eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
7.4هزار دنبال‌کننده
556 عکس
5 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
أَنَا الْوَضِیعُ الَّذِی رَفَعْتَهُ  خط از طومار مومنینم مزنی ننگ ابدی را به جبینم مزنی پیش همه آبرو به من بخشیدی بالا بردی مرا، زمینم مزنی @raziolhossein
بشنو از لاله پس از داغ علی علی آن چشمه ی فیض ازلی علی آن کشته ی محراب نماز آن هُمای ابدیّت پرواز دو جگرگوشه ی او با دل پاک هستی خویش سپردند به خاک در غمش آیه ی هجران خواندند بر مزارش گل اشک افشاندند به سوی خانه چو برمیگشتند باز دنبال پدر میگشتند بار این غم که به دوش آمدشان ناله ای زار به گوش آمدشان ناله ای زار ز ویرانه ی دور دور از آبادی و بی رونق و نور ناله اش زخمه به جانها میزد شعله در خرمن آنها میزد جست وجو کرده و دیدند کسی که کند ناله و فریاد بسی پیری افتاده ز نابینایی است پایمال فلک مینایی است گاهی این زمزمه نقش لب اوست کی به بالین من آیی ای دوست؟ جز تو کس پرسش حالم نکند چاره ی رنج و ملالم نکند تو صفا بودی و نورم بودی همه شب سنگ صبورم بودی بی تو غمگین و فکارم چه کنم؟ گره افتاده به کارم چه کنم؟ آن دو آیینه ی احساس علی وآن دو ریحان، دو گل یاس علی به پرستاری او رو کردند پرسش از گم شده ی او کردند که ز خوبان جهان یار تو کیست مگرای دلشده دلدار تو کیست؟ که ز هجرش جگرت سوخته است هستی ات ، بال و پرت سوخته است دیده ی اشک فشانی داری با خود از او چه نشانی داری؟ گفت در کلبه ی ما گاهِ ورود در و دیوار به او داشت درود او به ویرانه صفا می آورد درد میبُرد و دوا می آورد نفسش پاک و مسیحا دم بود با حضورش دل من بی غم بود سه شب آن ماه به من سر نزده بخت من حلقه بر این در نزده گویی از او خبری نیست که نیست شب ما را سحری نیست که نیست دو دلْ آرام علی خواهْ نخواه لب گشودند به «إنا لله» که خدا صبر ببخشاید و اجر به تو در غیبت آن مطلع فجر گرچه سوزد دل و جان تو ولی این که گفتی تو علی بود علی آن علی جام شهادت نوشید چشم از آیینه ی هستی پوشید سینه از بار غمش سنگین شد مسجد از خون سرش رنگین شد کوهها از غم او آب شدند موج و دریا همه بیتاب شدند روح آزادی و ایمان او بود پدر خوب یتیمان او بود پیر آشفته دل از سوز جگر گفت چون نیست مرا یارْ دگر ببریدم به سر تربت او تا شوم شمع شب غربت او چون رسیدند بر آن تربت پاک عاشق دلشده افتاد به خاک بوسه بر خاک ره جانان داد یا علی گفت و به جانان جان داد روح آزاد و فلکْ سیر این است معنی عاقبت خیر این است @raziolhossein
علی رفت و ز دل شور و شعف رفت عدالت رفت و ایمان و شرف رفت نمی دانم تن او مخفیانه چرا درشب به صحرای نجف رفت پرستویم که پر از دست دادم پرو بال سفراز دست دادم بیائید ای همه غم های عالم که من امشب پدر از دست دادم @raziolhossein
دشمنان تو در این شهر زیادند علی چقدر داغ به قلب تو نهادند علی مزد خوبی تو را تا بدهند منتظرِ.... مقدم قافله‌ی زین العبادند علی سنگ در دست گرفتند به زینب بزنند مرد و زن بر در دروازه ستادند علی آن یتیمان که تو نان شب‌شان می دادی نان و خرما به یتیمان تو دادند علی دختران تو که امروز عزیز شهرند دست بسته به برِ ابن‌زیاد اند علی این همه بهر شما کاسه شیر آوردند جرعه ای آب به شش ماهه ندادند علی @raziolhossein
زینبت بی تو درون خانه زاری می کند بس که دل تنگ  تو گشته ،بی قراری می کند برسر سجّاده می خواند نماز شب، ولی گه به یاد تو پدر، شب زنده داری می کند دود آهش در میان آسمان قد می کشد تا به یاد غربت تو سوگواری می کند رنگ پائیزی گرفته گلشن ما بعد تو چشم ما را این فضا ابر بهاری می کند از زمانی که تو را بُردیم صحرای نجف در گلوی ما غم تو ناله جاری می کند درغیاب مادر و بابا فقط امّ البنین زینب دل خسته ات را سخت یاری می کند از دل غرق ملال خود «وفایی» باز هم روی خاک غربتت گوهرنثاری می کند @raziolhossein
فرش حرم تو عرشِ افلاک شده آلوده ز کویت چو گذشت، پاک شده در عمر خودم حسد نبردم به کسی جز آنکه، نجف کنار تو خاک شده @raziolhossein
لیله ی القدر مقدر بنما یا الله اربعین پای پیاده حرم ثارلله سحری راه بیفتیم ز ایوان نجف همگی رو بسوی صحن اباعبدلله @raziolhossein
.     عجب شبی است شب جمعه کربلا غوغاست      شب زیارت مخصوص سیدالشهداست          🌷السلام علیک یا اباعبدالله🌷           وعلی الارواح التی حلت بفنائک علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت وبقی اللیل والنهار ولاجعله الله اخرالعهد منی لزیارتکم                  السلام علی الحسین                وعلی علی ابن الحسین                  وعلی اولادالحسین                وعلی اصحاب الحسین                       لبیک یاحسین             🌸اللهم عجل لولیک الفرج🌸       هدیه به حضرت زهرا و مادر بزرگوارشان      ام المومنین حضرت خدیجه کبری صلوات .
با همین روی سیاهم بار بستم آمدم زشت و زیبا، خوب یا بد، هرچه هستم آمدم با لباس پاره هم دارم بهای بهتری چونکه دارم دعوت از مشکل گشای بهتری با دو دست خالیم کوه گناه آورده ام بر علی مرتضا امشب پناه آورده ام بچه که بد می شود، بابا پریشان می شود او خودش منتّ کِشِ طفل گریزان می شود راه این آلوده افتاده به دریای نجف خوب شد من را سپردی دست آقای نجف هر زمانی که دلم از مردم دنیا گرفت گرد و خاک بارگاهش گرد و خاکم را گرفت می کشد بار مرا بر شانه اش تنها علی نیمه شب در می زنم این خانه را با یاعلی یا علی! ای آنکه از روی گدا غم می بری موقع افطار، ما را کربلا هم می بری رو به ایوان طلا گفتم اذان، گفتم حسین من اراد الله خواندم، پشت آن گفتم حسین خواهری از خیمه ها تا بین گودالش رسید شمر بیرون آمد و زهرا به دنبالش رسید گفت مادر؛ روبروی قبله ام محراب ریخت تشنه بودی، پیش چشمت کاسه های آب ریخت مثل تو گیسو پریشان است مادر هم حسین زنده بودی و شدی با نیزه ها درهم حسین هم روی نی، هم به زیر پای لشکر دیدمت پیکرت پاشیده بود از هم... فقط بوسیدمت @raziolhossein
بس است خواب گران، دیده باز کن ای دل خدا خدا کن و راز و نیاز کن ای دل به اشک دیده چو اسپند روی آتش باش مباش ساکت و سوز و گداز کن ای دل کریم قصد عقوبت به راحتی نکند به قصد توبه تو دستی دراز کن ای دل خود تو باعث رسوایی ات شدی یکبار قصورهای خودت را لحاظ کن ای دل خلاف روی خلاف و گناه روی گناه بیا کمی به خودت اعتراض کن ای دل! ولی همین که در این نیمه های شب اینجا نشسته ای به همه خلق ناز کن ای دل برای کرب و بلا رفتن از امام رؤوف بخواه تذکره! کسب جواز کن ای دل سپس شبیه عقیله! کنار قربانگاه تو نیز روی به سوی حجاز کن ای دل: بگو که یا نبی الله کربلا غوغاست تن حسین به خاک و سرش روی نی هاست @raziolhossein
خواب بودم، در میانِ خواب دستم را گرفت وقت غفلت "حضرت توّاب" دستم را گرفت قبلِ توبه کردنم دل را به سوی خود کشید من نگفتم که مرا دریاب، دستم را گرفت! سر به زیر و دل شکسته، از همه رانده شدم دید تنهایم خودش بی تاب دستم را گرفت روز... نه... می خواست شرمنده نباشم پیش خلق صبر کرد و در شبِ مهتاب دستم را گرفت معصیت کردم... قساوت در دلم آمد ولی اشک، این سرمایه ی نایاب دستم را گرفت وقتِ معصیت عبایش را به دورِ من گرفت آبرویم را خرید ارباب... دستم را گرفت گفتنِ یک بار ذکر دلربای "یاحسین" بیشتر از سجده در محراب دستم را گرفت تشنه بودم، بالب تشنه به سویم آمد و... ... قبل از آنی که بگویم آب دستم را گرفت روضه خوان بالای منبر از سر بر نیزه خواند روضه ی خورشید عالم تاب دستم را گرفت @raziolhossein
در سینه مان حسینیه هایی مکرم است هر شب برای روضه ات آقا محرم است ما پای شعر محتشمت سینه زن شدیم "باز این چه شورش است که در خلق عالم است" سر های ما چه قابل اگر بشکند حسین "سر های قدسیان همه بر زانوی غم است" این رستخیز سینه زدن هاست کز زمین  "بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است" هر دیده ای که گریه کند در غمت حسین یک چشم او مطابق صد چشمه زمزم است با یاد لحظه ای که علم خورده بر زمین ما گریه می کنیم به هر جا که پرچم است بی خود نمی دهند به کسی اشک ، این ثواب مخصوص دیده ای است که با دوست محرم است هر گوشه ای به داغ تو مشغول و بازهم عالم برای روضه ی داغ شما کم است ما را چه ارزشی است، به این چند قطره اشک جایی که روضه خوان عزای تو آدم است @raziolhossein