eitaa logo
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
2.8هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
787 فایل
«رحیق» نوشیدنی گوارا و ناب بهشتیان. ۲۵مطففین . مستمع صاحب سخن را بر سر کار آورد غنچهٔ خاموش، بلبل را به گفتار آورد صائب @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 سخنرانی در جمع طلاب تاریخ: 1397/02/06 🔅🔅🔅 💢 راه برای همه باز است 🔸 یكی از مؤمنانِ رسمی عصر امام صادق (سلام الله علیه) به حضور حضرت شرفیاب شده، عرض كرد به من مسئولیت اداره اهواز را دادند، من چه كنم؟ او بود، آمد به حضور حضرت، حضرت دستورات فراوانی داد كه با مردم چنین باش، با مردم چنان باش، با بیت ‌المال چنین باش، با مال مردم چنان باش، ادب و عقل اینها است، اینها را گفت و گفت، بعد فرمود می ‌دانید با مردم چطور رفتار بكنید؟! ما الآن تمام افتخارات ما این است كه آن سِمتی كه ذات مقدس رسول گرامی و اهل‌بیت (علیهم السلام) به سلمان دادند، به ما هم بدهند. درباره سلمان گفتند: «سَلْمَانُ‏ مِنَّا أَهْلَ‏ الْبَیت‏»،[1] این لقب پُر افتخار را به خیلی ها دادند. به خیلی از محدّثان دادند و به بعضی از زن‌ های وارسته علمی دودمان اهل عصمت و طهارت دادند كه آنها «منّا اهل البیت» هستند.[2] بعضی از محدّثان همین شهر، مشمول این مدال شدند، فرمودند به اینکه فلان محدّث «منّا اهل البیت».[3] این یك فخر است؛ اما آنچه در روایت نورانی امام صادق (سلام الله علیه) است به این حاكم فرمود بدان! ذات أقدس الهی فرموده است «فَالْمُؤْمِنُ مِنِّی وَ أَنَا مِنْه»؛[4] این كجا و «سَلْمَانُ‏ مِنَّا‏» كجا! همه این‌گونه از حوادث در «منطقة الفراغ» است؛ یعنی فصل سوم. فصل اول كه ذات الهی است، منطقه ممنوعه است. فصل دوم كه صفات ذات است كه عین ذات است، منطقه ممنوعه است. فصل سوم كه ظهور و تجلّی فیض خداست، منطقه فراغ است. 🔸 فرمود مؤمن از من است من از او هستم. این كجا و «سَلْمَانُ‏ مِنَّا‏» كجا! پس این راه باز است. اگر یك استعداد راقی در خود پیدا كردی، حتماً باید به حوزه ‌ها پر بكشی، بشوی استاد مسلّم حوزه و اگر آن استعداد را در خود نمی ‌بینی، برابر همان استعداد و نه بیشتر قدم برندارید، در همان شهرتان عالمانه جامعه را هدایت کنید. 🔸 آن نكته اساسی این است كه «الْغِنَی وَ الْفَقْرُ بَعْدَ الْعَرْضِ عَلَی اللَّهِ»،[5] چه كسی پیشرفت دارد و چه كسی پیشرفت ندارد در دنیا روشن نیست. صحنه ‌ای را تلویزیون پخش می ‌كرد، یك روستای محروم دورافتاده ‌ای بود كه از شهر فاصله داشت و یك رودخانه ‌ای وسط بود كه اگر آب آن رودخانه طغیان می ‌كرد، اینها با سیم و بَندی از این طرف به آن طرف می ‌رفتند، پل نداشتند. دیدم یك طلبه با عمامه، عبایش را گرفته، دست به این سیم زده، خود را به آن روستا رسانده، بعد هم بچه ‌ها آنها را جمع كرده، سینه می‌ زند «یا حسین یا حسین»! من این را دارم كه روشن نیست كه ما بیش از او ثواب ببریم! این بیان نورانی علی بن ابی‌طالب است: «الْغِنَی وَ الْفَقْرُ بَعْدَ الْعَرْضِ عَلَی اللَّهِ». هر كسی وظیفه‌ ای دارد، یك سمتی دارد. خدا هر چه به او داد، در برابر همان مسئول است. [1]. عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج‏2، ص64. [2]. کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ج2، ص905. [3]. الإختصاص، ص68. [4]. وسائل الشیعه، ج17، ص211. [5]. نهج البلاغة(للصبحی صالح)، حکمت463. 🌴🌴🌴 👈 به هنگام فتنه ها و بلاها از قرآن کمک بگیریم. التماس دعا🙏 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
فخر مؤمن.mp3
1.54M
📚 سخنرانی در جمع طلاب تاریخ: 1397/02/06 🔅🔅🔅 🌴🌴🌴 👈 به هنگام فتنه ها و بلاها از قرآن کمک بگیریم. التماس دعا🙏 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
کتاب ادب فناي مقربان جلد2 استاد علامه 🔁 آفاتِ نبودِ 4 🌴🌴🌴 ⏪ 14. افراط و تفريط: «لا تري الجاهل إلاّ مفرطاً أو مفرّطاً»]1[ ؛ جاهل را جز بر طريق افراط و تفريط )زياد ه روي و كم گذاري( نمي بيني. ⏪ 15. تحقير علم و عالم: «لا يستخفّ بالعلم و أهله إلاّ أحمقٌ جاهلٌ»]2[ ؛ كسي جز احمق نادان، علم و عالم را سبك نمي شمارد. ⏪ 16. مغلوب شدن در برابر غضب و شهوت: «لا ينبغي أن يعدّ عاقلاً من يغلبه الغضب و الشهوة]»3[ ؛ شايسته نيست كسي كه غضب و شهوت بر او غلبه كرده، عاقل شمرده شود. «إذا كمل العقل نقصت الشهوة]»4[ ؛ زماني كه عقل كامل شد ، شهوت كاسته م يشود. «شيمة العقلاء قلةّ الشهوة و قلةّ الغفلة»]5[ ؛ كم بودن شهوت و غفلت، خوي عاقلان است. «الجاهل عبد شهوته ]»6[ ؛ نادان، بنده شهوت خويش است. ⏪ 17]. حقد و كينه: «إنمّا اللبيب من استسلّ الأحقاد»]7 ؛ عاقل، كسي است كه حقد و كينهها را از خود بيرون ريخته باشد. ================== ]1[ـ نهج البلاغه، حكمت 70. ]2[ـ شرح غررالحكم، ج6، ص407. ]3[ـ همان، ص431. ]4[ـ همان، ج3، ص135. ]5[ـ همان، ج4، ص186. ]6[ـ همان، ج1، ص123. ]7[ـ همان، ج3، ص76. ]8[ـ همان، ص226. 🌴🌴🌴 👈 به هنگام فتنه ها و بلاها از قرآن کمک بگیریم التماس دعا🙏 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
 [یکصد و چهارده نکته از قران کریم درباره نماز - ۱۴ نماز تنها برای خداوند - صفحه ۲۴]  ▫️ نماز تنها برای خداوند از آیه ی شریفه ی «قل انّ صلاتی و نسکی و محیای و مماتی للّه ربّ العالمین» [۳]، استفاده می‌شود که شرط نماز آن است که تنها برای خداوند انجام شود ▫️ و جهت این که نماز را جداگانه ذکر کرد با این که نماز داخل در نسک و عبادت هست به دلیل شرافت نماز است. [۴] ---------- [۳]: ۳. انعام / ۱۶۲. [۴]: ۴. تفسیر کبیر / ج ۱۴ / ۱۲؛ مراغی / ج ۸ / ص ۹۱. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برداشت از آيات ۱۶۹ ـ ۱۶۷ 📌اعتقادات الی بايد بکوشد که را به عنوان زيربنای سير و سلوکش تصحيح کند و به هيچ وجه در هيچ چيز نباشد و بدتر از آن اين، است که راه را سد کند و به مردم کند که در اين صورت خدای تعالی نه او را می آمرزد و نه او را به راست می کند و تنها او را به راه که هميشه در آن خواهد ماند، می فرستد. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
دینه 📚 درس تفسیر سوره مبارکه توبه جلسه 57 تاریخ: 1380 🆔 @a_javadiamoli_doross 💢 آرامش صادق 🔸 . ﴿إِلاَّ تَنصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِینَ كَفَرُوا ثَانِی اثْنَینِ إِذْ هُمَا فِی الْغَارِ إِذْ یقُولُ لِصَاحِبِهِ لاَتَحْزَنْ إِنَّ اللّهَ مَعَنَا فَأَنْزَلَ اللّهُ سَكِینَتَهُ عَلَیهِ وَأَیدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِینَ كَفَرُوا السُّفْلی وَكَلِمَةُ اللّهِ هِی الْعُلْیا وَاللّهُ عَزِیزٌ حَكِیمٌ (40)﴾ ▫️ نصرتی كه در این كریمه مطرح است بازگشتش به دین بر‌می‌ گردد، چون شخص پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) مانند انسان های دیگر محكوم به رحلت است ﴿إِنَّكَ مَیتٌ وَ إِنَّهُم مَیتُونَ﴾،[1] پس منظور دین پیغمبر است. آنجا كه آسیب رساندن به شخص پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) باعث آسیب ‌پذیری دین است، آنجا هم شخصیت حقوقی اش را حفظ می كند و هم شخص حقیقی را؛ آنجا كه رحلت او و درگذشت او به اصل دین آسیب نمی رساند، آنجا حضرت برابر قضا و قدر الهی محكوم ﴿إِنَّكَ مَیتٌ وَإِنَّهُم مَیتُونَ﴾ هست، ﴿وَمَا جَعَلْنَا لِبَشَرٍ مِن قَبْلِكَ الخُلْدَ أَفَإِن مِّتَّ فَهُمُ الخَالِدُونَ﴾[2] است و مانند آن. ▫️ پس محور نصرت الهی دین خداست نه شخص پیغمبر، اگر این ‌چنین است این مطلب در زمان ائمه (علیهم السلام) هم صادق است. در زمان نایبان خاص او هم صادق است، در زمان نایبان عام هم صادق است. هر كسی برای حفظ دین خدا قیام كرده است منصور الهی است، برای اینكه شخص پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) كه محكوم به رحلت است و دین آن حضرت الی یوم القیامه باید بماند پس اساس، دین پیغمبر است؛ این یك مطلب. 🔸 مطلب دیگر اینكه ذات اقدس الهی فرمود سكینت خود را بر او نازل كرده است؛ سكینه و آرامش گاهی آرامش صادق است و گاهی آرامش كاذب. گاهی انسان در كمال آرامش به سر می برد، این سكینت نیست یك آرامش كاذب است كه فرمود: ﴿فَلاَ یأْمَنُ مَكْرَ اللّهِ إِلاَّ القَوْمُ الخَاسِرُونَ﴾[3] كسانی كه اهل خسارت‌ اند، غافلانه زندگی می كنند خود را در امن می ‌بینند همان هایی كه فكر می ‌كردند ﴿یحْسَبُ أَنَّ مَالَهُ أَخْلَدَهُ﴾[4] همان هایی كه فكر می ‌كردند كه ﴿مَا أَظُنُّ أَن تَبِیدَ هذِهِ أَبَداً﴾[5] و مانند آن؛ بعد از یك مدت كوتاهی ﴿فَأَصْبَحُوا خَاسِرِینَ﴾[6] پس برخی ها احساس امنیت می كنند و این امنیتشان امنیت كاذب است؛ اینكه فرمود: ﴿فَلاَ یأْمَنُ مَكْرَ اللّهِ إِلاَّ القَوْمُ الخَاسِرُونَ﴾ یعنی این امن كاذب برای كسی است كه غافلانه به سر می برد و آن‌ كه به سر ‌می ‌برد این دارد كه ﴿الَّذِینَ آمَنُوا وَلَمْ یلْبِسُوا إِیمَانَهُم بِظُلْمٍ أُوْلئِكَ لَهُمُ الأَمْنُ﴾[7] هم امنیت دنیا و هم امنیت آخرت. 🔸 بنابراین این امنیت گاهی امنیت صادق است؛ همین است كه ﴿فَأَنزَلَ اللَّهُ سَكِینَتَهُ عَلَیهِ﴾، چرا امنیت صادق است؟ برای اینكه هیچ گونه قلب نمی‌ تپد، یك؛ هیچ خطری هم در بیرون نیست، دو؛ این آرامش با آن نفی خطر بیرون مطابق است، سه؛ می ‌شود . بعضی ها تجرّی دارند؛ همان‌طور که تجرّی در قول است، در فعل هم هست؛ یعنی خطر هست، او در اثر غفلت آرام و بی‌ خیال است. این گرایش او مطابق با واقع نیست. گاهی هم از آن طرف به عكس است. چه اینكه آن حزن همسفر پیغمبر (صلّی الله علیه و آله وسلّم) یك گرایش كاذب بود، یك غم كاذب بود، یك اندوه كاذب بود. حضرت فرمود وقتی ﴿إِنَّ اللّهَ مَعَنَا﴾ چه هراسی داری تو؟! آخر از چی می‌ ترسی؟! بیگانه كه قدرت نفوذ ندارد، ترس تو از چیست؟! حزن تو از چیست؟! ما که چیزی را از دست نمی ‌دهیم. پس خود حضرت یك امنیت صادق داشت، همسفرش یك حزن كاذب داشت، با این نهی آن حزن دارد برطرف می ‌شود كه ﴿لاَتَحْزَن﴾ چرا كه ﴿إِنَّ اللّهَ مَعَنَا﴾. [1] ـ سوره زمر، آیه 30. [2] ـ سوره انبیاء، آیه 34. [3] ـ سوره اعراف، آیه 99. [4] ـ سوره همزه، آیه 3. [5] ـ سوره كهف، آیه 35. [6] ـ سوره مائده، آیه 53. [7] ـ سوره انعام، آیه 82. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
‏خیلی از آدما میدونن راه رو اشتباه رفتن ولی دیگه انقد رفتن که انرژیشو ندارن برگردن و بجاش سعی میکنن اصرارکنن که راه درستی رفتن. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom