eitaa logo
راوینا | روایت مردم ایران 🇮🇷
2.6هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
327 ویدیو
4 فایل
🇮🇷 روایت مردم ایران از پیکرهٔ حوزه هنری انقلاب اسلامی هنر خوب دیدن و خوب نوشتن وابسته به نویسندگان مردمی خرمشهرهای پیش‌رو، آوینی‌ها می‌خواهد... نظرات، انتقادات، پیشنهادات و ارسال روایت: ˹ @ravina_ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 لالایی مادرانه زیباترین موسیقی دنیا با اختلاف، لالایی مادرانه است. یقین دارم این حرف همه‌ی انسان‌هاست، حتی آنهایی که از داشتنش محروم بوده‌اند. حتی اگر مادر، زن خوش‌صدایی نباشد. شب‌های جنگ، غرش موشک‌ها لالایی شبانه‌ی مادرانه بود. باور نمی‌کنید از بچه‌های غزه بپرسید... طیبه روستا @r5roosta پنج‌شنبه | ۵ تیر ۱۴۰۴ | ــــــــــــــــــــــــــــــ 🇮🇷 | روایت مردم ایران @ravina_ir مجلـه | بلـــه | ایتـــا | دیگررسانه‌ها
📌 ما اهل شمائیم دوستش داشتم. خیلی چیز بدیهی و ساده‌ای بود. آن قدر که شب عقدم قاب عکس خاتم او را بگذارم پهلو به پهلوی آینه وسطِ خنچه و اصلا خجالت نکشم که آدم‌های با کلاسی که هیچ نسبتی با این حرف‌ها ندارند مسخره‌شان بیاید... توی قاب آینه وسط خنچه تصویر دو نفر پیدا بود. من و مردی که داشتم زندگی‌ام را با او شریک می‌شدم و نزدیکترین آدم به ما که توی قاب خاتم نشسته بود و داشت نگاهش را می‌پاشید توی زندگی‌مان. هیچ‌کس از من نپرسیده بود چرا او را دوست دارم! ادامه روایت در مجله راوینا طیبه فرید @tayebefarid سه‌شنبه | ۲۴ تیر ۱۴۰۴ | ــــــــــــــــــــــــــــــ 🇮🇷 | روایت مردم ایران @ravina_ir مجلـه | بلـــه | ایتـــا | دیگررسانه‌ها
📢 عصر روایت @artfars ــــــــــــــــــــــــــــــ 🇮🇷 | روایت مردم ایران @ravina_ir مجلـه | بلـــه | ایتـــا | دیگررسانه‌ها
3.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 عزتِ نهفته در جهاد ١- اکتبر ١٩٧٣، همزمان با شروع جنگ اعراب علیه اسرائیل، این کشورها در اقدامی هماهنگ، فروش نفت به اسرائیل را تحریم کردند. در مقابل، شاه ایران که معتقد بود نباید فروش نفت را به یک ابزار سیاسی تبدیل کرد، تصمیم به شکستن تحریم و فروش نفت به اسرائیل گرفت. اینطور شد که همه آن احساسات ضداسرائیلی مردم ایران و حتی خوشحالی بعد از بردن اسرائیل در جام ملت‌های آسیا ١٩۶٨ و آن شبی که «ایران تا صبح نخوابید»، در نگاه فلسطینی‌ها رنگ باخته و گزاره دیگری شکل گرفت: «ایران [و نه فقط شاه] هم‌پیاله اسرائیل است.» ٢- حمله صدام به کشورمان و شروع جنگ تحمیلی، خودبه‌خود بین مسلمانان منطقه و حتی دنیا، دودستگی ایجاد کرد. خصوصاً که صدام خودش را رهبر کشورهای عربی و منجی اعراب می‌دانست و در شعارهای تبلیغاتی از نابودی اسرائیل می‌گفت. ادامه روایت در مجله راوینا محمدصادق شریفی @zakhme_parishani یک‌شنبه | ۸ تیر ۱۴۰۴ | ــــــــــــــــــــــــــــــ 🇮🇷 | روایت مردم ایران @ravina_ir مجلـه | بلـــه | ایتـــا | دیگررسانه‌ها
📌 پنج پلان از یک روز همراهی با احمد توکلی چند روز پیش که خبر فِیک درگذشتش را شنیدم، عمیقا غمگین شدم. یاد خاطره‌های روزی افتادم که برای سالگرد درگذشت مرحوم آیت‌الله حائری به شیراز آمده بود و من همراهش به خانه حاجی نجات رفتم تا چند ساعتی ازش مصاحبه بگیرم. امروز که خبر واقعی فوتش رسید، یاد یادداشتی افتادم که همان روز برایش نوشتم: به افتخار جمهوری اسلامی؛ پنج پلان از یک روز همراهی با احمد توکلی اول از همه بگویم که این متن را نه برای احمد توکلی بما هو احمد توکلی که برای احمد توکلیِ کارگزار نظام اسلامی می‌نویسم. این‌ها برشی است از چند ساعت همراهی با ایشان در حاشیه مراسم بزرگداشت آیت‌الله حائری: پلان اول) مجری برنامه که اسمش را خواند با عصا و آرام آرام روی سن رفت تا درباره خاطرات خود از آیت‌الله حائری صحبت کند. بعد از فوت پسرش شکسته‌تر شده بود و صحبت کردنش هم سخت‌تر. ادامه روایت در مجله راوینا محمدحسین عظیمی @ravayat_nameh چهارشنبه | ۱ مرداد ۱۴۰۴ | ــــــــــــــــــــــــــــــ 🇮🇷 | روایت مردم ایران @ravina_ir مجلـه | بلـــه | ایتـــا | دیگررسانه‌ها
📌 نشسته‌ایم پای چوبه‌ی دار در اتاقک فیزیوتراپی هیچ خبری از دنیای بیرون نیست. همه سرهایشان را در لاکشان فرو کرده و حواسشان به درد کمر و پا و شانه و گردن‌ خودشان است. حق هم دارند. درد است دیگر، نمی‌گذارد شب‌ها چشم روی هم بگذارند. حواس آدم‌ها اینجا فقط به تیک‌تیکِ ضربه‌ها و جریان تند برق است که بی‌وقفه زیر پوستشان می‌خزد. جریانی که هیچ چیز را یادشان نمی‌اندازد جز کارهای روزمره‌ای که اگر الان اینجا نبودند باید سرشان به آن گرم میشد تا زندگی پیش برود. چند دقیقه‌ای که می‌گذرد، ضربه‌ها تمام می‌شوند. فیزیوتراپ می‌گوید خبرم کنید تا درجه‌ی دستگاه را زیاد کنم، بدن بی‌حس می‌شود و جریان برق را نمی‌فهمید. درجه هر چند دقیقه یک بار زیاد می‌شود، مثل خبرهایی که از سال و ماه و حتی روز و ساعت هم گذشته و لحظه‌ای شده است. ادامه روایت در مجله راوینا طیبه روستا @r5roosta چهارشنبه | ۱ مرداد ۱۴۰۴ | ــــــــــــــــــــــــــــــ 🇮🇷 | روایت مردم ایران @ravina_ir مجلـه | بلـــه | ایتـــا | دیگررسانه‌ها
📌 عطر صابون اسرائیلی مسلمان‌های الجزیره توی مسجد کتشاوه تحصن کرده بودند. ارتش فرانسه می‌خواست مسجد را به کلیسا تبدیل کند. همانطور که خانه، مزارع و همه امکانات مسلمان‌های الجزایری را غصب کرده بود خودشان را کشته بود و به جایشان سفیدپوست‌های اروپا را در املاکشان ساکن کرده بود. تعداد آدم‌های توی مسجد زیاد بود بیشتر از چهار هزار نفر. قصه برای قرن نوزدهم میلادیست. به شمسی می‌شود نیمه دوم اردیبهشت ۱۳۲۴. سربازهای فرانسوی مسجد را روی سر الجزایری‌ها خراب کردند. چهار هزار نفر فقط در لحظه تخریب مسجد شهید شدند. این رقم برای ارتش فرانسه خیلی رقم زیادی نبود. پیش آمده بود در یک روز چهل و پنج هزار نفرشان را