eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
9.9هزار دنبال‌کننده
758 عکس
7 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
آیینه صدق و صفا موسی بن جعفر روح مناجات و دعا موسی بن جعفر در بند، در تشویش، در طوفان ظلمت کشتی ما را ناخدا موسی بن جعفر واشد گره از کار ما بی مزد و منت تا زیر لب گفتیم یا موسی بن جعفر عاقبتش در دو جهان ختم به خیر است هر کس مسیرش شد الی موسی بن جعفر از ابتدا خورده گره حاجات شیعه باحضرت عباس با موسی بن جعفر ذکر لب ما یکصدا جانم رضا جان ذکر علی موسی الرضا موسی بن جعفر در کنج زندان ها به صرف تازیانه افطار خود میکرد وا موسی بن جعفر کار خودش را کرد سندی ابن شاهک جان داد با زهر جفا موسی بن جعفر @raziolhossein1
آیینه صدق و صفا، موسی بن جعفر روح مناجات و دعا، موسی بن جعفر در بند، در تشویش، در طوفانِ ظلمت کشتی ما را ناخدا، موسی بن جعفر واشد گره از کار ما بی مزد و منت تا زیر لب گفتیم: یا موسی بن جعفر عاقبتش در دو جهان ختم به خیر است هرکس مسیرش شد "الی موسی بن جعفر" از ابتدا خورده گره حاجات شیعه با حضرت عباس؛ با موسی بن جعفر ذکر لب ما یک‌صدا: "جانم رضا جان" ذکر علی موسی الرضا: "موسی بن جعفر" در کنج زندان‌ها به ضرب تازیانه افطار را می‌کرد وا، موسی بن جعفر کار خودش را کرد سِندی ابن شاهک جان داد با زهر جفا، موسی بن جعفر @raziolhossein
نوای بی نوا  موسی بن جعفر به هر دردی دوا موسی بن جعفر  منم از آن گدا های قدیمی که هستم آشنا موسی بن جعفر همیشه مادرم در مشکلاتش صدا میزد تورا موسی بن جعفر کنار سفره ات هر کس نشسته شده حاجت روا موسی بن جعفر اگر دارم دوصد مشکل غمی نیست بُود مشکل گشا موسی بن جعفر اگر در دل هزاران غصه آید ندارم غصه با موسی بن جعفر بیا دستم بگیر باب الحوائج که افتادم زپا موسی بن جعفر من امشب آمدم در روضه تو شب قبرم بیا موسی بن جعفر بگو با هر مریض ناعلاجی بدان دارد شفا موسی بن جعفر توسل کن توسل کن توسل بگو با او که یا موسی بن جعفر ندارم برکسی امید؛ دیگر... فقط دارم ترا موسی بن جعفر میان روضه ات الحمدالله شدم اهل بکا موسی بن جعفر تو می کردی دعا عجل وفاتی مگر دیدی چه ها موسی بن جعفر ندیده دخترت در کنج رندان تورا شکر خدا موسی بن جعفر اگر کشتند تورا اما سر تو نشد از تن جدا موسی بن جعفر تورا غسل و کفن کردند اما... نه با یک بوریا موسی بن جعفر نرفته بعد تو معصومه جانت دگر شام بلا موسی بن جعفر @raziolhossein
ای چشم و چراغ کاظمین! ادرکنی ای فاطمه را نور دو عین! ادرکنی ای خفته به خاک غربت! آیند مدام پابوس تو زوّار حسین، ادرکنی @raziolhossein
من عبد و غلام والدینت هستم تا روز ابد به زیر دینت هستم تو باب حوائجیّ و من محتاجم مشتاق سفر به کاظمینت هستم @raziolhossein
نمیدانم چرا هر وقت قلبم زار و مضطر شد دخیل گوشه ای از مرقد "موسی ابن جعفر" شد جهان در چشم من تاریک تر بود از شب بی ماه که بردم نام آقا را و دنیایم منوّر شد به فکر گنبد زرد و سرای دلکشش بودم که یکباره دو تا دستم مبدّل به دو تا پر شد گشودم دیده ی خود را... فقط این جمله را گفتم خدا را شکر چشمم با ضریح او برابر شد همین که دیده هایم با ضریح او برابر شد همین که درد و دلهایم به آه و گریه منجر شد نمیدانم چرا مردم همه گفتند "یا زهرا" نمیدانم چرا روضه شروع از نام "مادر" شد شبیه مادرش زهرا از او یک سایه باقی ماند تنش در بند " سندی ابن شاهک" بس که لاغر شد چه با عزت از آن زندان پر از درد خارج شد چه با عزت تنش تشییع بر یک لنگه ی در شد کسی فریاد زد " هذا امام الرافضی" ای وای ... به روی دست یک بد ذات تابوتش شناور شد @raziolhossein
ای چاره هر کار (یا باب الحوائج) (یا موسی بن جعفر) کار دلم شد زار یا باب الحوائج با کوله بار حاجتم رو بر تو کردم غم از دلم بردار یا باب الحوائج من سائل باب المراد کاظمینم جز این ندارم کار یا باب الحوائج هر جا گره افتاد در کار دل من خواندم تو را هر بار یا باب الحوائج تو کیستی باب الرضا باب المرادی من عبد این دربار یا باب الحوائج تو هفتمین شمس ولایت من چو ذره تو باغ گل من خار یا باب الحوائج موسی صدایت کرده یا موسی بن جعفر عیسی تو را بیمار یا باب الحوائج شد کاظمینت قبله حاجات از بس دیدند از آن آثار یا باب الحوائج افلاکیان اند آستان بوس در تو ای حجت دادار یا باب الحوائج جبریل کرده بال خود را در حریمت فرش ره زوار یا باب الحوائج والکاظمین الغیظ اوصاف خصالت قرآن کند اقرار یا باب الحوائج چشم امید ما به دست بسته توست وا کن گره از کار یا باب الحوائج جرمت چه بوده که تو را از شهر جدت بردند با اجبار یا باب الحوائج جرمت چه بوده سالها در کنج زندان دیدی جفا بسیار یا باب الحوائج هر روز تو بوده در آن قعر سیه چال مانند شام تار یا باب الحوائج چون مادر خود آرزوی مرگ کردی دیدی زبس آزار یا باب الحوائج هر روز روزه بودی و شلاق خوردی در موقع افطار یا باب الحوائج زیر غل و زنجیر بودی یاد مادر یاد در ودیوار یا باب الحوائج بر روی تخته پاره ای جسم تو بردند گریم برایت زار یا باب الحوائج بعد از تو دیگر دخترانت را نبردند در مجلس اغیار یا باب الحوائج @raziolhossein
در سایه سار کوکب موسی بن جعفریم ما شیعیان مکتب موسی بن جعفریم فیضش به گوشه گوشۀ ایران رسیده است یعنی گدای هر شب موسی بن جعفریم هستی ماست نوکری اهل بیت او ما خانه زاد زینب موسی بن جعفریم قم آستان رحمت آل پیمبر است در این حرم، مُقرَّب موسی بن جعفریم با مهر و رأفتش دل ما را خریده است ما بندۀ مُکاتَب موسی بن جعفریم چشم امید اهل دو عالم به دست اوست مات مرام و مشرب موسی بن جعفریم @raziolhossein
ای وجودت مطلع الانوار یا موسی ابن جعفر  ای جلالت برترازگفتار یا موسی بن جعفر ای رواقت کعبه دل وی حریمت طور سینا  ای هزاران موسیت زوّاریا موسی بن جعفر ای خوش آن بیمار کز فیض تو می جوشد شفایش ای هزاران عیسیت بیماریا موسی بن جعفر ازتو می گیرد تجلّی سینه ام چون طور سینا  وزتوباشد چشم دل بیداریا موسی بن جعفر دردمندم مستمندم بی پناهم روسیاهم هرکه هستم باتودارم کاریاموسی بن جعفر کظم غیظ و حسن خلقت دل برد حتّی زدشمن همچو جدّت احمد مختاریا موسی بن جعفر می توانی در زخیبر سرزجسم عمر وگیری  در غزا چون حیدرکرّار یا موسی بن جعفر در دهانم می شود درّ سخن قند مکرّر  چون کنم مدح توراتکراریاموسی بن جعفر پیش هفو و پای جود ونزد احسانت بود کم هرچه باشد حاجتم بسیاریا موسی بن جعفر هر که بودم با تو بودم هر که هستم با تو هستم  در گلستان شمایم خار یا موسی بن جعفر ای که دشمن داد دشنام و نوازش کردی از او  دوستم دستی به سویم آریاموسی بن جعفر نیست آن قدرم که گردم زائرصحن وسرایت  خاک زوّارت مرابشماریاموسی بن جعفر هدیه هر کس از برای یار آرد گوهری را  این من واین چشم گوهرباریا موسی بن جعفر من به عالم گفته ام خاک دراین آستانم لطف کن پابرسرم بگذار یا موسی بن جعفر از چه در زندان به جز زنجیر غمخواری نداری ای به خلق عالمی غمخواریاموسی بن جعفر با کدامین جرم شد ساییده ساق پات مولا ازچه دیدی روزوشب آزادیاموسی بن جعفر بر تو می گریم که زندان تو حتّی روز روشن بوده تیرتر زشام تار یا موسی بن جعفر بر تو می گریم که از زنجیر و کند و تازیانه  برتن پاکت بود آثار یا موسی بن جعفر بر تو می گریم که درخاک وطن ذرّیه ات را گردغربت مانده بررخساریاموسی بن جعفر برتو می گریم که بود ی روزه و هنگام مغرب  کردی ازخون جگرافطاریا موسی بن جعفر برتو می گریم که از خرمای زهرآلود دشمن بود در قلبت شرارنار یا موسی بن جعفر برتو می گریم که تابوت تو بود از تخته در  در میان کوچه و بازار یا موسی بن جعفر کند بر پا غل به گردن ، اشک بررخ ، زهردردل  شدنصیب حضرتت هرچاریاموسی بن جعفر من نمی دانم در آن زندان چه دیدی لیک دانم مرگ خودرادیده صدباریا موسی بن جعفر @raziolhossein
آیینه صدق و صفا موسی بن جعفر روح مناجات و دعا موسی بن جعفر در بند، در تشویش، در طوفان ظلمت کشتی ما را ناخدا موسی بن جعفر واشد گره از کار ما بی مزد و منت تا زیر لب گفتیم یا موسی بن جعفر عاقبتش در دو جهان ختم به خیر است هر کس مسیرش شد الی موسی بن جعفر از ابتدا خورده گره حاجات شیعه باحضرت عباس با موسی بن جعفر ذکر لب ما یکصدا جانم رضا جان ذکر علی موسی الرضا موسی بن جعفر در کنج زندان ها به صرف تازیانه افطار خود میکرد وا موسی بن جعفر کار خودش را کرد سندی ابن شاهک جان داد با زهر جفا موسی بن جعفر @raziolhossein1
هرگاه غمت به سینه با ناز آید جان بر تن غمدیدۀ من باز آید تا صحن و رواق کاظمینت با شوق مرغ دل خسته ام به پرواز آید @raziolhossein
در ساحل سخاوت دریای کاظمین... مائیم و خاک پای مسیحای کاظمین با دست‌های خالی از اینجا نمی‌رویم ما سائلیم... سائل آقای کاظمین! @raziolhossein