eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
7.2هزار دنبال‌کننده
532 عکس
4 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ای رحمتِ عام، یااباعبدالله مولای کِرام یااباعبدالله با وعدهٔ فطرس ، همه دل خوش کردیم از دور، سلام، یااباعبدالله @raziolhossein
چشم خود را باز کردم ابتدا گفتم حسین با زبان اشک های بی صدا گفتم حسین درمناجات شب جمعه نمیدانم چه شد خواستم بر لب برم نام خدا گفتم حسین ماند هل من ناصرت بی پاسخ اما بارها آمد از کرب و بلا لبیک تا گفتم حسین نام زهرا را شنیدم هرکجا گفتم علی نام زینب را شنیدم هرکجا گفتم حسین عاشقی گفت آنچه میخواهد دل تنگت بگو با دلی غمبار گفتم کربلا گفتم حسین @raziolhossein
شاهی که هست سر سعادت ولای او آید بگوش نغمه قالو بلای او یا رب به حق فاطمه و زینب و حسین قسمت نما زیارت کرب‌وبلای او ؟؟؟ @raziolhossein
شادی هردو جهان بی تو مرا جز غم نیست جنت بی تو عذابش ز جهنم كم نیست در دم مرگ اگر پا به سرم بگذاری عمر جاوید به شیرینی آن یك دم نیست حرم قرب خدارا كه دل عاشق توست طرفه بیتی ‌است كه روح القدسش محرم نیست بگذار آدمیان طعنه زنندم گویند هر كه خود را سگ كوی تو نخواند آدم نیست تا خدایی خدا هست لوای تو به پاست زانكه جز دست خدا حافظ این پرچم نیست هم خدا داند و هم عالم و آدم دانند كه به جز رأیت عشق تو در این عالم نیست دوزخ ارزانی آنانكه ندارند غمت با غمت هیچ مرا زآتش دوزخ غم نیست ملك هستی همه ماتمكده ی توست حسین جایی از ملك جهان خالی از این ماتم نیست گوهر اشك عزای تو به هر كس ندهند اهرمن را شرف داشتن خاتم نیست @raziolhossein
خبر آمد که می آید، مدینه چشم در راهش شب چادر به سر سر می رسد با نی نی ماهش صدای گریه ی نوزادی از بیت علی آمد چه نوزادی! که می آید صدای قل هو الله ش مگر پشت علی را می شود خم کرد با چیزی؟ پدر باشی خبر داری، فقط کافی است یک آهش کنار صبر او وقتی بلا از راه می آید خجالت می کشد کوه احد با قد کوتاهش فدک تا کربلا، این سال ها را ساده نشماری اسیر پنجه ی آه است و می خوانند پنجاهش کسی چیزی به جز لبخند دیده بر لب عمه!؟ برادر زاده است و ناز و بازی های دلخواهش صدایش می زنند از روز اول "زینب کبری" بمیرم من، چه غم های بزرگی هست در راهش.. @raziolhossein
.              بسم‌الله الرحمن الرحیم                 هذا_یوم_الجمعه       و هو یومک المتوقع فیه ظهورک   دعای سلامتی حضرت فراموش نشود    اَللّـهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّك الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن ِ    صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِه في هذِهِ   السَّاعَة وَفي كُلِّ ساعَة وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْنا حَتّى تُسْكِنَهُ      اَرْضَكَ طَوْعاً ًوَتُمَتِّعَهُ فیها طویلا .       جهت سلامتی و تعجیل در فرج ۵صلوات به حضرت زهرا و حضرت خدیجه                   هدیه‌ بفرمایید اللهم‌صل‌علی‌محمد‌و‌آل‌محمد‌و‌عجل‌فرجهم          🌴اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج🌴
رنگ از چهره پریده است، خودت می دانی عرقِ شرم چکیده است، خودت می دانی پشت این خانه گدا آمده و با گریه دستِ یاری طلبیده است، خودت می دانی تو بزرگی و مرام تو نبخشیدن نیست از شما قهر بعید است... خودت می دانی مهربانی و به جز لطف تو این قدر کسی بار ما را نخریده است، خودت می دانی هر کجا گفت زلیخا پی یوسف هستم طعنه و خنده شنیده است، خودت می دانی به غریبی تو سوگند، دل در به درم از همه جز تو بریده است، خودت می دانی عمر من رفت، فقط چند صباحی مانده آخر کار رسیده است، خودت می دانی سگ دربار خراسان شده ام تا شاید بر سر من بکشی دست، خودت می دانی مجلس روضه به پا گشته، بیا که بانی مادری زار و خمیده است، خودت می دانی @raziolhossein
