#امام_حسین_علیه_السلام
#گودال #قتلگاه #عاشورا
ای آفتاب بر تن من بیشتر بتاب
تا مجلس عزای مرا گرمتر کنی
ای نعل اسب سینۀ من سختتر بکوب
تا جای خواب اصغر من نرمتر کنی
#علی_انسانی
@raziolhossein
#امام_حسین_علیه_السلام
#بازگشت_ذوالجناح #عاشورا
ذوالجناحا! پدرم رفت و نیامد خبرش
بهکجا رفت و چهرو داد و چهآمد به سرش؟
به سراغ علی اکبر ز حرم شد بیرون
کشت خود را بهیقین، بر سر جسم پسرش
ز غم قاسم ناکام در آمد از پای؟
یا شکست از غم هجران برادر، کمرش؟
شد یقینم که در این دشت بلا گشت شهید
که نیفتاد سوی خیمه دگر او، گذرش
کسی از خاک، سرش بر سر زانو بگرفت؟
یا روی خاک فتاده رخ هم چون قمرش؟
قطرهایآب کسی بر گلویخشکش ریخت؟
یا که اندر لب شط، تشنه بریدند سرش؟
پهلویش چاک شد از نیزه ی بیداد سنان؟
یا که سوراخ شد از ناوک پیکان، جگرش؟
نوک پیکان چو به حلق علی اصغر جا کرد
بود بابم به چه حال، از غم یکتا گهرش؟
سر «عبدالله» او را ز دم خنجر کین
دم آخر که جدا کرد به پیش نظرش؟
زیر تیغ ستم اندر دم جان دادن او
کرد با او چه ستم، قاتل بیدادگرش؟
تا نتازند بر او اسب، بُرو سوی نجف
خبر قتل پسر را برسان بر پدرش
نشنود نوح به جز نوحه، یقین تا محشر
اوفتد گر به سر تربت «جودی»، گذرش
#جودی_خراسانی
@raziolhossein
#امام_حسین_علیه_السلام
#قتلگاه #عاشورا
#دوبیتی
نه تنها تیر و تیغ و سنگ بوده
سر پیراهنت هم جنگ بوده
ولي شرمنده زينب دير فهميد
كه انگشتر به دستت تنگ بوده
#سید_حمیدرضا_برقعی
@raziolhossein
#امام_حسین_علیه_السلام
#وداع #دوبیتی
کَس ندیده درعالم اینچنین گرفتاری
شَه رَوَد به میدان و زَن کُنَد جلوداری
کشته شد اگر شاها عباس علمدارت
من ز بَعدِ عباست میکنم علمداری
#دیوانه_طهرانی
@raziolhossein
#امام_حسین_علیه_السلام
#عاشورا #دوبیتی
به روی نيزهها ديدم سرت را
ميان خون، رها بال و پرت را
چگونه قلب من آرام باشد
که دیده ساربان انگشترت را...
.....
چراغ عمر من پايان گرفته
ببین باران الرحمان گرفته
تمام دشت احيا دارد امشب
که هر نيزه بهسر قرآن گرفته
#یوسف_رحیمی
@raziolhossein
#امام_حسین علیهالسلام
#عاشورا
#آتش_زدن_خیمهها
آه از آن روز که جان از تن خواهر میرفت
سنگها بال زنان سوی برادر میرفت
آسمانها و زمین داشت به هم میپیچید
سمت گودال کسی دست به خنجر میرفت
ساعتی بعد که آتش به حرم برپا شد
همه سرها به روی نیزۀ لشگر میرفت
خیمه تاراج شد و هر طرفی دست به دست
بین گهوارۀ خالی دل مادر میرفت
از یتیمان حرم نیز غنیمت بردند
گوشواره که نه گیسو پی معجر میرفت
نیمه شب با عجله داشت خبر را میبرد
یک نفر در طمع جایزه با سر میرفت
#علی_صالحی
@raziolhossein
#امام_حسین
#گودال #قتلگاه
از کوفه سلاح و سنگ و تیر آوردند
یک بغض نهفته از غدیر آوردند
دیدند کسی دور و برش نیست، زدند
آقای مرا غریب گیر آوردند
#داوود_رحیمی
@raziolhossein
#عاشورا_دودمه
#دودمه
روز عاشورا صدا زد زینب قامت کمان
العجل صاحب زمان
روی تل زینبیه گفت او لطمه زنان
العجل صاحب زمان
@raziolhossein
#امام_حسین
#حضرت_زینب
#شام_غریبان
این زن که از برابر طوفان گذشته بود
عمرش کنار حضرت باران گذشته بود
صبرش امان حوصله ها را بریده بود
وقتی که از حوالی میدان گذشته بود
باران اشک بود و عطش شعله می کشید
آب از سر تمام بیابان گذشته بود
آتش گرفته بود و سر از پا نمی شناخت
از خیمه های بی سروسامان گذشته بود
اما هنوز آتش در را به یاد داشت
آن روزها چه سخت و پریشان گذشته بود
آن پرده های آخر صفین ناگهان
از پیش چشم آینه یک آن گذشته بود
می دید آیه آیه آن زیر دست و پاست
کار از به نیزه کردن قرآن گذشته بود
زینب هزار بار خودش هم شهید شد
از بس که ازکنار شهیدان گذشته بود
یک لحظه از ارادت خود دست برنداشت
عمرش تمام بر سر پیمان گذشته بود
بر صفحه های سرخ مقاتل نوشته اند
این زن هزار مرتبه از جان گذشته بود
#احمدعلوی
@raziolhossein
#امام_حسین
#شام_غريبان
بعد از غروب سرخ که جان ها مذاب شد
آنجا که هتک حرمت گل ها ثواب شد
تا جیب های غارتی کوفه پر شود
دنیای درد بر سر زینب خراب شد
خلخال های سوخته در بهت کودکان
بعد از ظفر غنیمت جنگ انتخاب شد
سرباز ها که تاجر بی رگ شدند و بعد
روی تمام زینت طفلان حساب شد
وقتی که خوب فاتح سوغات ها شدند
وقتی حرم ز آتش غم بی حجاب شد
پای فرات سمت حرم باز شد ولی
اهل حرم به آب چشیدن عذاب شد
ناگاه با صدای جگر سوز مادری
در قلب داغدار حرم انقلاب شد
حالا رباب هست و علی اصغری که نیست
حالا که آب هست امیدش سراب شد
در جستجوی بال و پر سینه سرخ خود
قبری که خالی است نصیب رباب شد
#حسن_کردی
@raziolhossein1
#امام_حسین
#شام_غریبان
اشکی مرا به شام مصیبت نمانده است
چشمی تو را در این شبِ غربت نمانده است
ما را به سخت جانیِ خود این گمان نبود
هرچند جانِ عرض ارادت نمانده است
ما را ببخش زنده اگر ماندهایم باز...
گرچه نَفَس گرفته و طاقت نمانده است
ما خستهایم خستهتر از ماست دخترت
حالا که خیمهای شبِ غارت نمانده است
ما خستهایم خستهتر از ماست خواهرت
او ماندهاست حیف که قُوَت نمانده است
ما خسته و رُباب ولی خسته تر زِ ما
عباس کو که یک رگِ غیرت نمانده است
در علقمه سپاهِ حرم مانده رویِ خاک
چیزی چرا از آنهمه قامت نمانده است
من کربلا رسیدم و دیدم غروب شد
چیزی به غیر رَخت اسارت نمانده است
#حسن_لطفی
@raziolhossein
#امام_حسین
#شام_غریبان
#دوبیتی
همین امروز اکبر داشتم حیف
همین امروز اصغر داشتم حیف
ندارم طاقتِ نامحرما رو
که من هفتا برادر داشتم حیف
کمانیتر از این خواهر نمیشُد
حریفِ گریهی مادر نمیشُد
میببخشی خواهرت زیرِ کتک بود
گلوت از این مرتبتر نمیشُد
کنارِ ناقههای بی جهازم
میخندن بر من و سوز و گدازم
جنازترو نمی شناختم ولی تو
دارم میرم بیا تشیع جنازم
رُباب این تیر دنیاتو گرفته
سکینه شمر باباتو گرفته
کنارِ ناقهی عریان سنانه
ببین عباس کی جاتو گرفته
رُباب است دلی پر تاب مهتاب
نتاب امشب به روی آب مهتاب
نزار موی یتیما رو ببینند
نتاب امشب به ما مهتاب مهتاب
زدن از پیش رو از پشت ای داد
زدن با سیلی و با مشت ای داد
جدا از پیکرت اصلا نمی شه
حرامی دخترت رو کشت ای داد
#حسن_لطفی
@raziolhossein