#حضرت_معصومه
#دوبیتی
بس در حرم تو سوز و آهم دادند
تخفیف به نامۀ گناهم دادند
با اذن تو، ای فاطمۀ معصومه
در وادی فاطمیه راهم دادند
_
از کفش کنِ تو طور موسی پیداست
در هیبت تو زینب کبری پیداست
ای از حرم تو باز ، باب الزهراء
از تربت تو تربت زهرا پیداست
___
کاش از حرمت صدای ما را ببرند
پیغام بسوی قبر زهرا ببرند
ما عقدۀ بانوی مدینه داریم
ما را سرِ قبر مخفی آیا ببرند
#محمود_ژولیده
@raziolhossein
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
من و کنیزی آل عبا خدا را شکر
من و حریم ولی خدا خدا را شکر
کنیز فاطمه بودن چه عزتی دارد
من و عنایت خیر النسا خدا را شکر
مرا به رخصت زینب خدا پناهم داد
که با حسین شدم آشنا خدا را شکر
خدا نوشت شوم مادر حسین و حسن
کشید آخر کارم کجا خدا را شکر
خدا نوشت که من مادر اباالفضلم
که او شود به حسینم فدا خدا را شکر
شوند جمله پسرهای من غلام حسین
کنند نوکری مجتبی خدا را شکر
عزیز فاطمه! زینب! بیا در آغوشم
بیا به دامن مادر بیا خدا را شکر
نویدِ پورِ علمدار داده مولایم
برای یاری کرب و بلا خدا را شکر
برای روز علمداری اش دعا بکنیم
که هست آبروی خیمه ها خدا را شکر
شنیده ام که دو دستش ز تن جدا گردد
به تیر و نیزه شود مبتلا خدا را شکر
شنیده ام که به صورت فتد زمین بی دست
مگر که خیمه بماند بجا خدا را شکر
شنیده ام زتعصب پس از شهادت هم
سری برآورد از نیزه ها خدا را شکر
شنیده ام که حسین از قفا شود بی سر
و اهل کوفه کنند از جفا خدا را شکر
شنیده ام که لباس اسیری ات بر تن
کُنی کنارِ تنِ سر جدا خدا را شکر
شنیده ام که شود پاره پاره معجرها
حجاب کس نشود بر ملا خدا را شکر
پس از گذشت اسارت که از سفر آیی
سپاهِ خصم در آید ز پا خدا را شکر
#محمود_ژوليده
@raziolhossein
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
خون قلبم نه ز داغ پسرم ریخت حسین
آسمان از غم تو روی سرم ریخت حسین
زینب آن نیست که پیش از سفر از پیشم رفت
از غم موی سپیدش جگرم ریخت حسین
خواهرت گفت که از نیزه دهانت خون شد
ناگهان بند دل از این خبرم ریخت حسین
من شنیدم بدنت زیر سم اسبان رفت
تنت انگار که پیش نظرم ریخت حسین
گفت راوی که جگر گوشه اَت ارباً ارباست
از دلم سختیِ داغ پسرم ریخت حسین
در ره یاری ارباب پسر یعنی چه؟
شکر ، پیش قدمِ تو قمرم ریخت حسین
مادر آن است که یار غم زهرا بشود
پس چه بهتر که به پایت ثمرم ریخت حسین
پسرانم همه بودند سپرهای حسین
سپر من همه در حفظ حرم ریخت حسین
آب اگر ریخت ز مشک پسرم ، شرمنده...
آبرو بود که از چشم ترم ریخت حسین
مرغ باغ ملکوتِ تو شده عباسم
او به پرواز شد و بال و پرم ریخت حسین
مادرت آمد و دست پسرم را بوسید
عرق شرم ز روی پسرم ریخت حسین
#محمود_ژولیده
@raziolhossein
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
ای به حرم، هدیۀ پروردگار
بحرِ کرم، واسطۀ کردگار
ای دلت از غیرِ تولا جدا
صاحبِ اِجلال، کنیز خدا
ای ز ازل منتصبِ مصطفی
تا به ابد منتخبِ مرتضی
یارِ علی بوده ای از دیرباز
ساخته ای فاطمه را سرفراز
مَرتبَتت، مادریِ ماهتاب
مَنزلَتت، همسریِ آفتاب
کیست شود فاطمه را جانشین
همچو تو ای حضرت ام البنين
بال و پرِ معنویِ بیت وحی
فاطمۀ ثانویِ بیت وحی
چار گل فاطمه را مادری
مادرِ پُر مهرِ چهار اختری
مادر چار عاشقِ سر باخته
دل به قضا، جان به قدر باخته
.