هر آینه از غیب ندا می آید از ماذنه ی فَرَج صدا می آید ای منتظران گناه را ترک کنید ارباب خودش پیش شما می آید @raziolhossein
شکسته بال و پرم، وا نمی شود بالم از این خراب تر آقا نمی شود حالم هنوز هم که هنوز است در مسیر جنون به پختگی نرسیدم، چو میوه ای کالم گذشت فرصت عمرم، سپید شد مویم بدون رؤیت رویت گذشت هر سالم مرا ببخش که کمتر به یادتان بودم ببخش، رنگ شما نیست رنگ اعمالم فدای تار عبایت، بگیر دستم را بگیر دست دلم را، مریض احوالم به غیر روضه و گریه، به غیر نور شما که هیچ نور امیدی نمانده در عالم میان روضه ی گودال این دلم گیر است شبیه جد غریبت اسیر گودالم هنوز هم که هنوز است دل پریشان صدای نعل جدید و شروع جنجالم هنوز هم که هنوز است در تب و تابم هنوز گریه کن روضه های خلخالم @raziolhossein
لال است آن‌زبان که نگوید ثنای‌تو  کور است دیده‌ای‌که‌ببیند سوای‌تو  رحمت‌به‌روح"صائب"شیرین‌سخن که گفت:  «عالم پر است از تو و خالی است جای تو»  از آن‌سری،که‌پای گذاری به‌چشم ما  ای‌چشم‌جبرئیل امین! جای پای تو   هرشب،دلم‌مسافرسرداب‌سامره‌ست همچون‌کبوتری که پرد در‌هوای تو   شب های جمعه ناحیه خوانند انبیا  در صحن سیّدالشّهدا با صدای تو  ای کاش در کنارحرم،صبح‌جمعه‌ای  تو بر حسین گریه کنی، ما برای تو  هرنیمه‌شب که بهرظهورت،دعاکنی  آمین فاطمه است، جواب دعای تو   دارند التماس دعا از تو دوستان  هر لحظه در زیارت کرببلای تو  بگذارما به جای توگرییم بر حسین تبدیل تابه‌خون نشود،اشک‌های‌تو  "میثم"اگر به‌کعبه بود،‌لحظة ظهور  زیبد کند هزار سر و جان فدای تو @raziolhossein
با چه رویی بنویسم که بیا آقا جان شرم دارم خجلم من ز شما آقا جان با چه رویی بنویسم ز غم دوری تو که گناهان من آزرده تو را آقا جان مهربانانه به یاد همه ی ما هستی آه از غفلت روز و شب ما آقا جان صحن چشمان ترم منتظر مقدم توست قدمی رنجه نما ، بهر خدا آقا جان صبح آدینه قلم کوی تو را می پوید می شود همسفر باد صبا آقا جان قلم و دست غلامانه ی من می لرزد با چه رویی بنویسم که بیا آقا جان @raziolhossein
در هوایت بی قرارم یا اباصالح مدد سر ز پایت برندارم یا اباصالح مدد جان احمد جان حیدر جان زهرا جان عشق هجر تو برده قرارم یا اباصالح مدد بنده ای هستم گنهکارو فقیر و رو سیاه از گناهان شرمسارم یا اباصالح مدد ای تو آقا ای تو مولا ای تو والا ای ولی ای همه دار و ندارم یا اباصالح مدد جز به درگاهت که گردی شافعم در نزد حق رو به درگاه که آرم یا اباصالح مدد گر نگاهی از سر لطفت بر این عاصی کنی خوش شود این روزگارم یا اباصالح مدد ذره ای هستم نگاهت آفتابم می کند نزد گل کمتر ز خارم یا اباصالح مدد آفتاب ای آفتاب ای آفتاب ای آفتاب ای مه شب های تارم یا اباصالح مدد در فراقت شد بهار دل خزان ای نازنین برگ خشکی در بهارم یا اباصالح مدد رشته ای بر گردنم افکنده شوق وصل دوست من اسیر زلف یارم یا اباصالح مدد شعله بر جانم فتاده آنچنان کز عشق تو آتشی در سینه دارم یا اباصالح مدد اعتبارم گشته حب مرتضی و آل او سربدار ذوالفقارم یا اباصالح مدد کاش می شد خاک پایت گردم و آخر شود خاک کوی تو مزارم یا اباصالح مدد تا ظهورتان قسم بر گردش لیل و نهار روز و شب را می شمارم یا اباصالح مدد کاش این جمعه شود روز ظهور و وصلتان مژده ی وصلت شعارم یا اباصالح مدد @raziolhossein
۶جمادی الاول سالروز شهادت جعفر بن ابیطالب(جعفر طیّار) علیهماالسلام محضر امیرالمومنین و امام زمان علیهما السلام تسلیت.
