eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
7.2هزار دنبال‌کننده
528 عکس
4 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
همیشه جوشش عشق علی ست در کارم به لطف اوست که رونق گرفته بازارم اگر که سلطنت این جهان دهند به من جز آستان علی سر فرو نمی آرم به هر کسی که محب علی ست، مدیونم ز هر کسی که علی دوست نیست، بیزارم نجف نرفته، خبردار نیست جنت چیست به موج وادی حیرت مکن تو انکارم نماز مست علی، سوی قبلةالنجف است جز این عبادت دیگر به شرع مشمارم علی ست آنکه خدا گفته بود با احمد؛ به روح بندگی مرتضی بدهکارم! علی ست آنکه محبت به اهل بیتش را برای روز کفن پوشی ام نگهدارم @raziolhossein
چه جانماز پی اعتکاف بردارد چه ذوالفقار به عزم مصاف بردارد علی حقیقت روزست و هیچ جایز نیست  که در مقابل شب انعطاف بردارد دو سوی این کره هر یک قلمروی دارد نشد جدایی شان ائتلاف بردارد شبیه خواب سحر سطحی است و زود گذر کسی که دست از این اختلاف بردارد دوباره مثل علی زاده می شود اما مگر دومرتبه کعبه شکاف بردارد اگر که حرمت مولا نبود ممکن بود خدا ز خلق خود امر طواف بردارد @raziolhossein
شعر یعنی ردیف و وزن و خیال شعر یعنی پلی برای وصال شعر یعنی توازنی پر شور قالبی از صفا و صدق و شعور شعر خوب است پر بها باشد مدحت آل مصطفی باشد شعر اگر شعر اهل بیت شود شاعرش دعبل و کمیت شود شعر اگر شعر اهل بیت شود تیر غیب است و اِذْرَمَیْت شود شعر اگر شعر اهل بیت شود بیت در بیت شاه بیت شود شعر اگر شعر اهل بیت شود بیت آن در بهشت بیت شود شعر اگر بی علی بیان بشود حیف وقتی که صرف آن بشود مادری با وجاهت خورشید زهره ای با نجابت خورشید آمد از کوچه ی عفاف و حیا در حریم قداست خورشید دامن کعبه را گرفته و گفت: شده وقت ولادت خورشید تا درخشید و در میان آمد نام خورشید و صحبت خورشید کعبه لرزید و دست و پا گم کرد از شکوه و جلالت خورشید و قدم زد به خانه ی معبود مادری با صلابت خورشید جبرئیل از بهشت آمد و گفت: خیر مقدم به حضرت خورشید بی خبر بود آسمان حتی چند روزی ز حالت خورشید تا سه روز آفتاب در دل داشت آرزوی زیارت خورشید عاقبت لب گشود کعبه و گفت: ماجرای ولادت خورشید از حرم آمد آفتاب به دست مادر راست قامت خورشید سجده می کرد حق تعالی را دیده می شد عبادت خورشید قبله را سوی کعبه آورده است این سه روزه اقامت خورشید اَفْلَحَ المُؤمِنون قرائت کرد سال ها قبل بعثت خورشید یار و سردار و جان احمد اوست وصی برحق محمد اوست "سرّ مستور" جلوه گر شده است "رِقّ منشور" جلوه گر شده است دُرّ توحید از صدف آمد کاشف سرّ "لوکشف" آمد نور چشم و دل ابوطالب همه ی حاصل ابوطالب زاده ی بی نظیر بنت اسد پسر شیر و شیر بنت اسد اولین قاری کتاب الله باب علم نبی و باب الله مادر دهر اعتراف کند مثل او لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَد هرکس یاعلی مدد خوانده قل هو الله را احد خوانده نام حیدر به سینه حک باشد گفت احمد علی محک باشد با ولای امامتی معصوم راه ازچاه میشود معلوم اسم اعظم دم شبانه ی اوست برخیا ریزه خوار خانه ی اوست آن که معنا کند دلیری را نچشیده است طعم سیری را با نبی سعی در صفا کرده جان خود نذر مصطفی کرده ذوالفقار است ابروی اخمش جان به قربان آن نود زخمش آن زمانیکه حضرت معبود وَ اَلَسْتُ بِرَبِّکُم فرمود همگی یک صدا بلی گفتیم صده و ده بار یاعلی گفتیم آرزویم بُوَد وصال علی نرود از سرم خیال علی کعبه و مروه و صفا و مقام در طواف اند طوف خال علی حق به معراج بُرد احمد را تا نشانش دهد کمال علی اسد الله کارزار علی است شیر بنت اسد حلال علی همدم آفتاب و همسر ماه وه از این بخت و خوش به حال علی بده آقا جواب سائل را که شده بر شما حواله علی فاٰزَ کلبٌ لِحُبِّ کَهفیین کیف اَشْقي لِحُبِّ آل علی یاعلی ای امیر دوران ها ای سرافرازی مسلمان ها در جهان کیست یاعلی جزتو لایق "لٰافَتیٰ" و "مَن کُنتُ" من اسیر تهجدت شده ام عبد ایّاکَ نَعبُد ت شده ام یاعلی من گدای دیرینم من یتیم و اسیر و مسکینم من کجا مدحت امیر نفوس که "علیٌ بِذاتِه مَمسوس" امر شد "قُم" فقط علی برخواست در تکلم فقط علی برخواست سر دست نبی به خمّ غدیر با تبسم فقط علی برخواست از دل ظلمت جهالت ها مثل اَنجُم فقط علی برخواست بار اول فقط علی برخواست بار دوم فقط علی برخواست باز هم گفت مصطفی اما بار سوم فقط علی برخواست مثل شیری که زخمی جنگ است پر تلاطم فقط علی برخواست رجزی راکه عبدِوَد میخواند به تهاجم فقط علی برخواست تا که خوابید گرد و خاک نبَرد آی مردم! فقط علی برخواست دَم شمشیر را به خون می سُفت سُمِّیَت اُمِّ حِیْدَرَه می گفت (برای رعایت وزن کلمه "اُمّی" در مصرع آخر شعر "اُمِّ" به کسر خوانده می شود) @raziolhossein
خدا کند که خدایم به مرتضی بخشد خوشا اگر به غلامی‌ش انتخاب شوم مرا چه فخر که مقبول خاص و عام افتم در امتحان نگاهش اگر جواب شوم اگر به دشمن او دست دوستی بدهم سزد به روز جزا از خجالت آب شوم اگر به دشمنی دوستان او کوشم وگر به دوستی دشمنش مجاب شوم خدا کند پدرم در عزام بنشیند اگر فریفته غیر آن جناب شوم خدا به دخمه‌ی تاریک دوزخم فکند به روز روشن اگر نور را حجاب شوم سخن صریح کنم، زاده خطا باشم مرید "زاده‌ی خطاب" اگر خطاب شود @raziolhossein
چه جانماز پی اعتکاف بردارد چه ذوالفقار به عزم مصاف بردارد علی حقیقت روزست و هیچ جایز نیست  که در مقابل شب انعطاف بردارد دو سوی این کره هر یک قلمروی دارد نشد جدایی شان ائتلاف بردارد شبیه خواب سحر سطحی است و زود گذر کسی که دست از این اختلاف بردارد دوباره مثل علی زاده می شود اما مگر دومرتبه کعبه شکاف بردارد اگر که حرمت مولا نبود ممکن بود خدا ز خلق خود امر طواف بردارد @raziolhossein
خدا کند که خدایم به مرتضی بخشد خوشا اگر به غلامی‌ش انتخاب شوم مرا چه فخر که مقبول خاص و عام افتم در امتحان نگاهش اگر جواب شوم اگر به دشمن او دست دوستی بدهم سزد به روز جزا از خجالت آب شوم اگر به دشمنی دوستان او کوشم وگر به دوستی دشمنش مجاب شوم خدا کند پدرم در عزام بنشیند اگر فریفته غیر آن جناب شوم خدا به دخمه‌ی تاریک دوزخم فکند به روز روشن اگر نور را حجاب شوم سخن صریح کنم، زاده خطا باشم مرید "زاده‌ی خطاب" اگر خطاب شود @raziolhossein