eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
9.7هزار دنبال‌کننده
734 عکس
7 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
سپاه را چقدر سیر کرد آب فرات چه زود این همه تغییر کرد آب فرات چه کرد با جگر تشنه‌ها؟ نمی‌دانم رباب را که زمین گیر کرد آب فرات رباب را چقدر در حرم خجالت داد همان دو لحظه که تأخیر کرد آب فرات سفید شد همۀ گیسویش یکی به یکی عروس فاطمه را پیر کرد آب فرات همان که آبرویت را ز گریه‌اش داری سه شعبه در گلویش گیر کرد آب فرات دو قطره آب ندادی و شاه عطشان را چقدر حرمله تحقیر کرد، آب فرات! دوباره آب رسید و دوباره شیر آمد ولی چه سود، کمی دیر کرد آب فرات تمام اهل حرم تشنه، اسب‌ها سیراب سپاه را چقدر سیر کرد آب فرات @raziolhossein
رباب بودی با گریه رَبِّ آب شدی در این یکی دوسه ماهه چقدْر آب شدی بجای جعده شدی هدیه بر بنی الزهرا دعای فاطمه بودی که مستجات شدی بنا نبود که جلوه کنی در این عالم کنار نور عقیله تو در حجاب شدی زبسکه خاک سرت ریختی زداغ حسین ترک ترک شده همرنگِ با تراب شدی عروس فاطمه بودی که رفتی از یثرب همین مدینه !!!کنیز حرم خطاب شدی زگریه زیر دو چشمت شیار افتاده بیاد لب لبِ ششماهه ات کباب شدی چنان حسین عوض گشته شکل صورت تو زبسکه سوخته در زیر آفتاب شدی دمی که  حنجرِ پاشیده را بغل کردی توهم زخون گلوی علی خضاب شدی به دست ِ خالی و لالایی تو خندیدند به روی ناقه تو یک لحظه غرق ِ خواب شدی زنی مقابل تو شیر داد؛ طفلش را چقدر یادعلی اصغرت عذاب شدی میان طشت، خجالت کشید از تو حسین دمی که وارد آن مجلس شراب شدی اشاره کرد یکی بر سکینه دختر تو برای حفظ امانت در اضطراب شدی عروسِ حضرت زهرا زمانه با تو چه کرد به شهر شام زنِ خارجی خطاب شدی @raziolhossein
لالا بر آن که خواب ندارد چه فایده ماندن بر آن که تاب ندارد چه فایده گیرم تو را حسین بگیرد، بغل کند وقتی دو قطره آب ندارد چه فایده احساس مادری به همین شیر دادن است آری ولی رباب ندارد چه فایده انداخته حِرز، اگر چه به گردنت تا صورتت نقاب ندارد چه فایده پرسش نکن سه شعبه برایم بزرگ بود وقتی کسی جواب ندارد چه فایده با چه سر تو را به نی بند می کنند زلفی که پیچ و تاب ندارد چه فایده @raziolhossein
بدون معجر هم می‌کند حجاب رباب ز نور فاطمه دارد به خود نقاب رباب کدام قافیه خوب است شعر مرثیه را بدون وقفه دلم داد زد رباب رباب ز داغ سینه‌ی خشکیده از عطش بی شک تمام عمر به خود می‌دهد عذاب رباب به التماس، اباالفضل زیر لب می‌خواند به گوش مشک علی و به گوش آب رباب از آن زمان که به دنبال آب رفته حسین ندیده است علی را مگر به خواب رباب پس از امام که مانده‌ست پیکرش بر خاک نشسته است فقط زیر آفتاب رباب نجات بخش حسین است از جفای یزید چه کرده است در آن مجلس شراب رباب به گوش او نرسد کاش گریه‌ی نوزاد که از صداش میوفتد به اضطراب رباب @raziolhossein
در عزایت آیه ی تطهیر گریه میکند دوست‌‌ و دشمن ، جوان و پیر گریه میکند زود میفهمم که حال و روزم اصلا خوب نیست تا که چشمم پیش نامت دیر گریه میکند روضه خوان تا گفت یا مظلوم، دیدم فاطمه بر تو ای مظلوم بی تقصیر گریه میکند گریه‌کن‌ها رفته اند اما حسینیه هنوز در سکوتی محض دارد سیر گریه می‌کند گوشه ای تنها نشسته اشک میریزد رباب آه، این زن واقعاً دلگیر گریه می کند یاد آن ساعت که پشت خیمه ها شاه غریب قبر را میکَند با شمشیر.... گریه میکند بین خیمه ناله میزد ظهر از بی شیری اش شب چرا با سینه ی پر شیر گریه میکند سنگ ها بوسه به پیشانی طفلش میزنند مادرانه پای این تصویر گریه میکند @raziolhossein
شکسته پشت غم از بار غصه های رباب از آن زمان که شنیده است ماجرای رباب به سوز سینه ی گهواره داغ غم زده است شرار زخم دل خون لای لای رباب و تار صوتی آتش گرفته می فهمد که آمده چه بلایی سر صدای رباب برای کودکش آنقدر آه و ناله نکرد که چشم مشک پر از اشک شد بجای رباب به جان گریه ی شش ماهه روی دست حسین کسی نریخته اشکی مگر به پای رباب قنوت صبر گرفته برای حلق علی خدا کند به اجابت رسد دعای رباب میان هلهله ی چنگ و های و هوی رباب سه شعبه زخم زد و ناله شد نوای رباب و ناگهان پر و بال فرشته ها تر شد به خون کشته ی مظلوم کربلای رباب "رقیه" آمده از یک فرشته می پرسد پیام تسلیت آورده ای برای رباب؟ و فکر می کنم آب فرات گل شده است که ریخته به سرش خاک، در عزای رباب خدا به داد دل خاطرات او برسد چه می کشند خیالات انزوای رباب @raziolhossein
