eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
8.6هزار دنبال‌کننده
695 عکس
6 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
آفرینش ز غبار قدم توست حسین آسمان سایه نشین عَلم توست حسین کعبه و سعی و صفا، حِلّ و حرم، رکن و قیام صفحه ای از حَرَم محترم توست حسین هر کجا عشق و کمال و عظمت دایره بست نقطه دایره، نوک قلم توست حسین نعمتی را که خداوند از آن می پرسد دوستی تو و یک از نعم توست حسین ذکر نام تو کنم در همه جا چون گویند هر کجا نام تو آید حرم توست حسین اشک روز و شب ما وقف تو ای کشته عشق گریه گر هست سزاوار غم توست حسین در میان حرم جمله امامان هدی پرچم سرخ نشان حرم توست حسین من نگریم به عزایت که بهشتم بدهند ور بهشتم بدهند از کرم توست حسین گر خدا بگذرد از جرم دو عالم به جزا یک جزای کمِ اصحاب کم توست حسین جگرم پاره شد از داغ جگر گوشه تو آن که افروخته سرو اِرم توست حسین کمرت بعد ابوالفضل دگر راست نشد شاهدم اشک تو و قدّ خم توست حسین در ره عشق زدی گام و در این راه خطیر طفل شش ماهه تو هم قدم توست حسین بر سرافرازی اسلام و براندازی کفر قهرمان خواهر تو، هم قسم توست حسین آیه کهف که خواندی خبر پیروزی است سر بر نیزه بلندت عَلم توست حسین مرحوم @raziolhossein
به اذن فاطمه رام ابوتراب شدم به حکم عشق غلام ابوتراب شدم دوباره تشنه ی جام ابوتراب شدم منی که مست به نام ابوتراب شدم دلم خوش است به این که دو چشم تر دارم عجیب حال و هوای نجف به سر دارم چگونه پست از آن کوه آبرو گوید؟! چگونه تشنه از آن صاحب سبو گوید؟! کجاست طبع بلندی که مدح او گوید؟! همیشه شاعر او جای شعر "هو" گوید علی است عالی اعلی، علی است حق و یقین علی است باطن قرآن، علی است باطن دین خریده روز ازل، حق به شوق نازش را به دست، بافته مرضیه جانمازش را نبی شنیده رجزهای چاره سازش را کمیل بود و علی بود و هر فرازش را شبیه شمع در این ظلمت جهان افروخت مرام بنده شدن را به شیعیان آموخت علی است آن که حقیقت برای ایمان شد برای یافتن راه راست، میزان شد به عرش، صوتِ خداوندی اش نمایان شد نشست روی زمین، مرکب یتیمان شد اسیر کرده دلم را طلوعِ احسانش خوشا به حال گدای رکوعِ احسانش یگانه حامی احمد علی است بی تردید برای حفظ نبی با وقار می جنگید به دور مرکب او مثل شیر می چرخید میان بستر خیرالبشر، علی خوابید وفای آن که پُر از زخمِ تیر شد پیداست تمام حرف از آن غزوه ی اُحد پیداست علی است آن که ندیده کسی فرارش را چشیده است درِ قلعه اقتدارش را خدا ستوده خودش تیغ ذوالفقارش را نخواست ذره ای از مال روزگارش را میان چاه غریبانه سر فرو کرده عبای کهنه و نعلین خود رفو کرده نوای حضرت حق در دم و خروش علی است همیشه کعبه ی رحمن سیاهپوش علی است صدای فاطمه اش تا ابد به گوش علی است شبانه کیسه ی خرما به روی دوش علی است برای او به خدا این جهان پشیزی نیست کنار شأن علی، ردّ شمس چیزی نیست همان که در همه ی جنگ هاش غالب شد همان که مِهر و ولایش به خلق واجب شد همان که در همه جا مظهر العجائب شد کنار فاطمه خانه نشین یثرب شد به قتل فاطمه حق نبی ادا کردند چقدر خون به دل پاک مرتضی کردند به جز علی به کسی دل نبسته ام اصلا به نور او دل ظلمانی ام شده روشن خدا... محبت او را دمی نگیر از من کنار من برسانش به لحظه ی مردن کنار خوان کریمان پُر التماسم کن به لعن دشمن زهرا، علی شناسم کن @raziolhossein
