eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
7.2هزار دنبال‌کننده
528 عکس
4 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
اول شهید عشق که پامال شد تنم در صحنۀ منای تو جان عمو منم روحم گشوده بال چه حاجت به مرکبم حِرزم دعای توست چه حاجت به جوشنم شد باز عقده‌ام،توچو‌بستی به‌دست‌خویش شمشیر را به قدّ و‌ کفن را بگردنم هر چند کوچکم به تو دل بستم ای حسین! من عاشق تو هستم و فریاد می‌زنم در خاک و خون فتاده یتیم برادرت دست مرا بگیر که پامال دشمنم جان عمو به دیدن قاسم شتاب کن زان پیشتر‌ که‌ فاطمه آید به دیدنم @raziolhossein
ای تشنه‌ی سیراب ز شمشیر! حسین! گل کرده تنت ز نیزه و تیر، حسین! بر لعل تو چوب می‌زد و ابن زیاد می‌گفت: چه زود گشته‌ای پیر! حسین! @raziolhossein
ای تشنه‌ی سیراب ز شمشیر! حسین! گل کرده تنت ز نیزه و تیر، حسین! بر لعل تو چوب می‌زد و ابن زیاد می‌گفت: چه زود گشته‌ای پیر! حسین! @raziolhossein
این غنچه که زینب از خدا نام گرفت از گلشن وحی رنگ و بو وام گرفت از گریه شد آرام چو بر دست حسین قلب همه کائنات آرام گرفت @raziolhossein
عالم همه بی قرار زهرا و علی است افلاک همه نثار زهرا و علی است پُرفیض‌تر از بهشت می‌دانی چیست؟ آن سینه که دوست‌دار زهرا و علی است @raziolhossein
به نقلی سال‌روز   آن زن که هوس، مست غرورش می‌کرد حِقد و حسد از عاطفه دورش می‌کرد از بعد نبی چه فتنه‌هایی که نکرد! ای کاش پدر زنده به گورش می‌کرد! @raziolhossein
شروع نامه ام نامی کریم است که بسم الله الرحمن الرحیم است به آن نامی که شد زآن اسم اعظم   قبول  توبه  حوا  و  آدم به آن نامی که موسی خوانددرطور وز آن دریافت از حق لوحی از نور به آن نامی که چون شمع حرا شد محمد  خواند  و  ختم الانبیا  شد ظهورآن نام تا از ماء وطین کرد نبی  را  رحمة للعالمین  کرد علی زآن نام او را جانشین شد امام  اولین  و  آخرین  شد به آن نامی که بر ما روح بخشید ز نورش  زهرۀ زهرا  درخشید چه زهرایی که معنی بخش اسماست همانا  اسم  اعظم  اسم  زهراست به غیر از او که وحیش پروریده زن و یک آسمان مردی که دیده؟ خدا گر مدح او نازل نمی کرد کتاب خویش را کامل نمی کرد حساب  نام  یازهرا به  ابجد:   برآید   یا علی  و  یا محمد کسی که کفو آن نور جلی بود علی بود و علی بود و علی بود رسیدش در شب جشن عروسی عروس  آسمان  بر خاک  بوسی سفالین کوزه ای و مشکی از پوست   اثاث چشمگیر خانۀ اوست سپهر  آئینه دار  هستیش  بود رهین  آسیای  دستیش  بود حصیری گرچه فرش زیر پا داشت به روی سر همه نور خدا داشت الا ای چرخ دین را زهره زهرا به حسن خانه داری شهره زهرا زنان را با عمل ارشاد کردی "جهاد المراة " را فریاد کردی تو در شعب ابوطالب شکفتی که در شبهای خوف انگیز خفتی به طفلی داغ مادر شد نصیبت سرشک چشم و خون دل طبیبت حمایت از پدر با جان نمودی انیس او به عام الحزن بودی خدا را بنده ای یکدانه بودی پدر را دلخوشی در خانه بودی دو تن بودید او را پشتوانه تو در خانه،علی بیرون زخانه به وحدت داده هر مویت شهادت ورم کرده است پایت از عبادت تویی یاسین تویی طاهای قرآن تویی رمز اشارتهای قرآن زمین و آسمان در اختیارت تمام کهکشان ها بیقرارت الا ای کرده روحت سیر قرآن کتابت مصحف است و غیر قرآن کتابی را که با آیات والا علی با گفته تو کرده املا کتابی اینچنین والاست امروز بدست مهدی زهراست امروز @raziolhossein
