#روز_شمار_در_محرم
روز ششم
1. دعوت حبیب بن مظاهر از طایفه بنی اسد برای یاری امام حسین علیه السلام.
2. اوّلین محاصره فرات در کربلا توسّط شبث بن ربعی به دستور عمر سعد.
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله_ع
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج
@ranggarang
4_6003367916114806150.mp3
4.34M
من سکینه حزینه ام.... سنگ غم شکست آیینه ام
@ranggarang
#داستان_آموزنده
🌷 مهمانی در تاریکی
مرد فقیري خدمت پیامبر (ص) رسید و گفت :بسـیار گرسـنه هسـتم و دسـتم به جایی نمی رسد. مرا سـیر کنید.
پیامبر اکرم (ص) او را به خانه همسرانش فرسـتاد. او رفت و دست خـالی برگشت، زیرا در خـانه آنهـا خـوراکی نبود که به او بدهنـد. شب فرا رسـید. رسول خـدا رو به اصحاب کرد و فرمود: چه کسی می تواند امشب این مرد گرسنه را مهمان کند؟
علی (ع) عرض کرد: یا رسول الله! من او را مهمان می کنم.
سپس او را به خانه اش برد و به فاطمه (س) گفت: دختر پیامبر! غذایی در خانه هست؟
فاطمه (س) جواب داد: آري، تنها به اندازه غذاي یک دختر بچه. لکن مهمان را بر او مقدم می داریم.
علی (ع) فرمود: فاطمه جان! دختر را بخوابان و چراغ را خاموش کن.
زهرا فرزندش را با زمزمه هاي پر مهر مادرانه، گرسـنه خواباند و سفره را پهن کرد و چراغ را خاموش. علی (ع) و فاطمه (س) در کنار سفره نشستند و در آن تاریکی، طوري دهان مبارکشان را تکان می دادند که مهمان خیال کند آنان نیز غذا می خورند.
مهمان با آن غذا سیر شد. آن شب علی و فاطمه (س) و کودکانش گرسنه خوابیدند. شب به پایان رسـید. وقت نماز صـبح، علی (ع) به محضـر پیامبر (س) رسـید. رسول خدا پس از سـلام نماز نگاهی به چهره علی انداخت و به شدت گریه کرد و فرمود: ایثار شب گذشته شما شگفت انگیز است.
در این وقت آیه زیر نازل شد و حضرت، آن را براي علی (ع) خواند:
«يُؤْثِرُونَ عَلى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» (حشر، 9):
آنها ایثار کرده و دیگران را بر خود ترجیح می دهند. هر چند شدیداً فقیر باشند. کسانی که خداوند آنها را از خساست و بخل نفس، باز داشته، فقط آنها خوشبختند.
📚 داستانهای بحارالانوار، ج 7، ص 95
@ranggarang
#داستان_
#داستانهای کوتاه قرآنی
قسمت دوازدهم
👈 داستان حضرت محمد ص
💠 هجرت مردم به یثرب ونقشه قتل پیامبر(ص)
پس از بازگشت یثربیان به شهر خود و آگاه شدن قریش از بیعت سختگیری آنها بیشتر شد و زندگی را بر مسلمین سخت تر کردند در نتیجه آنها به اذن پیامبر به مدینه هجرت نمودند.
قریش که از افزایش قدرت پیامبر بیمناک شده بودند در دارالندوه جمع شدند و تصمیم گرفتند تا از هر قبیله ای یک نفر را مامور قتل پیامبر کنند تا خونبهای ایشان بین همه قبایل تقسیم شود.
آنها تصمیم گرفتند شب نقشه خود را عملی کنند اما خداوند به وسیله جبرئیل پیامبر را از نقشه آنها آگاه ساخت و در نتیجه حضرت علی با فداکاری تمام، آنشب به جای پیامبر در بسترشان خوابیدند و پیامبر به صورت مخفیانه و با خواندن آیاتی از سوره یس از آنجا گریخت .
وقتی قریش به خانه پیامبر یورش بردند با کمال تعجب دیدند که علی (ع) در بستر آرمیده و وقتی سراغ پیامبر را از او گرفتند ایشان با خونسردی گفتند:
مگر پیامبر را به من سپرده بودید؟!
که اکنون از من می خواهید!!!
این شب به لیله المبیت معروف گشت .
#ادامه دارد ...
@ranggarang
#نهج_البلاغه
📿وَالْخِطَابَ فِيمَا لَمْ تُکَلَّفْ
🟠نسبت به آنچه #موظف نيستى دخالت منما
✍ اشاره به اين است که در مسائل غير مربوط به تو دخالت مکن و به تعبير ساده فضولى در کار ديگران موقوف! چه بسيارند کسانى که به علت دخالت در کارهاى ديگران و امورى که به آنها مربوط نيست هم از انجام وظيفه خود مى مانند و هم گرفتارى ها و نزاع هايى براى خود از اين رهگذر به وجود مى آورند.
📘#نامه_31
@ranggarang
امیرالمؤمنین علی علیه السلام:
مَنْ وَضَعَ نَفْسَهُ مَوَاضِعَ التُّهَمَةِ، فَلَا يَلُومَنَّ مَنْ أَسَاءَ بِهِ الظَّنَ...
كسى كه خود را در جايگاه تهمت قرار داد، نبايد جز خود را نكوهش كند...
📚نهجالبلاغه، حکمت ۱۵۹
@ranggarang