این جعفر طیار بود هست علی این شیر دلاوراست پابست علی هرچند نبود درغدیر اما بود از جام ولایت علی مست علی ..... غم مونس قلب احمد مختار است خونبار دوچشم حیدر کرار است زهرا به تسلای علی آمده است چون روز عزای جعفر طیار است @raziolhossein
دوباره لالهٔ باغ وجود شد تبدار دوباره آه شده سفره دارلیل ونهار بهار آمده چشمم دوباره بارانی است دوباره مرغ محن پرزده سر دیوار چه ماتمی است که از سینه داغ می جوشد چه شد که بار دگردیده ام شده خونبار مدینه باردگر جامهٔ عزا پوشید دریده جامه صبر ازچه احمد مختار چه شد که قامت سرو علی خمیده شده بگو کجاست علمدار حیدر کرار ز فاطمیه دل داغ دیگری پیداست ازان سببب نبود در دل رمیده قرار نه حرف آتش و دوداست نه صحبت پهلوست نه حرف ضربت پاهست و صحبت مسمار نشسته درغم قتل برادرش حیدر بلی شهید ستم گشته جعفر طیار همو که نوردوچشم جناب عمران است همو که فاطمه بنت اسد ورا شده مار( مادر) چه جعفری که پناه نبی است بعد علی زبعد حمزه به جیش نبی بدی سردار همیشه یارنبی وعلی و فاطمه بود همیشه دربرشان بود همچو خدمتکار کسیکه زینب وکلثوم عروس خانهٔ اوست سعادت ابدی شد نصیب آن سالار هزارحیف که چشم حسود چرخ و فلک توان دیدن اورانداشت در کردار دودست یارنبی رازتن جداکردند ببارباردگرای دوچشم گوهربار به جای دست ٬ خداوند دوبال داد به او ملقب است از آن روبه جعفرطیار علی نبودببیند که بال وپرمی زد تن برادراو روی نیزهٔ کفار ندیده٬ نخل وجودش شکست وای حسین که دید جسم برادر به عرش نیزه سوار شکسته تر زدلش٬ شدزداغ او کمرش بسوز سینه سینا ٬ ببارابربهار خدابرس به دل خون خواهرش زینب چه سازد از غم بی یاوری درآن شب تار @raziolhossein
تقدیم به جناب جعفرعلیه‌السلام این جوانمرد بود در همه عمر حرز جانِ پیمبــــر مختــــــار افتخــــار تمــــــام اهل البیت رَحِمَ اللّه جعفــــرالطیــــــــار @raziolhossein
ای به خیل مهاجران مهتر ای همای بهشتیان جعفر طوطی شاخ صدره و طوبی مرغ عنقای عرش و بالاتر صدف پاک توست بوطالب بی بها نزد قیمتت گوهر گر نبی را زجانب یزدان جانشین و وزیر شد حیدر هم تو در بارگاه نجاشی بودی اول سفیر پیغبر وز مقام تو در دل احمد این بود بس که گفت آن سرور کز قدوم تو شادمان باشد یا که از فتح قلعه خیبر ای که با شیر حق تو خوردی شیر تو زپستان پاک یک مادر مصطفی را علی برادر بود مرتضی را برادری جعفر از بیان شجاعتت کافی که گزیدت به همگنان افسر زآن که بهر سریه موته نبدی افسری زتو برتر مشتری حق و از در و یاقوت ثمنت داده در جنان شهپر تا کشی هر کجا که خواهی پر در دل آسمان نیلوفر جعفرا ای تو فخر آل رسول مایه سربلندی حیدر به خدا این شرف برایت بس در دو عالم تو راست عزت و فر که عروس تو زینب کبراست جلوه صبر حضرت داور آن که در کربلا زفرط وفا کرد قربان عشق هر دو پسر تا که در جاودان حماسه خون زآل جفر بماند این دو اثر باز هم مطلعی دگر گویم باز آمد جنونم اندر سر ای عقابی که بنگری فردا زیر پرهای خود صف محشر در کنارت یقین که خواهی دید یک همای بهشتی دیگر که به دوشش دو بال همچون تو نصب کرده است خالق اکبر نام او ساقی حرم عباس سرو بستان ساقی کوثر اندر آن صحنه حساب و کتاب اندر آن تابش آتش و آذر بر سرم سایه شما دو هما بر لبم نام فاطمه حیدر @raziolhossein