در محفل عاشقان بخوان مهدی را تبریک بگو از دل و جان مهدی را در سجده پس از ولادتش دخت نبی میگفت که یارب برسان مهدی را ..... امشب که نبی خنده به لبها دارد دامان خدیجه عطر زهرا دارد می بوید و می بوسدش و از همه بیش بوسیدن دست او تماشا دارد ..... جبریل به عرش نقش کوثر زده است طوبی گل تسبیح به پیکر زده است از خانه ی کوچک محمد امشب خورشید زمین و آسمان سر زده است ...... امشب که خدیجه روی خندان دارد از عالم قدس چهار مهمان دارد زهراست به دامنش و یا در دل شب خورشید درون خانه پنهان دارد ..... امشب همه آیات جلی سجده کنند بر درگه لطف ازلی سجده کنند از بعد ولادتش به شکرانه ی دوست زهرا و محمد و علی سجده کنند @raziolhossein
ای مرهم زخم دل و غم‌خوار پدر! هم غم‌خور مادریّ و هم یار پدر در لیله‌ی قدرِ آخرِ عمرِ علی شد مهر تو، سفره‌دار افطار پدر ###### داغ است، دل لاله‌ی صد چاک دمشق زآن گل که بُوَد به تربت پاک دمشق خورشید به سوگ «امّ‌کلثوم» گریست تا ماه مدینه خفت در خاک دمشق ####### هم ماه مدینه است و هم زهره‌ی شام همه عمّه و هم خواهر و هم دخت امام ای دوست! اگر سوریه رفتی برسان از جانب ما به «امّ‌کلثوم»، سلام ######## در دفتر عشق، حرف منظوم شدم تا آینه‌دار پنج معصوم شدم هر کس به ردیف عشق نامی را خواند من خادم بیت «امّ‌کلثوم» شدم ###### هم دختر خورشیدی و هم دختر ماه هم خواهر مجتبی و هم خواهر شاه بعد از سخنان تو بگفتا زینب: لا حول و لا قوّة الّا بالله @raziolhossein
ای آینه دار پنج معصوم در بحر عفاف در مکتوم پرورده ی  دامن  ولایت مظلومه ی خاندان مظلوم قدر تو به ممکنات مجهول مهر تو به کائنات  معلوم شیرازه ی شرع از تو محکم منظومه ی عشق ازتو منظوم تو  زینب  دومی  علی  را نامند  تو را به ''ام کلثوم'' آئینه ی آفتاب و ماهی یا سیدتی به  ما نگاهی آن وقت که چارساله بودی بر صورت ماه  هاله بودی در خانه ی شیر حق به خوبی معصوم تر  از  غزاله  بودی دیری  نگذشت  کز ستم ها سرگرم به اشک و ناله بودی از آن چه به خانه ی شمارفت از  داغ  جگر  چو لاله  بودی از قول  و غزل  فراتری تو کی  حد تو این مقاله بودی؟ آئینه ی آفتاب و ماهی یا سیدتی به ما نگاهی تو محنت بی شماره دیدی غم، بیشتر از ستاره دیدی مه پاره ی دشت کربلا را در خاک، هزار پاره دیدی هم بردل پاره پاره اززهر هم پیکر  پاره پاره  دیدی پامال  تن عزیز  خود را ازمرکب ده سواره دیدی بردست حسین غرق درخون قنداقه ی شیرخواره دیدی آئینه ی آفتاب و ماهی یا سیدتی به ما نگاهی تو راز عجیب کربلایی بانوی شکیبب کربلایی هم راز شهید نینوایی دم ساز غریب کربلایی برخرمن هستی ستم کار سوزنده  لهیب  کربلایی درآتش غم اگر بسوزی باصبر، طبیب کربلایی آن جا که خطابه کارسازاست توفنده خطیب کربلایی آئینه ی آفتاب و ماهی یا سیدتی به ما نگاهی @raziolhossein
ای مرهم زخم دل و غم‌خوار پدر! هم غم‌خور مادری و هم یار پدر در لیلۀ قدرِ آخرِ عمرِ علی شد مهر تو، سفره‌دار افطار پدر @raziolhossein