بکشد. حتی وقتی دادگاه‌های بین‌المللی به استقلال الجزایر رای دادند و فرانسه محکوم شد باز برایش دلیل نشد که دست از این لقمه چرب و نرم بردارد. از سال ۱۲۰۹ تا ۱۳۲ سال بعد که قیام مردم الجزایر به نتیجه رسید این سرزمین همه جور جنایت را تجربه کرده بود. حتی روشنفکری بعضی سربازهای الجزایر که برای اثبات حسن نیتشان در کنار ارتش فرانسه با آلمان نازی جنگیده بودند باعث نشد فرانسه از استخوان مجاهدین الجزایری در صنعت صابون‌سازی و تصفیه شکر استفاده نکند! ادامه روایت در مجله راوینا طیبه فرید @tayebefarid چهارشنبه | ۱ مرداد ۱۴۰۴ | ــــــــــــــــــــــــــــــ 🇮🇷 | روایت مردم ایران @ravina_ir مجلـه | بلـــه | ایتـــا | دیگررسانه‌ها
📌 محفل روایت‌خوانی @ravadar ــــــــــــــــــــــــــــــ 🇮🇷 | روایت مردم ایران @ravina_ir مجلـه | بلـــه | ایتـــا | دیگررسانه‌ها
📌 «وسلامٌ علی یَحیی» از آن عصری که ابراهیم با پای خودش رفت توی آتشستان نمرود تا همین حالا چیزی نزدیک به چهار هزار سال گذشته. کلی پیامبر آمده و رفته و زمین کلی ماجرا به خودش دیده‌. آدم‌ها یادشان نیست دیشب شام چی خورده‌اند اما حضرت ابراهیم(علیه‌السلام) را می‌شناسند. نه چون که پدرش آدم معروف و سرشناسی بود و نه بخاطر ملکی که وقف خانه سالمندان کرد یا به‌خاطر مدرسه و بیمارستان خیریه‌ای که ساخت و نه حتی بخاطر آبسرد کنی که وسط یکی از شلوغ‌ترین گذرهای بازار مکه گذاشت و رویش نوشت «موقوفه حاج ابراهیم نبی و پسران». ادامه روایت در مجله راوینا طیبه فرید @tayebefarid شنبه | ۱۱ مرداد ۱۴۰۴ | ــــــــــــــــــــــــــــــ 🇮🇷 | روایت مردم ایران @ravina_ir مجلـه | بلـــه | ایتـــا | دیگررسانه‌ها
📌 عصر روایت @ravadar ــــــــــــــــــــــــــــــ 🇮🇷 | روایت مردم ایران @ravina_ir مجلـه | بلـــه | ایتـــا | دیگررسانه‌ها
📢 محفل روایت‌خوانی @ravadar ــــــــــــــــــــــــــــــ 🇮🇷 | روایت مردم ایران @ravina_ir مجلـه | بلـــه | ایتـــا | دیگررسانه‌ها
5.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 ابوعبیده... صدای تو آشنا بود، مانند همه فریاد دهه‌ها داد فلسطینی‌ها موضع‌ات قاطع و بلند بود، مانند عیار مقاومت در مقابل ظلم و چهره‌ات پنهان، مانند همه زندگی و غم‌های فراموش شده زندگی فلسطینی... و عجب صوتت آسمانی بود، همانند امید و ایمان... و همان گونه زیسته‌ای که خطابه آخرت بود‌... و إنه لجهاد نصر أو استشهاد... و حالا خیلی راحت شکایت کن... چه امروز ترور شوی، چه فردا! عاقبتِ تو جز جایگاه شهادت نخواهد بود، همانگونه که گفتی محمد(ص) شاهد امتش خواهد بود؛ تو را هم شاهد خواهند گرفت به سؤال از فلسطین از همه ما... «وما رميت إذ رميت ولكن الله رمى». یکی از دوستداران تو، محسن محسن فایضی @Thirdintifada یک‌شنبه | ۹ شهریور ۱۴۰۴ | ــــــــــــــــــــــــــــــ 🇮🇷 | روایت مردم ایران @ravina_ir مجلـه | بلـــه | ایتـــا | دیگررسانه‌ها