eitaa logo
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
2.8هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
787 فایل
«رحیق» نوشیدنی گوارا و ناب بهشتیان. ۲۵مطففین . مستمع صاحب سخن را بر سر کار آورد غنچهٔ خاموش، بلبل را به گفتار آورد صائب @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
برشی از کتاب آیت الله 🔅🔅🔅 📌 برخی آموزش های مورد نیاز 🍃 آموزش فقه و واجبات: 🌱رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) درباره احکام ارث می فرماید: مسائل ارث را فرابگیرید و آن را به مردم بیاموزید،چراکه من از دنیا خواهم رفت... وفتنه ها تا جایی آشکار می شود که دونفری که در موضوع ارث اختلاف دارند کسی را نمی یابند که میانشان فصل خصومت کند. 🌱همان گرامی (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود : مسائل ارث را بیاموزید و آن ها را به مردم یاد دهید، زیرا آموزش آن نیمی از دانش است و [اگرپیگیری نشود ] فراموش می گردد و آن نخستین چیزی است که [تلاش می شود] از امتم جدا شود. 🌱مردی به امیرمومنان (سلام الله علیه) عرض کرد: می خواهم تجارت کنم. آن حضرت فرمود: آیا دانش دین(فقه) آموخته ای؟ عرض کرد: بعد می آموزم. فرمود: وای بر تو! نخست فقه بیاموز؛آن گاه تجارت کن، زیرا کسی که خرید و فروش کند ولی از [مسائل] حلال و حرام نپرسید در گرداب ربا میوفتد. 🌱به بیان امام صادق (سلام الله علیه) :مسلمان را جز سه چیز اصلاح نکند: دین شناسی، شکیبایی در گرفتاری ها و برنامه ریزی نیکو در زندگی. 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
حق زیارت.mp3
489.5K
🔅🔅🔅 📌 حق زیارت زمان:1/11 دقیقه 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 📌 سلسله مباحث شرح نهج البلاغه حضرت امیرعلیه السلام ؛ شرح هفتاد و نهمین کلمه از مجموعه کلمات قصار نهج البلاغه ✳️ بعضی از گناهان هستند که کفاره آنها فقط به فکر مردم بودن است حضرت فرمود: «خُذِ الْحِكْمَةَ أَنَّى كَانَتْ فَإِنَّ الْحِكْمَةَ تَكُونُ فِی صَدْرِ الْمُنَافِقِ فَتَلَجْلَجُ فِی صَدْرِهِ حَتَّى تَخْرُجَ فَتَسْكُنَ إِلَى صَوَاحِبِهَا فِی صَدْرِ الْمُؤْمِنِ»؛ کلمات حکیمانه، رفتار حکیمانه، گفتار حکیمانه، نوشتار حکیمانه را هر جا دیدید أخذ کنید، نگاه نکنید که گوینده این کلمه حکیمانه خود عمل می‌کند یا عمل نمی‌کند. 🔹 اینکه فرمودند: «انْظُرْ إِلَى مَا قَالَ وَ لَا تَنْظُرْ إِلَى مَنْ قَال‏» این فقط در مسائل علمی است، اما در مسائل تربیتی اگر کسی بخواهد دیگری را اسوه خود قرار بدهد و به او دل بسپرد، در آنجا هم مسئله «انْظُرْ إِلَى مَا قَالَ‏» مطرح است و هم مسئله «انظر الی من قال»؛ هم ببیند که چه گفت، هم ببیند که چه کسی گفت؟ 🔹 در قرآن فرمود ﴿فَلْینْظُرِ الْإِنْسانُ إِلی‏ طَعامِهِ﴾ یعنی انسان وقتی کنار سفره نشست، غذای خود را نگاه کند که سالم است یا سالم نیست؟ مسموم است یا مسموم نیست؟ در ذیل این آیه روایتی از امام(سلام الله علیه) آمده که درست است این طعام ظاهری، مشمول آیه است اما منظور از طعام، تنها غذای ظاهری نیست، علم، غذای روح است و انسان علمی که فرا می‌گیرد را نیز باید ببیند از کدام دهن و از کدام قلم نشأت گرفته است، بعضی از اذهان، گفتارها، رفتارها و نوشتارها به قدری حق و زیباست که خدا به آنها قسم یاد می‌کند؛ ﴿ن وَ الْقَلَمِ وَ مَا یسْطُرُونَ﴾ اما همه گفتارها و رفتارها و نوشتارها اینگونه نیستند لذا انسان باید در این زمینه دقت کند. 🔹 حضرت در اینجا فرمود آنچه که مربوط به باید و نباید یا بود و نبود مطلب علمی است، از هر راهی که شنیدید آنها را بگیرید، اگر یک صنعت، صنعت خوبی است، نباید گفت حالا چون فلان کشور کافرند ما چرا این صنعت را از آنها بگیریم؟! این علم، این صنعت، این هنر برای جامعه نافع است ما که نمی‌خواهیم از نظر سیره عملی خود را به آنها بسپریم. لذا «خُذِ الْحِكْمَةَ أَنَّى كَانَتْ» ولو گوینده خود عمل نکند. 🔹 حضرت نفرمود ارزش هر کسی به علم اوست، علم چیز خوبی است اما ارزش هر کسی به هنر اوست، هنر چیست؟ هنر، نفع رساندن و کار خیر کردن است؛ هم فعل حَسَن و هم احسان «قِیمَةُ كُلِّ امْرِئٍ مَا یحْسِنُهُ» اینکه چقدر انسان می‌تواند به جامعه خیر برساند؟ گاهی یک عمل، کل جامعه را نجات می‌دهد یا یک حرف کل جامعه را نجات می‌دهد. 🔹 بعضی از گناهان‌اند که کفاره مشخصی دارند، اما بعضی از گناهان هستند که هیچ چیزی کفاره آن نیست مگر یک اصل و آن اصل این است که «إِنَّ مِنَ الذُّنُوبِ ذُنُوباً لَا یكَفِّرُهَا صَلَاةٌ وَ لَا صَوْمٌ قِیلَ یا رَسُولَ اللَّهِ فَمَا یكَفِّرُهَا قَالَ الْهُمُومُ فِی طَلَبِ الْمَعِیشَة»، فرمود هر گناهی را که با نماز و روزه حل نمی‌کنند، بعضی از گناهان هستند که کفاره آنها فقط به فکر مردم بودن است؛ کوشش و تلاش، فکر و فهم، که من چگونه این مشکل مملکت را حل کنم، با اینکه همه چیز در این مملکت هست چه کنم که عده‌ای ندزدند؟ چه کنم که عده‌ای اختلاس نکند؟ راه را چگونه بر غارتگران ببندم؟ چقدر این کلام مبارک است! 🔵«انظر الی ما قال و لاتنظر الی من قال» مربوط به کدام مسائل است؟! اینکه فرمودند: «انْظُرْ إِلَى مَا قَالَ وَ لَا تَنْظُرْ إِلَى مَنْ قَال‏» این فقط در مسائل علمی است، اما در مسائل تربیتی اگر کسی بخواهد دیگری را اسوه خود قرار بدهد و به او دل بسپرد، در آنجا هم مسئله «انْظُرْ إِلَى مَا قَالَ‏» مطرح است و هم مسئله «انظر الی من قال»؛ هم ببیند که چه گفت، هم ببیند که چه کسی گفت؟ 🔷حضرت در اینجا فرمود آنچه که مربوط به باید و نباید یا بود و نبود مطلب علمی است، از هر راهی که شنیدید آنها را بگیرید، اگر یک صنعت، صنعت خوبی است، نباید گفت حالا چون فلان کشور کافرند ما چرا این صنعت را از آنها بگیریم؟! این علم، این صنعت، این هنر برای جامعه نافع است ما که نمی‌خواهیم از نظر سیره عملی خود را به آنها بسپریم. لذا «خُذِ الْحِكْمَةَ أَنَّى كَانَتْ» ولو گوینده خود عمل نکند. 9/8/98 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