با پوزش از مقامِ تو، یا باقرالعلوم آرم سخن به‌نام تو، یا باقرالعلوم گفتا نَبی سلام تو، یا باقرالعلوم وین بس به احترام تو، یا باقرالعلوم ای نام تو محمَّد و خوی تو احمدی ایثار دَر گهت، صلوات محمَّدی ای روشن از جمالِ تو افلاک، چون زمین حاکمِ به ممکناتی و، عالِم به عالَمین مشمول رحمت تو هم‌آن باشد و هم‌این تو پنجمین امامی و معصوم هفتمین سیمای تو که مَطلَعُ‌الاَنوار سرمدی‌ست آیینۀ کمال و جمال محمَّدی‌ست ای سر نهاده خلق به طوق ارادتت لطف و کرم سجیّت و جود است عادتت مِهر فلک پدیدۀ نور سیادتت ماه رجب طلیعۀ روز ولادتت ماهی که باب لطف خدا، باز می‌شود با سال‌روز جشنِ تو، آغاز می‌شود... ای باغ فَرّ و دینِ نبی را تو فرودین هم آسمان شرعی و هم آفتاب دین زینت‌فَزای انجمن زین‌العابدین چشم و چراغ محفل مولای ساجدین بر دو امام ذات شریف تو مُنتسب کَاندر ائمه نیست کسی را چنین نسب آوازۀ عدالت و وجدان، ندای تو پیک امیدبخش بشر شد صدای تو در علم و دین نوابغ عالم، گدای تو ای جدّ و مادر و پدر من، فدای تو یک جدّ تو حسین و حسن جدّ دیگرت خوانند سبط خویش، دو سبط پیمبرت ای در کتاب حق به مَدیحت کلام‌ها از ما به حضرتت صلوات و سلام‌ها پیدا ز نسل پاک تو آمد امام‌ها پروردگان مکتب عِلمت هشام‌ها هر یک به علم خویش خردپرور عموم از یُمن دانش تو، شکافندۀ علوم ای رونق از تو منبر و محراب یافته علم تو ذره‌های اتم را شکافته دردا کسی به ایدۀ تو ره نیافته از اینکه آفتاب به قبر تو تافته خوناب غم ز دیدۀ افراد می‌رود با اینکه ایده‌های تو بر باد می‌رود ای معنی نماز بیا و نماز کن روی نیاز بر در آن بی‌نیاز کن دستی برای عرض تمنّا دراز کن روح دعا تویی، به دعا لب تو باز کن زانفاس خود به پیکر ایمان حیات بخش اسلام را ز چنگ حوادث نجات بخش من کیستم که وصل تو را آرزو کنم زین کمترم که با تو دمی گفتگو کنم اما دقایقی که به سوی تو رو کنم از خاک دَرگهت طلب آبرو کنم هر چند رو سیاه ولی من موّحدم مدّاح اهل‌بیت، غلامت «مؤیّدم» @raziolhossein
شمیم عشق می‌رسد دوباره بر مشام ما نسیم رحمت خدا وزد به خاص و عام ما مگر بهشت آرزو گشوده شد به نام ما مگر خدای خواسته جهان شود به کام ما که بهر دل‌شکستگان در امید باز شد هزار قفل غم ببین که بی‌کلید باز شد... شمس ضحی که می‌دمد ماه ز هر نظاره‌اش بود طلوع این قمر تجلّی دوباره‌اش تا که نگاه می‌کند بر رُخ ماه‌پاره‌اش غرق ستاره می‌شود کنار گاهواره‌اش نهم امام را به‌ بر، امام هشتم آورد بضعۀ دوم نبی، کوثر دوم آورد خوی و خصال مصطفی، علم و کمال مرتضی شرم و حیای فاطمه، حُسن و جمال مجتبی زُهد امام چارمین، عزم شهید کربلا حکمت باقرُ الحِکَم، دانش صادقُ الوَرا کَظم امام کاظم و صبر رضا در او بُوَد وجود او به ملک جان، کمال آرزو بود... ای به سریر عصمت از بعد رضا قدم زده به هشت سالگی دم از امامت اُمَم زده به قله‌های مکرمت، کرامتت علم زده اساس واقفیّه را ظهور تو به هم زده تویی که شد ز نور تو طلوع صاحب الزمان پُر برکت‌ترین کسی که آمده‌ست در جهان فروغ بزم قدسیان، چراغ آسمان تویی مُدوّر زمین تویی مُدبّر زمان تویی خدای را امین تویی جهات را امان تویی تجسم یقین تویی فراتر از گمان تویی تو وارث پیمبری شافع روز محشری قسم به کوثر خدا خیر کثیر کوثری... @raziolhossein