.
مادر دلدار، سلامٌ علیک
اُمِ علمدار، سلامٌ علیک
بسکه دلت بوی گلِ یاس داد
خالقِ گُلها به تو عباس داد
هست گر عباسِ تو ذُخرُالحسین
از تو ذخیره ست، بر آن نورِ عین
مهدِ دلیران، سرِ دامان توست
روحِ شجاعت، ز شبستان توست
ای بفدای گُلِ بستانِ تو
روشنیِ شمعِ شبستانِ تو
ماهِ حرم، روی ابالفضل بود
تکیه به بازوی ابالفضل بود
بود در آن قلقلۀ دشمنان
هیبتِ سقای حرم پاسبان
هیچ تو دانی که امیدت چه شد؟
قامتِ عباسِ رشیدت چه شد؟
چون پسر فاطمه بیتاب شد
رفت که آب آورد و آب شد
آه ز یادآوریِ نخلها
دشمن و پنهانگری نخلها
من چه بگویم، ز رشیدی غریب
در وسطِ حیله و مکر و فریب
دستِ علمدار کمین خورد، وای
ساقیِ دلدار زمین خورد، وای
با همه بی دستی و بی یاوری
باز رجز خواند سوی لشکری
تا که به یاریِ حسینت شتافت
تیغ، سرِ ماهِ منیرت شکافت
تیر به چشمانِ قمر تا نشست
پشت و پناهِ حرم از پا نشست
گفت: اَخا اَدرک اَخا یاحسین
دیدنِ عباس بیا یاحسین
ساقی اَت از شوقِ لقا مست شد
در طلبِ وصلِ تو، بی دست شد
نامِ تو دارم به لبم زمزمه
آمده بالینِ سرم فاطمه
#محمود_ژولیده
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_مدح
#دوبیتی
چون فـاطـمـه مظهر خـدای یکتاست
انـوار خــدا ز روی زهـرا پـیـداسـت
همتای علی،در دوجهان بی همتاست
زهـراست محـمد و محـمد زهـراست
#حبیب_الله_چائیچان #حسان
با نـام تـو دل چـه با صـفـا می گـردد
با مـهـر تو دل ز غـم رهـا می گـردد
بـاشـی تو کـلـیـد راز هـسـتـی زهـرا
با نـام تـو قـفــل بـسـتـه وا مـی گـردد
#محمد_خراطی
یا فاطمه از تو دلْ بریدن سخت است
پا از سر کوی تو کشیدن سخت است
بـــر زائـــر تــو کــه از ره دور آیــد
برگشتن و قـبـر تو ندیدن سخت است
#سیدمحمد_خسرونژاد
دلی که نیست در او مهرفاطمه سنگ است
چرا که مهر حق و مهر اوهماهنگ است
اگر قـدم نـگـذارد به عـرصـۀ محـشر
کمیت جمله شفاعت کنندگان لنگ است
#محمود_ژولیده
عـمـريـست رهـيـن مـنّـت زهـرائـيـم
مــشـهـور شـده بـه عـزّت زهـرائـيـم
مـُرديـم اگـر بـه قــبـر مـا بـنـويـسـيـد
مـا پـيـر غــلام حـضـرت زهـرائـيــم
#جواد_حیدری
یکــتا گُهـر بـحـر رسـالت زهـراست
محبوبه حق، ظرف ولایت زهراست
هـمـتـای عـلـی، نـور دو چـشـم احمد
سـرچـشـمۀ دریـای امامت زهـراست
#سیدرضا_طباطبائی
همت و توفیق خواهم از خدای فاطمه
تا بگویم روز و شب مدح وثنای فاطمه
گر نمیشد خلقت نور علی در روزگار
همسری پیدا نمی شد از برای فاطمه
#جوهری
یا فـاطـمـه! روز حـشـر سـتـّاری کن
دل سـوخـتگـان را ز کرم، یاری کن
ما بـا هـمه گفـتـیـم که بـا فـاطـمـه ایم
تــو نــیــز بـــیــا و آبـــروداری کــن
#محمد_رستگار
ما زنـده به لطف و رحمت زهـرائیم
مـأمـور بــرای خـدمـت زهــرائــیــم
روزی که تـمـام خلق حـیـران هستند
مـا مـنـتـظـر شـفــاعـت زهــرائــیــم
#جواد_حیدری
تامادرِ دهر زاده فرزند ونژاد
صدگونه پسرچو انبیا زاد ونهاد
دختر که نبی شود نپرورد جهان
چون برتر ازانبیا یکی فاطمه زاد
#فواد_کرمانی
چون فاطمه مظهر خدای یکتاست
انوار خدا ز روی زهرا پیداست
همتای علی، در دو جهان بی همتاست
زهراست محمد و محمد زهراست
#حبیب_الله_چائیچان #حسان
@raziolhossein
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
از گُل یاس یاد باید کرد
یاد کوثر زیاد باید کرد
یاد کن اَختران مولا را
روضۀ دختران زهرا را
یاد اُخت الحسین یاد حسین
مونس زینب ، امتداد حسین
بانوی بانوان هر دو جهان
ام کلثوم ، تاجدارِ جنان
همه جا مثل سایه با زینب
بر لبش صبح و شام یا زینب
کیست این سایه ، شاخۀ طوبا
اولین روضه خوان عاشورا
یا حسینش همیشه بر لب بود
اولین نوحه خوان زینب بود
داشت بر لب میان اهل حرم
درد دل با پیمبر اکرم
ما که مهمان کربلا بودیم
ما گرفتار هر بلا بودیم
خون ز دلها چکید یا جدّا
جان به لبها رسید یا جدّا
ظلم و جورِ حرامیان دیدیم
سنگ باران ز کوفیان دیدیم
وای از کوفه و پذیرایی
دخترانت همه تماشایی
دید چشمان ما جنایت را
معجر زخم آل عصمت را
روز پَرده نشینی از ما رفت
آبرویی ز آل طاها رفت
ناقه ها بی جهاز و ما خسته
دستهامان به ریسمان بسته
بود چشمان مَردمان بر ما
پوستها سوخته شد از گرما
بهتر ای مادرا نبودی تو
وسط ماجرا نبودی تو
حَرمی را که هیچ مَحرم نیست
غیر نامَحرمش مجسّم نیست
بعد ظلم حرامیِ ملعون
همه غارت زده همه محزون
بود بی سایۀ برادرها
گریه ها گریه های دخترها
شاهد ظلم بی حساب شدیم
وارد مجلس شراب شدیم
لب و دندان ز چوب کینه شکست
مادرا حرمت سکینه شکست
نام او را چه زشت می بردند
پیش زینب شراب می خوردند
روز ما سخت روزگاری شد
که حسینت به طشت قاری شد
چشم تو در عزای او گرید
تا قیامت برای او گرید
دخترانت بلند می گِریند
نوحه سر می دهند می گریند
نام ما تا ابد به شام آید
منتقم روز انتقام آید
#محمود_ژولیده
@raziolhossein
یااباعبدالله
حال و هوا به آب و هوا خوش نمی شود
بی کربلا بهشت برین هم بساز نیست
#محمود_ژولیده
@raziolhossein
#امام_باقر_ولادت
#دوبیتی
اسرار علوم حَیِّ سرمد آمد
آئینۀ جمع آل احمد آمد
جبریل ز عرش این خبر آورده
تبریک که دومین محمد آمد
انوار دوعین است امام باقر
سبط الحسنین است امام باقر
فرزند حسن ز مادر، اما ز پدر
دلبند حسین است امام باقر
ما ذاکرِ باقریم و هو هو زده ایم
در محضر علم و فضل زانو زده ایم
تا فاطمه ما را ز کرَم رد نکند
بر سبط حسین و حسنش رو زده ایم
#محمود_ژولیده
@raziolhossein
#امام_هادی_شهادت
آن دشمنی كه بر جگرم نقش غم كشید
جان از تنم به حربۀ زهرِ ستم كشید
ابنُ الرضایم و ز رضا ارث برده ام
زهر جفا مرا به همان پیچ و خم كشید
در احتضارم و بدنم درد می كند
این سَمّ جان شكار ، توان از دلم كشید
وقتی كه دید، تشنگی ام قاتل من است
جان را اَجل ز سینۀ من لاجَرم كشید
عمرم شبیه مادر پهلو شكسته شد
نخل جوانی ام ثمر از عمرِ كم كشید
جز زهر كینه مایۀ آرامشم نشد
دریا ز موج خسته شد و چشمه نَم كشید
این ظلم ها هدایت ما را عوض نكرد
شكر خدا، ولایت ما تا عجم كشید
نام علی و فاطمه جاوید مانده است
دشمن خیال كرد بر آنان قلم كشید
ما روی دوش، پرچم عصمت كشیده ایم
دردا، عدو علیه عدالت علَم كشید
دنیا كه خود به خود، قفسِ جانِ خسته بود
تبعید هم به گوشه ای از مَردمَم كشید
از آفتاب زندگی ام بهره كم گرفت
شرمنده ام كه سختی از آن اُمتّم كشید
افطار كردم و جگرم پاره پاره شد
جدّم رسید و وقت سحر در برم كشید
در آخرین نفس، پسرم چون بغل گشود
بُغضش گرفت و پارچه ای بر سرم كشید
طاغوت، با سلالۀ زهرا چه ها نكرد
ما را برون ز خانه چو یك متّهم كشید
بالا گرفت كار جسارت به اهل بیت
كارم به سوی بزم شراب و ستم كشید
من وارث بلای خرابه نشینی ام
سوز دلم دوباره به درد و اَلَم كشید
ای كربلا! چو شاهدِ ویرانی ات شدم
گویی كه ابن سعد سنان بر تنم كشید
بهتر كه قبر مادر ما مخفیانه ماند
ورنه كدام حرمله دست از حرم كشید
#محمود_ژولیده
@raziolhossein
#امام_جواد_ولادت
روز و شب ذکر ربَّنا زیباست
چقدَر در سحر خدا زیباست
دیده زیبا شناس اگر باشد
شب معراج مصطفی زیباست
از تولّا چه نعمتی برتر
چقدر حب مرتضی زیباست
حرف ریحانة النبی که شود
سخن از ٱسوةُ النسا زیباست
از ازل فکر و ذکر ما حسن است
تا ابد وصف مجتبی زیباست
هر که خیمه نشین شود، داند
خیمۀ شاه کربلا زیباست
نه فقط ذکر پنج تن خوبست
صحبت از هر امامِ ما زیباست
به جوادالائمه که برسیم
خنده های امام رضا زیباست
به دعای رضا فرج آمد
پسر ثامن الحجج آمد
هر دلی را خدا دهد برکت
محض ابن الرضا دهد برکت
از جوادالائمه حتی بر
هَل أتا هم خدا دهد برکت
نه فقط بهر عالم و آدم
بهر آل عبا دهد برکت
با قدمهای پر ز نور اوست
که خدا بر رضا دهد برکت
روز تکمیل دین غدیر، اما
با جواد این عطا دهد برکت
اهل جودِ جواد اینگونه است
کند انفاق تا دهد برکت
ما و عادت به آیۀ تطهیر
آیۀ إنَّما دهد برکت
از جوادالائمه حاجت خواه
او به دنیای ما دهد برکت
به دعای رضا فرج آمد
پسر ثامن الحجج آمد
صورتش وجهِ داوری دارد
جلوه های پیمبری دارد
گر تجلی کند، دو صد یوسف
سرِ بازار، مشتری دارد
در میان ائمه، ذکر جواد
بخدا حال دیگری دارد
سرِ سجاده، وقت راز و نیاز
تا دم صبح دلبری دارد
او مددکار هر ٱلوالعزم است
به رسولان چه سروری دارد
در زمان مناظره با خصم
به زبان، تیغ حیدری دارد
چون کند احتجاج در دینش
منطق گرم کوثری دارد
هر چه گویم به وصف و قدر او
مدح او باز برتری دارد
به دعای رضا فرج آمد
پسر ثامن الحجج آمد
دل بابا برای او بیتاب
دل مادر از این پسر شد آب
یکی یکدانۀ رضاست جواد
آمده از صدف دُرِ نایاب
نسل او نسل حضرت زهرا
کوثر دیگرِ ٱلوالباب
حیدر دیگر است بر منبر
حسن دیگر است در محراب
از جمالش بر آمده خورشید
وز نگاهش در آمده مهتاب
او علی اکبر امام رضاست
نور چشمان حضرت ارباب
گر طریق جواد میجویی
بنشین در مسیر طفل رباب
نامش از جود حق گرفته شده
کامش از کربلا چشیده تراب
به دعای رضا فرج آمد
پسر ثامن الحجج آمد
کام او از عسل گواراتر
نفَسش از همه مسیحاتر
به یقین از تمام عالمیان
گُهر پاک اوست والاتر
مَقدمش رفع فتنۀ دوران
دشمنش از همیشه رسواتر
سائل او نگفته بهره برَد
کیست از این امام آقاتر
دمبدم یاد مادرش زهراست
چشم او روز و شب چو دریا تر
جگرِ او ز زهرِ همسر آب
غربتش از حسن معماتر
وقت جان دادنش به حجرۀ خود
از امامِ رئوف تنهاتر
هر چه گوئیم از غم و دردش
غصۀ اوست باز بالاتر
به دعای رضا فرج آمد
پسر ثامن الحجج آمد
#محمود_ژولیده
@raziolhossein
#امام_حسین_مناجات
ما مصیبت زدهی کرب وبلاییم حسین
بال و پر سوختهی آل عباییم حسین
بسکه خون دل از این دیده ز غمهای تو رفت
همنشین لب دریای بکاییم حسین
عمر دنیا نرسد چون به عزاداری تو
تا قیامت ز غمت عقده گشاییم حسین
روز محشر که همان یوم یفرّالمرء ست
ما سراسیمه به سوی تو بیاییم حسین
چون که احداث شود منبر منصور ملک
باز پا منبری یار تو ماییم حسین
همه آبادی دل از کرم مادر توست
ورنه ویرانه دل از شام بلاییم حسین
ما خجالت زدهی غافله سالار غمیم
که سر افکندهی «نحن الاسراءیم» حسین
چادر و معجر و عمّامه اگر سوخته شد
ما به جا مانده از آن سوختههاییم حسین
چون برآریم به عشق تو سر از خاک مزار
گرد راه پسر خیر النسائیم حسین
تا شویم عارف و آمادهی ایام ظهور
بر سر و سینه زنان غرق دعاییم حسین
#محمود_ژولیده
@raziolhossein
#امام_کاظم_شهادت
#حضرت_موسی_بن_جعفر_شهادت
قعر سجون، به واژه که معنا نمیشود
در چاه، جای یوسف زهرا نمیشود
چندین سیاه چال در اعماق یکدگر
اینجا که جای این قدِ رعنا نمیشود
تاریکتر ز شامِ سیه سِجنِ من شده
نور خدا، نهان دلِ شبها نمیشود
ممنوع شد اگرچه ملاقاتِ من، ولی
دیوار و در که مانعِ زهرا نمیشود
این گردنِ شکسته ی زنجیر بسته ام
حتی برای سجده کمی تا نمیشود
کوبیده ساقِ پای من از حلقه ی قیود
این استخوانِ خورده گِره وا نمیشود
با زهرِ کین، گلوی منِ روزه دار سوخت
افطار من که سیلیِ اعدا نمیشود
بر غربتم اگرچه رضا روز و شب گریست
اما غمم، مصیبت عظما نمیشود
با روضه های جدّ غریبم گذشت عمر
دردم بدونِ گریه مداوا نمیشود
این سالهای سخت به زندان، چو یک شبِ...
زندانِ سختِ زینب کبرا نمیشود
چندین کفن به جسم من، ای وای یک کفن...
بهر عزیز فاطمه پیدا نمیشود
زیر سمِ ستور، چه میمانَد از بدن
این جسمِ خاکمال شناسا نمیشود
چیزی نمانده تا سحرِ فجرِ انتقام
خورشید، پشت ابر تماشا نمیشود
یا صاحب الزمان بنما ذوالفقار را
چاره بجز قیام تو مولا نمیشود
#محمود_ژولیده
@raziolhossein