در عالم وهم آمدم این صحنه پدیدار دیدم که نشستم به حضور دو علمدار  دو ماه فروزنده، دو خورشید درخشان دو میر، دو فرمانده دو سرباز فداکار این شیرِ حسین‌بن‌علی، حضرت عباس آن یارِ رسول مدنی، جعفر طیّار این بهر حسین‌بن‌علی یار و برادر این نیز برادر به علی، حیدر کرار عباس، زده خنده به ماه رخ جعفر؛ کای جان عمو! نور دل احمد مختار! در یاری اسلام، چنان پای فشردی تا دست تو گردید جدا در صف پیکار در پاسخ او جعفر طیار چنین گفت: ای ماه بنی‌هاشم، ای مطلع‌الانوار هم چهره نهادند به پای تو ملایک هم بوسه‌زده دست تو را سیّد ابرار هرچند که در موته جدا گشت دو دستم در یاری دین از دم شمشیر شرربار دیگر نزدند از ره کین تیر به چشمم ای اشک همه وقف تو در مکتب ایثار من مثل تو یک ساقی بی‌آب نبودم ای داغ لبانت به روی آب، پدیدار سرو قد من بر سر نی رفت چو خورشید نخل قد تو از سر زین گشت نگون‌سار من خجلت بی‌آبی طفلان نکشیدم اشک تو از این غصه روان بود به رخسار باید که بگریند شهیدان همه تا حشر در علقمه بر زخم فراوان تو بسیار یک لحظه تو از دست و سر و چشم گذشتی گشتی به جگر تیر بلا را تو خریدار بی‌دستی تو باعث آن شد که ز هرسو آید به تنت زخم روی زخم، دگربار بگریست اگر در غم من چشم پیمبر بشکست غم تو کمر از حجّت دادار در ماتم من اشک علی ریخت به صورت در ماتم تو فاطمه گردید عزادار این فخر، مرا بس که به جنّت بزنم پر همراه تو ای فرش رهت دیدۀ احرار زیبد که ببالیم به افواج ملایک تو حضرت عباسی و من جعفر طیّار من باب جهاد استم و تو باب حسینی یابند ز تو در حرم خون خدا بار «میثم» به ثنای علی و آل کند فخر خورده است به طبعش نفس میثم تمار @raziolhossein
از کار تو تا که سر درآورد بهشت خون از مژگان تر درآورد بهشت گفتند که در بهشت پرواز کنی این مژده شنید و پر درآورد بهشت @raziolhossein
آنکه دهان ز بردن نامش معطر است شمس وفا، معلم عباس، جعفر است مردی چنان سترگ که در منظر رسول برگشتنش مساوی با فتح است در محضرش جمیع عبادات انس و جان با ذکر رکعتی ز نمازش برابر است گر لحظه شهید شدن روزه دار بود تا لَمحهٔ ابد همه سیراب است بگرفت بال و جعفر طیار پر گشود وقتی جدا دو دست عزیزش ز پیکر است از او سپیدروست شب قاره سیاه ماه شب چهارده از او منور است اگر مقابل رنگ باخت از نور اوست، او که رسول پیمبر است سیمرغ آسمان ولا جعفر است او بگشوده بال‌هاش در آفاق محشر است از بال‌های او چه بگویم که روز حشر بر پیکر محب علی سایه گستر است جعفر اگر که بود، نمی‌دید هیچ‌کس در کوچه‌ها طناب به دستان حیدر است جعفر اگر که بود نمی‌گفت هیچ‌کس پهلو گرفته زورق زهرای اطهر است @raziolhossein
شب در اعماق رنج و غصه نهان از طلوع سحر نبود نشان شد زمانسوز لحظه های زمین شد زمین گیر برهه های زمان رمه ها در هراس از گرگان گرگ ها در کمین جان شبان برگ ها مستعد افتادن فصل ها منتظر برای خزان وادی امن غرق بی امنی و امین خدا نداشت امان زخم ها برده هوش از یاسر سنگ ها برده از بلال توان ناگهان سید عرب رسول خدا حضرت مصطفی پیامبر جان گفت هجرت کنند با جعفر مومنان بهترین اهل جهان تا که راحت شوند اهل یقین نفسی از فشار از طغیان تا که ننشیند ان جوانان را گردی از شرک و ظلم بر دامان تا که افتد حقیقت اسلام ان سوی مرز مکه در جریان حبشه خطه ای پر از رحمت حبشه کشوری پر از باران حبشه همچو باغ های گل حبشه مثل چشمه ها جوشان حبشه بود گرم استقبال از دل روشن مسلمانان کاش بعد از نبی دل زهرا داشت آرام و صبر و اطمینان یا که میشد که از مدینه رود تا به شهری دگر شود مهمان این مدینه که جای ماندن نیست برود او سوی کدام مکان سرد و دلگیر شهر چون زندان مردم شهر مثل زندانبان گفته شد روز گریه کن یا شب گفته شد اینقدر نشو گریان گاه از داغ مصطفی دلخون گاه بر حال مرتضی گریان گاه اندوه را فرو میخورد گاه می آمد از ستم به زبان گاه میگفت یا رسول الله شده این کینه ها پس از تو عیان کاش بودند حمزه و جعفر تا حمایت کنند از حقمان الغرص این قبیل خاطره ها میکند اشک را زدیده روان @raziolhossein
یار نبی، یاور علی هستی تو هر آینه حیدر علی هستی تو از جمله فضائل و مناقب هایت این بس که برادر علی هستی تو @raziolhossein
نور حق جهل را به مسلخ برد اینچنین یافتی دوامت را جاهلان مقابلت اما زخم دیدند التیامت را عرشیان مست احتجاجاتت اهل منبر همیشه محتاجت پس کلام تو سیف الاسلام است بکش آن تیغ در نیامت را همرهان تو بی پناهانند پیروان تو از سیاهانند آخر راه توست آزادی بشنوند از تو گر پیامت را می‌ روی سوی کاخ نجاشی تا رسول رسول حق باشی السلامی بگو که روح الله می دهد پاسخ سلامت را مژده‌ی فتح کردن خیبر یا حضور دوباره ات جعفر! شادی احمد از کدام یک است؟ تهنیت گفته است گامت را گفت خیر البشر که خیر الناس حمزه و جعفر و علی هستند گفت تا آن جماعت خناس بپذیرند احترامت را موته بی شک مقام موت تو نیست با دو بالی که هدیه‌ی نبوی‌ست می‌پری در بهشت و می‌فهمند ساکنان جنان مقامت را ای حنیف همیشه با توحید صبح صادق برادر خورشید با تو اهل سقیفه کی می‌دید آن‌چنان بی‌پناه امامت را تو که هستی که دختران علی در هجوم تمام سختی ها هرکجا داغ تازه می‌بینند با فغان می‌برند نامت را @raziolhossein
فرازی از خطبه امام سجادعلیه‌السلام در مسجد شام: أَيُّهَا النَّاسُ أُعْطِينَا سِتّاً وَ فُضِّلْنَا بِسَبْعٍ أُعْطِينَا... ...الْفَصَاحَةَ وَ الشَّجَاعَةَ.... ..وَ فُضِّلْنَا بِأَنَّ مِنَّا النَّبِيَّ الْمُخْتَارَ.... ...و مِنَّا الطَّيَّارُ... ــــــــــــــــــــ بی باکی و شیـوائیِ گفتـار از ماست آقای جهان ، احمـد مختـار از ماست در سلسلـه بستـه ، وسطِ بزم یزید فرمود علی:«جعفر طیار از ماست» @raziolhossein
نماز و نور و تبسم ، برادر حیدر نشسته شعر و ترنم ، برابر حیدر سلام ِ برکه‌ی باران به جعفر طیار درود چشمه‌ی شبنم ، به دلبر حیدر چقدر حس گل یاس رازقی دارد نجیب‌زاده‌ترین غنچه‌ی تر حیدر برای آنکه شود شیر بیشه‌ی توحید از عشق داده به او شیر ، مادر حیدر بر او سلام که چون آفتاب تابان است قشنگ ، مثل جمال منور حیدر سلام سرو صبور و بلند خانه‌ی وحی سلام نخل نجیب و تناور حیدر به انبیای خودش می دهد خدا در عرش به دست جعفر طیار ساغر حیدر به نام‌‌نامی مردی که ذوالجناحین‌است به نام نامی جعفر ، برادر حیدر امیر موته خودش حکم یک سپه دارد سزاست اینکه بگوئیم ، لشکر حیدر به نام‌های رفیعش اضافه‌کن پس ازاین جناب جعفر ، امـیر دلاور ِ حـیدر هزار مثل فلانی نمی رسد هرگز... به گرد پای مسیحا ، ابوذر حیدر میان کوچه اگر ؟ بود شیر پیغمبر که داشت روی جسارت به کوثر حیدر؟ صدای ناله برآمد ، « انفسم ظهری » خمیده از غم جعفر ، شد کمر حیدر رسان به دست بنی‌جعفر ای خدا روزی علم به دست علمدار ِ آخر حیدر @raziolhossein
