سواد رسانه و روانشناسی
#پیشنهاد_کتاب 📚کتاب «در سایه اکثریت خاموش» ✍تالیف ژان بودریار نظریهپرداز پست مدرن فرانسوی موضوع:
📚در کتاب « در سایه اکثریت خاموش» میخوانیم:
📚جامعه مدرن، جامعه #اكثریت_خاموش است و در آن هرگونه گفت وگو و كنش ارتباطی به وسیله شكل گیری توده (mass) با شكست روبه رو می شود كه محصول نهایی چنین جامعه ای توده های بی شكلی است كه در مكان های ساكت، دور از هم، ناپایدار و متمایز، به حركت های كاتوره ای خود می پردازند و در نتیجه برخوردهای اتفاقی به یكدیگر در مسیری دیگر حركت می كنند، بی آن كه از مقصد خود اطلاعی داشته باشند یا در انتخاب نوع مسیر دخالتی داشته باشند.
📚دنیای مدرن با رشد روزافزون وسایل ارتباطی الكترونیك شتاب بالایی در مسیر آشفتگی و تكثر بیشتر معنایی به خود گرفت و محتوای ارتباطی را در حد بالایی تغییر داد. مفهوم فضای سایبر كه توسط نوربرت وینر (Norbert Wiener) بنیان نهاده شد امروزه با تمام آنچه از ارتباطات در دنیای مدرن و هویت تكه تكه سوژه مدرن ارائه می شود، انطباق كامل دارد. #فضای_سایبر را شاید به جرأت بتوان #ازهم_گسیختهترین و #متكثرترین فضای ممكن نامید. این فضا، كاملاً مركز گریز، بدون مرز و فاقد نقطه ثقل و اتكاست.
📚حركت از یك پنجره به پنجره دیگر در فضای اینترنت، یادآور لغزش های مكرر و بی انتهای دریدایی از دالی به دالی دیگر است. در عین حال نشانه هایی مانند، گفت وگوی اینترنتی(chat) یك شخص با چند كلمه شناسایی(ID) مختلف در فضاهای بسته و در مقابل صفحه نورانی مونیتور از شكل گیری آئین ها ( rituals) و شكل های مختلف زندگی در بافت های جدیدی حكایت می كند كه در آن تكثر در اشكال مختلف، امكان ایجاد هر گونه معنای كامل و متصلب را غیرممكن می كند. در این فضا امكان تعریف مفاهیم به شكل مقطوع و مشخص از بین می رود؛ مفهوم #هویت نیز از این قاعده مستثنی نیست.
📚زمانی ژاك دریدا در مقابل سرگردانی مطلق و بی معنایی دنیای مدرن، راه حل نهایی را یكسانی گفتمانی می دانست. حال سؤالی كه پیش می آید این است كه؛ آیا می توان چنین راه حلی برای سایبر متصور شد؟
#یادداشت_رسانه
🔎پاشنه آشیل نظریه رسانه!
▫️یکبار بطور صریح و جدی از خودمان سوال کنیم که در قبال امر رسانه چگونه عمل می کنیم و در زمین چه کسی بازی می کنیم؟
◽️نظریه های حاکم بر رسانه های ما در کجا پرورش یافته و به چه سمتی حرکت می کند؟ اساسا نسبت رسانه امروز ما با عدالت و هویت چه می تواند باشد؟چگونه می توان نه در دام #استبدادعوام و هرجایی شدن رسانه افتاد و نه #هژمونیک و رادیکال شدن رسانه ای را برتابید؟مسیرعدالت در رسانه چگونه باید طی شود؟
🔸اگر ماموریت ویژه رسانه دینی را بتوان در دو مفهوم خلاصه کرد می توان گفت که رسانه در حوزه فردی بایستی #هویت ساز باشد و در حوزه اجتماعی بایستی #عدالت گستر عمل کند.
🔸در بخش فردی، هویت زدگی و سردرگمی شخصیتی را در بخشی از نوجوانان و جوانان جامعه شاهد هستیم و در بخش اجتماعی نیز مساله عدالت را با موانع جدی روبرو می بینیم.
🔸سوال صریح تر اینکه چرا در حدفاصلِ #مدرنیسم_محافظه_کار و علم زده و #پست_مدرنیسم_حقیقت_ستیز و بلاتکلیف، هروله می کنیم و طرحی برای فردای اتاق های تولید و حلقه های نقد خودمان دست و پا نمی کنیم؟
🔸آیا با نگاه رادیکال_پوپولیستی(عوام فریبانه و #سرگرم_آموزی در خدمت قدرت) مثل مدرنیست ها یا با نگاه سلطه ستیز و چهل تکه و نامنسجم پست مدرن ها، جایی برای نظریه عدالت دینی باقی میماند؟
🔸چرا تولیدکنندگان ما، با نگاه مدرن فیلم و خبر و محصول رسانه ای می سازند و #اوقات_فراغت_لیبرالی را برای ماندگاری و توجیه بیشتر جریان رانتی قدرت، تئوریزه می کنند و از طرفی ناقدان و مدرسان فرهیخته رسانه ای، از پایگاه روشنفکری پست مدرن، نقد می نمایند و حاصلی جز تعارض و تنازع بقا و #آنارشیسم_رسانه_ای و بلاتکلیفی فرهنگی عایدمان نمی شود؟
🔸هر رویکرد رسانه ای بدون استراتژی، تحقق عینی نخواهد داشت و هر استراتژی بدون نظریه پایایی و مانایی نخواهد داشت و نظریات نیز از موطن فلسفی برمی خیزند و نتیجه این می شود که یا فیلم هایمان، #استراتژیک نیست یا فیلم ها مبنای نظری و فلسفی بومی و دینی ندارد و چه در ساخت و چه در نقد، در حال بازتولید اندیشه های غیربومی و غربی هستیم.
🔸دال مرکزی نظریه و گفتمان عدالت در حوزه فردی، #تقوا و ورع بوده و در حوزه خانواده، #تعهد و مودت و در حوزه اجتماعی #انصاف و مواسات است. بنابراین استراتژی رسانه ای در ساحت انقلاب اسلامی باید بسمت این عناوین در تبیین و تشریح ایده ناظر داستان و همچنین نقدفیلم و جریان خبری حرکت کند و گفتمان غالب فعالیت های رسانه ای در خدمت نظریه عدالت گام بردارد.
🔸باتوجه به اینکه مرگ خدا و بعد مرگ سوژه و در ادامه نیز افول ابَرروایت ها و طلوع نشانه ها در فضای گفتمانی پست مدرن حاکم شده، منطق مستقل انقلاب اسلامی ایجاب می کند که از این نظام مفهومی گذر کرد و با ادبیات بومی و برساخته از دل #متون_ایرانی_اسلامی، به تولید و تحلیل رسانه ای پرداخت.
🔸و حرف آخر اینکه #دلالت_رسانه_ای انقلاب و تمدن اسلامی ایجاب می کند، در ساخت سوژه یا نقد سوژه های رسانه ای، پایگاه فکری خودی و رقیب را نادیده نگیریم و با نقدهای پست مدرن بر تولیدات مدرن، بازتولید اندیشه اومانیستی را رقم نزنیم.
🖌علیرضا محمدلو، پژوهشگر و فعال رسانه