eitaa logo
مرضیه رمضان‌قاسم
497 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
976 ویدیو
97 فایل
🌻بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم سلام ارشد تفسیر و کلام، مداح، سخنران مبلغ‌ دفتر تبلیغات اصفهان پاسخگوی‌شبهات،داستانک‌ دلنوشته و یادداشت‌نویس تلاشم در جهش‌تولید جهت‌فرمانبرداری از امر رهبرم منتظرامام زمانم هس تم پل‌ارتباطی‌جهت‌ارتقاءکانال⬇ @M_Rghasem110
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مرضیه رمضان‌قاسم
شام‌غریبان ۱۴۰۰.m4a
11.03M
🔉 فخر‌الذاکرین 📆 شام‌ِغریبان ۱۴۰۰ یا رسول‌الله این کشته‌ی فتاده به هامون حسین‌توست این صید دست و پا زده در خون حسین‌توست 🚩زنگ بیداری🚩 https://eitaa.com/joinchat/2786918448C6bafa932ef
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از مرضیه رمضان‌قاسم
ذکر مصیبت شب عاشورا.m4a
12.22M
💎 رزق خاصِ شب‌ِ عاشورا 🔊 نوایِ گرمِ فخرالذاکرین 💦 گوارای وجودتان https://eitaa.com/joinchat/2786918448C6bafa932ef
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از احیاگران نوجوان
🕋 📖 🕋 📖 🕋 📖 🕋 📖 🕋 📖 📖 🕋 پرســـ❓ــش ⁉️ اگر خدا وجود دارد، پس چرا در مقابل جنایت‌هائی که رخ می‌دهد، ساکت است؟ پاســـ🖊ــــخِ استادحیــــــدرے زیدعزه ⭕️مقدمه آیا ما تصور صحیحی از خدا و دین داریم؟ ما بجای آنکه فهم خود را از دین اصلاح کنیم، خواسته‌های نابجا و غیرمنطقی خود را اصل گرفته و مطابق آن از خدا طلبکار می‌شویم؟ ما انسان‌ها معمولا به جای آنکه مشکل خود را ببینیم و آن را حل‌کنیم، سعی می‌کنیم فرافکنی کرده و همه چیز را به گردن دیگران بیاندازیم و این خصیصه مختص جنایت کاران نیست بلکه در عموم انسان‌ها وجود دارد. حتی اگر جنایت کاران در این دنیای کوتاه و موقت، به چیزی دست یابند، به زودی در محضر عدل الهی قرار خواهند گرفت و سخت‌ترین شقاوت‌ها نصیب آنان خواهد شد. و مومنان سختی‌کشیده، آن قدر فضیلت دریافت می‌کنند، که حتی آرزوی سختی‌ای بیش از آنکه در دنیا دیده‌اند را می‌کنند و می‌گویند ای کاش در دنیا با قیچی آنان را تکه تکه می‌کردند! چون تمام مرارت‌ها و آلام دنیا، در مقایسه با سعادت جاودان اخروی اصلا دیده نمی‌شود. 1⃣ باور غلط نسبت به خدا ❌ برخی چنین تصور می‌کنند که خدا به محض اینکه از انسان خطائی سر می‌زند انسان را نابود می‌کند. در حالی که اینگونه نیست که خدا هر لحظه اختیاری را که به بشر داده است را نقض‌کند، خدائی که به محض آنکه کسی پایش را از حق آن طرف‌تر‌ بگذارد را نابود کند، در عالم وجود ندارد. ❌ برخی دیگر گمان می‌کنند اصل برای خدا دنیاست. در حالی‌ که برای خدا دنیا اصل و اساس نیست و در عالم اینگونه خدائی که بخواهد دوستداران خود را در این دنیا به سعادتِ جاودان برساند، وجود ندارد. 2⃣ باور صحیح نسبت به خدا ✅ اسلام از خدایی سخن می‌گوید که دنیا را برای آزمایش بشر ساخته است و مردن بشر، صرفا انتقال او از این دنیا به دنیای اصلی است. ✅ اسلام از خدایی سخن می‌گوید که بشر را با اختیار در دنیا جانشین خود کرده است. این خدا برای مخالفتش با جنایت‌کاران به مومنان دستور داده‌است که طبق همین نظام دنیا، در مقابل ستم پیشگان مجتمع شوند: 🔅وَ ما لَكُمْ لا تُقاتِلُونَ في‏ سَبيلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفينَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذينَ يَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُها (نساء ۷۴) چرا در راه خدا، و (در راه) مردان و زنان و كودكانى كه (به دست ستمگران) تضعيف شده ‏اند، پيكار نمى ‏كنيد؟! همان افراد (ستمديده ‏اى) كه مى‏گويند: «پروردگارا! ما را از اين شهر ، كه اهلش ستمگرند، بيرون ببر! ♻️نتیجه‌اینکه 📛 داشتن چنین مرامی، مسلک غلطِ بنی‌اسرائیلی است، آنها از موسی می‌خواستند با خدایش برود و کار جنگ را یکسره کند، تا بعداً آنها ملحق‌شوند، این همان اندیشه‌ای که به گوساله پرستی می‌رسد. 👌البته همان گونه که معطوف نمودن توجه به غیب و چشم بستن بر دنیا و عدم ملاحظه عوامل مادی غلط است، چشم بستن بر غیب و منحصر کردن همه چیز به دنیا هم غلط است. 👌بلکه در نگاه صحیح باید با دو چشم بینا، دنیا و غیب را همزمان و در کنار هم دید. و با این نگاه، امدادهای غیبی برای مومنانی که پا در رکاب گذاشته‌اند، نیز دیده می شود. و مومن همیشه خود را پیروز و کامیاب می‌بیند، اعم از آنکه در ظاهر دنیا پیروز شود، یا شکست بخورد و هرگز کفار و جنایت پیشگان را کامیاب نمی‌بیند: قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنا إِلاَّ إِحْدَى الْحُسْنَيَيْنِ وَ نَحْنُ نَتَرَبَّصُ بِكُمْ أَنْ يُصيبَكُمُ اللَّهُ بِعَذابٍ مِنْ عِنْدِهِ أَوْ بِأَيْدينا (۵۲ توبه) بگو: «آيا درباره ما، جز يكى از دو نيكى را انتظار داريد؟! (: يا پيروزى يا شهادت) ولى ما انتظار داريم كه خداوند، عذابى از سوى خودش (در آن جهان) به شما برساند، يا (در اين جهان) به دست ما (مجازات شويد) 🆔 @javadheidari110 🕋 📖 🕋 📖 🕋 📖 🕋 📖 🕋 📖 @ramezan_ghasem110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5861739664427189799.mp3
17.26M
🔉 فخر‌الذاکرین یا رسول‌الله این کشته‌ی فتاده به هامون حسین‌توست این صید دست و پا زده در خون حسین‌توست 🚩زنگ بیداری🚩 https://eitaa.com/joinchat/2786918448C6bafa932ef
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅💠"شب آخر" پوست لبش را گاز می‌گرفت، ضربان قلبش بالا رفته‌بود، آرام و قرار نداشت مدام از خودش می‌پرسید یعنی ما هم از مرز رد می‌شویم؟ زیر اندازش را پهن کرد و نشست، پیرمردی شیرازی از او اجازه گرفت تا کنارش بنشیند امیرحسین با اشاره‌ی سر اجازه داد. پیرمرد سر حرف را باز کرد و از امیرحسین پرسید:«سفر چندمتِ؟» - امیرحسین: «بار اولمِ البته اگه مرز رو باز کنن.» پیرمرد ادامه داد: « تا حالا کربلا نرفتم هر وقت نیت می‌کردم برم، می‌‌شِستم حسابامو چک می‌کردم تا ببینم چند چندم مبادا به کسی مدیون باشم. خدا را شکر امروز که پشت مرز نشستم حسابم با بقیه صاف صافه. » تازه حرف‌های پیرمرد گُل‌انداخته بود که پسرکی صدایش زد، او از امیرحسین خداحافظی کرد تا برود، امیرحسین که تازه یک هم‌زبان پیدا کرده بود گفت: « حاج آقا کاش همون موقع رفته بودین بعد برمی‌گشتین بدهی‌هاتون رو پرداخت می کردین. » - پیرمرد: «شب آخر امام‌حسین به یاران‌شون چی گفتن کاکو؟» امیرحسین شانه‌هایش را به نشانه‌ی بی‌اطلاعی بالا انداخت. - پیرمرد: «گفتن اگر دِینی از کسی بر گردن‌تون هست، بروید.» امیر حسین که انگار تازه از خواب بیدار شده باشد بدون هیچ حساب کتابی تصمیم گرفت برگردد به سمت شهرشان تا از طلبکارها مهلت بگیرد. نویسنده: مرضیه رمضان‌قاسم •••✾❀زنگ‌بیداری 👇❀✾••• https://eitaa.com/joinchat/2786918448C6bafa932ef
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حسرت قلبش مالامال از عشق پیاده‌روی اربعین بود با وجود کهولت سن و قلب بیمار با دخترش زهرا خانم رفت دنبال پاسپورت روزی که پاسپورت به دستش رسید حسین آقا پسر بزرگش از جریان پاسپورت گرفتن مطلع شد. طبق معمول همه ی سفرها این بار هم به دفتر زیارتی طه مراجعه کردند و پاسپورتها را جهت ویزا شدن و مقدمات سفر به آقای حسینی تحویل دادند قرار شد نهایتا تا یک هفته‌ی دیگر آقای حسینی با آنها تماس بگیرد چند روزی گذشت و از تماس آقای حسینی خبری نشد که نشد زهراخانم و مادرش با هم رفتند دفتر زیارتی تا علت را جویا شوند آقای حسینی گفت: حاج خانم پسرتون پاسپورت رو گرفتند حاج خانم تعجب کرد و گفت: از این قضیه فقط من، همسرم و دخترم خبر داشتیم و با ناباوری یکی یکی با پسرها تماس گرفت و همه‌ی پسرها گفتند پاسپورت نگرفتیم حاج خانم باز رفت دفتر آقای حسینی و گفت: همه‌ی پسرام منکر قضیه شدند آقای حسینی گفت: همون پسرتون که پرادو داره اومد پاسپورت رو گرفت حاج خانم تازه فهمید آخ آخ حسین آقا پسر بزرگش بوده زنگ زد گفت: حسین مادر مگه تو پاسپورت رو نگرفتی؟ حسین آقا گفت: با این درد زانو و این قلبی که تازه بالن زدی کجا میخوای بری؟ صلاح نمیدونم بری حاج خانم هم گفت: در مورد امام حسین قلب بیمار و پای درد هیچ معنا نداره. دلم بال می‌زنه به عشق پیاده روی که لذتش رو ازم گرفتی‌. زود باش پاسپورت رو با شناسنامت بردار بیار حسین آقا گفت پاسپورت رو که بعد از اربعین میارم حالا شناسنامه‌‌‌‌ی خودمو واسه چی بیارم؟ حاج خانم گفت: می‌خوام اسمم رو از شناسنامه‌‌ت خط بزنم که اسمم رو از لیست زائرای اربعین خط زدی و گوشی را قطع کرد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️ ابرمردی که به جمعِ یاران شهیدش پیوست شهر اصفهان در آستانه‌‌ هفته‌ دفاع مقدس شاهد عروج شیرمردی بود که سالیان متمادی با مجهز بودن به دو سلاح تقوا و نظم، درس دفاع از آرمان‌های دین مقدس اسلام را به تشنگان دانش آموخت دیشب شاگردان استاد شب یلدائی را سپری‌کردند و به برکت تغییر ساعت‌‌ها یکساعت بیشتر فرصت داشتند در سبک زندگی مهدوی‌ استاد تأمل‌کنند. درست است جسم انسان پس از مرگ محدود به مکانی خاص می‌شود اما برعکس روح او از قالب محدودیت زمان و مکان خارج می‌شود،حالا استاد بهتر از قبل خواهد توانست از تشنگان رفع عطش کند، فقط کافی‌ست با خلوص نیت یاعلی بگوئیم و قدم در مسیر تعالی بگذاریم دیروز در مراسم وداع با استادُ الاساتید، همو که در شب‌های محرم دل‌های‌کربلائی‌مان را درجای جای کربلا نمک‌گیر می‌کرد،آن هنگام که پدری داغ دیده در کنار پیکر فرزند رعنایش، قرار گرفت صحنه‌ی علی الدنیا بعدک العفا را به تصویر کشید. دیروز بالاخره زمان آن رسید که خانه‌ی قبر میو‌ه‌ی دلِ حاج حسن مهدوی را تحویل بگیرد و او با اعتقادی راسخ چندین بار فرمودند: پسرم، قلبم،تو را به امام‌حسین می‌سپارم اما من با حاج حسن مهدوی عرضی دارم:حاج حسن، شما دیروز پسرتان را به اباعبدالله‌الحسین سپردید خوشا به سعادتتان به خوب مامنی سپردید،اما در کربلا یه وقت و ساعتی عقیله‌ی بنی‌هاشم اومدند با برادر وداع‌کنند زبانحال‌‌ زینب کبری سپردمت بخدا و به ریگهای بیابان سپردمت به‌غبار و به خارهای مغیلان به گوش خاک‌سپردم تنت‌بپوشاند بد است اینکه ببیند کسی تنت عریان 🖊نویسنده:مرضیه‌رمضان‌قاسم @ramezan_ghasem110