📌 کمین شیطان 🔹 از امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) رسیده است كه فرمود: «وَ أَعْطُوا السُّیوفَ‏ حُقُوقَهَا»؛[نهج البلاغه، نامه ‏16. ] یعنی حقّ شمشیر را ادا كنید. خدای سبحان این شمشیر را به دست مجاهدان داد كه به وسیله این شمشیر از مرز دین و آئین و ناموس مملكت دفاع بكنند كه به لطف الهی شما مانند سایر رزمندگان و مجاهدان ایران اسلامی این حق را ادا كردید. 🔸 فرمود شمشیر حقّی دارد و آن حق, بهره ‌برداری از شمشیر در دفاع از اسلام و مسلمین است «وَ أَعْطُوا السُّیوفَ‏ حُقُوقَهَا». این «وَ أَعْطُوا السُّیوفَ‏ حُقُوقَهَا» یعنی جهاد حقّی است الهی بر عهده ما, ما اگر حقّ الهی را انجام بدهیم ـ كه شما بزرگواران انجام دادید ـ خدای سبحان نه تنها قبول می ‌كند, حداقل ده برابر پاداش می ‌دهد; منتها باید تلاش و كوشش كنیم تا زحمتی كه كشیده شد، این زحمت را حفظ كنیم، چون خدا فرمود: ﴿مَن جَاءَ بِالحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا﴾.[سوره انعام، آیه160. ] یك وقت است كه كسی كار خوب می ‌كند، ولی توفیق ندارد كه آن كار را حفظ كند؛ بیان قرآن نیست كه اگر كسی كار خوب كرد خدا ده برابر پاداش می‌ دهد، بیان قرآن «مَن فعل حسنة» نیست، بیان قرآن این است كه ﴿مَن جَاءَ بِالحَسَنَةِ﴾؛ یعنی وقتی در قیامت وارد می‌ شود «حَسنه» در دستش باشد، این بتواند حفظ بكند آثار این حسنه را, بركات این حسنه را در دست داشته باشد و بگوید این كار من است, اگر خدای ناكرده از این «حسنه» بهره فراوانی كه باید ببرد نبرد، مشكل با خود اوست. 🔹 یك بیان نورانی از امام باقر (سلام الله علیه) است كه به جابر جُعفی فرمود: «وَ إِنْ مُدِحْتَ‏ فَلَا تَفْرَحْ»[تحف العقول، ص284. ] اگر از تو تعریف كردند خوشحال نباش، آنها نسبت به تو محبّتی كردند، ولی تو باور نكن! امیر المؤمنین (سلام الله علیه) هم به ما فرمود شیطان همیشه در كمین است، مخصوصاً آن وقتی كه از آدم دارند تعریف می ‌كنند,[نهج البلاغه، نامه53؛ «...وَ إِیاکَ وَ الْإِعْجَاب بِنَفْسِکَ وَالثِّقَةَ بِمَا یعْجِبُکَ مِنْهَا وَ حُبَّ الاِطْرَاءِ فَإِنَّ ذَلِکَ مِنْ أَوْثَقِ فُرَصِ الشَّیطَانِ فِی نَفْسِهِ لِیمْحَقَ مَا یکُونُ مِنْ إِحْسَانِ الْمُحْسِنِینَ...». ] می‌ گویند برای سلامتی فلانی صلوات, این حرف ‌ها از طرف مقابل نشانه ادب است، اما اگر خود شخص ـ خدای ناكرده ـ به خود بگیرد مشكل جدّی است. 🔸 حضرت فرمود همیشه شیطان در كمین است، مخصوصاً آن وقتی كه دارند از تو تعریف می ‌كنند، آن وقت خطّ آتش است! مستحضرید شما كه عمری را به جبهه گذراندید، همیشه جبهه در معرض تهاجم بیگانگان بود، مخصوصاً روزها یا شب ‌های عملیات كه خطّ آتش مرتب بود. شیطان همیشه در كمین است، مخصوصاً آن وقتی كه از آدم تعریف می ‌كنند. امام باقر(سلام الله علیه) به جابر جعفی فرمود: «وَ إِنْ مُدِحْتَ‏ فَلَا تَفْرَحْ»؛ اگر از تو تعریف كردند خوشحال نباش، بگو خدا را شكر و از آنها هم تشكر كن، ولی وظیفه ‌ات را سنگین ‌تر عمل بكن. 📚 سخنرانی در جمع ائمه جمعه و جماعات و هیئت رزمندگان آمل تاریخ: 1398/05/15 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
moredi_3575 ss.mp3
5.34M
📌 جلسه درس استاد آملی در تاریخ 9-8- 98 زمان::29/15دقیقه 🔅🔅🔅 🔹 به هنگام فتنه ها و بلاها به پناه ببرید 🔹برای نشر فرهنگ دینی و آشنایی ژرف با آموزه ها ی با پیوستن به کانال قرآنی رحیق از فعالیت های قرآنی حمایت کنید. 👇👇👇 @rahighemakhtoom
moredi_3575 p2.pdf
257.8K
📌 جلسه درس استاد آملی در تاریخ 9-8- 98 🔅🔅🔅 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به پناه ببرید 🔹برای نشر دینی و آشنایی ژرف با آموزه ها ی با پیوستن به کانال قرآنی از فعالیت های قرآنی حمایت کنید. 👇👇👇 @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅🔅🔅 📌 کمین شیطان زمان:3/52دقیقه 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
برشی از (21) 🔅🔅🔅 📌 رحمت فراگير و رحمت ويژه ▪ خداي سبحان دو گونه رحمت دارد: رحمتي مطلق، فراگير و بي مقابل، و رحمتي خاص كه در برابر غضب اوست و چنانكه گذشت، «الرّحمن» بر رحمت مطلق و فراگير و «الرّحيم» بر رحمت متناهي و خاصّ الهي دلالت دارد. ▪ رحمت رحمانيه خداوند همه چيز (كلّ شي ء) را زير پوشش دارد: دنيا وآخرت و مؤمن و كافر و رحمتي است نامتناهي؛ همانند آفتابي كه بر زندگي همه مي تابد و باراني كه بر هر سرزمين مي بارد: (ورحمتي وَسِعَتْ كلّ شي ء)[ سوره‌ي اعراف، آيه‌ي 156.]، (ربّنا وَسِعْتَ كلّ شي ء رحمة)[ سوره‌ي غافر، آيه‌ي 7.]، «وبرحمتك التى وَسِعَتْ كلّ شى ء»[ مفاتيح الجنان، دعاي كميل.]، «يا من سبقت رحمتُه غضبَه»[ همان، دعاي جوشن كبير.]بنابراين، مقابل چنين رحمت فراگيري «عدم» است، نه «غضب»؛ زيرا تقابل آن با غضب الهي موجب خروج غضب از پوشش رحمت رحمانيّه و تقييد رحمت مطلقه خواهد بود. ▪ اما رحمت رحيميّه در مقابل عذاب و سخط الهي قرار دارد و متناهي[مراد از تناهي، محدوديّت نسبت به رحمت مطلق است وگرنه رحمت خاص نيز از نظر دوام واستمرار نامتناهي است.]و محدود است؛ همان گونه كه سخط الهي محدود است. توفيق ياري دين وفراگيري معارف الهي، انجام دادن عمل صالح در دنيا و رسيدن به بهشت و رضوان الهي در آخرت، از مظاهر بارز رحمت رحيميّه است.[ چون توفيقِ ياري دين از بهترين مظاهر رحمت خاص الهي است وگروهي بر اثر ناشايستگي از آن محرومند، خداي سبحان با خطابي عتاب آميز به آنان مي گويد: بنشينيد (كه دين خود را به دست ديگران ياري مي كنم): ولكن كره الله انبعاثهم فثبّطهم وقيل اقعدوا مع القاعدين (سوره‌ي توبه، آيه‌ي 46).] ادامه دارد... 🍁🍁🍁 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
