eitaa logo
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
2.9هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
771 فایل
«رحیق» نوشیدنی گوارا و ناب بهشتیان. ۲۵مطففین . @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
🔔 زنگ تامل 🕑 درنگی کوتاه در آیه ای کوتاه 🌴🌴🌴🌴 یکی از ویژگی‌های قرآن اختصار در عین جامعیت در بیان حقایق و معارف است، مثلا آیه: «خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلِینَ» [اعراف 199] «با آنها مدارا کن و عذرشان را بپذیر، و به نیکی ها دعوت نما و از جاهلان روی بگردان». در عین کوتاهی، از جامعترین آیات اخلاقی است. از امام صادق (علیه‌السّلام نقل شده است که فرمودند: «آیه‌ای جامع تر در مسایل اخلاقی از آیه فوق نیست». بعضی از علمای تفسیر در توضیح حدیث فوق گفته‌اند که: اصول فضایل اخلاقی همچون قوای انسانی در سه قسمت خلاصه می‌شود: عقل، غضب، شهوت. فضایل عقلی نامش حکمت است که جمله «و أمُرْ بِالْعُرْفِ» بدان اشاره دارد و فضائل نفسی که در برابر طغیان شهوت قرار دارد عفت نام دارد که از جمله «خُذِ الْعَفوِ» استفاده می‌شود و تسلّط بر نفس در برابر قوه غضبیه، شجاعت نام دارد که از جمله «و اَعْرِضْ عَنِ الجاهلین» استفاده می‌شود. [تفسیر نمونه ج7 ص62] 🌟🌟🌟🌟🌟 با ما همراه باشید @rahighemakhtoom
🔔 زنگ تامل 🕑 درنگی کوتاه در مطلبی کوتاه 🌴🌴🌴🌴 یکی از ویژگی‌های قرآن جاذبه شگفت انگیز آن است به طوری که بسیاری از مشرکین به خود اجازه نمی‌دادند که قرآن را بشنوند؛ زیرا به تاثیر آن به خوبی آگاه بودند و می‌ترسیدند که مبادا نفوذ معجزه آسای قرآن دل‌های آنان را تسخیر کند. 🌴🌴🌴🌴🌴 ابن هشام می‌گوید: شدت علاقه و جاذبه قرآن به حدی بود که بسیاری از کفار قریش، شبانه به طور ناشناس کنار خانه خدا جمع شده و تا سپیده صبح می‌ماندند تا صدای تلاوت قرآن را بشنوند و این وضع به طور متوالی تکرار می‌شد. 🌴🌴🌴🌴🌴 ارنست رنان فرانسوی می‌گوید: در کتابخانه من هزاران جلد کتاب سیاسی، اجتماعی، ادبی و غیره وجود دارد که همه آن‌ها را بیش از یک بار مطالعه نکرده‌ام و چه بسا کتاب‌هایی که فقط زینت بخش کتابخانه من است ولی یک جلد کتاب که همیشه جلب نظر می‌کند و هر وقت خسته می‌شوم و می‌خواهم دریایی از کمال به رویم باز شود آن را مطالعه می‌کنم و از مطالعه زیاد آن خسته نمی‌شوم کتاب قرآن است. [دایره المعارف شیعه ص744] [نفوذ و جاذبه قرآن. واژه قرآن .ج 8.ص87] 🌟🌟🌟🌟🌟 با ما همراه باشید @rahighemakhtoom
🌟 1 🍀انديشة ظهور منجي در اديان آنچه سبب شده تا انديشة ظهور منجي در اديان شکل بگيرد، درماندگي، گرفتاري و بحرانهاي خانمان براندازي بوده که تمامي موجوديت حيات بشر را تهديد ميکرده است. تودههاي مردم که خود قادر به رفع آن بلاياي بزرگ نبودند، براي رهايي‌شان، ظهور نجات دهندهاي را انتظار ميکشيدند. (شعراء/ 169) واژة نجات در لغت به معناي رها شدن و خلاصي يافتن است. همچنين نجات در اصطلاح يعني رهايي انسان از هر چيزي که مانع زندگي سالم و ايده‌آل ميشود؛ مثل رهايي از آلودگيها و پليديها، رهايي از ستم و خشونت، رهايي از زندان، رهايي از غرق شدن در دريا، نجات از بيماري و رهايي از اندوهي که روان انسان را مغلوب خود کرده است. براساس اين تعريف، چندان غير منتظره نخواهد بود که انسان‌ها در مراحلي يا درگرفتاريهايي خاص که قادر به حل مشکل خود نيستند، مرگ دريابند. 🌟🌟🌟🌟🌟 با ما همراه باشید @rahighemakhtoom
