eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
7.2هزار دنبال‌کننده
528 عکس
4 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
گدای کوی تو آقاست یا اباالحجه که زیر سایۀ مولاست یا اباالحجه نگفته ، حاجتِ دل را برآوری آقا ز بسکه لطف تو با ماست یا اباالحجه به خوان نعمت تو انبیاء بنشستند که دست جود تو غوغاست یا اباالحجه هزار حاتم طایی گدای سفرۀ تو که سفره دار تو یکتاست یا اباالحجه که گفته گوشۀ تبعید فیض جاری نیست کرامت تو ز بالاست یا اباالحجه بهارها همه دم صحبت از گُلت دارند گُل تو یوسف زهراست یا اباالحجه هزار یوسف مصری غلام یوسف تو دَمَت هزار مسیحاست یا اباالحجه خبر دهند به اردوی سوگوارانت بساط ناله مهیّاست یا اباالحجه صدای نالۀ مهدی بگوش می آید که نور چشم تو تنهاست یا اباالحجه عزای غربت تو بوی مجتبی دارد دلت کرانۀ غمهاست یا اباالحجه فراق و غربت و تبعید و رنج ، قوط تو شد که غصه یار تو مولاست یا اباالحجه هنوز یار نداری که یاری تو کند که از مزار تو پیداست یا اباالحجه شکسته باد نظامی که حرمت تو شکست مزار تو همه دلهاست یا ابالحجه هزار گنبد تابان به مرقدت روشن که فرشت عرش معلّاست یا اباالحجه ملائک حرمت با وقار می گویند: که کربلای تو اینجاست یا اباالحجه @raziolhossein
نظری تا به من شب زده ایمان برسد از عنایات شما رزق فراوان برسد هیچکس حال پریشان مرا چاره نکرد با شما این دل آشفته به سامان برسد "سامرایی شده ام راه گدایی بلدم" سائلی آمده تا محضر سلطان برسد کار ما چیست؟ گدایی در خانه دوست در این خانه نشستیم که احسان برسد لطف کن گوشه ی چشمی به من مسکین کن با نگاهت به گدا فیض دوچندان برسد درد بسیار و مداوا فقط از جانب توست ای خوش آن درد که از سمت تو درمان برسد کعبه محروم شد از نعمت پابوسی تو قسمت کعبه نشد محضر جانان برسد چند بیتی بنویسم ز مصیبت هایت؟! شعر خوب است که با روضه به پایان برسد باز هم زهر اثر کرده و لب تشنه شدی تشنگی آمده تا که به لبت جان برسد کنج یک حجره در بسته تنت می سوزد پسری هست به داد تن سوزان برسد دم آخر دل تو پر زده تا کرب و بلا با سلامی که به سوی شه عطشان برسد مانده جسمی به روی خاک، خدا رحم کند هیچکس نیست به داد تن عریان برسد .... خشکسالیم و کویریم دعا کن باران یوسف گم شده ات زود به کنعان برسد @raziolhossein
  ای زحسنت عیان جلوه ی داوری طلعت احمدی صولتت حیدری بر تنت نارسا خلعت سروری دیو و حور و ملک جنّ و انس و پری جمله در محضرت گرم فرمان بری سیّدی یا حسن ایّها العسکری   ای زرخ داده نور بر مه و آفتاب نجل ختم رسل زاده ی بوتراب پیش تر از سؤال داده ما را جواب دُرّ ده بحری و بحر یک دُرّ ناب که بر آن دَه کند دُرّ تو گوهری سیّدی یا حسن ایّها العسکری   سینه ات مخزن سرّ سَروِ علن والد حضرت حجّة بن الحسن من کجا مدح تو تو کجا مدح من مهر هر آسمان ماه هر انجمن در تمام وجود کرده روشنگری سیّدی یا حسن ایّها العسکری   خال و خطّت حسن خُلق و خویت حسن خُلق و خویت حسن ماه رویت حسن ماه رویت حسن عطر و بویت حسن عطر و بویت حسن گفتگویت حسن داده از هر حَسن خالقت برتری سیّدی یا حسن ایّها العسکری   چارده آینه روی زیبای تو عطر مهدی دمد از نفس های تو در دل ما بود چون خدا جای تو سوره ی قدر و نور نقش سیمای تو نور حسن تو را مشتری مشتری سیّدی یا حسن ایّها العسکری   خلق، در سایه  و حقّ ثنا گسترت هم ملک عسکرت هم بشر لشکرت بر گرفته چو جان سامره در برت صورت و سیرت احمد و حیدرت  ای دُرِ احمدی ای گل حیدری سیّدی یا حسن ایّها العسکری   فیضت از سامره شامل عالم است گفته هایت مدام آیت محکم است سایه ات بر سر عالم و آدم است گوهر مدح خلق در ثنایت کم است  وصف تو باید از منطق داوری سیّدی یا حسن