eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
7.4هزار دنبال‌کننده
556 عکس
5 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
چون جبرئیل، حکم خدای مبین گرفت در زیر پر بساط زمان و زمین گرفت احمد ازو، ‌پیام جهان آفرین گرفت یعنی: برای فاطمه، یک اربعین گرفت شکر خدا، که گلبن احمد به گل نشست ز انفاس دوست، باغ محمد به گل نشست روزی که مکه، عطر پر جبرئیل داشت در سر، اَمین وحی، هوای خلیل داشت بهر خدیجه، مژده‌ رب جلیل داشت صبر جمیل، وه که چه اجری جزیل داشت بر خاتم رسل، سخن از سلسبیل گفت بس تهنیت ز جانب حق، جبرئیل گفت گفتا که حق، دعای تو را مستجاب کرد شام تو را ، جَنیبه‌کش آفتاب کرد نامی برای دختر تو انتخاب کرد وآن را ز لطف، زیور و زیب کتاب کرد ز آن در نُبی خدای تو نامید کوثرش تا بی‌وضو کسی نبَرد نام اطهرش ای گلبُنی که یاس تو، عطر بهشت داشت سر بر خطَت مُدام، خط سرنوشت داشت مریم، کمی ز مِهر تو را در سرشت داشت کآن قدر اعتبار به دیر و کنشت داشت تو عصمت خدا و بهشت محمدی تو مفتخر به ام‌ابیهای احمدی ای اسوۀ محبت و، ای مظهر عفاف! ای روز و شب فرشته به کوی تو در طواف ای بوده با صفات خدایی در اتّصاف نامی اگر به‌ جاست ز سیمرغ و کوه قاف درک مقام توست که امکان‌پذیر نیست ورنه تو را به عالم امکان، نظیر نیست شادابی حیات، ز انفاس فاطمه‌ست دور فلَک، ز گردش دستاس فاطمه‌ست فضّه، خجل ز دست پر آماس فاطمه‌ست از گل لطیف‌تر دل حساس فاطمه‌ست قلب رسول، شیفته‌ زندگانی‌اش جان علی، فریفته‌ مهربانی‌اش گفتی از او مدینه مُنوّر شود که شد از عطر ناب یاس، معطر شود که شد جاری به دهر، چشمه کوثر شود که شد می‌خواست حق که خصم تو اَبتر شود که شد دنیا پر از ذَراری زهرای اطهر است والله، جای گفتن الله اکبر است! روزی که یاس فاطمه تکثیر می‌شود اسلام در زمانه فراگیر می‌شود عالم پر از شمامۀ تکبیر می‌شود دنیایی از مکاشفه تصویر می‌شود آید ندا که کعبۀ مقصود می‌رسد از گرد راه، مهدی موعود می‌رسد @raziolhossein
اکمال  برای صلوات آوردی دو بال   برای صلوات آوردی وقتی که نبودی ، صلوات ابتر بود تو " آل " برای  صلوات آوردی ..... دریاست نبی و گوهرش فاطمه است مولاست علی و همسرش فاطمه است با آنکه حسین است پناه دو جهان او خود به پناه مادرش فاطمه است مرحوم  ..... عمریست رهین منت زهرائیم مشهور شده به عزت زهرائیم مُردیم اگر به قبر ما بنویسید ماپیر غلام حضرت زهرائیم @raziolhossein
رُخت فروغ خداوند دادگر دارد قَدت نشان ز قیام پیامبر دارد به جلوه‌ای چو رُبایی دل از رسول خدا ز چهره‌ات نتواند نگاه بردارد! میان خلق شود چون محبتت تقسیم، پیمبر از همگان سهم، بیشتر دارد! پیمبری که کلامش هماره وحی خداست، به وصف مدح تو بر لعل لب، گهر دارد خدا ثنای تو را در کتاب خود گوید رسول مِهر تو را همچو جان به بر دارد علی ندیده، عبادت نمی‌کند حق را خدای را به جمال تو در نظر دارد سِزَد که غیر خدا مدحتت نگوید کس که از جلال تو تنها خدا خبر دارد به مِهر و مه ندهم ذرّه‌ای ز مهر تو را که این معامله صد آسمان ضرر دارد! حدیث وصف تو ننوشته ماند و باز از آن بسی زمانه روایات معتبر دارد به برگ برگ درخت محبتت نقش است وجود، آنچه که دارد از این شجر دارد کتاب مدح تو تنها، دل رسول خداست که جنّ و اِنس از آن جمله‌ای زِ بَر دارد از آن ستوده بشر را خدا به قرآنش که مظهری چو تو در کِسوت بشر دارد ز عزم توست، ولایت دوام اگر بگرفت ز صبر توست رسالت، بقا اگر دارد نسیم شهر مدینه به خُلد ناز کند که هر شب از حرم مخفی‌ات گذر دارد... @raziolhossein
آفریدند مرا بنده‌ی مولا باشم پس‌ جفاکارم‌ اگر‌‌ طالب‌ِ دنیا باشم ((از عدم تا به وجود این همه راه‌آمده‌ام)) تا که خاک‌ِ قدمِ‌ فضّه‌ی‌ زهرا باشم به‌حرم‌خانه‌ی او تا به سلامت برسم راهش‌این‌است‌ که من اهل تبرّی باشم از سر سُفره‌ی پر بُرکتِ بانوی جهان می‌رسد روزی من؛ ساکن‌ هرجا باشم او اگر خواسته باشد که به من درد دهند عین جهل است که دنبال مداوا باشم می‌رود قیمت من پیش خدا بالاتر هرچه در خدمت صدّیقه‌ی‌کبری باشم از عناوین جهان یکسره می‌شویم دست تا سگ‌‌ِ کوچه‌ی‌ زهرا و علی‌ بودن،هست من صدا خواسته‌ام تا که صدایش بزنم با وضو بوسه به خاک کف پایش بزنم یک دعای سحرش مردم دنیارا بس لقمه‌ نانی ز کرم‌خانه‌ی او مارا بس تلخ کامیم ولی مزّه‌ی شیرینی هست تاکه((یافاطمه‌مولاتی‌اغیثینی))هست احتیاجیم تماماً به تو ای خیرِکثیر که‌حقیریم‌و فقیریم‌و یتیمیم‌و اسیر من‌در اسماءو صفاتت‌عظمت‌را دیدم از مقامات بلند تو چنین فهمیدم که تو از هر نظری مثل خدا یکتایی (دُرّةُ البحرُ شرف) فاطمة الزَّهرايي (سيّده)(نوریه)(حانیه)و(عَذرا)هستی (مُهجةُ قلب نبي)(اُمّ ابیها)هستی (عالمه)(زاهده)و(عابده)و(قَوّامه) (راضیه)(مرضیه)(حوریّه‌ای)و(صَوّامه) ( لیلةُالقدرِ )علي(والدةُ السّبطیني) همه‌نسبت‌به تو دارند به گردن؛ دِینی به‌ امامی که فقط‌ در خُور همتایی‌توست شرط پیغمبری ؛ اقرار به‌ یکتایی‌ توست به تو سوگند بهشت از نِعَم و رنگ‌ و لعاب هرچه‌دارد‌همه‌از جلوه‌ی زهرایی توست نیست‌ مافوق‌ِ جلال تو جلال احدی جز خداوند که خود شاهد والایی توست چادرت صاحب اعجاز پیمبرگونه‌ست تازه این ذرّه‌ای از قدرت دنیایی توست پدر امّت مرحومه ؛ محمّد؛ نُه سال محو در مرتبه‌ی اُمّ ابیهایی توست صحبت‌ازباغ‌فدک‌نیست؛که‌دنیا‌همه‌اش دانه‌ی‌کوچکی از خرمن دارایی توست خط‌به‌خط مُصحفت آمد که شهادت بدهد رازهای دو جهان در دل دریایی توست مادر لوءلوء و مرجان خدایی زهرا محور دائم اصحاب کسایی زهرا حدّ اعلای حیا؛ اوج نجابت هستی صاحب‌ناب‌ترین‌گونه‌ی‌عصمت‌هستی پاره‌های سند باغ فدک می‌گویند ((سند محکم اثبات ولایت هستی)) حججُ الله عَلیَ الخَلق امامان هستند و تو بر تک‌تک این‌طایفه‌حجّت هستی طبق تصریح خداوند به قول لولاک تو همان علّت عالیّه‌ی خلقت هستی ازهمان‌روز‌ که‌انوار شما ساطع شد تا ابد ضامن ابقاء ولایت هستی دست‌پرورده‌ی این مکتبم و می‌دانم دستگیر همه در روز قیامت هستی تو همان‌جا که خدا هست اقامت داری تو شریعت؛ تو نبّوت؛ تو امامت داری خشتی از خانه‌ی سبزت به جنان می‌ارزد نخی از چادر تو بر دوجهان می ارزد چارده آینه در نقش تو یک‌جا جمع است هرچه‌خیر است‌درِ خانه‌ی‌زهرا جمع است در مصلّای خودت رو‌ به خدا میکردی تا دم صبح به همسایه دعا می‌کردی پدرت آخر کار اجر رسالت می‌خواست فقط از مردم این شهر مودّت می‌خواست قصدشان بود که دور تو طوافی بکنند قول دادند که یک روز تلافی بکنند ناروا بود که پاداش تو سیلی باشد چشم تو کاسه‌ی‌خون؛روی تو نیلی باشد ناروا بود که در شعله بسوزد مویت با در سوخته درگیر شود پهلویت ناروا بود که مسمار چنین سُرخ شود در و دیوار پس از سقط جنین سُرخ شود پشت در غَش کنی و سطح زمین سُرخ شود چشمهای علیِ خانه‌ نشین سُرخ شود دستت از کار پس از ضربه‌ی‌کاری افتاد ((وقت افتادن تو ایل و تباری افتاد)) پس از ان روز که آیینه‌ی عمر تو شکست گُونه‌ی راستِ‌ فرزند تو بر خاک نشست همه دیدند که تشنه‌ست کسی آب نبُرد ((مادر آب کجایی پسرت آب نخورد)) @raziolhossein
الگوی همیشه باورت آمده است سرچشمۀ نور اطهرت آمده است گر عیدی خویش را ز تو می طلبیم ای صاحب عصر مادرت آمده است @raziolhossein
به اذن الله امشب التجا بردم به درگاهی که عزرائیل را راند از درش آن هم به اکراهی بهشت آیینه‌ای از خانه‌ی صدیقه‌ی کبراست نباشد پیش بامش آسمان جز سقف کوتاهی صراط المستقیم اینجاست، جبرائیل هم باشی اگر راهی نداری بر در این خانه گمراهی ندارد احتشام فضه‌اش را شاه بانویی ندارد اعتبار سائل او را شهنشاهی نمی‌خواهد دلی را بشکند از خیل مشتاقان از این رو با ملائک هم تکلم می‌کند گاهی گناهان پرده ای انداخت روی فطرتم اما برایم نکته‌ای گفت از حدیثی پیر آگاهی بگو بیچاره "یا فاطر به حق فاطمه العفو" که تو با این چراغ آخر بیابی سوی او راهی که هستی؟ ای که از نور توسل بر تو یا زهرا عزیز مصریان شد یوسف افتاده در چاهی به دنیا آمده مولا اگر در صحن بیت الله تو هم در صحنه‌ی محشر سوار ناقة اللهی جهان از چادر خاکی تو چیزی نمی‌فهمد چه درکی دارد از کوهی نگاه بسته‌ی کاهی مسیر آفرینش گم شد و تاریک شد دنیا همین که بست راهت را میان کوچه گمراهی تقاصی سخت خواهد داشت، خون مانده بر دیوار یقین دارم که روزی می‌رسد از راه، خونخواهی @raziolhossein
باران شروع شد، همه جا را صدا گرفت پس کوچه های قلب محمد صفا گرفت نوری وزید در وسط کوچه های شهر عطری شبیه سیب بهشت خدا گرفت گل کرد روی فاطمه بر روی مصطفی جبریل روی دستِ قنوتش دعا گرفت آرامشی به وسعت دریای مادری دامان سبز مادر آئینه را گرفت هر مادری که ام ابیها نمی شود هر دختری که حضرت زهرا نمی شود باران آیه آیه ی کوثر شروع شد اعجاز ذکر ربک وانحر شروع شد از این «لما خلقتکما» می رسم به عشق خلقت به عشق حضرت مادر شروع شد قنبر رسید پشت در بیت فاطمه شاهانه نوکرانه ی قنبر شروع شد وقتی رسید قصه به تفسیر فاطمه آیات دهر و قدر، پس از سر شروع شد هر مادری که ام ابیها نمی شود هر دختری که حضرت زهرا نمی شود