سرنوشت ما گره خورده به گیسوی علی از ازل چرخانده دل ها را خدا ، سوی علی او مع الحق گفت و از آن روز ما را می‌کُشند دار ما خرما فروشان حلقه ی موی علی مانده‌ ام احمد پیمبر بود یا عطار عشق بس که سلمان ها ، مسلمان کرد با بوی علی گر می‌ اندیشی نماز و روزه‌ ات را می‌ خرند ای برادر ! این تو و این هم ترازوی علی بیشتر از برق دَم‌ های دو سوی ذوالفقار دوستان را کشته خَم‌ های دو ابروی علی هر که دل خوش کرده در عالم به نام دیگری یا علی نشنیده است از سوی بانوی علی آری آداب خودش را دارد اینجا عاشقی ما و خاک کوی قنبر ، قنبر و روی علی @raziolhossein
ای هست من ز هست تو یامرتضی علی دست خداست دست تو یا مرتضی علی چشم كسی ندیده به هنگام کارزار یك بار هم شكست تو یا مرتضی علی اوج  تمام  بال و پر  هر  پرنده ای باشد همیشه پست تو یا مرتضی علی بیچاره دشمنت که به تیغت دو نیم شد به به؛به ضرب شصت تو یا مرتضی علی مشكل گشای خلقی و حل میشود فقط كار همه به دست تو  یا مرتضی علی ساقی كوثری و دو دستت پیاله است هستم خراب و مست تو یا مرتضی علی @raziolhossein
ماه مولا شد حدیث طیر را با ما بخوان در ولایش آشنا و غیر را با ما بخوان در توسل شبّر و شبّیر را با ما بخوان «یا مَن أرجوهُ لكلِّ خیر» را با ما بخوان با نمازی، با دعایی از گناهانت برآی هم‌چنان بنت اسد بر درگه یزدان درآی دانه اشكی چنان آیینه صافت می‌كند سوز آهی محرم بزم عفافت می‌كند رو به مسجد كن ببین رحمت طوافت كند ذات حق دعوت برای اعتكافت می‌كند معتكف در مسجد آن‌چه دید جز آن‌جا نبود اعتكاف هیچ كس چون مادر مولا نبود مادری كاو را ببخشد عالیِ اعلی علی پیش كعبه كس نداند حال او الّا علی می‌رسد بر گوش جانش نغمه‌های یا علی اعتكافش در حریم كعبه باشد با علی چون سر آمد اعتكافش، عشق شد هم‌دوش او تا برآمد آفتابی بود در آغوش او ای حرم در باز كن جانانه را در بر بگیر تیرگی بس، شمع با پروانه را در بر بگیر چون صدف این گوهر یك‌دانه را در بر بگیر خانه را بگشا و صاحب‌خانه را در بگیر در ز دیوار حرم وا كن، به مردم در ببند خود كمر در خدمت این كودك و مادر ببند ای حرم غسل زیارت كن جمالش را ببین چهره‌ی چون ماه و ابروی هلالش را ببین خط بكش بر روی بت‌ها و خط و خالش را ببین بر سر دست رسول‌الله مقالش را ببین كز زبور و مصحف و تورات ای جان جهان هر چه فرمایی بخوانم، گویدش قرآن بخوان چون به رخسار پیمبر چشم حیدر باز شد از نگاهش عقده‌ی غم به پیمبر باز شد شهر علم مصطفی را بر جهان در باز شد حجت داور لبش با نام داور باز شد ای حریم كعبه! بشنو این ندای دلنشین آیه‌های مؤمنون را از امیرالمؤمنین اختیارش با خدا و عالمش در اختیار مرد میدان‌های علم و حلم و مجد و افتخار جُرج جُرداق مسیحی گفت در هر روزگار كاش می‌شد یك علی وین ویژگی‌ها آشكار این نخواهدشد ولی از مكتب ایثار او كاش خیزد هر زمان چون میثم تمّار او مرحوم @raziolhossein
به طوف کعبه زنی پاک و محترم آمد میان سینه ی او شعله های غم آمد دخیل بست به دامان صاحب خانه به سوی رکن یمانی دو سه قدم آمد صدا زد ای که مرا میهمان خود کردی بگیر روی مرا ، لحظه ی کرم آمد همین که دل نگران شد خدا اجابت کرد صدای اُدخُلی از داخل حرم آمد قدم نهاد به عرشی ترین مکان و سپس شکاف سینه ی بیت العتیق هم آمد میان خانه چه ها شد کسی نمی داند فقط سلام ملک بود دم به دم آمد سکوت خلق شکست و پس از گذشت سه روز زمان جلوه نمایی دلبرم آمد میان صورت او هر چه نور منجلی است همین بس است ز مدحش که نام او علی است ز داغی لب ساقی خرابمان کردند میان کوزه چهل شب شرابمان کردند محک زدند به ناز نگار این دل را برای ناز کشی انتخابمان کردند قرار شد که دم مرگ روی او بینیم به شوق وصل ، همه ی عمر عذابمان کردند دعا شدیم و سحرها میان نخلستان به سجده های علی مستجابمان کردند ابوتراب