#حضرت_زینب
زلف عفاف، رشتۀ دامان زینب است
آیات صبر، پایۀ ایمان زینب است
ایثار و پـاکدامنی و عزم و اقتدار
این چار، درسِ طفلِ دبستان زینب است
حبل المتینِ قافـله سالار عاشقان
تا روز حشر، موی پریشان زینب است
گل زخمهای پیکر صد پارۀ حسین
آیـات بیشمارۀ قرآن زینب است
سرهای نوک نیزه همه دستههای گل
تنهای پاره پاره، گلستان زینب است
آن نیزهای که خصم به قلب حسین زد
زخمش هنوز بر دل سوزان زینب است
بـا یـاد صبح یازدهم، صبح بی حسین
هر روز صبح، شام غریبان زینب است
وقتی که گفت بـا سپه کوفـه "اُسکُتوا"
دیـدند کائنات بـه فرمان زینب است
وقتی رقیـه را بـه ره شام میزدنـد
دیدم حسین، دست به دامان زینب است
یاللعجب مگر که قیامت بـه پا شده
بر نیزه آفتاب درخشان زینب است
روز جزا بـهانـۀ شیعه بـرای عـفو
خون حسین و دیدۀ گریان زینب است
هر کس که پا نهد به عزا خانۀ حسین
بر او کرم کنید که مهمان زینب است
تـا آفتاب بـذل کند نـور خویش را
"میثم" همیشه بندۀ احسان زینب است
#غلامرضا_سازگار
@raziolhossein
#امام_حسین
#حضرت_زینب
#شام_غریبان
این زن که از برابر طوفان گذشته بود
عمرش کنار حضرت باران گذشته بود
صبرش امان حوصله ها را بریده بود
وقتی که از حوالی میدان گذشته بود
باران اشک بود و عطش شعله می کشید
آب از سر تمام بیابان گذشته بود
آتش گرفته بود و سر از پا نمی شناخت
از خیمه های بی سروسامان گذشته بود
اما هنوز آتش در را به یاد داشت
آن روزها چه سخت و پریشان گذشته بود
آن پرده های آخر صفین ناگهان
از پیش چشم آینه یک آن گذشته بود
می دید آیه آیه آن زیر دست و پاست
کار از به نیزه کردن قرآن گذشته بود
زینب هزار بار خودش هم شهید شد
از بس که ازکنار شهیدان گذشته بود
یک لحظه از ارادت خود دست برنداشت
عمرش تمام بر سر پیمان گذشته بود
بر صفحه های سرخ مقاتل نوشته اند
این زن هزار مرتبه از جان گذشته بود
#احمدعلوی
@raziolhossein
#امام_حسین
#شام_غريبان
بعد از غروب سرخ که جان ها مذاب شد
آنجا که هتک حرمت گل ها ثواب شد
تا جیب های غارتی کوفه پر شود
دنیای درد بر سر زینب خراب شد
خلخال های سوخته در بهت کودکان
بعد از ظفر غنیمت جنگ انتخاب شد
سرباز ها که تاجر بی رگ شدند و بعد
روی تمام زینت طفلان حساب شد
وقتی که خوب فاتح سوغات ها شدند
وقتی حرم ز آتش غم بی حجاب شد
پای فرات سمت حرم باز شد ولی
اهل حرم به آب چشیدن عذاب شد
ناگاه با صدای جگر سوز مادری
در قلب داغدار حرم انقلاب شد
حالا رباب هست و علی اصغری که نیست
حالا که آب هست امیدش سراب شد
در جستجوی بال و پر سینه سرخ خود
قبری که خالی است نصیب رباب شد
#حسن_کردی
@raziolhossein1
#امام_حسین
#شام_غریبان
اشکی مرا به شام مصیبت نمانده است
چشمی تو را در این شبِ غربت نمانده است
ما را به سخت جانیِ خود این گمان نبود
هرچند جانِ عرض ارادت نمانده است
ما را ببخش زنده اگر ماندهایم باز...
گرچه نَفَس گرفته و طاقت نمانده است
ما خستهایم خستهتر از ماست دخترت
حالا که خیمهای شبِ غارت نمانده است
ما خستهایم خستهتر از ماست خواهرت
او ماندهاست حیف که قُوَت نمانده است
ما خسته و رُباب ولی خسته تر زِ ما
عباس کو که یک رگِ غیرت نمانده است
در علقمه سپاهِ حرم مانده رویِ خاک
چیزی چرا از آنهمه قامت نمانده است
من کربلا رسیدم و دیدم غروب شد
چیزی به غیر رَخت اسارت نمانده است
#حسن_لطفی
@raziolhossein
#امام_حسین
#شام_غریبان
#دوبیتی
همین امروز اکبر داشتم حیف
همین امروز اصغر داشتم حیف
ندارم طاقتِ نامحرما رو
که من هفتا برادر داشتم حیف
کمانیتر از این خواهر نمیشُد
حریفِ گریهی مادر نمیشُد
میببخشی خواهرت زیرِ کتک بود
گلوت از این مرتبتر نمیشُد
کنارِ ناقههای بی جهازم
میخندن بر من و سوز و گدازم
جنازترو نمی شناختم ولی تو
دارم میرم بیا تشیع جنازم
رُباب این تیر دنیاتو گرفته
سکینه شمر باباتو گرفته
کنارِ ناقهی عریان سنانه
ببین عباس کی جاتو گرفته
رُباب است دلی پر تاب مهتاب
نتاب امشب به روی آب مهتاب
نزار موی یتیما رو ببینند
نتاب امشب به ما مهتاب مهتاب
زدن از پیش رو از پشت ای داد
زدن با سیلی و با مشت ای داد
جدا از پیکرت اصلا نمی شه
حرامی دخترت رو کشت ای داد
#حسن_لطفی
@raziolhossein
#امام_حسین_علیه_السلام
#گودال #قتلگاه
#شام_غریبان
دختری بر جسم صد چاک پدر افتاده بود
وان بدن، آغوش بهر دخترش بگشاده بود
قتلگه محراب شد، دختر نماز عشق خواند
بوسههایش سجده بود و آن بدن سجاده بود
کعبنی پا در میانی کرد بهر تسلیت
بر حمایت عمهاش تا پای جان اِستاده بود
گر سپر زینب نمیشد کعبنی را بیگمان
جسم دختر هم کنار جسم باب افتاده بود
#علی_انسانی
@raziolhossein
#امام_حسین_علیه_السلام
#شام_غریبان
#آتش_زدن_خیمهها
عصر در آتش خیمه دل پیغمبر سوخت
آنچنان سوخت که از شعله دل حیدر سوخت
نه فقط دامن طفلان، نه فقط معجرها
گوشه ی خیمه عبا سوخت، تن اکبر سوخت
وسط سرخی آتش دل زینب اما
یاد مسمار درو سوختن مادر سوخت
بعد ها کنج خرابه به پدر دختر گفت:
تو نبودی کمکم روی سرم معجر سوخت
از غم سوختن اهل حرم بود اگر
نیمه شب آمدو در کنج تنور آن سر سوخت
خیمه ها سوخت و باد آمدو خاکستر رفت
دشت آرام شد اما دل یک مادر سوخت
دید آزاد شده آب ولی طفلش نیست
ناله زد از جگرو یاد لب اصغر سوخت
#محمدجواد_مطیع_ها
@raziolhossein
#امام_حسین_علیه_السلام
#شام_غریبان
اگر صبح قیامت را شبی هست آن شب است امشب
طبیب از من ملول و جان ز حسرت بر لب است امشب
فلک از دورِ ناهنجارِخود لختی عِنان در کش
شکایت های گوناگون مرابا کوکب است امشب
برادر جان یکی سر بر کن از خواب و تماشا کن
که زینب بی تو چون در ذکرِ یا رب یا رب است امشب
جهان پر انقلاب و من غریب ، این دشتِ پر وحشت