شد مدینه غرق در شور و نوا واجعفراه شد امیرالمومنین صاحب عزا واجعفراه گه به حیدر گه به زهرا تسلیت گوید نبی که علمدار سپاهش شد فدا واجعفراه آسمانی ها همه با گریه اش گریان شدند بی برادر شد علی مرتضی واجعفراه تا به مسجد گفت پیغمبر که جعفر کشته شد ناله زد مولا که شد پشتم دوتا واجعفراه این خبر را کاش دیگر از پیمبر نشنود جعفر طیار شد دستش جدا واجعفراه کاش جعفر در مدینه بود تا بعد از نبی اینقدر تنها نمی شد مرتضی واجعفراه کاش جعفر بود تا دیگر نمی آمد به گوش ناله زهرا میان شعله ها واجعفراه کاش جعفر بود وا می کرد در آن ازدحام ریسمان از گردن شیر خدا واجعفراه کاش جعفر بود تا سیلی نمی خورد از کسی دخت پیغمبر میان کوچه ها واجعفراه بین مقتل هم صدا میزد غریب کربلا ای عمو ای کاش بودی کربلا واجعفراه دست و پا میزد حسین و خواهرش بر سرزنان ناله میزد از روی تل واحمزتا واجعفراه @raziolhossein
امروز زمین و آسمان غمبار است نالان وحزین احمد مختار است از دیده علی سرشک ماتم ریزد زیرا که عزای جعفرطیار است @raziolhossein1
سال ها هر لحظه بیش از پیش غربت داشتن علتش این است با حیدر اخوت داشتن تو نخستین مرد این قومی که فخرت باشد این : خَلقا و خُلقا به پیغمبر شباهت داشتن ای به قربانت که حتی نوح هم دارد نیاز از تو در روز جزا برگ شفاعت داشتن بر نماز جعفر طیار تکیه می کنیم در شب دلواپسی ها ، وقت حاجت داشتن ای نجاشی ها مسلمانان کوه همتت ای چراغ شاهراه استقامت داشتن آن زمان السابقون السابقون گشتی که بود شرک فخر ِ مدعی های خلافت داشتن کیستی بابای این امت برادر خوانده ات؟ شد نصیب چند تن این حد سعادت داشتن خوش قدم بودی و خیبر پیش پایت فتح شد این خودش یعنی که خیر بی نهایت داشتن شادمان از فتح خیبر یا که دیدارت شود حضرت عین الیقین مانده است و حیرت داشتن گرچه دادی دست اما پرچم از دستت نرفت این چنین باید به این مکتب ارادت داشتن از تو می گیرد ابوفاضل مدد در علقمه می دهد بر کل عالم درس غیرت داشتن پرچمت دست فراری ها نمی افتاد کاش نیست کار هر کسی مثل تو جرات داشتن روز های حیدر کرار بی تو پر شد از دم به دم از جای خالی ات شکایت داشتن خانه ات شد ماجرایش چون فدک بعد از نبی آه آه از روزگار ،آه از حسادت داشتن تشنه جان دادی ولی اسما بدون تو نداشت در دلش یک ذره ترس ِ هتک حرمت داشتن ..... ای امیر موته این حق عروس تو نبود در چهل منزل به تن رخت اسارت داشتن @raziolhossein
دنبال چهل حامی و یاور می‌گشت با پاسخِ سردِ ناکسان برمی‌گشت شب بود ، وَ با چراغ ، مردی تنها در شهر ، پی حمزه و جعفر می‌گشت ....... گر بود ، یقینْ حامیِ حیدر می‌گشت قربانیِ صدّیقهٔ اطهر می‌گشت در هجمهٔ فتنه ، جای او خالی بود مردی که اگر بود ، ورق بر می‌گشت @raziolhossein