از تیر بر گلو بود، بغضی که در گلو داشت یادش بخیر روزی ، این مادر آرزو داشت با یاد حنجری که شد پاره گریه می کرد لالا همین که می خواند گهواره گریه می کرد دندان نداشت وقتی ،  جان داد طفل شیری از حنجرش در آمد ، دندانه های تیری تیر از کمان که آمد، اول به حنجرش خورد  بعد از گلو در آمد ، بر قلب مادرش خورد یک سال داغدار پاشیدن گلو بود با کودکی خیالی مشغول گفتگو بود ... از زه صدا در آمد ، از حلق پاره ات  نه ! بر نیزه بند آمد ، اشک از نظاره ات ؟ نه ! در معرکه به دور از چشم رباب رفتی آغوش من چه کم داشت ،بر نیزه خواب رفتی سنگت زدند و حتی ، یک آه هم نگفتی بالا نشینم ای کاش ، از روی نی نیفتی @raziolhossein
آه یا رباب دارد رباب صحبت سربسته با فرات لب تشنه بود اصغرم ای بی وفا فرات @raziolhossein @raziolhossein1
در آسمان کرببلا، کم ستاره نیست امّا به دل‌رباییِ این ماه‌پاره نیست گهواره‌اش به بحر گنه، دست‌گیر ماست این کشتی نجات بُوَد، گاهواره نیست "در یک شکوفه نیز شکوه بهار هست" نامش علی است، شیر بخوان، شیرخواره نیست قنداقه را به معرکه‌ی عشق می‌برند "در کار خیر، حاجت هیچ استخاره نیست" با یک نظر گرفت گلوی سه‌شعبه را نازم به تیغ طفل که جز یک نظاره نیست! با گریه‌اش ز مادر و با خنده از پدر اشکی گرفته است که آن را شماره نیست بر غربت حسین، گلوی علی گواست با هیچ کس چنین سند پاره پاره نیست دیشب صدای گریه‌‌اش از عرش هم گذشت امشب علی کجاست که در گاهواره نیست؟ باید کنار گریه، صبوری کند رباب جز اشک، غیر صبر، دگر راه چاره نیست با نی بگو که زخمیِ تیر سه شعبه است این حلق را که طاقت زخم دوباره نیست در آسمان که سرخ شود موقع غروب آیا به یاد حنجر او یادواره نیست؟ "تربت"! بس است شرح غم بی کرانه‌اش بحری است بس عمیق که آن را کناره نیست غزلی عاشورایی در ۱۲ بیت از ۹ شاعر، به ترتیب آقایان: + + @raziolhossein
.     عجب شبی است شب جمعه کربلا غوغاست      شب زیارت مخصوص سیدالشهداست          🌷السلام علیک یا اباعبدالله🌷           وعلی الارواح التی حلت بفنائک علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت وبقی اللیل والنهار ولاجعله الله اخرالعهد منی لزیارتکم                  السلام علی الحسین                وعلی علی ابن الحسین                  وعلی اولادالحسین                وعلی اصحاب الحسین                       لبیک یاحسین             🌸اللهم عجل لولیک الفرج🌸       هدیه به حضرت زهرا و مادر بزرگوارشان      ام المومنین حضرت خدیجه کبری صلوات .
. رجب! که ماه تو را فیض روز و شب دادند رجب! که نهر بهشتی تو را لقب دادند: حسین بین دو تا نهر آب عطشان بود فرات اگر چه به دشت بلا خروشان بود خروش اشک من از خشکی لبش باشد حضور قلب من از فیض یا ربش باشد همیشه از کرمش زیر منت اویم به جانب حرمش السلام می گویم سلام کرب و بلا! حاجتم شده این بار زیارت رجبیّه! به زیر قُبّه ی یار سلام کرب و بلا! کاش نیمه ی این ماه به یاد داغ عقیله رِسَم به قربانگاه شکست این دل عاشق به رسم هر روزی دوباره آمده یادم چه بیت جانسوزی: «چه کربلاست که آدم به هوش می آید هنوز ناله ی زینب به گوش می آید» @raziolhossein
آقای من که فخر بنی آدمی حسین نه عشق من که عشق همه عالمی حسین بر روی هر کسی در دل وا نمیکنم تنها شما به خانه دل محرمی حسین نوکر همیشه فخر به آقاش می کند من فخر میکنم که تو اربابمی حسین هرکس شبی گدای کرم خانه تو شد فردا شود برای خودش حاتمی حسین باب الحسین روز قیامت قیامت است هر کس حسینی است ندارد غمی حسین جمع اند دور تو همه نوکران تو جنت کجا و لذت دورهمی حسین از من بگیر زندگی بی حسین را ای وای اگر جدا شوم از تو دمی حسین نصب است کهنه پیرهن تو به عرش حق داری عجب حسینه و پرچمی حسین ای کعبه ای که سوختی از سوز تشنگی هر چشم ماست در غم تو زمزمی حسین آب فرات مهریه مادر تو بود دشمن نداد بر تو از آن یم نمی حسین لعنت به حرمله که به طفلت نکرد رحم بر قلب تو گذاشت عجب ماتمی حسین یک طفل شیر خواره چقدر آب می خورد بس بود بهر غنچه تو شبنمی حسین هی سمت خیمه رفتن و برگشتن تو چیست شرمنده رباب شدی ، درهمی حسین @raziolhossein