تو در خوابِ خوش و بیمار در تاب و تب است امشب
سرت مهمانِ خولی و تنت با ساربان همدم
مرا با هر دو اندر دل هزاران مطلب است امشب
بگو با ساربان امشب نبندد محمل لیلی
ز زلف و عارض اکبرقمر در عقرب است امشب
صبا از من به زهرا گو بیا شامِ غریبان بین
که گریان دیدهٔ دشمن به حال زینب است امشب
#نیر_تبریزی
@raziolhossein
#امام_حسین_علیه_السلام
#شام_غریبان
صبح من رفت و مرا انچه که باقیست شب است
سر تو ذبح شد و اینکه نمردم عجب است
آنقدر خار فرو رفته به پایم که نگو
اصلا انگار که این دشت پر از بولهب است
من که همصحبت پیغمبر و زهرا بودم
چه کنم هم سخنم حرمله ی بی ادب است
شمر دور و بر زنهای حرم میچرخد
برسانید به عباس که وقت غضب است
هرچه من میشمرم باز دوتا بچه کم است
ای خدا گمشده دارم.به دلم تاب و تب است
چه شده از ته گودال صدا می اید؟
ساربان رفته جلو.ناقه اش اما عقب است
من که تا حال بدون تو نکردم سفری
پیش رویم سفر کوفه و شام و حلب است
#سید_پوریا_هاشمی
@raziolhossein
#امام_حسین_علیه_السلام
ببین که با اهالی زمین چه میکند حسین
زمین نه، با تمام عالمین چه میکند حسین
غمش کنار میزند هرآنچه هست فاصله
دوباره با محرّمش ببین چه میکند حسین
چنان علی که بذل کرده در رکوع خود نگین
ببین که در سجود با نگین چه میکند حسین
دلم کباب شد میان روضه، شاعری سرود
که با سه بار نام آتشین چه میکند حسین*
دویده شعلهی غمش بدون مرز در جهان
کدام لشکر است اینچنین؟ چه میکند حسین؟
محرّمش چنین پر از شکوه و اقتدار شد
نگاه کن برای اربعین چه میکند حسین
#علی_سلیمیان
* تو با سه بار نام آتشین خود
چقدر دل کباب میکنی حسین
#محمد_خادم
@raziolhossein
#امام_حسین_علیه_السلام
#شام_غریبان
بر کشتگان ز غرفۀ جنّت، نظاره کن
اوّل، نظر بدین بدن پارهپاره کن
با اینکه زخم پیکر او را شماره نیست
باز آی و زخم پیکر او را شماره کن
بر سنگ خاره بین، بدن نازپرورَش
سر کن خروش و خون بهدلسنگخاره کن
بیرون ز گوش فاطمه کردند گوشوار
لرزان تنش، مشاهده چون گوشواره کن
سرهای چون ستاره نگر بر سر سنان
وز چشم اشکبار، دو رخ پُر ستاره کن
بنْگر نهال قامت عبّاس را نگون
وز نو، قیامتی به جهان، آشکاره کن
اصغر که بود دوش پدر، گاهوارهاش
او را ز خاک تیره نظر، گاهواره کن
تا بنْگری به کوفه چه بر ما همی رود
با ما یکی سفر، سوی «دار الاماره» کن
#سروش_اصفهانی
@raziolhossein
#امام_حسین_علیه_السلام
#شام_غریبان
برادر آتش از تو، خَرمن از من
ز داغت اشک دامن دامن از من
ببین سهم من و گرگان کوفی
از آنان یوسف و پیراهن از من
شده انگشت بی انگشتر از تو
هزاران طعنۀ اهریمن از من
تو با صد زخم خندیدی به قاتل
ولیکن خندههای دشمن از من
تو در گودال و من بالای گودال
ز تو جان دادن و جان کندن از من
#علی_انسانی
@raziolhossein