آمد بهشت ناب محمد لقب گرفت دار و ندار حضرت احمد لقب گرفت کوثر نزول کرد و به دنیای ما رسید یعنی همینکه فاطمه آمد لقب گرفت از ابتدا به برکت آیات کوثری دریای لطف و رحمت بی حد لقب گرفت شکر خدا که شهرت ما فاطمی شده هر کس ز عشق فاطمه دم زد، لقب گرفت هر مادری که ام ابیها نمی شود هر دختری که حضرت زهرا نمی شود آمد برای شیعه بهشت آرزو کند خود را برای دین خدا آبرو کند ام النبی است فاطمه، چندان عجیب نیست با جبرئیل مثل پدر گفتگو کند او کوثر است و آب وضویش بهشتی است باید ز جام ساقی کوثر وضو کند از مظهر کرامت و ایثار عجیب نیست هفتاد بار چادر خود را رفو کند هر مادری که ام ابیها نمی شود هر دختری که حضرت زهرا نمی شود آمد که عشق و شور و شعف را نشان دهد معنای شعر و شور و شرف را نشان دهد چادر به سر گرفته چنان گوهر وجود تا حکمت وجود صدف را نشان دهد شد مادر تمامی در راه مانده ها تا در مسیر عشق هدف را نشان دهد همپای زائران سفرهای اربعین آمد به شیعه راه نجف را نشان دهد هر دختری که حضرت زهرا نمی شود هر مادری که ام ابیها نمی شود ما تشنه ایم، تشنه ی یک جرعه کوثریم قنبر نه بلکه خاک قدم های قنبریم تا روز حشر نوکر این خانواده ایم حاجت به جز به محضر مادر نمی بریم تا زنده ایم خاک قدوم محمدیم با این حساب از همه ی عالمی سریم ما را چه کار با می و جام و شراب و حور فردای حشر مست تماشای حیدریم هر دختری که حضرت زهرا نمی شود هر مادری که ام ابیها نمی شود @raziolhossein
امشب دل من که جز جنون یادش نیست: صیدی است که غیر عشق صیادش نیست در این شب میلاد تو ای بی بی جان: دلشاد تر از علی و اولادش نیست ....... غیر از تو کسی بضعه ی پیغمبر نیست هم رتبه و هم شان تو جز حیدر نیست تو آمدی و زنی حسوده امشب: فهمید که نسل عاشقی ابتر نیست! @raziolhossein
وسعت ام القرى آنشب بسيط نور بود شوق در سعى صفا، كعبه محيط شور بود از طلوع مهر ايمان چشم شيطان كور بود چشم بد از خانه بى‏ بى خديجه دور بود همنفس با شب پيمبر تا سحر احيا گرفت كوثر تسبيح را از دست اعطينا گرفت   راز هستى تا در آغوش پيمبر پا نهاد نقش صد گلبوسه بر باغ لبش طاها نهاد داغ حسرت بر دل عاص بن وائل‏ها نهاد حضرت حق نام اين مولود را زهرا نهاد قدسيان در وجد و حال اين نام را نجوا كنند اين معما را بگو تا اهل دل معنا كنند   كيست زهرا كوثر فياض رب العالمين كيست زهرا عصمت الله در روى زمين كيست زهرا رشته‏ هاى چادرش حبل المتين كيست زهرا خلوت آراى اميرالمؤمنين آفرينش جلوه‏ اى از يك نگاه فاطمه است روز محشر خلق عالم در پناه فاطمه است   كيست زهرا هل اتى و قدر را شأن نزول كيست زهرا طاهره انسية الحورا بتول كيست زهرا خيره بر اوج مقام او عقول كيست زهرا آنكه شد ام ابيهاى رسول مصطفى مأمور تكريم مقام فاطمه پيش پا برخاست بر عرض سلام فاطمه   كيست زهرا آنكه شمع عشق را پروانه بود كيست زهرا آنكه او را از بلا پروا نبود كيست زهرا آنكه بر باغ نبى ريحانه بود كيست زهرا آنكه جان وحى را جانانه بود جبرئيل افتاده بر خاك درش بهر سلام شعر خلقت راست حسن مطلع و حسن ختام   ياس پيغمبر كه عطرش در فضا پيچيده است مصطفى از شوق جنت سينه‏ اش بوئيده است دست او را مثل قرآن  بارها بوسيده است ليلة القدر است و قدرش بر همه پوشيده است قدر او را مصطفى و مرتضى دانند و بس نور او شد انبيا را در بلا فرياد رس   فاطمه آمد امير المومنين را يار شد حجم فريادش به فرق تيرگى آوار شد نور او تكثير شد يعنى نبى تكرار شد در دفاع از عشق مجروح در و ديوار شد پشت در فرياد يا حيدر شعار فاطمه است شيعه تا روز قيامت وامدار فاطمه است @raziolhossein
از آسمان طراوت باران نزول کرد اسرار وحی ، خانه به قلب رسول کرد او روزه بود و سیب بهشتی حلول کرد آری ، خدا عبادت او را قبول کرد یک چله سجده ی سحر او نتیجه داد سرمایه ای عظیم خدا بر خدیجه داد امروز ، روز کوری آن قوم ابتر است توحید در تلاوت آیات کوثر است «فَصَلِّ» یا رسول که هنگام «وانحر» است روز طلوع دختر دین ، روز مادر است داده خدا به آنکه ز یوسف ملیح تر طفلی که سجده برده بر او یازده قمر ای آنکه بوسه زد ، لب خاتم به دست تو شد پاک نام آب ، مسلم به دست تو حوا شده است محرم آدم به دست تو باشد کلید خلقت عالم به دست تو منظومه ی زمان و زمین ، اشفعی لنا ای آسمان حبل متین ، اشفعی لنا بانوی آسمانی و بر فرشی از حصیر با چرخ آسیای تو گردید چرخ پیر تو دختر حرا شدی و همسر غدیر خورشید روشن استی ، از کور رو بگیر تا از حجاب تو بدمد جلوه ی شهود تا نور چادر تو شود منجی یهود یاس بهشتی و به زمین در شکفتنی سر تا قدم چو آیه ی تطهیر روشنی اسرار آفرینش والای هر  زنی مریم ، اگر بتول شد از پاکدامنی آری ولی به رتبه که زهرا نمی شود خیرالنسای خلق دو دنیا نمی شود در بخشش لباس عروسی نشانه بود دریای جود و رحمت تو بی کرانه بود نه سال خانه داری تو ، عاشقانه بود آن خواهش انار تو هم یک بهانه بود می خواستی ، به کور خرابه نشین رسد می خواستی ، طعام بهشت برین رسد زهرایی و  ، نماز تو انوار کردگار حورایی و ،  به جامه ی انسیه آشکار منصوره ای و ، نصرت تو روح ذوالفقار تو فاطمه شدی که پناهم دهی ز نار ام الحسن که قامت صبرت قیامت است ام الحسین و مکتب سرخت شهادت است @raziolhossein
زندگی ارزش ندارد بی ولای فاطمه قلبم آرامش ندارد بی ولای فاطمه . در سماوات و زمین گر نور می بینی از اوست مهر و مه تابش ندارد بی ولای فاطمه . ابر و باد و مهر و مه خدمتگزار این درند آسمان بارش ندارد بی ولای فاطمه . مهر او در دل، به جنت چشم بسته می روم دید ه ام بینش ندارد بی ولای فاطمه . حجت ما مهدی است و حجت او مادرش این فلک گردش ندارد بی ولای فاطمه . جنت و فردوس و رضوان، کل باغات بهشت ارزش گردش ندارد بی ولای فاطمه . ای خدا جان را بگیر، این عشق را از ما مگیر شیعه آسایش ندارد بی ولای فاطمه @raziolhossein
عالم صدف است و فاطمه گوهر او گیتی عرض است و فاطمه جوهر او بر قدر و شرافتش همین بس که ز خلق احمد پدر است ومرتضی شوهر او @raziolhossein