🌟 2 🍀مفهوم نجات در قرآن در قرآن نيز کلمة نجات با همين لفظ براي رسولان آمده است؛ مانند نجات نوح از غرق شدن در آن طوفان بزرگ؛ نجات لوط از شهري که مردمان آن رفتارهايي آلوده به ناپاکي داشتند و نجات بني اسرائيل از چنگ فرعونيان. در اين مثال‌ها، در برابر نجات يافتگان، قومي يا ملتي که شايستگي زندگي پاک و سالم را نداشتهاند، منهدم شدهاند؛ در داستان طوفان نوح همة تكذيب‌كنندگان نابود ميشوند و در برابر نابودي آنها، نوح و همراهانشان نجات پيدا ميکنند و خلافت و سرپرستي جهان را به عهده ميگيرند. در واقعة قوم لوط نيز تمامي اهالي آن شهر در صاعقههاي عذاب ميسوزند و در مقابل، لوط و خانوادهاش نجات پيدا ميکنند و در سرزمين مبارک جاي داده مي‌شوند، مگر همسر لوط که تمايل به مردم آن شهر داشت. همچنين در داستان نجات بنياسرائيل از مصر همة سپاهيان فرعون و خود او با تمامي وسايلي که داشتند در نيل غرق شدند. 🌟🌟🌟🌟🌟 با ما همراه باشید @rahighemakhtoom
🌟 3 🍀مفهوم نجات در قرآن مفهوم نجات و رهايي در اين داستان‌ها با نابودي يک اکثريت و نجات يک اقليت همراه است. به تعبيري ديگر، آنچه موجب ناگواري و عذاب در زندگي آن اكثريت بوده، نه عوامل طبيعي و نه حوادث غير مترقبه است، بلکه نتيجة تعارض و تضادي بوده که با پيامبران الهي داشته‌اند. حوادثي مانند طوفان نوح و غرق شدن مردمان، صاعقه‌هاي آتش و خاکستر شدن اهالي شهر قوم لوط و برهم آمدن نيل و غرق شدن فرعونيان، همه و همه به عنوان دستي قدرتمند از سوي خداوند بوده است که براي نجات صالحان از چنگ نااهلان به کار افتاده است. همين نکته چهرة الهي‌ بودن موعود و منجي را ميرساند که انسانهاي گرفتار، از طرفي خودشان تلاش و حرکت کرده، زمينه را براي ظهور و حضور منجي فراهم کنند و از طرفي ديگر اميد و انتظار آن موعود را بکشند؛ «كَذَلِكَ حَقّاً عَلَيْنَا نُنجِ الْمُؤْمِنِينَ». قرآن بشريت را به همين نوع نجات اميدوار ساخته است و اين اميدواري را از متن اديان ديگر نقل مي‌کند؛ «وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ».روشن است که حکومت به دست صالحان، سراسر نجات است. 🌟🌟🌟🌟🌟 با ما همراه باشید @rahighemakhtoom
🌟 4 🍀مفهوم نجات و انجیل در انجيل به نقل از عيسي مسيح در مورد آخرالزمان نيز اين پيشگويي ها آمده است که ملتها در جنگ و ستيز با هم خواهند بود؛ قحطي، وبا و زلزله واقع خواهدشد؛ مردم از يکديگر نفرت پيدا خواهند کرد؛ آفتاب تاريک ميگردد؛ ماه بي نور ميشود و ستارگان از آسمان فرو ميريزند. آنچه در اين پيشگويي آمده بسيار هراس انگيزتر از طوفان نوح و داستان قوم لوط است. اما نکتة مهم‌تر در اين گفتارها آن است که تمامي اين حوادث و مصيبت هاي بزرگ مانند درد زايماني است که بشريت بايد آن را از سر بگذراند تا شايستگي ايمان به نجات را پيدا کند. در اين گفتارها خدا به طور مستقيم به نجات اقدام نمي‌كند، بلکه عيسي مسيح به عنوان فرستادة خدا به نجات ايمان آورندگان خواهد شتافت. با آنکه عيسي مسيح آمده بود تا بار گناه انسان را به دوش خود بگيرد در عين حال بسياري از مردمان در آن آتش نهايي از بين رفتند. موضوع آتش نهايي و چگونگي انهدام بزرگ در برخي سورههاي مکي قرآن مانند سورة تکوير و زلزال آمده است؛ اما در قرآن هم اين انهدام، آغاز يک نجات عظيم براي ايمان‌آورندگان خواهد بود. انتظار براي يک دگرگوني بنيادي و ناگهاني در برخي ملتها و اقوام پيشين زمينه ساز پديد آمدن اعتقاد به هزاره ها شد. بسياري از نسلها که در انتظار آن دگرگوني ناگهاني بودند، چون وقوع آن را در عينيت نديدند بر اين گمانه دل بستند که شايد در يکي از هزاره هاي تاريخ ديني خودشان، آن واقعه بزرگ، صورت عيني به خود گيرد. 🌟🌟🌟🌟🌟 با ما همراه باشید @rahighemakhtoom
🌟 5 🍀رهایی جهانی چون مفهوم رهايي از مشکلات ابتدايي، فردي و حتي قومي بسيار فراتر و گسترده تر شد و چون آتش نهايي، دربرگيرندة تمامي جهان دانسته شده است، از اين رو مفهوم رهايي و نجات نيز مفهومي جهاني يافت و به دغدغه اي براي تمامي بشريت تبديل شده است. احتمالاً همين تلقي نسبت به آتش نهايي و آخرالزمان، يکي از مهمترين عواملي بوده است که تصور يک منجي جهاني را در اکثر اديان گذشته پديدار نموده است؛ از «سوشيانت» موعود آيين زردتشتي گرفته تا «ماشيح» موعود يهود مسيحا در مسيحيت و «امام مهدي» در نزد مسلمانان شيعه، براين اساس شکل گرفته‌اند. اگر چه نوعي وحدت