ایّها العسکری   قدسیان خادم آستان تواند عرشیان طایر بوستان تواند عارفان بنده ی دوستان تواند زاهدان لاله ی گلستان تواند مهر و مه را بود بر درت اختری سیّدی یا حسن ایّها العسکری   ماه رویت برد جلوه از ده امام بر تو و مادر و جدّ و بابت سلام بی تو طاعت هدر بی تو جنّت حرام با تو قرآن درست بی تو دین ناتمام مکتبت مکتب معرفت پروری سیّدی یا حسن ایّها العسکری   مهدی فاطمه از تو یک یاسمن هادی اهل بیت بر لبت بوسه زن نورت از سامره هادی مرد و زن در جهان و جنان در زمین و زمن کثرت خیر تو می کند کوثری سیّدی یا حسن ایّها العسکری   گر چه عمرت همه حبس و تبعید بود کار تو دم به دم نشر توحید بود نور علمت مدام با اساتید بود منطقت علم را مُهر تأیید بود  لشگر دانشت در جهان گستری سیّدی یا حسن ایّها العسکری   ای تولاّی تو دین و آیین من مهر تو خوشتر از جان شیرین من روح پاک دعا ذکر آمین من کلّ ایمان من همه ی دین من  "میثم" از وصف تو می کند دلبری سیّدی یا حسن ایّها العسکری   @raziolhossein
تو بی اندازه ای محدوده ی لطفت مشخص نیست و اسلام بدون تو برای ما مقدس نیست حسن را در جهان تکرار کردن کار هر کس نیست پدر هادی پسر مهدی‌دو عالم را همین بس نیست؟ تو آن دریای زیبایی که ابعاد تو ناپیداست اگر کم گفته ایم از تو یقینا کاستی از ماست @raziolhossein
گدای کوی تو آقاست یا اباالحجه که زیر سایۀ مولاست یا اباالحجه نگفته ، حاجتِ دل را برآوری آقا ز بسکه لطف تو با ماست یا اباالحجه به خوان نعمت تو انبیاء بنشستند که دست جود تو غوغاست یا اباالحجه هزار حاتم طایی گدای سفرۀ تو که سفره دار تو یکتاست یا اباالحجه که گفته گوشۀ تبعید فیض جاری نیست کرامت تو ز بالاست یا اباالحجه بهارها همه دم صحبت از گُلت دارند گُل تو یوسف زهراست یا اباالحجه هزار یوسف مصری غلام یوسف تو دَمَت هزار مسیحاست یا اباالحجه خبر دهند به اردوی سوگوارانت بساط ناله مهیّاست یا اباالحجه صدای نالۀ مهدی بگوش می آید که نور چشم تو تنهاست یا اباالحجه عزای غربت تو بوی مجتبی دارد دلت کرانۀ غمهاست یا اباالحجه فراق و غربت و تبعید و رنج ، قوط تو شد که غصه یار تو مولاست یا اباالحجه هنوز یار نداری که یاری تو کند که از مزار تو پیداست یا اباالحجه شکسته باد نظامی که حرمت تو شکست مزار تو همه دلهاست یا ابالحجه هزار گنبد تابان به مرقدت روشن که فرشت عرش معلّاست یا اباالحجه ملائک حرمت با وقار می گویند: که کربلای تو اینجاست یا اباالحجه @raziolhossein
نظری تا به من شب زده ایمان برسد از عنایات شما رزق فراوان برسد هیچکس حال پریشان مرا چاره نکرد با شما این دل آشفته به سامان برسد "سامرایی شده ام راه گدایی بلدم" سائلی آمده تا محضر سلطان برسد کار ما چیست؟ گدایی در خانه دوست در این خانه نشستیم که احسان برسد لطف کن گوشه ی چشمی به من مسکین کن با نگاهت به گدا فیض دوچندان برسد درد بسیار و مداوا فقط از جانب توست ای خوش آن درد که از سمت تو درمان برسد کعبه محروم شد از نعمت پابوسی تو قسمت کعبه نشد محضر جانان برسد چند بیتی بنویسم ز مصیبت هایت؟! شعر خوب است که با روضه به پایان برسد باز هم زهر اثر کرده و لب تشنه شدی تشنگی آمده تا که به لبت جان برسد کنج یک حجره در بسته تنت می سوزد پسری هست به داد تن سوزان برسد دم آخر دل تو پر زده تا کرب و بلا با سلامی که به سوی شه عطشان برسد مانده جسمی به روی خاک، خدا رحم کند هیچکس نیست به داد تن عریان برسد .... خشکسالیم و کویریم دعا کن باران یوسف گم شده ات زود به کنعان برسد @raziolhossein
  ای زحسنت عیان جلوه ی داوری طلعت احمدی صولتت حیدری بر تنت نارسا خلعت سروری دیو و حور و ملک جنّ و انس و پری جمله در محضرت گرم فرمان بری سیّدی یا حسن ایّها العسکری   ای زرخ داده نور بر مه و آفتاب نجل ختم رسل زاده ی بوتراب پیش تر از سؤال داده ما را جواب دُرّ ده بحری و بحر یک دُرّ ناب که بر آن دَه کند دُرّ تو گوهری سیّدی یا حسن ایّها العسکری   سینه ات مخزن سرّ سَروِ علن والد حضرت حجّة بن الحسن من کجا مدح تو تو کجا مدح من مهر هر آسمان ماه هر انجمن در تمام وجود کرده روشنگری سیّدی یا حسن ایّها العسکری   خال و خطّت حسن خُلق و خویت حسن خُلق و خویت حسن ماه رویت حسن ماه رویت حسن عطر و بویت حسن عطر و بویت حسن گفتگویت حسن داده از هر حَسن خالقت برتری سیّدی یا حسن ایّها العسکری   چارده آینه روی زیبای تو عطر مهدی دمد از نفس های تو در دل ما بود چون خدا جای تو سوره ی قدر و نور نقش سیمای تو نور حسن تو را مشتری مشتری سیّدی یا حسن ایّها العسکری   خلق، در سایه  و حقّ ثنا گسترت هم ملک عسکرت هم بشر لشکرت بر گرفته چو جان سامره در برت صورت و سیرت احمد و حیدرت  ای دُرِ احمدی ای گل حیدری سیّدی یا حسن ایّها العسکری   فیضت از سامره شامل عالم است گفته هایت مدام آیت محکم است سایه ات بر سر عالم و آدم است گوهر مدح خلق در ثنایت کم است  وصف تو باید از منطق داوری سیّدی یا حسن ایّها العسکری   قدسیان خادم آستان تواند عرشیان طایر بوستان تواند عارفان بنده ی دوستان تواند زاهدان لاله ی گلستان تواند مهر و مه را بود بر درت اختری سیّدی یا حسن ایّها العسکری   ماه رویت برد جلوه از ده امام بر تو و مادر و جدّ و بابت سلام بی تو طاعت هدر بی تو جنّت حرام با تو قرآن درست بی تو دین ناتمام مکتبت مکتب معرفت پروری سیّدی یا حسن ایّها العسکری   مهدی فاطمه از تو یک یاسمن هادی اهل بیت بر لبت بوسه زن نورت از سامره هادی مرد و زن در جهان و جنان در زمین و زمن کثرت خیر تو می کند کوثری سیّدی یا حسن ایّها العسکری   گر چه عمرت همه حبس و تبعید بود کار تو دم به دم نشر توحید بود نور علمت مدام با اساتید بود منطقت علم را مُهر تأیید بود  لشگر دانشت در جهان گستری سیّدی یا حسن ایّها العسکری   ای تولاّی تو دین و آیین من مهر تو خوشتر از جان شیرین من روح پاک دعا ذکر آمین من کلّ ایمان من همه ی دین من  "میثم" از وصف تو می کند دلبری سیّدی یا حسن ایّها العسکری   @raziolhossein
تو بی اندازه ای محدوده ی لطفت مشخص نیست و اسلام بدون تو برای ما مقدس نیست حسن را در جهان تکرار کردن کار هر کس نیست پدر هادی پسر مهدی‌دو عالم را همین بس نیست؟ تو آن دریای زیبایی که ابعاد تو ناپیداست اگر کم گفته ایم از تو یقینا کاستی از ماست @raziolhossein
اى فروغ مهر تو در كارِ ذرّه پرورى می كنى با گوشه ی چشمى ز عالم دلبرى آفتاب حسن تو خورشيد را شرمنده كرد روى ماهت كرد بر كون و مكان جلوه گرى اى نگاه روشن تو معنى عين‏ اليقين می نشينم پيش تو بر سفره حق باورى خون زهرا و على جارىست در رگهاى تو جلوه خير كثيرى از تبار كوثرى تيغ ابرويت به هم ريزد سپاه فتنه را هيبت تو امتداد ذوالفقار حيدرى مكتب و مشى و مرامت زنده كرد اسلام را در تو می‏ ديدند مردم شيوه ی پيغمبرى سينه ات گنجينه ی اسرار اسم اعظم است سرّ الله - ى تو نور الله از پا تا سرى در شعاع نور تو هفت آسمان گم می‏شود كهكشان ها گشته بر ماه جمالت مشترى ماسوى الله خلق شد تنها به يمن اهل بيت گردش چرخ فلك هرگز نباشد سرسرى اشك می‏ ريزد به عشق تو ز چشم آسمان تا زمين گردد به پايت غرق در بار آورى سامره از لطف تو دارد هزاران خاطره عشق مديون تو باشد اى امام عسگرى آبرومندى كه در درگاه لطف گردگار دست دل ها را بگيرى روز سخت داورى دست من دامان تو چشم من و احسان تو مهر تو باشد به من برتر ز مهر مادرى اف بر اين دنيا كه قدر عشق را نشناختند قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهرى @raziolhossein