eitaa logo
✳️ جُستارهای قرآنی رحیق
2.8هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
809 فایل
«رحیق» نوشیدنی گوارا و ناب بهشتیان. ۲۵مطففین . مستمع صاحب سخن را بر سر کار آورد غنچهٔ خاموش، بلبل را به گفتار آورد صائب @Sayyedali1997 @s_m_a57
مشاهده در ایتا
دانلود
(تفسیر وقرآن پژوهی) 🔅🔅🔅 💢 نگاشت5:محتوای کلی سوره عبس ▫ سوره عبس در عین کوتاهی از مسائل مختلفی بحث می‌کند و تکیه خاصی بر مسئله معاد دارد. محتوای آن را در پنج موضوع می‌توان خلاصه کرد: ۱. عتاب شدید خداوند در مورد کسی که در برابر مرد نابینای حقیقت‌جو برخورد مناسبی نداشت. ۲. ارزش و اهمیت قرآن مجید. ۳. کفران و ناسپاسی انسان در برابر نعمت‌های خداوند. ۴. بیان گوشه‌ای از نعمت‌های خدا برای تحریک حس شکرگذاری بشر. ۵. اشاره به قسمت‌های تکان‌دهنده‌ای از حوادث قیامت و سرنوشت مؤمنان و کفار در آن روز 👈 ادامه دارد.... ☘☘☘ 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
(44) 🔆🔆🔆 💢 راهبردهای فرهنگی ⏪ 13.روشنگری وتبیین مسیر کج اندیشان وَ كَذلِكَ نُفَصِّلُ الْآياتِ وَ لِتَسْتَبينَ سَبيلُ الْمُجْرِمينَ (55انعام) و ما بدين گونه آيات را (براى مردم) به روشنى بيان مى‌كنيم، (تا حقّ آشكار) و راه و رسم گناهكاران روشن شود. ☑️ روشنگرى نسبت به سيماى مجرمان و راه خطاكاران و اهل توطئه، از اهداف مكتب است.(تا راه سوء استفاده آنان گرفته شود) ☑️ ترسیم راه و روش صالحان و مجرمان باید از محورهاى اساسى تبلیغ باشد. (و کذلک نفصل الأیت و لتستبین سبیل المجرمین) چون در آیه ترسیم راه و روش مجرمان و صالحان به عنوان هدفى بارز براى تفصیل آیات بیان شده، مى توان این پیام را در موضوع تبلیغ از آن دریافت کرد. 👈🏾ادامه دارد... 🔅تفسير و قرأن پژوهی @rahighemakhtoom
📌 اصول تمدن اسلامی 🔹 تمدن اسلامی را در مشتركات بین انسان و فرشته باید جستجو كرد. انسان و فرشته در بسیاری از مسایل شركت دارند كه برجسته‌ ترین آنها سه اصل معروف و و است; فرشتگان به تعلیم الهی جهان را خوب می‌ شناسند، در صیانت جهان جزء مدبّرات امرند، در آرایش جهان جزء تزیین‌ كنندگان صحنه گیتی و ماورای طبیعت‌ هستند. انسان از آن جهت كه با فرشتگان در آن اصول مشترك است یك خوبی است, یك خوبی است, یك خوبی است. از وجود مبارك امام صادق (علیه السلام) رسیده است كه مرهون سه عنصر اصیل علمی و دینی است: «لَا یسْتَغْنِی أَهْلُ كُلِّ بَلَدٍ عَنْ ثَلَاثَةٍ یفْزَعُ إِلَیهِمْ فِی أَمْرِ دُنْیاهُمْ وَ آخِرَتِهِمْ فَإِنْ عَدِمُوا ذَلِكَ كَانُوا هَمَجا»؛ سه عنصر اصلی است كه هیچ ملت متمدّنی از آنها بی‌ نیاز نیست و اگر ملتی فاقد آنها بود، زندگی او زندگی «همج» و حیوانی است، زندگی معقول و مقبولی نخواهد داشت: «فَقِیهٍ عَالِمٍ وَرَعٍ وَ أَمِیرٍ خَیرٍ مُطَاعٍ وَ طَبِیبٍ بَصِیرٍ ثِقَة»،[1] داشتن حوزه‌ های علمی و دانشگاه‌ های علمی كه مردان متفكّرِ متفقّهِ وارسته تربیت می ‌كند و پزشكان حاذق, امین و باتجربه و موثّق تربیت می كند