کرم کرد و بین این همه خلق مقابل قدم او ترابمان کردند چو ذره ایم در این وادی و به نام علی بلند مرتبه چون آفتابمان کردند همیشه بیشتر از احتیاجمان دادند همیشه با کرم خویش آبمان کردند بداند عالم امکان که ما علی داریم چه غم ز فتنه ی ایام تا علی داریم میان بزم خراباتیان قراری نیست به باده نوش که برهان عقل کاری نیست تمام دلخوشی ما محبت علی است ز هیچ کس به جز آقا امید یاری نیست کلیمِ طور نشین شاهد کلام من است به پیشگاه علی سجده اختیاری نیست قبولی همه اعمال با ولای علیست به هر چه طاعت بی حُبش اعتباری نیست حرام باشد اگر رو به غیر او بزنیم کریم تر ز علی هیچ سفره داری نیست تمام نسل علی یذهبٌ مِن الـرَّجسند به شأن و عزت این خاندان تباری نیست مقابل حرمش آسمان کُند تعظیم به جز مقابل او جای خاکساری نیست علی تجلی سبحان ربی الاعلاست ثواب بردن نامش تبسم زهراست ببین که هر چه پس پرده بود افشا شد دلیل خلقت کون و مکان هویدا شد برای این که کسی شک نیاورد بعداً شکاف کعبه نیامد به هم معما شد دعا کنید که امشب خدا خریدار است دعا کنید که درهای آسمان وا شد علی ست آن که جهان تحت اختیارش بود ولی به زُهد و وَرَع بی نیاز دنیا شد علی ست آن که زمان عروج هر سحرش تمام عرض و سماوات پیش او پا شد علی ست آن که به معراج پشت پرده نشست انیس و هم نفس مصطفی در آنجا شد علی ست آن که نشان تَـعبُّد محض است فقط مقابل معبود قامتش تا شد علی ست آن که به هر رقص ذوالفقار او گره ز ابروی احمد به حمله ای وا شد نرفته از درِ این خانه نا امید کسی امور خانه ی این مرد دست زهرا شد ز راه آمده حیدر ، همه قیام کنید نهاده دست به سینه به او سلام کنید دلم گرفته بهانه سلام شاه نجف که قبله گاه دلم گشته بارگاه نجف تمام صحن علی بوی فاطمه دارد شمیم سیب بیاید میان راه نجف صفای هر سحرش ، گریه بر غم زهراست به گوش می رسد آرام سوز و آه نجف قدم زده دل شب در میان نخلستان امان ز کوفه و خون آبه های چاه نجف قرار ما همه باب الرضا همان جایی که سوی شاه خراسان بُوَد نگاه نجف قسم به نم نم اشکم  پس از اذان صبح چقدر بوی حسین می دهد پگاه نجف شب زیارتی شاه کربلا باشد دلم هوایی آن صحن با صفا باشد @raziolhossein
مستجیرٌ بکم... سلام آقا، ناجی انبیا علی جانم مهبط الوحی، معدن الرحمه، یا أخَ المصطفیٰ علی جانم مستم و حالت طرب دارم، میل بوسیدن عنب دارم لائذٌ عائذٌ... به لب دارم، أنتَ کهفُ الوریٰ علی جانم با دلی پر گناه آمده ام، باز هم رو سیاه آمده ام به امید پناه آمده ام، مَن أتٰکُم نَجیٰ علی جانم عصمة المؤمنین امین الله، شاه اهل یقین امین الله آبروی همین امین الله، آبروی دعا علی جانم مدح تو بر لسان جبریل است، بین تورات بین انجیل است بین قرآن سخن به تفصیل است از تو یا مرتضی علی جانم گرچه آلوده ام ولی گفتم، در نجف بی معطلی گفتم صد و ده بار یاعلی گفتم، ذکر مشکل گشا علی جانم جلوه‌ی پنج تن شما هستی، ولی الله من شما هستی اولین بت شکن شما هستی، قاتلُ الأشقیا علی جانم ای نمایانگر مسیر از چاه، بی تو هر بنده می شود گمراه نقطه ی تحت باء بسم الله، زوج خیرالنسا علی جانم شاکرم در دلم تو را دارم، بین آب و گلم تو را دارم گرچه من سائلم تو را دارم، همنشین گدا علی جانم لالم از گفتن ثنای شما، پدر و مادرم فدای شما هر چه دارم همه برای شما، لَكَ روحی فِدا علی جانم هادیِ راه، سر به راهم کن، تو فقط لحظه ای نگاهم کن برده‌ات می‌شوم سیاهم کن، همدم برده ها علی جانم به قلم میخورم قسم، به کتاب... سائلت را نمی کنی تو جواب تَرْزُقُ مَنْ تَشَا بِغَیْرِ حِساب، تَرْزُقُ مَنْ تَشا علی جانم @raziolhossein1
کسی دکان نگشوده‌ست بی‌جواز علی که رزق هیچ کسی نیست بی‌نیاز علی خدا به داد ترازوی عادلان برسد اگر حساب بسنجند با تراز علی جهان سوال بزرگی‌ست، کشف خواهد شد اگر که چاه بگوید چه بود راز علی گره به کار خود انداختی طناب! چرا؟ چه خواستی که نداده‌ست دست باز علی بپرس از آنکه دو دستی غلاف را چسبید چه دیده از دو دم تیغ یکه‌تاز علی به کوفه نیست امیدی که مسجدش نشکست نماز هیچ کسی را به جز نماز علی @raziolhossein
از پیمبر یا خدا درباره ی حیدر بپرس یعنی از گوهرشناسان قیمت گوهر بپرس گل به خوبی می شناسد باغبان خویش را وصف ساقی نجف را از می کوثر بپرس معنی مرد خدا را نیمه شب از نخل ها معنی شیر خدارا روز از لشکر بپرس هیچ دیواری نمی شد مانع راه علی از شکاف کعبه و دروازه ی خیبر بپرس در دل تاریخ آوای((سلونی))زنده است مشکلات سخت را از صاحب منبر بپرس نه !فرار از جنگ هرگز درمرام شیر نیست قصه را از بدر یا احزاب یا خیبر بپرس گاه برترمی شود یک نوکر از صد پادشاه این تناقض علتی دارد که از قنبر بپرس در جهنم با علی یا در بهشت بی علی؟ شوق آتش را از ابراهیم پیغمبر بپرس جمع خواهد شد محمد با علی در یک بدن؟ ما نمی فهمیم این را از علی اکبر بپرس @raziolhossein
کعبه بالا زده دامن لب دریای علی عالمی غرق تحیر شده در یای علی شاه ما قامت کوتاه ندارد مردم! عرش شد سایه نشین قد و بالای علی شب معراج رسول دو سرا شاهد بود که نشسته ست خدا هم به تماشای علی ذات او و علی اکبر شده ممسوس خدا این هم از معجزه ی اسم و مسمای علی لب او جز به دعا باز نگردد، بگذار تیر هم دست توسل بزند پای علی آن زمانی که ملک یاد ندارد چه زمان برنمی‌داشت سر از سجده امیر دو جهان آن زمانی که ندارد احدی هیچ به یاد پدر خاک به آب و گل آدم جان داد خلق شد روح از آهنگ دم و بازدمش آفریدند جهان را ز غبار قدمش در حدیث آمده گر راه به جایی برده‌ست جبرئیل ملک از میوه ی باغش خورده‌ست آن زمانی که نه سلمان، نه کس دیگر بود اولین شیعه ی مولا خود پیغمبر بود نیست کار من و ما وصف خداوند بیان قل هو الله احد، سوره ی توحید بخوان رفت بر منبر نور آن که کلامش نور است ولی افسوس که این شهر کر است و کور است مرد میدان ز سکوت لب شمشیرش گفت شقشقیه شد و از بغض گلوگیرش گفت گفت سِیلی ست که از من جریان یافت کمال منم آن قله که هیچش نرسد بال خیال به فلانی و فلانی چه خلافت کردن؟ این ردا نیست برازنده ی کس غیر از من استخوانی به گلو دارم و خاری در چشم صبر کردم همه ی عمر و فرو خوردم خشم گفت و گفت و دلش انگار که آرام نداشت شرح این قصه ی جانسوز سرانجام نداشت آه از این خطبه که آتش زده جانم را...آه ابن عباس! علی سوخت، از این بیش مخواه بیش از این نیست مجالی که به رنجش پرداخت اف به دنیا که علی را که علی را نشناخت @raziolhossein
چون ذات علی، ولیّ حق، مظهر هوست گر نام ورا خدا علی خواند نکوست در خانه‌ی حق، علی به دنیا آمد "از کوزه همان برون تراود که در اوست" دریاست علیّ و جمله هستی چون جوست مغز است همه علیّ و عالم همه پوست در کعبه اگر علی به دنیا آمد "از کوزه همان برون تراود که در اوست" تا حبّ علی مرا بُوَد در رگ و پوست رنجم ندهد سرزنش دشمن و دوست جز نام علی، لب به سخن وا نکنم "از کوزه همان برون تراود که در اوست" گفتم به خرد: ای که تو را رأی نکوست! آثار خداست در علی یا هُوَ هوست؟ گفتا به خدا! که او خدا نیست ولی "از کوزه همان برون تراود که در اوست" (ظاهرا") گفتم كه علي،گفت بگو سِرُّ الله گفتم كه علي،گفت بگو عين الله گفتم كه به وصفش چه بگويم گفتا لا حول و لا قوه إلّا بالله @raziolhossein