موضوعي ميان همه اديان و نحله هاي ديني فوق درباره منجي ديده ميشود؛ اما از سوي ديگر تعارض هايي نيز در ميان آنان وجود دارد. مهم‌ترين اين تعارضات آن است که پيروان هر کدام از اديان ـ جز نحله‌هاي عرفاني ـ منجي را کسي يا شخصيتي از دين خودشان ميدانند. شايد ريشه اين تعارض از آنجا باشد که هر قوم و ملتي صرفاً دين خود را بر حق و اديان ديگر را باطل ميپندارند. با توجه به مطالب گذشته، مراد از نجات و نجات بخشي، در همين دنيا و آخرالزمان است؛ هر چند نجات و رسيدن به سعادت دنيايي نتيجه اش نجات و سعادت اخروي است. 🌟🌟🌟🌟🌟 با ما همراه باشید @rahighemakhtoom
🌟 6 🍀رهایی جهانی ومنجی جهانی نجات‌بخشي در اين دنيا نيز به طور مطلق مورد نظر نيست، بلکه در ساية يک منجي، موعود و رهبر رهاييبخش است؛ رهبري كه داراي جايگاه ويژة معنوي است و اصولاً نجات و عاقبت بخيري جوامع انساني بدون چنين رهبري امکان ندارد؛ رهبري که خودش، برنامهاش و راهش الهي باشد. نجات و نجات‌بخشي در اين دنيا به دو صورت قابل تصور است: يکي نجات فردي انسانها و ديگري نجات اجتماعي؛ در صورت اول، ممکن است جامعه، محيط و حکومت در فساد و تباهي به سر برند، ولي افراد معدودي باشند که خود را نجات يافته بدانند. صورت دوم نيز عبارت از آن است که جامعة انساني در ساحت‌هاي گوناگون زندگي مادي و معنوي به نجات و سعادت و رهايي حقيقي برسند كه مقصود ما نيز نجات از اين نوع است؛ هر چند مقدمة نجات جمعي و اجتماعي، همان نجات فردي است و مکاتبي که موعود و منجي را در قالب نجات فردي انسانها مطرح ميکنند نيز مورد بحث است. 🌟🌟🌟🌟🌟 با ما همراه باشید @rahighemakhtoom
🌟🌟🌟🌟🌟 🖋📋باور ها و دیدگاههای گوناگون در باره وحیانی بودن قرآن -1 👈اعتقاد عمومى مسلمانان در وحى قرآن‌ قرآن مجيد بيشتر از هر كتاب مقدس ديگر مانند تورات و انجيل از مسئله وحى آسمانى و فرستنده وحى و آورنده وحى ياد كرده و حتى از كيفيت وحى سخن گفته است. عقيده عمومى مسلمين- كه البته ريشه آن همان ظواهر لفظى قرآن است- درباره وحى قرآن اين است كه قرآن مجيد به لفظ خود سخن خدا است كه به وسيله يكى از مقربين ملائكه كه موجوداتى آسمانى هستند به پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله فرستاده شده است. نام اين ملك- فرشته- جبريل و روح امين است، سخن خدا را تدريجاً درمدت بيست‌وسه سال به پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله رسانيده و به موجب آن به آن حضرت مأموريت داده شده كه لفظ آيات آن را به مردم بخواند و مضامين آنها را بفهماند و به‌سوى معارف اعتقادى و مقررات اجتماعى و قوانين مدنى و وظايف فردى كه قرآن بيان مى‌كند دعوت كند. نام اين مأموريت خدايى رسالت و پيغامبرى است، پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله بى اين كه كمترين دخل و تصرفى در مواد دعوت كند و از پيش خود چيزى بر آنها بيفزايد يا بكاهد يا پس‌وپيش كند رسالت خود را انجام داده است. @rahighemakhtoom
🌟🌟🌟🌟🌟 🖋📋باور ها و دیدگاههای گوناگون در باره وحیانی بودن قرآن-2 👈نظر نويسندگان امروز درباره وحى و نبوت غالب نويسندگان امروز كه در اديان و مذاهب به كنجكاوى مى‌پردازند نظرشان در توجيه و تقرير وحى و نبوت قرآن اين است كه: 🔹پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله يك نابغه اجتماعى بوده كه براى نجات جامعه انسانى از پرتگاه انحطاط و توحش و استقرارشان در مهد مدنيت و آزادى قيام كرده و به سوى افكار پاك خود كه در صورت يك دين جامع و كامل تنظيم كرده بود دعوت نموده است. 🔹مى‌گويند وى داراى روحى پاك و همتى بلند بود و در يك محيط تاريك و تيره‌اى زندگى مى‌كرد كه جز زورگويى و ياوه‌سرايى و هرج و مرج چيزى در آن حكومت نمى‌كرد و جز خودخواهى و دزدى و غارت‌گرى و هر گونه توحش به چشم نمى‌خورد. پيوسته از مشاهده اين اوضاع ناگوار رنج مى‌برد و گاهى كه كارد به استخوانش مى‌رسيد از مردم كناره‌گيرى نموده در غارى كه در كمر يكى از كوه‌هاى تهامه بود روزى چند خلوت مى‌كرد و به آسمان و ستارگان درخشان آن و زمين و كوه و دريا و صحرا و اين همه وسايل گران‌بهايى كه دستگاه آفرينش در اختيار انسان گذاشته است خيره مى‌شد و از اين همه غفلت و نادانى كه دامن‌گير انسان شده و زندگى پر ارج وى را كه سراپا خوش‌بختى و كامرانى است به زندگى پست درندگان و چرندگان تبديل نموده افسوس مى‌خورد. @rahighemakhtoom
🌟🌟🌟🌟🌟 🖋📋باور ها و دیدگاههای گوناگون در باره وحیانی بودن قرآن-3 👈نظر نويسندگان امروز درباره وحى و نبوت (برخی می گویند)👇 🔹پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله تا حدود چهل سالگى آن درك را داشت و اين رنج را مى‌برد تا در سن چهل سالگى موفق شد طرحى بريزد كه بشر را از آن وضع اسفناك كه مظهرش سرگشتگى و لگام گسيختگى و خودخواهى و بى‌بندوبارى بود نجات بخشد و آن آيين اسلام بود كه راقى‌ترين رژيم مناسب مزاج وقت بود. 🔹پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله افكار پاك خود را سخن خدا و وحى الهى فرض مى‌كرد كه خداى متعال از راه نهاد پاكش با وى به گفت وگو پرداخته است و روان پاك و خيرخواه خود را، كه اين افكار از آن تراوش كرده در قلب آرامش مستقر مى‌شد، روح امين و جبريل و فرشته وحى ناميد و به طور كلى قوايى را كه در جهان طبيعت به سوى خير و هرگونه خوش‌بختى دعوت مى‌كنند ملائكه و فرشتگان و قوايى را كه به سوى شر و هرگونه بدبختى مى‌خوانند شياطين و جن خواند و وظيفه خود را كه به مقتضاى نداى وجدان عهده‌دار قيام و دعوت مى‌شد نبوت و رسالت نام گذاشت. البته اين توجيه از آن كسانى است كه براى جهان هستى خدايى اثبات مى‌كنند و از روى انصاف براى نظام دينى اسلام ارزشى قائلند @rahighemakhtoom
🌟🌟🌟🌟🌟 🖋📋باور ها و دیدگاههای گوناگون در باره وحیانی بودن قرآن-4 👈نظر نويسندگان امروز درباره وحى و نبوت (خدا ناباوران) اما كسانى كه آفريدگارى براى جهان معتقد نيستند سازمان نبوت و وحى و تكاليف آسمانى و ثواب و عقاب و بهشت و دوزخ را سياست دينى و در حقيقت از باب دروغ مصلحت‌آميز مى‌دانند. مى‌گويند پيمغبران مردان اصلاح‌طلبى بودند و مقرراتى براى اصلاح جامعه بشرى در شكل دين آوردند و چون مردم اعصار گذشته تاريك و غرق جهالت و خرافه‌پرست بودند پيغمبران نظم دينى را در سايه يك سلسله اعتقادات خرافى از مبدأ و معاد نگه داشتند. @rahighemakhtoom
🌟🌟🌟🌟🌟 🖋📋نقد سخنان نویسندگان خدا ناباور در باره وحی و نبوت كسانى كه دستگاه وحى و نبوت را با بيان گذشته اولى توجيه مى‌كنند دانشمندانى هستند كه به واسطه اشتغال و انس به علوم مادى و طبيعى همه چيز جهان هستى را در انحصار قوانين طبيعت مى‌دانند و آخرين ريشه حوادث را نيز همان طبيعت فرض مى‌نمايند و از اين روى قهراً اديان آسمانى را پديده‌هاى اجتماعى خواهند دانست و با ميزانى كه از ساير پديده‌هاى اجتماعى به دست آمده خواهند سنجيد چنان كه اگر يكى از نوابغ اجتماعى مانند كورش و داريوش و اسكندر خود را برانگيخته خدا و كار خود را مأموريت آسمانى و تصميمات خود را فرمان‌هاى خدايى معرفى كند، توجيهى جز آنچه در فصل سابق گذشت نخواهد داشت. @rahighemakhtoom
🌟🌟🌟🌟🌟 💡کنکاشی در قرآن مجيد در باره وحیانی بودن قرآن 🔹مبارز طلبی قرآن بر همانند آوری 🔸ما فعلًا درصدد اثبات جهان ماوراءالطبيعه نيستيم و نيز به اين دانشمندان نمى‌گوييم كه هر علمى تنها در اطراف موضوع خود مى‌تواند نظر دهد و علوم مادى كه از خواص و آثار ماده بحث مى‌كنند اثباتاً و نفياً حق مداخله در ماوراى ماده ندارند. 🔸 آنچه مى‌گوييم اين است كه توجيه سابق هرچه باشد بايد با بيانات قرآن مجيد كه سند نبوت پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله است و ريشه اصلى همه اين سخنان در آن است وفق دهد و تطبيق پذيرد . ولى صريح قرآن برخلاف اين توجيه دلالت دارد و اينك ما يكى يكى از اجزاى اين توجيه را با آيات قرآنى مى‌سنجيم: 1- سخن خدا طبق توجيه گذشته پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله افكار پاكى كه به ذهنش خطور مى‌كرد سخن خدا ناميده و معنايش اين است كه اين رشته افكار مانند افكار ديگرش از آن خودش و تراوش مغز خودش بود ولى اين افكار ويژه براى اين كه پاك و مقدس بود به خدا نسبت داده شد و بالأخره اين افكار نسبت طبيعى به پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و نسبت تشريفى به خدا دارند. ولى قرآن مجيد صريحاً و جداً در آيات تحدى و نسبت خود را به لفظه از پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و از هر بشر ديگر به كلى نفى مى‌كند، مى‌گويد « يونس، آيه 38 و هود آيه 13 » اگر سخن بشر است سخنى همانند آن در هر بابى كه قرآن سخن گفته از معارف اعتقادى و اخلاق و احكام و قصص و حكمت و موعظت بياورند و در اين باره از هرجايى كه مى‌خواهند استعانت و استمداد جويند وقتى كه نتوانستند بدانند كه سخن خداست نه سخن بشر و اگر جن و انس‌ « اسراء، آيه 88 » دست به هم داده براى اين كار قيام كنند نخواهند توانست نظير قرآن را بياورند. @rahighemakhtoom
🌟🌟🌟🌟🌟 💡کنکاشی در قرآن مجيد در باره وحیانی بودن قرآن 🔹🔹مبارز طلبی قرآن بر همانند آوری ◀️مى‌گويد: اگر مى‌گوييد قرآن سخن محمد است از كسى ديگر كه در مشخصات زندگى مانند اوست: يتيم، تريبت نديده، درس نخوانده، نوشتن ياد نگرفته، در محيط تاريكى مانند محيط جاهليت بزرگ شده مانند اين كتاب يا سوره‌اى از سوره‌هاى آن را بياوريد. « بقره، آيه 23 » ◀️مى‌گويد: چرا در آيات قرآنى كه در مدت بيست و سه سال نزول هيچ‌گونه تغيير و اختلافى در اسلوب بيان و لفظ و معناى خود پيدا نكرده درست تدبر نمى‌كنند و اگر سخن بشر نه سخن خدا بود قطعاً محكوم نظام طبيعت مى‌شد و تحول و تغيير و اختلاف در آن پديد مى‌آمد. « نساء، آيه 82 » بديهى است كه اين بيانات با نسبت تشريفى سازگار نيست و قرآن را تنها كلام خدا معرفى مى‌كند. ☀️☀️☀️☀️☀️ 🔷سخنی قابل تامل گذشته از اين، قرآن مجيد در صدها آيه معجزاتى خارق عادت كه با نظام عادى طبيعت قابل توجيه نيست اثبات مى‌كند كه پيغمبران به واسطه آنها نبوت خود را اثبات مى‌كرده‌اند و اگر نبوت همان نداى وجدان و وحى آسمانى به معناى افكار پاك بشرى بود اقامه حجت و استمداد از معجزه معنايى نداشت. برخى از نويسندگان اين معجزات صريحه را با يك وجوه خنده‌دارى تأويل مى‌كنند، ولى هر خواننده‌اى به توجيهات‌شان مراجعه نمايد ترديد نخواهد داشت كه مدلول قرآن مجيد غير از آن است كه اين دانشمندان مى‌گويند. منظور ما در اين جا اثبات امكان تحقق معجزه و خارق عادت يا اثبات صحت نقل‌ قرآن نيست بلكه مطلوب اين است كه قرآن براى انبياء گذشته مانند صالح و ابراهيم و موسى و عيسى صريحاً معجزاتى اثبات مى‌كند و اين قصه‌هايى كه حكايت مى‌كند جز خرق عادت محملى ندارد. و البته براى اثبات نداى وجدان اقامه معجزات لزوم ندارد. @rahighemakhtoom
⏱درنگ تامل 📚✅آیت الله العظمی جوادی آملی: 🔷مراحل پنج گانه آیت الله العظمی جوادی آملی در دیدار جمعی از نخبگان علمی و دانشگاهی کشور: 🔸شما عزیزان، آنچه در مسیر علم و عمل به دست آورده اید، بدون افراط و تفریط در مسیر پرورش و ترقی خود قرار دهید و همواره شاکر باشید و تلاش کنید هم خود و هم جامعه را به مقصد برسانید. 🔸قرآن و عترت برای تعالی، پنج مرحله را به ما نشان دادند و از ما خواستند در این پنج مرحله گام بگذاریم تا خود و جامعه را دریابیم؛ 1⃣ معرفت؛ یعنی خود را بشناسیم که از کجا آمده ایم و به کجا خواهیم رفت؛ 2⃣ حرکت؛ یعنی از خودخواهی، منیت و غرور و دیگر رذائل به ترک آنها هجرت کنیم؛ 3⃣ سرعت گرفت در مسیر تعالی، چون این مسیر وسیع و باز است و در آن برخورد و تزاحمی وجود ندارد, 4⃣ سبقت گرفتن؛ این سبقت گرفتن نظیر سبقت در امور دنیایی نیست که فخر کاذب بیاورد به این دلیل که شخص می فهمد از جانب خدا و در مسیر خداست؛ 5⃣ پنجمین مرحله که مهمترین مرحله است، امام المتقین شدن است؛ یعنی الگوی خوبان جامعه باشیم و مورد قبول و پذیرش انها باشیم، این مرحله نشانه این است که چهار مرحله قبلی را نیز به درستی پیموده ایم. 🔰دعوت از نخبگان علمی ایرانی خارج از کشور جهت به کشور 🔸 اگر با این نخبگان علمی خارج از کشور ارتباط دارید از آنها بخواهید که به کشور بازگردند و در این سرزمین تلاش و کوشش کنند و در خدمت کشورهایی که کارخانه های اسلحه سازی آنها سه شیفت در حال کار است نباشند، به کشور خود برگردند و برای استقلال این کشور بکوشند. 🆔 @rahighemakhtoom
🖋📋تفسیر نگاشت سوره حجرات آیه 18 إِنَ‌ اللَّهَ‌ یَعْلَمُ‌ غَیْبَ‌ السَّمَاوَاتِ‌ وَ الْأَرْضِ‌ وَ اللَّهُ‌ بَصِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ‌ خداوند غیبت آسمانها و زمین را می‌داند و نسبت به آنچه انجام می‌دهید بیناست! 🎤📋نکته ها و پیام ها: ✅خداوند،آگاه به اسرار نهفته آسمان ها و زمین-یعلم غیب السموات و الارض- ✅خداوند دارای بصیرت و بینایی عمیق و ژرف نسبت به اعمال پیدا و پنهان آدمیان ✅اعمال آدمیان نشانگر میزان صداقت آنان در ادعای ایمان –یمنون علیک ان اسلموا...والله بصیر بما تعملون- ✅اعمال آدمی دارای وجوهی پیچیده و بازشناسی خلوص و ناخالصی آن نیازمند بصیرت و ژرف نگری الهی است(باید به سلاح تقوی مجهز باشیم تا رفتار منافقانه از مومنانه را تشخیص دهیم) ✅تحلیل انگیزه های نهفته آدمیان در اعمال ،بسیار دقیق تر از آگاهی یافتن به اسرار نظام مادی است(برای بشرعلم قطعی به نظامات کیهانی ممکن است لیکن پی بردن به آنچه در اندیشه و دل انسان می گذرد نا ممکن) 🌟🌟🌟🌟🌟 @rahighemakhtoom
🎤📋نکته ها و پیام ها:ادامه👇👇 ✅توجه به علم و بصیرت الهی بازدارنده انسان از بی صداقتی در عقیده و ناخالصی در عمل است. (اگر بدانیم از روزنه‌اى فیلم ما را مى‌گیرند و یا صداى ما را ضبط مى‌کنند، در کلمات وحرکات خود دقّت بیشترى مى‌کنیم.) ✅آسمان ها و زمین ،علاوه بر ابعاد مادی و مشهود دارای زوایای پنهان و اسراری نامکشوف بر آدمیان. ✅در مدار توحید، ارزش ها بر اساس تظاهر، منّت وشعار نیست، بلکه بر اساس اخلاص قلبى است که آگاهى بر آن مخصوص خداست. «إِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ غَیْبَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» (خداوندى که غیب و پنهان هستى را مى‌داند، چگونه ایمان درونى ما را نمى‌داند؟) ✅علم خداوند همراه با بصیرت او است. علم او، اجمالى، سطحى، یک جانبه، قابل تردید و موقّت نیست. إِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ‌ ... وَ اللَّهُ بَصِیرٌ ... ✅خداوند حتی‌ ‌از‌ خطورات‌ قلبی‌ ‌شما‌ و خیالات‌ فاسده‌ و مقاصد باطله‌ ‌با‌ خبر و بینا ‌است‌. «والحمد للّه ربّ العالمین» پایان سوره 🌟🌟🌟🌟🌟 @rahighemakhtoom
‼️ای پیامبر، ماست مالی نکن...! 🍻دهن به معنای روغن است و ادهان، به معنای روغن مالی است که همان معنی ، کنار آمدن و سستی را میدهد. (المیزان) ❌خداوند گوید ای پیامبر برای به دست آوردن دل تکذیب کنندگان و دشمنان دین خدا، احکام الهی را ماست مالی نکن! محکم باش و از آنان در هیچ عرصه ای نکن. 😓انصاف دهید آیا کتابی با این دوراندیشی و عظمت بوسیدن و اشک ریختن ندارد؟! برگزیده ای از درس تفسیر استاد جوادی آملی @rahighemakhtoom
💠اُنس با «قرآن» 🔷رهبر معظم انقلاب: ✅من باز به جوانان عزیزمان توصیه میكنم كه با قرآن انس بگیرید، با قرآن مجالست كنید «و ما جالس هذا القران أحد الّا قام عنه بزیادة او نقصان، زیادة فى هدى او نقصان من عمى» هر بارى كه شما با قرآن نشست و برخاست كنید، یك پرده از پرده‌هاى جهالت شما برداشته میشود؛ یك چشمه از چشمه‌هاى نورانیت در دل شما گشایش پیدا میكند... «بیانات در مراسم دیدار با قاریان قرآن ۸۹/۴/۲۴»
سوره مبارکه احقاف آیه 13 إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ همانا كسانى كه گفتند: پروردگار ما تنها خداست، سپس (بر ايمان و گفته خود) پايدارى كردند، هيچ بيمى بر آنان نيست و اندوهگين نخواهند شد. 🌹🌹🌹 انتظار مثبت ایمان و پایداری در راه تحقق آرمان های منجی موعود سلامت دین 🌷 @rahighemakhtoom
🍀🍀🍀🍀🍀 🌟 ۷ سلام به آقای زمین و زمان سلام به رهروان مهدی موعود دوستان بزرگوار طبق برنامه کانال روزهای جمعه را اختصاص داده ایم به مطالبی پیرامون "امام زمان حضرت مهدی سلام الله علیه" و از هفته گذشته بحثی را به طور منظم آغاز کردیم. بنابر اقتضائات فضای مجازی و رعایت حال کاربران همراه از این هفته هر جمعه مطالبی کوتاه و موجز در باره "ایده مهدویت"در نگاه مستشرقان خواهیم نگاشت.- به شرط حیات و توفیق الهی- صبور باشید و کانال را با ارائه مطالب و دیدگاههای خود ارتقاء دهید. 🌟🌟🌟🌟🌟 ✳️معناي لغوي و اصطلاحي شرق شناسي همانطور كه اشاره شد به آن دسته از انديشمندان غربي كه براي شناختن فرهنگ و تمدن شرق وارد سرزمين‌هاي شرقي شده و سالها به مطالعه و پژوهش پرداختند، شرق‌شناس گويند و به علمي كه عهده‌دار اين وظيفه است شرق‌شناسي گويند. 📋واژه شرق‌شناسي براي نخستين بار در فرهنگ انگليسي اكسفورد به كار رفت و در سال 1838 همين واژه در فرهنگ علمي فرانسه درج گرديد. در فرهنگ انگليسي آكسفورد، كلمه شرق‌شناسي يا خاورشناسي (Orintalism) كه تا سال 1812در اين فرهنگ مورد استفاده قرار نگرفته بود، به معناي مطالعه و تحقيق پيرامون كشورهاي شرقي، براي كساني استفاده شده است كه به مطالعه و پژوهش در فرهنگ، سرزمين و كشورهاي مشرق زمين و آسيايي مي‌پرداختند. @rahighemakhtoom
🍀🍀🍀🍀🍀 🌟 ۸ ✳️محدودة شرق‌شناسي شرق در لغت به معناي بر آمدن آفتاب و تابان شدن معنا مي‌دهدو از ديدگاه غربيان شامل همه كشورهايي مي شود كه در شرق قاره اروپا قرار دارند و از ديدگاه آنها به سه بخش خاور ميانه، نزديك و دور تقسيم مي گردد كه در اين تقسيم بندي جغرافيايي، ميان دين اسلام، اديان هندي، اديان چيني، ژاپني و امثال آن هيچ تمايزي نشده است. در واقع مي توان گفت تعريف شرق از ديدگاه غربيان، تقسيمي بر اساس جغرافيا و شرايط منطقه‌اي است، نه بر اساس فرهنگ، آداب و سنت. حداقل مي‌توان گفت كه در دوره نخست كه شرق‌شناسي مورد توجه غربيان قرار گرفت، آنچه كه بيش از همه توانست به عنوان يك شاخص براي تقسيم‌بندي ملت‌ها وكشورهاي شرقي استفاده گردد، سرزمين بوده است، زيرا در كشورهاي شرقي اديان، مذاهب، تمدن‌ها و فرهنگ‌هاي متنوعي وجود دارد كه به طور طبيعي اين امر موجب مي‌شود تا نتوان اين بخش از كره زمين را كه در هر كشورش چندين فرهنگ، تمدن و آداب و سنت وجود دارد، به غير از اين تقسيم‌بندي نمود. بنا براين بر خلاف آن دسته از انديشمندان كه تصور مي‌كنند، تقسيم‌بندي شرق توسط غربيان، بدون لحاظ كردن اسلام، براي تحقير تمدن اسلامي است، بايد اذعان نمود كه تقسيم بر اساس جغرافيا شايد بهترين تقسيم موجود باشد و براي يك انديشمند غربي كه در صدد شناسايي شرق است، تقسيمa بر اساس مذهب و دين، موجب شاخه‌ها و دسته‌بندي‌هاي متنوعي مي‌گردد كه آن‌ها را نمي‌توان به جز جغرافيا ذيل يك عنوان خاص قرار داد و بديهي است كه هر چه، اساس و شاخص تقسيم كلان‌تر باشد، بهتر است. @rahighemakhtoom
🍀🍀🍀🍀🍀 🌟 ۹ 🔷محدودة غرب‌شناسي همانطور كه اصطلاح «شرق‌شناسي» براي غربيان بر اساس جغرافيا معنا مي‌يابد و غربيان معناي خاصي را از آن مي‌فهمند، همچنين شرقيان هم امروزه لفظ غرب‌شناسي را بكار مي‌برند اما در كاربرد و استعمال لفظ، علاوه بر جنبه جغرافيايي، به جنبه‌هاي فرهنگي هم توجه دارند. در واقع پس از رنسانس، كليه كشورهاي غربي با آنكه از انديشه‌ها و مذاهب متنوعي برخوردار بوده‌اند، اما با عنوان غرب از آنان ياد شده است و به جهت اشتراك در عناصري چون رشد و توسعه علمي، تكنولوژي، صنعت، فلسفه و ديگر حوزه‌هاي علمي، از ساختار و هويت مشتركي برخوردار گرديده‌اند كه گاه از آن به فرهنگ و ادبيات مدرنيته ياد مي‌شود و با اين ويژگي از كشورهايي شرقي متمايز مي‌گردند. بنابراين امروزه اصطلاح غرب‌شناسي براي شرقيان، به معناي شناخت كليه كشورهايي است كه با وجود اينكه مذاهب متفاوت مسيحي و گاه غير مسيحي در آن وجود دارد، اما به جهت تاثيرات و آثار رنسانس از جمله تكنولوژي، رشد و توسعه، علوم تجربي، صنعت و مدرنيسم، از هويت مشخص و يكساني برخوردار هستند. از اين رو در اين اصطلاح، علاوه بر مذهب به ديگر وجوه مشترك فكري، فرهنگي و سياسي آن كشورها توجه مي‌گردد و اين كلمه هم بر كشورهاي اروپايي اطلاق مي‌شود و هم كشور‌هاي امريكايي و اقيانوسيه را در بر مي‌گيرد. شايان ذكر است كه در تعريف لفظي كلمات بيش از آنكه نيازمند بحث‌هاي دقيق عقلي باشيم، نيازمند آگاهي به كاربرد و استعمال الفاظ در ادوار متفاوت تاريخي هستيم، به طوري كه بايد به كاربرد الفاظ و اصطلاحات در دوره‌هاي متفاوت توجه نمود. به عنوان نمونه بسياري از الفاظ و مفاهيم در دوره‌هاي متفاوت، معاني متعدد و گاه متضاد به خود گرفته‌اند و داراي معناي خاص و يكساني نيستند، مثالاً در ادبيات سياسي، پس از انقلاب كمونيستي شوروي در اكتبر سال 1917، شرق معناي ديگري يافته است و از كليه كشورهاي كمونيستي كه جزء پيمان ورشو بودند، در برابر كشورهاي سرمايه‌داري كه جزء پيمان ناتو بودند، به بلوك شرق تعبير مي‌گردد. همچنين در برابر اصطلاح شرق، از اصطلاح غرب براي كشورهاي سرمايه‌داري استفاده مي‌شود، حال آنكه كشوري همچون آلمان شرقي و يا كوبا كه از آنها به بلوك شرق تعبير مي‌شد، در اروپا و امريكاي جنوبي قرار گرفته بودند و يا كشور كره جنوبي كه جزء بلوك غرب بوده، از جهت جغرافيايي در شرق قرار گرفته بود. بنابراين معنا و مفهوم شرق و غرب متناسب با استعمال و كاربردي است كه دارا مي‌باشند و تنها با شناخت شرايط يك دوره و استعمال كلمه در آن دوره، مي‌توان معناي الفاظ را فهميد. 🌷🌷🌷 @rahighemakhtoom
🍀🍀🍀🍀🍀 🌟 ۱۰ 📋🖋تعريف شرق از نگاه هانري كربن و هايدگر معناي اصطلاحي ديگري كه براي كلمه «شرق» وجود دارد، «بر آمدن و تابان شدن» است. بر خلاف معاني پيشين كه بر اساس منشاهاي سياسي، جغرافيايي و گاه ديني بود، افرادي همچون هانري كربن، كلمه شرق را به معناي اشراق و تابش معنويت، طلوع عالم روحاني و شرق درون بكار مي‌برند. كربن تحت تاثير سنت عرفاني و تفكر فيلسوفاني همچون سهروردي، معتقد است شرق يعني تابش و طلوع حكمت و معنويت و غروب يعني افول و زوال معنويت و عالم روحاني. وي در پاسخ به پرسش درباره معناي شرق و غرب مي گويد: «مراد من از شرق و مشرق يا غرب و مغرب، يك مراد فلسفي است و نه يك مراد جغرافيايي.مشرق در اينجا يك عالم روحاني است... بنابراين شما مي‌توانيد در غرب باشيد اما مشرقي باقي بمانيد يا در شرق باشيد و غربي بينديشيد و عمل كنيد» (1) همچنين پاره‌اي از فيلسوفان غربي مانند هايدگر درباره معناي شرق و غرب به جنبه‌ي جغرافيايي آن نظر ندارند و به مفهوم فلسفي آن اشاره مي‌كنند، وي مي‌گويد: «تاريخ مغرب، تاريخ مغرب حقيقت است». (2) او به مانند هانري كربن كلمه شرق و غرب را در معنايي غير متداول به معناي طلوع و غروب حقيقت معنا مي‌كند. اما قبل از اينكه در قرون متاخر اصطلاح شرق شناسي در فرهنگ لغت و در دانشگاه‌ها به عنوان يك رشته علمي و پژوهشي استعمال شود، از قرن‌ها پيش، شغل و حرفه‌اي، متداول و رايج بوده است. در واقع زماني كه پاره‌اي از انديشمندان غربي وارد سرزمين‌هاي اسلامي شدند و به تحصيل علم، سير و سياحت، سفرنامه نويسي و ديگر امور مي‌پرداختند، مسأله شرق شناسي، حرفه‌اي مشخص بوده است، هر چند كه در آن دوران، اصطلاح شرق‌شناسي گاه مورد استفاده هم قرار نمي‌گرفته است. ================ 1. شهرام پازوكي، يادي از هانري كربن، موسسه پژوهشي حكمت و فلسفه ايران، تهران، س 1382، ص 167 (مصاحبه با هانري كربن در سال 1355). 2. همان، ص 167. 🌷🌷🌷 @rahighemakhtoom