برشی از (22) 🔅🔅🔅 📌 رحمت رحمانيّه و رحيميّه در قرآن ▪ در برخي از آيات قرآن كريم تنها رحمت خاصّ الهي مطرح شده است؛ مانند: ✅ 1 ـ (يعذب من يشاء ويرحم من يشاء وإليه تُقلبون)[ سوره‌ي عنكبوت، آيه‌ي 21.]. در اين آيه‌ي كريمه، رحمت الهي در برابر عذاب او قرار گرفته است و چنين رحمتي همان رحمت خاصّ الهي است. ✅ 2 ـ (ولا تفسدوا في الأرض بعد إصلاحها وادعوه خوفاً وطمعاً إنّ رحمت الله قريب من المحسنين)[ سوره‌ي اعراف، آيه‌ي 56.]. رحمتي كه به محسنان نزديك است، رحمت خاصّ است وگرنه نيكوكار و تبهكار، هر دو مشمول رحمت مطلق خدا هستند. ▪ در بعضي از آيات نيز تنها به رحمت مطلق اشاره شده است؛ مانند: ✅ 1 ـ (أأتّخذ من دونه آلهةً إنْ يردن الرّحمن بِضُرٍّ لا تغن عنّي شفاعتهم شيئاً ولا ينقذون)[ سوره‌ي يس، آيه‌ي 23.]. با اين كه در اين آيه سخن از عذاب است از خداي رحمان ياد شده است، نه از خداي قهار و منتقم؛ زيرا رحمت رحمانيّه‌ي خداوند شامل عذاب نيز هست. ✅ 2 ـ (الرّحمن علّم القرآن)[ سوره‌ي الرحمن، آيات 1 ـ 2.]. در سوره‌ي مباركه‌ي «الرّحمن» پس از ذكر نام شريف «الرّحمن»، در شمار نعمتها و رحمتهاي الهي، همانند: تعليم قرآن و نعيم بهشتي، از جهنّم ياد كرده، مي فرمايد: (هذه جهنّم التي يكذب بها المجرمون يطوفون بينها وبين حميم آن فبأيّ آلاء ربّكما تكذبان)[ سوره‌ي الرحمن، آيات 43 ـ 45.]. جهنّم كمالي وجودي و در رديف بهشت و ساير آلاء خداي سبحان، زيرِ پوشش رحمت مطلق اوست. ✅ 3 ـ (فإن كذّبوك فقل ربّكم ذو رحمة واسعة ولا يُرَدّ بأسه عن القوم المجرمين).[ سوره‌ي انعام، آيه‌ي 147.]رحمتي كه در كنار تكذيب كافران و تعذيب مجرمان ذكر شده است، رحمت مطلقه است.[ محتمل نيز هست كه اين آيه ناظر به رحمت خاص و مفادش اين باشد كه رحمتهاي الهي فراوان است و در برابر تكذيب دشمنان دين بايد بر رحمتهاي خاص خدا تكيه كرد.] ▪ در برخي از آيات نيز هر دو قسم رحمت آمده است؛ مانند: (واكتب لنا في هذه الدنيا حسنة وفي الآخرة إنّا هدنا اليك قال عذابي أُصيب به من أشاء ورحمتي وسعت كلّ شي ء فسأكتبها للذين يتقون ويؤتون الزكاة والذين هم بآياتنا يؤمنون).[ سوره‌ي اعراف، آيه‌ي 156. ضمير «ها» در «فسأكتبها» كه حاكي از رحمت خاص است، به نحو «استخدام» به همان رحمت مطلق كه در كلمه‌ي «رحمتي» مطرح است، برمي گردد. بنابراين، مقصود از ضمير مؤنّث(ها) در «فسأكتبها»، قسم خاصي از رحمت است.] ▪ خداي سبحان در پاسخ حضرت موساي كليم (عليه السلام) كه تثبيت حسنه (رحمت خاص) را در دنيا و آخرت مسئلت مي كند، اصول سه گانه زير را تبيين مي كند: ✅ 1 ـ عذاب الهي بر اساس مشيّت حكيمانه اش بر افرادي خاصّ نازل مي شود (عذاب خاصّ) ✅ 2 ـ گستره‌ي رحمت فراگير الهي همه چيز (حتي عذاب) را شامل مي شود (رحمت مطلق). ✅ 3 ـ در عين فراگيريِ رحمت، آن را به مؤمنان پرهيزكار عطا مي كند (رحمت خاص). رحمتي كه تنها بهره‌ي پرهيزكاران است، رحمت خاص (رحيميّه) است، نه رحمت عام و مطلق (رحمانيّه) كه هم پرهيزكار و هم تبهكار را زير پوشش دارد. ✒ تذكّر: بحث در تفاوت و امكان تفكيك رحمان و رحيم، فرع بر آن است كه هر كدام تعيّن خاص و وصف مخصوص را دربرداشته باشد؛ اما بنابراين كه مجموع هر دو، اسم خاص باشد مانند بعلبك و رامهرمز، چنانكه برخي از بزرگان اهل معرفت[تفسير ابن عربي، ج1، ص26 ـ 27.]برآنند، نتيجه اين است كه پرورش نظام هستي امكاني بر محور تلفيق و جمع رحمت عام و خاص است و براي تفكيك مجالي نيست. 🍁🍁🍁 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 ✳ نگاشت 20: نکات تفسیری آیات 21 تا 26 كَلَّا إِذا دُكَّتِ الْأَرْضُ دَكًّا دَكًّا : «21»🔸 وَ جاءَ رَبُّكَ وَ الْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا 🔸 «22» وَ جِي‌ءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ يَتَذَكَّرُ الْإِنْسانُ وَ أَنَّى لَهُ الذِّكْرى‌ «23» يَقُولُ يا لَيْتَنِي قَدَّمْتُ لِحَياتِي «24» فَيَوْمَئِذٍ لا يُعَذِّبُ عَذابَهُ أَحَدٌ «25» وَ لا يُوثِقُ وَثاقَهُ أَحَدٌ «26» 🌿🌿🌿 ▫ «جَآءَ رَبُّکَ»: چگونگی آمدن خدا، بر ما مجهول است، و به گونه‌ای است که تنها خود می‌داند و بس . ▫ یا این که مراد تجلّی ذات اقدس و ظهور نشانه‌های قدرت و عظمت او است، به گونه‌ای که جای انکار شناخت خدا برای کسی باقی نمی‌ماند، گوئی همگان با چشم خود ذات بی‌مثال کبریائی را می‌بینند. ▫ «الْمَلَکُ»: فرشتگان. اسم جنس است. ▫ «صَفّاًصَفّاً»: صف در صف. صف صف. حال است ✅ ۱ - تجلّى حضور خداوند، در تمام صحنه هاى قیامت براى همه مردم (و جاء ربّک) 🔹 خداوند، همواره و در همه جا، در دنیا و آخرت، حضور دارد. بنابراین معناى «جاء»، ظهور همین حقیقت براى حاضران در صحنه قیامت است; چه آن که آنان حضور خداوند را در همه امور، مشاهده خواهند کرد. ✅ ۲ - انسان ها در قیامت، خود را به طور کامل، مقهور ربوبیت و تدبیر خداوند خواهند دید. (و جاء ربّک) 🔹 اضافه «ربّ» به ضمیر خطاب - که به مخاطب خاصى نظر ندارد - بیانگر آن است که آنچه براى همگان مشهود خواهد شد، جلوه هاى ربوبیت خداوند در هر شخص است. ✅ ۳ - رسیدگى به حال انسان ها در قیامت، از شؤون ربوبیت خداوند است. (کلاّ إذا ... و جاء ربّک) ✅ ۴ - فرشتگان در قیامت، در صف هایى منظّم، حضور یافته، به اجراى رسالت خویش خواهند پرداخت. (و الملک صفًّا صفًّا) 🔹 کلمه هاى «صفّاً صفّاً» - به تأویل «مصطفّین» (در صفوف منظم قرار گرفته) - حال براى «المَلَک» است. 🔹 «مَلَک» اسم جنس بوده و حرف «ال» در آن، براى استغراق است. برخى آن را مفرد «ملائکه» دانسته اند و برخى آن را از ریشه «مِلْک» و به معناى سیاست گذار دانسته و گفته اند: شخص سیاست گذار، اگر انسان باشد «مَلِک» و اگر فرشته باشد، «مَلَک» نامیده مى شود. این کلمه در اصل «مأْلَک» و به معناى «رسالت» بوده است. ✅ ۵ - فرشتگان، مأمور رسیدگى به امور انسان ها در قیامت (و الملک صفًّا صفًّا) از جمله «یومئذ یتذکّر الإنسان» در آیه بعد، معلوم مى شود که حضور فرشتگان در قیامت در رابطه با کار انسان ها است. ✅ ۶ - رسیدگى به کارهاى انسان ها در قیامت، داراى قسمت هاى گوناگون و تفکیک شده است. (صفًّا صفًّا) ✅ ۷ - فرشتگان در قیامت، در رده هاى مختلف دسته بندى شده و هر دسته مأموریتى ویژه دارند. (صفًّا صفًّا) ✅ ۸ - فرشتگان در قیامت، به فرمان خداوند و با نظارت کامل او، انجام وظیفه مى کنند. (و جاء ربّک و الملک) آمدن خداوند، کنایه از حضور کامل او است و عطف «ملک» بر «ربّک»، بیانگر آن است که حضور فرشتگان، مستقل از حضور خداوند نیست; بلکه در راستاى آن و بخشى از یک برنامه منسجم است. ✳ «على بن الحسن بن على بن فضّال عن أبیه قال: سألت الرضا(ع) ... عن قول اللّه عزّوجلّ «و جاء ربّک و الملک صفّاً صفّاً» فقال: إنّ اللّه تعالى لایوصف بالمجىء و الذهاب تعالى عن الإنتقال إنّما یعنى بذلک و جاء أمر ربّک و الملک صفّاً صفّاً;[عیون اخبارالرضا، ج ۱، ص ۱۲۵، ب ۱۱، ح ۱۹; نورالثقلین، ج ۵، ص ۵۷۴، ح ۲۰.] 🔹 على بن الحسن از پدرش روایت کرده که گفت: از امام رضا(ع)، درباره سخن خداوند «و جاء ربّک و الملک صفّاً صفّاً» پرسیدم، فرمود: خداوند متعال به آمدن و رفتن توصیف نمى شود. او والاتر از انتقال یافتن است. مقصود این است که امر پروردگارت، فرارسد و فرشتگان صف اندر صف حاضر شوند». 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 ✳ ما هم مخاطب این حدیث هستیم. 📝 حديث : عن النُّعمان بنِ سعد، عن علی « علیه السلام » أنَّ النبی « صلی الله علیه وآله » قال: خیارُکم مَن تَعلم القرآنَ و علمه. ▫ بهترین شما کسانی هستند که قرآن را فرا بگیرند، و آنرا تعلیم بدهند. مکرّر عرض کردیم: صیغه های تفضیل، که یا از لحاظ بِناء تفضیل اند، یا از لحاظ معنا که به معنای بهترینِ شماست؛ این تفضیل، تفضیل »خیارُکم« تفضیل اند، مثل این نِسبی است. ▫ در موارد دیگر هم تعبیر خیارُکم یا خیرُکم در روایات آمده است، یعنی برخی از بهترین ها، این هایند. در این روایت، اول، تعلّم قرآن است، بعد تعلیم قرآن. ▫ تعلّم قرآن و تعلیم قرآن، هر دو مراتبی دارد؛ آن وقتی که این بزرگوار این معنا را فرمودند، قرآن تازه نازل شده بود، خیلی ها قرآن را بلد نبودند، به آنها تعلیم می دادند. کما اینکه امروز هم در جامعۀ ما کسانی قرآن را بلد نیستند! نه اینکه حفظ ندارند، حتی روخوانیِ قرآن را هم بلد نیستند! بهترین کار برای اینها این است که یاد بگیرند روخوانی قرآن را. بعضی روخوانی قرآن را بلدند اما تسلط بر مفاهیم قرآنی ندارند. گاهی یک آیه ای را برای ما می خوانند، می بینیم مثل اینکه تا حالا این آیه را نشنیده بودیم، با اینکه این همه قرآن را خواندیم! این، بخاطر عدم تدبّر و عدم تعمّق در مفاهیم قرآنی است. ▫ این هم مرحله ای از تعلّم است که انسان قرآن را که میخواند، تعمّق کند، تدبّر کند تا بر مفاهیم قرآنی احاطه پیدا کند تا آن حدّی که ظرفیت محدودِ ماست. این هم یک مرحله است. ▫ مرحلۀ دیگر این است که: ظرائف قرآنی را انسان متوجه بشود. گاهی اوقات یک آیه ای را می خوانیم، معنای آن آیه را هم می فهمیم، لکن در تعبیراتِ آن آیه ظرافتهایی وجود دارد که این ظرافتها را اگر انسان توجه کند، آن وقت میفهمد که این بیانِ الهی چقدر علوّ مرتبه دارد. این هم یک مرحله ای از تعلّم است، مراحل بالاتر هم هست، ▫ بعضی از معارف است که از بُطون قرآن استفاده میشود، انسانهای معمولی آنها را نمیفهمند. ▫ این که میفرمایند: تعلّم قرآن لازم است؛ فقط خطاب به آن کسی نیست که روخوانی قرآن را بلد نیست، خطاب به ما هم هست، ما هم میتوانیم قرآن را یاد بگیریم در مراحل بالاتر. عین همین قضیه در تعلیم قرآن است، یکی روخوانی قرآن را یاد میدهد، یکی معنای قرآن را یاد میدهد، یکی دقتهای قرآنی را، یکی ظرافتهای قرآنی را، یکی آن مفاهیم بلند قرآنی را. اینها همه اش تعلیم است، را « خیارُکم مَن تعلّم القرآن و علَّمه » اینها همه اش لازم است. ▫ بنابراین، مخصوص ندانیم به آن تعلیم و تعلّمی که در مکتبخانه است، تعلیم و تعلّم قرآن، عرض عریضی دارد. جلسه 27 خارج فقه صلات الجمعه دوشنبه 22-7-98 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
برشی از کتاب آیت الله 🔅🔅🔅 📌 برخی آموزش های مورد نیاز 🍃 حرفه و صنعت: 🌱امیر مومنان (سلام الله علیه) می فرماید: اشتغال به حرفه ای همراه با عفت نفس از ثروت همراه با ناپاکی بهتر است. 🌀نکته: روایات فراوانی فضیلت حرفه هایی مانند دامداری، کشاورزی، باغداری، کشتیرانی، صید ماهی، شیلات و نیز سحرگاهان به دنبال کار رفتن را بیان می کنند و قهرا آموزش مربوط به آنها نیز مورد تاکید است . 🆔 @rahighemakhtoom
📌 امامت عهد الهی 🔹 وجود مبارک امام هشتم وقتی وارد سرزمین خراسان شد، سؤال کرد که مسئله مهم در اینجا چیست؟ عرض کردند مسئله امامت و خلافت است. حضرت فرمود اینها از خلافت و امامت چه خبری دارند؟! اینها چه می‌دانند امامت چیست؟! اینها چه می‌ دانند خلافت چیست؟! آن سخنرانی نورانی را که مرحوم کلینی نقل کرد و دیگران هم نقل کردند، از وجود مبارک امام هشتم به ما رسیده است فرمود: «اَلإِمَامُ وَاحِدُ دَهْرِهِ لَا یدَانِیهِ أَحَد»، «وَ هُوَ بِحَیثُ النَّجْمُ مِنْ یدِ الْمُتَنَاوِلِینَ وَ وَصْفِ الْوَاصِفِینَ فَأَینَ الِاخْتِیارُ مِنْ هَذَا وَ أَینَ الْعُقُولُ عَنْ هَذَا وَ أَینَ یوجَدُ مِثْلُ هَذَا»؛[الکافی(ط ـ الاسلامیة)، ج1، ص 201. ] امام ستاره آسمان است، با دست کسی نمی ‌تواند به آسمان دست ‌درازی کند و ستاره را بگیرد یا مَسح کند. مگر امامت را می ‌شود شناخت؟! مگر ولایت را بدون غدیر می ‌شود شناخت؟! مگر حقیقت امامت یک امر انتصابی است؟! 🔹 آیا امام را مردم انتخاب می ‌کنند که آنها می ‌گویند یا امامت عهد خداست که خدا می ‌گوید؟ ما می ‌گوییم امامت عهد خداست و خدا باید عطا کند، چه اینکه به خلیل حق فرمود: ﴿لاَ ینَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ﴾؛[سوره بقره، آیه124. ] اینکه می ‌خوانیم ﴿لاَ ینَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ﴾ باید بدانیم که این عهد فاعل «ینال» است؛ یعنی امامت عهد من است، میثاق من است، حکم و فرمان من است؛ این فرمان باید از بالا صادر بشود، این سِمَت الهی است، سِمَت مردمی نیست. امامت انتخابی نیست تا مردم به کسی رأی امامت بدهند؛ امامت انتصابی است، چرا؟ چون خود ائمه از طرف ذات اقدس الهی فرمودند اگر کسی بخواهد امام را بشناسد باید پیغمبر را بشناسد، اگر بخواهد پیغمبر را بشناسد باید خدا را بشناسد، چرا؟ چون امامت جانشینی نبوت است خلافت نبی است؛ اگر کسی خواست «خلیفة النبی» را بشناسد باید مستخلف عنه را بشناسد، اگر مستخلف عنه را نشناخت که خلیفه را نمی ‌شناسد و اگر کسی خواست نبی را بشناسد حتماً باید «الله» را بشناسد، زیرا نبی خلیفه «الله» است تا کسی مستخلف عنه را نشناسد خلیفه را نمی ‌شناسد.[ الکافی(ط ـ الاسلامیة)، ج1، ص337. ] امام جانشین نبی است امام جانشین رسول است، این انتصابی است نه انتخابی! امام را باید غدیر معین کند نه سقیفه! 🔹 امام رضا (علیه السلام) در خراسان این را کاملاً تبیین کرد فرمود: «الْإِمَامُ وَاحِدُ دَهْرِهِ لَا یدَانِیهِ أَحَدٌ»، «وَ هُوَ بِحَیثُ النَّجْمُ مِنْ یدِ الْمُتَنَاوِلِینَ وَ وَصْفِ الْوَاصِفِینَ فَأَینَ الِاخْتِیارُ مِنْ هَذَا وَ أَینَ الْعُقُولُ عَنْ هَذَا وَ أَینَ یوجَدُ مِثْلُ هَذَا»، مگر با رأی مردم کسی امام می ‌شود؟ مگر با عقل مردم امامت شناخته می ‌شود؟ گفت و گفت، تا فضای ایران اسلامی را ولایی کرد. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1398/04/20 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅🔅🔅 📌 نبرد شیطان زمان:1/20دقیقه 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
برشی از کتاب (104) 🔅🔅🔅 ✳ اصل چهارم. رويش دانش و زايش خرد، امري است ضروري؛ سرزمين مواتِ فرهنگي با فنّ آوري و ابتكار احيا مي شود. سيطره بر زمينه مائتْ از آنِ احياگران آن است. ▫ اگر دانش پژوهانِ مرز و بوم اسلامي با همه رسالتي كه در اين باره دارند، به احياي موات فكري مبادرت نكنند، ديگران كه دانش را چون كالاي اقتصادي احتكار مي نمايند و سائرين را نه تنها از آن فنونِ بديع به رايگان بهره مند نمي كنند و نه تنها از فروش صنعت فكري به مشتريان دريغ دارند، بلكه براساس پيش فرضِ مذموم (قد اَفْلَح اليوم مَن اسْتَعْلي) [سوره طه، آيه 64.]، و به استناد اصلِ مهجورِ جاهلي؛ «الحقُ لمن غَلَبَ»، خود را مالك علم و سلطان خرد مي پندارند و كشورهاي عقب مانده را از جبران محروميت منع مي نمايند و سنگ را مي بندند و سگ را مي گشايند. ▫ اكنون كه ضرورت ابتكار معلوم شد و شايسته ترين نهاد براي تصدي فنّ آوري در حوزه علوم حسّي و تجربي دانشگاه و لائق ترين افراد آن دانشجويان عزيزاند، لازم است به برخي از شرائط نوآوري و بعضي از موانع آن اشارت رود: ✅ 1. آگاهي از نياز جامعه متمدّن كه تمدّن خويش را در ظلّ تديّنِ صحيح مي داند. ✅ 2. اطلاع از نصاب دانش موجود و كيفيّت ارتقاي سطح آن. ✅ 3. آشنايي كامل به ظرفيّت عصر براي فنون برتر. ✅ 4. معرفت مباني نظري و مبادي تجربي براي فنّ آوري. ✅ 5. احساس مسئوليّت در لزوم ✅ 6. استقبال از معاضدت، مساعدت، معاونت و مشاورت فكري و فرهنگي تا در تِلو عقل جمعي، جهل علمي و جهالت عملي عِقال گردد و تجلّي ره توشه دانشي در تابلو دانشگاهي تبلور يابد و سَرْسپردگان بيگانه با مشاهده اين سرفرازي، همچون دوران انقلاب، دفاع مقدس و سازندگي، جرأت سرزنش نداشته باشند. ▫ بنابراين، غفلت از حاجتِ اجتماع و جهل مركّب نسبت به حوزه طبيعت و صنعت، و فقدان حسّ مسئوليت و از دست دادن خوي غيرت و ساير اخلاق برين، همگي مانع فنّ آوري اند؛ حضرت رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله و سلم جهل بسيط را زمينه جوشش دانش شمرده اند و ضمن يادآوري منبع اصيل علم، يعني قرآن و سنّتِ معصومان، از آگاهي به جهل كه از آن به جهل بسيط ياد مي شود، سخن به ميان آورد و چنين فرمود: «العلم ثلاثة: كتابٌ ناطق وسنّة ماضيةٌ ولاأدري» [نهج الفصاحه، ج2، ص670.]؛ چه اينكه پژوهش و پرسيدن و جست وجو كردن، كليد مخازن فنّ آوري است و آن حضرت صلي الله عليه و آله و سلم در اين باره چنين فرمود: «العلمُ خزائنُ ومفتاحها السؤال فَسَلُوا يَرْحَمَكُمُ اللّه فإنّه يُوْجَرُفيه أربعة: السائل والمعلّم والمُسْتَمعُ والمُحِبّ لهم» [نهج الفصاحه، ج2، ص670.]. ▫ پاسخ مثبت دادن به پرسش علمي محمود است، دريغ داشتن آن از پرسش گر لائق ممنوع؛ چه اينكه رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: «العِلْم لايَحِلّ مَنْعه».[ همان، ص671.]مِلّتِ فنّانْ هماره زنده و زنده تر خواهد ماند؛ چه اينكه پيام اسلام در اين زمينه چنين است: «العلمُ حياة الإسلام وعِمادُ الإيمان».[ همان، ص670.] ▫ غرض آنكه جهل بسيط نه مركّب، اِقرار به آن نه كتمان آن، قيام براي زدودن آن نه قعود براي ماندن آن، از آموزه هاي ديني است، زيرا گاهي «لاأدري» سرپل شناخت معرّفي مي گردد و زماني اقرار به جهل و اصرار بر زدودن آن در نيايش ها مطرح مي شود: «فارحَم عبدَك الجاهلَ» [اقبال الاعمال،(دعاي افتتاح)، ص 59.]، و زماني نتيجه سودمند چنان معرفت و چنين اعتراف، در داستان آموزنده فرشتگان ارائه مي گردد كه با گفتن (لاعِلم لَنا إلّاما عَلَّمتنا) [سوره بقره، آيه 32.]، فيض عالم شدن را با فرمانِ (يا ءَادم أَنْبئهُم) [سوره بقره، آيه 33.]دريافت كردند؛چون ملائك گو كه لاعِلْمَ لَنا -يا الهي غير ما علّمتنا[مثنوي معنوي، دفتر دوم، بيت 3175.] 🍁🍁🍁 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 💻به کانال قرآنی رحیق بپیوندید @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅🔅🔅 📌 امامت عهد و پیمان الهی زمان:3/10دقیقه 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
برشی از (23) 🔅🔅🔅 📌 لطايف و اشارات ✅ 1 ـ ادب الهي در شروع كار ▪ سوره‌ي مباركه‌ي حمد كه اولين سوره كتاب خداست، با آيه‌ي كريمه‌ي (بسم الله الرّحمن الرحيم) كه حاوي اسم ذات و برخي اسماي صفات الهي است، آغاز مي شود. بنابراين، «بسم الله» هم در طليعه‌ي سوره و هم در آغاز كتاب الهي آمده است و اين گونه، خداي سبحان ادب دينيِ ورود به كار و شروع عمل را به ما مي آموزد. ▪ پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) نيز در مقام تبيين همين ادب ديني فرمودند: هر كاري كه با نام خدا آغاز نگردد ابتر است: «كلّ أمر ذى بال لم يُبداي فيه باسم الله فهو أبتر»[2]. ابتر به معناي «منقطع الآخر» و بي فرجام است و چون فاعل با پايان يافتن كار به هدف خود مي رسد، كاري كه به هدف نرسد، ابتر است و از اين رو به زيركي وهوشي كه در راه حق به كار نيايد، چون به هدف اصيل خويش نرسيده است، «فطانت بَتراء» (زيركي بي فرجام) گفته مي شود. ▪ آغاز كردن كار با نام خدا و ابتداي به اسم «الله» اشارتي لطيف و رمزگونه به لزوم حق بودن فعل و پاك بودن فاعل، يعني جمع بين «حُسن فعلي» و «حُسن فاعلي» دارد. بنابراين، كاري را مي توان با نام خدا آغاز كرد كه هم حسن فعلي داشته باشد و هم حسن فاعلي؛ يعني هم حق باشد و هم از قلب پاك و نيّت خالص فاعل برخاسته باشد و اگر عملي فاقد هر دو حسن يا يكي از آن دو باشد، قابل شروع با نام خدا نيست و به مقصد نيز نمي رسد؛ زيرا كار باطل به باطل ختم مي شود. پس براي منتهي شدن كار به مقصد اصيل خود كه حق است و مصونيّت از نافرجامي كه آفت فعل است، بايد كار را با نام خدا و به حق آغاز كرد و از اين رو خداي سبحان مسئلتِ ورود صادقانه به كار و خروج پيروزمندانه از آن را به پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مي آموزد: (وقل ربّ أدخلني مدخل صدق وأخرجني مخرج صدق...)[ سوره‌ي إسراء، آيه‌ي 80.]. انساني كه با نام خدا وارد كاري شد و در حدوث و بقا آن نام را حفظ كرد، هرگز در بين راه نمي ماند: (ومن يتّق الله يجعل له مخرجاً ويرزقه من حيث لا يحتسب)[ سوره‌ي طلاق، آيات 2 ـ 3.]. خداي سبحان در اين سوره به ما مي آموزد كه حتي حمد و عبادت او نيز اگر با «اسم الله» آغاز نگردد، گرچه حسن فعلي دارد، ولي چون فاقد حسن فاعلي است، اَبْتر است. ▪ در فرهنگ ديني، «ابتر» بودن و نافرجامي هم به فعل اسناد داده شده است؛ مانند آنچه در حديث پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) گذشت، و هم به فاعل؛ مانند: (إنّ شانئك هو الأبتر[سوره‌ي كوثر، آيه‌ي 3.]. انسان آلوده اي كه كار باطل مي كند، يعني هم «قُبح فعلي» دارد و هم «قُبح فاعلي»، ابتر است و هرگز به مقصد نمي رسد. ▪ مراد از ابتر بودن فاعل تنها انقطاع نسل نيست. فاجعه‌ي دردبار آن است كه انسان به مقصد و مقصود اصيل آفرينش خود دست نيابد وگرنه عقيم شدن و انقطاع نسل فاجعه بار نيست؛ به ويژه در جهان آخرت كه سخني از روابط نَسَبي نيست: (فلا أنساب بينهم يومئدٍ...)[ سوره‌ي مؤمنون، آيه‌ي 101] و هر كس مهمان عقايد، اخلاق و كارهاي خويش است. ▪ حاصل آن كه، خداي سبحان با آغاز كردن كتاب وحي به نام خود، ادب ديني در آغاز كردن كارها را به ما مي آموزد. 🍁🍁🍁 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
برشی از کتاب آیت الله 🔅🔅🔅 📌 برخی آموزش های مورد نیاز 🍃 آموزش هنر دینی: 🌱اسلام به آموزش هنر متعهد و بهره مندی از زیبایی هنر در مسیر توحید و معارف دین توصیه کرده و امامان اهل بیت (سلام الله علیهم) به آموزش اشعاری با مضامین دینی و اعتقادی سفارش کرده اند. 🌱حضرت امام صادق (سلام الله علیه) می فرماید: امیر مومنان (سلام الله علیه) خوش داشت که شعر ابوطالب (سلام الله علیه) روایت و تدوین شود و می فرمود: آن را فرا بگیرید و به فرزندانتان بیاموزید، چرا که او [ابوطالب] بر دین خدا بود و در آن دانش بسیاری است. 🌱امام صادق (سلام الله علیه) می فرماید: ای شیعیان! به فرزندانتان شعر عبدی را بیاموزید ،چرا که او بر دین خداست. @rahighemakhtoom
آیت الله 🔹 شیخ مفید در امالی خود از امام صادق(ع) این روایت را نقل می کند که اگر کسی عقیده توحیدی داشته باشد و این عقیده خود را با عمل صالح همراه سازد وارد ملکوت خواهد شد؛ ملکوت عالم که محل شهود است، جایی است که قرآن کریم می فرماید ما مرتب، ملکوت عالم را به ابراهیم خلیل نشان می دادیم. اینگونه از روایات می فهماند انسان می تواند به مرحله ای برسد که خود در مقام شهود قرار بگیرد. 🔷مناجات «شعبانیه» از غنی‌ترین و قوی‌ترین مدارک دینی ماست، اولِ مناجات «شعبانیه» منادات است، بعد وقتی انسان احساس قُرب الهی کرد می‌شود مناجات و با خدا نجوا می‌کند. بعد وقتی نفسش تمام شد در همین مناجات «شعبانیه» به ما می‌گویند به خدا بگو من نفسم تمام شد حالا تو مناجات بکن من گوش بدهم «وَ اجْعَلْنِی مِمَّنْ نَادَیتَهُ فَأَجَابَكَ وَ لَاحَظْتَهُ فَصَعِقَ لِجَلَالِكَ فَناجَیتَهُ سِرّاً» خدایا من حرفم تمام شد حالا تو با من حرف بزن که لذت حرف تو را من بشنوم و مدهوش بشوم نه بیهوش «وَ اجْعَلْنِی مِمَّنْ نَادَیتَهُ فَأَجَابَكَ وَ لَاحَظْتَهُ»، بعد ناز شروع می‌شود و آن ناز این است که به ما در مناجات «شعبانیه» گفتند به خدا بگو خدایا «إِلَهِی إِنْ أَخَذْتَنِی بِجُرْمِی أَخَذْتُكَ بِعَفْوِكَ وَ إِنْ أَخَذْتَنِی بِذُنُوبِی أَخَذْتُكَ بِمَغْفِرَتِكَ»؛ خدایا اگر تو در معاد یا در دنیا در یک فرصت دیگری به من اعتراض کنی بگویی چرا گناه کردی؟ من هم می‌گویم تو که بزرگ بودی چرا نبخشیدی؟! این راه نیاز نیست این راه ناز است. خدایا تو که بزرگ‌تر بودی و عفو هم با بزرگان است تو چرا نبخشیدی؟! این مسائل جز با عرفان قابل حل نیست. 🔷 احتیاط داشتن به معنای این است که انسان دور دین خود که طبق بیان ائمه مانند برادر اوست یک دیوار محافظ یا حائط بکشد تا در معرض گزند و آسیب نباشد. چنین احتیاطی را در ورود به عرفان باید رعایت کنید تا از راه به بیراهه منحرف نشوید. @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 📌 امنیت ایران 🔹 جریان سیزده آبان چند پیام دارد: یك بخش آن پیام داخلی است و یك بخش دیگر آن پیام خارجی است؛ پیام داخلی‌ آن این است كه آن شهادت ‌ها را ما واقعاً أرج بنهیم و بدانیم در كنار سفره آنها هستیم، این تعارف ندارد! اگر امنیت است، اگر توفیق است، اگر احساس استقلال است، اگر آزادی و شرف هست، مهمان آنها هستیم، این دیگر هیچ تعارفی ندارد. الآن كه ما ـ به لطف الهی ـ آزاد شدیم، واقع در كنار سفره شهدا هستیم، این تعارف ندارد! احترام به اینها، رفتن راه اینها، گرامیداشت خانواده ‌های اینها، إجلال اینها، این ادای حقّ اینهاست، این برای بخش داخلی. 🔹 اما جریان خارج، در مورد استکبار یک بیان نورانی قرآن کریم دارد که به ما هشدار می‌ دهد، می‌ فرماید اینها تا بتوانند خنجر را از رو می‌ زنند، نتوانند خنجر را از پشت می ‌زنند، در هر دو حال خنجر دست اینهاست. درست است که وجود مبارک پیغمبر (صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم‏) عالِم به غیب است، اما خدا به آن حضرت می ‌گوید تا ما بفهمیم، به پیغمبر (صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم‏) فرمود این اسرائیل كه الآن هم اسرائیل است و هم استبكار ـ با هم هستند ـ فرمود: ﴿لا تَزالُ تَطَّلِعُ عَلی‏ خائِنَةٍ مِنْهُمْ﴾؛[سوره مائده، آیه13. ] این ﴿لا تَزالُ﴾ برای إفاده استمرار است، فرمود اینها هر روز نقشه می ‌كشند، همیشه خنجر دستشان است، اگر بتوانند از جلو و نتوانند از پشت‌ سر خنجر می ‌زنند. 🔹 بنابراین روز سیزده آبان، ما باید دو كار بكنیم: یكی درباره خود ایران که وظایفمان را انجام بدهیم، دیگر اینكه نسبت به بیگانه هوشمند باشیم كه آنها دارند چه كار می ‌كنند؟ ما نباید بگوییم که حالا داعش را راه ندادیم، این كار لازم است؛ ولی این كَفِ كار است. ما باید بدانیم آنها چه كار می ‌كنند؟ یعنی واقعاً هوش سیاسی ما باید طوری باشد كه هر نقشه‌ ای كه استكبار یا صهیونیسم می ‌كشند، ما با خبر باشیم. درست است که امنیت ایران ـ به لطف الهی ـ فعلاً برکت است، ولی این كفِ كار است. 🍁🍁🍁 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
امنیت ایران.mp3
983K
🔅🔅🔅 📌 امنیت ایران زمان:2/31دقیقه 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
برشی از (23) 🔅🔅🔅 📌 لطايف و اشارات ✅ 1 ـ ادب الهي در شروع كار 🔸 تذكّر: ✅ الف: ادب دينيِ شروع كار با نام خدا، تنها ره آورد پيامبر خاتم (صلي الله عليه و آله و سلم) نيست، بلكه از طليعه‌ي نامه‌ي حضرت سليمان (عليه السلام) به ملكه‌ي سباي بر مي آيد كه ساير پيامبران نيز كارها و مكتوبات خود را با كلمه‌ي طيّبه‌ي (بسم الله الرّحمن الرحيم) آغاز مي كردند: (قالت يا أيّها الملأ إِنّي ألقي إليّ كتاب كريم إنّه من سليمان وإنه بسم الله الرّحمن الرحيم)[ سوره‌ي نمل، آيات 29 ـ 30.] ▪ و از روايات اهل بيت (عليهم السلام) استفاده مي شود كه همه‌ي كتب آسماني با مضمون اين كريمه آغاز شده است: «ما أنزل الله من السماء كتاباً إلاّ وفاتحته بسم الله الرحمن الرحيم»[ نورالثقلين، ج1، ص6.] و اين سيره‌ي مشترك همه پيامبران الهي بوده است؛ زيرا مهمترين خط حاكم بر رسالت همه‌ي مرسلان الهي، دعوت به «الله» بوده است و در نامه‌ي كريمانه‌ي حضرت سليمان (عليه السلام) نيز پس از نام خدا، دعوت به پذيرش توحيد مطرح شده است: (ألّا تعلوا عليّ وأتوني مسلمين)[ سوره‌ي نمل، آيه‌ي 31.]و نبايد پنداشت كه در اين نامه‌ي توحيدي، سليمان پيامبرْ نام خود را بر نام خدا مقدّم داشته است: (إنّه من سليمان وإنه بسم الله...)؛ زيرا جمله‌ي (إنه من سليمان...) ادامه‌ي سخن گزارشگر (ملكه سباي) است، نه طليعه‌ي نامه‌ي حضرت سليمان.[ شايسته است در مكاتبات رسمي حكومتي نيز ذكر مبداي و مقصد (از... به...) پس از آيه‌ي كريمه‌ي بسم الله قرار گيرد.] ✅ ب: سرّ نافرجامي كاري كه با نام خداي سبحان آغاز نگردد و جامع حسن فعلي و فاعلي نباشد آن است كه بقا تنها از آن وجه خداست: (كلّ من عليها فانٍ ويبقي وجه ربّك ذوالجلال والإكرام)[ سوره‌ي الرحمن، آيات 26 ـ 27.]، (كلّ شي ء هالك إلاّ وجهه)[ سوره‌ي قصص، آيه‌ي 88]و اگر كاري براي «وجه خدا» نبود و از بقا سهمي ندارد. ▪ وجه خدا همان فيض اوست كه در همه‌ي عوالم هستي ظهور دارد و بدون آن نه فاعل از بقا سهمي دارد و نه فعل او. ▪ قرآن كريم با تبيين انحصار بقا در «وجه الله»، هم راز حيات جاودانه‌ي كار نيك و هم رمز هلاكت و فناي كار باطل را بيان مي كند. هلاكت و فناي ماسواي وجه الله تنها مربوط به آينده نيست، بلكه هم اكنون جز وجه خدا همه چيز هالك و فاني است[كلمه‌ي «هالك» و «فاني» مشتق است و استعمال مشتق در مورد آينده، به اتفاق، مَجاز و نيازمند قرينه است و اما اختلاف در حقيقت يا مجاز بودن مشتق، نسبت به گذشته (ما انقضي عنه التلبس) است.] ▪ بنابراين، در جهان هستي تنها «وجه الله» و آنچه به نام او و براي وجه اوست باقي است و آنچه به نام او و براي او نيست، هم اكنون هالك و فاني است و چنين نيست كه جز «وجه الله» حقيقت مستقل ديگري به نام «آسمان»، «زمين» و... نيز باشد؛ زيرا آنچه از هستي بهره اي دارد وجه و آيت اِلهي است: (أينما تولّوا فثَمّ وجه الله)[ سوره‌ي بقره، آيه‌ي 115.]. بنابراين، اگر آيت و وجه الله بودن از چيزي گرفته شود، آن چيز ديگر «باقي» نيست. 🍁🍁🍁 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
عناصر محوری ▪️ انسان از منظر قرآن كریم یك سفر ملكوتی دارد كه تا «لقاء الله» آرام نمی ‌گیرد ﴿إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَی رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاَقِیهِ﴾،[1] برخی به جمال و رحمت و عنایت الهی بار می‌ یابند و برخی به جلال و قهر و انتقام الهی می‌ رسند كه ﴿إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِینَ مُنتَقِمُونَ﴾؛[2] برای اینكه سالكان الهی این راه را بشناسند و صریح و سریع این راه را طی كنند، وجود مبارك امام عسكری (سلام الله علیه) سه عنصر محوری را برای همه سالكان ضروری دانست: یكی از آن عناصر، مسئله توشه است، دوم مسئله راحله است، سوم مسئله مقصداندیشی و مقصدشناسی و مقصودشناسی و مقصودیابی است. در جریان توشه چه در سورهٴ مباركهٴ بقره، چه در سایر سوَر و همچنین در روایات ما را تشویق كردند به اینكه تقوا زاد شماست ﴿تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیرَ الزَّادِ التَّقْوَی﴾،[3] اجتناب از معاصی، امتثال واجب‌ ها، توفیق انجام مستحبّات، توفیق ترك مكروهات اینها ره توشه ماست، یك مسافر زادی می ‌طلبد، كاری كه از تقوای مصطلح ساخته است، كاری كه از عدل مصطلح ساخته است و كاری كه از عمل صالح ساخته است، همین است كه توشه راه باشد. ▪️ عنصر دوم عنصر راحله است برخی این راه را پیاده می‌ روند و برخی سواره می ‌روند، آنها كه این راه را سواره طی می‌ كنند آسان ‌تر و سریع‌ تر طی می ‌كنند. اگر خدا ما را به سرعت فرا خواند فرمود: ﴿وَ سَارِعُوا﴾[4] و اگر بعد از سرعت ما را به سبقت تشویق كرد فرمود: ﴿فَاسْتَبِقُوا﴾[5] و ﴿سَابِقُوا﴾[6] این سبقت ‌گیری بعد از آن سرعت است، وقتی سرعت و سبقت میسور یك سالك خواهد بود كه او سواره برود، وگرنه انسانِ پیاده نه توفیق سرعت دارد و نه توفیق سبقت، بنابراین اگر كسی زاد داشت ولی راحله نداشت، او با كُندی این راه را طی می‌ كند. وجود مبارك امام عسكری (سلام الله علیه) طبق نقل مرحوم مجلسی (رضوان الله تعالی علیه) فرمود: «اِنَّ الوُصُولَ اِلَی اللهِ عَزَّوَجَلَّ سَفَرٌ لا یدرَكُ اِلّا بِامتطاءِ اللَّیلِ»؛[7] یعنی رسیدن به لقای پروردگار یك سیر ملكوتی است كه بدون مَطیه و مركب میسور نیست، آن مطیه و مركب عبارت از نماز شب است، امتطاء یعنی «أخذ المطیة»، مَطیه آن مركب راهوار را می‌ گویند كه در بین راه نماند و صاحبش را «ابن ‌السبیل» نكند. فرمود نماز شب مركب راهوار خوبی است كه راكبش را تا به بارگاه منیع پروردگار می ‌رساند، پس اگر كسی باتقوا بود آن توشه را تهیه كرد و اگر اهل نماز شب بود این راحله را فراهم كرد، سواره این راه را طی می ‌كند. ▪️ اما عنصر سوم كه به مقصد برمی‌ گردد و مشاهده آن مقصود در مقصد مطرح است، از وجود مبارك امام رضا( سلام الله علیه) و همین‌ طور از وجود مبارك امام حسن عسكری(سلام الله علیه) رسیده است كه «لَيْسَتِ اَلْعِبَادَةُ كَثْرَةَ اَلصِّيَامِ وَ اَلصَّلاَةِ وَ إِنَّمَا اَلْعِبَادَةُ كَثْرَةُ اَلتَّفَكُّرِ فِي أَمْرِ اَللَّهِ»[8] عبادت در این نیست كه انسان نمازها وروزه ‌های زیاد بگیرد، البته نماز واجب مشخص است نماز مستحب و نافله هم مشخص اما بیش از آن مقدار انسان باید وقت را صرف در معرفت بكند. فرمود اساس عبادت آن تفكّر است، آن مقصدشناسی است و مقصودیابی، بحث‌ های توحیدی، معرفت خدا، اسمای حسنای الهی، صفات ذاتی حق، معنای تجلّی و فعل خدا، معنای حضور خدا در كنار افعال و مانند آن مهم است كه فرمود اساس عبادت تفكّر است و درایت. این درایت اگر با عمل همراه باشد انسان هم راه را طی می ‌كند، هم به مقصد می‌ رسد و هم مقصود را به اندازه خود مشاهده می ‌كند. بنابراین آنچه از وجود مبارك امام عسكری به ما رسیده است، تهیه كردن این سه عنصر محوری، یعنی هم زاد و توشه مسافرت هم راحله و مركب سفر و هم تفكّر درباره مقصد و مقصود است. 📚 پیام به همايش امام حسن عسكري (عليه السلام) تاریخ: 1391/02/11 📝 پی نوشت: [1] . سورهٴ انشقاق، آیهٴ 6. [2] . سورهٴ سجده، آیهٴ 22. [3] . سورهٴ بقره، آیهٴ 197. [4] . سورهٴ آل‌عمران، آیهٴ 133. [5] . سورهٴ بقره، آیهٴ 148؛ سورهٴ مائده، آیهٴ 48. [6] . سورهٴ حدید، آیهٴ 21. [7] . بحارالأنوار، ج75، ص380. [8] . تحف العقول، ص442 و 448. 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
برشی از کتاب آیت الله 🔅🔅🔅 📌 برخی آموزش های مورد نیاز 🍃 آموزش مهارت کارآمد: 🌱رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم ) می فرماید: به فرزندانتان تیراندازی بیاموزید. 🌱در حدیثی دیگر می فرماید: به فرزندانتان شنا بیاموزید. @rahighemakhtoom
برشی از (23) 🔅🔅🔅 📌 لطايف و اشارات ✅ 1 ـ ادب الهي در شروع كار ▪ قرآن كريم، هلاكت ماسواي وجه الله را با چند مَثَل گويا ترسيم كرده است: ✅ 1 ـ (والذين كفروا أعمالهم كسراب بقيعة يحسبه الظَمْآن ماءً حتي إذا جاءه لم يجده شيئاً ووجد الله عنده فَوَفّاه حسابه والله سريع الحساب)[ سوره‌ي نور، آيه‌ي 39. تعبير لطيف اين كريمه «لم يجده شيئاً» است، نه لم يجده شيئاً؛ زيرا لاشي ء، قابل وجدان و يافتن نيست.]. رهگذر تشنه در بيابان، سراب را آب مي پندارد و براي دستيابي به آن مي شتابد، ولي هر چه پيش مي رود به مقصود خود نمي رسد. كافران كه همواره در پي سرابِ باطلند، در هنگام مرگْ در مي يابند كه كارشان از آغاز هدر بوده است، نه اين كه كارهاي آنان سهمي از بقا داشته باشد، ولي در آن هنگام كارشان را نابود كنند. ✅ 2 ـ (وقدمنا إلي ما عملوا من عمل فجعلناه هباءً منثوراً)[ سوره‌ي فرقان، آيه‌ي 23.]. از اعمال تبهكاران در اين آيه‌ي كريمه به «هباء منثور» (ذرّات پراكنده در هوا) ياد شده است؛ زيرا پراكنده شدن ذرات هر چيزي در هوا، مايه‌ي زوال صورت آن چيز است در حالي كه خصوصيت هر چيزي به صورت طبيعي آن است. ✅ 3 ـ (يا أيّها الذين آمنوا لاتبطلوا صدقاتكم بالمنّ والأذي كالّذي ينفق ماله رئاء الناس ولا يؤمن بالله واليوم الآخر فمثله كمثل صفوان عليه تراب فأصابه وابل فتركه صلداً لايقدرون علي شي ء ممّا كسبوا والله لايهدي القوم الكافرين)[ سوره‌ي بقره، آيه‌ي 264.]. اعمال رياكارانِ منكر مبداي و معاد، همانند تخته سنگ لغزاني است كه قشري از خاك آن را پوشانده باشد و باراني درشت قطره بر آن ببارد و در لحظه اي آن را شسته، به صورت سنگي روشن درآورد. ▪ كسي كه ابتر بودن كار خود را در دنيا نمي بيند، همانند تيراندازي است كه در تاريكي شب هدفي را نشانه مي گيرد و به گمان اصابت، شادمان است؛ اما همين كه روز برآمد، مي بيند تير او به هدف و كارش به مقصد نرسيده است. در قيامت كه ظرف ظهور حقايق است، نافرجامي كارهاي باطل ظهور مي كند. 🔹 حاصل اين كه، آنچه با وجه الله پيوندي ندارد هم اكنون ابتر، فاني و هالك است و آنچه براي خداست تا ابد از گزند مرگ مصون است. 🍁🍁🍁 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom