eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
7.5هزار دنبال‌کننده
558 عکس
5 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر دست و بالت کمی خالی است اگر حال و روز تو بی حالی است اگر آسمان در قفس میکشی اگر قسمتت بی پَر و بالی است اگر کار و بار تو پیچیده و... اگر چند وقتی بد اقبالی است اگر تار و پودت گره خورده است اگر غصه‌ها نقشِ این قالی است اگر رنگ و روی تو زرد است و سرد اگر مثل پاییز یک شالی است - علاجش فقط یک نفس یا علی است خدا هست با آنکه او با علی است - خدا در شکوهِ جلال علیست خدا در ظهورِ جمال علیست خدا در نزولش علی می‌شود خدا در مقامش کمالِ علی است حرام خدا و حلال خدا حرام علی و حلال علیست - پیمبر پس از سِیرِ معراج گفت که ما هرچه دیدیم مال علی است - علی چارده مرتبه آمده علی عین میلادِ آل علی است - علی گفته و غرق عین اش شدیم همه راهیِ کاظمینش شدیم - مرا فارغ از قیل و قالم کنید مرا راحت از خشکسالم کنید محال است لب را به مِی تر کنم مرا تشنه‌ی این محالم کنید مرا بشکنید و بسازید باز تَرَکهای روی سفالم کنید فقط روی چشمان خود میکشم از این خانه هرچه"حوالم"کنید مرا می‌کشاند دو گنبد طلا شب رفتنم شد حلالم کنید - ببینید رویای جبریل را مبارکترین کودک ایل را - شلوغ است اگر آستانِ جواد پُر از برکت است آسمان جواد گدایی به شاهی مقابل نشست چه ها می‌کند تکه نان جواد پیمبر پدر با خدیجه شد و... رضا نیز با خیزران جواد علی‌اکبرش را ببین بعد از این رضا می شود میهمان جواد شبیه نماز حسین و علی است نماز رضا با اذان جواد فقط شانه‌ات را به دیوار نِه فقط زیرِ لب گو به جانِ جواد - تو را می‌دهد تا قیامتِ مراد گره وا کُنَد خاکِ باب الجواد - خدا خواست تا بی کرانش دهند و در یک افق سه جوانش دهند علی جان آقای کرببلاست حسین آمده تا سه جانش دهند فقط دوست دارد ببیند علی فقط دوست دارد همانش دهند علی در سه صورت تماشایی است علی را سه جلوه نشانش دهند علی اصغرش هم علی‌اکبر است اگر فرصت امتحانش دهند به صف فطرس و جبرئیل و رباب که نوبت به نوبت تکانش دهند - زمین خوردها را که جان می‌دهند به باب الحوائج نشان می‌دهند - اگر بارِ ما از کَرَم می‌کشد برای پدر بارِ غم می‌کشد رسیده بگوید اگر قد کِشَد شبیهِ عمویش عَلَم می‌کشد غریبی ببین تشنگی‌اش ببین که کارِ پدر بر قسم می‌کشد گمانم به دنبال گهواره است کسی که به آتش حرم می‌کشد فقط مادرش آه دنبال او در آن راهِ پُر پیچ و خَم می‌کشد بِبَر نامِ او را خدا بعد آن به حجم گناهت قلم می‌کشد رباب است یک فاصله تا حسین چه‌ها کرده این حرمله با حسین @raziolhossein
نام تو حلاوت است   مثل  صلوات جود است و اجابت است  مثل صلوات ریزد گل نور ، از آسمان هشتم میلاد تو برکت است مثل صلوات @raziolhossein
نام تو حلاوت است   مثل  صلوات جود است و اجابت است  مثل صلوات ریزد گل نور ، از آسمان هشتم میلاد تو برکت است مثل صلوات @raziolhossein
امشب این شاه خراسان سر دیگر دارد آمده تا که از این باغ ثمر بردارد هر که در نسل خودش با برکت تر دارد شرفُ الشمس تر از ماه خدا، بسم الله پسری مثل جواد بن رضا، بسم الله هیچ کس مثل رضا شاه کرم پرور نیست کودکی خوبتر از ابن رضا دیگر نیست دشمنش لال شود، کوثر ما ابتر نیست قمری کرده به دست قمری جلوه گری چه مبارک پدری و چه مبارک پسری آه ای شب زدگان، ماه رضا ماه همه است پسر شاه، بوالله شهنشاه همه است او که با سن کم خود ولی الله همه است بین گنجینه ی زهرا نهمین دُر شده و درک او بیشتر از حد تصور شده و دوست از وسعت این جود و سخا مبهوت است دشمن از سحر کلامش بخدا مبهوت است از کرامات جواد بن رضامبهوت است او اشاره بکند معجزه ها خواهد کرد ماهی بحر در افلاک شنا خواهد کرد    آمده تا که جهان پر شود از جود فقط قطره در جوف صدف دُر شود از جود فقط عالمی غرق تفکر شود از جود فقط نه فقط بر من و ما جود و کرم دارد او به امامان، بخدا جود و کرم دارد او قدسیان، روبرویش بال و پر انداخته اند شیرها، پیش نگاهش جگر انداخته اند علماء، پای علومش سپر انداخته اند علم و حلم و کرم و جود اساساً با اوست آنچه خوبان همه دارند، تماماً با اوست شعرا، واژه کم آمد، بنویسید جواد جبرییل آمده باید بنویسید جواد بعد از این جای محمد، بنویسید جواد او علی، حضرت زهرا و حسین و حسن است پسر شاه خراسان همه ی پنج تن است دشمنانش، بخدا پست تر از خاشاکند دوستانش همگی محترمند و پاکند زائران حرم او، همه ی افلاکند عاشقان حرمش اهل نجاتند همه انبیاء، دور و برش در صلواتند همه با دو مولود، دلم معتکف قنداقه است چشم دل، دیده دو دُر در صدف قنداقه است بوسه باران پدرها، هدف قنداقه است یکی از نسل رضا مثل علی اکبر شد یکی از نسل حسین است و علی اصغر شد علی اصغر، ولی از عشق پدر شد اکبر عمر شش ماهه ی او نوح ترینِ محشر سپر دین خداوند شده با حنجر از سه شعبه شده هر چند کباب این کودک سربلندی حسین است و رباب این کودک @raziolhossein
در بهارم بهار جان آمد روح الطاف بی کران آمد یاجوادالائمه ی عالم جلوه ی جود خاندان آمد پسر هشتمین امام جهان نهمین ماه آسمان آمد از صدف گوهری علی صولت پسری فاطمه نشان آمد دست خالی کسی نخواهد رفت ملجاء دلشکشتگان آمد آمد آنکس که لاله ی زهراست یاجواد سلاله ی زهراست کوه درد مرا مداوا کرد با منِ خسته دل مدارا کرد معجزه در نگاه او جاری ست قطره را دید و مثل دریا کرد عمّه ای در دیار قم دارد یاد او بود یاد زهرا کرد کار او جز گره گشایی نیست گره بسته را خودش وا کرد اسم او می برد مرا مشهد او مرا بی قرار مولا کرد من مریدم مراد من باشد اذن باب الجواد من باشد در شبی که سبد سبد گل داشت گونه هایی که عطر سنبل داشت نام تو آمد و قلم بارید حسّ من نیت تغزل داشت در همان شب که دل به یاد شما از زمین تا به آسمان پل داشت عاشق پر زدن به بالا بود این حصار شکسته بلبل داشت بی نیاز از تمام عالم شد هر کسی بر شما توسّل داشت سرخوشم از وقوع این رخداد حاجتم را شنید و پاسخ داد دست مارا گرفت و بالا برد قطره ای را به قلب دریا برد به همانجا که خود تعلّق داشت به همان جایگاه زیبا برد دست مارا گرفت و ساعت هشت کنج ایوان طلای بابا برد او علی اکبر امام رضاست ناله ای زد مرا به آنجا برد که شبی نازدانه ای می گفت پنجه ی باد معجرم را برد با دعایش دلم حسینی شد کربلایی و کاظمینی شد کربلا گفتم و شدم آهِ سینه سوزان داغ جانکاهِ بچه هایی که رفته اند از حال در همان غربت شبانگاهِ یورش تیر و نیزه و خنجر پیکر تکه تکه ی ماهِ شب زینب که روی خاک افتاد می توان دید بر سر راهِ گذر چشم های خیس رباب پاره های گلوی شش ماهه با سه شعبه سری دریده شده از گلو تا گلو بریده شده @raziolhossein
تو بي ابتدايي و بي انتهايي تو واضح ترين جلوه ي كـبريايي همان علّت غائيِ خَلقِ مايي ندانم كه هستي ! چه گويم چه هايي ؟ تو درياي جودي تو جـودِ خُــدايي تــو بابُ المراديّ و بابُ الرّجايي تو را مي شناسم تو خوبي تو خوبي تو خورشيد هستي ولي بي غروبي تو مثل رضــايي ، طبيبُ القـُلوبي مُنادايِ من ، قبــلِ "إكشـفْ كـُروبي" تو دست خداونــدِ مُشكل گُٰشايي تــو بابُ المراديّ و بابُ الرّجايي خـُدا مُنْــزِل و نعمت نازلش تو نبي واصل و جلوه ي كاملش تو علي مُقبِــل و وارث قابلش تو چهل سالِ عُمرِ رضا ، حاصلش تو جگر گوشه ي بضعةُ المصطفايي تو باب المرادي و بابُ الرّجايي به مولا ، رجب را مُرَجّب تو كردي به مولا ، ادب را مؤدّب تو كردي به مولا ، جهان را مُرَتّب تو كردي به مولا ، دعا را مُجرّب تو كردي تو در استجابت جواب دعايي تو بابُ المرداي و بابُ الرّجايي به ذكـر علي بين محراب ، سوگند به شبهاي روشن ز مهتاب ، سوكند به چشمان بيدار در خواب ، سوگند به ربّ تو اي ربّ الاَرباب ، سوگند خُدا كرده با خلقتت خودْنمــايي تو بابُ المُرادي و بابُ الرّجـايي به تهمت دهان باز كردند آسان همان آشنايان همان ناسپاسان كه هستند تا صبح محشر هراسان به ازعــانِ حتّــيٰ ، قيــافه شناسان تو شكــل عليّ بن موسي الرّضايي تو بابُ المرادي و بابُ الرّجـايي تويي صاحب گيسوان مُجعّد كه شرح جمال تو صدها مُجلّد به قـرآنِ نازل شده بر محمّد توسّل به تو هست امري مؤكّد تو اولاترين حاجت دستِ مايي تو بابُ المرداي و بابُ الرّجايي من از جود تو صاحب شور و شينم من از لطف تو خاكسار حسينم به اسمت قسم تا ابد زير ديــْنم كه مشتاق پابوسي كاظميــنم تو مولای اين عبد بي دست و پايي تو بابُ المرادي و بابُ الرّجايي @raziolhossein
در هواى سينه سودائيم شد كبوتر اين دل هرجائيم يك مدينه مستى و شيدائيم مست مست از كوثر زهرائيم كوثر امشب غيرت دريا شده ضامن آهو مگر بابا شده آسمان گرديده امشب خاكبوس مى‏تراود عطر شادى از نفوس در اجابت غرق شد شمس الشموس شد شكوفا جلوه ی سلطان طوس باز شد بر روى دل باب المراد كور چشم ابتران ، آمد جواد اين پسر سر تا به پا پيغمبر است اين پسر آئينه دار حيدر است اين پسر سرّ خداى اكبر است سلسله جنبان روز محشر است اين پسر ملك ولايت را ولى است در نگاه او محمد منجلى است او كه ايثار و كرم آئين اوست دلنوازى عادت ديرين اوست دشت و اقيانوسها مسكين اوست دام دلها گيسوى مشكين اوست كهكشانها و زمين آواره‏اش كعبه ی خيل ملك گهواره‏اش  روى ماهش معنى الله و نور خال رويش محشر يوم النشور مى‏برد دل يك نگاه او ز حور چشم بد از حسن وجه الله دور جبرئيل امشب بخواند ان يكاد دود كرد اسپند در پاى جواد @raziolhossein
باز خدا پرده زرخ بر گرفت عالم جان، جلوۀ دیگر گرفت ملک جهان زندگی از سر گرفت مرغ دل این ذکر، مکرّر گرفت قبلۀ ارباب دعا آمده عید جواد ابن رضا آمده دیده گشا و رخ جانانه بین شادی شمع و گل و پروانه بین وجد و نشاط دل دیوانه بین خندۀ ریحانۀ ریحانه بین نقش تبسّم به لب مرتضاست جلوه کنان طلعت ابن رضاست باز به جوشش یم جود آمده غرق در آن ملک وجد آمده مظهر الطاف ودود آمده مهر، به خاکش به سجود آمده کشور جان عالم دل منجلی است ولادت محمّد بن علی است پرده زحسن ازلی وا شده روی الهی متجلاّ شده ملک جهان سینۀ سینا شده ولادت زادۀ موسی شده ماه بیا خاک زمین را ببوس سرزده امشب مه شمس الشّموس شافع میزان و معاد است این کعبۀ دل، باب مراد است این راهبر کلّ عباد است این صاحب هر جود، جواد است این آینۀ دادگر است این پسر بر همه عالم پدر است این پسر دل به سوی بیت ولا پر زند روح، پی عرض دعا در زند ماه، گر امشب به زمین سر زند پرده به رخ تا صف محشر زند می نهد از شرم مه روی او رو به روی خاک سر کوی او گلشن هستی همه خرّم شده رشک جنان دامن عالم شده فخر کنان دودۀ آدم شده شاد، دل آدم و خاتم شده بحر ولایت گهر آورده است عروس زهرا پسر آورده است غنچۀ ریحانه به گلشن شکفت بلبل از او صوت اناالحق شنفت لاله به لبخند ثنایش بگفت مرغ شب از شوق وصالش نخفت آمده تبریک زمعبود او بهر رضا در شب مولود او دیده بگشا جلوۀ سرمد ببین آینۀ روی محمّد ببین سلالۀ رسول امجد ببین محمّد دوم احمد ببین آمدی ای بر همه باب المراد جان به فدای قدمت یا جواد ای ثمر باغ دل بوتراب وی زازل شیفته ات شیخ و شاب جود تو چون لطف خدا بی حساب سایۀ مهرت به سر آفتاب مهر تو شد روز ازل دین من نیست به جز حبّ تو آئین من ای تو و من لازم و ملزوم هم من به گدائی، تو به جود و کرم رو به کجا از سرت کویت برم سائلم و سائلم و سائلم سائل افتاده زپای توام جود و کرم کن که گدای توام سائلم از خویش مرانی مرا چون شود از لطف بخوانی مرا بر سر خاکت بنشانی مرا بر در عشقت بکشانی مرا گو که برآرند زتن پوستم دوستم و دوستم و دوستم سائلم از تو دو جهان خواستم سوز درون، درد نهان خواستم خون جگر اشک روان خواستم آن چه پسندی تو همان خواستم عاشق دار غم تو (میثمم) فارق از این عالم و آن عالمم @raziolhossein
روشن تر از روز است خیلی بامرامند وقتی کریمان با گدایان هم کلامند الحق که آقازاده ها یک یک امیرند الحق که نوکرزاده ها یک یک غلامند در فقرِ محضِ خود غنیِّ محض هستم وقتی گدای این درم، مردم گدامند عین عدم هستیم و با آنان وجودیم پس ما همان هاییم که آن ها بنامند سنّ زیاد و سنّ کم، فرقی ندارد این خانواده از طفولیت امامند چیزی ندارم جز «سلام الله علیهم» فرزندهای فاطمه با احترامند هر صبح خورشیدند و در هر شام ماهند این چهارده تا روشنی صبح و شامند این چهارده آیینه از بس که شبیه اند وقتی ببینی شان نمی دانی کدامند @raziolhossein
  بر شادی پیغمبر و زهرا صلوات بر آینه ی علی اعلی صلوات هم مولد اصغر است و هم روز جواد بر کرب و بلا و طوس یکجا صلوات * بر دلخوشی ضامن آهو صلوات جانم! بفرست باز بر او صلوات آمد دو علی دو جلوه از پیغمبر بر هر دل مشتاق علی گو صلوات * بر روی جواد، باز بهتر صلوات بر ناز نگاه علی اصغر صلوات این نیست صدای این همه جمعیت! بفرست بلندتر به حیدر صلوات @raziolhossein
عشق گاهی در جدایی گاه در پیوندهاست عشق گاهی لذت اشکی پس ازلبخندهاست عشق گاهی یک اجابت نزد حاجتمندهاست عشق گاهی بین باباها و تک فرزندهاست عشق می آید که بعد از شب سحر پیدا شود عشق گاهی می رسد تا یک نفر بابا شود یک نفر امّا دو عالم بنده ی سلطانی اش بنده نه ، قربانی قربانی قربانی اش مهربانی که تمام مهربانان فانی اش دعوتند امشب همه افلاک در مهمانی اش با حضور انبیاء و اولیاء و ابر و باد آدرس : مشهد ؛ حرم ؛ پشت درِ باب الجواد عرشیان هستند در مهمان سرای حضرتی در صف خدمت گذاری با غذای حضرتی آب سقا خانه جام کاسه های حضرتی بعد از آن هم شاعرانند و ردای حضرتی جبرئیل از میهمانان میزبانی می کند بعد دعبل میرسد اُرجوزه خوانی می کند ای زمین از عرش بر فرش آسمانت را ببین ای پرستوی مهاجر آشیانت را ببین ای دل غمگین امام شادمانت را ببین امشب ای سلطان ولیعهد جوانت را ببین ای امام مهربان باب المرادت آمده میوه ی قلبت دل آرامت جوادت آمده مزد چل سال انتظار و چل شب احیای سحر میشود طفلی که از او نیست طفلی خوب تر سیب سرخ احمد است و باز هم داده ثمر کوثری دیگر عطا کرده به قرآن این پسر کوثر و یاس است جاری در رگ و در خون تو مردمان ری فدای روی گندمگون تو سبط موسی هستی و کار مسیحا میکنی مثل عیسایی که در گهواره لب وا میکنی با عصایت معجزه مانند موسی میکنی دیده ی کور منافق را تو بینا میکنی بر حقیری بنی عباس دامن میزنی پور اکثم را به تیغ عِلم گردن میزنی آن خدایی که به تقدیرم گدایی را نوشت در مرام نام تو مشکل گشایی را نوشت ذیل اوصاف تو در بخشش خدایی را نوشت مهربانی علی موسی الرضایی را نوشت در میان تیرگی ها آفتاب من شدی تو قسم های همیشه مستجاب من شدی چون به سائل میدهی از هرچه بهتر،بیشتر میخورد باب المراد خانه ات در ، بیشتر گرچه نام تو شده حاجت بر آور بیشتر لیک حساس است بابایت به مادر بیشتر پس قسم خوردیم بعد از تو به حق فاطمه تا که امضا گردد امشب کربلای ما همه @raziolhossein
امشب شب عید است همه گل بفشانید خود را به در بیت ولایت برسانید از دست رضا عیدی خود را بستانید این بیت بخوانید بخوانید بخوانید انـوار الهی بـه فضا باد مبارک میلاد جواد‌ بن رضا باد مبارک ﺍﻣﺸﺐ ﺑﻪ ﺟﻬﺎﻥ ﺁﻣﺪﻩ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺩﻳﮕﺮ ﻳﺎ ﻛﻌﺒﻪ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺑﺮ ﺣﻴﺪﺭ ﺩﻳﮕﺮ ﻳﺎ ﺍﺯ ﺣﺴﻨﻴﻦ ﺍﺳﺖ ﻋﻴﺎﻥ ﻣﻨﻈﺮ ﺩﻳﮕﺮ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﻪ ﺳﺮ ﺩﺳﺖ ﺭﺿﺎ ﻛﻮﺛﺮ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﺸﺮﻱ ﻛﻪ ﺩﻝ ﺁﻝ ﻣﺤﻤﺪ ﻫﻤﻪ ﺷﺎﺩ ﺍﺳﺖ ﺍﻳﻦ ﻣﮋﺩﻩ ﺑﮕﻮﺋﻴﺪ ﻛﻪ ﻣﻴﻠﺎﺩ ﺟﻮﺍﺩ ﺍﺳﺖ ﺍﻱ ﺑﺤﺮ ﺗﺠﻠّﻲ ﮔﻬﺮﺕ ﺑﺎﺩ ﻣﺒﺎﺭﻙ ﺍﻱ ﺷﺎﺧﻪ ﻱ ﻃﻮﺑﻲ ﺛﻤﺮﺕ ﺑﺎﺩ ﻣﺒﺎﺭﻙ ﺍﻱ ﺷﻤﺲ ﻭﻟﺎﻳﺖ ﻗﻤﺮﺕ ﺑﺎﺩ ﻣﺒﺎﺭﻙ ﻣﻴﻠﺎﺩ ﮔﺮﺍﻣﻲ ﭘﺴﺮﺕ ﺑﺎﺩ ﻣﺒﺎﺭﻙ ﺍﻳﻦ ﻗﺒﻠﻪ ﻱ ﺍﺭﺑﺎﺏ ﻣﺮﺍﺩ ﺍﺳﺖ ﻣﺮﺍﺩ ﺍﺳﺖ ﺍﻟﺤﻖ ﻛﻪ ﺟﻮﺍﺩ ﺍﺳﺖ ﺟﻮﺍﺩ ﺍﺳﺖ ﺟﻮﺍﺩ ﺍﺳﺖ ﺍﻱ ﺍﺯ ﺍﺯﻟﺖ ﻧﺎﻡ ﺩﻝ ﺁﺭﺍﻱ ﻣﺤﻤﺪ ﻭﻱ ﺁﻳﻨﻪ ﻱ ﻃﻠﻌﺖ ﺯﻳﺒﺎﻱ ﻣﺤﻤﺪ ﺳﺮ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻗﺪﻭﻡ ﺗﻮ ﺳﺮﺍﭘﺎﻱ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻮﺳﻴﺪﻩ ﭘﺪﺭ ﺭﻭﻱ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺟﺎﻱ ﻣﺤﻤﺪ ﺍﺯ ﺟﻮﺩ ﺗﻮ ﻳﺎ ﻓﻀﻞ ﺗﻮ ﻳﺎ ﻋﻠﻢ ﺗﻮ ﮔﻮﻳﻢ ﻭﺯ ﺧﻠﻖ ﺗﻮ ﻳﺎ ﺧﻮﻱ ﺗﻮ ﻳﺎ ﺣﻠﻢ ﺗﻮ ﮔﻮﻳﻢ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﺍﻭﺻﺎﻑ ﺧﺪﺍﻳﻲ ﺯ ﺧﺪﺍﻳﺖ ﺩﺭ ﺣﻴﺮﺗﻢ ﺁﺧﺮ ﭼﻪ ﺑﮕﻮﻳﻢ ﺑﻪ ﺛﻨﺎﻳﺖ ﮔﻮﻫﺮ ﭼﻪ ﺑﻮﺩ ﺗﺎ ﻛﻪ ﺑﺮﻳﺰﻧﺪ ﺑﻪ ﭘﺎﻳﺖ؟ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﭘﺪﺭ: ﺍﻱ ﭘﺪﺭﻡ ﺑﺎﺩ ﻓﺪﺍﻳﺖ ﺗﻮ ﻣﺼﺤﻒ ﺯﻫﺮﺍﻳﻲ ﻭ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺿﺎﻳﻲ ﺗﻮ ﺭﻭﺡ ﺭﺿﺎ ﻗﻠﺐ ﺭﺿﺎ ﺟﺎﻥ ﺭﺿﺎﻳﻲ ﺗﻮ ﺩﺳﺖ ﻋﻄﺎ ﻭ ﻛﺮﻡ ﻭ ﻟﻄﻒ ﺧﺪﺍﻳﻲ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺩﻭ ﺟﻬﺎﻥ ﺍﺯ ﻫﻤﮕﺎﻥ ﻋﻘﺪﻩ ﮔﺸﺎﻳﻲ ﺗﻮ ﺣﺞ ﻭ ﺗﻮ ﻣﻴﻘﺎﺕ ﺗﻮ ﻣﺮﻭﻩ ﺗﻮ ﺻﻔﺎﻳﻲ ﻣﺎ ﺟﻤﻠﻪ ﮔﺪﺍ ﻭ ﺗﻮ ﺟﻮﺍﺩ ﺍﺑﻦ ﺍﻟﺮﺿﺎﻳﻲ ﺟﻮﺩ ﻭ ﻛﺮﻡ ﺍﺯ ﺗﻮﺳﺖ ﺗﻀﺮﻉ ﺻﻔﺖ ﻣﺎﺳﺖ ﻭ ﺍ... ﮔﺪﺍﻳﻲ ﺩﺭﺕ ﺳﻠﻄﻨﺖ ﻣﺎﺳﺖ @raziolhossein