كه بیماری ‌های ظاهری را تشخیص بدهند و داشتن نیروی نظامی و انتظامی كه حریم كشور را حفظ كنند، نه به بیگانه تجاوز كنند, نه اجازه دهند بیگانه به حریم كشور او تجاوز كنند؛ داشتن این سه عنصر اصلی، نشانهٴ تمدّن یك ملت است كه نه به بیگانه حمله می ‌كنند, نه اجازه می‌ دهند كه بیگانه به مردم آنها بتازند. جهل علمی و جهالت عملی را با داشتن علم و اخلاق از بین می ‌برند و سعی می ‌كنند که عاقلانه به سر ببرند, این درباره حیات معنوی و تمدّن معنوی یك ملت است. 🔹 درباره حیات ظاهری و تمدّن ظاهری آن ملت هم امام صادق (سلام الله علیه) چنین فرمود: «لَا تَطِیبُ السُّكْنَی إِلَّا بِثَلَاثٍ الْهَوَاءِ الطَّیبِ وَ الْمَاءِ الْغَزِیرِ الْعَذْبِ وَ الْأَرْضِ الْخَوَّارَةِ»؛[2]یعنی زندگی چه در شهر, چه در روستا وقتی گواراست كه با این اصول سه‌ گانه همراه باشد: یكی داشتن هوای سالم و محیط سالم و منزّه از آلودگی, دوم داشتن سرزمین حاصل خیز, سوم داشتن آب فراوان كه جامعه را از به غیر برهاند. 🔹 مطلب دیگر آن است كه بهره ‌برداری از نظام برای است، نه برای از بین بردن حیات! تعبیر قرآن كریم این است كه اگر كسی یك نفر را از بین ببرد، گویا جامعه را یا همه مردم را از بین برد؛ یعنی برای انسانیت انسان حرمتی قائل نشد. قرآن كریم نمونه ‌ای از حُكّام و سلاطین و حكمرانان الهی را مطرح می ‌كند كه همه آنها با داشتن قوی ‌ترین امكانات سعی كردند كاری نكنند كه خونی ریخته شود: یكی جریان داوُد پیامبر است كه رهبری انقلاب را به عهده گرفت امكاناتی خدا به او داد كه قوی‌ ترین آنها همان ﴿وَ أَلَنَّا لَهُ الْحَدیدَ﴾[3] بود كه آهن خام و سرد در دست داوُد پیامبر، همچون موم نرم می ‌شد؛ اما او از این قدرت الهی سوء استفاده نكرد، از این آهن, شمشیر و دشنه و تیر و نیزه و خنجر نساخت، بلكه سلاح دفاعی بافت كه فرمود: ﴿وَ عَلَّمْناهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَكُمْ﴾[4] این برای آن است كه به ما نشان بدهد از قدرت جهانی برای حفظ حیات و حفظ وحدت و حفظ صلح و آرامش باید استفاده كرد و همچنین سلیمان ‌بن ‌داوُد (سلام الله علیهما) که او حكومت تشكیل داد؛ اما با همه امكانات كه فرمود: ﴿وَ أَسَلْنا لَهُ عَینَ الْقِطْرِ﴾[5] آن حضرت با چنین امكاناتی، هرگز از مس به عنوان ابزار كشتار جمعی چیزی استفاده نكرد، فقط ابزار عادی و سودمند و مفید ساخت، نه وسیله كشتار جمعی, این نشان می‌ دهد كه تمدّن در خونریزی نیست، تمدّن در سایه و و حاصل می ‌شود. [1]. تحف العقول، النص، ص321. [2]. تحف العقول، النص، ص320. [3]. سوره سبأ، آیه10. [4]. سوره انبیا، آیه80. [5]. سوره سبأ، آیه12. تاریخ: 1394/07/06 🔅تفسير و قرأن پژوهی @rahighemakhtoom
برداشت از آيات ۹۹ ـ ۹۷ 💢 الی بايد خود را از جاهلانه بيرون بياورد تا از و نفاق خارج شود، حدود الهی را بفهمد و فکر نکند که آنچه می کند ضرر کرده و در جايی نمی شود، بلکه بايد بداند که آنچه را می کند وسيله به خدا و دعای رسول و اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام خواهد بود و خدا او را در خاص خود وارد خواهد فرمود. 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
base.apk
11.7M
﷽ 💖 نرم افزار 💖 1️⃣ افزایش و فضائل 2️⃣ علاقه مند کردن کودکان و نوجوانان به 3️⃣ بیدار شدن آسان برای و... 4️⃣ چرا نماز بخوانم؟ چرا عربی؟ خدا چه نیازی به نماز ما دارد؟ و... 5️⃣ ، آداب، اسرار، آیات و روایات و حکایات نماز 🍏مرکز تخصـ @namazmt ـصی نماز🍏 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
37 🔅🔅🔅 💢مثَل باران و سنگ صاف 1 (یَّاءَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لاَتُبْطِلُواْ صَدَقَتِکُم بِالْمَنِّ وَالاْذَی کَالَّذِی یُنفِقُ مَالَهُ رِئَآءَ النَّاسِ وَلاَیُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالیَوْمِ الاْخِرِ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَیْهِ تُرَابٌ فَاءَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَکَهُ صَلْدًا لا یَقْدِرُونَ عَلَی شَیْءٍ مِّمَّا کَسَبُواْ وَاللَّهُ لاَیَهْدِی ا لْقَوْمَ ا لْکَفِرِینَ) . (64) ((ای کسانی که ایمان آورده اید ! بخششهای خود را با منّت و آزار باطل نسازید ! همانند کسی که مال خود را برای نشان دادن به مردم ، انفاق می کند و ایمان به خدا و روز رستاخیز نمی آورد ؛ و (کار او) همچون قطعه سنگی است که بر آن (قشر نازکی از) خاک باشد ؛ (و بذرهایی در آن افشانده شود) و رگبار باران به آن برسد (و همه خاکها و بذرها را بشوید ! ) و آن را صاف (و خالی از خاک و بذر) رها کند . آنها از کاری که انجام داده اند ، چیزی به دست نمی آورند و خداوند جمعیت کافران را هدایت نمی کند)) . مؤ منان لاتُبْطِلوُا صَدَقاتِکُمْ از ره آزار و منّت اشْتُلُم (65) آن که کرد انفاق مال از بهر ناس باشد اندر نعمت حق ناسپاس می نماید از ریا انفاق مال نی کز و خوشنود گردد ذوالجلال نیست بذلش از خضوع و معذرت یا ز ایمان از خدا و آخرت هست چون سنگی که روی اوست خاک خاکش از قطرات باران گشت پاک نیستش قدرت که تا دارد نگاه خاک را بر خود زباران در پناه نیست ایشان را توانایی و تاب هم به حفظ آنچه کردند اکتساب راه ننماید خدا بر کافران که کنند افعال نیکو در جهان کی زند سر ، فعل نیکو از خسیس نیکی از حقّ است و زشتی از بلیس (66) ============= 64-بقره / 264. ((صفوان )) و ((صلد)) هر دو به معنای سنگ صاف و سخت است . ((وابل )): یعنی باران دانه درشت و شدید. 65-((اُشْتُلُم )): داد و فریاد، هیاهو. 66-تفسیر صفی ، ج 1، ص 122. 👈🏾ادامه دارد... 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
38 🔅🔅🔅 💢مثَل باران و سنگ صاف 2 (یَّاءَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لاَتُبْطِلُواْ صَدَقَتِکُم بِالْمَنِّ وَالاْذَی کَالَّذِی یُنفِقُ مَالَهُ رِئَآءَ النَّاسِ وَلاَیُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالیَوْمِ الاْخِرِ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَیْهِ تُرَابٌ فَاءَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَکَهُ صَلْدًا لا یَقْدِرُونَ عَلَی شَیْءٍ مِّمَّا کَسَبُواْ وَاللَّهُ لاَیَهْدِی ا لْقَوْمَ ا لْکَفِرِینَ) . (بقره / 264.) ((ای کسانی که ایمان آورده اید ! بخششهای خود را با منّت و آزار باطل نسازید ! همانند کسی که مال خود را برای نشان دادن به مردم ، انفاق می کند و ایمان به خدا و روز رستاخیز نمی آورد ؛ و (کار او) همچون قطعه سنگی است که بر آن (قشر نازکی از) خاک باشد ؛ (و بذرهایی در آن افشانده شود) و رگبار باران به آن برسد (و همه خاکها و بذرها را بشوید ! ) و آن را صاف (و خالی از خاک و بذر) رها کند . آنها از کاری که انجام داده اند ، چیزی به دست نمی آورند و خداوند جمعیت کافران را هدایت نمی کند)) . ⏪وجه تشبیه ◽️خداوند متعال در اینجا اعمال ریا کارانه و انفاقهای آمیخته با منّت و آزار انسانهای سنگدل و قسی القلب را به قشر خاکی تشبیه کرده است که روی سنگ صافی قرار گرفته باشد و بذرهای مستعدی در این خاک افشانده شود ، و در معرض هوای آزاد و تابش آفتاب قرار گیرند و سپس باران پر برکت دانه درشتی بر آن ببارد و آن قشر خاک نازک و بذرها را بشوید و پراکنده سازد ، و سنگی غیر قابل نفوذ که هیچ گیاهی در آن نمی روید ، با قیافه خشونت بار خود آشکار گردد . ◽️تابش آفتاب و هوای آزاد و نزول باران پر برکت زمانی مفید و ثمر بخش است که محل بذر مناسب باشد ، بنا بر این محلی که ظاهر آراسته و درونی خشن و غیر قابل نفوذ دارد و تنها قشر نازکی از خاک روی آن را گرفته ، محلی مناسب برای افشاندن بذر و پرورش گیاه نیست ، چرا که پرورش گیاه و درخت نیاز به این دارد که علاوه بر روی زمین ، اعماق آن هم آماده برای پذیرش ریشه ها و تغذیه آن باشد . آری ! عیب از محل است که قابلیت ندارد . ◽️ چنان که سعدی می گوید : باران که در لطافت طبعش خلاف نیست در باغ لاله روید و در شوره زار ، خس (67) ◽️قلب آدم ریاکار همچون سنگ سخت است و قابلیت پذیرش رحمت حق را ندارد . بنا بر این وجه شباهت در این تشبیه ((بی اثر بودن و نابودی عمل )) است ؛ در این آیه منّت و آزار در انفاق به ((ریا)) تشبیه شده است ، چون ((ریا)) ضدّ اخلاص است و منّت نهادن و اذیّت کردن در انفاق نیز با اخلاص منافات دارد . منتها فرق این دو این است که انفاق و بخشش ریاکار از همان اوّل باطل است ، چون قصدش غیر خدا و خود نمایی است . ولی صدقه و بخشش منّت گذار و آزار دهنده از اول درست انجام می شود ، ولی بعداً به وسیله منّت و به رخ کشیدن ، عمل باطل و نابود می شود . ◽️لذا از امام صادق علیه السّلام روایت شده که فرمود : ((اَلاْبْقاءُ عَلَی الْعَمَلِ حَتّی یَخْلُصَ اءَشَدُّ مِنَ الْعَمَلِ ، وَالْعَمَلُ الْخالِصُ الَّذی لا تُریدُ اءَنْ یَحْمِدَکَ عَلَیْهِ اءَحَدٌ إِلا اللّهَ عَزَّوَجَلَّ(68) ؛ نگهداری عمل ، از خود عمل مشکل تر است و عمل خالص آن است که قصدت این نباشد که تو را در برابر آن عمل تعریف و توصیف کنند و فقط انگیزه ات خدا باشد و بس )) . =================== 67-کلّیات گلستان سعدی ، باب اوّل ، ص 124. 68-بحار الانوار، ج 70، کتاب الایمان و الکفر، ص 230. 👈🏾ادامه دارد... 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 ✅اصل دوازدهم 📃همراهی با قرآن ایمنی دهنده از وحشت‌های دنیوی است. ◽️قَالَ عَلِيُّ بنُ الحُسَينِ علیه السلام لَو مَاتَ مَن بَينَ المَشرِقِ وَ المَغرِبِ لَمَا استَوحَشتُ بَعدَ أَن يَكُونَ القُرآنُ مَعِي وَ كَانَ علیه السلام إِذَا قَرَأَ مالِكِ يَومِ الدِّينِ يُكَرِّرُهَا حَتَّى كَادَ أَن يَمُوت ◽️امام سجاد علیه السلام فرمودند: اگر همه مردم كه مابين مشرق و مغرب هستند بميرند من از تنهايى هراس نكنم پس از آنكه قرآن با من باشد، و آن حضرت علیه السلام شيوه‏اش اين بود كه هر گاه مالِكِ يَومِ الدِّينِ را ميخواند آنقدر آن را تكرار مي‌كرد كه نزديك بود بميرد. ⏪امام سجاد برایم گفتند که : ☑️با قرآن وحشتی در دنیا نیست. ☑️با قرآن تنهایی ملالی نیست. اگر همه عالم مرا رها کنند، با قرآن تنها نیستم. 👈🏾امام سجاد درباره قرآن برایت چه گفتند؟ 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب ادب فنای حضرت آیت الله جوادی آملی ج6 در تفسیر کبیره (16) ⏪3. نمونه هايي از نمازهاي كامل ⏪4. عبادت هاي بي بديل ◽️سخن درباره نماز علي (عليه‌السلام) همانند ديگر فضايل آن حضرت فراوان است كه به ذكر چند نمونه بسنده مي كنيم: 📂أ. «هشام بن عروه» از پدرش «عروة بن زبير»[ درباره دشمني عروة بن زبير با اميرمؤمنان (عليه‌السلام) ر. ك: ادب فناي مقربان، ج 5، ص 266.]چنين نقل مي كند: روزي در مسجد رسول خداصلي الله عليه و آله و سلم نشسته بوديم كه از اعمال اهل بدر و بيعت رضوان سخن به ميان آمد. «ابودرداء» گفت: آيا بي رغبت ترين مردم به مال دنيا، وَرِع ترين و كوشاترين آن ها در عبادت را به شما معرفي كنم؟ گفتند: كيست؟ گفت: اميرمؤمنان علي بن ابي طالب [(عليه‌السلام)]. با اين سخن همه حاضران از وي رو برگرداندند. ◽️آن گاه يكي از انصار به ابودرداء گفت: سخني گفتي كه هيچ كس آن را نپسنديد! ابودرداء گفت: چيزي مي گويم كه ديدم، پس هر يك از شما نيز هرچه (از ديگران) ديده است، بازگو كند. شاهد بودم كه علي بن ابي طالب [(عليه‌السلام)] از دوستانش جدا و وارد نخلستان شد و به گونه اي از من دور گشت كه او را گم كردم. در حالي كه با خود مي گفتم به منزلش رفته است، صدايي محزون گوشم را نوازش كرد كه چنين مي گفت: إلهي! كم من موبقة حملتَ عنّي فقابلتَها بنعمتك و كم من جريرة تكرمتَ عن كشفها بكرمك! إلهي! إن طال في عصيانك عمري و عظم في الصحف ذنبي فما أنا مؤمل غير غفرانك و لا أنا براج غير رضوانك![ خدايا! چه معصيت هايي كه از من ديدي ولي با نعمت خود با آن مقابله كردي! چه جرائم و لغزش هايي كه از من ديدي و با كرم و لطف خود آن را آشكار نكردي! خدايا! عمر من در عصيان تو گذشت و در صحيفه هاي اعمال گناهانم سنگين شد؛ ليكن آرزويي جز غفران تو و اميدي جز رضوان تو ندارم!] ◽️صدا مرا به خود مشغول كرد و به دنبال خود برد؛ ناگهان ديدم علي بن ابي طالب [(عليه‌السلام)] است. بي آنكه خود را به وي نشان دهم لختي درنگ كردم. ديدم ركعاتي در آن دل شب نماز گزارد و سپس به دعا و گريه و شكايت به درگاه خدا روآورد. از جمله در مناجات خود گفت: إلهي! اُفكّر في عفوك فتهون عليّ خطيئتي ثمّ أذكر العظيم من أخذك فتعظم عليّ بليّتي ثمّ قال: آه! إن أنا قرأت في الصحف سيئةً أنا ناسيها و أنت محصيها فتقول: خذوه فيا له من مأخوذ لاتنجيه عشيرته ولاتنفعه قبيلته يرحمه الملأ إذا اُذن فيه بالنداء؛ ثمّ قال: آه! من نار تنضج الأكباد والكلي. آه! من نار نزاعةً للشوي. آه! من غمرة من ملهبات لظي! [ خدايا وقتي در عفو تو تأمل مي كنم خطاهايم را سبك مي انگارم و آن گاه كه به ياد شدت عذاب و گرفتار كردنت مي افتم، بدبختي هايم را بزرگ مي بينم! آه! از آن هنگامي كه گناهي را در صحيفه اعمالم بخوانم كه من آن را فراموش كرده و تو شمارش گر آن باشي و به فرشتگان عذاب بگويي كه او را بگيريد، چنان گرفتني كه عشيره اش وي را نجات نمي دهند و قبيله اش وي را نفعي نمي بخشند! اگر اجازه فرياد زدن به او داده شود [چنان فرياد خواهد زد كه ] همگان بر او ترحم كنند. آه از آتشي كه جگر و احشا را بريان مي كند! آه از آتشي كه دست و پا و پوست سر را مي بَرَد! آه از عذاب ها و دردها و رنج هاي برخاسته از شعله هايي كه زبانه مي كشد!] ◽️سپس در گريه فرو رفت. ناگهان ديدم صدا و حركت او قطع شد. با خود گفتم كه بر اثر بيداري زياد خوابش برده است؛ خوب است كه براي نماز صبح بيدارش كنم. به سراغش رفتم، ديد مانند چوب خشكي افتاده است. حركتش دادم، تكان نخورد. گفتم: (اِنّا لِلّهِ واِنّا اِلَيهِ رجِعون)[ سوره بقره، آيه 156.] ◽️به خدا سوگند علي بن ابي طالب [(عليه‌السلام)] مرد؛ آن گاه به منزلش آمدم تا خانواده اش را از مرگ وي خبر دهم. فاطمه [(عليهاالسلام)] گفت: در چه حالي بود و قصه چيست؟ ماجرا را گفتم. گفت: اي ابودرداء! او نمرده است، بلكه اين حالت همان مدهوشي اي است كه از ترس خدا براي وي رخ مي دهد؛ آن گاه آب آوردند و بر سر و روي او پاشيدند تا به حالت عادي بازگشت. به من كه مي گريستم نگريست و گفت: اي ابودرداء! گريه ات براي چيست؟ گفتم: از كاري كه با خود مي كردي. گفت: اگر مرا ببيني در حالي كه به حساب فراخوانده شدم و همه مجرمان به عذاب خود يقين پيدا كرده اند و فرشتگان خشمگين و شعله هاي خشن مرا احاطه كرده است و در مقابل مَلِك جبار ايستاده ام و دوستانم مرا تسليم كرده و اهل دنيا بر من ترحّم مي كنند و در مقابل كسي خواهم بود كه هيچ چيز بر او مخفي نمي ماند، بيش از حالا بر من خواهي گريست. در پايان ابودرداء گفت: به خدا سوگند! هيچ يك از اصحاب رسول خداصلي الله عليه و آله و سلم را اين چنين نديدم. [الامالي، صدوق، ص 72 ـ 73، مجلس 18، ح 9؛ بحار الانوار، ج 41، ص 11 ـ 12، ح 1.] 👈🏾ادامه دارد... 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom