🔶️روزے حضرت موسے در كوه طور، به هنگام مناجات عرض كرد:
🔶️ای پروردگار جهانیان!
🔶️جواب آمد: لبیك!
🔶️سپس عرض كرد: اے پروردگار اطاعت كنندگان!
🔶️جواب آمد: لبیك!
🔶️سپس عرض كرد: اے پروردگار گناه كاران!
موسی علیه السلام شنید: لبیك، لبیك ، لبیك!
🔶️حضرت گفت: خدایا به بهترین اسمے صدایت زدم، یكبار جواب دادی؛ اما تا گفتم: اے خداے گناهكاران، سه مرتبه جواب دادی؟
🔶️خداوند فرمود: اے موسے! عارفان به معرفت خود و نیكوكاران به كار خود و مطیعان به اطاعت خود اعتماد دارند؛ اما گناهكاران جز به فضل من پناهے ندارند.
اگر من هم آنها را از درگاه خود ناامید گردانم به درگاه چه كسے پناهنده شوند؟🍃🍃🍃
📚 ڪتاب قصص التوابین (ص ١٩٨)
@ranggarang
پیامبر_اکرم (ص) :
✦همنشیـن بـد
مانند آهنـگـر است،
که اگر تو را با گرمی آتش ِ
خویش نسوزاند،
ولی از باد گرم و سوزان آن
به تو مےرساند.✦
🗒 جامع الاخبار ص ۱۸۳
@ranggarang
#السلام_علیک_یا_مسلم_ابن_عقیل🖤
آه، بدجور مرا کوفه به هم ریخت حسین
همهی شهر به یکباره سرم ریخت حسین
باورم نیست که آواره شدم در این شهر
نیست پنهان ز تو، بیچاره شدم در این شهر
تو نبودی که ببینی چه شبی سر کردم
تا سحر گریه به تنهایی حیدر کردم
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
#سلام_بر_امام_حسین_ع_و_اصحابش
@ranggarang
YEKNET-Arafe95 (4) -.mp3
4.67M
#روز_اول_محرم
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
نیا که کوفه آرایش جنگی گرفته
حرف زدن و بوی دو رنگی گرفته
نیا چراغ قلب کوفیا بی فروغه
هرچی نوشتند توی نامه دروغه
خیلی برات دل نگرونم😭😭
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله_الحسین_ع
@ranggarang
#داستان_
#داستانهای کوتاه قرآنی
قسمت هفتم
👈 داستان حضرت محمد (ص)
💠 مهاجران حبشه
در رجب سال پنجم بعثت ، یازده مرد و چهار زن به سرپرستی عثمان بن مظعون به طور پنهانی از مکه خارج و به جده رفته و از آنجا با کشتی خود را به حبشه رساندند.
آنها دو ماه در آنجا ماندند و وقتی متوجه شدند قریش مسلمان شده اند دوباره آهنگ برگشت نمودند اما متوجه شدند که اسلام آنها نیرنگ بوده و در نتیجه بیشتر مورد آزار و اذیت قرار گرفتند.
مجددا دستور مهاجرت صادر شد و اینبار جعفربن ابیطالب سرپرستی آنان را بر عهده گرفت.
چون قریش از رفاه و راحتی مسلمین در حبشه آگاه شدند دو نفر را باهدایایی به حبشه فرستادند تا مسلمانان را با خود به مکه برگردانند در نتیجه این دو نفر نزد نجاشی رفته و شروع به بدگویی از مسلمانان نمودند .
نجاشی آنها را احضار کرد و در مورد دینشان سوالاتی نمود.
در این هنگام بود که جعفر برای او توضیحاتی داد و نیز آیاتی از سوره مریم را برایش خواند که بر نجاشی مسیحی اثر گذاشت و او را متاثر نمود.
در نتیجه آنان را دست خالی بازگرداند.
وقتی قریش با مسلمان شدن بیش از پیش کفار مواجه شدند بیشتر نگران شدند و تصمیم به قتل پیامبر گرفتند.
#ادامه دارد ...
@ranggarang