eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
9.7هزار دنبال‌کننده
734 عکس
7 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
سوگند به انکه این کرامت دادت ما را نبری امام رضا از یادت تا اینکه گره ز کار او  باز کنی دل خورده گره به پنجره پولادت در خیمه ی  آه و زمزمه گریه کنیم در هیأت عاشقان همه گریه کنیم از «یابن شبیب» گفتنت فهمیدیم باید به حسین فاطمه گریه کنیم ای کاش که قسمتم مکرر می شد با آینه اشک من برابر می شد در کنج رواق صحن گوهر شادت یک شب دل خسته ام کبوتر میشد ذکر تو به هر بهانه می گیرد دل در صحن تو آشیانه می گیرد دل از سفره ی اشک زایران تو , رضا سهمیه ی آب و دانه میگیرد دل آورد نسیم صبح تا بوی رضا پر زد دل بیقرار من سوی رضا یارب به کرامت تو سوگند ، ببخش آهوی٭ «کمیل» را به آهوی رضا ٭ آهو : عیب ، نقص @raziolhossein
 این جا ره امید کسی سد نمی شود کس نا امید از حرمت رد نمی شود این جا دعا به مرز اجابت رسیده است راه دعای اهل دعا سد نمی شود مهمان این حریم بهشتی، بهشتی است حال کسی که با تو بود بد نمی شود بین همه ز رأفت تو صحبت است وکس مانند تو به مهر زبانزد نمی شود ای انعکاس مهر چنان تو کسی دگر آئینه دار خُلق محمدّ نمی شود حسرت بَرد کسی که به چندین بهار عمر بهر زیارت تو مقیّد نمی شود هرکس رسیده است به جائی ز لطف توست بی التفات تو که مؤید نمی شود بی بهره از ولایت تو روز رستخیز مستوجب عنایت ایزد نمی شود بسیار رفته است «وفائی» سفر ولی جائی دگر به خوبی مشهد نمی شود @Raziolhossein
دامن آلوده و بار گناه آورده ام گر چه آهی در بساطم نیست آه آورده ام هر که بودم هر که هستم با کسی مربوط نیست بر امام مهربان خود پناه آورده ام هر که آرد تحفه ای در محضر مولای خود من دو دست خالی و کوه گناه آورده ام در کرم شه را گدا باید گدا را نیز شاه من گدا دست گدایی سوی شاه آورده ام بر کبوترهای صحنت هدیه ی ناقابلی است گندم اشکی که در این بارگاه آورده ام ناله ام در سینه، اشگم در بصر، سوزم به دل نامه ای چون دود آه خود سیاه آورده ام نی عجل با کوه عصیان عفو، نازم را کشد رو به سوی مظهر عفو اله آورده ام ذرّه بودم زائر شمس الشّموسم کرده اند قطره ای بودم به این دریا پناه آورده ام گر چه هستم قطره ای ناچیز، یک دریای اشک هدیه بر مولای خود روحی فداه آورده ام هر فقیری هست دست خالیش سرمایه اش من فقیرم دست خالی را گواه آورده ام «میثما» مولا اگر پُرسد چه آوردی بگو سر به خاک زائرت از گرد راه آورده ام @Raziolhossein
بیمارم و پای تا به سر دردم من از بهر شفا سوی تو رو کردم من مولا تو مرا شفا دهی یا ندهی از مقصد خویش بر نمی گردم من ....... روزی به طبیب عشق از صدق و صفا گفتم که بگو درد مرا چیست دوا گفتا که اگر دوای دردت طلبی بشتاب به دربار شه طوس رضا @raziolhossein
با ذکر قبول   صلوات آمده ایم دنبال رسول  صلوات  آمده ایم امشب به زیارت تو از باب جواد با اذن دخول  صلوات  آمده ایم ..... از غیب صدای رفت و آمد آید کعبه به طواف شهر مشهد آید در طوس ، مدینه را زیارت کردیم از مرقد او بوی محمد آید @raziolhossein
شبی از داغ دل برآشفتم با مژه دُرّ اشک می‌سفتم اشک از دیده سُفتم و گفتم: یا انیس النّفوس! ادرکنی خفته در خاک توس! ادرکنی ...... هشتمین حجّت خدایی تو به همه دردها دوایی تو همه را قبله‌ی دعایی تو یا انیس النّفوس! ادرکنی خفته در خاک توس! ادرکنی .... از همه رسته با تو پیوستم با تو پیوسته از همه رستم ز عنایت رها مکن دستم یا انیس النّفوس! ادرکنی خفته در خاک توس! ادرکنی ..... من که حال تباه آوردم یک جهان اشک و آه آوردم به حریمت پناه آوردم یا انیس النّفوس! ادرکنی خفته در خاک توس! ادرکنی .... همه شب سر بر آستان توام «محرمم»، ریزه‌خوار خوان توام به امید خط امان توام یا انیس النّفوس! ادرکنی خفته در خاک توس! ادرکنی @raziolhossein
ای ضامن غریبان یاثامن الائمه پناه بی پناهان یاثامن الائمه چشم امید سویت گرد وغبار کویت دوای دردمندان یاثامن الائمه گیرم که خوب یا بد هر کس که بر تو رو زد نمیشود پشیمان یاثامن الائمه من قطره ام تو دریا من بنده ام تو مولا من مور و تو سلیمان یاثامن الائمه ماو هدایت تو باشد ولایت تو شرط قبول ایمان یاثامن الائمه ای مشهد الرضایت ایوان باصفایت خوشتر ز باغ رضوان یاثامن الائمه ای قبله گاه ایمان قبر تو در خراسان شد کعبه فقیران یاثامن الائمه من زارک کمن زارالله فوق عرشه کوی تو عرش رحمان یاثامن الائمه یکبار اگر مزارت هر کس کند زیارت سه جاست بر تو مهمان یاثامن الائمه با زائرت رفیقی با سائل همنشینی سلطان ندیدم اینسان یاثامن الائمه خیلی گناه کردم نامه سیاه کردم جرم مرا بپوشان یاثامن الائمه خورده گره به کارم جز تو کسی ندارم امید ناامیدان یاثامن الائمه دیدی که روسیاهم دادی دوباره راهم کردی کرم فراوان یاثامن الائمه الحق اباالجوادی لب وا نکرده دادی حاجات مستمندان یاثامن الائمه از بسکه مهربانی همیشه ازدحام است دور تو از گدایان یاثامن الائمه عالم به خود ندیده شاهی کند ضمانت بر آهوی بیابان یاثامن الائمه من روی رافت تو خیلی حساب کردم ای پادشاه خوبان یاثامن الائمه آقا به جان زهرا این سائل درت را نومید برنگردان یاثامن الائمه فقیر بی نوایم محتاج کربلایم از مرحمت کن احسان یاثامن الائمه به گریه جوادت در موقع وداعت لطفی به این پریشان یاثامن الائمه دردا که زهر مامون زد بر دلت شراره رسید بر لبت جان یاثامن الائمه بر خاک حجره خود لب تشنه سر نهادی می گفتی ای حسین جان یاثامن الائمه به جای خواهر تو کردند نوحه خوانی بر تو زنان نوغان یاثامن الائمه خیلی غریب بودی اماجنازه ات را کردند لاله باران یاثامن الائمه خیلی غریب بودی اما پس از شهادت نشد تن تو عریان یاثامن الائمه خیلی غریب بودی اما نشد تن تو پامال سم اسبان یاثامن الائمه خیلی غریب بودی اما سرت نیفتاد به دست نیزه داران یاثامن الائمه خیلی غریب بودی اما تنت کفن شد با آیه های قرآن یاثامن الائمه خیلی غریب بودی اما ندید خواهر جسم تو در بیابان یاثامن الائمه تویی غریب اما غریب تر حسین است آن سید شهیدان یاثامن الائمه @raziolhossein
ای باده ی طهور، از این باده سر نکش آتش به حالِ درهم ماه صفر نکش عالم بدون روی تو تاریک و تیره است خورشید مشرقین، عبا روی سر نکش پنجاه بار، در وسط این گذر نیفت پنجاه بار، بر دل عالم شرر نکش اینقدر پیش چشم همه، یاد مادرت در پشت درب خانه ی خود دردسر نکش بال و پر هزار مَلک فرش راه توست شمسُ الشموس، روی زمین بال و پر نکش دیگر شبیه مارگزیده به خود مپیچ دامن به خاک حجره بیا و دگر نکش خواهر که نیست محضر تو، لااقل غریب وقت وداع، دردِ فراق پسر نکش با قطره قطره بارش چشم بهاری ات تصویر روضه ی پسر و یک پدر نکش هرکار هم کنی پسرت پا نمی شود بس کن حسین، این همه آه از جگر نکش بس کن حسین، زینبت از هوش می رود پنجه به خاک در برِ او اینقدر نکش @raziolhossein
(هر بار کارم زار شد   گفتم علی موسی الرضا) وقتی گره در کار شد گفتم علی موسی الرضا آهویم و در دام تن وقتی به گرداگرد من غم حلقه ی پرگار شد گفتم علی موسی الرضا ای بضعه ی مدفون به طوس ای آسمانت  خاک بوس نامت امان از نار شد گفتم عای موسی الرضا باب حرم اذن دخول اادخل یاابن الرسول تا فرصت دیدار شد گفتم علی موسی الرضا بر زائرانت ای صنم گفتی سه جا سر می زنم من نیز بختم یار شد گفتم علی موسی الرضا ای شاهد بزم ازل ای نامت احلی من عسل چه لذتی تکرار شد گفتم علی موسی الرضا صد رنگ و بو دادی مرا تو آبرو   دادی مرا یک بار چون اظهار شد گفتم علی موسی الرضا دیوارها شد پنجره با اشک خود بستم گره چشمم پر از گفتار شد گفتم علی موسی الرضا ای عرش از تو منجلی ای اسم اعظم یا علی مکشوف این اسرار شد گفتم علی موسی الرضا هر بار با یاد غریب با روضه ی ابن شبیب این دیده گوهر بار شد گفتم علی موسی الرضا .(مصرع اول از آقای غفور زاده شفق است) @raziolhossein
همان‌قَدَرکه‌ ز اهل زمانه مایوسم امیدوار به الطاف خسرو طوسم هنوزهم‌که‌هنوزاست‌مثل‌کودکی‌ام تمام سال پُر از اشتیاق پابوسم حواس‌اوهمه‌جا‌به‌من‌است‌؛پس‌غم‌نیست اگر کسی نگذارد محل به افسوسم مرا صدازده‌ آقا دراین‌شب‌به‌خصوص دلم‌خوش‌است‌که‌از؛زائرانِ‌مَخصوصم من‌وزیارت‌ِاو؛خواب یاکه بیدارم؟ غلام‌این‌همه‌ بخشندگیِ مَلمُوسم همین‌که‌درحرمش‌شد‌صدای‌من‌آزاد چشید طعمِ اجابت؛دعایِ محبوسم سگ‌ِسیاهم‌وخُدّام‌؛جای سنگ زدن نموده اند نوازش به بال طاووسم اگرنفس‌نکشم در هوای آبی صحن همان‌صنوبر بیچاره‌ام‌که‌می‌پوسم مرا ز طعن زَراندوزها کُجا باکی‌ست؟ که‌کاسه‌لیسی‌‌این‌سُفره‌است‌قاموسم به لطف او که اَمینُ‌اَلله ست دور شده گزند از سر دنیا و دین و ناموسم @raziolhossein
بیمارم ومن از تو شفا میخواهم من نوکری کوی تورا میخواهم یا حضرت ثامن الحجج ادرکنی یک تذکره  کرببلا می خواهم @raziolhossein
بیمارم و پای تا به سر دردم من از بهر شفا سوی تو رو کردم من مولا تو مرا شفا دهی یا ندهی از مقصد خویش بر نمی گردم من