاس نعمتى كه به من عطا كردى، پشتيبان تبهكاران و مجرمان نخواهم بود. ◀ حضرت موساى كليم (عليه السلام ) كه از بهره مندان نعمت الهى است، عدم پشتيبانى از مجرمان را مرهون نعمتى مى داند كه خداى سبحان به او عطا كرده است و همه رهپويان و سالكانى كه آرزوى هم سفرى با پيامبران را در سر مى پرورانند: يا ليتنى اتخذت مع الرسول سبيلا (سوره فرقان، آيه 27) و طالب هدايت به راه آنان هستند: اهدنا الصراط المستقيمَ صراط الذين اءنعمت عليهم، بايد نه خود مجرم باشند و نه از تبهكار جرم پيشه اى پشتيبانى كنند. ◀ از آيه كريمه قال رب بما انعمت على فلن اكون ظهيرا للمجرمين استفاده مى شود كه مجرمان و حاميان آنان از نعمتهاى باطنى الهى بهره اى ندارند. وقتى نعمت يافته، ظهير و پشتيبان تبهكار نيست، حتما خود تن به تباهى نمى دهد. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانسنگ (163) 🔅🔅🔅 صراط الذين انعمت عليهم غير المغضوب عليهم و لا الضالين (آیه 7،سوره حمد) 📌 لطايف و اشارات ✅ 6- ظرف همراهى با پيامبران همراهى سالكان صراط مستقيم با پيامبران و صديقان تنها در بهشت نيست، بلكه در پيمودن راه نيز با آنان همراهند. بنابراين، سالكان در اين راه تنها نيستند و شاهد اين مدعا ذيل آيه 69 سوره مباركه نساء است: ( و حسن اءولئك رفيقا )؛ زيرا رفاقت در مورد طريق مطرح است و از اين رو گفته مى شود: الرفيق ثم الطريق. ◀ بنابراين، هدايت به صراط مستقيم كه صراط نعمت يافتگان است، تنها براى همراهى با نيكان در بهشت نيست، بلكه مسئلت همراهى و هم سفرى با آنان در پيمودن راه نيز هست، تا در پرتو همراهى با اين اسوه ها و قدوه هاى سلوك الى الله، راه حق به خوبى و آسانى طى شود. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برداشت از آیه ۱۰۵ مَا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَلَا الْمُشْرِكِينَ أَنْ يُنَزَّلَ عَلَيْكُمْ مِنْ خَيْرٍ مِنْ رَبِّكُمْ ۗ وَاللَّهُ يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ افرادی که ندارند و نفس نکرده ‏اند این صفت در آنها هست که دوست ندارند حتّی به خوبان خیری برسد و آنها ‏تر از بخیل‏ اند زیرا آن کسی است که به کسی نمی ‏رساند و ‏ تر از آن کسی است که نمی‏ تواند ببیند دیگری به کسی خیری می‏ رساند... 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
دنیای مذموم 🌱🌱🌱 🔅 دوستان وقت بگذارید برای رونق بازار دین همیشه این فرصت ها در اختیار نیست. قدر وقت ار نشناسد دل و کاری نکند بس خجالت که از این حاصل ایام برد 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
(تفسیر وقرآن پژوهی) 🔅🔅🔅 📌نگاشت6:نکته های تفسیری آیه 1سوره طارق ✅ وَ السَّمَاءِ وَ الطَّارِقِ‌ ▫ «السَّمَآءِ»: آسمان. مراد جهان بالای سر ما زمینیان است. ▫ «الطَّارِقِ»: مهمان شبانه. راه‌پیمای شبرو. در اینجا مراد ستارگانی است که شبانگاهان پدیدار می‌آیند و انگار مسافران یا مهمانانی هستند که در شب درگاه خانه‌ها را بر روی آدمیان می‌زنند. واژه آسمان عام است، و واژه ستارگان خاصّ و بیانگر اهمّیّت ویژه آنها است. ▪ کلبى گوید: این آیه درباره ابوطالب نازل گردیده که شبى با رسول خدا صلى الله علیه و آله مشغول خوردن نان و شیر بود. ستاره دنباله‌دارى در آسمان پدیدار گردید و پنهان شد. ابوطالب از این واقعه ترسید و به پیامبر گفت: اى پسر من، این چه منظره اى بود که دیدم. 🔹 پیامبر گفت: اى عم، ستاره اى بود که از آسمان انداخته شده و این آیت و نشانه اى از آیات پروردگار است سپس این آیات نازل گردید.[ تفاسیر کشف الاسرار و روض الجنان.] ✅ ۱ - سوگند خداوند به آسمان (و السماء) ✅ ۲ - سوگند خداوند به ستاره پدیدار شده در شب (زهره یا زحل یا ثریا و یا...) (و الطارق) 🔹 «طارق»; یعنى، کسى که شب هنگام وارد شود. برخى ریشه اصلى آن را «طَرْق» (کوبیدن در) دانسته و گفته اند: کسى که شب وارد مى شود، چون به کوبیدن در نیاز پیدا مى کند، «طارق» نامیده مى شود (نهایه ابن اثیر). آیات بعد صراحت دارد که مراد از آن ستاره است. صاحب «قاموس» آن را بر «ستاره صبح» (زهره) تطبیق داده است; گرچه به نقل «لسان العرب»، برخى از اهل لغت این نام را نامعروف خوانده و برخى دیگر آن را بر زحل (کیوان) و ثریا (پروین) منطبق دانسته اند. ✅ ۳ - آشکار شدن ستارگان در آسمان به هنگام شب، امرى مهم و اعجاب آور است. (و السماء و الطارق) سوگند خداوند; بیانگر اهمیت امورى است که بر آن سوگند یاد شده است. ارتباط دو سوگند با هم، به ارتباط ستاره و آسمان نظر دارد. ‌🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom
(تفسیر وقرآن پژوهی) 🔅🔅🔅 📌نگاشت7:نکته های تفسیری آیه 2و3سوره طارق ✅ وَ مَا أَدْرَاکَ‌ مَا الطَّارِقُ‌ ✅ ۱ - عظمت ستاره «طارق»، فراتر از حد بیان است. (و ما أدریک ما الطارق) ✅ ۲ - ابزار شناخت حقیقتِ ستاره «طارق» و ویژگى هاى آن، در اختیار همگان نیست. (و ما أدریک ما الطارق) 🔹 خطاب در «ما أدراک» در این موارد، مخصوص شخص پیامبر(ص) نیست; بلکه روى سخن با هر مخاطبى است که این سخن را دریافت کند. ✅ ۳ - پیامبر(ص) در شناخت ستارگان، نیازمند تعلیم الهى است. (و ما أدریک ما الطارق) 🔅🔅🔅 ✅ النَّجْمُ‌ الثَّاقِبُ‌ ▫ «النَّجْمُ»: ستاره. اسم جنس است و مراد همه ستارگان است. «الثَّاقِبُ»: سوراخ‌کننده . درخشان و فروزان ✅ ۱ - «طارق»، ستاره اى است داراى پرتوى نافذ و شکافنده تاریکى ها در صحنه آسمان. (النجم الثاقب) 🔹 «ثَقْب»; یعنى، دریدگى کم عمق (مصباح) و چون نور ستاره نفوذ مى کند، آن را «ثاقب» گویند. (مقاییس اللغة) استفهام از شناخت «طارق» - در آیه قبل - و توصیف آن به «نجم ثاقب» - در این آیه - بیانگر آن است ستاره اى خاص مورد نظر است. ✅ ۲ - سوگند خداوند، به مرتفع ترین ستاره ها* (و الطارق ... النجم الثاقب) «نجم ثاقب»; یعنى، ستاره اى که جایگاه آن رفیع تر از دیگر ستارگان است (قاموس). ✅ ۳ - کیوان یا پروین، اخترى تابان که نور آن تاریکى فضا را مى شکافد.* (و الطارق ... النجم الثاقب) 🔹 از ستارگانى که «النجم الثاقب» توصیفگر آن است، ستاره زحل (کیوان) مى باشد (قاموس). برخى دیگر آن را بر «ثریا» (پروین) تطبیق داده و گفته اند: چون «النجم» هرگاه به صورت مطلق آورده شود، مراد از آن ستاره پروین است; پس در آیه نیز همان ستاره مورد نظر است. ‌🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom
(تفسیر وقرآن پژوهی) 🔅🔅🔅 📌نگاشت8:نکته های تفسیری آیه4و5 سوره طارق ✅ إِنْ‌ کُلُ‌ نَفْسٍ‌ لَمَّا عَلَيْهَا حَافِظٌ ▫ «إنْ»: حرف نفی و به معنی (مَا) است. «إِن کُلُّ ...»: مسلّماً هرکسی مراقبی دارد. ▫ «حَافِظٌ»: مُراقب. مُحافظ. مراد فرشتگان آفریدگارند که به منزله سپاهیان محافظ و مراقب انسان هستند. هم او را از چیزهائی که خدا بخواهد حفظ می‌کنند، و هم اعمال او را می‌پایند و می‌نگارند ▫ «لَمَّا»: مگر این که. به معنی (إِلاّ) است. این آیه، جواب قسم است. ✅ ۱ - هر انسانى، داراى نگاهبان و مراقبت کننده اى مخصوص خویش است. (إن کلّ نفس لمّا علیها حافظ) 🔹 «إن» حرف نفى و «لمّا» به معناى إلاّ است; یعنى، «ما کلّ نفس إلاّ علیها حافظ». مراد از «حافظ»، مأموران الهى اند که مراقبت از انسان را بر عهده داشته، اعمال و کردار او را حفظ و ثبت مى کنند. ✅ ۲ - افکار و کردار انسان ها، محفوظ مانده و محاسبه خواهد شد. (إن کلّ نفس لمّا علیها حافظ) خبر از حفاظت و مراقبت بر انسان ها، هشدارى است به آنان که نپندارند آنچه انجام مى دهند، فانى گشته و پیامدى نخواهد داشت. ✅ ۳ - خداوند، با سوگند به آسمان و ستارگان، بر مراقبت از انسان و افکار و کردار او، تأکید ورزیده است. (و السماء و الطارق ... إن کلّ نفس لمّا علیها حافظ) ✅ ۴ - انسان، موجودى جاودانه است. (إن کلّ نفس لمّا علیها حافظ) 🔹 «نفس» یا به معناى روح است و یا شخص (مصباح). حفاظت از روح انسان، بلکه حتى شخص او، بر پیشگیرى از نابودى او توقف دارد که مستلزم جاودانگى انسان است، گرچه در قالبى غیر از این جسم به حیات خود ادامه دهد. 🔅🔅🔅 ✅ فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسَانُ‌ مِمَ‌ خُلِقَ‌ ▫ «لِیَنظُرْ»: باید بنگرد. نگریستن به معنی اندیشیدن و وارسی کردن است 📐 عکرمة گوید: این آیه درباره ابوالاشد نازل شد که بر روى تل خاک مى ایستاد و مى گفت: هر کس مرا از این زمین دور کند به او فلان قدر پاداش خواهم داد و نیز مى گفت: محمد مى پندارد که نگهبانان جهنم نوزده نفرند. من خود به تنهائى ده نفر آن‌ها را کفایت مى کنم و از بین می‌برم و شر آن‌ها را از شما کوتاه نمایم و شما نه نفر دیگر آن‌ها را کفایت کرده و از بین ببرید و شر آن‌ها از من کوتاه نمائید سپس این آیه نازل گردید[تفسیر ابن ابى حاتم.] چنان که در سوره بلد نیز نظیر آن ذکر شده است. ✅ ۱ - تحقیق درباره منشأ آفرینش انسان و توجّه به عنصر اولیه جسم وى، زمینه ساز باور به امکان احیاى دوباره او است. (فلینظر الإنسن ممّ خلق) 🔹 جمله «إنّه على رجعه لقادر» - در آیات بعد - بیانگر آن است که آنچه از این آیه به بعد مطرح شده، آماده سازنده ذهن انسان براى باور به امکان معاد است. ✅ ۲ - شناخت مراحل آغازین خلقت انسان، زمینه ساز پى بردن به تحت مراقبت بودن وى و مایه شناخت قدرت خداوند بر ثبت کردار او است. (علیها حافظ . فلینظر الإنسن ممّ خلق) 🔹 ارتباط دو آیه، با توجّه به حرف «فاء» در «فلینظر»، بیانگر برداشت یاد شده است. ✅ ۳ - آفرینش انسان، تدریجى است. (فلینظر الإنسن ممّ خلق) ✅ ۴ - لزوم تحقیق درباره منشأ آفرینش انسان و کشف عنصر اصلى در پیدایش جسم او (فلینظر الإنسن ممّ خلق) ‌🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom
💢 باطن اعمال 🗓 آن کسی که فقیهانه یا حکیمانه یا متکلمانه به احکام فقهی یا اخلاقی یا حقوقی نگاه می کند، می گوید فلان کار حرام است اگر کردید از عدالت ساقط می شوید، نمی شود به شما اقتدا کرد و مورد اطمینان نیستید، از نظر حکم دنیایی؛ در قیامت باید جواب بدهید و گرفتار عذاب خدا می شوید، از نظر حکم اخروی. عابد این چنین می گوید، زاهد این چنین می گوید، فقیه و متکلم و حکیم هم این چنین می گویند. اما عارف وقتی درس اخلاق می دهد یا مسائل حقوقی را مطرح می کند آنچه را می بیند می گوید. باطن گناه سم است درون گناه آتش است، نه اینکه اگر کسی دست به گناه زد بعداً می سوزد! هم اکنون سوخته، منتها چون مست دنیاست احساس نمی کند. 🗓 در قرآن کریم جریان تعذیب را که ذکر می ‌کند، برای اینکه همه مردم در همه عصر و مصر متوجه بشوند به صورت شفاف این جریان کوره ها و سوخت و سوزهای در کوره و اینها را ذکر می ‌کند؛ حالا ممکن است در اثر پیشرفت صنعت سوخت و سوز خیلی ظریف ‌تر و دقیق ‌تر بشود، ولی از عهد کُهن تا الآن اگر کسی خواست چیزی را داغ کند و بسوزاند این سه عنصر لازم است. در قرآن کریم وقتی وضع جهنم را تشریح می کند این اضلاع سه گانه را مشخص می ‌کند، می ‌گوید ما یک مواد خامی داریم که برای سوخت و سوز است یک مواد انفجاری هم داریم که به آن می زنیم، چیزهایی هم که باید در آن بیندازیم بسوزانیم هم داریم. اما آن مواد خام اولی ـ جهنم به هرحال هیزم می خواهد ـ هیزم جهنم همین طبقه ظالمین هستند، ﴿وَ أَمَّا الْقَاسِطُونَ فَكَانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَباً﴾؛[1] «حطب» یعنی هیزم؛ یعنی ما از جنگل برای جهنم هیزم نمی آوریم، این طبقه ستمکار هیزم جهنم هستند، به صورت شفاف این مواد خام را روشن کرده ﴿وَ أَمَّا الْقَاسِطُونَ فَكَانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَباً﴾، هیزم که مشتعل نمی شود، وَقود «ما توقد به النار» است حالا یا آتش زنه است یا آتش گیره، این «وقود» را تا به این «حطب» نزنی، «حطب» گُر نمی گیرد مشتعل نمی شود. فرمود وقود رهبران کفر هستند ائمه کفر وقودند ﴿هُمْ وَقُودُ النَّار﴾[2] نمونه اش را هم ذکر کردند ﴿كَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْن‏﴾[3] اینها خودشان می سوزند و عده زیادی را هم می سوزانند، اینها می شوند «وقود»؛ این شده جهنم. چه کسانی را می ‌سوزانیم؟ تبهکاران را می اندازیم ﴿فِی النَّارِ یسْجَرُونَ﴾[4] اینها را مسجور می کنیم، مشتعل می‌کنیم و می‌سوزانیم. پس مواد خام انسان، آن مواد انفجاری اش هم انسان، تبهکارانش هم انسان. 🗓 وجود مبارک حضرت امیر فرمود من آن نیستم که باید بمیرم تا جهنم را ببینم، خیر! هم اکنون «لَوْ كُشِفَ‏ الْغِطَاءُ مَا ازْدَدْتُ یقِیناً»؛[5] الآن من جهنم را می بینم. وقتی که دارد جهنم را می بیند می شود عارف؛ اگر عارف بخواهد درس اخلاق بدهد می گوید این سم را نخور و دست به آتش نزن؛ نه اینکه بگوید این کار حرام است در جهنم می ‌سوزی، همین الآن داری می‌ سوزی. آنها از «تجسم اعمال» خبر می ‌دهند، حضرت از درون این کار دارد خبر می‌ دهد. چرا انسان وقتی در عالم رویا یک خواب صادقی می بیند باطن این گناه را به همان صورت می بیند؟ چون آن حقیقت وقتی به عالم اعتبار می آید می شود رشوه، این رشوه وقتی به عالم حقیقت برود می شود سم. 🗓 پس اخلاقی که یک حکیم می گوید یا فقیه می گوید یا عابد می گوید یا زاهد می گوید با اخلاقی که یک عارف می گوید فرق می کند، آنها می گویند این کار حرام است، دست نزن در قیامت می سوزی، این می گوید این قی[6] کرده را نخور! اگر یک وقت چشم داشتی می بینی که این قی کرده است؛ منتها زرورقی روی این قی کرده زدند تو نمی ‌بینی؛ مواد مخدر هم همین طور است درونش شعله است، سم است، قشری از لذت کاذبه روی آن کشیدند شده لذت بخش ظاهری. پس درباره رشوه این اخلاق عرفانی است نه اخلاق فقهی یا فلسفی یا کلامی؛ آنها می گویند این حرام است دست نزن در قیامت کیفر می بینی، این می گوید سم نخور! [1]. سوره جن، آیه15. [2]. سوره آل عمران، آیه10. [3]. سوره آل عمران، آیه10. [4]. سوره غافر، آیه72. [5]. مناقب آل أبی طالب علیهم السلام(لابن شهرآشوب)، ج‏2، ص38. [6]. نهج البلاغه (صبحی صالح)، خطبه224؛ «... كَأَنَّما عُجِنَتْ بِرِیقِ حَیةٍ أَوْقَیئِها». 📚 درس اخلاق تاریخ: 1389/02/02 🆔 eitaa.com/EsraTvEitaa ‌🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom
📌وسعت زمین ◾️ مؤمن نمى‌تواند در پوست خود بماند اين است كه برخورد مى‌كند. ◽️ در اين برخورد يا موفق مى‌شود كه بسازد و يا در گير مى‌شود و صابر مى‌ماند و يا مقهور و ضعيف مى‌گردد. ◾️ اگر در محيطى كه هستى نتوانستى كارى انجام بدهى، بايد هجرت كنى، كه ماندگار شدنت به تحليل رفتنت منتهى مى‌شود ◽️و عذر نياور كه ضعيف بودم؛ چون زمين خدا وسعت داشت و در آن آيه هست كه ملائكه از يك دسته مى‌پرسند: شما در كجا بوديد...؟ «قالُوا فِيمَ كُنْتُمْ قالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفينَ فِى الاَْرْضِ قالُوا أَلَمْتَكُنْ أَرْضُ اللهِ واسِعَةً فَتُهاجِرُوا فِيها ». مى‌گويند: آيا زمين خدا گسترده نبود كه شما هجرت كنيد...؟ ◾️پس اگر توانايى نداريد زمين خدا گسترده است و اگر پس از مرحله تقوا و اطاعت، صبر كرديد و درگير شديد، صابرها پاداش بى‌حساب و بى‌اندازه دارند. 📝 استاد علی صفایی حائری 📚 کتاب صراط، صفحه ۸۰ @einsad 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom